eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
605 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 🌹 ▪️ 🌾مانده ام با غم هجر نگارم چه کنم 🌾 عمر بگذشت و ندیدم رُخ یارم چه کنم 🌾 چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا 🌾 چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم ♻️یا صاحب الزمان ♻️الغوث الامان ✅ یا صاحب الزمان آقاجان، قربون اون شال عزا برم که تو مصیبت جد غریبت حسین ع به گردن انداختی قربون دل داغدارت برم آقا جان ⬅️امام زمان به عمه جانش زینب خیلی علاقه داره... اگه دلت شکست ...فرجش رو از خدا بخواه، خود آقا فرمود خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید تا فرجمو نزدیک کنه... امروز بگو آقا جان تو رو بجان عمه جانتون زینب یه نظری به مجلس ما کن .. لیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یازینب3 💔هر در ز در های جنت یک درش بابُ الحسین 💔فاش میگویم کلید قفل آن در زینب است 💔اگر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود 💔خون پیشانی مدال افتخار زینب است ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی جان.... وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد.... جبرئیل به رسول خدا فرمود اسمش را رو زینب بگذار.....یه وقت پیغمبر دید جبرئیل داره گریه میکنه... چرا گریه می کنی.. فرمود یا رسول الله برا مصیبتهای دل زینب گریه می کنم .. از آغاز زندگی تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه .. از بچه گی غم دید... بعد از رحلت پیغمبر کنار بستر مادر زینبه ناله میکرد... گریه میکرد... 🍁آخ الهی بشکنه دست مغیره 🍁میان کوچه ها بی مادرم کرد کنار بستر بابا زینبه... کنار بستر برادرش حسن زینبه ... ⬆️(اوج ) اونی که پاره های جگر برادر دیده زینبه... اما داغ حسین کمر زینبو خم کرد... تو گودی قتلگاه زینبه... علقمه زینبه... اسیری زینبه.... خرابه شام زینبه... آخ ▪️میون همه دلها ▪️امون از دل زینب ⬅️ بمیرم برای خانمی که چهار سال بیشتر نداشت مادر از دست داد... ⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا کرد... زینبم مادر وصیتی دارم مادر.... کجای عالم دیدید مادری به دختر4 ساله وصیت کنه.... زینب جان یه بقچه ای هست برام مادر.... (میگن خانم زینب کبری بقچه رو گذاشت جلو مادر...) نمیدونم خانم چطور بقچه رو باز کرد یه وقت نگاه کرد دید مادر کفنی در آورد..... صدا زد زینب جان این کفن منه مادر اونو بده دست بابات علی بدن منو با این کفن کنه... زینب داره نگاه میکنه ... زینب جان ... این کفن بابات علیه... وقتی فرق شکافته بابا دیدی ....کفنو بده دست داداش حسنت ... بدن بابا رو با این کفن کنه... (زینب داره نگاه میکنه دید مادر کفن دیگه ای در آورد.... زینب جان.... این کفن داداش حسنته... ⬆️وقتی پاره های جگر برادر حسنتو دیدی... کفن رو بده دست پاداش حسینت بدن برادرو با این کفن کنه... امان امان3 زینب داره نگاه میکنه... ⬆️(اوج/سوز) یه وقت دید مادر بقچه بست.... ای مادر ای مادر.... مادر مگه حسینم کفن نداره مادر ..... امان از دل زینب... 🔘مگر به کربلا کفن 🔘به غیر بوریا نبود 🔘مگر حسین تشنه لب 🔘عزیز مصطفی نبود 🔘مگر کسی که کشته شد 🔘تنش برهنه میکنند 🔘مگر که پاره پیروهن 🔘به پیکرش روا نبود 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
. امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر در کربلا امشب زند بر سینه و سر هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند بهر حسین و آن شهیدان در نوایند امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد ختم رسل بهر حسین خود عزادار هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار درکربلا بنگر چسان شورونوائیست درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است اندر عزا زین العبا و زینبین است دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار باشند از بهرِ حسین امشب عزادار آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان اندر دلِ زندان همه در آه و افغان دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن ای باقری آلِ نبی باشد عزادار هم زینب و کلثوم و هم سجاد تبدار .
. روضه ی ام حبیبه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا مولاتی یا بنت امیرالمومنین زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت زینب غروب بود ولی انتها نداشت زینب رسول بود ولی مصطفی نشد شهر نزول بود اگرچه حرا نداشت زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت چه مقامی داره زینب، بیخود بهش نمیگن عقیله بنی هاشم زینب اگر نبود حسینی نمی شدیم زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت زینب هر آنچه گفت تماما حسین بود اصلا به غیر نام حسین اعتنا نداشت زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم 1 خانم جان.... بی بی جانم من زینبم من زینب غم پرورم ام حبیبه یه همچین روزایی قافله ی اسرا رو وارد بر کوفه کردن، یه کنیزی داشت بی بی زینب بنام ام حبیبه، بعضیا میگن این دختر بچه ای بود ام حبیبه، بیماری داشت، باباش آورد این بچه رو در خونه ی امیرالمومنین، گفت آقاجان این بچه بیماره، شما یه عنایتی بکنید شفا پیدا کنه، امیرالمومنین فرمود حسینم بیاد یه دستی رو سر این بچه بکش، این بچه شفا پیدا کنه، ام حبیبه شفا گرفت به دست مبارک آقامون سیدالشهدا، باباش گفت من نذر کردم حالا که شفا گرفته این بچه در خونه ی شما کلفتی کنه، خادمی کنه، ام حبیبه پای درس زینب کبری تربیت شده حالا تو کوفه برا خودش کسی شده ، برو بیایی داره کنیز و کلفتی داره اما دلش برا زینب کبری تنگه، یه نذری کرده هر موقع کاروانی از اسرا وارد کوفه میشن ام حبیبه میاد برای این اسرا غذا میاره، نیازشونو برآورده میکنه به این نیت که یبار دیگه زینبو ببینه، حالا شنید یه قافله ای از اسرا وارد کوفه شدن ، کنیزشو صدا زد برو برا این اسرا غذا ببر، شنیدم لابلاشون بچه های کوچیک هست حتما این بچه ها گرسنه ند، کنیزه اومد نان و خرما بین این اسرا تقسیم کنه ام کلثوم، غذا رو برگردوند فرمود بر ما صدقه حرامه، اومد خبر داد ام حبیبه، از من چیزی نگرفتن، سراسیمه خودش رو رسوند اومد جلو سوال کرد بزرگ شما کیه؟ همه با دست زینب رو نشون دادن اومد جلو محمل زینب گفت خانم جان، اول به شما بگم اینا صدقه نیست اینا نذریه، خانم پرسید برا چی نذر کردی؟ گفت من یه خانمی دارم تو مدینه اسمش زینبه ، خیلی ساله ندیدمش، بی بی فرمود تو مدینه زینب زیاده، کدوم زینبو میگی، صدا زد خانم جان، زینب دختر علی رو میگم، بی بی صدا زد ام حبیبه سرتو بالا بگیر نذرت قبول شد من زینبم، یه نگاهی کرد به بی بی، نشناخت، سؤال کرد خانم اون زینبی که من میشناختم آنقدر پیر نبود آنقدر شکسته نبود، بی بی صدا زد حق داری ام حبیبه، جات خالی بود کربلا، تا اسم کربلا اومد گفت نه شما نمیتونی زینب باشید اون زینبی که من میشناختم یه برادری داشت بنام حسین، هیچ موقع از برادرش جدا نمیشد، خانم حسین کجاست؟ تا اينو گفت صدای گریه ی زینب بلند شد ام حبیبه سرتو بالا بگیر، این سری که بالای نیزه هست سر برادرم حسینه، آی حسینیا من زینب غم پرورم ام حبیبه ببین چه آمد بر سرم اُمّ‌ حبیبه حق داشتی نشناختی که زینبم من شد پیر بانوی حرم اُمّ‌ حبیبه باور نمیکردی ببینی بی حسینم من‌ هم نمیشد باورم اُمّ‌ حبیبه این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت باشد سر برادرم اُمّ‌ حبیبه هجده عزیزم را به خاک و خون کشیدند از اصغرم تا اکبرم اُمّ‌ حبیبه2 هر جا نشستی ناله بزن یا حسین... 1 ✍علی اکبر لطیفیان 2✍ عبدالحسین میرزایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. نوحه_مهدوی غریب عالم،برای جدّت یه هفته غرق ماتمی الهی باشه این اشکای ما به زخم قلبت مرهمی یه هفته مونده دل تو آقا کنار قتلگاه کربلا ولی با عمه ها راهی شدی به سمت کوفه و شام بلا ای وای شدن با زجر و خولی همسفر ای وای شدن با طعنه هاشون خون جگر ای وای شدن پای نیزه ها محتضر اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸 رقیّه سادات،نگاش رو نیزه ست شده با عمو روبه رو میگه: باغیرت با اشک شرمت نسوزون قلبم رو عمو از اون وقتی که رفتی علقمه جسارت شد به ما یک عالمه همون صورت که هی بوسه زدی حالا جای سیلی محکمه رفتی بیاری واسه ما چندقطره آب رفتی چی اومد سر کودک رباب رفتی ببین رفته دستام بین طناب اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 می بینه بازم زبیده خاتون سر قاسم رو نیزه هاست میگه قاسم جان،نبینم رو نی که موی تو با خون حناست ببین چند تا دشمن بددهن منو روبه روی تو می زنن عروست رو به جای دسته گل با ضرب تازیونه می برن ای وای عزا شد عروسی من چه زود ای وای شده هر جای تن من کبود ای وای کاشکی تو آغوشم سر تو بود اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. شب هفت حسین عزیز زهرا بود 2 از غمش خونجگر هر دل شیدا بود آمده از جنان مادرش با فغان 🏴مظلوم حسین من 🏴ای نور عین من شب درد و غم و سوز و اشک و عزاست سر شه کوفه و پیکر او کربلاست می کنیم زمزمه ای گل فاطمه 🏴مظلوم حسین من 🏴ای نور عین من یا حسین یا حسین این شعارت بود مرگ در راه حق افتخارت بود شب درد و غم است دل پر از ماتم است 🏴مظلوم حسین من 🏴ای نور عین من همچو شمعی ز داغ تو بسوزم حسین چشم امید خود سویت بدوزم حسین تو شهید منی تو امید منی 🏴مظلوم حسین من 🏴ای نور عین من امشب از دل دعا بجان زینب کنیم گریه بر غصه ی نهان زینب کنیم دیده پر اشک و خون غمش از حد فزون 🏴مظلوم حسین من 🏴ای نور عین من (محمد مبشری)✍ 🏴 🏴 ............ . قهرمان زنان زینب کبری بود مظهر صبر حق دختر زهرا بود دیده در قتلگه جسم بر راس شه یاحسین جان یاحسین جان۲ خواهر اطهرت به کوفه مهمان شده سر نورانی ات قاری قر آن شده شد چراغ هدی راس خون خدا یاحسین جان یاحسین جان۲ قهرمان زنان زینب کبری بود دختر حیدر و کوثر زهرا بود روح شرم و حیا حافظ کربلا یاحسین جان یاحسین جان۲ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇 @navaye_asheghaan