eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
333 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. یافضة خذینی ، نور چشمای ترم رو کشتن یافضة خذینی ، گل بی برگ و برم رو کشتن یافضة خذینی ، نانجیبا پسرم رو کشتن بیا که مسمار در ، پهلوی منو درید بیا که با ضرب لگد ، محسن من شد شهید امان از دل علی 4 .............. یافضة خذینی ، داره از غم جگرم میسوزه یافضة خذینی ، تو آتیش بال و پرم میسوزه یافضة خذینی ، دیر بیایی پسرم میسوزه میون دیوار و در ، نفس نفس میزنم تا نسوزه صورتم ، آتیش و پس میزنم ............... ابتا یارسول الله ، چی به روز دخترت آوردن ابتا یارسدل الله ، روز روشن حق ما رو بردن ابتا یارسول الله ، علی رو با دست بسته بردن یه مشت بی حیا منو ، با ضرب مشت می زدن جلو چشمای علی ، با قصد کشت می زدن .............. یابن الحسن کجایی ، گل اسیر کینه های خاره یابن الحسن کجایی ، مادرت بین در و دیواره یابن الحسن کجایی ، سینه زخمی شده از مسماره همه هجوم می برن ، ولوله و همهمه س همه دارن رد میشن ، در رو تن فاطمه س .👇
www.maktab-zakerin.blogfa.com.wav
21.88M
. شمع شام تار زینب - مادر بیمار زینب می کشد من را سکوتت - مادر من مادر من از چه مادر دلغمینی - در نماز آخرینی دیدنی باشد قنوتت - مادر من مادر من اشک غربت می چکد از چشم بابای غریبم در کنار بسترت در ناله ام یجییبم مادر قامت کمانم - می زنی آتش بجانم مادر زینب به روی زینب خود دیده بگشا دارد امشب مادرم حال پرستارت تماشا * مادر قامت خمیده - از چه رنگ تو پریده هست و بود زینبی تو - مادر من مادر من من پرستار تو هستم - در کنار تو نشستم از چه رو جان بر لبی تو - مادر من مادر من مادر بیمار من ناز تو با جان میخرم من تا نفس دارم میان خانه راهت میبرم من ای همه هستم فدایت - دستم من باشد عصایت این چنین ره رفتنی در خانه ما کس ندیده دست تو در دست من اما شود پایت کشیده * بسته ای چشمان تر را - بسته ای بار سفر را تا سحر از غم نخفتی - مادر من مادر من می روی از آشیانه - از حدیث تازیانه رفتی و باکس نگفتی - مادر من مادر من می دهی بوی خزان ای لاله از غم فسرده از چه مادر می زنی امشب نفس اما شمرده من کجا و خانه داری - من کجا و سوگواری مادرم بار دگر بوسه بزن بر روی زینب با همان دست شکسته شانه کن گیسوی زینب @navaye_asheghaan
. صدها گره ی کور به کارم زده هجران ای وصل کجایی! که کنارم زده هجران محتاج کسیَ ام که به این در زده باشد شاید سحری یار، به او سر زده باشد با فقرِ گدا کار ندارند کریمان از روسیهان عار ندارند کریمان ای خیمه نشین! آمده ام از دل صحرا با بار گناهم چکنم یوسف زهرا؟ من را طرف روضه و این خانه کشاندی از برکت زهرا سر این سفره نشاندی این کلبِ مُقرب شده، غربت نچشیده «حلوا به کسی ده که محبت نچشیده» نامعتبرم جز تو خریدار ندارم تا فاطمه دارم به کسی کار ندارم زهرا یل خیبر شکن خانه ی مولاست پس حبل متین، رشته ای از چادر زهراست آن روز که در کوچه کنارش جدلی بود ... حرزی که به بازوی خودش بست، علی بود تسبیح خدا بوده فقط ذکر شریفش زن بود و چهل مرد نبودند حریفش هرچند که حوریه ی افلاک نشین بود افتاد زمین ... حرف علی روی زمین بود حالا علی است و غمِ نیلوفر خونی مانده چه کند دور و بر بستر خونی فرمود که یاسم وسط باغچه پژمُرد این میخِ درِ خانه به تابوت علی خورد ✍ . @navaye_asheghaan
. شمع شب های تار می آید خبر آمد که یار می آید عطر شهیدان از کوچه ی انتظار می آید مجلس مادر است و آقامان از کنار مزار می آید مادر از دست داده ها! امروز گریه کردن به کار می آید از همان خانه ای که میسوزد مهدی داغدار می آید نزنی حرفی از در و دیوار چون به قلبش فشار می آید جلوی بانویی که حامله است چه کسی با هوار می آید؟ فضه دیده چطور در این باغ روی گل، پای خار می آید زینب از درد مادرش جان داد دختر اینگونه بار می آید من بمیرم که هرچه چادر را ... می تکاند ... غبار می آید کم کم امروز مرتضی دیگر با فراقش کنار می آید گفت ای بازوی کبود شده : وارث ذوالفقار می آید @navaye_asheghaan
Untitled 12.mp3
21.55M
‌‌‌‌﷽ دست تا روی چشم ما نکشد روزی ما بـــــکاء نخواهـــــد شد نکنه امشب دست رو چشم ما کشیدی آقا !!! وگرنه من کجا گریه کجا مـــا نباشیـــــم دیگـــــران هستـــــند خلوت این روضه ها نخواهد شد کار آنکس که شاه هردو سراست لنگ امــثـــال مـــــا نخواهـــــد شـــــد هرکی میتونه گریه کنه من آروم میگم تا صدا ناله تو برسه ما برای حسیــــــــن میمیـــــریم ای کاش گودال بودیم حداقل برات شمشیر میخوردم آقاجان ما برای حسیــــــــن میمیـــــریم مرد حرفش دوتا نخواهد شد روضه بخونم آخر مجلس با روضه تموم بشه هیچ کس غیـر سیدالشهدا کفنــش بـوریـــا نخواهد شد مثه امشب(شب شهادت حضرت زهرا) کاشکی زودتر این پیرهن آماده شود علی کفن نداره حسینم زینب این پیرهن باشه برا روز مبادا ... @navaye_asheghaan
متن روضه ۵ 🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔸زائر اون شکسته سینه باشم 🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم 🔸قبر غریب مادر و ببینم ان شاءالله وعده منو و شما مدینه... کنار قبرستان بقیع... ایام عزای زهرای مرضیه... بریم خانه امیرالمومنین... بریم عیادت مادرمون زهرا... مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه... ان شاءالله هر كی مادر داره... خدا براش نگه داره... خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده... اگه یه روزی بری خونه... ببینی مادرت حالش خوب نیست... دست و پات رو گم میكنی... اگه یه روز ببینی مادرت... به سختی داره نفس میکشه... دست و پات رو گم میكنی... انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد... امروز بعد از چند ماه... بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد... بچه ها تا مادر رو دیدند... خوشحال شدند... الحمدلله... مادر ما خوب شده... 🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم 🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی... فرمود اسماء... من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن... اگه جواب ندادم اسماء... بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم... اسماء میگه... دل نگران شدم... ساعتی بعد صدا زدم... عرضه داشتم... یا بنت رسول الله... دیدم جواب نیومد... خدایا ...چه خبر شده... چرا بی بی جواب نمیده... دوباره صدا زدم: (یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ ) جواب نیومد... وارد حجره شدم... پوشیه صورت رو کنار زدم... دیدم ای وای... بی بی جان به جانان تسلیم کردند... عرضه داشتم بی بی جان... سلام منو به پیغمبر خدا برسونید... خدایا... حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم... جواب بچه ها رو چی بگم... حسنین وارد شدند... تا اومدند فرمودند اسماء... مادرمون زهرا کجاست... دوان دوان وارد حجره شدند... کنار بدن بی جان مادر نشستند... حالا میخوای گریه کنی بسم الله... امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن... این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر... نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه... امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر... صدازد: یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی مادرجان من حسنم... با من حرف بزن مادر... الان روح از بدنم جدا میشه مادر... ابی عبدالله اومد... آی کربلایی ها... آقاتون اومد... صورت گذاشت کف پاهای مادر.. هی کف پاهای مادر رو میبوسه... صدا میزنه... يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ مادر... من حسینتم... با من حرف بزن... مادر... اگه با من حرف نزنی میمیرم... مادر... مادر... 🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر 🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر اسماء اومد بچه ها رو با احترام... از روی جنازه مادر بلند کرد... اما‌... لا یوم یومِک یا اباعبدالله خوب شد اسماء تو بودی... بچه ها زهرای مرضیه رو... از کنار جنازه مادر بلند کردی... اما کربلا... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه... کشان کشان... دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند... 🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام 🔸من از کنار پیکر بابا نميروم @navaye_asheghaan
مناجات ۶ بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ... و یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ... 🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت می‌زند یا بن الحسن... آقای من... 🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت می‌زند 🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت می‌زند علامه امینی فرمودند... مادرمون زهرا... بین در و دیوار صدا می‌زد... پسرم مهدی... 🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت می‌زند 🔸بازوی مجروح زهرا چشم گریان حسن 🔸دست‌های بستۀ حیدر صدایت می‌زند این روزها... همه عالم شما رو صدا می‌زنند آقاجانم... 🔸چهارده قرن است کز قلب مزاری گم شده 🔸پهلوی بشکستۀ مادر صدایت می‌زند امشب ما هم با بی بی دو عالم هم ناله بشیم... با مادر پهلو شکسته هم ناله بشیم... یا بن الحسن... @navaye_asheghaan
متن روضه ۶ 🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ همه امید امیرالمومنین رو نا امید کردند امشب کمک امیرالمؤمنین کن... بلند بلند گریه کن... آخه اگه الان مدینه بودی... نمیتونستی بلند گریه کنی... 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته: (منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185) وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت... بین راه دومی نامرد اومد جلو... صدا زد: يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک دختر پیغمبر چی به دست داری... تا فهمید قباله رو پس گرفته... صدا زد: بده به من قباله فدک رو... اما مادر امتناع کرد... خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه... باید حقش رو ادا کنی... مادر امتناع کرد... قباله رو نداد... اما ای کاش قباله فدک رو میداد... یاصاحب الزمان... فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد... 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ اوج مصیبت مادر اینجاست... طاقت داری بگم یا نه... دیدند نانجیب دست های نحسش رفت بالا... خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه... یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... ثُمَّ لَطَمَهَا یعنی آنچنان سیلی به مادرمون زهرا زد... مادر نقش زمین شد... (زمزمه آذری زبانها: یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا...) 🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم 🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم خدایا... قصه سیلی تمومی نداره... اگه مدینه مادر رو سیلی زدند... کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند... صدا زد بابا بابا بابا... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است دختر بچه داری یا نه... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است 🔸یک ضربه زد کبود شد هر دو گونه ام یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد... از کربلا تا کوفه و شام... سر ابی عبدالله... روی نیزه ها... هر کجا دختر بهونه بابا میگرفت... نانجیب با تازیانه... با کعب نی... بت غلاف شمشير... ناله بزن یا حسین... 🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند 🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند 🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند 🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند @navaye_asheghaan
متن روضه ۷ پیغمبر اکرم فرمودند: أَلَا إِنَّ فَاطِمَهَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی خانه ی فاطمه... خانه منِ... یعنی مردم بدونید... خانه ی دخترم فاطمه احترام داره... مبادا به این خانه و اهلش بی حرمتی کنید... عرضه بداریم یا رسول الله... نبودید ببینید با این خانه و اهلش چه کردند... 🔸شعله می ریخت ز دیوار و در بیت الله یا رسول الله 🔸شعله می ریخت ز دیوار و در بیت الله 🔸پشت در پیرهن شعله وری گفت علـی خونه ی زهرای مرضیه رو آتیش زدند... اما به همین اکتفا نکردند... دومی نامرد خودش میگه... وقتی دیدم زهرای مرضیه... پشت در ایستاده... آنچنان به در کوبیدم... صدای ناله دختر پیغمبر... بین در و دیوار... 🔸لَگدی خورد به دَر، در که نه، دیوار شِکَست 🔸خانه لَرزید و تَمامِ تَنِ تَب دار شِکَست یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... 🔸کاش درهای مَدینه وَسَطش میخ نَداشت 🔸پهلوی زخمی او با نوک مسمار شِکَست نانجیب میگه... دیدم فاطمه با همون حال... اجازه نمیده کسی وارد بشه... میگه دستم بردم بالا... فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا از روی مقنعه... آنچنان سیلی زدم... گوشواره شکست و به زمین افتاد... ناله بزن یا زهرا... 🔸بابا ببین که مادر،خورده زمین پشت در 🔸پاشیده روی دیوار ،خون پهلوی مادر 🔸وقتی مادر راه میره بابا نیگاه کن ببین 🔸کنار پای مادر خون می چکه رو زمین اگر اینجا مادر رو زدن... کربلا هم دخترش زینب رو زدند... کنارِ بدنِ بی سر برادر... نانجیبها با تازیانه... با غلاف شمشیر... ناله بزن یا حسین... 🔸چون چاره نیست میرومُ میگذارمت 🔸ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت @navaye_asheghaan
📝 «۲» علیهاالسلام 🔹بی‌وفایی یثرب🔹 ماهی که یک ستاره به هفت آسمان نداشت جز هاله‌ای کبود از او کس نشان نداشت گفتن همان و عالمی آتش زدن همان خورشید بود و جز دل خود هم‌زبان نداشت تا در شنید قصّه‌اش، آتش گرفت و سوخت در، چوب بود و طاقت آتشفشان نداشت از گل لطیف‌تر هوس باغ کرده بود مجذوب بود و حوصلۀ این و آن نداشت این چند روز هم به لبش جان رسیده بود می‌خواست تا علی‌ست بماند، توان نداشت ممکن نبود حرف علی را زمین نهد حیدر توان این که بگوید بمان، نداشت دستاس هم که بود علی دست بسته بود زهرا که رفت سفره نمک داشت، نان نداشت مجبور شد علی که حمایل به تن کند دریای بی‌وفایی یثرب کران نداشت 📝
📝 «۳» علیهاالسلام 🔹سرمایۀ محبت زهرا🔹 اشكی بُود مرا كه به دنیا نمی‌دهم این است گوهری كه به دریا نمی‌دهم گر لحظه‌ای وصالِ حبیبم شود نصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم عمری بُوَد كه گوشه‌نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی‌دهم در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینۀ سینا نمی‌دهم تا زنده‌ام ز درگه او پا نمی‌كشم دامان او ز دست تمنّا نمی‌دهم سرمایۀ محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبّت زهرا نمی‌دهم امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست این نقد را به نسیۀ فردا نمی‌دهم در سایۀ رضایم و همسایۀ رضا این سایه را به سایۀ طوبی نمی‌دهم 📝 .
📝 «۴» علیهاالسلام 🔹ارث دریا🔹 جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»... بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد... 📝 .
ای یوسف گم گشته (1).mp3
2.9M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای یوسف گمگشته داد از این جدایی مادر بُوَد دیده به راهت کی میایی امیر بی قرینه عجل علی ظهورک دوای زخم سینه عجل علی ظهورک ▪️آجرک الله بقیة الله بعد از پیمبر روز خوش زهرا ندیده فَقْدِ النَّبی ظُلمِ الوصی چه ها کشیده اهل سقیفه ای وای دست علی رو بستن بازوی همسرش رو تو کوچه ها شکستن ▪️آجرک الله بقیة الله در بین آن دیوار و در نقش زمين شد با ضربه‌ی لگد به در سقط جنین شد از مرتضی حیا کرد زد ناله‌ی حزینی به جای یاعلی گفت یافضة خذینی ▪️آجرک الله بقیة الله در کوچه ها دنبال حیدر می دویده با هر قدم از سینه اش خون می چکیده یا منتقم کمک کن جد مطهرت را در زیر تازیانه دریاب مادرت را ▪️آجرک الله بقیة الله روزی میان کوچه ها مادر زمین خورد روزی کنار قتلگه دختر زمین خورد از خیمه تا به گودال به سر زنان دویده راس حسین به نیزه جسمش به خاک دیده ▪️آجرک الله بقیة الله شاعر: سید حسین احمدی
. و اگه علت اشک چشماتم اگه باعث غیبتت هستم ببین راه خیمَت پر از چاهه نزار که بیفتم، بگیر دستم میدونی آقا چی ازت میخوام نگاهی که جدّت به حُر کرده به بیراهه رفتم نگاهی کن که قلبم به سمت تو برگرده تو شاه کریمی تویی بهتر از هر رفیق صمیمی تو شاه کریمی چرا توی کوه و بیابون مقیمی تو شاه کریمی یه عمره که با درد شیعه سهیمی تو شاه کریمی ولی خود اسیر بلای عظیمی شده عمریه آقا......نصیب تو نامردی دعا روی لب داریم... الهی که برگردی یارب عجّل علی ظهورالمهدی.... 🌸 دوباره ببین من زمین خوردم کمک کن که باز نوکرت پاشه برام زندگی بخشه وللهه نسیمی که از کوی تو باشه بده حق که صبر و قراری نیس بدون تو این زندگی سخته کسی که توو خیمَت همش باشه           خدا میدونه خیلی خوشبخته الهی بمیرم نبودم برا زخم قلب تو مرهم الهی بمیرم هزارساله آقا نداری یه همدم الهی بمیرم گناهم، دلت رو شکسته دمادم الهی بمیرم گذشته همه لحظه های تو با غم نبینیم طبیب ما.......اسیر غم و دردی دعا روی لب داریم... الهی که برگردی یارب عجّل علی ظهورالمهدی.... 🌸 گریز به شب جمعه و فاطمیه رسیده بازم یک شب جمعه میری کربلا همراه مادر گریز ِیه روضت میره گودال گریز دیگه هم به میخ در می بینی که مادر زیر قبّه هنوز داره دستی روی پهلوش یه دستش نمیاد بالا چون که بمیرم هنوز درد داره بازوش بازم هستی مضطر می بینی کبوده هنوز روی مادر بازم هستی مضطر توو کوچه زدن مادرو پیش حیدر بازم هستی مضطر می بینی جای خنجرو روی حنجر بازم هستی مضطر جلو روته زخم هلالی ِپیکر چقد گریه و ناله....توی روضه ها کردی دعا روی لب داریم...... الهی که برگردی یارب عجّل علی ظهورالمهدی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇 @navaye_asheghaan
ای محور حدیث کسا ای ملجأ همه بی کسا تو عالم کیه خیرالنساء زهرا زهرا زهرا معرفی میکنه حق تعالی پیمبرو با زهرا عالمو با زهرا محشرو با زهرا معرفی میکنه حیدرو با زهرا هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها عرش قیام میکنه دست به سینه جبرئیل داره سلام میکنه به احترام پنج تن خدا داره نعمتو بر همه تمام میکنه آرامش نمیرسه تو دلا الا فی محبت هولا یا زهرا یا زهرا یا زهرا 🔹مداحی جدید 🔸زمینه فاطمیه 45 روز 1403 @navaye_asheghaan
Nariman.Panahi.Dare.Misozeh.mp3
3.92M
📌 داره میسوزه بین شعله مادرم داره میسوزه پیش چشمای ترم داره میسوزه مادر خون جگرم داره میسوزه چادر و موی سرش داره میسوزه همه بال و پرش داره میسوزه روبروی شوهرش لگد زدن درو شکستنو غرور حیدرو شکستنو نمیگذرم از اون چهل نفر پهلوی مادرو شکستنو السلام علی فاطمه الزهرا فاطمه الزهرا فاطمه الزهرا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امان از مسمار نفسش به لب رسید امان از مسمار مادرم دیگه برید امان از مسمار شد برادرم شهید امان از مسمار غرق خون شد بدنش امان از مسمار پیش چشم حسنش امان از مسمار وحشیونه زدنش دادن میون کوچه ها عذاب چقدر به حضرت ابوتراب میخندیدن حرومیا بهش بسته بودن دستاشو با طناب السلام علی فاطمه الزهرا فاطمه الزهرا فاطمه الزهرا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 بسه نامردا همه سبو شکست بسه نامردا دنده و پهلو شکست بسه نامردا با غلاف بازو شکست بسه نامردا از علی حیا کنید بسه نامردا مادرو رها کنید بسه نامردا قنفذو جدا کنید یکی برا کمک نیومد و مغیره مادر منو زد و افتاده بود رو خاک کوچه از روی پیکرش شدن رد السلام علی فاطمه الزهرا فاطمه الزهرا فاطمه الزهرا ◾️◾️◾️◾️◾️ @navaye_asheghaan
Fatemie 45 Roz 1403 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (2).mp3
641.6K
این عرش و فرش باشد یکسر برای زهرا قرآن برای زهرا کوثر برای زهرا بیچاره بچه های آن خانه که نباشند مرد و زنش کنیز و نوکر برای زهرا دارد چقدر دیدن کوری چشم دشمن سنگ تمام خالق محشر برای زهرا ما آمدیم دنیا دور سرش بگردیم ما را بزرگ کرده مادر برای زهرا از فاطمیه ها ما شرمنده ایم خیلی ای وای جان ندادیم آخر برای زهرا دین را خلیفه ی دین میبرد دست بسته چشم یهودی شهر شد تر برای زهرا جای رسول خالی آتش غلاف سیلی اجری نبود بهتر از این برای زهرا مولانا علی امنا زهرا فاطمیه 45 روز 1403 @navaye_asheghaan
. قلم کجا و قدم در حریم حرمت تو؟ کلام را نبُوَد جوهر قداست تو سخن به حسرت مدح تو از نفس افتاد که هیچ حرف نباشد حریف مدحت تو چه هیجده غزلی داشت دفتر عمرت! قد کدام قصیده رسد به رفعت تو؟ تو ناسروده‌ترین شعر خلقتی، بانو! که شاعر تو همانا خدای خلقت تو مگر به شأن تو جبریل آورد کوثر مگر به قدر تو قرآن کند تلاوت تو، مگر که خطبه‌ی حیدر شود به تفسیرت مگر که منطق احمد کند روایت تو، وگرنه وصف تو از ما و من نمی‌آید کجا مدیحه‌ی ما و کجا مدیحت تو؟ تراوش یم عصمت ز رشحه‌ی اسمت  طلوع نور حیا از نقاب عفّت تو سپهر، جلوه‌ای از کهکشان دوستی‌ات بهار، غنچه‌ای از گلشن محبّت تو نسیم، کودک نوپای کوچه‌ی لطفت بهشت، سفره‌ی گسترده‌ی ضیافت تو سزد که شیعه کند با وضو نگاه به آب که این زلال بُوَد مهریه به حضرت تو نبود درخور تو ظلمت شب دنیا که هست صبح قیامت، صباح دولت تو به یُمن عید، تفأّل زدم چو بر "حافظ" 《نوید داد که عام است فیض رحمت تو》 ندیده‌ایم و نبینیم مثل تو خاتون نیامده است و نیاید زنی به رتبت تو چهل حضور، چهل خلوت و چهل معراج چه چلچراغ شگفتی است در ولادت تو!!! محبّت تو و اولاد توست خیر عمل ولای عترت تو نازم و ولایت تو! مراست دوستی هر که دوست است تو را و بغض آن که ندارد به دل، ارادت تو شگفت نیست کند فضّه، خاک را زر و سیم 《که نیست در سر او جز هوای خدمت تو》 سلام خویش رساندی به نسل خود تا حشر هنوز عاطفه می‌خوانم از وصایت تو چه حسّ و حال عجیبی است زائران تو را! چه اشک و آه غریبی است در زیارت تو! ز خاطرم نرود قاب عکس خاطره‌اش بقیع و تنگ غروب و حدیث غربت تو طواف خاک تو بیت‌الحرام چون نکند؟ که بود زاده‌ی کعبه به طوف "تربت" تو ▫️دو مصراع در گیومه، وامی از است. ✍ . @navaye_asheghaan
Fatemie 45 Roz 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
3.26M
🎤 ماهم قرار بود بمونی همراهم بمون که من اول راهم بمون بزرگ کنیم بچه هامونو با هم برای من نفس بکش به جای تو میمیرم به جای من نفس بکش از نفس افتاده مجتبای من نفس بکش مادر مظلوم بچه های من نفس بکش لا به لای نفسم لخته ی خون میبینم از همان روز که بر سینه ام آزار رسید شعله ای حلقه زد و چادر من را سوزاند ناله ای تا که زدم خنده ی انظار رسید **** زوده علی و التماس بیهوده هنوز حیاط خونمون دوده خیال میکردم حال و روزت رو به بهبوده به جون من نفس بکش فاطمه ی پوست و استخون من نفس بکش کجا داری میری تو بدون من نفس بکش داغ تو پیرم کرده جوون من نفس بکش جان علی زهرا زهرا زهرا **** درده علی بمیره دست و پات سرده آخه برا چی صورتت زرده گفتن علی بیا که فاطمه تموم کرده تو رو خدا نفس بکش پارچه سفید کشیدی رو سرت چرا نفس بکش با صورت افتادم توی کوچه ها نفس بکش نرو که تنهاتر میشه مرتضی نفس بکش جان علی زهرا زهرا زهرا فاطمیه 45 روز 1403 @navaye_asheghaan
. حاج 🎤 کدامین ماه بین ابر و من پا در میانی کرد در این ظلمت چراغی نیست تا آن را نشانی کرد من از تاریکی شبهای بی تو سخت میترسم زمینم را نگاه روشن تو آسمانی کرد درخت سبز عمرم زرد شد از ماتم دوری بهار باغ من را سردی هجران خزانی کرد بغیر از خانه ی تو هرکجا رفتم ردم کردند نمیدانی چه با قلبم غم نامهربانی کرد به لطف اشک شستم گرد و خاک کلبه ی دل را برای میهمان باید چنین خانه تکانی کرد تمام شهرت دلداده وابسته به دلدار است زلیخا را تب عاشق کش یوسف جهانی کرد رقم های گناهانم رمق را برده از جانم نباید در مسیر قله حس ناتوانی کرد کلام هرز من هر روز روحت را میازارد چگونه میتوان در پیشگاهت بددهانی کرد شکستم له شدم مُردم تو بودی زنده ام کردی دم گرمت مرا دلبسته ی این زندگانی کرد سر پیری سرم را روی زانوی خودت بگذار اقلا این دم آخر بگویند او جوانی کرد خدا رحمت کند بابابزرگ روضه خوانم را صدای حزن آلودش مرا صاحب زمانی کرد پسر تنها در آغوش پدر آرام میگیرد به قدر بوسه ای باید محبت را عیانی کرد علی حبه جنه قسیم النار و الجنه برای مرتضی اینگونه باید مدح خوانی کرد پر از زخمم دوای درد من شش گوشه ی شاه است دل عاشق چه عشقی در کنار یار جانی کرد تو را جان گل هجده بهار مرتضی برگرد همان یاسی که سیلی چهره اش را ارغوانی کرد علی با چشم خود میدید زجر ذاب لحمی را گمانم مادر ما را همین غم استخوانی کرد شعر: فاطمیه 45 روز 1403 .👇 @navaye_asheghaan
☑️بنداول بامن نگفته بودی ازکوچه ها وسیلی بانوی قدکمانم روی توگشته نیلی بشکسته پهلویت بین در و دیوار شد غنچه ات پرپر از تیزی مسمار بی تو زهرا بی قرارم توی دنیا فقط تویی کس وکارم زهرا زهرا. زهرا زهرا (س) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ☑️بنددوم زمینه چشمای خیس خیسم از غم شده یه دریا ای یارقدکمونم بازو شکسته زهرا یارجوونه من ای قدکمونه من تنهام نزار زهرا. دردت به جونه من ترکم نکن ای دلدارم .......... من می میرم بدونه تونرو یارم زهرا زهرا. زهرا زهرا (س) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ☑️بندسوم شور وقتی که دست من را دربین خانه بستند زان پس میان کوچه بازوی توشکستند .......... میزد تورا دشمن باچوب وضرب مشت یک عده ای با پا قنفذ به قصد کشت شرمنده ام ازتو زهرا(س) ........... دستانم بسته بود میان دشمن ها زهرا زهرا. زهرا زهرا (س) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ☑️بندچهارم شور زینب شده پریشان حال حسن خراب است سنگ صبور حیدر دوریه تو عذاب است تنها طرفدارم بی تو عزادارم در غربت وغم ها ازغصه میبارم درد دوریت کشته من را باگریه میزنم صدا مرو زهرا زهرا زهرا. زهرا زهرا (س) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ☑️بندپنجم واحد میباره اشک چشمام توو لحظه های غمبار سخته برام بگم که زهرا خدانگهدار رفتی پناه من حیدر شده تنها باشه قرارما کرببلا زهرا(س) وعده ی ما توی گودال اونجایی که تن حسین میشه پامال .......... زهرا زهرا. زهرا زهرا (س) شعرای_آیینی شاعرسبک سازکربلایی_مجیدمرادزاده
چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه روز قیامت ، ناقه سواری بر چشم عالم ، پا می گذاری زهرا یا زهرا ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه در مهربانی ، تو بی نظیری دستان مارا ، محشر بگیری زهرا یا زهرا در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه زیر لگدها ، نقش زمینی ناله کشیدی ، فضه خذینی مظلومه زهرا تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه در جای تنگی ، شدی گرفتار گفتی به گریه ، لعنت به مسمار مظلومه زهرا @navaye_asheghaan
زندگی یه امتحانه.mp3
5.56M
. زندگی یه امتحانه و انتخاب سر دو راهیه 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ زندگی یه امتحانه و انتخاب سر دو راهیه یک مسیر تهش سعادت و یک مسیر تهش تباهی تصمیم با توئه رفیق کدوم مسیرو انتخاب میکنی بیعت با سقیفه یا بیعت با ابوتراب میکنی فاطمیه یادمون داده حتی اگه کشته شدی تا آخر بگی حق با علیه فاطمیه یادمون داده سقیفه سیلی زد بهت بلندتر بگی حق با علیه فاطمیه یادمون داده که یک تنه وایسی جلو یه لشکر بگی حق با علیه اللهم اهدنا الصراط المستقیم صراط علی المستقیم انتخاب یعنی آسیه از فرعون و قومش کلافه بود میشه از علی گفت خونه ... تصمیم با توئه رفیق کدوم مسیرو انتخاب میکنی بیعت با سقیفه یا بیعت با ابوتراب میکنی فاطمیه یادمون داده بی خیال غدیر نشی ساکت نمونی حق علیه فاطمیه یادمون داده که از علی دست نکشی وقتی میدونی حق علیه فاطمیه یادمون داده بنویسی از غصب فدک ولی بخونی حق با علیه اللهم اهدنا الصراط المستقیم صراط علی المستقیم لحظه ها پر از دو راهی و انتخاب برای ما همه است منشأ بدی سقیفه و منشأ خوبی ها فاطمه است میتونی با یک گناه شاد کنی قلب اون سه تا رو ولی با دوری از اون گناه خنده میاری رو لبای علی فاطمیه یادمون داده که از غدیر راحت نکن عبور که یعنی حق با علیه فاطمیه یادمون داده دین بی علی حماقته شعور یعنی که حق با علیه فاطمیه یادمون داده برا فرج دعا کنیم ظهور یعنی که حق با علیه . . @navaye_asheghaan
مادرم فاطمه یاور حیدر تویی بانوی عالم و عشق پیامبر تویی بانوی عالمین مادر شاه حسین یاس حیدر یاس حیدر ..... تسلیت میدهد ضربه دیوار و در مادرم پشت در به ضربه شد خون جگر یاور حیدری لاله ی پرپری یاس حیدر یاس حیدر ..... میکشیدن علی رو عده ای بی حیا ناله زد فاطمه فضه به پیشم بیا محسنش شد شهید ناله از دل کشید ....... توی کوچه یکی آمده و سد شده ضربه از روی قامت حسن‌رد شده روضه ی سیلی است روی او نیلی است ...... من‌ گدای تو ام ای بانوی بی بدیل همه ی عالمی گشته به چادر دخیل محشر محشری کوثر کوثری ........ صحبت از ظلمت شهر مدینه شده صحبت از غربت حیدر و کینه شده بین کاشانه اش سوخت پروانه اش ....... موسم روضه ی ام ابیها شده این شبا مرتضی خسته و تنها شده مرتضی شد غریب اشک غم شد نصیب ....... نیمه شب موقع رفتن زهرا شده اشک غم دیده ی حضرت مولا شده میرود یاورش خسته تن از برش @navaye_asheghaan