eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
33 عکس
33 ویدیو
162 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
@simaye_haramزمینه_الهی واست آقا من بمیرم.mp3
زمان: حجم: 7.64M
#⃣ الهی واست آقا من بمیرم سرت ریختن نامردای زمونه زدن آتیش درِ خونتو ای وای تورو دست بسته بردن از تو خونه الهی واست آقا من بمیرم نداشتن احترام سن و سالت تورو با تازیانه میزدن تا بری از حال جلو اهل و عیالت تو قلبت غم دنیا چشاتم موج دریا شنیدی از نامردا همش زخم زبونا امون از دار دنیا امون از کار دنیا بُردنت مثل حیدر کُشتنت مثل زهرا غریب مولا یا صادق ✅ الهی واست آقا من بمیرم که رفتی پا برهنه از رو خاکا تا میخوردی زمین آه میکشیدی آروم میگفتی زیر لب یا زهرا الهی واست آقا من بمیرم تورو با زور میبردن پشت مرکب شده بود خاکی روی ماهت آقا همونجا روضه خوندی یاد زینب تو قلبت غم عالم میرفتی با قد خم خوردی مثل رقیه توام سیلیِ محکم عذابت دادن آقا تا که افتادی از پا امون از دار دنیا امون از کار دنیا غریب مولا یا صادق ✅ تورو بردن آقا تو کاخ منصور که اونجا روضه اومد سمت خنجر سه بار اون بی حیا کرد تورو تهدید تو هر بار اونجا ظاهر شد پیمبر همونجا یاد گودال گریه کردی شدی تو روضه خونه جد بی سر کجا بودی آقا یا رسول الله بگیری خنجر از اون شمر کافر الا یا رسول الله شده غوغا تو گودال الا یا رسول الله حسینت رفته از حال الا یا رسول الله اومد خنجر رو حنجر الا یا رسول الله حسینت شده بی سر حسینم وا حسینم ✍️ خادم_الذاکرین_آرامش↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2
#⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ‌يا اَبا عَبْدِ اللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ *دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ... آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن* زمزمه⏬ می‌سوزد امشب قلب و سینه مثلِ علی هستم اسیرِ بندِ کینه وای امان از این مدینه پایِ برهنه پشتِ مرکب می‌دوم من می‌دوم من اسیرِ طعنه مثلِ زینب می‌شوم من می‌شوم من زخمِ زبانها شد نصیبم همچون علی من در وطنِ خود غریبم وای دگر سر شد شکیبم خصمِ لعین‌‌‌ گفت ناسزا بر مادرِ من مادرِ من با زهرِ کین سوزانده یارب پیکرِ من پیکرِ من غصّه و غم‌هایِ مدینه در خاطر آورده رقیّه و سکینه وای امان از ضربِ کینه اینجا شده کرب‌وبلا و من حسینم حسینم پایِ برهنه رویِ خوار چو زینبینم زینبینم *شُعرا و روضه خوان ها رو که امام صادق دعوت می کرد، اینقده برا ابی عبدالله گریه میکرد، این روضه ها و گریه بر سیدالشهدا رو ما از آقامون امام صادق به ارث داریم* آاااااخ... چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت به روی سر در خانه همیشه پرچم بود اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود *خونه اش رو مثل مادرش فاطمه آتش زدن، آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن...* شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا میان کوچه زمین خوردنش مُسَلَّم بود *اگه یه وقت جوان رشیدی باشه، دنبال مرکب بدوه، پا به پای مرکب حرکت میکنه، اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب داره میدوه یه پیرمرد باشه، مثل امام صادق، یا بچه ی سه چهار ساله ای باشه، مثل بچه های ابی عبدالله ..." کبودی و زخم طناب و اسارت و غربت چقدر در نظرش کربلا مجسم بود خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش بساط غسل و بساط کفن فراهم بود *چندین هزار نفر برا دفن امام صادق تو مدینه اومدن... با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛ بچه ی فاطمه محترمه؛ اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیزِ زهرا امام صادق اومدن، کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." اما عوض گل بارانِ بدن ابی عبدالله، چه کردن؟!! فقط یه جمله و از همه التماس دعا، کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت، صدا زد: داداش! :* ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتن، فقط مادر تو مانده و من سر و انگشتر و انگشت به غارت بردند پاره های بدن بی سر تو مانده و من بوسه باید به روی گونه نشیند اما چاره ای نیست، رگ حنجر تو مانده و من تو و عباس که رفتید... از آن روز به بعد زخم های بدن دختر تو مانده و من باورم نیست که تنها به سفر خواهم رفت همه ی دلخوشی ام! باور تو مانده و من ... ✍ ناله بزن بگو: حسین .... عایشه ختم روضه⏬ اِلٰهی بحق فاطمة وَ أَبیها وَ بَعلِها و بَنیها وَ السر المستودعِ فیها، اِسْتجِب دُعائنا یا الله.... خدایا! فرج امام زمان ما برسان🤲 در ظهورش تعجیل بفرما🤲 مارو جزو یارانش قرار بده🤲 مرگ مارو شهادت در رکابش قراربده🤲 رهبرمان تا ظهورش حفظ بفرما🤲 انقلاب ما به انقلاب امام زمان متصل بگردان🤲 اموات ما، پدر و مادر ما ببخش و بیامرز🤲 مارو حسینی زنده بدار عاشورایی بمیران🤲 خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار🤲 تعجیل در ظهور آقا امام زمان ،شادی ارواح طیبه شهدا،امام شهدا، شادی روح اموات :رحمه الله من یقرا ،فاتحة مع اخلاص مع صلوات..🤲 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
#⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ، وَ‌ مَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَخُزّانَ الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَاُصُولَ الْكَرَمِ، وَقادَةَ الاُْمَمِ، وَاَوْلِيآءَ النِّعَمِ، وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ، وَدَعآئِمَ الاَْخْيارِ، وَ ساسَةَ الْعِبادِ، وَاَرْكانَ الْبِلادِ، وَاَبْوابَ الاْيمانِ، وَاُمَنآءَ الرَّحْمنِ، وَ سُلالَةَ النَّبِيّينَ، وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلينَ، وَ عِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ. بدون ترک گنه،انتظار بی معناست امید دیدن روی نگار بی معناست *کم کم آماده شو یه سر بریم بقیع امشب،اینهمه چراغ روشن کردید اما باور کن یه دونه چراغ الان تو بقیع روشن نیست ...* تمام زنده دلی ها ز اشک نیمه شب است بدون اشک سحر درک یار بی معناست دگر به دوری آقا نموده ایم عادت وگرنه بر دل مجنون قرار بی معناست خزان عُمر رسید و بهار ما نرسید *خیلی ها از دنیا رفتن ندیدنت، خیلی جَوُونا پیر شدن، خیلی پیرا از دنیا رفتن نیومدی آقا ...* خزان عمر رسید و بهار ما نرسید بدون تو گل نرگس بهار بی معناست *یابن الحسن ......* اینهمه که داری صداش میزنی میدونی از کجا جوابتو میده امشب؟ خدا میدونه با یقین می گم از کنار بقیع جوابتونو میده، امشب به جای همتون زیارت میکنه امام زمان ..." بهار زندگی ما رضایت یار است وگرنه گردش لیل و نهار، بی معناست پیاله ام شده خالی ولی یقین دارم گلایه در حَرَمِ سفره دار، بی معناست سلام بر شهیدانی که بی نشان رفتن برای عاشق زهرا مزار بی معناست بیا و خرج زیارت به ما بده آقا برات دیدن کرببلا بده آقا یابن الحسن ... یابن الحسن .... *شبونه ریختن تو خونۀ آقا امام صادق..حضرت مشغولِ نمازِ .. اومد وسط حیاط خونه .. آقا لباسِ خانه به تن داره ، روایت میگه یه شالی هم دور کمر بسته بودن ، مشغولِ نماز ؛ تا وارد شدن آقا رو با سروپایِ برهنه از خونه بیرون کشید ، آقا فرمودن اجازه بدید عمامه رو سرم بذارم، نعلین بپوشم ، عبا بپوشم . گفتن اجازه نمیدیم ؛ با همون وضعی که بود آقا رو تو کوچه‌ها رو زمین میکِشوندن .. اما اونی که آدم رو میکُشه اینه: همچین که اومد تو قصر منصور ، صدا زد: منصور ؛ هرکی رو میخوای دنبال من بفرستی بفرست؛ اما این نامردُ دیگه دنبال من نفرست .. چرا؟ مگه چه کرده؟ همش تو راه توهین می‌ کرد .. بد و بیراه به مادرم فاطمه می‌گفت ... همچین که آقا امام صادق اومد منصور اومد شمشیر رو از غلاف بیرون بِکِشه، تا نیمه ها هم کشید اما دوباره جا زد؛ برای بار دوم بیشتر شمشیر رو بیرون آورد دوباره غلاف کرد. بار سوم شمشیر رو کلاً از غلاف بیرون کشید که آقای من وتو رو به شهادت برسونه . دوباره شمشیر رو تو غلاف قرار داد. همچین که رفتن، اون ملعون نامرد از منصور پرسید چرا پس نکُشتیش؟ گفت آخه لحظه‌ای که شمشیرُ از غلاف بیرون کشیدم دیدم رسول‌ الله ظاهر شد .. به من غضب کرد، من جرأت نکردم این آقا رو بُکشم؛ بار دوم؛ بار سوم؛ بار سوم اینقدر رسول‌الله به من نزدیک شده بود که نتونستم آقا رو بُکشم ... ای حسین .. ای حسین .. اینجا آقا رسول‌الله نذاشت این نامرد امام صادقُ به شهادت برسونه. من میخوام فقط یه چیز بگم: یارسول‌الله، کجا بودی اون لحظه و ساعتی که شمر وارد گودال شد .. خنجر کشید .. آقا رو برگردوند ... حسین..... گوداله پیکره حسین تَهِ گوداله بدنش به زیرِ پا پاماله رو سرش یه لشگره قتّاله ، جنجاله جنجاله سره کهنه پیرُهن جنجاله قتلگاهش پره از دجّاله لشکری دور و برش خوشحاله ، واویلا *امام صادق به شهادت رسیدند، غربت کشید، مظلومیت کشید ولی به خدا بدن امام صادق رنگ آفتاب به خودش ندیده... بدن امام صادق بی غسل تو خاک نرفته... بدن امام صادق کفن داشته... بدن امام صادق ریگ داغ به خودش ندیده...* داره خون از بدنش میریزه از رگای گردنش میریزه کفنش نمیشه کرد واویلا زدن اینقد که تنش میریزه میشینه با دلی سیاهو پر از کینه شمرِ بی حیا به روی سینه میدونه که زانو هاش سنگینه ، میشینه دستاشو پنجه کرده میکِشه موهاشو زینبش با گریه میگه پاشو خجالت زده تو از زهرا شو ، واویلا می بُرّه از رو کینه و جفا می بُرّه سر رو داره از قفا می بُرّه هِی میزنه ضربه ها ، می بُرّه ، واویلا میگیره دلِ مادرش آتیش میگیره داره زینب روی تل می میره آب نیارین آخه دیگه دیره ، میمیره *ناله بزن بگو: حسین...‌ صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
#⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد الصّادِقِ، خازِنِ الْعِلْمِ، الدّاعى اِلَيْكَ بِالْحَقِّ، النُّورِ الْمُبينِ، اَللّهُمَّ وَكَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلامِكَ وَوَحْيِكَ وَخازِنَ عِلْمِكَ وَلِسانَ تَوْحيدِكَ، وَوَلِىَّ اَمْرِكَ وَمُسْتَحْفِظَ دينِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِ اَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَصْفِيائِكَ وَحُجَجِكَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ از غربتت چشمان ما را اختیاری نیست بر رویِ قبرِ خاکی ات سنگ مزاری نیست کاشانه ام آباد باشد ، قبرِ تو خاکی! جانم به قربانت مرا دیگر قراری نیست با این همه شاگرد ماندم از چه در کوچه در شام فتنه عاشقی و جان نثاری نیست اشرار یثرب ناسزا و هیزم و آتش این رسم رسمِ بردنِ پرهیزکاری نیست افتاده ای بر خاک کوچه ، بهتر از صحراست حداقل در معبرت تیزیِ خاری نیست تا زمین افتاد یاد گودی گودال کرد با سنان افتاد جدش بی هوا واغربتا *آقاجان! امام صادق! حتما چند بار زمین خوردی و بلندشدی به نفس نفس افتادی... اما آقاجان شاید هر بار که زمین می خوردی.. یاد زمین خوردنهای عمهٔ سادات میافتادی که بین مسیر کوفه تا شام چندبار زمین خورد.شاید هر بار زمین می‌خورد یاد زمین خوردن جدش حسین می افتاد.... اما عرضه بداریم. یا امام صادق! شما را خسته کردن به نفس نفس افتادی استراحت کردی..اما من بمیرم برای اون آقایی که تا اومد استراحت کنه یه نامردی صدا زد: نذارید حسین استراحت کنه. همه سنگ بارانش کردند. یه نامردی سنگ به پیشانی حسین زد. سر و رو خونی شد ابی عبدالله پیراهن بالا زد تاخون پیشانی رو پاک کنه.. تیر سه شعبه رو برقلب ابی عبدالله زد. یاصاحب الزمان عذر میخوام، راوی میگه دیدم ابی عبدالله نتونست تیر رو از جلو بیرون بکشه تیر رو ازپشت بیرون کشید... حسین!...* خاکی شده پیشانی ات اما به رخسارت از ضربِ سنگی تیز خونِ تازه جاری نیست عمامه ات افتاد از رویِ سرت اما دورت برایِ غارتت داد و هواری نیست *ابنِ ربیعِ ملعون سوارِ بر اسب شد .. دستایِ امام صادق، این پیرمردُ بستن .. نانجیب هی می تازید، هی امام صادق زمین میخورد .. گاهی آقا رو، رو زمین می کشید، وسطایِ راه پاهاش رویِ خارا میرفت .. اما آقاجان شما یه مرد بودی پاهات اینقد اذیت شد، من یه دختری رو میشناسم پاهاش کوچولو بود .. وسطِ بیابون هی می گفت بابا پاهام درد میکنه .... حالم خرابه.. زنجیر دور گردنم خیلی عذابه نمیذاره که دخترت یه کم بخوابه حالم خرابه.... صبرم تمومه.. زَهره ترک شدم آخه شمر روبرومه مگه نگفتی که یتیم زدن حرومه صبرم تمومه.... این زجر نامرد... یه شب به قصد کشت بابا دخترتو زد من گریه کردم.. تا دلش بسوزه شاید این زجر نامرد بغضم گرفته.. بینایی چشممو زجر ازم گرفته بی حیا از پشت موهامو محکم گرفته ای داد بیداد.. رو ناقه گفتم که بابا یهو هولم داد هولم نداد یه جوری زد دندونم افتاد *بابا! میخوام برات بخندم خجالت می کشم* این همه زخم رو یه بدن نمیشه مثل تو دخترت کفن نمیشه یه جور سوزوندن سرمو میدونم موهای من دیگه بلند نمیشه رنگم پریده.. بعد تو دخترت یه روز خوش ندیده با هر یه آهم میخورم صدتا کشیده رنگم پریده.. اشکام به راهه.. شبیه مادرت بودن خیلی گناهه بغیر دندونام همه تنم سیاهه اشکام به راهه.. آزار شامو.. باور میکردی ببینم بازار شامو میبینی روی صورتم آثار شامو دستام چه سرده.. بگو عمو دنبال معجرم بگرده بازار بَرده ها ما رو بیچاره کرده قلبم رو کَنده.. بگو عمو چشماشو روی نی ببنده حرمله به اشک رباب همش میخنده *خدایا به نازدانه ی ابی عبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها، به عظمت شیخ الائمه آقا امام صادق علیه السلام، فرج امام زمان را معجل بفرما.... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
@simaye_haram4_5780411731373200358 1.mp3
زمان: حجم: 2.26M
🕯🥀🍂 🥀 ◈بارون بارون حال پریشون بازم دل زمین و زمان بیقراره ✍مـتن سبـڪ و شـعـر سینـہ زنـے ویـژه شهـادت امـام جعفرصـادق علیـہ السلام .✓ #⃣ بارونه بارون ، حال پریشون بازم دل زمین و زمان بیقراره شهر مدینه ، کارش همینه این ماجرای آتیش تمومی نداره آتیش و دود و ، شهر حسود و یادم میاره ، یاس کبود و همین شهر و ، همین کوچه علی رو با دست بسته میبردن نمیدونی ، که نامردا با ضرب سیلی گلش رو آزردن (غریب آقا) ✅ کوچه به کوچه ، تاریکی شب دنبال مرکب آقامون رو میکشونن با طعنه ها و ، بی احترامی قلب عزیز پیغمبرو می سوزنونن پای برهنه ، با دست بسته شیخ الائمه ، قلبش شکسته عجب حال پریشونی خدا از حال داش خبر داره خجالت دادن آقا رو نزاشتن حتی عمامه برداره (غریب آقا) ✅ این حال مضطر ، این خیل لشکر اطرافش توی کوچه ها ازدحامه یادم میاره ، کرببلا و آقایی که تو قتلگاه تشنه کامه با ضرب نیزه ، از روی مرکب نقش زمین شد ، سالار زینب ته گودال ، چه آشوبه یکی با چکمه به سینه می کوبه ته گودال ، ته دنیاس سر آقا روی نیزه ها پیداس (حسین جانم) ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
@simaye_haramزمینه شهادت امام صادق فتحی. Bipelak_ir.mp3
زمان: حجم: 1.51M
🕯🥀🍂 🥀 ◈بی عصا و بی عبا می کشن توو کوچه ها ✍مـتن سبـڪ و شـعـر سینـہ زنـے ویـژه شهـادت امـام جعفرصـادق علیـہ السلام ✓ #⃣ بی عصا و بی عبا - می کشن توو کوچه ها میگه زیر لب فقط - یا علی یا مرتضی پا برهنه میبرن - از توو خونه میبرن شیخ معصومین و با - تازیونه میبرن دستْ بسته و  پشت مرکبه / یاد کربلا  یاد زینبه ۲ صادق آل عبا ۴ ✅ هیزم و آتیش و دود - میزد و رحمی نبود ناله میزد یاد اون - دختر صورت کبود دختری که بیگناه - مونده تنها؛ بی پناه توو بیابون میزدش - زجر پست و روسیاه روی صورتش / مونده جای دس(ت) جوری زد پلید / افتاد از نفس  ۲ صادق آل عبا ۴ ✅ نور چشم مصطفی - شافع روز جزا مثل تو هیچکی نبود - روضه دار کربلا گفته بودی روضه خون! - باز برام روضه بخون از گلوی اصغر و - روضه ی داغ جوون این که  کشتنش / شاه عالمه واسه پیکرش / صد کفن کمه ۲ یا ابن زهرا یا حسین ۴ ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
زمان: حجم: 354.4K
🕯🥀🍂 🥀 ◈چــــشـم شیعه های عاشق مثل ابر نوبهاره ✍مـتن سبـڪ و شـعـر سینـہ زنـے ویـژه شهـادت امـام جعفرصـادق علیـہ السلام ✓
@simaye_haram4_5807504780213356182 1.mp3
زمان: حجم: 1.84M
#⃣ سلام ای حجت و مولای سرمد سلام ای جان زهرا جان احمد سلام  انبیـا  تا روز محـشـر  بـه روح صـادق آل  محـمد دلم خون شد برای تو همـه جانها فدای تو من و  اشک عزای  تو الا ای یـادگار آل  پیـغمبـر برایت می زنم بر سینه و بر سر آه واویلا واویلا واویلا(2) ✅ (علـوم انبیـا زیـر زبـانت  جهان سر گشته ی طاق و اَبانت تویی استاد دانشگاه هستی مفَضَّل هـا گلـی از  بوستانت) ولی با ظلم و  با کینه زدند آتش در مدینه به بیت آن بی قرینه میان شعله گریان برحبیبش بود به یاد  خیمه و جدّ  غریبش بود آه واویلا واویلا واویلا (2) ✅ میـان شـهـر  پیغمبـر شبـانه دو دستِ بسته می بردند ز خانه دلش خون شد ولیکَن پیش چشمش نَزَد کس همسـرش را تـازیانه ولـی روزی  در  مـدینه همـه بـا عُقـده  و کینه شکستند دست و آن سینه همه ظلم و ستم ها از سقیفه شد زدن آتش، به دستور خلیفه شد آه واویلا واویلا واویلا(2) ✅ بسوز ای دل بگو با دیده ی تر سلام ای صادق آل پیمبر فدای قبر  بی شمع و چراغت شده زوار تو زهرای اطهر زداغت خون بر دلها شد عـزادار تو زهـرا شد مدینه شور و غوغا شد شکاف  قلب هر شیعه سرای تو رئیس مذهب ماجان فدای تو آه واویلا واویلا واویلا(2)                                               ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
@simaye_haram#مجید_مرادزاده.mp3
زمان: حجم: 2.26M
#⃣ صادق آل عبا کشته ی زهر جفا به روی بستر زدی مادر خود را صدا شد جگرت شعله ور تشنه لب و خونجگر افتادی یاد لب تشنه ی کرببلا میخوندی لحظه ی آخرت یا حسین با دله مضطرت جانم حسین جانم حسین ✅ یه عده ای خیره سر زدند به قلبم شرر شدند به ضرب و به زور به حجره ام حمله ور وقت قنوت و دعا یه عده ای بی حیا کشیدن اززیر پا سجاده رو بی هوا گفتم یازهرا تا دل غمین مثل مادر خوردم رو زمین ✅ با سیلی و ناسزا بی عبا و بی ردا با دست بسته من و بردن توی کوچه ها رو خارا توو هرکجا به دنبال مرکبا زمزمه کردم همه ش یا عَمَّتی زینبا گریه کردم یاد کربلا با روضه های شام بلا جانم حسین جانم حسین ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
#⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک لاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم حسبنا الله ونعم الوكيل نعم المولی و نعم النصیر يا اَبا عَبدِ اللّهِ يا جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادقُ يَا بنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجّةَ اللّهِ عَلى خَلقِه يا سَيِّدَنا وَمَولينا اِنّا تَوَجّهنا وَاسْتَشفَعنا وَتَوَسَّلنا بِكَ اِلَى اللّه وَقَدَّمناكَ بَيْنَ يَدَى حاجاتِنا يا وَجيهاً عِندَ اللّه اِشْفَع لَنا عِندَ اللّهِ.. غرقِ در ظلمتیم ما بیا با دلِ ما دوباره راه بیا حتم دارم هماره میشنوی دادِ ما را زِ قعرِ چاه بیا جان همچون منی که قابل نیست حق این بیرقِ سیاه بیا تا بگریانی ام در این روضه تا بسوزانیم زِ آه بیا *امام صادق دنباله بهانه میگشت مجلس روضه به پا کنه، یکی از اصحاب امام چند روزی غیبت داشت، آقا سوال کردن کجا بودی؟ چند روزی پای درس ما نیومدی! گفت آقا از شما چه پنهون بچه‌دار شدم، خدا بهم دختر داده، آقا یه نگاهی بهش کرد گفت خدا بهش سلامتی بده، ان‌شاءالله عاقبت به‌خیر بشه، حالا اسمشُ چی گذاشتی؟ گفت آقاجان چه نامی بهتر از نام مادر شما زهرا... تا این حرف رو زد امام صادق شروع کرد گریه کردن، گفت آقاجان نکنه بی‌ادبی کردم! چرا گریه می‌کنید؟ فرمود آخه نام مادر مارو رو بچه‌ت گذاشتی ... یه‌وقت نکنه بهش بی‌احترامی کنی .. یه‌وقت نکنه سرش داد بزنی، یه وقت نکنه سیلی به صورتش بزنی... یاصاحب الزمان! تا که گردد بقیع همچون قبل باز آباد و رو به راه بیا *ان شالله زنده باشیم ببینیم آقامون همه مونُ صدا میزنه ، برا ساختن قبر حضراتِ مظلوم بقیع .. بریم یه قبری یه حرمی مثه امام رضا براشون درست کنیم .. اومد خدمت امام صادق؛ امام دید داره گریه میکنه فرمود چرا گریه می‌کنی؟ مگه چی شده؟ گفت آقا تو راه که میومدم دیدم یه زنی زمین افتاد .. وسط کوچه‌ها تا زمین خورد شروع کرد لعنت کردنِ قاتلینِ مادر شما رو .. مأمورینِ نظام تا دیدنش با ضرب و شتم این خانم رو بردن زندان .. تا این حرف رو زد آقا هم گریه کردن، فرمود: سریع پاشو بریم مسجد دعا کنیم خدا کمک کنه زودتر این زن رها بشه... نیمه شب ریختن تو خونۀ حضرت .. حضرت مشغولِ نمازِ شب بود .. جانمازُ از زیرِ پاش کشیدن با صورت رو زمین افتاد .. جلو زن و بچه ش بی عمامه کشیدنش بیرون .. دستاشُ بستن .. اما به ناموسش جسارت نکردن .. یکی میگفت آقا رو بی عمامه نبرید ، پا برهنه نبرید، من بمیرم برا اون آقایی که دستاشُ بستن درِ خونه ش رو آتش زدن .. آی غیرتیا! جلو چشمش سیلی به ناموسش زدن .. الهی بشکنه دستِ مغیره .. یه جوری زد دادِ علی بلند شد ... حلالم کن چون حیدر نیومد می زدنت،کاری ز دستم برنیومد همسایه ها دیدن،صداشون درنیومد حیدر نیومد... علی رو حلال کن واسه زخم بازو علی رو حلال کن واسه درد پهلو علی رو حلال کن واسه دست بسته اش نتونست که برداره اون در رو از روت مثلِ امروزی عجب تشییعی تو شهر مدینه شد .. روایت میگه موسی‌ ابن‌جعفر به این بدن نماز خوند .. بهترینِ کفن ها رو آوردن .. روایت میگه عمامۀ امام سجاد رو هم آوردن ، این آقا رو با این پارچه‌ها کفن کنن .. چهارهزار شاگرد داشته این آقا ، همه جمع شدن، احترام کردن . آقا رو با عزت و احترام تو قبرستانِ بقیع به خاک سپردن، بعضی ها میگن حسین .. اما من میخوام از مادرش زهرا بگم .. همچین که صبح شد اومدن درِ خونۀ امیراامؤمنين، کجاست فاطمه؟ ما می‌خوایم به این بدن نماز بخونیم .. عمار اومد بیرون؛ گفت چی میگی؟ دیشب امیرالمؤمنین این بدنُ برد شبانه دفن کرد ، وصیتِ خود فاطمه ست ... تا این حرف رو زد ،دومیِ ملعون خیلی ناراحت شد؛ چنان سیلی به صورتِ عمار زد ، زمین افتاد، تا زمین افتاد گفت ای نامرد عجب دستایِ محکمی داری، سیلیِ تو منِ مَرد رو از پا در آورد؛ این سیلی با صورت زهرا چی کار کرد؟ اومدن قبرستان ، گفتن الان میریم قبرُ نبش میکنیم ، بدنِ فاطمه رو از خاک در میاریم... همچین که خبر برا علی آوردن : همچین که شنید، لباسِ رزمُ پوشید. دستمال زرد رنگی که همیشه برا رزم می‌بست رو به سر بست اومد تو قبرستان؛ صدا زد اگه سنگی از این قبرستان جابه جا بشه یک نفرتون هم زنده نمیذارم .. تا این رو شنیدن همه فرار کردن .. اما چی میخوام بگم؛ اینجا یه‌ جا بود اومدن نبش قبر کنن .. این آقا نذاشته ... کجا بودی علی جان کربلا ... اون لحظه‌ای که نیزه‌دارا پشتِ خیمه‌ها نیزه به زمین میزدن .. همچین که نیزه رو بالا آورد ، دیدن بدنِ علی‌اصغر حسینِ ... ای حسین ... 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
4_5915758133828914116.ogg
زمان: حجم: 141.7K
#⃣ خورشید منظومه ی عالم یاصادق نُه فلک و سما به دورت میچرخند رحمت عامی و نداری مانندی ملائکه حول مدارت میگردند همتا نداره منزلت و رکن و مقامت شیعه داره اعتقاد خود رو از کلامت شاگرد تو حور و ملک و جابر حیان صد عاشق دلداده شوند عبد و غلامت از قال صادق، حب علی راداریم تا یوم الحسره، ازسقیفه بیزاریم قاریه قرآن، مفسر احادیث بر خاک دل بذر عشقتو میکاریم یاصادق... ✅ ای ششمین حیدر دنیا یا صادق آینه ی لطف و کرامات خدایی کوربشه چشم منکرای روضه خوانی تو سفره دار روضه های کربلایی مجموعه احادیث تو داره حکم گوهر با گذشت سالیان سال میکنه محشر مخصوصا حدیثی که اقا کردی روایت در رثای ذبحِ حضرت علی اصغر آب و اجداد تو خلیل رحمان آقا آتش تنورت  شده گلستان  آقا طفل مکتب تو مقام والا داره شنیدم نوشته تفسیر تبیان آقا یاصادق... ✅ عماد العالمین و فخر شیعیانی مرید تو هزار تا عالم و فقیه کلام تو نوره و قول تو حقیقت خطابه های تو بلیغه و فصیحه علامه ی دهر و عالم غیب و سمایی محبوب دل ذات مقدّس خدایی مکتبت اقا معروفه بین کل دنیا بر قلبِ محبّان علی نور هدایی میسازیم آخر برات ضریح و گنبد مثل امامِ رضا،یه صحن و مرقد با اذن مهدی، بقیع  رو هم میسازیم میشه مدینه شبیه شهر مشهد یاصادق... ✍    
@simaye_haram4_5782890064941946401 1.mp3
زمان: حجم: 3.02M
🕯🥀🍂 🥀 ◈چشمام پر از اشک و دلم کوه درده خیلی مصیبت توو دلم خونه کرده ✍مـتن سبـڪ و شـعـر سینـہ زنـے ویـژه شهـادت امـام جعفرصـادق علیـہ السلام ✓ #⃣ #⃣ 👌 .... ✅ چشمام پر از اشک و دلم کوه درده خیلی مصیبت توو دلم خونه کرده خیلی زدن من رو شبونه تو کوچه هیچ کس نگفت بسه نزن پیرمرده نصف شب ریختن به درِ خونم لرزه انداختن به دل و جونم ۲ با هیزما آتیش زدن در خونمو ۳ آخر همین بی حُرمتی گرفت جونمو ۳ واویلتا یا صادق آل عبا ۳ ✅ خیلی از این مردم اهانت شنیدم بی حُرمتی کردن به موی سفیدم زهر جفا سوزوند همه پیکرم رو خون شد دلم اما فقط آه کشیدم دستم و بستن نصف شب بردن کوچه به کوچه با غضب بردن ۲ هی میکشیدن رو زمین من و بی عصا ۳ هر دفعه از رو شونه هام میفتاد عبا ۳ واویلتا یا صادق آل عبا ۳ ✅ وقتی که چشمم خورد به آتیش رو در اومد به یاد من غریبی مادر بین در و دیوار تن مادرم سوخت با دستای بسته میزد ناله حیدر خسته ام از این مردم دنیا کاش برم پیش مادرم زهرا ۲ با رفتن فاطمه شد مصیبت شروع ۳ کاشکی نمیرفت میخ در تو سینش فرو ۳ واویلتا یا صادق آل عبا ۳