eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
39 عکس
25 ویدیو
98 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
Taheri_Hame_Donya_Ye_Taraf_Hossein_Zahra_Ye_Taraf.mp3
293.9K
نوحه امام حسین (ع) نوحه احساسی امام حسین بصورت سینه زنی هم میشه خوند 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🔹همه عالم يه طرف حسين زهرا يه طرف 🔹هر چي عشقه يه طرف عشق به مولا يه طرف 🔸اين كيه هر كي صداش مي كنه ديوونش مي شه 🔸ديگه جايي نمي ره گداي اين خونش مي شه 🔺اين كيه كه اسمش و هر كي تو عالم مي بره 🔺همه وجودش و مصيبت و غم مي بره اين كيه كه اسم اون عالم و حيرون مي كنه غم كربلاش دل فاطمه رو خون مي كنه اسم اون حسينه و جوونيه ما به فداش خدا اون روز و بياره كه بريم به كربلاش نمي دونم كه چرا دلم براش پر مي زنه هركي تو روضش ميآد به سينه و سر مي زنه يكي نيست تو كربلا خواهرش و ياري كنه يكي نيست تو قتله گاه برا حسين زاري كنه نمي دونم كه چرا قامت خواهرش خمه هرچي ما گريه كنيم برا حسين بازم كمه ديگه چيزي نمي خوام حسين زهرا رو مي خوام گل و بستان نمي خوام خيمه مولا رو مي خوام ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
به‌روشناییِ آتش می‌افروزد، به شیطان اقتدا کرده از قلب تاریکش به دوزخ راه وا کرده در حصر طاغوت است و در زنجیر طغیان‌ها با واژه‌ی معصومِ آزادی چه‌ها کرده؟ دستش به خونِ آیه‌ی تطهیر آلوده‌ست خود را اگر مصداقی از تبت یدا کرده ابلیس‌انسانِ خدانشناسِ کافرکیش مرز وقاحت را چه آسان جابجا کرده! او از همان قومی‌ست که قرآن ناطق را ظهر عطش، بر خاک، تقطیع هجا کرده آیینه‌ در آیینه حق، تکثیر خواهد شد ظلمت اگر با نورِ نور اینگونه تا کرده آتش زده شاید که خاموشش کند، اما آتشفشانش نوربارانی به‌پا کرده! از هر طرف در رمی شیطانند خلق الله با عروة الوثقی درافتاده؟ خطا کرده سهم غرورش عاقبت بارانی از سنگ است هرکس به سمت آسمان تیری رها کرده ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی عروجت را گواهی می‌دهد این سِیْر عرفانی طلوعی چون تو چشم صبح را روشن نکرد اینجا اگرچه روی نی همچون غروبی سرخ می‌مانی در اوج غربت خود جرعه‌نوش قرب حق بودی قیامت بر سر نیزه سجودی بود طولانی سجودی که تو را می‌برد تا «قَوسَین أو اَدنی» سجودی در چهل منزل چهل معراج روحانی تو را آیه به آیه خواهرت زینب تلاوت کرد به روی رَحل نی از کربلا تا دِیْر نصرانی عجب حَجّی به جا آورده‌ای با حلق خونینت کدامین حج به خود دیده‌ست هفتاد و دو قربانی ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
گفت راوی که در سپاه یزید دل بدتر ز خاره* هم دیدم غارت مال دیده بودم من غارت گاهواره هم دیدم از غم و اضطراب، در طفلان گفت و گو با اشاره هم دیدم در پی کودکی به حال فرار ظلم چندین سواره هم دیدم آن چه دیدم به کربلا ز ستم من به کوفه دوباره هم دیدم بر در شهر کوفه با خورشید ماه دیدم، ستاره هم دیدم بر سر نی کنار چندین سر سر یک شیرخواره هم دیدم نه همین گوش‌های خون‌آلود مُشتِ پُر گوشواره هم دیدم پای سرهای روی نیزه به شام دف و چنگ و نقاره هم دیدم سخت‌تر ز آن‌چه شد به کرببلا من به دارالاماره هم دیدم ✍مرحوم استاد * سنگ خاره یا سنگ خارا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
تا که در روضه‌ی ما گشت چراغی روشن شد مشام همه از عطر اقاقی روشن هر جگر داغ ببیند بشود فرسوده جگر ما شده هرروز ز داغی روشن کاش مارا به حسینیه‌ی تو خاک کنند قبر ما را برسانند به باغی روشن آخر این گریه چه خیری‌ست که با یک قطره ساخته از دل ویرانه اتاقی روشن محضر پرچم تو خَم شدم و خوب شدم سر من خورد در این کوچه به طاقی روشن تاج و تخت همه پادشَهان آخر سوخت ماند شمع حرم شاهِ عراقی روشن بر دل سوختگان دیگ غذایت جوشید پخت نذری تو بر روی اجاقی روشن ** ای سر رفته به مطبخ! "بغل زینب" هست! برو از خانه‌ی خولی به رواقی روشن ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید تنورِ سرد، کمی خاکِ شعله‌ور دارد کشید شانه‌ای و گفت: شانه هم مادر برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد تو را به معجرِ خود پاک می‌کنم اما چقدر کُنجِ لبت لخته‌یِ جگر دارد هنوز جای تَرَک‌های تشنگی پیداست هنوز رویِ لبت زخم‌هایِ تر دارد از این به بعد گلویت نمی‌چکد از نِی به بند آمدنش شعله هم اثر دارد به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد مسیر بندگی و طاعت بدون حسین مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد اگر که لوحِ دلت شد سیاه و آلوده بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد همین‌که چای عزا دم کشید در روضه شفای درد و شراب طهور خواهد شد خوشا به حال هر آن نوکری که زندگی‌اش فقط هزینه‌ی خیر الامور خواهد شد خودِ حسین پناه تمام نوکرها میان حیرتِ "یوم النشور" خواهد شد اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم برات کرب‌وبلا جفت‌وجور خواهد شد حرارت غم او در دل است و این گریه گواهِ گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد ** کنار جسم حسینش عقیله با گریه اسیر خنده‌ی قومی شرور خواهد شد سری که از نوک نیزه میان خورجین رفت شبی روانه به سوی تنور خواهد شد بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار سحر می‌آید و عصر ظهور خواهد شد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
چه شبی می‌گذرد در دلِ پنهانِ تنور سر خورشید شده گرمی دُکانِ تنور این چه نوری‌ست تنور از نفسش روشن شد؟! این چه داغی‌ست که آتش زده بر جانِ تنور؟! دیشبی را شهِ دین در حرمش مهمان بود امشب ای وای سر او شده مهمانِ تنور با سرش صاحبِ این خانه، به نانی برسد کیسه‌ها دوخته و سکه شده نانِ تنور چه بلایی سر نیزه به سرش آوردند؟! که پناه از همه آورده به دامانِ تنور سر شب نانی اگر پخته شده باشد، پس نیمه شب رفته سرش در دلِ سوزانِ تنور شأنِ «برداً و سلاما» ست نزولِ سر او که فرود آمده از نِی به گلستانِ تنور تا قیامت وسطِ شعله بسوزد کمِ اوست بیش از این‌هاست در این فاجعه تاوانِ تنور ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
از جمله‌ی عاشقان بی‌پروازم با رایحـه‌ی زیارتش، دمسازم هرکس به کسی نازد و من هم عمری بر عـشـق حـسـیـن ابن عـلی می‌نازم
*اسمش عبدالله بود . ..* *تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه* *همه میشناختنش!* مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. . خونه ما 💔💔 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔 رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔 عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔 رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔 رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂ عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍 میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿‍♂ میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔 *یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .* 💔😭😭 *هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه کنید* نشر دهید. یاعلی. ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
داستان ام حبیبه که شفا گرفته از دست زینب کبری س در مدینه من زینب غم‌پرورم اُمّ‌ حبیبه ببین چه آمد بر سرم اُمّ‌ حبیبه حق داشتی نشناختی که زینبم من شد پیر بانوی حرم اُمّ‌ حبیبه باور نمیکردی ببینی بی حسینم من‌ هم نمیشد باورم اُمّ‌ حبیبه این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت باشد سر برادرم اُمّ‌ حبیبه در کربلا لب تشنه او را سر بریدند در پیش چشمان ترم اُمّ‌ حبیبه هجده عزیزم را به خاک و خون کشیدند از اصغرم تا اکبرم اُمّ‌ حبیبه بگو به اینها صدقه بر ما حرام است من دختر پیغمبرم اُمّ‌ حبیبه امروزِ زینب را نبین من روزگاری بودم در اینجا محترم اُمّ‌ حبیبه پرده نشین کوفه بودم من که حالا در کوچه ها دربه درم اُمّ‌ حبیبه یادت می آید موی ما را شانه میزد پهلو شکسته مادرم اُمّ‌ حبیبه یادت می آید در مدینه با تو گفتم هستی تو مثل خواهرم اُمّ‌ حبیبه سر بسته میگویم برایم خواهری کن فکری برای معجرم اُمّ‌ حبیبه عبدالحسین میرزایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
بالا گرفت شعله‌ی داغ تو با تنور تاج سرم، سر تو کجا و کجا تنور باید خدا بخیر کند انتهاش را وقتی که هست سهم‌ سرت ابتدا تنور خولی امان نداد سرت را بغل کنم حالا به جای من شده حاجت‌روا تنور خولی نداد پاسخ این پرسش مرا آخر میان این همه‌جا، پس چرا تنور؟! زد روی صورتش زن خولی همین‌که دید افتاده ردِ خونِ گلوی‌ِ تو تا تنور کاری که با تن تو سه روز آفتاب کرد آورد یک شبه به سرت آن بلا تنور در کربلا نبود اگر از غذا خبر در کوفه بود منزل تو از قضا تنور خاکستری که بر سر و‌ رویت نشسته است کار عجوزه‌ی سر بام است یا تنور؟! حجم سر تو کم شده و داد می‌زنم ای بی وفا زمانه و ای بی حیا تنور نانی نخورده‌ایم به یاد سرت حسین هر جا که دیده‌ایم من و بچه‌ها تنور جز روی دامنم همه جا سر گذاشتی نیزه... درخت... طشتِ طلا... زیر پا... تنور... ✍سروده گروه ادبی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
ئولدی بالام خرابه ده.mp3
6.76M
ئولدی بالام خرابه ده 🎤 حاج طاهر_قلندری
Delshooreye_Shirin 2.mp3
8.45M
دلشوره اربعین فارسی،عربی 🎤نوشه ور فصولی پویانفر. میدونی این روزا دلتنگم ، می دونم اشکامو می بینی اربعین هستم یا نه آقا ، چه دلشوره‌های شیرینی اشکامو میبینی... ... یاساکن گلبی تدری ابحالی ای ساکن در قلبم تو حال من را میدانی مجروح و بس انته اتداوینی که من مجروحم و فقط تو میتوانی مرا مداوا کنی کربلاء مشایه اربعین کربلاء مشایه اربعین شوگی و حبی و دنیایه و دینی همه ی شوق و عشق و دنیا و دین من است داوینی...داوینی مرا مداوا کن...مرا مداوا کن ... آقا بخدا خواب شبهامه کربلا ، هر جا که برم پیش چشمامه کربلا رویامه رویامه رویامه کربلا ، کربلا ... جانم به زوار آقای کربلا ، وعدمون اربعین مشایه کربلا دردامون درمون میشه با یه کربلا ، کربلا ... ... واللهِ احلى مافی الدنیا کربلاء بخدا همه زیبایی دنیا به کربلاست فوقَ الارضِ جنّةُ العلیا کربلاء بهش برین خدا روی زمین کربلاست لا واللهِ لن انساکِ یا کربلاء نه بخدا قسم هرگز فراموشت نخواهم کرد کربلا ... کی میتونه غیر تو بفهمه حالمو ، میدونم که میشنوی صدای قلبمو کاش من و ضریح تو بغل کنیم همو اربابم ... ... ضاقَ صدری بالهوى...لبینِ الحرمین سینه ام از شوق برای بین الحرمین به تنگ آمده فی الغروبِ یعتلی...اذانُ الحرمین وقتی که هنگام غروب صدای اذان از حرم ها بلند میشو قلبی مشتاقٌ الى...زیارةُ الحسین دلم برای زیات امام حسین تنگ شده ... آقا بخدا خواب شبهامه کربلا ، هر جا که برم پیش چشمامه کربلا رویامه رویامه رویامه کربلا ، کربلا
اسطوره ای از صبر و ثباتی زینب پـر نــورتـریـن مهـر حـیاتی زینب بر عزم سترگ تو درود و صلوات چـون در خـور ذکر صلواتی زینب « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر جلوه ی صبر و استقامت صلوات بر مظهر والای امامت صلوات بفرستد هر آن کس که شفاعت طلبد از زینب کبری (س) به قیامت ، صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم بر نور دل و دیده زهرا صلوات بر دخت گرانمایه مولی صلوات بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » هر که دارد به دلش آرزوی کرببلا یا شود زائر آن دشت پر بلا از سه ساله حسین گیرد برات گوید بر دل سوخته ی زینب صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم بر چهره ی تابنده ی زینب صلوات بر منطق کوبنده ی زینب صلوات در گریه به رخسار حسینش خندید. بر گریه و بر خنده ی زینب صلوات صلوات حضرت زینب (س) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
Mansoori-Abbasim.mp3
9.62M
عباسیم ای غم پروریم بند دلیم تاج سریم گل جان ورور ام البنین یولداقالوبدی گوزلریم آخر نفسدی آی بالا گل چال منه لالای بالا ام البنینم خسته ام اغلوم سنه دل بسته ام گل قاز بقیده قبریمی زهرا جانی جان اوسته یم آخر نفسدی آی بالا گل چال منه لالای بالا گوز یاشلی عاشق قان اوتار تز گل بو هجرانی قوتار گلسنده یوخدور اللرون تابوتیمی بس کیم دوتار سالام حجازه های بالا گل چال منه لایلای بالا گل باشیمی آل دامنه روحیم گلور مهمان سنه قانلی علم سینمده دی بو بیر نشان بسدور منه گلمز بالاما تای بالا گل چال منه لالای بالا گوز یولدا قالدیم گلمدون هی دردون آلدیم گلمدون گتدون اوجا قامت بالا سن سیز قوجالدیم گلمدون گوندر منه بیر پای بالا گل چال منه لالای بالا ای قامتی چوگان ننه آلدیم پیامون جان ننه گل میزبان اوللام سنه ای جنته مهمان آنا دینجلدی روحون آی آنا لالای آنا لالای آنا معناده یار اوللام سنه باز شکار اوللام سنه جنتده حزن اولماز ننه من سوگوار اوللام سنه آغلار گوزون یوم دای آنا لالای آنا لالای آنا آخر نجه دفنه گلیم آگاهسن یوخدور الیم گل نازیمی جنتده چک باش دامنونده دینجلیم بیر بیر یارامی سای آنا لالای آنا لالای آنا صود وردیگون شیرم آنا قان ایچمیشم سیرم آنا گلسم حسینیم تک قالار نیلوم نمک گیرم آنا یاندیم دمه آخ وای آنا لالای آنا لالای آنا 
ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانی ز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب فغان و آه از آن دم! که خصم‌دون‌ به‌ لب‌شط بُرید سر ز قفای حسین، مقابل زینب فتاده دید چو در خاک، سرو قامت اکبر قرار و صبر و تحمّل، برون شد از دل زینب میان لشگر اعدا به راه شام نبودی به غیر معجر نیلی، به چهره حائل زینب به گِرد ناقۀ او، کوفیان به عشرت و امّا سر حسین به سِنان، پیش روی محمل زینب نه آب بود و نه نانی، نه شمعی و نه چراغی چو گشت کنج خرابه، مقام و منزل زینب جودی خراسانی
دارم حضور مادر تو درد می کشم تو هستی و برابر تو درد می کشم این لحظه های آخر عمرم ببین پدر یاد وداع آخر تو درد می کشم یک ظرف آب دیده ام و باز مثل قبل با آب آب ِ اصغر تو درد می کشم هر جا صدای کودک شیری شنیده ام من هم شبیه همسر تو درد می کشم با یک نظر به جای طناب ِ دو دست خود از بند دست خواهر تو درد می کشم حتی صدای تالی قرآن سبب شده با یاد نیزه و سر تو درد می کشم بابا ببین که با نظری بر عبای خود با یاد داغ اکبر تو درد می کشم ذبح میان کوچه سبب شد که تا به حال هر لحظه یاد حنجر تو درد می کشم آماده است یک کفن قیمتی و من یاد حصیر و پیکر تو درد می کشم در هر کجا که روضه ی گودال خوانده ام دیدم حضور مادر تو درد می کشم عبدالمحسن
29022-1687853569160.mp3
1.35M
کجایی بابا کنج خرابه پریشونم خیلی برات دل نگرونم چند شبه منتظر نشستم کجایی بابا تمومِ جسمم پُرِ دردِ خیلی منو کلافه کرده طنابی که زدن به دستم شبا می بینم توی خواب پیشم اومدی گوشواره های تازه مو آوردی برام دوباره حالم بهتر میشه با خنده هات یکی یکی خوب میشن آبله های پام بابا دلم تنگه ، اگه نیای دیرِ رقیه خانومت ، این گوشه میمیره لبم پر از آهِ ، سرم پر از دردِ تازیونه هاشون ، جون به لبم کرده "ای وای بابا حسین" ️️️️️️️️ کجایی بابا ببین شکسته پر و بالم اگر چه دختری سه سالم دیگه ازین زمونه سیرم کجایی بابا که مثل مادر تو زهرا وقتی میخام بلند شم از جا دستمو رو دیوار میگیرم برای اینکه بخورن اولادت زمین طنابمون رو هرکسی میاد میکشه من چه گناهی کردم زجر لعین هر جا میاد سر رقیه داد میکشه موهات پریشونه ، موهام پریشونه لبت پر از خونه ، لبام پر از خونه شکسته اَبروهات ، شکسته اَبروهام کشیده شد موهات ، کشیده شد موهام "ای وای بابا حسین" ️️️️️️️️ امیر قربانی فر
✅همسران امام حسین علیه السلام 🔻اکثر تاریخ نگاران از جمله شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد همسران امام حسین (ع) را پنج زن ذکر کرده اند: 1. شهربانو 2. لیلا 3. زنی از قبیله قضاعیه 4. ام اسحاق 5. رباب. [۱] 🔺۱- شهربانو: شهربانو مادر امام سجاد (ع) درباره محل تولد و اصل و نسبش اختلاف زیادی است. گروهی نام او را شاه زنان، شاه جهان، شهربانو و شهربانویه گفته‏ اند. بنا به گفته این گروه او دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانى بوده است‏. در روایت وارد شده است که وی بعد از ولادت حضرت سجاد (ع) به تب نفاس از دنیا رفت. [۲] 🔺۲- لیلا: مادر حضرت علی اکبر (ع) که در باره حضورشان در حادثه کربلا و بعد از آن تردید جدی وجود دارد. 🔺۳- زنی از قبیله قضاعیه. 🔺۴- امّ اسحاق دختر طلحة بن عبید اللّه: وی از قبیله تیم بوده و مادر فاطمه دختر امام حسین (ع) است که در حادثه کربلا حضور نداشت. 🔺۵- رباب: بنا به نقل مورخان حضرت رباب، دختر امرء القیس بن عدى، همسر سید الشهدا «ع» و مادر سکینه و على اصغر (عبد الله) است. او در سفر کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت، سپس به مدینه باز گشت و مدّت یک سال براى سید الشهدا «ع» عزادارى کرد و مرثیه‏ هایى هم در سوگ آن حضرت سرود. 🔸خواستگارانى از اشراف و بزرگان قریش را ردّ کرد و حاضر نشد با کسى ازدواج کند. 😭در سوگ ابا عبد اللّه «ع» پیوسته گریان بود و زیر سایه نمیرفت، از فرط گریه و اندوه بر شهادت حسین «ع» یک سال بعد (در سال 62 هجرى) جان باخت. [۳]  ✳️برای امام حسین (ع) بعضی همسر دیگری نقل کرده اند که فرزند خود (به نام محسن) را نزدیک شهر حلب در مکانی به نام جوشن، که معدن مسی در آن بوده سقط کرده، و احتمال دارد که این همسر یکی از همان همسرانی باشد که بیان کردیم. 🔹حموی در معجم البلدان گفته است: جوشن کوهی است در طرف غربی حلب، وقتی اسرای اهل بیت (ع)را از آن جا عبور دادند. 😭همسر امام حسین که حامله بود از آنان طلب آب و غذا کرد ایشان او را ناسزا گفتند و از آب و نان منع کردند، پس آن زن آنها را نفرین کرد و آن معدن از کار افتاد، و آن مکان معروف به مشهد السقط و مشهد الدکة شد. [۵] 📚منبع: [1] شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، ارشاد، ج 2، ص 135، کنگره شیخ مفید، قم، 1413 ق. [2] راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج2، ص 750، موسسة امام مهدی عج، قم، 1409هـ. ق. [3] ابن اثیر، عز الدین، الکامل، ج 4، ص 88، دار صادر، بیروت، 1385 هـ ق. [5] حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج 2، ص 186، دار صادر، بیروت، 1995 م. علیه السلام سلام الله علیها ✅حضرت رباب سلام الله علیها 🔻رباب دختر امرؤالقیس بن عدی،است. پدرش از اعراب شام و نصرانی بود و در خلافت عمر مسلمان شد.از مادر رباب هم با نام هند الهنود دختر ربیع بن مسعود بن مصاد بن حصن بن کعب یاد شده است. 🔹سید محسن امین می‌گوید: در کتاب الاغانی از قول هشام کلبی نقل شده است که رباب از بهترین زنان و افضل آنان در جمال،ادب و عقل بود. 📚اعیان الشیعة،۱۴۲۱ق،ج۶،ص۴۴۹ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻شیخ مفید در ذکر اولاد امام حسین(ع)، رباب را جزو همسران امام می‌شمارد. بنابر نقلی امرؤالقیس سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت به حضرت علی(ع) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد. 🔸امام حسین(ع) رباب را بسیار دوست می‌داشت و درباره وی شعر هم می‌سرود. در شعری که به امام حسین(ع)منسوب است،امام بیان می‌دارد: "خانه‌ای که در آن رباب و سکینه باشد، دوست دارم". اشعار دیگری نیز درباره رباب به امام حسین(ع)منسوب است. 📚مفید، الارشاد،۱۴۱۴ ق، ج۲، ص۱۳۵ 📚بلاذری،انساب الاشراف،۱۴۱۷ق،ج۲، ص۱۹۵_۱۹۶ 📚ابن عساکر،تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق،ج۶۹،ص۱۱۹ 📚ابن کثیر،البدایة و النهایة،۱۴۰۸ق، ج۸،ص۲۲۸ 📚اعیان‌الشیعة،۱۴۲۱ق،ج۶،ص۴۴۹ 📚زبیدی،تاج العروس،۱۴۱۴ق،ج۲،ص۱۰ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻رباب دو فرزند از امام حسین(ع) داشت، یکی سکینه و دیگری عبداللّه. عبداللّه(علی اصغر)در روز عاشورا در حالی که کودکی بیش نبود،در آغوش پدرش به شهادت رسید. 🔹رباب در کربلاحضور داشت و همراه اسیران به شام رفت.گفته شده که او شهادت علی اصغر(ع)در آغوش پدر را نظاره‌گر بود. 🔸ابن کثیر دمشقی می‌گوید:او در کربلا همراه حسین(ع)بود و هنگامی که حسین کشته شد،بسیار بی‌تابی می‌کرد. 😭همچنین نقل شده است که رباب در مجلس ابن زیاد،سَرِ حسین بن علی(ع)را در آغوش گرفت و آن را بوسید. 📚مفید،الارشاد،۱۴۱۴ق،ج۲، ص۱۳۵ 📚امین،اعیان‌الشیعة،۱۴۲۱ق،ج۶، ص۴۴۹ 📚ابن کثیر،البدایة و النهایة،۱۴۰۸ق،ج۸، ص۲۲۹ 📚ابن جوزی،تذکرة‌الخواص،۱۴۱۸ق، ص۲۳۴ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻در مدینه،خواستگارانی از اشراف و بزرگان قریش را ردّ کرد و حاضر نشد با کسی ازدواج کند. او می‌گفت: "من پس از پیامبر(ص)پدر شوهری نمی‌خواهم".
🔹ابن اثیر می‌نویسد:رباب پس از آن واقعه یک سال بیشتر زنده نماند و در این یک سال زیر سایه ننشست و از شدت غصه و اندوه درگذشت. 🔸سید محسن امین سال وفات رباب را ۶۲ هجری(یعنی یک سال پس از عاشورا) ذکر می‌کند. 📚ابن اثیر،الکامل فی التاریخ،۱۳۸۶ق،ج۴، ص۸۸ 📚امین،اعیان‌الشیعة،۱۴۲۱ق،ج۶، ص۴۴۹ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻روایتی را مصقلة الطحان از امام صادق(ع) نقل کرده است که شنیدم حضرت فرمود: 🔹"چون حسین(ع)کشته شد،همسر کلابیه آن حضرت برایش سوگواری به پا کرد و خود گریست و زنان و خدمتگذاران او هم گریستند تا اشک چشمانش خشک شد و تمام گشت. 🔸آن هنگام یکی از کنیزانش را دید که می‌گرید و اشک چشمش جاری است،او را طلبید و گفت: چرا در میان ما تنها اشک تو جاری است؟! او گفت:من شربت سویق می‌آشامم. او هم دستور داد سویق تهیه کنند و از آن نوشیدند.بعد اظهار داشت می‌خواهم با این عمل برای گریستن بر حسین(ع)نیرو پیدا کنم". 📚کلینی،کافی،۱۳۶۳ش،ج۱،ص۴۶۶ س ع ع
زبانحال امام سجاد علیه السلام باخانم زینب (س) ‍ بوهمان آختاردیقون خاک شفادور عمه جان شیعه نی آغلارقویان کرب وبلادور عمه جان شکرلله باشه یتدی موسم هجران بوگون قسمت اولدی اربعین شاه مظلومان بوگون بوزیارت ایلدی هردردیمه درمان بوگون جام وصلت دردهجرانه دوادورعمه جان باده وصلیله ایله دردهجرانه دوا هرمریض عشقه واربوقانلی تربتده شفا اندیرون لیلانی بویرکربلادور کربلا هرطرفدن جلوه گرنورخدادورعمه جان چوخ مصیبت لربیزه بوچولده ویردی اهل شام بسکه غم چکدیم حیاتیمدن بولورسن دویموشام من بابامی اوزالیمله بورداقبره قویموشام یازموشام قبره ذبیحامن قفادور عمه جان بوحسین ابن علی محبوب داورقبریدور سینه سی اوزشیرخواره اوغلی اصغرقبریدور هاردادورگلسون آنام لیلابواکبرقبریدور آختاروربولسون یری پایین پادورعمه جان نچه مدت چکموشم حسرت وصاله صبح دشام یتموشم مقصودیمه بوفیضدن چوخ دلخوشام احتیاجیم واربوقبره دردمندم ناخوشام دردمنده تربتی خاک شفادورعمه جان ممکن اولسا عمه جان بوچولده منزل ایتمیاخ ایله ساخ منزل بوقبراوستن کناره گیتمیاخ گربابام آلسا خبر نولدی رقیه نه دیاخ حقی وارایتسه گلایه باوفادورعمه جان دردومحنت بیزلره دنیاده مهلت ویرمدی آل پیغمبرگل مقصودینی بیر درمدی نسگل اولدی بوگونی باجیم رقیه گلمدی شامده قالدی یری ویرانسرادور عمه بوهمان یردوراوشاقلار قورخودان آغلوردیلار ساربانلارالده قمچی سینمی داغلوردیلار بیزلری شام اهلی بورداقولقولا باغلوردیلار ایمدیده آثاری وارباخسان یارادور عمه جان اشقیاجور وجفاده بوردا حددن چیخدیلار منجنیق غمده اولادخلیلی سیخدیلار بوهمان یردورعموم عباسی آتدان یخدیلار قان ایچینده جلوه گرصاحب لوادورعمه جان شامدن گلدوق دوباره وادی پرمحنته یوزقویاق ناخوشلارین درمانی قانلی تربته ♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
شام 1️⃣ منظره ورود اسیران به شام و خبر سهل ساعدی اسیران آل محمد (ص) را در روز اول ماه صفر سال 61 ه.ق وارد شام کردند اکنون به چند حادثه جانسوز که در شام بر اسیران آل محمد (ص) گذشت در اینجا اشاره می شود: هنگامی که اسیران آل محمد (ص) به نزدیک دمشق رسیدند حضرت ام کلثوم علیه السلام به شمر که رئیس نگهبانان بود نزدیک شدو به او فرمود: مرا به تو نیازی است. شمر گفت : آن چیست؟ فرمود: نخست اینکه ما را که به این شهر می برید از دروازه ای وارد کنید که تماشاگر کمتر باشد دوم اینکه: به این مامورین بگو سرها را از میان کجاوه ها بیرون ببرند و از ما دور کنند تا تماشاگران به تماشای سر بپردازند واز تماشای ما دور گردند. ولی شمر از روی عنادی که داشت به عکس این تقاضا دستور داد سرها رادر میان کجاوه ها عبور دهند و از همان دروازه حلب (که جمعیت بیشتر در آن صف و آمد می کند) وارد سازند.(1) برای روشن شدن چگونگی ورود اهلبیت علیه السلام به دمشق کافی است که به خبر سهل بن سعد ساعدی انصاری (2) که در آن هنگام در مسیر خود به بیت المقدس به شام آمده بود توجه کنیم: سهل می گوید: به بیت المقدس می رفتم گذارم به دمشق افتاد دیدم مردم به جشن و سرور پرداخته اندو طبل و ساز می زنند و پایکوبی می کنند با خود گفتم: حتما امروز عید مردم شام است تا اینکه از چند نفر که با هم سخن می گفتند پرسیدم:آیا شما شامیان عید مخصوصی دارید که ما به آن اطلاع نداریم؟ گفتند: ای پیرمرد گویا بادیه نشین بیابانی هستی گفتم: من سهل هستم و رسول خدا محمد (ص) را دیده ام. گفتند: ای سهل! تعجب نمی کنی که اگر آسمان خون نبارد و زمین اهلش را در خود فرو نبرد؟ گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: این سر حسین علیه السلام و عترت محمد (ص) است که از عراق به ارمغان آورده اند. گفتم: واعجبا سر حسین علیه السلام را آورده اند؟! و مردم شام شادی می کنند؟ از کدام دروازه وارد کرده اند؟ آنها اشاره به دروازه ساعات (3)کردند: در این میان ناگاه پرچم هایی را پی در پی دیدم و سواری را دیدم پرچمی در دست دارد از بالای آن پیکانی بیرون آورد که سری بر آن بود که آن سر شبیه ترین انسان ها به پیامبر (ص) بود. پشت سر آن پرچمدار دیدم بانوانی بر پشت شتر بی روپوش سوار هستند نزدیک رفتم از نخستین زن پرسیدم تو کیستی؟ گفت: من سکینه دختر حسین علیه السلام هستم. گفتم: من سهل ساعدی هستم جد تو را دیده ام و حدیث او را شنیده ام اگر حاجتی داری برآورم. گفت: به حامل سر بگو آن را جلوتر ببرد تا مردم به تماشای آن بپردازند و به حرم پیامبر (ص) ننگرند. سهل می گوید: نزد آن نیزه دار رفتم و چهارصد دینار به او دادم و گفتم: سر را جلوتر ببر او پذیرفت و جلو رفت و سپس آن سر را نزد یزید بردند. من هم با آنها رفتم یزید را دیدم که بر تخت نشسته و تاجی که با در و یاقوت زینت داده شده بود بر سر دارد و در کنار او گروهی از سالخوردگان قریش نشسته بودند. حامل سر بر او وارد شد و گفت: اَوفِر رِکابِی فِضَّهً وَ ذَهَبا اَنَا قَتَلتُ السَّیِّدَ المُحَجَّبا قَتَلتُ خَیرَ النّاسِ اُمّاً وَ اَباً وَ خَیرَهُم اِذ یُنسَبُونَ نَسَباً تا رکاب مرا نقره و طلای فراوان بریز من آقای ارجمند و بزرگوار را کشتم من آن آقائی را که از جهت مادر و پدر و نسب بهترین انسانها است کشتم. یزید به او گفت: اگر می دانستی حسین علیه السلام بهترین انسان است چرا او را کشتی؟ او گفت : به طمع جایزه تو یزید ناراحت شد و دستور داد گردن او را زدند. آنگاه سر مبارک امام علیه السلام را در طبق زرین گذاشتند و یزید می گفت: کَیفَ رَاَیتَ یا حُسَینُ ای حسین قدرت مرا چگونه دیدی؟(4) ـــــــــ 1- لهوف ص 174-نفس المهموم ص 239 2- سهل بن سعد در هنگام رحلت پیامبر (ص) پانزده سال داشت او آخرین نفر از اصحاب است که در سن 96 سالگی در سال 77 ه.ق در مدینه وفات کرد (و به نقل مشهور آخرین نفر جابر بن عبدالله انصاری بوده است) 3- وجه نامگذاری این دروازه به دروازه ساعات یا از این نظر است که بر سر در آن ساعت مخصوص نصب شده بود (نفس المهموم ص 241) و یا اینکه وقتی که اسیران آل محمد (ص) را آنجا آوردند سه ساعت آنها را در آنجا نگه داشتند تا یزید اجازه ورود به آنها داد از این رو به دروازه ساعات (ساعتها) معروف گردید که قبلا به دروازه حلب معروف بود موضوع غم انگیز اینکه دشمنان اهلبیت علیه السلام را اول صبح به دروازه دمشق آوردند و نزدیک غروب آنها را به در خانه یزید رساندند در صورتی که از دروازه تا قصر یزید چندان مسافتی نبود در این مدت آنها را در کوچه و بازار در معرض تماشای مردم نگه داشتند. (تذکره الشهداء ص 410) 4- بحار ج 45 ص127-128 .♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
‍ ‍ اربعین حسینی زبانحال حضرت زینب س دور آنا مدینه دن، کربلایه سنده گَل اربعین عزاسینه، نینوایه سنده گَل زینبم بلالیم یاسلیم عزالیم اوغلیوین عزاسیدی بو عزایه سنده گَل ترک ایله بو گون آنا ،یثربین دیارینی گُلشن ایت حسینیوین ،قانلی شوره زارینی زینبین یتور باشا ،درد انتظارینی ویرماقا سسیمه سس ،کربلایه سنده گَل راه حقّی ای آنا ،سن دیمه ایتیرمیشم باغ عشق نخلینی ،حاصله یتیرمیشم اوغلیوین حرم لرین ،شامیدن گَتیرمیشم دور آنا بو وادی ،ابتلایه سنده گَل من آنا بو مدّتی ،چوخ بلایه دوزموشم بو سفرده هر غم و ،ابتلایه دوزموشم اِتمیوب بو غصّه دن ،بیر گلایه دوزموشم شرحینی ایشیتماقا ،نینوایه سنده گَل اوندا که اسیریدیم ،لشکر عناده من گورموشم فدالری ،قانلی بیر مناده من ایمدی زائرم نچه ،قبر با صفاده من سیر گُلشن ایتماقا ،بو منایه سنده گَل کربلا دیارینون ،گرچه غم هواسی وار اربعین عزاسینون ،اوزگه بیر صفاسی وار سن سویَن حسینیوین، مجلس عزاسی وار بو عزا یِتیشمه میش، انتهایه سنده گَل من گَلنده بو یره، حسرتیله دیده تر گوردوم اوغلووین آنا ،پاک تربتین اُپر جدّیمون صحابه سی، جابر حمیدفر یوخدی غیر، محفلِ، آشنایه سنده گَل روح بخش دور آنا ،کربلا زیارتی هر ئوپن بو تربتی، درک ایدر سعادتی زینبین حضوریوه، وار اگر لیاقتی لطف ایله بو مجلس، با صفایه سنده گَل من لباس ماتمی ،اَلّی ایلدی سویمارام خشک اولا گوزوم یاشی، جان ویرینجه قویمارام آغلاسام اُلونجه من ،بو حسینه دویمارام آغلاماق بهاریدی ،بو عزایه سنده گَل گل آنا بو دشتیده، بیرده سینه داغلیاق یانه یانه گوز یاشین ،گُل عُذاره باغلیاق گَل بالان حسینیوه ،بیر دویونجا آغلیاق منله باهم اوخشاسان ،غم فزایه سنده گَل گَل بلالی زینبین، باخ بیر آه و زارینه گَلمیشم حسینیوین، قانلی لاله زارینه دورت مین اوخلی کوینگین ، سالموشام مزارینه گورماقا بو کوینگی ،غم سرایه سنده گَل من کیمی بلاکشی ،کیمسه یوخ ویرن سراق سن گَزن آغاج لاری ،گَزمیشم بوداق بوداق گَل بو بزم ماتمه ،منله سس سسه ویراق قیرخیدور حسینیوین، آه و وایه سنده گَل من حسین یولوندا چوخ ،غم بو جانه آلموشام دل یاراسی گورموشم، حبس لرده قالموشام سن گورن دگُل قیزون، ایمدی چوخ قوجالموشام محنت زمانه دن ،ایت گلایه سنده گَل گرچه وار بو نوحه نون ،اختصاصی خوندله عدل جو ده دوز سالوب، بلکه بیر آلا صله خوشدی مطلعین یازام بیرده سوز آهیله دور آنا مدینه دن کربلایه سنده گَل