eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.5هزار دنبال‌کننده
42 عکس
45 ویدیو
76 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
جانانِ علیست...فاطمه...یک امشب گریانِ علیست...فاطمه...یک امشب ای صبح نیا، دلت مگر می آید!!! مهمانِ علیست...فاطمه...یک امشب شاعر: 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لحظه‌لحظه زچه مادر نَفَسَت می‌گيرد؟! نَفَس من! زچه آخر نَفَسَت می‌گيرد؟! درد پهلو چه كند با تو كه شب تا به سحر از همين درد به بستر نفست می‌گيرد؟! از فشار در و ديوار چه ديدی كه هنوز دائم از ضربت آن در، نفست می‌گيرد؟! به همان ناله كه در پشت درِ خانه زدی از غم غنچه‌ی پرپر نفست می‌گيرد چه نفس‌گیر شود حال و هوای نفست وقتی از غُربت حيدر نفست می‌گيرد دست بر كار مزن! من كه نمُردم مادر باچنين حال، تو يكسر نفست می‌گيرد از غم اين كه نمانی، جگرم خون شده است از چه اين سان برِ دختر نفست می‌گيرد تا نفس هست «وفایی» تو بگو يازهرا نرسد سود چو ديگر نفست می‌گيرد ✍ . ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
امشب که ناله از لبت اُفتاده رو مَگیر بعد از سه ماه که تبت اُفتاده رو مَگیر دیدار تو اگرچه غم انگیز می‌شود بعد از سه ماه قسمتِ من نیز می‌شود دردِ عیال دارم و پیرم نموده‌اند سی و سه سال دارم و پیرم نموده‌اند این آشیانه داغِ پرستو ندیده بود من را مدینه دست به زانو ندیده بود گفتم که کار کم بکن اینجا عزیزِ من ممنونِ نان تازه‌ام اما عزیزِ من نان را بدونِ قوَت بازو نمی‌پزند نان را که با جراحت پهلو نمی‌پزند این خانه مدتی‌ست که جارو ندیده بود من را مدینه دست به زانو ندیده بود اصرار می‌کنیم که نانی -کمی- بخور ای پلکِ نیمه‌باز! تکانی -کمی-بخور رد تو از تنور به بستر هنوز هست زینب دوید گفت که مادر هنوز هست او دختر است حسرتِ آغوش می‌خورد این سینه‌ی شکسته-بمان-جوش می‌خورد دستت شکسته است که بالا نمی‌رود؟ این شانه‌ات چه دیده چرا جا نمی‌رود چشمِ تو نیز بستن بازو ندیده بود من را مدینه دست به زانو ندیده بود یادم نرفته تا در خانه تو را زدند یادم نرفته با در خانه تو را زدند چشمِ علی شکستنِ اَبرو ندیده بود من را مدینه دست به زانو ندیده بود امشب چقدر پیشِ حسن سوخت دخترت امشب ببین که با سه کفن سوخت دخترت گفتی وصیتت دو سه بوسه به حنجر است گفتی لباسِ محسنِ تو قدِ اصغر است * * بس کن رباب دستِ خودت را تکان نده بر رویِ نیزه زخمِ گلو را نشان نده بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود سهمت دوباره خنده‌ی انظار می‌شود ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
دردی‌ست به سینه‌اش که بی تسکین است در خویش شکسته، ساکت و غمگین است از سرخی روی یاس می‌شد فهمید پاییز چقدر سیلی‌اش سنگین است! ✍ تو ای غم! دست بردار از سر من نمانده اشک در چشم تر من از آن‌روزی که بین شعله‌ها رفت نفس تنگی گرفته مادر من * * * تنش می‌سوخت در هُرم شراره سخن می‌گفت تنها با اشاره تنور خانه که روشن شد امروز سیاهی رفت چشمانش دوباره ✍ جان علی بادا سلامت! جان من هیچ هرکار کردم من به عشق یار کردم... ✍ ندارم چاره با آهم بسازم فقط با دردِ جانكاهم بسازم زِ چوبی كه نشد گهواره باشد دوتا تابوت می‌خواهم بسازم ✍ تا تو سر بالا بگیری با سر اُفتادم زمین یا امیرالمؤمنين یک تنه هستم سپاهت تا وداعِ آخرین یا امیرالمؤمنين ✍ ای باخبر از آه و فغانم... فضه ای شاهد اشک دیدگانم... فضه این "جامه" و این کمی "غذا"، من رفتم... جان تو و جان کودکانم... فضه ✍ پیر گشتی آخرش پای علی، ماه علی! بی تو می‌میرد علی، برخیز همراه علی! ✍ فرقی نکند کدام سو بنشینید هرجا شده در مجلس او بنشینید در روضه‌ی فاطمه مقید باشید... با حال خضوع و با وضو بنشینید ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
دردی‌ست به سینه‌اش که بی تسکین است در خویش شکسته، ساکت و غمگین است از سرخی روی یاس می‌شد فهمید پاییز چقدر سیلی‌اش سنگین است! ✍ تو ای غم! دست بردار از سر من نمانده اشک در چشم تر من از آن‌روزی که بین شعله‌ها رفت نفس تنگی گرفته مادر من * * * تنش می‌سوخت در هُرم شراره سخن می‌گفت تنها با اشاره تنور خانه که روشن شد امروز سیاهی رفت چشمانش دوباره ✍ جان علی بادا سلامت! جان من هیچ هرکار کردم من به عشق یار کردم... ✍ ندارم چاره با آهم بسازم فقط با دردِ جانكاهم بسازم زِ چوبی كه نشد گهواره باشد دوتا تابوت می‌خواهم بسازم ✍ ایـّام عزای جانِ پیغمبر شد یاس نبوی، عشق علی پرپر شد پرچم بزنید بر درِ خانه‌‌تان هنگام اقامه‌ی غم مادر شد ✍ تا تو سر بالا بگیری با سر اُفتادم زمین یا امیرالمؤمنين یک تنه هستم سپاهت تا وداعِ آخرین یا امیرالمؤمنين ✍ ای باخبر از آه و فغانم... فضه ای شاهد اشک دیدگانم... فضه این "جامه" و این کمی "غذا"، من رفتم... جان تو و جان کودکانم... فضه ✍ پیر گشتی آخرش پای علی، ماه علی! بی تو می‌میرد علی، برخیز همراه علی! ✍ فرقی نکند کدام سو بنشینید هرجا شده در مجلس او بنشینید در روضه‌ی فاطمه مقید باشید... با حال خضوع و با وضو بنشینید ✍ در خط پیمبرم... خدایا شکرت دلداده‌ی حیدرم... خدایا شکرت دیگر چه سعادتی از این بالاتر... زهرا شده مادرم... خدایا شکرت ✍ هر کوچه‌ی ما پیام زهرا دارد راهی به فراز بام زهرا دارد بر طاق فلک نشیند از قدر و شرف هر منطقه‌ای که نام زهرا دارد ✍ از جنگ برگشته علی یا از سرِ قبر؟! پشت سرِ تابوت مردِ خیبر افتاد... ✍ شب است و هفت نفر در سکوت می‌خوانند «به عزت و شرف لا اله الا الله» ✍ کوهم ولی از فراق تو لرزیدم آمد به سرم از آنچه می‌ترسیدم می‌سوزم از این داغ که وقت غسلت رویی که به من نشان ندادی دیدم ✍ خوشبخت، آن زنی‌ست که در طول زندگی پا جایِ پایِ حضرت زهرا گذاشته... ✍ تا شب به مسیر صبح‌دم راه گرفت سرتاسر صحنِ سینه را آه گرفت دستی _که شکسته باد_ آمد بالا "خورشید" میانِ کوچه ناگاه گرفت ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9