🥀#روضه_امام_زمان_عج
🌹#روضه_حضرت_زینب_س
▪️#دفتری
🌾مانده ام با غم هجر نگارم چه کنم
🌾 عمر بگذشت و ندیدم رُخ یارم چه کنم
🌾 چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا
🌾 چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم
♻️یا صاحب الزمان
♻️الغوث الامان
✅ یا صاحب الزمان آقاجان، قربون اون شال عزا برم که تو مصیبت جد غریبت حسین ع به گردن انداختی
قربون دل داغدارت برم آقا جان
⬅️امام زمان به عمه جانش زینب خیلی علاقه داره...
اگه دلت شکست ...فرجش رو از خدا بخواه، خود آقا فرمود خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید تا فرجمو نزدیک کنه...
امروز بگو آقا جان تو رو بجان عمه جانتون زینب یه نظری به مجلس ما کن ..
#السلام_علیک_یابنت_امیرالمومنین_السلام_علیک_یاام_المصائب_السلام_علیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یازینب3
💔هر در ز در های جنت یک درش بابُ الحسین
💔فاش میگویم کلید قفل آن در زینب است
💔اگر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود
💔خون پیشانی مدال افتخار زینب است
⬅️قربون غصههای دلت برم بی جان....
وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد.... جبرئیل به رسول خدا فرمود اسمش را رو زینب بگذار.....یه وقت پیغمبر دید جبرئیل داره گریه میکنه...
چرا گریه می کنی..
فرمود یا رسول الله برا مصیبتهای دل زینب گریه می کنم ..
از آغاز زندگی تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه ..
از بچه گی غم دید...
بعد از رحلت پیغمبر کنار بستر مادر زینبه
ناله میکرد...
گریه میکرد...
🍁آخ الهی بشکنه دست مغیره
🍁میان کوچه ها بی مادرم کرد
کنار بستر بابا زینبه...
کنار بستر برادرش حسن زینبه ...
⬆️(اوج )
اونی که پاره های جگر برادر دیده زینبه...
اما داغ حسین کمر زینبو خم کرد...
تو گودی قتلگاه زینبه...
علقمه زینبه...
اسیری زینبه....
خرابه شام زینبه...
آخ
▪️میون همه دلها
▪️امون از دل زینب
⬅️ بمیرم برای خانمی که چهار سال بیشتر نداشت مادر از دست داد...
⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا کرد...
زینبم مادر وصیتی دارم مادر....
کجای عالم دیدید مادری به دختر4 ساله وصیت کنه....
زینب جان یه بقچه ای هست برام مادر....
(میگن خانم زینب کبری بقچه رو گذاشت جلو مادر...)
نمیدونم خانم چطور بقچه رو باز کرد
یه وقت نگاه کرد دید مادر کفنی در آورد.....
صدا زد زینب جان این کفن منه مادر اونو بده دست بابات علی بدن منو با این کفن کنه...
زینب داره نگاه میکنه ...
زینب جان ...
این کفن بابات علیه... وقتی فرق شکافته بابا دیدی ....کفنو بده دست داداش حسنت ...
بدن بابا رو با این کفن کنه...
(زینب داره نگاه میکنه دید مادر کفن دیگه ای در آورد....
زینب جان....
این کفن داداش حسنته...
⬆️وقتی پاره های جگر برادر حسنتو دیدی... کفن رو بده دست پاداش حسینت بدن برادرو با این کفن کنه...
امان امان3
زینب داره نگاه میکنه...
⬆️(اوج/سوز)
یه وقت دید مادر بقچه بست....
ای مادر ای مادر....
مادر مگه حسینم کفن نداره مادر .....
امان از دل زینب...
🔘مگر به کربلا کفن
🔘به غیر بوریا نبود
🔘مگر حسین تشنه لب
🔘عزیز مصطفی نبود
🔘مگر کسی که کشته شد
🔘تنش برهنه میکنند
🔘مگر که پاره پیروهن
🔘به پیکرش روا نبود
💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
#هفتم_امام_حسین
#شب_هفت_امام
#هفده_محرم
.
#هفتمین_روزشهدای_کربلا_وامام_حسین_علیه_السلام
امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است
کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است
حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر
در کربلا امشب زند بر سینه و سر
هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا
هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا
امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند
بهر حسین و آن شهیدان در نوایند
امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است
بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است
زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد
بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد
ختم رسل بهر حسین خود عزادار
هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار
درکربلا بنگر چسان شورونوائیست
درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست
این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است
اندر عزا زین العبا و زینبین است
دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند
هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند
اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار
باشند از بهرِ حسین امشب عزادار
آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب
اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب
نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان
اندر دلِ زندان همه در آه و افغان
دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر
اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر
از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند
از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند
گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر
از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر
زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن
شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن
ای باقری آلِ نبی باشد عزادار
هم زینب و کلثوم و هم سجاد تبدار
#هفتم_امام_حسین #هفتم_امام #هفده_محرم
.
.
◾️ شب هفتم شهادت #امام_حسین، شب #امام_زمان عجلاللهتعالیفرجه و روضهی سیدالشهدا علیهالسلام
کاش روی زبان ما غیر فرج دعا نبود
دعا به غیر فرجت روی زبان ما نبود
آه غریب فاطمه فدای بیکسی تو
کاش که حرف دوری وفراق تو شها نبود
هرکه سوال میکند بهخاطر چه زندهای
به غیر شوق دیدنت حرف دگر مرا نبود
پیر شدیم و قاب شد منتظرانت عکسشان
حاجتشان جزفرجت به صبح جمعهها نبود
کجاست ندبه خوان تو که باز ندبه سر دهد
بخواند این بیت بران لبی که جز تو وانبود
بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو
چرا به غیر سوختن آخر این بیا نبود
دلم پر است دلبرم نه از شما که ازخودم
ببخش این شکسته را که لایق شما نبود
ببخش اگر به غیر تو بفکر دیگری شدم
ببخش اگر که عمر من جزگنه وخطا نبود
ببخش اگر که چشم من لایق دیدنت نشد
ببخش اگر عبادتم به غیر از ریا نبود
ببخش جان مادرت مرا عزیز فاطمه
که غیر بخشش عادت جد تو مرتضا نبود
اگر که مردم ونشد ببینمت قرارمن
بر سرقبرمن بیا بگو جدا زما نبود
بگو که هرچه بود او گریه کن حسین بود
آتش سینه اش بجز ماتم کربلا نبود
به قبرشش گوشه قسم به قبرهم اگر روم
ندبه کنم که جز فرج حاجت این گدا نبود
صحبت کفن و دفن شد رفت دلم به کربلا
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفا نبود
تکه حصیر خانه ی اهل دهات وای من
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
چه کردهاند اسبها با تن غرق خون او
که پشت و روی حضرتش مشخص ایخدا نبود
نشد که از زمین بلند پیکرش بیسرش کند
که با زمین یکی شده زخاکها جدا نبود
چگونه در کفن تنش نهاد زین العابدین
چگونه در لحد نهاد لرزه به ماسوا نبود
مستحب است اینکه سر بروی خاکها نهی
این تن پاره پاره را سری به تن چرا نبود
خنجر کند و گردنش چه بد بریده حنجرش
کاش حسین فاطمه ذبیحا بالقفا نبود
نه شانهای نه گردنی نه استخوان سالمی
که جای تلقین به تنِ مرمل دما نبود
چو عمهاش بوسه زد او گلوی رشته رشته را
که نا دگر به پیکر علیِ نینوا نبود
گفت خداحافظ ای تشنه لب شهید من
دلم بداغ ماتمت کاش که مبتلا نبود
به سربیا سری بزن به اهلبیت مضطرت
بگو که جایشان پدر کنار بردهها نبود
بزم یزید بیحیا ناله زنیم (روضهخوان)
طشت طلا سرحسین جوابش این جفا نبود
#محرم
#هفده_محرم
.
هدایت شده از گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
.
روضه ی ام حبیبه
#شب_سیزدهم_محرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا مولاتی
یا بنت امیرالمومنین
زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت
زینب غروب بود ولی انتها نداشت
زینب رسول بود ولی مصطفی نشد
شهر نزول بود اگرچه حرا نداشت
زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود
زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت
چه مقامی داره زینب، بیخود بهش نمیگن عقیله بنی هاشم
زینب اگر نبود حسینی نمی شدیم
زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت
زینب هر آنچه گفت تماما حسین بود
اصلا به غیر نام حسین اعتنا نداشت
زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم
باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم 1
خانم جان....
بی بی جانم
من زینبم من زینب غم پرورم ام حبیبه
یه همچین روزایی قافله ی اسرا رو وارد بر کوفه کردن، یه کنیزی داشت بی بی زینب بنام ام حبیبه، بعضیا میگن این دختر بچه ای بود ام حبیبه، بیماری داشت، باباش آورد این بچه رو در خونه ی امیرالمومنین، گفت آقاجان این بچه بیماره، شما یه عنایتی بکنید شفا پیدا کنه، امیرالمومنین فرمود حسینم بیاد یه دستی رو سر این بچه بکش، این بچه شفا پیدا کنه، ام حبیبه شفا گرفت به دست مبارک آقامون سیدالشهدا، باباش گفت من نذر کردم حالا که شفا گرفته این بچه در خونه ی شما کلفتی کنه، خادمی کنه، ام حبیبه پای درس زینب کبری تربیت شده حالا تو کوفه برا خودش کسی شده ، برو بیایی داره کنیز و کلفتی داره اما دلش برا زینب کبری تنگه، یه نذری کرده هر موقع کاروانی از اسرا وارد کوفه میشن ام حبیبه میاد برای این اسرا غذا میاره، نیازشونو برآورده میکنه به این نیت که یبار دیگه زینبو ببینه، حالا شنید یه قافله ای از اسرا وارد کوفه شدن ، کنیزشو صدا زد برو برا این اسرا غذا ببر، شنیدم لابلاشون بچه های کوچیک هست حتما این بچه ها گرسنه ند، کنیزه اومد نان و خرما بین این اسرا تقسیم کنه ام کلثوم، غذا رو برگردوند فرمود بر ما صدقه حرامه، اومد خبر داد ام حبیبه، از من چیزی نگرفتن، سراسیمه خودش رو رسوند اومد جلو سوال کرد بزرگ شما کیه؟ همه با دست زینب رو نشون دادن اومد جلو محمل زینب گفت خانم جان، اول به شما بگم اینا صدقه نیست اینا نذریه، خانم پرسید برا چی نذر کردی؟ گفت من یه خانمی دارم تو مدینه اسمش زینبه ، خیلی ساله ندیدمش، بی بی فرمود تو مدینه زینب زیاده، کدوم زینبو میگی، صدا زد خانم جان، زینب دختر علی رو میگم، بی بی صدا زد ام حبیبه سرتو بالا بگیر نذرت قبول شد من زینبم، یه نگاهی کرد به بی بی، نشناخت، سؤال کرد خانم اون زینبی که من میشناختم آنقدر پیر نبود آنقدر شکسته نبود، بی بی صدا زد حق داری ام حبیبه، جات خالی بود کربلا، تا اسم کربلا اومد گفت نه شما نمیتونی زینب باشید اون زینبی که من میشناختم یه برادری داشت بنام حسین، هیچ موقع از برادرش جدا نمیشد، خانم حسین کجاست؟ تا اينو گفت صدای گریه ی زینب بلند شد ام حبیبه سرتو بالا بگیر، این سری که بالای نیزه هست سر برادرم حسینه، آی حسینیا
من زینب غم پرورم ام حبیبه
ببین چه آمد بر سرم اُمّ حبیبه
حق داشتی نشناختی که زینبم من
شد پیر بانوی حرم اُمّ حبیبه
باور نمیکردی ببینی بی حسینم
من هم نمیشد باورم اُمّ حبیبه
این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت
باشد سر برادرم اُمّ حبیبه
هجده عزیزم را به خاک و خون کشیدند
از اصغرم تا اکبرم اُمّ حبیبه2
هر جا نشستی ناله بزن
یا حسین...
1 ✍علی اکبر لطیفیان
2✍ عبدالحسین میرزایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_ام_حبیبه
#استادحاج_اسماعیلی✍
#فیش_روضه #ام_حبیبه
#کوفه
#سوم_امام_حسین
#هفتم_امام_حسین
#هفده_محرم
👇
.
نوحه_مهدوی
#اسارت
#گفتگوی_عروس_و_داماد_کربلا
#گفتگوی_حضرت_رقیه_باعمو_علیهماالسلام
#هفتم_امام_حسین_علیه_السلام
غریب عالم،برای جدّت
یه هفته غرق ماتمی
الهی باشه این اشکای ما
به زخم قلبت مرهمی
یه هفته مونده دل تو آقا
کنار قتلگاه کربلا
ولی با عمه ها راهی شدی
به سمت کوفه و شام بلا
ای وای
شدن با زجر و خولی همسفر
ای وای
شدن با طعنه هاشون خون جگر
ای وای
شدن پای نیزه ها محتضر
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
رقیّه سادات،نگاش رو نیزه ست
شده با عمو روبه رو
میگه: باغیرت با اشک شرمت
نسوزون قلبم رو عمو
از اون وقتی که رفتی علقمه
جسارت شد به ما یک عالمه
همون صورت که هی بوسه زدی
حالا جای سیلی محکمه
رفتی
بیاری واسه ما چندقطره آب
رفتی
چی اومد سر کودک رباب
رفتی
ببین رفته دستام بین طناب
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸
می بینه بازم زبیده خاتون
سر قاسم رو نیزه هاست
میگه قاسم جان،نبینم رو نی
که موی تو با خون حناست
ببین چند تا دشمن بددهن
منو روبه روی تو می زنن
عروست رو به جای دسته گل
با ضرب تازیونه می برن
ای وای
عزا شد عروسی من چه زود
ای وای
شده هر جای تن من کبود
ای وای
کاشکی تو آغوشم سر تو بود
اللهم عجل لولیک الفرج....
#هفده_محرم
#هفتم_امام_حسین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
🏴#محرم۱۴۰۲
#زمزمه #سبک_ثابت
#اسارت
#شب_هفتم_امام_حسین
#سبک_میبینی_عباس
#عبدالله_باقری
〰〰〰〰〰
آه و واویلا
هفت روزه که زینب شده غریب و تنها
هفت روزه زینب شده آوارهی صحرا
آه و واویلا
هفت روزه که یه دلخوشی براش نمونده
هفت روزه که پشت حسین نماز نخونده
هفت روزه که دیگه ابالفضلم نداره
جای برادرش عَلَم (نگه میداره) ۳
〰〰〰〰〰
دشواره دشوار
خدا برا کسی نیاره حتی یک بار
که وسط شلوغیا بشه گرفتار
دشواره دشوار
هفت روزه بچه ها رو زیر پر گرفته
از مَعجرا آتیش و خاکستر گرفته
دل نگرونه جا نمونن توو شب تار
دل نگرونه گم نشن ( توو کوچه بازار) ۳
〰〰〰〰〰
توو غل و زنجیر
زخم زبون بدتره از ضربهی شمشیر
خارجی میگن بهشون برای تحقیر
توو غل و زنجیر
حسین رو نیزه هم غیوره روی زینب
قرآن میخونه حفظ شه آبروی زینب
کسی نمیدونه که زینب چی کشیده
تشویق قاری و با سنگ (کسی ندیده) ۳
*برای استفاده غیر از ایام هفت امام مادحین بزرگوار میتونن از کلمهی «چند روزه» به جای «هفت روزه» استفاده کنن
.
#شب_هفت_امام_حسین
#هفده_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
@navaye_asheghaan
.
#سینه_زنی
#هفتم_امام_حسین
#شب_هفتم_امام_حسین
شب هفت حسین عزیز زهرا بود 2
از غمش خونجگر هر دل شیدا بود
آمده از جنان
مادرش با فغان
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
شب درد و غم و سوز و اشک و عزاست
سر شه کوفه و پیکر او کربلاست
می کنیم زمزمه
ای گل فاطمه
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
یا حسین یا حسین این شعارت بود
مرگ در راه حق افتخارت بود
شب درد و غم است
دل پر از ماتم است
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
همچو شمعی ز داغ تو بسوزم حسین
چشم امید خود سویت بدوزم حسین
تو شهید منی
تو امید منی
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
امشب از دل دعا بجان زینب کنیم
گریه بر غصه ی نهان زینب کنیم
دیده پر اشک و خون
غمش از حد فزون
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
(محمد مبشری)✍
🏴#هفتم_امام_حسین #زنجیرزنی
🏴 #سبک_زیر_بار_ستم_نمیکنم_زندگی
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
#هفده_محرم
............
.
قهرمان زنان زینب کبری بود
مظهر صبر حق دختر زهرا بود
دیده در قتلگه
جسم بر راس شه
یاحسین جان یاحسین جان۲
خواهر اطهرت به کوفه مهمان شده
سر نورانی ات قاری قر آن شده
شد چراغ هدی
راس خون خدا
یاحسین جان یاحسین جان۲
قهرمان زنان زینب کبری بود
دختر حیدر و کوثر زهرا بود
روح شرم و حیا
حافظ کربلا
یاحسین جان یاحسین جان۲
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
@navaye_asheghaan
.
⚫️#روضه_اسارت
🔘#روضه_حضرت_زینب
▪️#هفتم_امام #هفت_امام #هفده_محرم
🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#السلام_علیک_یاام_المصائب_یازینب_یازینب_یا_زینب
⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری...
ایامی که بیبی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه...
وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت..
💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم
💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم
💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست
کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند...
با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند...
💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود
💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود
⬅️بیبی رو وارد شهر کوفه کردند....
خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه...
(چه خاطراتی)
مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری...
خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد..
(خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه)
💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود
💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود
💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود
⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن...
هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت...
هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید...
اینجا خونه باباش علی بوده...
این شهر بوی باباش علی میده...
این شهر بوی برادرشو میده....
این شهر بوی حسین میده...
همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است...
⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده....
اسیرو بی کس و تنها...
دستای بیبی رو بستن....
از بالا بام خاکستر میریزن...
سنگ میزنن...
💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست
♻️بگمو التماس دعا
♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا
⬅️یه وقت بیبی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر...
دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن...
زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت..
آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه......
امان امان امان
💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست
💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم
💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم
💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم
⬅️اینجا یه زبان حالی داره....
یه نگاه کرد به سر بریده عباس...
صدا زد عباسم داداش....
دادلش پاشو حال زینبو ببین...
ای غیرت الله ..
پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری....
زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید...
حالا ما بین نامحرماست...
⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره...
امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید...
نور چراغو کم کنید...
کسی قد و قامت زینبم رو نبینه....
داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم...
ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس....
🖤کوفه چه غوغایی شده
🖤زینب تماشایی شده
هرچقدر ناله داری به ناله های دل بیبی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن......
#هفتم_امام #هفت_امام #هفده_محرم
🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
.
👈 #اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
👈 #روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
@navaye_asheghaan
.
#نوحه
#شب_هفت_امام
#سبک_همه_جا_کربلاست
از سماواتیان ، میرسد این پیام
تشنه لب کشته شد سبط خیرالانام
این ندا میرسد شب هفت امام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
یاحسین یاحسین (2)
شب هفت امام بر سر و سینه زن
بهر خون خدا آن شه بی کفن
اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن
از زمین و زمان میرسد این پیام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
یاحسین یاحسین (2)
شب هفت امام آید این زمزمه
ساقی افتاده است تشنه درعلقمه
میرسد از جنان حضرت فاطمه
با دل پر ز خون برلبش این سلام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
یاحسین یاحسین (2)
ای خدا حاجت ما همه کن روا
باهمین اشک و آه با همین نوحه ها
اربعین اربعین دست جمع کربلا
بر لب ما بود روز و شب این کلام
یابن الزهرا حسین، السلام السلام
یاحسین یاحسین(2)
#هفده_محرم
#یوسف_حق_پرست اشتهاردی (غریب)
.