eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
33 عکس
33 ویدیو
162 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا به حیدر و زهرا چه گوهری داده به آسمانِ ولایت چه اختری داده به خاندانِ رسالت چه دلبری داده به کامِ شیعه چه قندِ مکرری داده ندا رسیده بیایید سائلان از راه که جلوه کرده به عالم کریم آل الله ملائکه همه مشغولِ طوفِ قامت او کریم‌ها همه مبهوت از کرامتِ او زبانزد است میان همه شهامتِ او جمل نشانه‌ی خوبی است از قیامتِ او شتر سوارِ جمل را به خاک می‌مالد به او امیرِ دوعالم عجیب می‌بالد برای رفعِ نیازِ همه شتاب کند به این پسر به خدا فخر، بوتراب کند به نام مادرش او را کسی خطاب کند دعاش را به خدا زود مستجاب کند به عشق فاطمه مشغولِ ذره‌پروری است عجیب این قدمِ نو رسیده مادری است! رسیده او که پناهِ فقیر‌ها باشد امیدِ آخرِ جمعِ اسیر‌ها باشد و بارشی به دلِ ما کویر‌ها باشد که شاه‌راهِ تمامِ مسیر‌ها باشد به جز درِ کرمش هیچ دَر نباید زد (به سینه‌ی اَحَدی دستِ رد نخواهد زد) به سر رسید شب ما و می‌دمد خورشید شبیه نور به شامِ سیاه ما تابید خدا کند که شود حُب او به دل تشدید ‌کنار اوست که ما می‌رسیم بر توحید (دلِ رمیده‌ی ما را انیس و مونس شد) هزار شکر که حُبَّش نصیبِ (یونس) شد! ✍ (یونس) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتیدبه‌:↙️ ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
از یاد میرود غم من در کنار تو دارم قرار تا که شدم بی قرار تو از راه دور بردن نام تو هم شفاست حتی مسیح کرده تعجب ز کار تو زنگار میبرد به خدا از قلوبِ ما تا میوزد ز طوس ، نسیمِ بهارِ تو آری بهشت گرد و غباری ز صحن توست طعنه زده به جنت الاعلی مزار تو اهل بهشت از غم و رنج اند دور لیک... از غم رهاست هر که بود هم جوار تو ایمن ز هر بلاست کسی که نشسته است... عمری به زیر چتر تو و سایه سار تو (یونس) که غیر لطف ندیده است از تو چیز با افتخار جان‌ کُنَد آقا نثار تو ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
﷽ میخونم از دل زندون با قلبی که گشته پرخون یارب به حق محمد " خَلِّصْنِي مِنْ يَدِ هَارُون‏ " چه طعنه ها ‌که نشنیدم چه روزگاری رو دیدم دیگه ندارم طاقت دیگه به آخر رسیدم خدا ، منو خلاصم کن از این غم خدا ، تموم کن این غصه و ماتم خدا ، ببین که غرق خونِ پاهام خدا ، ببین‌ تموم شده توانم خَلِّصْنِي مِنْ يَدِ هَارُون‏(۴) پاهام دیگه جون نداره ببین حال من چه زاره جا داره که از غم من خون از آسمون بباره به یاد مادرم زهرا به یاد غربت مولا چشام همیشه میباره به یاد داغِ عاشورا خدا ، منو رها کن از قفس ها تورو ، قسم میدم به حق زهرا خدا ، دلم شکسته و ندارم دگر ، توان برای این بلایا خَلِّصْنِي مِنْ يَدِ هَارُون‏(۴) شعر و سبک :  
ما را نوشته اند ، مسلمانِ کربلا تحتِ لوای قاریِ قرآنِ کربلا مدیونِ حیدریم و غلامِ حسینِ او آبِ نجف رسانده به ما نانِ کربلا سرگرمِ خدمت اند ، در اینجا ملائکه مانندِ مور ، نزدِ سلیمانِ کربلا هر شب در آسمانِ حرم جلوه میکند عباس ،‌ ماهِ کامل و تابانِ کربلا از آسمانِ کرببلا عرش را ببین از باب قبله جلوه ی یزدانِ کربلا شب های جمعه صحن و سرا دیدنی تر است زیرا که هست ، فاطمه مهمانِ کربلا زهراست نوحه خوان و علی سینه میزند خون می چکد ز چشمِ محبانِ کربلا روز جزا شفاعت زهراست مختصِ... گریه کنانِ شاهِ شهیدانِ کربلا رحمت به «محتشم» که چه زیبا سروده است ابیاتِ غم ، ز ماتمِ سلطانِ کربلا « نگرفت دستِ دهر ، گلابی به غیرِ اشک زان گل که شد شکفته به بُستانِ کربلا» « از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حُرمتِ مهمانِ کربلا» «زان تشنگان هنوز به عَیّوق میرسد فریادِ العَطَش ز بیابانِ کربلا» « آه از دمی که لشکرِ اعدا نکرد شرم کردند رو به خیمه ی سلطانِ کربلا» سروده :   (یونس) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
زمان: حجم: 539.9K
تاریخ داره میشه تکرار امان از این روزگار دوباره آتیش و دود دوباره ظلم و آزار این اولین باری نبود ، حقی رو خوردن این اولین باری نبود ، هیزم آوردن این اولین باری نبود ، که پا برهنه ... بدون عمامه امامی رو میبردن یه روز توی مدینه کتک زدن مادرو با دستِ بسته بردن تو کوچه ها حیدر و لعن الله ، مَن قَتَلَک لعن الله ، من ظَلَمَک (۴) آتیش شده باز شعله ور رفتی میونِ خطر شکر خدا همسرت نرفته بود پشتِ در اینا که امروز حرمت ، تو رو شکستن دیروز همین جا دستای ، علی رو بستن اینایی که هیزم درِ خونه ات آوردن نسل همون غاصبای مدینه هستن گریونه چشمت اما نه از غمای دنیا دلیل گریه هاته روضه های کربلا لعن الله ، مَن قَتَلَک لعن الله ، مَن ظَلَمَک (۴) سروده :   (یونس) ۲۲ شوال ۱۴۴۶ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
زمان: حجم: 352.2K
شد جهان امشب ، غرقِ غم و محنت از غم صادق ، آن نبی سیرت آجرک الله یابن رسول الله گشته غوغا در ارض و سما امشب حضرت صادق ،‌ گشته فدا امشب در مدینه شد ، ماتم بپا امشب شد یتیم آخر ، هفتمین حجت آجرک الله یابن رسول الله آتش افتاده ، بر خانه اش اما میکند گریه ، از داغِ عاشورا یاد آن شاهی ، که شد تک و تنها آن که شد کشته ،  تشنه در غربت آجرک الله ، یابن رسول الله میشود قلبم سوی بقیع عازم تسلیت گوید بر ، حضرت کاظم قاتلانش را ، لعنت کند دائم بر بنِی العباس ، تا ابد لعنت آجرک الله ، یابن رسول الله سروده :   (یونس) ۲۰ شوال ۱۴۴۶ سوزِقلم✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
خواب دیدم جنازه ی من را دوستانم به دوش می بردند پیش چشمِ همه عزیزانم با چه جوش و خروش می بردند پیکرم در میانِ تابوت و ... روح من در میانِ مَردُم بود آنقدر ناله می زدند آنها که صدایم میانشان گم بود هرچه میگفتم ای عزیزانم زنده ام ، گریه می کنید چرا؟ با صدایی بلند می گفتم مادرم ، این منم ، ببین من را !! خواهرانم همه به شیون و شِین دوستانم همه به حالت غم ترس بود آن که بعد از این در من بیشتر می شد و نمی شد کم الصلاة الصلاة را گفتند صف به صف پشت هم همه حاضر من هم آنجا ، کنار قبر خودم بودم این لحظه را فقط ناظر هیچ کاری دگر نمیشد کرد راه های فرار شد مسدود آیه های خدا تحقق یافت این همان وعده ی الهی بود وارد قبر تا که شد بدنم لرزه بر جان و روح من افتاد بهترین دوستم میانه ی قبر شانه ام را کمی تکان میداد با صدایی بلند آن بالا داشت میخواند یک نفر تلقین بشنو از من ، بفهم یا (یونس) چاره ای نیست بر تو غیر از این دو ملک می رسند و می پرسند نام رَبِّ تو را ، بگو الله نام پیغمبر ات ؟ بگو احمد و امام ات ، علی ولی الله روی قبر مرا که پوشاندند همه رفتند سمت خانه ی شان تک و تنها شدم میانه ی قبر آشکارا شد آنچه بود نهان ناگهان لرزه ای به قبر افتاد قبر من داشت تنگ‌ تر می شد دو ملک آمدند داخل قبر داشت آغازِ دردِ سر می شد ملکی زد نهیب بر من و گفت چیست نام کتاب و آئین ات؟ نام پیغمبر تو چیست ؟ بگو باز گو کن نکاتِ تلقین ات تازیانه به پیکرم میزد داد میزد بده جوابم را وحشت افتاده بود بر جانم ناگهان گفتم ای امام رضا ! قول دادی تو ای امام رئوف پس کجایی؟ چرا نمی آیی؟ زود آقا برس به فریادم نوکرت شد دچار رسوایی ناگهان خشم شان به من کم شد نوری از آسمان به قبر رسید دیدم آن نور ، دلبری زیباست که به من هدیه می دهد ، امید با حضورش غم ام تمام شد و وحشت از یاد رفت و خندیدم گریه ام بند آمد آن لحظه تا که او را کنار خود دیدم گفتم ای دلربا ، که هستی تو؟ که چنین غرق نور شد قبرم؟ ترس از جان من فراری شد چو شدی بر غم دلم مرهم ! خنده ای کرد و گفت غصه مخور من همان شاهِ طوس می باشم دست رحمت کشید بر سرِ من گفت شمس الشموس می باشم گفتم ای شاه ، خسته از خویشم ترس دارم من از عذاب خدا گفت رمز نجات تو اشک است گریه کن در مصیبتِ زهرا هیچ شعری به خاطرم نرسید جز همین شعر محشر و زیبا اشک میریختم وَ میخواندم "گر نگاهی به ما کند زهرا" هق هق و ناله ام به عرش رسید رحمتی از خدا رسید به من گره شد باز از اموراتم نوری از ما‌سوا رسید به من دست من را گرفت رحمتِ او گریه بر فاطمه ، نجاتم داد آری آری که عاقبت ، والله فاطمه برگه ی براتم داد ✍️ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝