eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
605 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج سید رضا نریمانی4_5775904403714215859.mp3
زمان: حجم: 14.42M
📋 انگار نه انگار، دیروز همین جا یکی خورد به دیوار (س) کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انگار نه انگار، دیروز همینجا یکی خورد به دیوار انگار نه انگار، یه زن رو زدن بین انظار انگار نه انگار، دیروز یه بچه شهید شد با مسمار انگار نه انگار، اونقد زدند دستش افتاده از کار بی‌حیا تر این کوچه، کوچه کوفه و شامه سخت‌تر از روضه‌ی سیلی، روضه سنگ رو بامه انگار نه انگار، می‌بینه از روی نیزه علمدار انگار نه انگار، توو دست و پا سر میوفته هزار بار انگار نه انگار، ناموس پیغمبره توی بازار *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . @navaye_asheghaan
روزه و روضه‌ی ما فرق ندارد با هم هر دو یاد لب عطشان تو انداخت مرا @navaye_asheghaan
نماهنگ رخصت.mp3
زمان: حجم: 2.63M
از محضر قدسی خدا رخصت از حضرت ختم الانبیاء رخصت از دست علی شیر خدا رخصت از فاطمه خیر النساء رخصت 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ 🗒 متن کامل شعر
ای آنکه نیست غیر خدا خون‌بهای تو خون سر شکسته‌ی من رو نمای تو زینب سرش شکسته ولی سر شکسته نیست سر خم نکرده پیش کسی جز خدای تو قرآن بخوان اگر چه تو را سنگ می‌زنند دین خدا نفس بکشد با صدای تو زینب نفس نمی‌کشد ای نفس مطمئن یک لحظه در هوای کسی جز هوای تو تو سربلند بر سر نیزه بخوان بدان زینب هم ایستاده بمیرد برای تو من پای نی، تو بر سر نی، گریه می‌کنیم تو مبتلای عشقی و من مبتلای تو ✍ @navaye_asheghaan
دلم هوای تو کرده هوای آمدنت صدای پای تو آید صدای آمدنت بهار با تو بیاید به خانه‌ی دل ما سری به خانه‌ی ما زن صفای آمدنت هنوز مانده به یادم که مادرم می‌خواند زمان کودکی‌ام قصه‌های آمدنت حساب کردم و دیدم که با حساب خودم تمام عمر نشستم به پای آمدنت چقدر وعده‌ی وصل تو را به دل بدهم چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت نیامدی و دلم را شکستی ای مولا چه نذرها که نکردم برای آمدنت @navaye_asheghaan
. 🏴 سلام الله علیها شعر: ✍ سبک: 🎼 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ‌ بدم الزهرا این شعله ی شور انگیز خاموش نخواهد شد بدم الزهرا با دست ستم تاریخ مخدوش نخواهد شد (در دل محبت زهراست این گریه ها پی اثبات اصل شهادت زهراست) ۲ حسن وارانه تقرب داریم ز نسل عشقیم ز نسل غیرت به نام مادر تعصب داریم هستیم اسیر فاطمیه / بین مسیر فاطمیه خیلی ساله به ما رسیده / خیر کثیر فاطمیه مادر یا زهرا / اشفعی لنا ۳ . .👇 @navaye_asheghaan
#⃣ #⃣ #⃣ ▪️😭😭▪️😭 نُقل و نباتم ببار من پسر آوردم قابله چون میخ بود پشت در آوردم -------- این چند وقت زهرا مشغول دوختن بود دلواپسِ علی و  در فکرِ پیرهن بود   در خانه کار کردم  اما به دل نچسبید از بسکه دستم از صبح  بر شانه‌ی حسن بود با جبرئیل گفتم جانِ تو و علی‌جان من را زِ پا در آورد  زخمی که در بدن بود روزیِ خویش را صبح  از دست من گرفته‌است شهری که هیزمِ آن  پشت حیاط من بود شهری که آتش آورد جای عیادت و دید زهرا بجای آن در مشغول سوختن بود آنکه دلیلِ ایجادِ عالم است مردم بر دستْ ریسمان و بر گردنش رسن بود ماندم علی نیاُفتد بین مدینه‌ای که مردی نداشت غیر از یک زن که شیرزن بود گفتم گواه دارم گفتم که ارث دارم گفتم علی است شاهد اما جواب "لَن" بود می‌گفت بین مسجد با من : دروغگویی آنکه میانِ کوچه بدجور بد دهن بود اصلا جدا نمی‌شد دستم, ولی  شکستش از خانه تا به مسجد  یک جنگِ تن به تن بود قنفذ که خسته می‌شد جایش مغیره می‌زد این پشتِ هم زدن‌ها پیشِ ابالحسن  بود در گوشِ گاهواره دیشب به گریه گفتم ای کاش قدِ محسن در خانه‌ام کفن بود... به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا شبیه مادر در پشت در زدند مرا خبر نداشتم این ها چقدر نامردند خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا خدا كند كه عمویم ندیده باشد، چون پدر درست همین دور و بر زدند مرا پدر، وقت غذا تازیانه می آمد نه ظهر و شام كه حتی سحر زدند مرا سرم سلامت از این كوچه ها عبور نكرد چقدر مثلِ تو ای همسفر زدند مرا چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا چه چشم زخم، چه زخمِ زبان، چه زخمِ سنان اگر نظر كنی از هر نظر زدند مرا فقط نه كعبِ نِیّ و تازیانه و سیلی سپر نداشتم و با سپر زدند مرا پدر من از سرِ حرفم نیامدم پائین پدر پدر گفتم هر قَدر زدند مرا مگر به یادِ كه افتاده اند دشمن ها كه بینِ این همه زن بیشتر زدند مرا؟ زدند مادرتان را چهل نفر یكبار ولی چهل منزل صد نفر زدند مرا یکی دستور می‌داد، غارتش کنید خواهرش داد می‌زد، راحتش کنید دافع البلایا، سنان سیلی می‌زنه به کعبةُ الرزایا دافع البلایا، غریب گیر آوردنش خدایا خون تو شد مباح حسین حسین حسین زخمی بی پناه حسین حسین حسین دست جمعی با هم میزدن شدید یکی میگفتش جایزه ام بدید حرف بد شنیدم به سختی نیزه از تن برادرم کشیدم کشته ی بی پناه حسین حسین حسین زخمی بی پناه حسین حسین حسین ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 @navaye_asheghaan
با رفتنت خالی مکن دور و برم را پاشیده تر از این مگردان لشگرم را ای نیمه ی مجروح من ای کاش با تو در خاك بگذارند نیم دیگرم را بعد از تو ای سرو شکسته تا قیامت از خجلتم بالا نمی گیرم سرم را باور نمي كردم كه روزي پيش چشمم از پا بيندازد غلافي همسرم را تو بین آتش رفتی و من گُر گرفتم حالا بیا و جمع کن خاکسترم را هرشب حسن در خواب میگوید مغیره دست از سرش بردار کشتی مادرم را _ ديروز اگر در پيش طفلانم حرم سوخت فردا بسوزانند با طفلان حرم را از كربلا ديشب صدايي را شنيدم انگار طفلي گفت عمه معجرم را... 😭😭 @navaye_asheghaan
نماهنگ موندنی ترین.mp3
زمان: حجم: 3.51M
راحته خیالم بابت قیامت برزخمو یه کاری کن یه جوری بگذره به سلامت 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ راحته خیالم بابت قیامت برزخمو یه کاری کن یه جوری بگذره به سلامت رحمت الله الواسعه واسه من کاری کن آقا دست من برزخ خالیه آبروداری کن آقا غیر محبت تو ای آقا چیزی ندارم توی زندگی تویی و یه دنیا آقایی و منم و یه دنیا شرمندگی حسین جان ... از همه گذشتم از تو نه به والله من کسی رو به جز تو دوست ندارم رعیت توام ای شاه رحمت الله الواسعه واسه من کاری کن آقا دست من برزخ خالیه آبروداری کن آقا تو میمونی برای نوکرا تو میمونی برای سینه زن من کس دیگه رو نمیشناسم میخونم از گهواره تا کفن حسین جان ... . @navaye_asheghaan
🍃 دلم هوای تو کرده هوای آمدنت صدای پای تو آید صدای آمدنت بهار با تو بیاید به خانه ی دل ما سری به خانه ی ما زن صفای آمدنت هنوز مانده به یادم که مادرم می خواند زمان کودکی ام قصه های آمدنت حساب کردم و دیدم که با حساب خودم تمام عمر نشستم به پای آمدنت چقدر وعده ی وصل تو را به دل بدهم چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت نیامدی و دلم را شکستی ای مولا! چه نذرها که نکردم برای آمدنت ✍️ @navaye_asheghaan
"هر که با خاک درت کام لبش بردارد از همان کودکیش چشم به کوثر دارد اولین آرزویم هست همانی باشم که به لب نام تو تا لحظه ی آخر دارد چند صد حج پیادست ثواب آنکه قصد پا بوسی شش گوش تو در سر دارد پادشاهان همه مبهوت مقامت گویند این چه شاهی است مگر این همه نوکر دارد چشم هایم شده چون شاخه ی پر باری که چار فصلش زغمت میوه ی نوبر دارد هر که بر داغ تو نگریسته پیغمبر نیست گریه بر توست مدالی که پیمبر دارد تکیه بر نیزه ی غربت زدی وفرمودی چشم غارت به حرم این همه لشکر دارد خواهرش گفت سرش را سر نیزه نزنید کین هلال سر نی آمده دختر دارد ✍️ @navaye_asheghaan
پریده‌ام به هوایت، پریدنی که مپرس رسیده‌ام سر خاکت، رسیدنی که مپرس اگرچه خم شدم اما کشید شانه‌ی من به دوش، بار غمت را کشیدنی که مپرس نفس‌بریده بریدم امان دشمن را به ذوالفقار حجابم، بریدنی که مپرس به طعم کعب نی و سنگ و تازیانه‌شان چشیده‌ام غم غربت، چشیدنی که مپرس غروب بود و رمیدند بچه‌آهوها ز چنگ گله‌ی گرگان، رمیدنی که مپرس مپرس از چه نماز نشسته می‌خوانم شکسته خسته دویدم، دویدنی که مپرس نه اینکه دیده فقط دید، آن‌چه کس نشنید شنیدم آن‌چه نباید، شنیدنی که مپرس ✍ @navaye_asheghaan