#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
گدای لطف و جودِ مجتبی باشد، کرامت هم
فقیر و ریزهخوار خوانِ او باشد، سخاوت هم
حَسن صورت، حَسن سیرت، حَسن خَلق و حَسن خُلق است
که معنا عاجز است از حدّ توصیفش، عبارت هم
چنان افتادهام بر خاکِ پایِ مجتبی امروز
"که فردا برنخیزم، بلکه فردایِ قیامت هم"*
کجا او دوستان را از دعا محروم میسازد
دعا میکرد بهر آنکه بود اهل اهانت هم
ضمانت میکند دنیا و عقبای محبان را
که اینجا دستگیری میکند، آنجا شفاعت هم
✍ حجتالاسلام #علی_مقدم
*مصراع از هلالی جغتایی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
بر شعرِ زلال، شاه بیتی تو حسن
اکسیر قریحهی کمیتی تو حسن
از درگه تو کسی نگردد مأیوس
والله کریم اهلبیتی تو حسن
تا جامهی عاشقی به تن دارم من
با دلبر مهلقا سخن دارم من
هرکس به کسی بنازد اندر عالم
نازم به دو کون، چون حسن دارم من
گفتیم که بر دَرِ موالی برویم
در ملک ادب حضور والی برویم
ای پایهگذار کاخ احسان و کرم
مارا مگذار دست خالی برویم
در مأذنه نغمهی اذان پیدا شد
آثار بهار بی خزان پیدا شد
آن ماه تمام آسمان علوی
در نیمهی ماه رمضان پیدا شد
در گلشن حسن جادوان گل حَسن است
گلواژهی قاموس تکامل حَسن است
هرچند علی پدر بُوَد امت را
اما لقب مبارکش بوالحسن است
مولای من از نَفْس من اولایی تو
معصومی و سروری و آقایی تو
من دست عزیز مصر را میبوسم
او پای تو را، عزیز زهرایی تو
ای حجت جاودان تو جان همهای
ای فرشنشین تو عرش را قائمهای
غیر از تو کسی ندارد این نام و نشان
فرزند رشید و ارشد فاطمهای
✍ #ولی_الله_کلامی_زنجانی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
اگر ربّنا ربّنا کردهام...
سحرها خدا را صدا کردهام...
خودم را بر این سفره جا کردهام...
دراین پانزده شب دعا کردهام...
خدایا به چشمان مست حسن
بده دست من را بدست حسن
من امشب برآنم که مثل قدیم
دلم را ببندم به راه نسیم
دراین ماه با یاعلی، یا عظیم
بیوفتم بدست و به پای کریم
کریمِ کریمان عالم حسن!
دمت گرم! دردت به جانم حسن!
تو سبحان ربّی الاعلای من
تو والتین و یاسین و طاهای من
تو دیروز و امروز و فردای من
تو یاربّ و یاربِّ شبهای من
به کوری آن دو زن فتنهگر
بگو یاحسن، یاحسن تا سحر
درآن شب که عالم قمردار شد
درخت نبوت ثمردار شد
علی نذر کرد و پسردار شد
زمین پیش پایش خبردار شد
چه بهتر ازینکه به هر انجمن..
به زهرا بگویند اُم الحسن!
حسن اسم اعظم، حسن کل دین
حسن حق مطلق، حسن بی قرین
حسن کیست ایاکِ هر نستعین
حسن کیست گردنزن ناکثین
به حِلم حسن دشمن اقرار کرد
معاویه را صلح او خوار کرد
منی که شدم مبتلای حسین
زمین خوردهام پیش پای حسین
شدم وقف دولتسرای حسین
چه بهتر که محض رضای حسین...
بپا خیزم و باز طوفان کنم
دوباره حسنجان حسنجان کنم
حسین است مست وقار حسن
حسین است هرجا کنار حسن
حسین است است دنبال کار حسن
حسین است در اختیار حسن
حسینی که سرها کف پای اوست
امیری حسن روی لبهای اوست!
برو طوس صحن رضا را ببین
نجف باش و ایوان طلا را ببین
شلوغی کرببلا را ببین
خودت غربت مجتبی را ببین...
دَمِ گنبد شاه عبدالعظیم...
بگو یا حسن ای غریبِ کریم
بزودی همه چشمهها جاری است...
بقیع حَسَن پُر ز معماری است
و هرنوکری گرم یک کاری است
تمام ضریحش طلاکاری است
براین غصه با عشق حاکم شویم
همه وارد صحن قاسم شویم...
**
به این فکر کردی چرا شد سپید؟!..
مویی که بر آن شانه زهرا کشید
غمی که حسن دید را، کس ندید
حسن درهمان کوچهها شد شهید
اگر صبر او حرف هر منبریست!
بدانید مردم! حسن مادریست...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
خدا به حیدر و زهرا چه گوهری داده
به آسمانِ ولایت چه اختری داده
به خاندانِ رسالت چه دلبری داده
به کامِ شیعه چه قندِ مکرری داده
ندا رسیده بیایید سائلان از راه
که جلوه کرده به عالم کریم آل الله
ملائکه همه مشغولِ طوفِ قامت او
کریمها همه مبهوت از کرامتِ او
زبانزد است میان همه شهامتِ او
جمل نشانهی خوبی است از قیامتِ او
شتر سوارِ جمل را به خاک میمالد
به او امیرِ دوعالم عجیب میبالد
برای رفعِ نیازِ همه شتاب کند
به این پسر به خدا فخر، بوتراب کند
به نام مادرش او را کسی خطاب کند
دعاش را به خدا زود مستجاب کند
به عشق فاطمه مشغولِ ذرهپروری است
عجیب این قدمِ نو رسیده مادری است!
رسیده او که پناهِ فقیرها باشد
امیدِ آخرِ جمعِ اسیرها باشد
و بارشی به دلِ ما کویرها باشد
که شاهراهِ تمامِ مسیرها باشد
به جز درِ کرمش هیچ دَر نباید زد
(به سینهی اَحَدی دستِ رد نخواهد زد)
به سر رسید شب ما و میدمد خورشید
شبیه نور به شامِ سیاه ما تابید
خدا کند که شود حُب او به دل تشدید
کنار اوست که ما میرسیم بر توحید
(دلِ رمیدهی ما را انیس و مونس شد)
هزار شکر که حُبَّش نصیبِ (یونس) شد!
✍ #یونس_وصالی (یونس)
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
شعرِ من، واژهی من، لُبِّ کلامم حسن است
شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است
با حسن زنده و با عشقِ حسن خواهم مُرد
حُسنِ مَطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است
هرکسی زنده به عشق است نَمیرد هرگز
زندهی عشقم اگر، رمزِ دوامم حسن است
مثلِ رودم که حَسن ذکرِ قعود است مرا
مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است
پدرم هرچه مرا نام نهادهست گذشت
من از این لحظه، از این ثانیه، نامم حسن است
سرِ من سبز، زبان سرخ، سرم هم برود
أیُّهاالناس بدانید: امامم حسن است
✍ #محسن_ناصحی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
صدا پیچید، دنیا گوش شد، غرق شنیدن شد
اذان، پیغمبری کرد و مهیای وزیدن شد
طلوعت شمعهای آسمان را استراحت داد
زمین، روشن شد و خورشید مشغول لمیدن شد
کمی تا قد کشیدی شاخهی انگور از دیوار
به شوق دستهای تو پذیرای خمیدن شد
نوازش کردی و در سینهی چوبی نخلستان
دلی خشکیده از جورِ زمین، سبز از تپیدن شد
چقدر آزادگی میریخت از هر بند انگشتش
کنیزی که برایت بی قرار غُنچهچیدن شد
صدای پای تو یک شهر را در کوچهها آورد
در و دیوار هم حتی سراپا محو دیدن شد
چقدر آسودهخاطر بود از دنیا فقیری که
شبی سرد از غذای سفرهات گرم چشیدن شد
خدا میخواست معنای کَرَم را جلوهگر باشی
همین انگیزهی خوبی برای آفریدن شد
به جز رنگ خدا رنگی نمیماند در این عالَم
تو را با رنگِ یکرنگیِ خود، گرم کشیدن شد
برای کوری چشم حسودان قبل بسم الله
خدا ''روحی فداک"ی گفت و مشغول دمیدن شد
✍ #سعیده_کرمانی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
ز شرمساری از تو چشمه گِل شده است، رود هم
کَرَم چقدر نزد تو خجل شده است، جود هم
عدم چه ذوق میکند ز بودنت، وجود هم
قیام بوسه میزند به سجدهات، قعود هم
"فلک چه خاک بر سر است اگر حضور تو نبود
مَلک چقدر احقر است اگر که نور تو نبود"
اگر که سرنوشت ما تویی، خوش است سرنوشت
اگر بهشت وعدهی خداست، پس تویی بهشت
بهشت، خانهی تو در مدینه بود، خشت خشت
چه خوب شد چه خوب شد ، خدا تو را حَسَن نوشت
"حسن شدی حسن شدی، حسن تمامِ خوبی است
خوشا خوشا چنین امام! حسن امامِ خوبی است"
اگر حسن به صلح میرود، خوشا مصالحه!
خوشا که با عدوی خود نداشته مسامحه
چقدر ظلمها شده به او در این مواجهه
بخوان به دین بیجهاد تا همیشه فاتحه
"شکوه صلح مجتبی کم از قیام کربلا
نبوده و نبوده این دو لحظهای ز هم جدا "
نبوده است لحظهای جدا حسین از حسن
گرفته است درس کربلا حسین از حسن
ببین که میبَرَد چه فیضها حسین از حسن
خوشا دو پهلوان مرتضی؛ حسین از حسن-
"حسنتر است بیگمان، حسن حسینتر از او
یکی جهاد او به تیغ و دیگری به گفتوگو"
برادرش که بوده جز حسین؟ جان ما حسین
امام تشنهلب، امام مهربان ما حسین
همانکه نام او خوش است بر زبان ما: حسین
جوانی و جنون ما همه جهان ما حسین
"اگر حسین را در این جهان مقام سروریست
حساب کن برادر بزرگ او چه محشریست!"
دعا بخوان دعا! که ربّنا حریص میشود
"کرامت" آه میکشد، "عطا" حریص میشود
به ببخششت غریب و آشنا حریص میشود
میان کوچه میروی، گدا حریص میشود
"گدا کشیده روی دیده خاکِ مقدمِ تو را
کریمی و کسی ندیده در جهان کمِ تو را"
زیاد باید از تو خواست؛ کم به تو نیامده
تو لطف مطلقی! به جز کرم به تو نیامده
ببخش اگر که مرقد و حرم به تو نیامده
قسم به تو قسم به باورم به تو! نیامده-
"کسی شبیه تو! که مجتبی فقط فقط یکی است
چنان که ذات اقدسِ خدا فقط فقط یکی است"
نوشتهاند مجتبی غریب و بیپناه بود
نوشتهاند شاه ما همیشه بیسپاه بود
خلافت تو در زمین حدود هشت ماه بود
که چند ماه اشک بود و چند ماه آه بود
"ولی امامت تو در زمان ندارد انتها
تویی تو رود بیکران، تویی تو چشمهی بقا"
تویی تو جان ما حسن، تویی جهان ما حسن
تویی تو مصطفی حسن، تویی تو مرتضی حسن
چقدر تو مدینهای، چقدر کربلا حسن
چه خوب شد که در جهان شدی امام ما حسن
"تپش تپش پر از تو شد، تمام قلب من حسن
حسن حسن، حسن حسن، حسن حسن، حسن حسن"
✍ #رضا_یزدانی┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
اگرچه عاشق ناقابل شماست دلم
بیا به خانهی خود منزل شماست دلم
اگر که شیعه شدم از دل شماست دلم
که از اضافهی آب و گِل شماست دلم
من آفریده شدم تو دل مرا ببری
طفیل هستی عشقاند آدمی و پری
تو آمدی رمضان سفرهی ضیافت شد
شب تولد تو تازه ماه رؤیت شد
همین که در دو جهان کار تو کرامت شد
خیال من دگر از روز حشر راحت شد
به شکر آنکه برای خدا حسن شدهای
چهار رکعت یومیههای من شده ای
همیشه پشت در خانهی تو مهمان است
بیا ز خانه که در کوچه راه بندان است
هر آن کسی که گدایت نشد پشیمان است
الا که گوشهای از سفرهی تو ایران است
چه میشد اگر قبر تو در ایران بود
شب ولادت تو صحن تو چراغان بود
سه بار زندگیات را به این و آن دادی
جذامی آمده و روی خوش نشان دادی
به آنکه گفت به تو ناسزا، امان دادی
گرسنه بود و به او قرصهای نان دادی
هزار سفره اگر هم فراهم آورده
کَرَم کنار کریمی تو کم آورده
ازل ندیده دگر تا ابد همانندت
غزل چه هست به جز بندهای دربندت
جمل شکسته شده فتنهاش ز ترفندت
عسل شدهست چه شیرین ز کام فرزندت
برای روز مبادا دوتا پسر داری
دوتا پسر که نه، یک جفت شیر نر داری
سفید نیست که سرخ است پرچم صلحت
و نیست صحبت سازش در عالم صلحت
نبود تیغ برندهتر از دم صلحت
بپاست کرب و بلا از مُحرم صلحت
سکوت تو ثمرش میشود قیام حسین
شما امام حسن هستی و امام حسین
تو اعتبار زمین، افتخار زهرایی
قرار فاطمهای، بیقرار زهرایی
توئی که تا به ابد رازدار زهرایی
میان کوچه فقط تو کنار زهرایی
دوباره حرف تو شد نام مادرت بردم
مرا ببخش اگر خاطر تو آزردم
✍ #محمد_رسولی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
نیمهی ماه مبارک فیض کامل میشود
غالباً اینجا سلیمان نیز سائل میشود
با دو تا جمله گدا را شاه کردی ای کریم
شک ندارم سورهاش یکروز نازل میشود
مدتی را مست باید بگذرد از کوچهها
هر کسی یکباره با چشمت مقابل میشود
بد دهان را از خجالت آب کردی بعد از این
میرود دنبال مدحت مثل دعبل میشود
در نمازت باد وقتی میخورد قدری به موت
در مدینه چند هفته قبله مایل میشود
با فقیران مینشینی، شاهِ خاکی خوش مآب
پس به تو جای حسن باید بگویم بوتراب
معجزه یعنی نفسهایت که سلمانساز بود
در کویر خشک هم، لطف تو بارانساز بود
بین کهفت جای سگ خالیست راهم میدهی؟
مکتب تو خوب میدانم که انسانساز بود
خطبه میخواندی هدایت گردد انسانی ولی
وصلهی روی عبایت هم مسلمانساز بود
ذوالفقارت یک دمش صبر است، یک دم هم سکوت
صلح تو تا سالهای سال، جریانساز بود
گرد و خاکی میشود وقتی که پلکی میزنی
چشمهایت از قدیم انگار طوفانساز بود
مرتضایی، جلوههایت جلوههای بوتراب
رنگ سربند تو هم زرد است پس با این حساب
باز هم دستار، مست است و حمایل بیقرار
نیست فرقی بین ابروهای تو با ذوالفقار
جبرئیل اینبار میماند خودش در این سخن
لا فتی الا علی یا لا فتی الا حسن ؟
بازهم غُرّید تیغت، شیرمردی مرحبا
چار تا پای شتر را قطع کردی مرحبا
زیر پاهای تو خاک افتاده در جوش و خروش
میرسد هوهوی تیغت در دل میدان بگوش
چشمهایت میکشاند آسمان را هم به زیر
نفخ صور دیگری شد با رجزهایت امیر
هر زمانی که رجز میخوانی آقا بی گمان
سورهی زلزال نازل میشود از آسمان
در سپاه مرتضی با چشم فرمان میدهی
تو شبیه حیدر کرار جولان میدهی
هرنفس شمشیر تو درگیر شد با چند سر
رنگ سربند تو دارد سرخ میگردد دگر
جان فدای هوهوی سر مست شمشیرت امیر
وزن شعرم را بهم زد بانگ تکبیرت امیر
شعر از اینجا به بعد طوفان است
واژه در واژهاش رجزخوان است
روز روز سپردن جان است
جنگ با یل کجایش آسان است؟
این حسن نه، علیِ دوران است
دومین مرتضای میدان است
خم ابروش، اصل برهان است
کشته در هر طرف فراوان است
تیغ و خوود و زره پریشان است
جَمَل از کردهاش پشیمان است
و زمین هم هنوز حیران است
خون چکد یا صدای باران است؟!
وقت از شیر دم زدن آمد
و اذا زُلزلت حسن آمد
جمل است این خودت که میدانی
مرد کم داشتند زن آمد!
بین میدان سر و صدا شده است
این تویی یا علی دوتا شده است؟
مجتبی رفته مرتضی شده است
با علی جات جابجا شده است
ذوالفقارت زجاش پا شده است
چه سری از بدن جدا شده است
زلفت از چند جا رها شده است
تیغ، گرمِ برو بیا شده است
تَنِ دشمن هجا هجا شده است
حق شمشیر تو ادا شده است
لشکری صاحب عزا شده است
کَمَرِ دشت نیز تا شده است
مرتضای مکرر است این مرد
محشرِ بعد محشر است این مرد
با جمل رفتنش همه دیدند
بچهی شیرِ خیبر است این مرد
آسمانها شدند تیره و تار
شده خورشید بیخیال مدار
یک صدا گفت دشمن تو «فرار»
شیر شوریده آمده به شکار
باز هم یک سؤال در تکرار
این تویی یا که حیدر کرار؟
کار این کارزار هم شد زار
ذوالفقار تو سرخ شد سردار
سیل خون است در یمین و یسار
ساختی کوه از تَنِ کفار
قلم از دست رفت آخر کار
یک رگم نیست بازهم هشیار
شاعرت مست کرده است انگار
واژه سمتم گسیل شد مست است
شعر بحر طویل شد مست است
بیخیالِ قلم و دفتر و شعر و من و وزن و غزل
عشق است تو را، شاه کرم
شیرِ نرِ جنگِ جمل
از لب تو جام عسل ریخت
غزل ریخت
به میدان که رسیدی تو
سر لشکر کفار اجل ریخت
چه خونی کف میدان جمل ریخت
دم تیغ تو مِی ریخته
جان مست، جهان مست، رجز مست، زبان مست، نفس، دل، ضربان مست
و مست است زره خود سپر تیغ حمایل سر دستار
بزن نعره بدانند که هستی پسر حیدر کرار
شتر را به زمین میزند این طرز نگاهت
صد و ده بار
زمین است و زمان است و هیاهو
زده سربند به ابروی خمت رو
و جمل پیش تو زانو زده
شمشیر تو سرمست هنوز از دم هوهو
که هو الحق و هو الحی و هو الفضل و هو سید سادات
جهان مات
به یک ذات رسیدند سه تا ذات
تویی یا که علی یا که پیمبر
نشده یکنفر این را کند اثبات
نگاه تو همان معنی جود است
که در کشف و شهود است
و این بحر طویل آخر کاری شده بیتاب
به دریا زده
دریا، کرم و جود تو بودهست
✍ #مسعود_یوسف_پور
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
خیل ملک مقابلشان سجده میکنند
اینها خدا نیاند ولیکن خداییاند
هرکس که میرسد سر اطعام میبرند
فرقی نمیکند که فقیران کجاییاند
یک «السلام» و یک «و علیک السلام» سبز
اینها همان مقدمۀ آشناییاند...
سوگند میخوریم که پروانه زادهایم
همسایۀ قدیمی این خانوادهایم
تو آسمان جودی و ما یا کریم تو
پرواز میکند دل ما تا حریم تو
احساس میکنم به تو نزدیک میشوم
وقتی که میوزد سر راهم نسیم تو
وقت کرامت است که از راه آمدهست
آن آشنای کوچهنشین قدیم تو...
سوگند میدهیم خدا را در این سحر
بر پینههای رحمت دست کریم تو
ما را همیشه سائل دست شما کند
ما را به زیر پای شما خاک پا کند...
ای در هوای پاک نگاهت سلامها
نامت نداشت سابقهای بین نامها
ای سبزی بهار خدا سیر میشوند
از عطر سفرههای حضورت مشامها...
در کوچهات کسی به کسی جا نمیدهد
مکثی نما به شوق چنین ازدحامها
سائل شدن کنار نگاه تو واجب است
وقتی گدا به چشم تو دارد مقامها
تو سفرهدار شهر خدا، ما گدای تو
مثل کبوتریم و اسیر هوای تو
آنکس که پیش پای شما خم نمیشود
در خانۀ فرشته هم آدم نمیشود
آقای من بدون توسل به نام تو
حالی برای توبه فراهم نمیشود
دست مرا بگیر و به سمت خدا ببر
چیزی که از بزرگیتان کم نمیشود
آرامش تو باعث طوفان کربلاست
بیصلح تو قیام مُحَرم نمیشود...
تا کربلا رسید صدای سکوت تو
این قیل و قالها به فدای سکوت تو
ای از هزار حاتم طائی کریمتر
لطف تو از تمام کریمان قدیمتر...
تو ابتدای نسل طهورای کوثری
هرکس حسودتر به تو باشد عقیمتر
در این مسیر رو به خدایی ندیدهایم
از رد پای گیوۀ تو مستقیمتر
در کربلا به آینهات سنگ میزنند
هرکس شبیهتر به تو جرمش عظیمتر
آقا تو در کلام خلاصه نمیشوی
در حضرت و امام خلاصه نمیشوی
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
قلم چو کوه دماوند سخت و سنگینبار
ورق کبوتر آتش گرفتهای تبدار
زمانِ از تو نوشتن ورق کند پرواز
زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار
زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است
که بین جمع کند یل به ضعف خود اقرار
تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش
نه در مقابل این پای تا به سر زنگار
کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد
مراست در پی هر یک، هزار استغفار...
روایتیست شریف از کتاب القطره
که قطرهایست ز دریا و وصف توست بحار
که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر
امیر قصر کلام و عمارت گفتار
امام خطبه طلب کرد خطبهای از تو
ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار
تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم
شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار
کسی ندیده چنین ماهتاب بر منبر
کسی ندیده چنین آفتاب در انظار
زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش
شبیه عاشق و معشوق لحظۀ دیدار
پس از ثنای الهی و نعت مصطفوی
چه گوید آنکه علی راست تاج ایل و تبار؟
علیست باب الهی علیست حصن حصین
علیست پرسش اول علیست آخر کار
موالیان علی مؤمناند و گوهر قدر
و منکران علی کافرند و بیمقدار
چنان مدیح علی از زبان پاک حسن
نشست بر دل کروبیان عرشسوار
که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت»
فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار
فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را
هزار لوح و مُجَلّد نیاورد به شمار
ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست
ثنای حُسن تو گفتهست حیدر کرار
✍ #هادی_جانفدا┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#عفاف_و_حجاب
ای قلمِ راز، بِربِ الحسن
نامه کن آغاز، بِربِ الحسن
قلقله انداز، بِربِ الحسن
ثبت کن اعجاز، بِربِ الحسن
از یمِ طاها بنویس ای قلم
از دُرِ زهرا بنویس ای قلم
فاش کن ایدل که قیامت رسید
صاحب دریای کرامت رسید
حجتِ حق، نورِ زعامت رسید
کوثرِ زهرای امامت رسید
سبطِ کبیر، آیتِ اکبر حسن
جانِ علی، شبهِ پیمبر حسن
آینهی جان علی مجتبی
ماه درخشان علی مجتبی
زینت دامان علی مجتبی
عشق محبان علی مجتبی
سِرّ خدا، سَرور ما آمده
شکر، که تاج سر ما آمده
فطرت ما با نفَسَش آشناست
طاعتِ تکوینیِ اَمرش بجاست
تا که حسن بر همه فرمانرواست
راه نجات بشر از مجتباست
حب حسن تا به ابد دین ما
پیروی از او رهِ آئین ما
حای حسن، حافظ دین خدا
سین حسن، سِرّ همه هَل اَتا
نون حسن، نور همه اولیا
حُسن حسن، برتری از انبیا
یوسف زهراست حسن جان ما
شافع فرداست حسن جان ما
ای همهی علتِ مِنّا شدن
حاکمِ من، سَرور و سلطان من
عبد خدا، اُسوهی هر مرد و زن
ذوالکرم و ذوالنِعم و ذوالمِنَن
هر که شود مستِ خدا، مستِ توست
دست کریمانهی حق، دست توست
صاحب آفاق تویی یاحسن
باعث اِنفاق تویی یاحسن
رازقِ اَرزاق تویی یاحسن
آخرِ اخلاق تویی یاحسن
کیست فرآوردهی خُلقِ عظیم
غیرِ تو ای یوسفِ آل کریم
ای همهی علتِ دین داشتن
با تو به توحید یقین داشتن
بی تو کجا دینِ مبین داشتن
بلکه شیاطین به کمین داشتن
ای به همه خَلق ولی، الدخیل
سبطِ نبی، یَابنَ علی، الدخیل
ای همه عمرت، سر و سامانِ وحی
وی ز ازل، ناشرِ قرآنِ وحی
تا به ابد، بر سرِ پیمانِ وحی
لعلِ لبت، ساغرِ جوشانِ وحی
فعلِ تو و قولِ تو در هر زمان
وحیِ خدا را به یقین ترجمان
زانکه تَوَلّای تو از داور است
طاعتِ تو طاعتِ پیغمبر است
پیرویاَت، پیروی از حیدر است
مَردِ رهَت، هر که تورا یاور است
ما که دَم از یاریِ تو میزنیم
بادهی غمخواریِ تو میزنیم
سیرهی تو اُسوه و الگوی ماست
یاریِ افتاده ز پا، خوی ماست
هر که در این قافله رهپوی ماست
از قِبَلِ توست ثناگوی ماست
تا که تویی سید و مولا حسن
پرچم یارانِ تو بالا حسن
صلحِ تو پیوسته فراروی ما
جنگِ تو نیز آیتِ ما، خوی ما
رزمِ تو شد قوّتِ بازوی ما
حملهی صِفّینِ تو الگوی ما
گر شترِ سرخِ جمل پِی کنی
شیرِ جمل! راهِ علی طی کنی
یاحسن ای فاتحِ ایرانِ ما
تحفۀ تسخیرِ تو، ایمانِ ما
ما حسنیها و رگ و جانِ ما
نذرِ تو و عترت و قرآنِ ما
اَمرِ تو هر جا که رود با توئیم
جنگ شود، صلح شود، با توئیم
رهبر ما، یارِ خراسانی است
کشور ما روضهی رضوانی است
خِطّه ی سلمان و سلیمانی است
حیدری و همت و مَهقانی است
کشتهی میلادِ تو میلادها
پیرورِ مقدادِ تو مقدادها
تا که به فرمانِ شما میرویم
راهِ امام و شهدا میرویم
گر ز بقیع کرب و بلا میرویم
از حرمِ پاکِ رضا میرویم
مقصدِ ما، قدسِ شریف است و بس
راهِ یمن، سوی قطیف است و بس
راه تو امروز، به دین نصرت است
نصرتِ دین، در گِروِ عزت است
عزتِ ما در گِروِ غیرت است
غیرتِ ما در گِروِ عفت است
هست پیامِ علیِ انقلاب
راه امام است ز حفظ حجاب
✍ #محمود_ژولیده
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113