eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
52 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ورود کاروان اسرا به مدینه النبی 🔻بشير بن حذلم (جذلم) مى گويد: هنگامى كه به مدينه نزديك شديم، على بن الحسين(عليه السلام) دستور داد كه كاروانيان از شترها فرود آيند، خيمه ها را برپا كرده و در آن جاى گيرند. آن گاه فرمود: اى بشير! خدا پدرت را رحمت كند، او شاعر بود، آيا تو نيز مى توانى شعر بگويى؟ ▪️گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، من نيز شاعرم. ▪️فرمود: وارد مدينه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(عليه السلام) (و ورود ما را) به مردم برسان. 🔹بشير مى گويد: بر اسبم سوار و با شتاب وارد مدينه شدم. هنگامى كه به مسجد النبى(صلى الله عليه وآله) رسيدم صدايم را به گريه بلند كردم و آنگاه چنين سرودم: ▪️«يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَيْنُ فَأَدْمُعي مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناةِ يُدارُ» ▪️(اى مردم مدينه، ديگر مدينه جاى ماندن شما نيست، زيرا حسين [آقاى شما] كشته شد كه اشك من اين گونه سرازير است. پيكر او در كربلا به خاك و خون غلطيده و سر مقدسش بالاى نيزه، شهر به شهر گردانده شد). 🔸سپس گفت: اين على بن الحسين(عليه السلام) است كه با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند و من فرستاده او هستم تا ماجرا را به اطلاع شما برسانم. ✳️با اين سخن، حتّى زنان مدينه از خانه هايشان با موهاى پريشان بيرون ريختند و درحالى كه از شدّت مصيبت صورت هاى خود را مى خراشيدند و بر چهره هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گريه و زارى بلند كردند. (هيچ مرد و زنى را گريان تر از آن روز نديدم و بعد از وفات رسول خدا(صلى الله عليه وآله) روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت)؛ ▪️«... فَلَمْ أرَ باكِياً وَلا باكِيَةً أكْثَرَ مِنْ ذلِكَ الْيَوْمِ، وَلا يَوْماً أَمَرَّ عَلَى الْمُسْلِمينَ مِنْهُ بَعْدَ وَفاةِ رَسُولِ اللهِ». 🔹به من گفت: خدا تو را بيامرزد، تو كيستى؟ 🔸گفتم، من بشير بن حذلم هستم كه مولايم على بن الحسين(عليه السلام) مرا به سوى شما فرستاد و او هم اكنون با خاندان ابى عبدالله(عليه السلام) و زنانش در فلان مكان فرود آمده اند. 🔺بشير مى گويد: مردم مرا رها كردند و به سرعت به مكانى كه كاروان در آنجا بود، به راه افتادند و من نيز با مركبم به آنجا بازگشتم، ديدم سيل جمعيت راهها را بند آورده اند. من از مركب پياده شدم و خود را با زحمت به كنار خيمه ها رساندم. ديدم على بن الحسين(عليه السلام) هنوز داخل خيمه است، 😭آن گاه از خيمه بيرون آمد، در حالى كه پارچه اى در دست داشت كه با آن اشك هايش را پاك مى كرد. كسى چارپايه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى كه پيوسته اشك هايش جارى بود و نمى توانست جلوى گريه اش را بگيرد. 😭مردم كه اين صحنه ها را ديدند، صداى گريه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدينه نيز ناله و شيون برخاست؛ مردم از هر سو به نزد آن حضرت مى آمدند و او را تسليت مى گفتند و آن منطقه پر از شيون و غوغا شد. 🔺امام(عليه السلام) با دست به مردم اشاره كرد كه ساكت شوند و مردم نيز آرام گرفتند، سپس خطبه ای ايراد فرمودند. ع ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
✅ خطبه امام سجاد علیه السلام در مدینه 🔻حمد و سپاس مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان، بخشنده و مهربان، مالك روز جزا و آفريننده همه مخلوقات است. همان خدايى كه (از سويى شناخت حقيقت او) آن قدر از ما دور است كه گويا در آسمان هاى رفيع جاى گرفته و (از سوى ديگر با علم و احاطه اش) آن قدر به ما نزديك است كه گواه و شنواى سخنان در گوشى ما است. او را بر حوادث بزرگ، آسيب هاى روزگار، فجايع دردناك، رنج هاى سوزان، بلاهاى سنگين و مصيبت هاى بزرگ، خشونت بار، متراكم، شكننده و ويرانگر ستايش مى كنم. 🔹اى مردم! خداوندى ـ كه ستايش مخصوص اوست ـ ما را به مصيبت هاى بزرگ و خسارتى جبران ناپذير در اسلام آزموده است. (آرى) اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و خاندانش به شهادت رسيدند و زنان و كودكانش به اسارت در آمدند و سر مطهر آن حضرت را بالاى نيزه ها در شهرها به گردش در آوردند و اين مصيبتى است كه مانند ندارد! 😭اى مردم! بعد از شهادت او، كدام يك از مردانتان مى تواند شادى كند؟ 😭 يا كدام قلبى مى تواند براى او محزون نباشد؟ 😭 يا كدام چشمى مى تواند گريه نكند و اشك نريزد؟ 😭به يقين آسمان هاى هفت گانه با بناهاى محكمش، درياها با امواجش، آسمان ها با اركانش، زمين با همه نواحى و جوانبش، درختان با شاخسارهايش، ماهيان و درياهاى عميق، و فرشتگان مقرّب الهى و همه آسمانيان، بر شهادت او گريستند. 😭اى مردم! كدام قلب است كه در شهادت او لرزان نشود؟ 😭يا كدام جگرى مى توان يافت كه براى او نسوزد؟ 😭 يا كدام گوشى است كه اين حادثه بزرگ و جبران ناپذير را بشنود و آسيب نبيند؟ ✳️اى مردم! 😭ما طرد شده، 😭آواره، 😭رانده و دور از شهرها شديم؛ 😭گويا ما فرزندان اقوام غير مسلمانيم، بدون آنكه جرمى كرده و يا كار ناپسندى مرتكب شده و يا ضربه اى به اسلام زده باشيم. ✳️هرگز اين ماجرا (هاى دردناك) را درباره گذشتگانمان نشنيديم «اين تنها يك امر تازه و جديد است». 🔸به خدا سوگند! اگر پيامبر(صلى الله عليه وآله) به اين گروه سفارش مى كرد كه با ما مبارزه كنند، آن گونه كه درباره ما به آنها سفارش (به محبت) كرد، هرگز بيش از اين نمى توانستند جنايت كنند؛ «إنّالله وَإنّا إلَيه راجِعُون»، از اين مصيبتى كه بسيار بزرگ، غم انگيز، دردناك، انباشته، ناهنجار، ناگوار و سنگين است. 🔺در برابر مصائبى كه به ما رسيده از خدا پاداش مى طلبيم. به يقين خداوند شكست ناپذير و صاحب انتقام است). 🔻پس از اين خطبه، صوحان بن صعصعة بن صوحان (2) كه زمين گير بود ـ به خاطر آن بيمارى و (عدم همراهى با امام حسين(عليه السلام)) عذرخواهى كرد. امام سجاد(عليه السلام) نيز عذرش را پذيرفت و از او سپاسگزارى نمود و بر پدرش درود و رحمت فرستاد. (3) 📚منابع: (2). پدر صوحان جناب صعصعة بن صوحان از اصحاب جليل القدر و بلند مرتبه اميرمؤمنان على(عليه السلام)بود. امام صادق(عليه السلام) فرمود: آنها كه با اميرمؤمنان على(عليه السلام) بودند جز صعصعة بن صوحان و ياران صعصعه كسى نبود كه حقّ و منزلت على(عليه السلام) را به درستى بشناسد. مطابق نقل نجاشى او از راويان عهدنامه معروف على(عليه السلام) به مالك اشتر است (رجوع كنيد به: معجم رجال الحديث، ج 10، ص 112). ولى درباره فرزندش صوحان بن صعصعة، چيزى در كتب تراجم و رجال ـ جز همين مورد ـ يافت نشد. (3) . ملهوف( )، ص 226 ـ 230؛ ، ج 45، ص 147 ـ 149 و ، ص 374 ـ 375 ع ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
✅ورود کاروان اسرا به مدینه النبی ص 🔻امام سجاد(عليه السلام) به همراه زنان و كودكان وارد مدينه شدند. 🔹همان شهرى كه ماه رجب سال گذشته به هنگام خروج از آن، با پدر بزرگوارش امام حسين(عليه السلام) و عمويش اباالفضل العباس و برادرانش على اكبر و على اصغر و ديگر جوانان بنى هاشم همراه بود. و اينك بدون آن عزيزان، با جمعى از زنان و كودكان مصيبت ديده وارد شهر مى شود. 🔸شهرى كه مدفن رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و فاطمه زهرا(عليها السلام) است؛ شهرى كه خاطرات تلخ و شيرين فراوانى را به ياد دارد؛ شهرى كه از كوچه ها و خانه و در و ديوارش و از جاى جاى آن صداى عزيزانش را مى شنود. 🔻زينب كبرى(عليها السلام) خود را به مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله) رساند و در حالى كه دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى گويد:  ▪️«يا جَدّاه إِنّي ناعِيةٌ إِلَيْكَ أخِي الْحُسَيْنَ»؛ ▪️(اى جدّا! من خبر مرگ برادرم حسين را براى تو آورده ام). زينب پيوسته گريه مى كرد و اشك و آهش تمامى نداشت. 😭و هر بار كه به برادرزاده اش على بن الحسين(عليه السلام) مى نگريست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى شد. (4) 🔻سكينه نيز فرياد زد: (اى جدّا! از مصايبى كه بر ما گذشت به تو شكايت مى كنم. به خدا سوگند، من سنگ دل تر، جفا كارتر و خشن تر از يزيد نديدم و هيچ كافر و مشركى را بدتر از او سراغ ندارم! او با چوبدستى اش به دندان پدرم مى زد و مى گفت: 😭 ضربه ها چگونه است اى حسين!)؛  ▪️«...فَلَقَدْ كانَ يَقْرَعُ ثَغْرَ أَبي بِمِخْصَرَتِهِ وَ هُوَ يَقُولُ: كَيْفَ رَأَيْتَ الْضَّرْبَ يا حُسَيْنُ». (5)، (6) 📚منابع: (4). بحارالانوار، ج 45، ص 198. (5). مقتل الحسين مقرّم، ص 376. (6). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام‏، قم‏، 1388 ه. ش‏، ص 642. س س ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
✅روانه كردن يزيد پليد اهل بيت عليهماالسّلام را به مدينه(اربعین) 🔷چون مردم شام بر قتل حضرت سيدالشهداء ع و مظلوميّت اهل بيت او و ظلم يزيد مطلّع شدند و مصائب اهل بيت پيغمبر ص را بدانستند آثار كراهت و مصيبت از ديدار ايشان ظاهر گرديد. يزيد لعين اين معنى را تفرّس كرد پيوسته مى خواست كه ذمّت خود را از قتل حضرت حسين عليه السّلام برى دارد و اين كار را به گردن پسر مرجانه گذارد و نيز با اهل بيت بناى رفق و مدارا نهاد و در پى آن بود كه التيام جراحات ايشان را تدبير كند لاجرم روزى روى با حضرت سجّاد عليه السّلام كرد و گفت : حاجات خود را مكشوف دار كه سه حاجت شما بر آورده مى شود. 🔶حضرت فرمود: 🔻حاجت اوّل من آنكه سر سيّد و مولاى من و پدر من حسين عليه السّلام را به من دهى تا اورا زيارت كنم و از او توشه بردارم و وداع بازپسين گويم . 🔻دوّم آنكه حكم كنى تا هر چه از ما به غارت برده اند به ما ردّ كنند. 🔻سوّم آنكه اگر قصد قتل من دارى شخصى امين همراه اهل بيت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم كنى تا ايشان را به حرم جدّشان برساند. 🔷يزيد لعين گفت : امّا ديدار سر پدر هرگز از براى تو ميّسر نخواهد شد، و امّا كشتن ترا پس من عفو كردم و از تو گذشتم و زنان را جز تو كسى به مدينه نخواهد برد، و امّا آنچه از شما به غارت ربوده شده من از مال خود به اضعاف قيمت آن عوض مى دهم . ✳️حضرت فرمود: ما از مال تو بهره نخواسته ايم مال تو از براى تو باشد، ما اموال خويش را خواسته ايم از بهر آنكه بافته فاطمه دختر محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و مقنعه و گلوبند و پيراهن او در ميان آنها بوده . 🔹يزيد امر كرد تا آن اموال منهوبه را به دست آوردند و ردّ كردند، و دويست دينار هم به زياده از مال خود داد، حضرت آن زر را بگرفت و بر مردم فقراء و مساكين قسمت كرد. 🔸و علاّمه مجلسى و ديگران نقل كرده اند كه يزيد اهل بيت رسالت عليهماالسّلام را طلبيد و ايشان را ميان ماندن در شام با حرمت و كرامت و برگشتن به سوى مدينه با صحّت و سلامت مخيّر گردانيد، گفتند اوّل مى خواهيم ما را رخصت دهى كه به ماتم و تعزيه آن امام مظلوم قيام نمائيم ، گفت آنچه خواهيد بكنيد، خانه اى براى ايشان مقرّر كرد و ايشان جامه هاى سياه پوشيدند و هر كه در شام بود از قريش و بنى هاشم در ماتم و زارى و تعزيت و سوگوارى با ايشان موافقت كردند و تا هفت روز بر آن جناب ندبه و نوحه و زارى كردند و در روز هشتم ايشان را طلبيد نوازش و عذر خواهى نمود و تكليف ماندن شام كرد، چون قبول نكردند محملهاى مزيّن براى ايشان ترتيب داده و اموال براى خرج ايشان حاضر كرد و گفت اينها عوض آنچه به شما واقع شده . 🔶جناب امّ كلثوم عليهاالسّلام فرمود: اى يزيد! چه بسيار كم حيائى ، برادران و اهل بيت مرا كشته اى كه جميع دنيا برابر يك موى ايشان نمى شود و مى گوئى اينها عوض آنچه من كرده ام . 🔷پس نعمان بن بشير را كه از اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم بود طلب كرد و گفت تجهيز سفر كن و اسباب سفر از هر چه لازم است براى اين زنها مهيّا كن ، و از اهل شام مردى را كه به امانت و ديانت و صلاح و سداد موسوم باشد با جمعى از لشكر به جهت حفظ و حراست اهل بيت و ملازمت خدمت ايشان برگمار و ايشان را به جانب مدينه حركت ده . 🔶پس به روايت شيخ مفيد رحمه اللّه يزيد حضرت سيّد سجّاد عليه السّلام را طلبيد در مجلس خلوتى و گفت : خداوند لعنت كند پسر مرجانه را، به خدا قسم ! اگر من در نزد پدرت حاضر بودم آنچه از من طلب مى نمود عطا مى كردم و به هر چه ممكن بود مرگ را از او دفع مى دادم و نمى گذاشتم كه كشته شود لكن قضاى خدا بايد جارى شود، اكنون از براى برآوردن حاجت تو حاضرم به هر چه خواهى از مدينه براى من بنويس تا حاجت تورا برآورم ، پس امر كرد كه آن حضرت را جامه دادند و اهل بيت را كِسوة پوشانيدند و با نعمان بن بشير، رسولى روانه كرد و وصيّت كرد كه شب ايشان را كوچ دهند، در همه جا اهل بيت عليهماالسّلام از پيش روى روان باشند و لشكر در عقب باشند به اندازه اى كه اهل بيت از نظر نيفتند و در منازل از ايشان دور شوند و در اطراف ايشان متفرّق شوند به منزله نگاهبانان و اگر در بين راه يكى از ايشان را وضوئى يا حاجتى باشد براى رفع حاجت پياده شود همگان باز ايستند تا حاجت خود را بپردازد و بر نشيند و چنان كار كنند كه خدمتكاران و حارسان كنند تا هنگامى كه وارد مدينه شوند، پس آن مرد به وصيّت يزيد عمل نمود و اهل بيت عصمت عليهماالسّلام را به آرامى و مدارا كوچ مى داد و از هر جهت مراعات ايشان مى نمود تا به مدينه رسانيد. 🔷و قرمانى در ( اخبار الدُّول ) نقل كرده كه نعمان بن بشير با سى نفر، اهل بيت را حركت دادند به همان طريق كه يزيد دستور داده بود تا به مدينه رسيدند. پس فاطمه بنت امير المؤ منين عليه السّلام به خواهرش جناب زينب عليهاالسّلام گفت كه اين مرد به ما احسان كرد آيا ميل داريد كه ما در⏬⏬ادامه⏬
عوض احسان او چيزى به او بدهيم؟ 🔷جناب زينب س فرمود كه ما چيزى نداريم به او عطا كنيم جز حُلّى خود، پس بيرون كردند دست بند و دوبازو بندى كه با ايشان بود و براى نعمان فرستادند و عذر خواهى از كمى آن نمودند. او ردّ كرد جميع را و گفت : 🔶اگر اين كار را من براى دنيا كرده بودم همين ها مرا كافى بود و بدان خشنود بودم ، ولكن واللّه من احسان نكردم به شما مگر براى خدا و قرابت شما با حضرت رسول ص. 🔵سيّد بن طاوس رحمه اللّه نقل فرموده : زمانى كه عيالات حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام از شام به مدينه مراجعت مى كردند به عراق رسيدند به (دليل راه ) فرمودند كه ما را از كربلا ببر، پس ايشان را از راه كربلا سير دادند، چون به سر تربت پاك حضرت سيد الشهداء(ع) رسيدند جابر بن عبداللّه را با جماعتى از طايفه بنى هاشم و مردانى از آل پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را يافتند كه به زيارت آن حضرت آمده بودند، پس در يك وقتى به آنجا رسيدند كه يكديگر را ملاقات نمودند و بناى نوحه و زارى و لطمه و تعزيه دارى را گذاشتند و زنان قبائل عرب كه در آن اطراف بودند جمع شدند و چند روز اقامه ماتم و عزادارى نمودند. 🔴مؤلف گويد: مكشوف باد كه ثِقات محدّثين و مورّخين متّفق اند بلكه خود سيّد جليل على بن طاوس نيز روايت كرده كه بعد از شهادت حضرت امام حسين عليه السّلام عمر سعد نخست سرهاى شهدا را به نزد ابن زياد روانه كرد و از پس آن روز ديگر اهل بيت را به جانب كوفه بُرد و ابن زياد بعد از شناعت و شماتت با اهل بيت عليهماالسّلام ايشان را محبوس داشت و نامه به يزيد بن معاويه فرستاد كه در باب اهل بيت و سرها چه عمل نمايد. يزيد جواب نوشت كه به جانب شام روان بايد داشت . لاجرم ابن زياد تهيّه سفر ايشان نموده و ايشان را به جانب شام فرستاد. و آنچه از قضاياى عديده و حكايات متفرّقه سير ايشان به جانب شام از كتب معتبره نقل شده چنان مى نمايد كه ايشان را از راه سلطانى و قُرى و شهرهاى معموره عبور دادند كه قريب چهل منزل مى شود، و اگر قطع نظر كنيم از ذكر منازل ايشان و گوئيم از بريّه و غربى فرات سير ايشان بوده ، آن هم قريب به بيست روز مى شود. چه مابين كوفه و شام به خط مستقيم يك صد و هفتاد و پنج فرسخ گفته شده و در شام هم قريب به يك ماه توقّف كرده اند ⚫️چنانكه سيّد در (اقبال ) فرموده روايت شده كه اهل بيت يك ماه در شام اقامت كردند در موضعى كه ايشان را از سرما وگرما نگاه نمى داشت ، پس با ملاحظه اين مطالب ، خيلى مستبعد است كه اهل بيت بعد از اين همه قضايا از شام برگردند و روز بيستم شهر صفر كه روز اربعين و روز ورود جابر به كربلا بوده به كربلا وارد شوند و خود سيّد اجلّ اين مطلب را در (اقبال ) مستبعد شمرده ، بعلاوه آنكه احدى از اجلاء فن حديث و معتمدين اهل سِيَر و تواريخ در مقاتل و غيره اشاره به اين مطلب نكرده اند با آنكه ديگر ذكر آن از جهاتى شايسته بود بلكه از سياق كلام ايشان انكار آن معلوم مى شود؛ ⚪️چنانكه از عبارت شيخ مفيد در باب حركت اهل بيت عليهماالسّلام به سمت مدينه دريافتى و قريب اين عبارت را ابن اثير و طبرى و قرمانى و ديگران ذكر كرده اند و در هيچ كدام ذكرى از سفر عراق نيست بلكه شيخ مفيد و شيخ طوسى و كفعمى گفته اند كه در روز بيستم صفر، حَرم حضرت ابى عبداللّه الحسين عليه السّلام رجوع كردند از شام به مدينه و در همان روز جابر بن عبداللّه به جهت زيارت امام حسين عليه السّلام به كربلا آمد و اوّل كسى است كه امام حسين عليه السّلام را زيارت كرد. 🔵و شيخ ما علاّمه نورى - طاب ثراه - در كتاب (لؤ لؤ و مرجان ) كلام را در ردّ اين نقل بسط تمام داده و از نقل سيّد بن طاوس آن را در كتاب خود عذرى بيان نموده ولكن اين مقام را گنجايش بسط نيست. 🔻و بعضى احتمال داده اند كه اهل بيت عليهماالسّلام در حين رفتن از كوفه به شام ، به كربلا آمده اند و اين احتمال به جهاتى بعيد است . وهم احتمال داده شده كه بعد از مراجعت از شام به كربلا آمده اند لكن در غير روز اربعين بوده ، چه سيّد و شيخ ابن نما كه نقل كرده اند ورود ايشان را به كربلا به روز اربعين مقيّد نساخته اند واين احتمال نيز ضعيف است به سبب آنكه ديگران مانند صاحب (روضة الشهداء) و (حبيب السّير) و غيره كه نقل كرده اند مقيّد به روز اربعين ساخته اند، و از عبارت سيّد نيز ظاهر است كه با جابر در يك روز و يك وقت وارد شدند؛ چنانكه فرمود: 🔵فَوافَوا في وَقْتٍ واحدٍ و مسلّم است كه ورود جابر به كربلا در روز اربعين بوده و بعلاوه آنچه ذكر شد تفصيل ورود جابر به كربلا در كتاب (مصباح الزائر) سيّد بن طاوس و (بشارة المصطفى ) كه هر دو از كتب معتبره است موجود است و ابدا ذكرى از ورود اهل بيت در آن هنگام نشده با آنكه به حسب مقام بايد ذكر شود و شايسته باشد كه ما روايت ورود جابر را كه مشتمل است بر فوائد كثيره در اينجا ذكر نمائيم .⏬⏬ادامه⏬
مشابهت تامّه كه ما بين سيدالشهداء عليه السّلام و يحيى بن زكريا عليه السّلام واقع است ، چنانچه تصريح به آن فرموده حضرت صادق عليه السّلام در خبرى كه فرموده : 🔷زيارت كنيد حضرت حسين عليه السّلام را و جفا نكنيد او را كه او سيّد شهداء و سيّد جوانان اهل بهشت و شبيه يحيى بن زكريا است . و جُمله اى از اهل حديث روايت كرده اند از سيّد سجّاد عليه السّلام كه فرمود: 🔶بيرون شديم با پدرم حسين عليه السّلام پس فرود نيامد در منزلى و كوچ نكرد از آنجا مگر آنكه ياد نمود يحيى بن زكريا را. و روزى فرمود كه از پستى اين جهان بود كه سر يحيى را هديه فرستادند براى زن زناكارى از بنى اسرائيل و بعيد نيست كه تكرار ذكر امام حسين عليه السّلام ، يحيى ع را اشاره به همين معنى بوده باشد؛ امّا وجه شباهت كه ما بين اين دو مظلوم بوده پس بسيار است و ما به ذكر هشت وجه اكتفا مى كنيم : 🔻اوّل - آنكه همنامى براى اين هر دو معصوم پيش از تسميه آنها نبوده ، چنانچه در روايات عديده وارد است كه نام يحيى و حضرت حسين عليهماالسّلام را كسى پيش از اين دو مظلوم نداشته ؛ 🔻دوّم - آنكه مدّت حمل هر دو شش ماه بوده ، چنانچه در جمله اى از روايات وارد است ؛ 🔻سوّم - آنكه قبل از ولادت هر دو، اخبار و وحى آسمانى به ولادت و شرح مجارى احوال هر دو آمد چنانچه مشروحا در باب ولادت حضرت الشهداء عليه السّلام و درتفسير آيه : (وَحَمَلَتْهُ اُمُّهُ كُرْهاوَ وَضعَتْهُ كُرها) محدّثين ومفسّرين نقل كرده اند. 🔻چهارم - گريستن آسمان بر هردوكه در روايت فريقين در تفسير آيه كريمه فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الاَْرْضُ وارد است . و قطب راوندى روايت كرده بَكَتِ السَّماءُ عَلَيهما اَرْبَعينَ صَباحا الخ . 🔻پنجم - آنكه قاتل هر دو ولد زنا بوده و در اين باب چندين روايت وارد شده بلكه از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه انبياء را نكشد مگر اولاد زنا. 🔻ششم - آنكه سر هر دو را در طشت طلا نهادند و براى زنا كاران و زنا زادگان هديه بردند چنانچه در جمله اى از روايات هست لكن تفاوتى كه هست سر يحيى عليه السّلام را در طشت بريدند كه خون او به زمين نرسد تا سبب غضب الهى نشود لكن كفّار كوفه و اتباع بنى اميّه - لعنهم اللّه - اين رعايت را از حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام نكردند. وَلَنِعمَ ما قيلَ: شعر : حيف است خون حلق تو ريزد به روى خاك يحياى من اجازه كه طشتى بياورم هفتم - تكلّم سر يحيى عليه السّلام چنانچه در (تفسير قمّى ) است ، و تكلّم سر مطهّر جناب سيدالشهداء عليه السّلام چنانچه در مقام خود گذشت . 🔻هشتم - انتقام الهى براى يحيى و امام حسين عليهماالسّلام به كشته شدن هفتاد هزار تن چنانچه در خبر (مناقب ) است. و از تطبيق حال حضرت سيّد الشهداء با حضرت يحيى عليهماالسّلام معلوم مى شود سرّ احاديث وارده كه آنچه در اُمَم سابقه واقع شده در اين امّت واقع شود. حَذْو النّعل بالنّعل والقذّة بالقذّة واللّه العالم . و امّا وصيّت جابر به عطيّه كه دوست دار دوست آل محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم را الخ ، شبيه به همين را نوشته حضرت امام رضا عليه السّلام براى جمّال خويش به اين عبارت : كُنْ مُحِبّا لاَِّلِ مُحَمَّدٍ عليهماالسّلام وَ اِنْ كُنْتَ فاسِقا وَ مُحِبّا لِمُحِبِّهِمْ وَ اِنْ كانُوا فاسِقينِ.(484) قطب راوندى در (دعوات ) فرموده كه اين مكتوب شريف الا ن نزد بعضى از اهل (كرمند) كه قريه ايست از ناحيه ما به اصفهان موجود است و واقعه اش آن است كه مردى از اهل آن قريه جمّال مولاى ما ابوالحسن عليه السّلام بوده و در زمان توجّه آن سلطان ايمان به سمت خراسان ، چون خواسته از خدمت آن حضرت مرخّص شود عرض كرده يابن رسول اللّه مرا مشرّف فرما به چيزى از خطّ مباركت كه تبرّك جويم به آن و آن مرد از عامّه بوده پس حضرت اين مكتوب را به او عنايت فرموده. 📚منبع: کتاب شریف منتهی الآمال شیخ عباس قمی ره ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
▪️زمزمه شهادت رسول اکرم و امام حسین مجتبی و امام رضا علیهم السلام 🎙سبک: همه جا بروم به بهانه تو گشته صاحب عزا دخت خیرالبشر در فراق پدر در غم دو پسر ابتاه ابتاه ابتاه گوید یا حسن یا حسن یا رضا گوید یا حسن مولا یا حسن مولا... رحلت حضرت خاتم الانبیاست اول غربت سیدالاوصیاست آسمان گشته خیمه ی ماتم خواجه ی عالم رفته از عالم یا رسول الله یا رسول الله... از نهاد علی خیزد این زمزمه غربت آورده رو بر من و فاطمه من که فتح بدر و احد کردم باید اکنون خانه نشین گردم یا رسول الله یا رسول الله... شیعیان طشت خون را نظاره کنید گریه بر جگر پاره پاره کنید به خدا این بر همه معلوم است که حسن بیش از همه مظلوم است یا حسن مولا یا حسن مولا... خیزد از طشت خون ناله ی وا حسن یا حسن یا حسن یا حسن یا حسن همه ی عالم بر تو می گرید چشم قاتل هم بر تو می گرید یا حسن مولا یا حسن مولا... ای خراسان بسوز در عزای رضا گریه کن گریه کن در عزای رضا که رضا جان داده غریبانه مثل زهرا در گوشه ی خانه یا رضا مولا یا رضا مولا... ✍حاج غلامرضا سازگار ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
akhare-mahe-safare-zemzemeh-vahed.mp3
992.9K
▪️نوحه شهادت رسول اکرم و امام حسین مجتبی علیهما السلام آخرِ ماهِ صَفره نوحه خونن فرشته ها هم بر رسول خاتم و هم بر امام مجتبی آه... گردیده توام بر آلِ حیدر داغ پیمبر با سبط اکبر یا مصطفی و یا حسن نوای آسمونه به یاد بابا و پسر فاطمه روضه خونه وای... از دل زهرا... شده به دست فتنه ها خاموش چراغِ مدینه دلِ تموم عاشقا گرفته داغِ مدینه آه... آتیشِ قلبه اهل ولایت سوز نبوّت آهِ امامت آی مدینه آی مدینه بگو پیمبرت کو کریم آل فاطمه آن سبط اکبرت کو وای... از دل زهرا... عزای ختم الانبیا ماتم عظمای همه است مَطلَع شعرِ غربت و غمِ علی و فاطمه است آه ... عدّه ای کافر سوره ی کوثر آتیش و هیزم روضه ی مادر صد آفرین و مَرحَبا به مردمِ مدینه گل ، پرپر و هم غنچه شد پرپر به دست کینه وای... از دل حیدر امام حَسَن به نوکرا میگه با اشک لاله گون تو مجلس عزای من روضه ی مادر و بخون آه ... قاتلِ من نَه زهر جفا بود صدای سیلی تو کوچه ها بود گلِ بهار عمرم و خزون کینه پَژمُرد یه وقت دیدم که مادرم تو کوچه ها زمین خورد آه... مظلومه مادر ✍امیر عباسی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
280.3K
کربلایی هادی صالحی نوحه بازگشت کاروان به مدینه ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت گلم از من جدا مانده دلم در نینوا مانده وجودم مبتلا مانده حسینم کربلا مانده حسین جانم(۲) حسین ای جان جانانم(۲) چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم به فرزندت جفا گشته لبِ تشنه فدا گشته اسیر کینه ها گشته جدا سر از قفا گشته حسین جانم(۲) حسین ای جان جانانم(۲) چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن تمامی یه طرف مادر امان بزم و طشت زر امان از خواهری مضطر لب و چوب و شراب و سر حسین جانم(۲) حسین ای جان جانانم(۲) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
270.5K
بازگشت کاروان اسرای اهل بیت به مدینه زبانحال زینب(س) درقبرستان بقیع بامادر» سبک ؛ من مانده ام تنهای... من آمدم از دشت غمها من آمدم بی یاروتنها- بی برادر من آمدم بی نورعینت در کربلامانده حسینت - جانِ مادر من مانده ام تنهای تنها از جفای فرقۀ رذل در غربت شهر مدینه بی حسینم بی ابوالفضل (2) روزی که رفتم از مدینه عباس علمدارحرم شد-جانِ مادر اکبر مرا منزل به منزل تا کربلا یار و خدم شد-جانِ مادر حالا منم تنهای تنها در شب تار مدینه آری؛ دراین آشفته دریا همدمم امّ البنینه (2) غوغای دشت نینوا را دیدم خودم با چشم زارم -جانِ مادر سرها به روی نیزه هارفت زآن دم همیشه داغدارم - جانِ مادر زد حرمله تیرسه پررا بر گلوی شیرخواره از آسمانِ عشق زینب گشته خاموش آن ستاره (2) بس گفته ها دارم برایت ازآن مناجات حزینِ - نورعینت از خنجر شمر لعین و از حنجرِ غلطانِ درخونِ حسینت از آن که زیر سُّمِ اسبان شد لگد آن ، جسم عورش ازآن سری که بسترش شد منزل خولی تنورش (2) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
n11-12-13 qesmat1-modiriat zaman.ogg
934.4K
✅ از سری نکات ۲۱ نکته کلیدی که مادحین موفق و معروف رعایت می‌کنند.👆 ✨دقت در وقت جلسه✨ ✨تناسب موضوع و بار زمانی✨ ✨تکنیک برای طولانی کردن جلسه در هنگام اجبار✨ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
Bavar qalat.ogg
1.91M
🚫 باورهای غلط در 🚫 غلط بودن این باورها تجربه شخصی و متقن حقیر در بیش از 20 سالی است که تدریس میکنم و برای تک تک آنها دلیل و مصداق دارم. 📛 امیدوارم این باورها، رشد شما را متوقف نکند! 💥باور غلط اول: بدون صدای زیبا، نمیتوان مداح خوبی شد! 💥2. باید از داخل دهان، یا سر یا شکم یا جای مشخصی بخوانم! 💥3. بدون استاد نمیتوان مداح خوبی شد. 💥4. حتما باید دستگاه آوازی بلد باشم!! 💥5. حتما باید از کسی تقلید کنم! 💥6. مداحان معروف، بسیار خوب و حرفه‌ای میخوانند! 💥7. مداحان معروف و روحانی‌ها تمام روضه‌هایشان راست است!! 💥8. با صدای تو دماغی نمیتوان از بهترین مداحان کشور شد! 💥9. خجالت و استرس را نمیتوان کنترل کرد!!! 💥10. اگر صدای گریه جمعیت بلند شد، مجلس عالی می‌شود! ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
seda_sazi (09).mp3
1.95M
آموزش ✳️ راه‌های ایجاد استقامت در صدا پیشگیری از خستگی و گرفتگی صدا و... با مثال و تمرین. (علاوه بر ورزش‌های هوازی، تغذیه مناسب، استراحت کافی و... راه‌های دیگری است که در این فایل صوتی به آنها اشاره می‌شود.) ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
Ali Malaekeh - Ey Safaye Ghalbe Zaram.mp3
4.74M
|⇦•ای صفای قلب زارم..‌ و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج علی ملائکه •✾• ●━━━━━ نور باشد سایه‌ای در پای دیوار شما کور بینا می‌شود با یاد دیدار شما با کلاف جان به بازار محبت بسته صف صد هزاران یوسف مصری خریدار شما از چه بنشستید با ما خاکیان تیره روز ای چراغ عرشیان، خورشید رخسار شما امام رضا ... سر خط آزادی خلق است در دست کسی کز دو عالم پا کشیده و شدخریدار شما نی عجب گر با همه خواری عزیزم کرده ای از ازل بوده است ذره پروری کار شما  ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم تا قیامتهای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت، غلام و نوکرت مران از در مرا، به زهرا مادرت رضا جانم رضا ... رضا جانم رضا رضا جانم رضا ... رضا جانم رضا ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🔹یک اربعین اندوه و هجران...🔹 سحر چون پیک غم از در درآید شرار از سینه، آه از دل برآید درای کاروانی از وطن دور به گوش جان ز دیوار و در آید گمانم کاروان اهل‌بیت است که سوی کعبهٔ دل با سر آید گلاب از چشم هر آلاله، جاری‌ست که عطر عترت پیغمبر آید پس از یک اربعین اندوه و هجران به دیدار برادر، خواهر آید همان خواهر که غوغا کرده در شام همان ریحانهٔ پیغمبر آید همان خواهر که با سِحر بیانش به هر جا آفریده محشر آید همان خواهر که کس نشناسد او را به باغ لاله‌های پرپر آید... اگر از کربلا، غمگین سفر کرد کنون از گَرد ره، غمگین‌تر آید نوای «وای وای» از جان زهرا صدای «های های» حیدر آید از این دیدار طاقت‌سوز ما را همه خون دل از چشم تر آید غم‌آهنگی به استقبال یک فوج کبوترهای بی‌بال و پر آید بیا با این کبوترها بخوانیم سرودی را که شام غم سرآید: «گمانم کربلا شد عمه! نزدیک که بوی مُشک ناب و عنبر آید به گوشم عمه! از گهوارهٔ گور در این صحرا، صدای اصغر آید مهار ناقه را یک دم نگه‌دار که استقبال لیلا، اکبر آید ولی ای عمه! دارم التماسی قبول خاطر زارت گر آید، در این صحرا مکن منزل که ترسم دوباره شمر دون با خنجر آید» 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
علیهاالسلام 🔹زیارت🔹 ز نینوای تو رفتم چو نی، نوا کردم چنان که بادیه‌ها را چو نینوا کردم به هر کجا که نشستم گریستم ز غمت به هر طرف که دویدم تو را صدا کردم ز خارهای مغیلان بپرس کز داغت چقدر اشک فشاندم، چه ناله‌ها کردم طواف پیکر بی‌سر به زیر خنجرها زیارت سرِ بی‌تن به نیزه‌ها کردم نتیجه دادن خونت به عهدهٔ من بود که صبر کردم و بر عهد خود وفا کردم تو خواستی به نماز شبت دعا گویم تو را به جان تو در هر نفس دعا کردم به نیزه، خواندنِ قرآنِ تو رُبود دلم اگرچه سوختم از غم ولی صفا کردم به دست بسته بسی تازیانه خوردم تا طناب ظلم ز دست سکینه وا کردم... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
علیهاالسلام 🔹از آن ساعت...🔹 از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم تو بر نی بودی و دیدی چه‌ها دیدم، چه‌ها کردم گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمی‌بردم ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم به یادم مانده آن روزی که می‌جستم تو را اما تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزه‌ها کردم تو را ای آشنایِ دل اگر نشناختم آن روز مرا اکنون تو نشناسی، وفا بین تا کجا کردم تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم اما برای حفظ اطفالت، تو را آخر رها کردم به‌سان شمع، آبم کرد بانگ آب‌آب تو اگرچه تشنه بودم چشمه‌های چشم وا کردم میان خیمه‌های سوخته همچون دلم آن شب نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم.. ولی هرگز ندادم عجز را ره در حریم دل سخنرانی میان دشمنان چون مرتضی کردم 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🔹اشک شوق🔹 بگو چه بود اگر خواب یا خیال نبود؟! که روح سرکش من در زمان حال نبود مگو که هیچ به دریا نمی‌شود پیوست اگر که رود نبود و اگر زلال نبود تمام قاعده‌ها را شکست در هم عشق! بزرگ و کوچکی آنجا به سن و سال نبود در آن شلوغی اگر گم شدن بلد بودی خیال یافتن خویشتن محال نبود.. قسم به آبلۀ پا و اشک شوقِ سلام که رنج راه، کم از لذت وصال نبود در آن مسیر دلم بس که یاد زینب کرد به چشم هر چه می‌آمد به جز جمال نبود زمین چه داشت اگر این طریق و جاده نبود؟ زمان چه داشت اگر این زمانِ سال نبود؟ کسی نگفت چرا پاسخ سؤالم را چه بود آن سفر آیا؟ اگر خیال نبود نشد که شرح دهم حال بی‌مثالم را که این دو خط غزل من، زبان حال نبود 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
بسم الله الرحمن الرحیم کربلا هر جای کربلا دارد نشان تربت اعلای کربلا ما را که خواهشی در سینه نیست غیر تمنّای کربلا کور است در جهان چشمی که نیست محو تماشای کربلا خاکی بهشتی است این است رمز و راز معمای کربلا در راه اربعین پی برده‌ام به معجزه‌ی چای کربلا با وعده‌ی ظهور سبز است راه روشن فردای کربلا گریان که می‌شویم در چشم ماست صحنه‌ی زیبای کربلا گریه به سود ماست. یک قطره اشک ضامن یوم‌الورود ماست پای غم توایم این‌غم‌همان‌غم‌است که بودونبود ماست این غم که از ازل در جان ما و باور ما و وجود ماست با این همه، خوشیم از ریشه‌ی محبت تو تاروپود ماست ما اهل سجده‌ایم تا خاک کربلای تو مهر سجود ماست ذکر حسین شد ذکری‌که لحظه‌ی غم‌وشادی سرود ماست در این مسیر سخت دریای کربلای تو پایان رود ماست جز غم عزیز نیست پای غم تو شادی عالم عزیز نیست ما اهل گریه‌ایم گریه‌کن تو پیش خدا کم عزیز نیست در چشم‌های ما کوثر که‌هست چشمه‌ی‌زمزم عزیز نیست جان‌ها فدای تو در امتحان‌ِعشق تو جان‌هم عزیز نیست باتو خوش‌است عمر اما بدون لطف تو یک‌دم عزیز نیست کل کتاب‌ها اندازه‌ی لهوف و مقرّم عزیز نیست چون ماه‌عشق‌ توست ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست... آرامشم حسین ناز تورا به جان‌ودلم می‌کشم حسین تنها نه صبح من خیس‌است هرشب ازغم‌تو بالشم حسین ابرم که بوده است نام تو بهترین سبب بارشم حسین طوفان شده‌ست و من در زیر پرچم تو در آسایشم حسین با تو بهشتی‌ام بی‌تو اگرچه لایق فرسایشم حسین علمم خدایی است وقتی که می‌شود همه‌ی دانشم حسین رزق مرا بده غیر از زیارت است مگر خواهشم حسین؟ تنها نه غم گریست نام حسین را که نوشتم قلم گریست اشکی نداشت چشم آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است آن چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست در بین روضه‌ها خوشبخت آن‌کسی که به‌یاد حرم گریست در راه کربلا گوشه به گوشه زائر تو هر قدم گریست شافی محشر است چشمان ما برای تو با این رقم گریست حسرت زیاد خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
❣﷽❣ 🔘 🔘 🔘 🔅بر نام حسین و کربلایش صلوات 🔅بر نام اباالفضل و وفایش صلوات 🔅بر اهل حرم به حق زهرای بتول 🔅بر جمله ی یاوران مهدی صلوات (دعای فرج) السلام علیک یا مظلوم …  یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین ⚡خسته و بی نور عین برگشته ام ⚡سوزم و با شورو‌شین برگشته ام (نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه) ⚡ای پیمبر از شما شرمنده ام 2 ⚡در مدینه بی حسین برگشته ام ⚡زینب اینک آمده یا فاطمه ⚡نور عینت آمده یا فاطمه ⚡دختر خونین دلو غم دیده ات ⚡بی حسین ات آمده یا فاطمه (ایام ایام برگشت برگشت کاروان به مدینه است) ⬅️کاروان نزدیک مدینه که رسیدند خیمه ها رو بپا کردند امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون (بشیر اومد مدینه…) همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر (همه اومدن ببینند چه خبره بشیر چه خبری آورده) آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی صدا زد خانم جان سرت سلامت عبدالله تو کشتن (بشیر از حسین چه خبر داری …) بی بی جان جعفرت روکشتن عثمان ت رو‌کشتند… (بشیر میگم از حسینم چه خبر …) صدا زد ▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین ▪️آمدم از کربلای پر بلا ام‌البنین ▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس ▪️شد زمین کربلا ماتم سرا ام‌البنین ⏺بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن اونایی که مارو با محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس هم فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش)) بی بی جان ▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین ▪️شد دو‌دست از جسم عباست جدا ام البنین ⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن… (صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد) صدا زد بی بی عباست رو همینجوری نکشتند اول دست راستشو از بدن جدا کردند … اشک بی بی سرازیر شد…خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند… (شدت گریه خانم ام‌البنین بیشتر شد) یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت صدا زد بی بی عمود آهن به فرق عباست زدن ▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست ▪️خورد بر چشمش ز  کین تیر جفا ام البنین ▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا ▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین بگو ببینم از حسینم چه خبر بی بی جان ▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین ▪️شد به ده ضربت جدا  سر از قفا ام البنین ▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید ▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین ▪️تیر بر حلق علی اصغر زدند از بهر آب ▪️شه دلش خون شد از تیر جفا ام البنین صدا ناله خانم ام البنین بلند شد گفتن خانم خدا صبرت بده (داغ سنگینه داغ اولاد دیده) صدا زد گریه ام برا عباسم نیست … گریه ام  برا حسینه …عباس من مادر داره… گریم  برا اون آقاییه که مادر نداره ای وای ای وای ▪️قاسمش پامال اسبان گشت دشت ماریه ▪️نجمه از بهر پسر غرق عزا ام البنین ▪️کودکان بی پدر آورده ام سوی وطن ▪️بین که زینب به غمها مبتلاست ام البنین 🏴صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره ⬅️ محفل عزا بپا کردند کاروان وارد مدینه شد بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر (میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد) صدا  یا جدا یا رسول الله برات خبر آوردم خبر شهادت حسینتو آوردم نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا … ⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر…مادر هر کی سفر بره سوغات میاره مادر… مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد  صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم … ای مادر مادر مادر صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله 🔅دلی دارم که دلدارم حسین است 🔅تمام یار غمخوارم حسین است 🔅به وقت حشر گویم من به فریاد 🔅همه هست و مددکارم حسین است (شاعر. علی اصغر بابا) ⚫️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین … ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
4_5988008288430591338.mp3
847.4K
❣﷽❣ 🔳 🔳 می گذرد کاروان 🔳 کاروان به مدینه ام البنین افغان کند/روسوی قبرستان کند آمدبشیرازکربلا/بنموده اعلام عزا 🔳شد بی پسرام البنین-خونین جگرام البنین یااهل یثرب السلام/برماحسین داردپیام عباس،حسین برادرش/شهیدراه داورش 🔳شدبی پسرام البنین-خونین جگرام البنین گشته خزان گلزاراو/آه ازدل افکاراو مادربسی زحمت کشید/تابه چهارفرزندرسید زنهاپی غمخواری اش/آیندوبردلداری اش 🔳شدبی پسرام البنین-خونین جگرام البنین گویندای بانوی دین/کن صبریاام البنین ازدل کشیدآهی حزین/دیگرندارم نورعین رفته عزیزانم زبین/جانهابقربان حسین 🔳شدبی پسرام البنین-خونین جگرام البنین
4_5951703148920834300.mp3
617.3K
❣﷽❣ 🥀 ◾️ 🥀 👌👌 ای مدینه ازسفر بر گشته ام من چون بگویم بی برادر گشته ام ای مدینه ناله دارم داغ هجده لاله دارم ای مدینه ای مدینه 2 🥀آه و صد آه و واویلا مانده داغ یاس و لاله روی دوشم یک نیستان ناله دارم روی دوشم ای مدینه ناله دارم داغ هجده لاله دارم ای مدینه ای مدینه 2 🥀آه و صد آه و واویلا دیده ام من باغ در آتش کشیده قتله گاه و خنجر و حلق بریده ای مدینه ناله دارم داغ هجده لاله دارم ای مدینه ای مدینه2 🥀آه و صد آه و واویلا پیش چشمم هستی ام را سر بریدند پیکر پاکش به خاک وخون کشیدند ای مدینه ناله دارم داغ هجده لاله دارم ای مدینه ای مدینه2 🥀آه و صد آه و واویلا یک گلستان لاله بردم من ز کویت دست خالی آمده زینب به سویت ای مدینه ناله دارم داغ هجده لاله دارم ای مدینه ای مدینه2 🥀آه و صد آه و واویلا جسمم این جا کربلا باشد دل من رفته از کف ای مدینه حاصل من ای مدینه ناله دارم داغ هجده لاله دارم ای مدینه ای مدینه 2 🥀آه و صد آه و واویلا (حاج اکبر عابدی(قم)) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
4_5951703148920834346.mp3
1.85M
❣﷽❣ ➖ ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت گلم از من جدا مانده دلم در نینوا مانده وجودم مبتلا مانده حسینم کربلا مانده ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم به فرزندت جفا گشته لبِ تشنه فدا گشته اسیر کینه ها گشته جدا سر از قفا گشته ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن تمامی یه طرف مادر امان بزم و طشت زر امان از خواهری مضطر لب و چوب و شراب و سر ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) (حسن ثابت جو) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹