🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
پیـــش از آنی که عـــزادار مُحـــرَّم باشی
سعی کن در حرم دوست تو مَحْرم باشی
#سیدهاشم_وفایی
#سلام_بر_محرم
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📙 #حکایت : گوهر پنهان
🔸 #مثنوی_معنوی ، دفتر چهارم
روزی حضرت موسی به خداوند عرض کرد:« ای خدای دانا و توانا ! حکمت این کار چیست که موجودات را میآفرینی و باز همه را خراب میکنی؟ چرا موجودات نر و ماده زیبا و جذاب میآفرینی و بعد همه را نابود میکنی؟»
خداوند فرمود:« ای موسی! من میدانم که این سوال تو از روی نادانی و انکار نیست و گرنه تو را ادب میکردم و به خاطر این پرسش تو را گوشمالی میدادم. اما میدانم که تو میخواهی راز و حکمت افعال ما را بدانی و از سرّ تداوم آفرینش آگاه شوی و مردم را از آن آگاه کنی. تو پیامبری و جواب این سوال را میدانی. این سوال از علم برمیخیزد. هم سوال از علم بر میخیزد هم جواب. هم گمراهی از علم ناشی میشود هم هدایت و نجات. همچنانکه دوستی و دشمنی از آشنایی برمیخیزد.»
آنگاه خداوند فرمود:« ای موسی برای اینکه به جواب سوالت برسی، بذر گندم در زمین بکار. و صبر کن تا خوشه شود. موسی بذرها را کاشت و گندمهایش رسید و خوشه شد. داسی برداشت و مشغول درو کردن شد. ندایی از جانب خداوند رسید:« ای موسی! تو که کاشتی و پرورش دادی پس چرا خوشهها را میبری؟»
موسی جواب داد:« پروردگارا ! در این خوشهها، گندم سودمند و مفید پنهان است و درست نیست که دانههای گندم در میان کاه بماند، عقل سلیم حکم میکند که گندمها را از کاه باید جدا کنیم.» خداوند فرمود:« این دانش را از چه کسی آموختی که با آن یک خرمن گندم فراهم کردی؟» موسی گفت:« ای خدای بزرگ! تو به من قدرت شناخت و درک عطا فرمودهای.»
خداوند فرمود:« پس چگونه تو قوه شناخت داری و من ندارم؟ در تن خلایق روحهای پاک هست، روحهای تیره و سیاه هم هست . همانطور که باید گندم را از کاه جدا کرد باید نیکان را از بدان جدا کرد. خلایق جهان را برای آن میآفرینم که گنج حکمتهای نهان الهی آشکار شود.»
خداوند گوهر پنــهان خود را با آفرینش انسان و جهان آشــکار کرد پس ای انسانـ تو هم گوهر پنهان جــان خود را نمایـان کن.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
❇️ #بوک_فکت ❇️
📘۱۰ کتابی که توسط ناشران رد شدند
اما نویسندگانشان را میلیاردر کردند!
✳️ بخش سوم
٧. جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ
باخ ۱۸ مرتبه با مخالفت ناشران روبهرو شد. آنها میگفتند: ”کسی حاضر به خواندن کتابی دربارهی یک مرغ دریایی نمی شود، سوژه ی این کتاب احمقانه است.” اما پس از انتشار کتاب تنها در سال اول ۱ میلیون نسخه از آن به فروش رفت و ریچارد باخ را از یک خلبان سابق نیروی هوایی به یک نویسنده مشهور و خوشآوازه بدل کرد.
٨. دفتر خاطرات نیکولاس اسپارکس
این داستان عاشقانه ۲۴ بار مورد مخالفت قرار گرفت. سرانجام در سال ۱۹۹۶ به چاپ رسید و در اولین هفته در صدر فهرست کتابهای تخیلی نیویورک تایمز قرار گرفت.
٩. سرگذشت نارنیا اثر سی. اس لوئیس
لوئیس برای چاپ این مجموعه رمان تخیلی ۳۷ بار با مخالفت ناشران روبه رو شد تا اینکه یک کارگزار ادبی به نام جوفری بلیس به او کمک کرد تا کتابش را به چاپ برساند. تا به امروز بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه کتاب از این مجموعه به ۴۷ زبان دنیا ترجمه و به فروش رسیده است.
١٠. هری پاتر و سنگ جادو اثر جی. کی رولینگ
خانم رولینگ ۱۲ بار قبل از چاپ کتاب رمان خود با مخالفت رو به رو شد. بد نیست بدانید چاپ اول این کتاب در ۱۰۰۰ نسخه منتشر شد اما خیلی زود به یکی از پرفروش ترین کتاب های کودک و نوجوان دنیا بدل شد.
#پایان
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
شیـن: تو یه شریــک تو زنــدگی داری؟
ویــل: منظورتــ چیه؟!
شیـن: کسی که باهاتـ در ارتـباط باشه و در مورد مسائل زندگیتــ باهات صــحبت کنه.
ویــل: آره... کــلی دارم
شیـن: بگو ببـــینم کیان؟
ویــل: شکسـپـیر، نیــچه، فراسـتـ، اوکـنر، کانـتـ، پاپــ، لاک...
شـین: خوبـه، ولی اینا که همشونـ مُـردن...
ویــل: نـــه بـرای مـــن!
🎥 Good Will Hunting (1997)
#فیلم_نوشت 🎞
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
© #کرونا
به سرو گفت کسی میوهای نمیآری
جواب داد که آزادگان تهـــی دستند
#سعدى
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
اول انـدر کوی او جـز نقشــ پای ما نبود
آخر آنـجا از هجـــوم خلق جای ما نبـود
#وصال_شیرازی
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📘 #حکایت: پرندهٔ نصیحتگو
✳️ #مثنوی_معنوی ، دفتر چهارم
یک شکارچی، پرندهای را به دام انداخت. پرنده گفت:« ای مرد بزرگوار! تو در طول زندگی خود گوشت گاو و گوسفند بسیار خوردهای و هیچ وقت سیر نشدهای. از خوردن بدن کوچک و ریز من هم سیر نمیشوی. اگر مرا آزاد کنی، سه پند ارزشمند به تو میدهم تا به سعادت و خوشبختی برسی. پند اول را در دستان تو میدهم. اگر آزادم کنی پند دوم را وقتی که روی بام خانهات بنشینم به تو میدهم. پند سوم را وقتی که بر درخت بنشینم.» مرد قبول کرد.
پرنده گفت:«پند اول اینکه سخن محال را از کسی باور مکن.»
مرد بلافاصله او را آزاد کرد. پرنده بر سر بام نشست..
گفت:« پند دوم اینکه هرگز غم گذشته را مخور.برچیزی که از دست دادی حسرت مخور.»
پرنده روی شاخ درخت پرید و گفت:« ای بزرگوار! در شکم من یک مروارید گرانبها به وزن ده درم هست. ولی متاسفانه روزی و قسمت تو و فرزندانت نبود. وگرنه با آن ثروتمند و خوشبخت میشدی.»
مرد شکارچی از شنیدن این سخن بسیار ناراحت شد و آه و نالهاش بلند شد.
پرنده با خنده به او گفت:« مگر تو را نصیحت نکردم که بر گذشته افسوس نخور؟ یا پند مرا نفهمیدی یا کر هستی؟
پند دوم این بود که سخن ناممکن را باور نکنی. ای ساده لوح! همه وزن من سه درم بیشتر نیست، چگونه ممکن است که یک مروارید ده درمی در شکم من باشد؟»
مرد به خود آمد و گفت:« ای پرنده دانا پندهای تو بسیار گرانبهاست. پند سوم را هم به من بگو.»
پرنده گفت:« آیا به آن دو پند عمل کردی که پند سوم را هم بگویم.»
پند گفتن با نادان خوابآلود مانند بذر پاشیدن در زمین شورهزار است...
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
💭 #چامه: صنم سلسلهمو
✍ چامهسرا: #مستوره_اردلان
آن پرى چهــــــره كه دوشیـــــــنه به بزم ما بود
وصف او را نتـــــوان گفــــــت چهسان زیبا بود
وه چه بزمى گل و شمع و نى و بربط همه جمع
خندهى جــــــام مـــــى و قهـــقههی مـــــینا بود
سرخوشـ از باده منـ و ساقى و آنـ طرفه صـــنم
تا ســـحر قصـه ز نقل و مى و از صــــــــهبا بود
از وفـــــادارى و از صبر و شكیبایى و عــــــشق
هر چه زان جمله سخن رفتـ از این شـــیدا بود
زاهــــــدا ! لافـــ مـــــزن نقـــــد مســـلمانى تـــو
خــــود بدیدم به كفـــــ مغبــچهى ترســـــــا بود
هر كه در مســــــــجد و میخانه به چشم آوردم
همـــه را دامــــــــى از آن زلف ســــیه بر پا بود
دى به غمزه صـــــنمى سلســـله مویى بگذشتــ
دل مــستوره و جمـــــــــعى به برش یغمــا بود
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
4_5920218766603454419.pdf
1.51M
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📙 #پی_دی_اف: بادبادکباز
✍ نویسنده: #خالد_حسینی
📝 ترجمه: #مهدی_غبرائی
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
© #کرونا
شهــریارا، چه غم از غُربتـ دنیای تن استـ
گر برای دل خـــود ساخــتهای دنیــایی...
#شهریار
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
بیکسی را با وصـال خویش حلکردیم ما
خویش را در صحنــ آیینه بغـــل کردیم ما
#محمد_سهرابی
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📖 #حکایت: جز راست نباید گفت
📘 کتاب: گلستان سعدی
پادشــاهی قصد کشتن اسیری کرد.
اسیر در آن حالت ناامیــدی شاه را دشنام داد.شاه به یکی از وزرای خود گــفت: «او چه میگوید؟»
وزیــر گفت:« به جان شما دعا میکند. »
شاه اسیـــر را بخــشید.
وزیر دیــگری که در محـضر شـاه بود و با آن وزیر اول مخالفتـ داشـت گفـت:« ای پادشاه آن اسـیر به شما دشــنام داد.»
پادشـاه گفت: تو راستـ میگویی اما دروغ آن وزیر که جان انــسانی را نجاتـ میدهد بهتر از راسـتـ توست که باعـــث مرگ انســـانی میشود.
جز راسـتـ نباید گفـت / هر راسـتـ نشاید گفـت
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📜 #داستان_کوتاه 📜: شایستهٔ دوستی
روزی عارف پیری با مریدانش از کنار قصر پادشاه گذر میکرد.
شاه که در ایوان کاخش مشغول به تماشا بود، او را دید و بسرعت به نگهبانانش دستور داد تا استاد پیر را به قصر آورند.
عارف به حضور شاه شرفیاب شد.
شاه ضمن تشکر از او خواست که نکتهای آموزنده به شاهزاده جوان بیاموزد مگر در آینده او تاثیر گذار شود.
استاد دستش را به داخل کیسه فرو برد و سه عروسک از آن بیرون آورد و به شاهزاده عرضه نمود و گفت:«بیا اینان دوستان تو هستند، اوقاتت را با آنها سپری کن.»
شاهزاده با تمسخر گفت:« من که دختر نیستم با عروسک بازی کنم!»
عارف اولین عروسک را برداشته و تکه نخی را از یکی از گوشهای آن عبور داد که بلافاصله از گوش دیگر خارج شد.
سپس دومین عروسک را برداشته و این بار تکه نخ از گوش عروسک داخل و از دهانش خارج شد.
او سومین عروسک را امتحان نمود.
تکه نخ در حالی که در گوش عروسک پیش میرفت، از هیچ یک از دو عضو یاد شده خارج نشد.
استاد بلافاصله گفت:« جناب شاهزاده، اینان همگی دوستانت هستند، اولی که اصلا به حرفهایت توجهی نداشته، دومی هر سخنی را که از تو شنیده، همه جا بازگو خواهد کرد و سومی دوستی است که همواره بر آنچه شنیده لب فرو بسته.»
شاهزاده فریاد شادی سر داده و گفت:« پس بهترین دوستم همین نوع سومی است و من هم او را مشاور امورات کشورداری خواهم نمود.»
عارف پاسخ داد:«نه»
و بلافاصله عروسک چهارم را از کیسه خارج نمود و آنرا به شاهزاده داد و گفت:«این دوستی است که باید بدنبالش بگردی.»
شاهزاده تکه نخ را بر گرفت و امتحان نمود.
با تعجب دید که نخ همانند عروسک اول از گوش دیگر این عروسک نیز خارج شد، گفت:«استاد اینکه نشد!»
عارف پیر پاسخ داد:« حال مجدداً امتحان کن.»
برای بار دوم تکه نخ از دهان عروسک خارج شد.
شاهزاده برای بار سوم نیز امتحان کرد و تکه نخ در داخل عروسک باقی ماند.
استاد رو به شاهزاده کرد و گفت:« شخصی شایسته دوستی و مشورت توست که بداند کی حرف بزند، چه موقع به حرفهایت توجهی نکند و کی ساکت بماند.»
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📖 #معرفی_مکاتب_ادبی_جهان
🟦 #پست_امپرسیونیسم
❇️ این مکتـبـ جنبشی شاخه شده از امپرسیونیسم توسط ”«پل سزان » است که در آن مضامین و موضــوعات به صورت ناب هندسی و احجام افلاطــونی نمایش داده می شود. سزان در این جنبش برای نمایـش عمق ، از تضاد رنگ های سرد و گرم (مدولاسیون رنگی) بهره می گرفت. استــحکام در ساختار ترکیب بندی، صراحت شکل و فرم ، تأكید بر بیان درونی به یاری رنگ و شکــل، از ویژگی های این مکـتب هنری است.
👨🎨هنرمــندان برجسته این مکتب نیز پل سزان ، ونسان ونگوگ و پل گوگن هستند.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📝 #برشی_از_کتاب: دومین مکتوب
🖋 نویسنده: #پائولو_کوئلیو
آدمـــهای مفیدی که کارهای مفـید انجام می دهند، آزرده نمی شـوند اگر مثل بی مصرفـ ها با آنها برخــورد شود. اما بی مــصرف ها همیشه خود را مهم می دانند و تمام بی قابلــیتی شان را پشتــ ظاهــری مـقـتدر پنـــهان می کنند.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
© #کرونا
به آبــــ عشـق توان شست پاک دســت از جان
چه عاشق استـ که دستـ از جهان نشستـ هنوز
#هوشنگ_ابتهاج
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
زنـــدگانی حســــــــرتی دارد که میکاهــد مرا
کی به پایانـ میرسد اینـ مرگ چنـدین سالهام
#محمد_سهرابی
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📝 #برشی_از_کتاب: آیینهی تمامنما
🖋 نویسنده: #آیت_الله_حائری_شیرازی
جاودانهترین نمــونهی رویش و ریزش کربلاستـ. مردودشــدگان در امــتحانِ بعد از رحلت حضرت رسول"ص" پی در پی ســقوط داشتند تا کارشان به جنایـتـ هـولنـاک کربلا کشــیدهشد. آن جنایاتـ، از خسـارتبارترین ریزشهاست. اما قـبولشدگان در امتحان بعد از رحلـت حضرتــ رسول"ص"، پی در پی رویش داشتــند. اوج رویش آنها هم در عاشــورا بود. از بدنهی جامعهی بشــری عاشــوراییها روییدند. چه رویش مــبارکی! شما هنوز بر آن ریزشیها نفریــن و بر این رویشیها سلام میدهیـــد. نفرین بر آن ریزشــیها، ما را از عامل ریزش در خود فاصله میدهد و موجب میشود که طغیان را در خود سرکوبــ کنیم و سلام بر آن رویشها خاســتگاه رویش و تسلــیم در مقابل حقیقتـ را در ما زنــده میکند.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
یک زن دو چهـــره داره،
یکــــــــــــی برای جــــهان
و یکی برای خلـوتـ خـودش...
🎥 Kingdom of Heaven (2005)
#فیلم_نوشت 🎞
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
884743936_-212124.mp3
3.72M
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📻 #پادکست
عنوان: بابای بــد!
گوینده: پدرام بهنام
ویژه ماه #محرم
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
© #کرونا
عجبــ ز عشق که هرکس حکایتی دارد
از این گــــدازهی آتشـــفشان در فوران
#فاضل_نظری
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
به پاتـــ رشته فکندهستــ روزگار و هنوز
نه آگهی تو که این رشـتهی گرفتاریستــ
#پروین_اعتصامی
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
📜 #داستان_کوتاه 📜: آرامش
پادشـاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشتــ که بتواند بهترین شکلِ آرامــش را به تصویر بکشد.
نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند.
آن تابلوها ، تـــصاویری بودند از خورشید به هنگام غروب، رودهای آرام ، کودکــانی که در چمن میدویدند ، رنگینکمـــان در آسمان ، پرنده و قطرات شبــنم بر گلبرگ گل سرخ. پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد، اما سـرانجام فقط دو اثر را انتخابــ کرد.
اولی، تصـویر دریاچهٔ آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود.
در جای جایش میشد ابرهای کوچک و سفید را دید، و اگر دقیق نگاه میکردند، در گوشهٔ چپ دریاچه، خانهٔ کوچکی قرار داشت، پنجرهاش باز بود، دود از دودکش آن بر میخواست، که نشان میداد شام گرمی آنجا آماده است.
تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد. اما کوهها ناهــموار بود ، قله ها تیز و دندانهای بود. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانهای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بودند.
این تابلو با تابلـوهای دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هیچ هماهـنگی نداشت.اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد، در بریدگی صخرهای شوم، جوجه پرندهای را میدید.آنجا در میان غرش وحشیانهٔ طوفان ، جوجه گنجشکی ، آرام نشسته بود.
پادشاه درباریان را جمـــع کرد و اعلام کرد که برندهٔ جایزه ی بهترین تصویر آرامش، تابلوی دوم است.
بعد توضیح داد: آرامش چیزی نیست که در مکانی بیسر و صدا ، بیمشکل و بدون کار سخت یافت شود ، بلکه معنای حــقیقی آرامش این است که هنگامی که شرایط سختی بر ما میگذرد آرامش در قلبـ ما حفظ شود.
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
خیلی خســتهم رئیـس
خسته از تنها ســــفر کردن
تنها مثـل یه چلچله زیر بارون
خسته از اینکه هیچ وقتـ رفـیقی نداشتم تا پهلوم باشه و ازم بپــرسه از کجا اومـدم به کجا میرم یا چــرا؟
انقدر خســتهام از اینکه آدمها همدیگه رو اذیتــ میکنــن!
خسته از تــمام دردهایی که تو دنـیا حس میکنم و میشــنوم هر روز!
دردام بیشـــتر میشه...
🎥The Green Mile (1999)
#فیلم_نوشت 🎞
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 #نوای_کتاب 🎶📚
🎥 Gone with the Wind (1939)
✔️ عاشقانهای حماسی با طعم جنگ
✔️ یکی از بهترین فیلمنامههای تاریخ سینما
✔️ نامزد سیزده جایزه اسکار، برنده هشت جایزه
✔️ پرفروشترین فیلم تاریخ سینما با احتساب تورم
✔️ اوج هنرنمایی ویوین لی و کلارک گیبل
✔️ بر باد رفته، یک بوم نقاشی به قلم مارگارت میچل
📄 ای دریغ و حسرت همیشگی! ناگهان چقدر زود دیر میشود...
📥 دانلود مستقیم فیلم
🎞 #امروز_چی_ببینیم
🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️