eitaa logo
نوای کتاب
158 دنبال‌کننده
82 عکس
9 ویدیو
6 فایل
تمـام زیبایـے‌های هستے دࢪ آغوشـ گلواژه‌های ڪتابــ نمایانــ مےشود؛ دࢪ حــــال ࢪشـــد هستــــــــــــیم؛ انتشاࢪ فقط با ذڪࢪ منبــع
مشاهده در ایتا
دانلود
🎶📚 🎶📚 🎥 V for Vendetta (2006) ✔️ یکی از بهترین اکشن‌های تاریخ سینما ✔️ فیلمی سراسر فلسفه؛ لیبرتاریانیسم، آنارشیسم، نئو فاشیسم ✔️ نوشته "واچوفسکی"ها خالقان ماتریکس ✔️ عرصه هنرنمایی هوگو وینینگ ✔️ ک مثل کین‌خواهی، نمادی برای مبارزه با ظلم دستگاه حاکم 📄 او همه ما بود... 📥 دانلود مستقیم فیلم 🎞 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 درد برهنــــــگان جهانـــــم به ره کشید هرگز نخواستم که به اسب و قبا رسـم 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📜 ❇️ یاد دارم که در ایام کودکی، اهل عبادت بودم و شب‌ها بر می‌خاستم و نماز می‌گزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم! شبی در خدمت پدر رحمه‌الله علیه نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامی را بر کنار گرفته، می‌خواندم. در آن حال دیدم که همه آنان که گرد ما هستند، خوابیده‌اند! پدر را گفتم:« از اینان کسی سر برنمی‌دارد که نمازی بخواند. خواب غفلت، چنان اینان را برده است که گویی نخفته‌اند، بلکه مرده‌اند!» پدر گفت:« تو نیز اگر می‌خفتی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی!» 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
‍ ‍ 🎶📚 🎶📚 📖 🟦 اصطلاح اگزیستانسیالیسم از مشتقات واژهٔ فرانسوی existentiel و واژهٔ انگلیسی Existential به معنی «وجودی» است، و خود به معنای «اصالت وجود»یا«تقدم وجود» است. اساس فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم که در نیمهٔ نخست سده بیستم پدید آمد، بر این باور استوار است که هستی موجودات دو جنبه دارد: ذات یا ماهیت، و وجود. پرسش اساسی فلسفه‌ اگزیستانسیالیسم آن است که کدامیک از این دو جنبه‌ بر دیگری مقدم است: ماهیت یا وجود؟ پاسخی که فلسفه تا سدهٔ ١٩ به این پرسش می‌داد بر تقدم ماهیت تأکید داشته است. اما فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم وارونهٔ آن معتقد به تقدم وجود بر ماهیت است. علت روی آوردن اگزیستانسیالیسم به ادبیات را نیز باید در تمایل این فیلسوفان در دوری از امور انتزاعی و گرایش به امور ملموس و محسوس جستجو کرد.اگزیستانسیالیسم نقطهٔ مقابل جبرگرایی است. در جبرگرایی انسان به عنوان فردی که دارای سرنوشت محتوم و تعیین شده‌ای است شناخته می‌شود، ولی در اگزیستانسیالیسم که سارتر مشهورترین معرّف آنست این انسان است که در موقعیت‌ها و در دوراهی‌های زندگی‌اش تصمیم می‌گیرد که چه راهی را انتخاب کند. او در این انتخاب آزاد است و نباید از سنت‌ها و رسوم پیروی کند. سارتر به همین دلیل نیز از پذیرش جایزهٔ نوبل در ادبیات خودداری کرد. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📝 : طریق بسمل شدن 🖋 نویسنده: بهت یک نصیحت می‌کنم؛ شایدم یک وصیّت! «آن چیست؟» «روزشماری مکن! حتّی اگر فکر می‌ کنی در مهلکه افتاده ‌ای روزشماری مکن! حالا هم لحظه‌ شماری مکن! شب نمی‌تواند تمام نشود. طبیعت شب آن است که برود رو به صبح. نمی‌تواند یک‌جا بماند. مجبور است بگذرد. اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظه‌ها کنی، خودت گذر لحظه‌ها را سنگین و سنگین‌تر می‌کنی؛ بگذار شب هم راه خودش را برود.» 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 آدمای دنیا به دو دسته‌ی افراد خوب و افراد مرگ‌آور تقسیم نمی‌شن. همه‌ی ما خوبیا و بدیایی تو درونمون داریم. مسئله اینه که کدوم بخش رو واسه انجام دادن انتخاب کنیم. درواقع این جوهره‌ی وجود ماست. 🎥 Harry Potter And The Order Of The Phoenix (2007) 🎞 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 گرچه یک لحظه است از ظاهر به باطن رفتنم چند صد سال استـــــ راه از باطنـــم تا ظاهرم 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📒 : شخصی که در خواب رویایی می‌بیند و تعبیر آن رویا را هم از وجود خویش می‌شنود. 🔰 ، دفتر پنجم ✳️ منبع: سایت شمس و مولانا صاحبْ‌دلی در چلّۀ مراقبه نشسته بود که در خواب رویایی می‌بیند. او می‌بیند که یک ماده سگی حامله است و از درون شکم او، توله سگ‌هایی که هنوز به دنیا نیامده بودند واق واق می‌کردند. او بسیار تعجب می‌کند و از خود می‌پرسد که چرا این بچه سگ‌ها در شکم مادر صدا می‌کنند؟ وقتی که صاحبْ‌دل از این واقعه بیدار شد، حیرت و تعجب او هر لحظه بیشتر می‌شد. چون در چلّه بود و تنها بود و با کسی صحبت نمی‌کرد، نمی‌توانست تعبیر آن واقعه یا رویا را از کسی بپرسد برای همین از درگاه خداوند تعبیر آن را درخواست کرد و گفت:« پروردگارا به خاطر این رویایی که دیده‌ام از انجام بقیه چله وامانده‌ام و لطفا این مساله را برای من روشن کُن تا پَرهای من دوباره باز شوند و در باغ ذکر تو پرواز کنم.» در این لحظه هاتف غیبی به او ندا داد که تعبیر این رویا این است:« آن صدای بچه سگ‌ها در شکم مادرشان قبل از تولد، لاف و ادعای جاهلانی است که هنوز از حجاب جهل بیرون نیامده‌اند و حقیقت را ندیده‌اند ولی شروع به سخنرانی کرده‌اند. بانگ سگ در شکم مادر زیان دارد چون نه به درد شکار می‌خورد و نه پاسبانی شب. آنها هنوز گرگی را ندیده‌اند که جلوی آن را بگیرند یا دزدی را ندیده‌اند که او را فراری بدهند. این کار آنها مانند کسی است که حرص و طمع ریاست و بلندی دارد و در حالی که در نظروری کُند و ناتوان است ولی در لاف زدن گستاخ است. او برای اینکه مشتری برای خودش جمع کند، بدون آگاهی و بصیرت، اصرار بر سخن گفتن دارد. او بدون اینکه ماه را دیده باشد، نشانی‌های ماه را می‌دهد و برای به دست آوردن شهرت، صد نشان از ماه می‌دهد.» نکتۀ خیلی جالب این داستان، جدا از مبحث اصلی آن که رسوایی مدعیان دروغین است، دو موضوع رویابینی و سپس شنیدن تعبیر رویا از وجود خود فرد است. چنین حالت‌هایی که نشان از ارتباط بسیار قوی با ناخودآگاه خود و گرفتن پاسخ سوال‌ها و تعبیر رویاها از درون خود است، برای پژوهندگان علم روانشناسی و روانکاوی می‌تواند بسیار جالب باشد. دقیقا معلوم نیست که آیا مولانا چنین داستانی را جایی شنیده و خوانده است و سپس آن را نقل کرده یا اینکه شاید خودشان چنین خوابی دیده‌اند و این شرح حال وقایع درونی خود ایشان است که از زبان سوم شخص نقل می‌کنند. کما اینکه در غزلیات نیز موارد زیادی دیده می‌شوند که گویی انگار شرح یک رویای بسیار عجیب می‌باشند. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 🔰 🔰 ✳️ چند مرده حلاجی ریشه این ضرب المثل برمی‌گردد به ماجرای حسین بن منصور حلاج، از نامی‌ترین عارفان وارسته ایران. حلاج را بخاطر عقایدش به سخت ترین شکل کشتند. نخست دو دستش را بریدند. حلاج خنده ای بزد. گفتند: «خنده چیست؟» گفت: «دست از آدمی بسته جدا کردن آسان است.» پس دو دست بریده خون آلود بر روی خود مالید و روی را خون آلود کرد. گفتند:«چرا کردی ؟» گفت:« خون بسیار از من رفت. دانم که رویم زرد شده باشد، شما پندارید که زردی من از ترس است. خون بر روی مالیدم تا در چشم شما سرخ روی باشم که گلگونه‌ی مردان، خون ایشان است.» امروزه وقتی از پایداری و استقامت کسی سخن می گویند گفته می‌شود، چند مرده حلاجی؟ یعنی: ببینیم تا بدانیم تاب و توان تو چند است! 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 حبيب رضايی: مو سرِ زمين بودم با تراكتور، رفتُم جنگ برگشتُم سر همو زمين بی تراكتور! مو چيزی نميخواستم! 🎥 آژانس‌شیشه‌ای (۱۳۷۷) 🎞 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 © جامی ره هدی به خدا غیر عشق نیست گفتیـــــــم؛ والســـلامُ علی تابعِ الهـــدی 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 صید دیوانــه من و صیاد ماهر چشم تو بند بند این بدن مشــتاق پیــکان تو بود پ.ن: ، 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📜‌ : شک ✍ نویسنده: مردی صــبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديد شده. شک كرد كه همـسايه‌اش آن را دزديده باشد ، برای همــين، تمام روز او را زير نـظر گرفتـ. متوجـه شد كه همسـايه‌اش در دزدی مهارتـ دارد ، مثل يک دزد راه می‌رود ، مثل دزدی كه می‌خواهد چيزی را پنــهان كند، پچ‌پچ می‌كند ،آن‌قدر از شكش مطمئن شد كه تصــميم گرفت به خانه برگردد ، لباســش را عوض كند ، نزد قاضی برود و شكايتـ كند . اما همين كه وارد خانـه شد ، تبرش را پيدا كرد. زنش آن را جا به جا كرده بود. مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه‌اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يک آدم شريـــف راه می‌رود ، حرف می‌زند ، و رفــتار می‌كند. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📒 : زیرکی لقمان 🔰 ، دفتر دوم لقمان که در ظاهر غلام و در باطن حکیمی دانا بود، خواجه‌ای داشت که در هر کار با او مشورت می‌کرد. عادت خواجه این بود که هر طعام برایش می‌آوردند دست نمی‌زد مگر آنکه اول لقمه را لقمان بخورد. روزی خربزه‌ای نزد خواجه آوردند. خواجه لقمان را صدا کرد و قاشی از خربزه را به او داد. لقمان خربزه را با اشتهای تمام خورد. قاش بعدی را هم همینطور و باز لقمان با اشتها آن را خورد تا اینکه فقط یک تکه از خربزه ماند. خواجه از اشتهای لقمان به اشتها آمد و خواست که شیرینی خربزه را خود نیز بچشد. همان که تکه خربزه را دردهان گذاشت از تلخی آن حالش بد شد. رو به لقمان گفت:« پس تو چگونه این خربزه تلخ را خوردی؟» لقمان گفت:« من که از دست تو نعمت‌های فراوان خورده‌ام انصاف نباشد که بر تلخی خربزه‌ای بی‌تابی کنم.» این حکایت بیان می‌دارد که عاشق حقیقی کسی است که محنت‌های رسیدن به معشوق را به جان پذیرد و بی‌تابی نکند چرا که شیرینی عشق تلخی‌ها را شیرین می‌کند. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 ✳️ ✳️ 🔴 برای ما آب ندارد، برای تو که نان دارد می‌گویند که میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار، به تقویت دو چیز در امور کشور اهمیت ویژه‌ای می‌داده است. یکی تهیه توپ و ابزارآلات جنگی برای مقابله با دشمنان و دیگری حفر قنات و توسعه زراعت و کشاورزی. در هر احوال در زمان فراغت از امور کشور، مقنیان را صدا می‌زده و به آن‌ها می‌سپرده که به حفر قنات بپردازند و مشغول شوند. روزی رسید که میرزا آقاسی برای سرکشی به کار سرْمقنیان رفته بود تا از عمق چاه‌های حفر شده و میزان آب آن‌ها اطلاع پیدا کند. سرْمقنی یکی از این قنات‌ها گفت تاکنون به آبی نرسیده‌اند و از آن‌جا که به کار خود اطمینان داشت، اذعان کرد که از این چاه هیچ رگه آبی یافت نمی‌شود. میرزا آقاسی اما او را به ادامه کار تشویق کرد و گفت که نباید به این زودی‌ها ناامید شود. روزها گذشت و دوباره میرزا برای اطلاع از روند پیشروی کار حفر قنات‌ها رفت. سر مقنی این بار هم به میرزا گفت:« حاج میرزا آقاسی! من از کار خودم اطمینان دارم و قبلاً هم گفته بودم که این چاه آب ندارد و ما داریم وقت خود را تلف می‌کنیم. بهتر این است که به سراغ زمین دیگری برویم و خودمان را بی‌جهت معطل نکنیم.» میرزا آقاسی نهایتاً در پاسخ به این حرف و البته اصرار مقنی برای خاتمه کار از کوره در رفت و گفت:« به تو چه ربطی دارد که زمین آب دارد یا نه؟! برای ما آب نداشته باشد، برای تو که نان دارد. کارت را انجام بده و حق‌الزحمه‌ات را بگیر. ممکن است که این کار برای من سودی را در پی نداشته باشد و حتی من ضرر هم ببینم اما برای تو حتما سود دارد.» 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶📚 🎶📚 این عادتـ دیریـنه‌اتـ بوده استــ، هرگاه که نعمـتی بخشــیدیم از منــ روی گردانــیدی و هر وقتـ سخــتی به تو رسـید از من ناامــید شــدی! اســــــراء ٨٣ 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 © پاکبازانی که دستـ از رشته‌ی جان شسته‌اند بی تکلف بحر را چون مــوج در بر می‌کشند 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 افسوس که در دست تو آیینه‌ی جادوست زیبایی و بی‌رحم چو دیوی که پری‌روست 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📜‌ : دانشجوی خلاق « توضيح دهيد که چگونه می‌توان با استفاده از يک فشارسنج ارتفاع يک آسمان‌خراش را اندازه گرفت؟ » سوال بالا يکی از سوالات امتحان فيزيک در دانشگاه کپنهاگ بود. يکی از دانشجويان چنين پاسخ داد: « به فشارسنج يک نخ بلند می‌بنديم. سپس فشارسنج را از بالای آسمان خراش طوری آويزان می‌کنيم که سرش به زمين بخورد. ارتفاع ساختمان مورد نظر برابر با طول طناب به اضافهٔ طول فشارسنج خواهد بود.» پاسخ بالا چنان مسخره به نظر می‌آمد که مصحح بدون تأمل دانشجو را مردود اعلام کرد. ولی دانشجو اصرار داشت که پاسخ او کاملا درست است و درخواست تجديد نظر در نمرهٔ خود کرد. يکی از اساتيد دانشگاه به عنوان قاضی تعيين شد و قرار شد که تصميم نهايی را او بگيرد. نظر قاضی اين بود که پاسخ دانشجو در واقع درست است، ولی نشانگر هيچ‌گونه دانشی نسبت به اصول علم فيزيک نيست. سپس تصميم گرفته شد که دانشجو احضار شود و در طی فرصتی شش دقيقه‌ای پاسخی شفاهی ارائه دهد که نشانگر حداقل آشنايی او با اصول علم فيزيک باشد. دانشجو در پنج دقيقهٔ اول ساکت نشسته بود و فکر می‌کرد. قاضی به او يادآوری کرد که زمان تعيين شده در حال اتمام است. دانشجو گفت که چندين روش به ذهنش رسيده است ولی نمی‌تواند تصميم‌گيری کند که کدام يک بهترين می‌باشد. قاضي به او گفت که عجله کند، و دانشجو پاسخ داد: «روش اول اين است که فشارسنج را از بالای آسمان‌خراش رها کنيم و مدت زمانی که طول می‌کشد به زمين برسد را اندازه‌گيری کنيم. ارتفاع ساختمان را می‌توان با استفاده از اين مدت زمان و فرمولی که روی کاغذ نوشته‌ام محاسبه کرد.» دانشجو بلافاصله افزود: «ولی من اين روش را پيشنهاد نمی‌کنم، چون ممکن است فشارسنج خراب شود!» «روش ديگر اين است که اگر خورشيد می‌تابد، طول فشارسنج را اندازه بگيريم، سپس طول سايهٔ فشارسنج را اندازه بگيريم، و آنگاه طول سايهٔ ساختمان را اندازه بگيريم. با استفاده از نتايج و يک نسبت هندسی ساده می‌توان ارتفاع ساختمان را اندازه‌گيری کرد. رابطهٔ اين روش را نيز روی کاغذ نوشته‌ام.» «ولی اگر بخواهيم با روشی علمی‌تر ارتفاع ساختمان را اندازه بگيريم، می‌توانيم يک ريسمان کوتاه را به انتهای فشارسنج ببنديم و آن را مانند آونگ ابتدا در سطح زمين و سپس در پشت بام آسمان خراش به نوسان درآوريم. سپس ارتفاع ساختمان را با استفاده از تفاضل نيروی گرانش دو سطح بدست آوريم. من رابطه‌های مربوط به اين روش را که بسيار طولانی و پيچيده می‌باشند در اين کاغذ نوشته‌ام. » «آها! يک روش ديگر که چندان هم بد نيست: اگر آسمان خراش پلهٔ اضطراری داشته باشد، می‌توانيم با استفاده از فشارسنج سطح بيرونی آن را علامت‌گذاری کرده و بالا برويم و سپس با استفاده از تعداد نشان‌ها و طول فشارسنج ارتفاع ساختمان را بدست بياوريم.» «ولی اگر شما خيلی سرسختانه دوست داشته باشيد که از خواص مخصوص فشارسنج برای اندازه گيری ارتفاع استفاده کنيد، می‌توانيد فشار هوا در بالای ساختمان را اندازه‌گيری کنيد، و سپس فشار هوا در سطح زمين را اندازه‌گيری کنيد، سپس با استفاده از تفاضل فشارهای حاصل ارتفاع ساختمان را بدست بياوريد.» «ولی بدون شک بهترين راه اين می‌باشد که در خانهٔ سرايدار آسمان خراش را بزنيم و به او بگوييم که اگر دوست دارد صاحب اين فشارسنج خوشگل بشود، می‌تواند ارتفاع آسمان خراش را به ما بگويد تا فشارسنج را به او بدهيم! » دانشجويی که داستان او را خوانديد کسی نبود جز نيلز بور ، فيزيکدان دانمارکی برندهٔ جایزهٔ نوبل فیزیک. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📖 🟦 نهضتی فکریه که نقاشی رو در یک چهارم پایانی سده ١۹ میلادی دگرگون ساخت. امپرسیونیست ها در پی ثبت واقعیت گذرا بودن و به باور آنان موضوعای ساده بهتر به اونها اجازه میده تا به آن چه که احساس می کنن بپردازن. این جنبش، نخستین جنبش فراگیر در هنر نو به شمار میاد و در فرانسه توسط ادوارد مانه و کلود مونه پدید اومد. نام این جنبش از تابلوی امپرسیون ، طلوع آفتاب کلود مونه گرفته شده. بررسی نور و رنگ و کیفیات طبیعی آن و ایجاد یک دیدگاه علمی در هنر، از مسایل مطرح در این مکتبه. هنرمندان امپرسیونیست از ارائه اشکال با خطوط واضح سرباز می زدن و به نور با نگاهی علمی می نگریستند. آنان مثلاً به جای قراردادن رنگ سبز ، رنگهای زرد و آبی را در کنار یکدیگر قرار میدادن. استفاده از تضاد رنگهای مکمل و حذف رنگهای سیاه و خاکستری از پرده ، از اصولیه که دراین مکتب مورد توجه قرار داره. از هنرمندان برجسته این سبک میشه از ادوارد مانه ، کلود مونه ، آنود سیسلی ، آگوست رنوار، کامی پیسارو ، ژرژ سورا ، ادگاردگا ، پل سینیاک، اگوست رودن و تورنر نام برد. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 🖌 🖌 ✍ نویسنده: قلــم درد را فهـمید؛ از آن روز که از آزادی نوشــتـ... 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 🎥 For a Few Dollars More (1965) ✔️ دومین قسمت از سه‌گانه دلار ✔️ یک وسترن اسپاگتی جذاب دیگر از سرجو لئونه ✔️ با هنرنمایی بی نظیر کلینت ایستوود و لی‌ وان کلیف ✔️ اقتباسی از فیلم یوجیمبو شاهکار آکیرا کوروساوا ✔️ موسیقی متن بی‌نظیر اثر انیو موریکونه فقید 📄 کلنل مارتیمور و یک جایزه بگیر‍ِ بی‌نام و نشان در پی از بین بردن باند دزدی ایندیو با یک دیگر همکاری می‌کنند... 📥 دانلود مستقیم فیلم 🎞 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 آن گرد شتابنــده که در دامنــ صحراستـــــ گوید چه نشستی که سوارانــ همه رفتند... 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 📝 : ۴٩ اصل موفقیت در درس خواندن 🖋 نویسنده: گاهی لباس داوری بپوش‌‌‌: همه از هدفــمندی در زندگی صحبت می‌کنند، اما وقتی می‌توان هدفمـند بود که نگاهی جدی به زندگی داشــت. جدیت، به زندگی انـسان هدف و ملاک می‌دهد. کسی که در زندگی جدی اسـت، هم به‌تدریج بر امور زندگی مسـلط می‌شود و هم برای داوری‌هایش ملاک پـیدا می‌کند. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️
🎶📚 🎶📚 ❇️ ❇️ 📘 ده کتابی که توسط ناشران رد شدند اما نویسندگانشان را میلیاردر کردند! ✳️ بخش دوم ۴. ارباب مگس ها اثر ویلیام گلدینگ کتاب ویلیام گلدینگ با مخالفت ۲۱ ناشر رو‌به‌رو شد اما پس از چاپ موفق شد برنده جایزه نوبل شود. در ابتدا تنها ۳۰۰۰ نسخه از آن به فروش رفت اما دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۶ به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها بدل شد و مجله تایم از آن به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب موفق نام برد. ۵. خاطرات آن فرانک اثر آن فرانک این کتاب امروزه در لیست آثار حافظه‌ی جهانی یونسکو به ثبت رسیده است؛ اما در زمان انتشار با مخالفت ۱۵ ناشر رو‌به‌رو شد. پدر آنه با هزینه شخصی کتاب را چاپ کرد و خیلی زود به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های عصر خود بدل شد. ۶. کری اثر استفان کینگ استفان کینگ در اکثر مواقع چنین پاسخی را از ناشران دریافت می‌کرد:  ” ما هیچ علاقه‌ای به انتشار داستان‌های علمی تخیلی که آرمان‌شهرهای منفی را به تصویر می‌کشند نداریم.” اما کمی بعد کتابش چاپ شد و توانست بیش از یک میلیون نسخه بفروشد. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️