eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.5هزار دنبال‌کننده
58 عکس
70 ویدیو
84 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام نامیِ مادَر ، به نام حضرت عشق به نام یاورِ حیدَر(ع) ، به نام حضرت عشق به نام سوره ی کوثَر ، به نام حضرت عشق به نام جانِ پیمبَر ، به نام حضرت عشق بیاورید لباسِ عزایِ مادر را رسیده موقع گریه به ماتمِ زهرا (س) شده است حک به دلم نام حضرتِ زهرا (س) دلم خوش است همیشه به هیئتِ زهرا (س) همیشه شامِلِ حالم عنایتِ زهرا (س) امید بسته دلم بَر شفاعتِ زهرا (س) چه مادرانه به من لطف میکند زهرا (س) چه عاشقانه مرا میکِشد به سوی خُدا چه بانویی که همیشه حمایتم کرده چه مادری که حُسینش هدایتم کرده به لطف او حَسَنَش هم کرامتم کرده و زینبش همه جایی عنایتم کرده همیشه بر سر این سفره ریزه خوار ، مَنَم همیشه تحت عنایات مادر حَسَنم کسی که دم ز علی(ع) زد ، مریدِ فاطمه(س) است و کشته در ره حیدر(س) شهیدِ فاطمه(س) است به حِصن حضرت حیدر(س) کلیدِ فاطمه(س) است نگاه عدل به محشر به دیدِ فاطمه(س) است بگو به آنکه به دنبال قیل و قال بود علی(ع) شناسیِ بی فاطمه(س) محال بود خدا برای خودش خلق کرده زهرا(س) را و خلق کرده به عشقش تمام دنیا را حریم فاطمه(س) کرده همه حرم ها را به دست فاطمه(س) داده است عرش اعلا را خلاصه این همه در آن حدیث لَولا شد علی(ع) به خاطر زهرا(س) امیر و مولا شد روا بود که چنین مادری زمین بخورد؟ و ضربه از سوی یک عده ای لعین بخورد؟ و خون دل ز سرانجام مسلمین بخورد؟ و سیلی از سوی ثانی به این چنین بخورد؟ امان ز لحظه افتادنش ، زمین لرزید میان کوچه حسن(ع) از غمش چه ها نکشید حرامیان به در خانه هیزم آوردند و قلب پاک نبی(ص) از جفا چه آزردند و دست بسته علی(ع) را کشیده و بردند شد آبرو قی و بی شک حیا عجب خوردند کجاست منتقمِ(عج) سیلی و کبودی ها کجاست منتقمِ(عج) خون حضرت زهرا(س) _ __ التماس دعا جمادی الاولی ۱۴۴۲ فاطمیه‌خط‌مقدم‌ماست سروده از شاعر و مداح اهلبیت (ع) : یونس_وصالی_خوراسگانی (یونس) کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت شاعر: محمدجواد_شیرازی با ضرب پا افتاد گل، گلزار خونی شد در بی هوا پرتاب شد، دیوار خونی شد خیلی نمی دانم چه پیش آمد ولی ناگاه گل غرقِ خون شد، تیزیِ مسمار خونی شد وقتی دو دستش بسته شد با ریسمان صبر چشم پر آب حیدر کرار خونی شد از بس فشار آمد به بار شیشه ی آن گل روی سپید غنچه اش انگار خونی شد بالقوه محسن یک حسین و یک حسن بوده بالفعل در راه علی، آن یار خونی شد تا سِرّ مُستودع فدا شد فضه راهی شد بال و پر آن مَحرم اسرار خونی شد در کربلا جسم حسین آن قدر زخمی بود هم پیرهن، هم شال، هم دستار خونی شد از بس که با کینه به جسمش نیزه را جا کرد حتی لباس و دستِ نیزه دار خونی شد کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
بانوی من شاهد است اینجا یقین دارم خدای ما دو تا عالمی را ..خلق کرده مبتلای ما دو تا... آمدم صحبت کنم با تو که پشتِ حیدری شد زبانزد در همه دنیا ...وفای ما دو تا رو نگردان..چادرت را حائلِ صورت نکن.. آینه هستیم..دیدن شد دوای ما دو تا گوش کن بانو!که می خواهم تو را خیلی زیاد عشق..موّاج است در جنسِ صدای ما دو تا حرفهایم را اخیراً می‌سپارم بینِ چاه... معضلات افتاده بدجوری بپای ما دو تا سهمِ تو شد بیشتر در جانفشانی..فاطمه نُه فلک حیرت زده شد از صفای ما دو تا کاش می مُردم نمی دیدم چنین غمگین شدی ایده ای باشد مشابه در هوای ما دو تا دست بر دیوار می گیری..شفایت را بخواه استجابت هست گر‌چه در دعای ما دو تا من دعای ماندنت دارم تو رفتن خواستی اختلاف افتاده گویا در نوای ما دو تا مجتبا افسرده شد زینب شده خیره به در مثل گل پژمرده هستند بچّه های ما دو تا من‌ حلالت کردم ای بانو تو هم من را ببخش اهلِ دل می سوزند از این گفته های ما دو تا بعدِ تو دیگر نخواهم خفت حتّی یک شبی شاهد است بر صحبتم قطعاً خدای ما دو تا  محسن راحت حق کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
سالگرد شهادت قاسم سلیمانی رضوان الله تعالی علیه باز شد وقت پریشانی ما زد شرر داغ سلیمانی ما سینه لبریز غم هجران است دیده ها در غم او گریان است شده یکسال غمش در دل ماست غرق ماتم همه ی حاصل ماست بهر یاری ولایت جان داد جان پاکش به ره جانان داد رهبری از غم او غمگین شد خون او رمز بقای دین شد سرور خیل شهیدان او شد مرشد مردم ایران اوشد اوکه سردار همه دلها شد در جنان ریزه خور مولا شد حامی دین خدا بود و برفت یاور رهبر ما بود و برفت همه ی دار و ندارش را داد جان خود در کف دستش بنهاد علوی سیره و رفتارش بود عالمانه همه افکارش بود گرچه از شهر ولا کرمان بود افتخار همه ی ایران بود آمریکا از غضبش میترسید نام او برده به خود می لرزید خار چشم هرستمگر او شد اقتدار همه کشور او شد گل پرپر شده ی شهر ولا رو سپید است به نزد زهرا تو شهید انقلابی قاسم بین ما چو آفتابی قاسم تنگ از بهر تو این دنیا بود غیرت دینی تو غوغا بود صاحب عزت و حشمت بودی تو سراپا همه رحمت بودی فخر ایرانی و تو جاویدی سالها در ره دین جنگیدی در همه عمر حسینی بودی پیرو راه خمینی بودی تو فدای ره ثاراللهی داده ای جان و چراغ راهی صاحب جود و کرامت بودی کوه صبر و استقامت بودی گرچه جای تو به جنت عالی است بین ما جای تو قاسم خالی است خون تو باعث بیداری شد بعد تو موسم هشیاری شد سالگرد تو بود بیعت ما رهبر و ملت با همت ما ریزه خوار خوان حیدر هستیم درخط عترت و رهبر هستیم از شهیدان خدا جا مانده در ره دین خدا استاده همچو رهبر همگی آزاده بهر ایثارو جهاد آماده کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_6019411998377247577.mp3
6.65M
‍ ‍ با نوای دوباره شب و حیدر و فاطمه در خونه ها میبندن همه جواب علی رو نمیدن که هیچ به اشکای مولا می‌خندن همه بغل کرده زانوی غم رو ولی نگاهش سوی ذوالفقاره علی میگه فاطمه یاعلی چاره کن آخه صبرم اندازه داره علی باید فاطمه مثل حیدر بشه اونم فاتح بدر و خیبر بشه توی کوچه ها در کنار حسن باید یاس نیلی پرپر بشه یه چادر شده خاکی تو کوچه ها یه مادر که گم میکنه راه شو دیگه بعد اون روز توی خونه هم می پوشونی اون صورت ماه تو الهی بمیرم برات فاطمه چرا تو چشآت آیه های غمه چرا رو تو میگیری از شوهرت مگه حیدرت دیگه نا محرمه یه دستت به پهلو یه دستت به من با دستای بسته من و میبرن جلوی چشام تو زمین میخوری منو پیش تو هی زمین میزنن بمیرم که بار سفر بسته ای تو آیینه آیینه بشکسته ای دعای تو عجل وفاتی شده بمیرم که از زندگی خسته ای ای کتاب عشق من بسته مشو مثل مردم از علی خسته مشو رفتنت چون شمع ابم می‌کند رفتنت خانه خرابم می‌کند کربلایی حمید علیمی🔻 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
﷽ “امام زمان (عج) و فاطمیه” دوباره در دلم آشوب عالم آمده است قیامت آمده یا که مُحرّم آمده است عزای کیست که حتی خود مُحرّم هم به سر زنان و پریشان و درهم آمده است عزای اشرف اولاد آدم است آری عزای بنت نبی مکرم آمده است تمام خلق دچار مُحرّمند ولی برای فاطمه دل‌های مَحرم آمده است دوباره فاطمیه آمد و یقین داریم در این حسینیه صاحب عزا هم آمده است وضوی گریه بگیر و بیا که در روضه عزیز فاطمه با قامت خم آمده است رواست مردن از این غم که پشت درب بهشت برای سوختن گل جهنم آمده است محمدعلي بياباني کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
اي بهشت آرزوهاي علي وي دو چشمت دين و دنياي علي شام غم را پرتوِ اُمّيدِ من كوكب من، ماه من، خورشيد من! اي نچيده گل زِ رويت آفتاب وي نديده شب، شبِ مويت به خواب در دل هر ذرّه، نور مِهر تو مِهر هم، سايه‌نشينِ چهر تو يك نگاهت بِه ز صد خُلد بَرين ني، كه يك ايماي تو خُلدآفرين!... خانۀ ما گرچه از خِشت است و گِل خشت روي خشت نَه، دل روي دل آستانش، آسمانِ آسمان سقف، بالاتر ز بام كهكشان پايۀ ديوار آن، بر طاق عرش وز پَرِ خود عرشيان آورده فرش خاك آن را، شُسته آب سلسبيل گَرد آن را رُفته، بال جبرئيل ناودان‌ريزش، بِه از ماءِ مَعين بوريايش، گيسوانِ حور عين روشني زين خانه دارد، نور هم روزَنَش، بُرده سبق از طور هم كي به سينا پاي، موسی مي‌گذاشت گر سُراغِ خِشتي از اين خانه داشت «لَنْ تَراني» بوده زين سينا جداي رفته از اين خانه، هر كس تا خداي هر تني جان و، ز جان جانانه‌تر هر گُهر از آن گُهر، دُردانه‌تر دخترانت بانوان مريم‌اند هر دو در عِزّت عَلم در عالم‌اند تا تو هستي قبلۀ كاشانه‌ام كعبه مي‌گردد به گِرد خانه‌ام... رو بدين سو دارد از هر سو، بهشت تا بگيرد از تو رنگ و بو بهشت خانۀ ما گُلبنِ صدق و صفاست فاش ‌گويم خانۀ عشق خداست نورها از پرتو روبند توست آفتاب خانه‌ام لبخند توست... اي تبسّم، آرزومند لَبَت اي سحر، مست از مناجات شَبَت گو بگردانند روي از من همه دوست تا زهراست، گو دشمن همه! گو به آن، كز تيغ من در واهمه‌ست ذوالفقارم جوهرش از فاطمه‌ست کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5814432493742325791.mp3
4.54M
زمینه (ویژه فاطمیه 75 روز) حاج محمد رضا بذری ظرف_سه_ماه_تا_شدی_زهرا ظرف سه ماه تا شدی زهرا هم قد بچه ها شدی زهرا عصا به دست حالا شدی (زهرا)3 یه دنیا غم توی چشات عوض شده طرز نگات مگه غریبه ام برات (زهرا)3 بری تو دلخون میشم خانم بی سرو سامون میشم خانم بعد تو حیرون میشم خانم (بمونی ممنون میشم خانم دوباره جوون میشم خانم وگرنه کمون میشم خانم)2 (امون امون از جدایی)4 خونه نشینت کردنت حیدر نبینم غضه خوردنت حیدر شدم وبال گردنت (حیدر)3 تورو به جون حسنم غم نخور بعد رفتنم باید ازت دل بکنم (حیدر)3 یار مهربون من علی علی هم زبون من علی گریه نکن جون من علی (در هم نکش ابروتو علی بغل نگیر زانو تو علی بذار ببینم روتو علی)2 (امون امون از جدایی)4 پره درده روز و شبت مادر عجل وفاتی رو لبت مادر فکری کن واسه زینبت (مادر)3 میخندی تو اوج زاری هی منو میدی دلداری برام زوده خونه داری (مادر)3 چشای پر نم داری نرو قد بابام غم داری نرو خبر ز عالم داری نرو (سپر بلات میشم نرو من خودم عصات میشم نرو بخدا فدات میشم نرو)2 (امون امون از جدایی)4 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
ذکر توسل وروضه شب جمعه حضرت سید الشهداء علیه السلام در کربلای معلی(سوزناک) اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است یه نفر نباید اینجا روضه بخونه،،،امشب که فرمودند: عزیز دلم،،،امشب همه ی اولیاء وانبیاء،، با مادرش روضه می خوانند،،شما هم بیکار نشینید ،،هر کی ،،هر گوشه ی حرم صدا رو می شنوه،،ناله بزنه و اسک بریزه،،،اصلا نباید صدای من به تنهایی ،،، شنیده بشه،،یه جوری باید گریه کنی که تو عمرت گریه نکردی و ناله نزدی،،، اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است یه نفر نباید اینجا روضه بخونه،،،امشب که فرمودند: عزیز دلم،،،امشب همه ی اولیاء وانبیاء،، با مادرش روضه می خوانند،،شما هم بیکار نشینید ،،هر کی ،،هر گوشه ی حرم صدا رو می شنوه،،ناله بزنه و اشک بریزه،،،اصلا نباید صدای من به تنهایی ،،، شنیده بشه،،یه جوری باید گریه کنی که تو عمرت گریه نکردی و ناله نزدی،،، اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است اینجا شرف ...بر جنت موعود دارد اینجا ملک روی غبار آلود دارد اینجا... کلام الله ... فرمودند :این آقا قرآن ناطقه،،چه کردند با این قرآن؟ اینجا...کلام الله را ...در خون کشیدند اینجا...کلام الله را ...در خون کشیدند اینجا حسین ابن علی را ....سر بریدن حسین........ بزار حرفی رو بزنم،،،که همتون بلدید،،روضه میخوای بشنوی،،،شب جمعه اس،،بیاد همه ی شهدا،،بیاد اماممون،،،مجلی پر از خانواده های محترم شهداست،،شبه جمعه ای یاد پدر و مادرایی که زیر خاکند،،حالا حرفی که همه با من بگن،،، حالا که شب جمعه شد،،حالا که فهمیدی اینجا کجاست،،،روضه ی امشب چیه،،، در این زمین چون ...کردی منزل جز ماتم وغم...ما را چه حاصل گرچه جدایی...بس بود مشکل آن دم‌بریدم ...من از حسین دل کامد به مقتل ...شمر سیه دل ها ...کسی هست ناله نزنه،،،، کنار قتلگاه وتل زینبیه ای،،حالا ناله بزن!!! چون شمر دون را...آن لحظه دیدم قدر این لحظات وبدون،،،، چون شمر دون را...آن لحظه دیدم از هستی خود،،،من ...دل بریدم آهی جگر سوز...از دل کشیدم حالا،،،، او‌می دویدو...من می دویدم او‌می دویدو...من می دویدم در آن بلندی...وقتی رسیدم چشمم به قاتل...افتاد‌ودیدم می رفت سوی...نخل اومیدم او می کشیدو ... من می کشیدم مــن ناله از دل...او خنجر از کین دیگه کسی ساکت نمونه،،،امشب شب ضجه ی فاطمه اس،،،حالا گوش بده،،، من روی سر بود ...آن لحظه دستم باگریه وبغض...خود راشکستم قاتل...آنجا که هستم بمیرم،،، او‌می نشست و...من می نشستم یه سؤال دارم،،سؤالمو با گریه جواب بدید،،، یه نفر از شما،،،به من بگه،،اجازه میدن ،،با کفش بیای توحرم؟اینجا حرمه حسینه،،احترام داره،،کفشتو باید دم‌در ،،،دربیاری،،، اما زینب دید،،،با چکمه،،رو سینه ی حسین،،،، یا حسین...... وقتی هوا را...من تیره دیدم زهرا به گفتا...ای وای شهیدم قاتل شنید و...من هم شنیدم سادات ببخشن،،،، او می بریدو ...من می بریدم بلند بگو‌حسین....
امام_زمان_عج_مناجات عادل_حسین_قربان دعای گوشه‌نشینان، اثر کند، کافیست عزیزِ فاطمه، بر ما، نظر کند، کافیست برای این‌همه بیچارگی، اگر مهدی، نگاهِ مرحمتی، بر بشر، کند کافیست زِ عشقِ یار، خودم را رها نمی‌خواهم مرا اسیرِ نگاهش، اگر کند، کافیست در این جهانِ پر از نقش‌های پوشالی، به عشقِ خویش، مرا دربدر کند، کافیست از آن شرابِ بهشتی که در کفِ ساقی‌ست همین که سهمِ مرا، بیشتر کند کافیست . . . زِ اهلِ خاک، خدایا!، نمی‌کشم منت فقط حسین، به حالم، نظر کند، کافیست اگرچه راهِ حرم، بسته است، این نوکر، به پای دل، به حریمش، سفر کند، کافیست کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
توفان اشک / نوحه مانده ام تنهای تنها خانه ام زهرا ندارد مثلِ من چشمانِ گریان دیده ی دریا ندارد بار الها ، رفته از دست ، همسرم پهلو شکسته در مدینه ، بعدِ زهرا ، مانده ام گریان و خسته فاطمه جان .... آتشِ هجرانِ زهرا داغِ پنهانِ علی شد شمعِ سوزانِ مزارش قلبِ سوزانِ علی شد زینبِ من ، دل شکسته ، در بغل زانو گرفته تا نبینم ، اشک او را ، مثلِ زهرا رو گرفته فاطمه جان .... کی رود از خاطر من یادِ پهلویِ شکسته یادِ اشک و ناله هایت یادِ بازویِ شکسته ناله کردی ، ناله کردم ، من ولی پنهان ز چشمت دیدم اما ، در دلِ شب ، جاریِ توفان ز چشمت فاطمه جان .... شب کنارِ تربتِ تو مثلِ شمعی شعله دارم رفتی و با خویش زهرا برده ای صبر و قرارم تو خموشی ، من ز هجران ، غرقِ در سوز و گدازم کاش می شد ، تا بگویی ، با یتیمانت چه سازم فاطمه جان .... oo محمود تاری "یاسر" کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لاله ی نرگس عذار فاطمه عطر گیسویت بهار فاطمه یوسف گمگشته ی آل علی ای مسیحای تبار فاطمه بهجت قلب رسول خاتم است یاد تو ای گلعذار فاطمه ای براهت مانده تا صبح ظهور دیدگان اشکبار فاطمه جلوه کن ای مه ز چاه انتظار تا برآید انتظار فاطمه امشب آقا کربلایی یا نجف یا مدینه در کنار فاطمه چارده گلدسته میسازد ز نور اشکهایت بر مزار فاطمه انتقام حق مادر حق توست ای یگانه یادگار فاطمه تا نفس در سینه ها جاری بود شیعه باشد داغدار فاطمه کاش میشد جان بیمقدار من در رکاب تو نثار فاطمه اسماعیل پورجهانی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
دردی که گلستان مرا ریخته بر هم آسایش دوران مرا ریخته بر هم هجران رخ یوسف زهراست که این طور آبادی کنعان مرا ریخته برهم بیچارگی و درد فراقی که چشیدم یک عمر، گریبان مرا ریخته برهم دلگرمی من چشم ترم بود، گناهم دلگرمی چشمان مرا ریخته بر هم خسته شدم از این همه تاریکی نفسم آن قدر که بنیان مرا ریخته بر هم درهم شده نان همه با هم، چقدر حیف این فاجعه ایمان مرا ریخته بر هم مدیون گل فاطمه هستم که دعایش پرونده عصیان مرا ریخته بر هم داغ غم جانسوز علی و غم زهرا آرامش مژگان مرا ریخته بر هم فرمود علی فاطمه جان، حوریه ی من اوضاع تو ارکان مرا ریخته بر هم مبهم شدنت، جان علی بیشتر از قبل احوال پریشان مرا ریخته برهم لعنت به کسی که وسط کوچه تو را زد نامرد چه قرآن مرا ریخته بر هم محمدجواد شیرازی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
✅به روایت فتّال نیشابوری 🔻فتّال نیشابوری روایت کرده است: 🔹فاطمه (ع) همیشه دستمالی بر سر بسته بود و ناتوان و رنجور از مصیبت رحلت پیامبر اکرم (ص) زمین‌گیر شده بود… سپس به شدّت بیمار شد چهل شب در بستر بیماری به سر برد تا رحلت کرد. 🔻روی الفتّال النیسابوری: 🔸أَنَّ أنّها فَاطِمَهَ (ع) لَا زَالَتْ بَعْدَ النَّبِیِّ مُعَصَّبَهَ الرَّأْسِ نَاحِلَهَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّهَ الرُّکْنِ مِنَ الْمُصِیبَهِ بِمَوْتِ النَّبِیِّ (ص) ـ إلی أن قال: ـ ‏ ثُمَّ مَرِضَتْ مَرَضاً شَدِیداً وَ مَکَثَتْ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً فِی مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّیَتْ.[۱]   -------------------‐------------- 📚روضه الواعظین: ۱۵۰ مضی شطر منها فی المأساه، عنه البحار ۴۳: ۱۹۱ حضرت فاطمه س شهادت کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
✅ نامه عمر به معاویه 🔻هنگامی که خواستند علی علیه‏ السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمه علیه السلام روبرو شدند و فاطمه علیه السلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی‏ اش صدمه‏ های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛ فقط به گوشه‏ای از آن در یک نقل تاریخی اشاره می‏کنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل های تاریخی فراوان است . ✳️خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می‏نویسد : 🔹«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏ های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته‏ تر شد و 😭 چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد . 😭" فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛ 🔸در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." 🔹سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‏خواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...» 😭 (۱) آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد، تنها گوشه‏ هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.(۲) ----------------------------- 📚منابع: ۱- بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحین الشریعة، ج1، ص267 . ۲- کتاب "الهجوم علی بیت فاطمه"، حسین غیب غلامی، در این باره روایات مربوطه را خوب بررسی کرده است.   کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
✅ هجوم به بیت ولایت 🔻نقلهای «هجوم» به بیت فاطمه علیهاالسلام به دو گروه تقسیم می شود: 🔹یکی هجوم اول که منجر به شکست تحصن شد؛ 🔸و دیگری، هجوم اصلی که منجر به سوزاندن خانه حضرت زهرا (س) و خارج کردن به زور امیرالمؤمنین (ع) شد. ✅تحصن در خانه حضرت زهرا(س) پس از آنکه ابوبکر به خلافت رسید، عده ای از مهاجران و انصار و همچنین بنی هاشم برای نشان دادن اعتراض خود به عمل و اینکه خلاف آنچه که با رسول خدا(ص) در غدیر خم بیعت شده بود، در خانه دختر رسول خدا(ص) متحصن شدند. موضوع خودداری علی(ع) و همراهان وی از بیعت با ابوبکر و بست نشستن آنان در خانه فاطمه(س)، در کتاب های سیره، تاریخ، صحاح و مسانید، ادب، کلام و شرح رجال و معاریف، به حد تواتر روایت شده است و تردیدی در صحّت آن نیست. ✳️ولی چون نویسندگان کتابهای مزبور خوش نداشتند از اتفاقاتی که بین متحصّنان و حزب پیروز رخ داده است پرده بردارند، به جز آن مقدار که ناخود آگاه از قلمشان تراوش کرده است، چیزی به دست نداده اند. برخی از این منابع عبارتند از: 🔻یعقوبی (متوفّای ۲۹۲) در کتاب تاریخش، اشاره مختصری به حوادث هجوم اول نموده و چنین نقل می کند: ▪️«و به ابابکر و عمر [خبر] رسید که گروهی از مهاجرین و انصار همراه علی بن ابیطالب در خانه فاطمه دختر پیامبر خدا گرد آمده اند.»[۱] ▪️ابن قتیبه دینوری می نویسید: «ابو بکر در پی عده ای بود که با او بیعت نکرده بودند و گرد علی تجمع کرده بودند، لذا عمر را به دنبال آنها فرستاد، چون عمر سر رسید، آنان را صدا کرد ولى آنها اعتنایى نکرده و از خانه خارج نشدند.»[۲] ▪️امام المورخین محمد بن جریر طبری در کتاب خود آورده است که: «عمر بن خطاب به خانۀ على آمد، در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند.[۳] ▪️ابن عبد ربّه: «ابوبکر به عمر بن خطاب مأموریت داد که برود و آنان (متحصنان) را از خانه زهرا بیرون آورد.»[۴] ▪️ابو ولید محمد بن شحنه حنفی: «پس از سقیفه، جماعتی از اصحاب و بنی هاشم مانند زبیر، عتبه بن ابی لهب، خالد بن سعید بن العاص، مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار بن یاسر و... از بیعت با ابوبکر سر باز زده و متمایل به ولایت علی (ع) در خانه وی جمع شدند».[۵] ▪️ابن ابی الحدید معتزلی: «بنی هاشم در خانه علی (ع) جمع شدند و زبیر با ایشان بود زیرا خود را از بنی هاشم می شمرد، پس عمر با گروهی به سوی خانه حضرت فاطمه رفتند».[۶] ▪️همچنین خود عمر بن خطاب نقل می کند: «پس از این که خداوند، پیامبرش (صلی الله علیه و آله) را به سوی خود فرا خواند، از گزارش هایی که به ما رسید یکی این بود که علی (علیه السلام) و زبیر و همراهانشان از ما بریده اند و در مقام مخالفت با ما، در خانه فاطمه (سلام الله علیها) گرد آمدند.»[۷] ✳️تمام این منابع که تماماً از اهل سنت هستند به ما می گویند که عده ای نسبت به انتخاب خلیفه اول معترض بوده و اعتراض خود را به صورت تحصن در خانه وحی نشان دادند. --------------------------------- 📚منابع: ▫️۱-  تاریخ‌ الیعقوبى،ج‌۲،ص:۱۲۶ ▫️۲- الامامة و السیاسة، ج ۱، ص ۳۰ و همان کتاب ج ۱ - ص ۳۰ ▫️۳- تاریخ الطبرى، ج ۲، ‌ص ۴۴۳ ▫️۴- العقد الفرید، ابن عبدربه، ج۳، ص ۶۳ ▫️۵- روضة المناظر فی أخبار الأوائل والأواخر، ج ۱۱، ص ۱۱۳ ▫️۶- ص ۱۳۶، جلد اول شرح نهج البلاغه از کتاب سقیفه جوهری ▫️۷- مسند احمد ج ۱ ص ۵۵ ، طبری ج ۲ ص ۴۶۶،ابن اثیر ج ۲ ص ۱۲۴ ، ابن کثیر ج ۵ ص ۲۴۶ ؛ صفوة الصفوة ج ۱ ص ۹۷ ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱ ص ۱۲۳ ، تاریخ الخفا سیوطی ص ۴۵،سیره ابن هشام ج۴ ص ۳۳۸
✅دستور ابوبکر به عمر برای شکستن تحصن 🔻به ابوبکر و عمر گزارش دادند که جمعی از مهاجران و انصار در خانه فاطمه، دختر پیامبر خدا(ص)، پیرامون علی بن ابی طالب(ع) گرد آمده اند و قصد دارند که، برای خلافت، با او بیعت کنند.[۹] 🔹 ابوبکر به عمر دستور داد که به خانه فاطمه رود و آنان را از آنجا بیرون کند و اجتماعشان را پراکنده سازد و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگد.[۱۰] ✅تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س) 🔸عمر، در اجرای فرمان ابوبکر، رو به خانه فاطمه(س) نهاد، در حالی که شعله ای از آتش در دست گرفته بود و تصمیم داشت که با آن، خانه را به آتش بکشد. چون فاطمه(س) به پشت در آمد، روی به عمر کرد و گفت: ▪️ای پسر خطّاب! آمده ای خانه ما را آتش بزنی؟ ▪️عمر پاسخ داد: آری، مگر این که با امَّت همراه شوید [و با ابوبکر بیعت کنید].[۱۱] 🔻بلاذری در این باره چنین آورده است: ابوبکر، برای بیعت گرفتن از علی(ع) در پی او فرستاد، ولی او بیعت نکرد. آن گاه عمر، با شعله آتش، به سوی خانه وی رهسپار گشت. در آستانه در، فاطمه(س) با او رو به رو شد و گفت: ای پسر خطّاب! آمده ای تا در خانه مرا آتش بزنی؟ عمر پاسخ داد: آری... این کار، دینی را که پدرت آورده تقویت می کند.[۱۲] 🔻در کتاب الامامه و السیاسه آمده است: عمر آمد و علی(ع) و دیگر کسانی را که در خانه وی بودند صدا کرد که بیرون بیایند، ولی قبول نکردند. ▪️عمر گفت: قسم به خدایی که جانم در دست اوست، بیرون می آئید یا خانه را با هر که در آن هست آتش می زنم. ▪️ به عمر گفتند: فاطمه(س) در خانه است. ▪️گفت: باشد، خانه را آتش می زنم.[۱۳] ✅پایان تحصن 🔹ابن ابی شیبه می نویسد: دخت گرامی پیامبر(س) به علی (ع) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شما به آتش کشد، به خدا سوگند! او آنچه را سوگند خورده انجام می دهد.[۱۴] 🔸پس زبیر (پسر عمه علی)، با شمشیر کشیده، به مقابله او شتافت، ولی پایش لغزید و شمشیر از دستش بر زمین افتاد. پس مهاجمان حمله بردند و او را دستگیر کردند. 🔹نص طبری در این مورد این چنین است: ▪️ بایعَ النّاسُ و استَشْبَتُوا لِلْبَیعه و تَخَلَّفَ عَلِیَّ و الزُّبَیرُ وَ اخْتَرطَ الزُّبَیرُ سَیفَه وَ قالَ لا اَعمَدُهُ حَتّی یبایعَ عَلیّ. فَبَلَغَ ذلِک اَبابکرِ وَ عُمَرَ. فقالَ عُمَرُ: خُذُوا سَیفَ الزُّبَیرِ فَاضْرِبوا بِهِ الحَجَر.[۱۵] 🔻یعقوبی این چنین می نویسد: ▪️خلیفه اول و دوم خبر یافتند که گروهى از مهاجرین و انصار با على بن ابیطالب در خانه فاطمه دختر رسول خدا جمع شده‎اند، پس با گروهى آمدند و به خانه هجوم آوردند. على (علیه‎السلام) بیرون آمد (ظاهراً باید زبیر باشد چرا که عبارت ابن ابى الحدید از جوهرى و همچنین تاریخ طبری[۱۶] آن را در مورد زبیر دانسته است) و شمشیرى حمایل داشت. خلیفه دوم با او درگیر شد و شمشیرش را شکست. و جمعیت به خانه ریختند. ▪️پس فاطمه (علیهاالسلام) بیرون آمد و گفت به خدا قسم باید بیرون روید و گر نه نزد خدا ناله و زارى (نفرین) مى‎کنم. پس بیرون رفتند.[۱۷] حضرت زهرا (علیها السلام) با توجه به لزوم حفاظت از جان امیرمومنان (علیه السلام)، دستور خروج افراد را از خانه صادر فرمودند و از آن جا که می دانستند پایان دادن به تحصن و ترک خانه ی ایشان برای تحصن کنندگان تلخ و دشوار است، از این رو با بکار بردن عبارتِ: فانصرفوا راشدین[۱۸]، رضایت خود را از مقاومت و فریاد اعتراض سیاسی تحصن کنندگان، اعلام داشتند. و به این صورت تحصن پایان پذیرفت و از تحصن کنندگان به زور بیعت گرفتند. البته امیر مومنان (علیه السلام) بیعت نکردند.[۱۹] ------------------------------- 📚منابع ▫️۹- یعقوبی، ۲: ۱۰۵ ▫️۱۰- ابن شحنه، در حاشیه کامل ابن اثیر، ۱۱: ۱۱۳ و ابن الحدید، ۲: ۱۳۴ ▫️۱۱- [العقد الفرید، ابن عبدربّه۳: ۶۴ و تاریخ ابوالفداء،۱: ۱۵۶ ▫️۱۲- النساب الاشراف،بلاذری،ج ۱: ۵۸۶ ▫️۱۳- الامامه و السیاسه،دینوری ، ج ۱:ص ۱۲ ▫️۱۴- المصنف ، ج۸ ، ص ۵۷۲ ▫️۱۵- طبری، ۲: ۴۴۳ و ۴۴۴ و ۴۴۶ و در چاپ اروپا، ۱: ۱۸۱۹ و ۱۸۲۰ و الریاض النضره، محبّ الدّین طبری، ۱: ۱۶۷ و تاریخ الخمیس، ۱۸۸: ۱ و ابن ابی الحدید، ۲: ۱۲۲ و ۱۳۲ و ۱۳۴ و ۵۸ و ۶: ۲ و کنزالعمال، ۳: ۱۲۸. ▫️۱۶- محمد بن جریر طبری. «سخن از روز وفات پیمبر و سن وی به هنگام وفات» تاریخ طبری، ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده. ۱۳۲۸ ▫️۱۷- یعقوبی، «سقیفهٔ بنی‌ساعده»تاریخ یعقوبی ج۱ ۵۲۷. ▫️۱۸-إبن أبی شیبة الکوفی، أبو بکر عبد الله بن محمد (متوفای۲۳۵ هـ)، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج ۷، ص ۴۳۲، ح۳۷۰۴۵ . ▫️۱۹- درسنامه های فاطمیه ، ج ۲ ، ص ۴۳۲
✅زمان وقوع هجوم اصلی 🔻بنا بر روایت های نقل شده از مورخان و علمای شیعه و سنی، هجوم به خانه حضرت زهرا (س) پس از وقایع زیر صورت پذیرفت: ✳️پس از بازگشت سپاه اسامة بن زید و پرچم دار او بریده اسلمی: 🔻بریده کسی است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را بعنوان پرچمدار سپاه اسامه منصوب کرده بود، سپاهی که بعلت کارشکنی برخی از اصحاب در زمان حیات رسول الله، موفق به حرکت به سوی مرزهای روم نشده بود، ولی بعد از رحلت آن حضرت، ابوبکر این سپاه را اعزام کرد و پرچم را بدست بریده داد. مردم قبیله بنی اسلم در ماجرای بیعت گرفتن برای ابوبکر نقش داشتند، بدین صورت که به پیشنهاد عمر بن خطاب مردم بنی اسلم (قبیله بریده) در کوچه و بازار همراه ابوبکر راه می رفتند و هر کسی را که می دیدند، برای بیعت با ابوبکر می گرفتند و به سوی ابوبکر می آوردند و در صورت مخالفت، او را بسوی ابوبکر می کشیدند تا بیعت عامه محقق شود.[۲۰] 🔸بریده وقتی مشاهده کرد قومش مورد سوءاستفاده علیه امیرالمؤمنین(ع) قرار گرفته‌اند، ظاهراً برای نشان دادن اعتراض خود و پاک کردن عیب و عار اقدامات قومش دست به اقدام عملی زد و بعد از برگشت از مؤته پرچم را برد و در میان بنی اسلم زد و به تعبیری در واقع، تظاهراتی بر پا کرد. دو گونه شعار از آنها نقل شده است: ▪️یکی، اینکه بریده گفت: «لا أبایع حتی یبایع علی‌بن ابی طالب؛ بیعت نمی‌کنم مگر آنکه علی‌بن ابی طالب بیعت کند». ▪️و شعار دیگر اینکه گفتند: «لانبایع حتی یبایع بریده؛ بیعت نمی‌کنیم، مگر آنکه بریده بیعت نماید». 🔹همین مسئله موجب بیدار شدن دستگاه خلافت شد تا برای گرفتن بیعت از علی(علیه السلام) بر ایشان فشار بیاورند.[۲۱] 🔸مسیر مدینه تا مؤته مطابق با آنچه محمد‌بن عمر واقدی (م۲۰۴ یا ۲۰۶ق) در مغازی تصریح نموده بیست روز بوده است. و طبری نیز رفت و برگشت سپاه اسامه را ۴۰ روز گفته است.[۲۲]  ✳️بنابراین با احتساب گذشتن چند روز از رحلت رسول‌خدا(ص) و سپس اعزام سپاه اسامه،‌ و نیز چند روز پس از بازگشت اسامه و رفتن بریده به قبیله‌اش و آمدن آنان به مدینه، هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها که پس از جریان بریده بوده است ✳️حداقل باید ۵۰ روز بعد از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله باشد و بر این اساس اینکه غالبا زمان این هجوم و شهادت حضرت محسن فرزند حضرت فاطمه(س) در روزهای اول ربیع الاول گرفته می شود نمی تواند درست باشد. 🔻شاخصه‌های هجوم اصلی 🔹از موضوع بندی دقیق حوادث «هجوم اصلی»، می توان به شاخصه های زیر برای این هجوم دست یافت: ▪️تنها بودن اهل بیت علیهم السلام در هنگام «هجوم اصلی» و خالی بودن بیت فاطمه علیهاالسلام از یاران حضرت علی علیه السلام (مخاطب و هدف اصلی مهاجمین در هجوم اصلی، امیرالمؤمنین علیه السلام می باشد.) ▪️بیرون کشاندن اجباری حضرت علی علیه السلام از بیت فاطمه علیهاالسلام توسط مهاجمین و تهدید ایشان به قتل ▪️به آتش کشیدن درب خانه حضرت زهرا علیهاالسلام توسط مهاجمین ▪️ضرب و جرح حضرت زهرا علیهاالسلام توسط مهاجمین و سقط حضرت محسن ----------------------------- 📚منابع ▫️۲۰-شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ج۳، ص۵۰، ۷۸. به نقل از ابراهیم ثقفی ▫️۲۱-شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ج۳، ص۵۰، ۷۸. به نقل از ابراهیم ثقفی. و رک: موسوعة التاریخ الاسلامی،محمد هادی یوسفی غروی، ج۴، ص۱۰۱ـ۱۰۰. ▫️۲۲- محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۴۱.
بستر آخر ای پر شکسته مرو با دلِ خون و خسته مرو در بر بسترت فاطمه دختر تو نشسته مرو دل که تاب فراقت را ندارد ۲ گر رَوی زینبت جان می سپارد مادر من مرو ای مادر من ۲ تو پرستوی شهر غمی بانوی نیلی حرمی بهر یاری رهبر خود کشته ی ضربه ی ستمی می روی ای جوان قد خمیده ۲ در ره عشق حیدر ای شهیده مادر من مرو مادر من ۲ بی تو زینب شکسته پر است شاهدش خونِ بر جگر است گر نیامد به همره تو او فقط فکر یک سفر است با حسینش شود کرب و بلایی۲ تا در آن جا تو هم مادر بیایی مادر من مرو ای مادر من ۲ شب غسل و شام غریبان سر به دیوار خانه زده دست خود بر نشانه زده بین غسل گُلش ز چه رو ناله هایی شبانه زده نیمه شب گریه ی سوزان یک مرد ۲ تازیانه به جسم تو چه ها کرد فاطمه ای همه هستی حیدر ۲ غسل یک گل به اشک بصر شُوید او را به دیده ی تر می خورد دست او به همان جای زخمیِ ضربه ی در ای غریب شکسته بالِ حیدر ۲ من بمیرم شدی این گونه پرپر فاطمه ای همه هستی حیدر ۲ تا که وا گشته بند کفن جانب گُل ، حسین و حسن طاقتی بر ملائکه نیست دیدنِ اشک و آه و محن این دو خواهند به راه عشق حیدر ۲ پر بگیرند به همراهی مادر فاطمه ای همه هستی حیدر ۲ بعد از شهادت شبنم سرخ چشم ترم شاهد غصه تا سحرم گویم این را به رویایم مادر من بیا بِبرم مادرم اِی شهیده ی ولایت ۲ هستی ما همه بادا فدایت بهترین مادر دنیا یا زهرا ۲ می گذارم به چشم ترم چادرت را به روی سرم ناله ها می زنم همه شب مادر من بیا ببرم ای قرار دل زینب کجایی ۲ می شود نزد من امشب بیایی بهترین مادر دنیا یا زهرا ۲ بی تو شهر مدینه نگو غرق آه است و بغض گلو چون رخ قاتلت نِگَرَم خون دل را کنم چو وضو خنده ی قنفذ و داغ دلِ ما ۲ طعنه های مغیره قاتل ما بهترین مادر دنیا یا زهرا ۲ محمد مبشری کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
وآشنایی بادستگاه موسیقی ‍ آواز زنده یاد سید جواد ذبیحی در دستگاه شور شعر : فروغی بسطامی درآمد : تحریر درآمد همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود تکرار مصرع به نوع دیگر از ملودی درآمد : همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود آه از این راه که باریک تر از موی تو بود تکرار مصرع به نوع دیگر از ملودی درآمد : آه از این راه که باریک تر از موی تو بود + تحریر بعدِ شعرِ ابوعطا و فرود به درآمد شور ادامه ی درآمد : رهرو عشق از این مرحله آگاهی داشت که ره قافلهٔ دیر و حرم سوی تو بود + تحریر بعدِ شعرِ درآمد شور سلمک : تحریر سلمک گر نهادیم قدم بر سر هستی شاید که سر همّت ما بر سر زانوی تو بود + تحریرِ بعدِ شعر سلمک ادامه ی سلمک : کشش سلمک + ( زان شکستم به هم )2 آیینهٔ خودبینی را که نگاهم همه در آینهٔ روی تو بود + نوع دیگری از تحریرِ بعدِ شعر سلمک ادامه ی سلمک : پیر پیمانه‌کشان شاهد من بود مدام که همه مستیم از نرگس جادوی تو بود + تحریرِ بعدِ شعر قرچه قرچه : پیر پیمانه‌کشان شاهد من بود مدام که همه مستیم از نرگس جادوی تو بود + نوع دیگری از تحریرِ بعدِ شعر قرچه ادامه ی قرچه در اُکتاو پایین : ماه نو کاسته از گوشهٔ گردون سر زد + تحریر تکمیلی ملودی شعر تکرار مصرع به نوع دیگر از ملودی قرچه : ماه نو کاسته از گوشهٔ گردون سر زد که خجالت‌زدهٔ گوشهٔ ابروی تو بود + نوع دیگری از تحریرِ بعدِ شعر قرچه ادامه ی قرچه : نفس خرّم جبریل و دم باد مسیح همه از معجزهٔ لعل سخنگوی تو بود + نوع دیگری از تحریرِ بعدِ شعر قرچه رضوی : هیچ کس آب ز سرچشمهٔ مقصود نخورد تکرار مصره در اُکتاو پایین : هیچ کس آب ز سرچشمهٔ مقصود نخورد مگر آن تشنه که جایش به لب جوی تو بود + تحریرِ بعدِ شعر رضوی تحریرِ بعدِ شعر سلمک و فرود به درآمد شور با تحریر بال کبوتر
4_6001377323327160805.mp3
1.96M
مداحی ومرثیه سرایی مجالس حضرت زهرا سلام علیه برای ایام فاطمیه پشنهادمیکنم حتما دانلود نماید
4_5767091255376872242.mp3
1.88M
‍ ‍ مدیریت استرس واضطراب درمجالس
فاطمیه سردار سلیمانی پایداری کند این دل به هواداری تو می رود بر سرِ دار این دل خونین سردار می شود سنگ رها از کف این رودِ مَهیب چقدر آه ، بود داغِ تو سنگین سردار داغ تو آه چه سنگین و چه گلگون باشد چشمِ هر لاله ز هجران تو در خون باشد پرِ پرواز تو در شعله ای از خون افتاد بال های تو ولی هیچ زمینگیر نبود آسمانی شدی ای آیه ی سرخِ ملکوت عشق را بهتر ازین معنی و تفسیر نبود آسمان از رخِ آئینه گل افشانی شد می رود تا ملکوت آن که سلیمانی شد تو چه کردی که در آغوش ملائک رفتی تو چه کردی که چنین عرش نشین گردیدی رفتی و تختِ سلیمانی حق را دیدی و در انگشتری عشق نگین گردیدی ای عقیق یمنی ، دُرّ نجف چشمانت پیشِ تیرِ ستمی گشت هدف چشمانت رفتی ای عشق ولیکن پس ازین گلگون تر کوچه ها عکس تو را در دلِ خود قاب کنند بیم از ظلمت شب نیست که از این جاده رهروانِ رهِ تو رویْ به مهتاب کنند چشمِ تو ناب ترین نور و ضیا را دارد نفست بوی گلِ کرب و بلا را دارد جگرت سوخت ولی عشق تو در سینه نسوخت عشق یارانِ جگر سوخته آئینِ دل است ای جگر سوخته از آتش ابلیس خبیث انتقام تو فقط مایه ی تسکینِ دل است ما به خونخواهی تو آمده و در پیشیم ما به جز عشق به چیزی که نمی اندیشیم عرصه خون و خطر حسّ یتیمی دارد مرو ای مرد که این جبهه پدر می خواهد سپرِ خویش مینداز ، که خود می دانی دست و بازوی علمدار سپر می خواهد تو در این عرصه ی ایثار مداوم بودی تو علمدارترین مردِ مقاوم بودی مثل آن میخ که می ریخت ز چشمانش خون قسمت چشم تو شد خون بچکاند قاسم باید آن کس که به دل حُبِّ ولایت دارد خویشتن را به امامش برساند قاسم ای که در معرکه ی سرخ رجز می خوانی وقتی از باب ولایت نروی ، می مانی باید از فاطمه آموخت ولایت داری نور او راهبرِ اهلِ هدایت باشد عاقبت نور شود ، جانبِ جنّت برود هر که سردارِ سرافرازِ ولایت باشد حق چو از فاطمه آید به گل افشانی ها نظر لطف کند سوی سلیمانی ها بولهب در همه جا قصد جنایت دارد ما بپا خاسته تا دست بِبُرّیم از او بیش ازین تا که نباشد سبب ظلمت ها آنچه در دسترسش هست بِبُرّیم از او ما به قرآن و ولایت همه پا برجاییم ما به راه و روش فاطمه پا برجاییم همه پر جوش و خروش آمده بودند آن روز روح اخلاص بر انگیخته حیرانی ها بیشه از شیر نباشد لحظاتی خالی هست در جبهه ی حق خیلِ سلیمانی ها گرچه با رفتنِ گل خون به جگرها داریم دلی آکنده تر از عشق به زهرا داریم فاطمه کوثر دلهاست همه می دانند ما همه تشنه لب کوثر زهرا باشیم چون سلیمانیِ عاشق ، به سراپرده عشق او بخواهد سرِ ما ، ما که مهیّا باشیم آمدیم این که فدایِ رهِ مادر گردیم او اگر حکم کند فانی حیدر گردیم نام زهرا به لب آمد ، جگرم می سوزد چون که آن آینه در شعله دشمن ها سوخت آسمان سوخت به یک باره دل غمگینش بین دیوار و در خانه که او تنها سوخت چیره گشتند بر او راهبران ظلمت بر چنین راهبران و رهِ ظلمت لعنت فاطمه بود و دل آشوبی آشوبگران فاطمه بود و دلی با غم و اندوه قرین پهلویی داشت که با ضربِ لگد بشکستند آن کسانی که نه دین داشته و نی آئین زخم برداشت ز کین چهره و بازوی بتول بود آیا ستمِ اهل جفا حکمِ رسول oo محمود تاری "یاسر" کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش