eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
33 عکس
33 ویدیو
162 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
یا رب چه رفت بر سر عبداللَه و حسین؟ زینب نشست، فاطمه آمد، حسن دوید ✍ در عشق، بنای نیک‌نامی دارند جسم‌اند که یک جان گرامی دارند در مقتل گودال، یکی باز دوید... این جان‌به‌کفان مگر تمامی دارند فهمید که لحظه، لحظه‌ای جان‌کاه است در معرکه دید فرصتش کوتاه است گودال که ختم ماجرا نیست، ببین این تازه شروع رزم عبدالله است می‌خواست چو قاسم بشود فرجامش از خیمه دوید جان ناآرامش در معرکه دست او قلم شد امّا نگذاشت که از قلم بیفتد نامش ✍ آن لاله که عشق و خون بهارش بودند گل‌های مدینه داغ‌دارش بودند آن‌روز که جای مجتبی خالی بود در کرب‌و‌بلا دو یادگارش بودند ✍مرحوم یتیمی، خردسالی، بی‌گناهی در آغوش عمو یک شعله آهی حسن می‌خواست در گودال باشد تو سهم مجتبی در قتلگاهی ✍ تصویری از اشک و آه شد فریادم در کرب‌و‌بلا، مدینه آمد یادم در یاریِ از امام خود در گودال چون مادر خویش، دست بیعت دادم ✍ چشم‌ت به جهان درس شکیبایی داد معنایی نو به عشق و شیدایی داد عالم همه یعقوب شد و چشمش را پیراهن خونین تو بینایی داد ✍ این کودک اگرچه قامتش کوتاه است تا مرد شدن یک قدم از او راه است گفتند: چرا زمین به خود می لرزد؟ دیدند صدای پای عبدالله است.. ✍ گفتند به طعنه: که بمیرید ازاین داغ! ما هم زخداخواسته گفتیم: الهی.. ✍ شب آمده تا سیاه‌پوشش باشد رود آمده مظهر خروشش باشد سردار سپاه عاشقان است حسین بی آنکه ستاره‌ای به دوشش باشد ✍ در خویش تلنبار، از او پر نشدی آمادهٔ لحظهٔ تلنگر نشدی خود را به اسارت چه بردی ای دل؟ «هل من ناصر» شنیدی و حر نشدی ✍ در كوثر عشق تو شناور گشتم از رحمت چشم‌های تو تر گشتم من آمده بودم به جهنم بروم اما به دعای فاطمه برگشتم ✍ ابریم و مُقیم برکه‌ی خورشیدیم با یاد لب تشنه‌ی تو باریدیم گفتند خدا و ما شنیدیم حسین گفتند حسین و ما خدا را دیدیم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
اشکی به دعای توبه‌ی آدم داد از لطف به چشم ما غمی نم‌نم داد من با نفس تو زنده هستم یعنی یک روز میان روضه جان خواهم داد ✍️ هر زنده‌دلی در غمت ای ماه! گریست با اشک، وضو گرفت و آن‌گاه گریست تا گفت حسین: "انا قتیل العبرات" عالَم به همین روضه‌ی کوتاه گریست ✍ روح پدرم شاد که می‌گفت به من خوش باد دمی که دیده آید به سخن عمری به زبان بی‌زبانی چون اشک یک چشم حسین گفت، یک چشم حسن ✍ یک روز به هیأت سحر می‌آید با سوز دل و دیده‌ی تر می‌آید یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده قمر می‌آید ✍ حق بود، ولی چه سود! بازار نداشت آن سو که کسی گوش بدهکار نداشت از لقمۀ ناروا شکم‌ها پُر بود این بود که حرف او خریدار نداشت ✍ یکباره میان راه پایش لرزید مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید زینب به چه خیره شد که این‌گونه زمین از نالۀ وامحمدایش لرزید؟ ✍ بستند به قتل طفل شش‌ماهه صفی لعنت به چنین جماعت ناخلفی بر حنجر نازکش هجوم آوردند تیر از طرفی و تشنگی از طرفی ✍ یک لشکر و کودکان بی‌پشت و پناه یک خواهر داغ‌دیده، داغی جانکاه جز تــــو احــدی ندیـد این‌گونه بلا لا یَـــــومْ کَیـــومِــکَ ابـــاعبـــدالله ✍ از لشکر کوفه این خبر می‌آید زخم است و دوباره بر جگر می‌آید این‌بار هدف کیست؟ پدر یا که پسر؟ تیر است و به قصد سه نفر می‌آید! ✍ بگذار پدر، کبوترت پر بزند طعنه به رگ غیرت لشکر بزند یک تیر گرفتم از سپاه دشمن یک تیر به پیکر تو کمتر بزند ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
اشکی به دعای توبه‌ی آدم داد از لطف به چشم ما غمی نم‌نم داد من با نفس تو زنده هستم یعنی یک روز میان روضه جان خواهم داد ✍️ هر زنده‌دلی در غمت ای ماه! گریست با اشک، وضو گرفت و آن‌گاه گریست تا گفت حسین: "انا قتیل العبرات" عالَم به همین روضه‌ی کوتاه گریست ✍ روح پدرم شاد که می‌گفت به من خوش باد دمی که دیده آید به سخن عمری به زبان بی‌زبانی چون اشک یک چشم حسین گفت، یک چشم حسن ✍ یک روز به هیأت سحر می‌آید با سوز دل و دیده‌ی تر می‌آید یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده قمر می‌آید ✍ حق بود، ولی چه سود! بازار نداشت آن سو که کسی گوش بدهکار نداشت از لقمۀ ناروا شکم‌ها پُر بود این بود که حرف او خریدار نداشت ✍ یکباره میان راه پایش لرزید مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید زینب به چه خیره شد که این‌گونه زمین از نالۀ وامحمدایش لرزید؟ ✍ بستند به قتل طفل شش‌ماهه صفی لعنت به چنین جماعت ناخلفی بر حنجر نازکش هجوم آوردند تیر از طرفی و تشنگی از طرفی ✍ یک لشکر و کودکان بی‌پشت و پناه یک خواهر داغ‌دیده، داغی جانکاه جز تــــو احــدی ندیـد این‌گونه بلا لا یَـــــومْ کَیـــومِــکَ ابـــاعبـــدالله ✍ از لشکر کوفه این خبر می‌آید زخم است و دوباره بر جگر می‌آید این‌بار هدف کیست؟ پدر یا که پسر؟ تیر است و به قصد سه نفر می‌آید! ✍ بگذار پدر، کبوترت پر بزند طعنه به رگ غیرت لشکر بزند یک تیر گرفتم از سپاه دشمن یک تیر به پیکر تو کمتر بزند ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
گفت آن که دل تیر ندارد برود یا طاقت شمشیر ندارد برود فرداست که این بیشه شود لجّۀ خون هرکس جگر شیر ندارد برود ✍ گفت آن که دلِ تیر ندارد برود یا طاقت شمشیر ندارد برود فرداست که این بیشه شود لجه‌ی خون هر کس جگر شیر ندارد برود در خیمه فقط چراغ را کُشت... همین هر کس که گریخت، خورد محکم به زمین این آیه به شأن ماندگان نازل شد والعاقبة ُ لِاَهلِ تقوي و يقين می‌خواست خدا که میر و سرور باشند تا یک سر و گردن از همه سر باشند این طایفه، شیربچه‌های علی‌اند ماالفرق؟ چه اکبر و چه اصغر باشند  ✍ الهی زخم باغت را نبینم خموشی چراغت را نبینم اگر خواهی نمیرد زینب تو دعاکن تاکه داغت را نبینم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
قَدْ عَجِبَتْ‏ مِنْ‏ صَبْرِكَ‏ مَلَائِكَةُ السَّمَاوَات افتادی زخمی و غریب و عطشان بر پیکر تو زدند شمشیر و سنان با شیوه‌ی "قتلِ صَبر‌" کشتند تو را گشتند ملائکه ز صبرت حیران ✍ پ‌ن: (قتل صبر) امام سجاد علیه السلام در خطبه کوفه فرمود: ﴿أنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً﴾ ترجمه: منم فرزند کسی که به قتل صبر کشته شد. مرحوم طریحی در مجمع البحرین ذیل واژه صبر ذکر کرده است که قتل صبر یعنی: ﴿جان داری را زنده نگهدارند و آن قدر به او ضربه بزنند تا بمیرد﴾. فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْکَاهِلِ الْأَسَدِیّ( علیه اللعنة)بِسَهْمٍ، فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ… و شاید زبان حال سیدالشهدا (ع) در گودی قتلگاه با شش ماهه‌اش این بود: ای صورت قرص ماهت آیینه‌ی من دشمن چو گرفت در دلش کینه‌ی من یک تیر سه‌شعبه رفت در حنجر تو یک تیر سه‌شعبه رفت در سینه‌ی من… ✍ عقولٌ قاصرٌ عن کُنهِ مَجدِه وَ اَنعَمنا وفَضَّلنا بِحَمدِه چه معراجی از این گودال رفتی! فَسُبحان الّذی أسری بعبدِه ✍ من کشته‌ی عشقم؛ به منایت سوگند! احرامى اشکم؛ به صفایت سوگند!  بیش از همه، اى قبله‌ی حاجات! حسین!  محتاج توأم؛ به خاک پایت سوگند! اى نوکری‌ات مرام دیرینه‌ی من! تابیده ز خاکسترت آیینه‌ی من روى تو و نام تو همیشه است؛ حسین!  در دیده‌ی من، ایده‌ی من، سینه‌ی من ای گشته ز کامت آب، ناکام، حسین! با نام تو آب گشته ادغام، حسین! اى شیعه که آب خنکى می‌نوشى! کن یاد لبش که داده پیغام، حسین من گَرد نشسته روى دامان توأم هرجا که روم حسین! مهمان توأم   کشتند تو را تشنه‌لب، اى خون خدا! من سوخته‌ی آن لب عطشان توأم اى ماه! در آفتاب کشتند تو را با بغض ابوتراب کشتند تو را  سوزد دل خواهرت که لب‌تشنه، حسین!  در بین دو نهر آب کشتند تو را روزى که حسین دست کس می‌گیرد دست دو جهان به یک نفس می‌گیرد گر قدر غلامی‌اش ندانیم، بدان! درّى که به ما سپرده، پس می‌گیرد آن گاه که در بستر خون، خفت حسین لبّیک زد و جواب بشْنفت حسین  بانوى خمیده قامتى را دیدند می‌زد به سر و سینه و می‌گفت: حسین وقتى که گناه، پشت بشکست از حر احسان حسین، نقشِ حر بست از حر  یک جلوه ز آقایى مولا این جاست حر راه از او گرفت و او دست از حر ✍مرحوم یکباره میان راه پایش لرزید مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید زینب به چه خیره شد که این‌گونه زمین از نالۀ وامحمدایش لرزید؟ ✍ گیرم که بمانیم بر آن پیمان هم گیرم برویم تشنه در میدان هم دِینی دارد حسین بر گردن ما دِینی که ادا نمی‌شود با جان هم ✍ شاید همین ساعت‌ بود که... بر پا شده ولوله، خدا رحم کند کمتر شده فاصله، خدا رحم کند معصومیت از حرم به میدان آمد زانو زده حرمله... ... ... ... ... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
به وقت جنگ، در میدان تقدیر در آن بارانِ سرخ تیر و شمشیر؛ حسینِ فاطمه هرگز نیفتاد؛ نمازِ اوّلِ وقتش به تأخیر... ✍️ کجا دارد جهان غوغای ما را؟ هیاهوی مُحرم‌های ما را ببینید ابن ملجم‌های دوران! نماز سرخ عاشورای ما را ✍ السلام ای ماه افتاده به دامان تنور السلام از راه دور من میان خیمه‌ی سوزان، تو مهمان تنور السلام از راه دور ✍ اگر که شام غریبان همیشه دلگیر است برای اینکه می‌آید رباب در گودال ✍ آن لحظه که غرق ربنّا بود حسین مشغول مناجات و دعا بود حسین بر روی لبش به غیر تسلیم نبود امّا نگران خیمه ها بود حسین ✍ دیشب نگاهِ ساقی و امشب نگاهِ‌ شمر خیلی میانِ دیشب و‌ امشب، تفاوت است ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
لب ملائکه ساکت نبوده از تسبیح جز آن زمان که تو دستور اُسْكُتوا دادی ✍ در وسعتِ شب، سپیده‌ای آه کشید خورشید به خون تپیده‌ای آه کشید آن لحظه که زینب به اسارت می‌رفت بر نیزه سر بریده‌ای آه کشید ✍ ای‌کاش که در خدمت زینب باشیم گریانِ غم و مِحنت زینب باشیم یک‌شب حرم رقیه جان باشیم و... یک‌شب حرم حضرت زینب باشیم ✍ زینب همه‌ی رنج و بلا را دیده‌ست در کوچه گریز کربلا را دیده‌ست یک‌روز درِ خانه و روزی خیمه او سوختن فاطمه‌ها را دیده‌ست ✍ جا دارد اگر فلک کنون گریه کند با زخم دل و سوز درون گریه کند تو زینبی و مهدی زهرا شب و روز از بهر اسارت تو خون گریه کند ✍ پس از حسین کَز او خوب‌تر تراب ندیده چه‌ها گذشت به زن‌های آفتاب ندیده ✍ اگر چه دید، داغِ دل مرتّب وجودش گرچه شد از غم لبالب شهادت را ندید إلا جمیلا... فدای چشم زیبابینِ زینب! ✍ همه با دست پُر از كرب و بلا مى‌رفتند غير زينب كه همه زندگى‌اش غارت شد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
کشته‌ست مرا ناله‌ی روحانی تو بیچاره شدم از این پریشانی تو ای سر! که به دِیْر سَرزَده آمده‌ایی عیسی به فدای زخم پیشانی تو ✍ علی بن ابی طالب دلش سوخت امامِ از نظر غایب دلش سوخت مسلمانان! کجا سرگرم بودید؟ که از این داغ، یک راهب دلش سوخت ✍ عاقبت با تو فقط ختم به خیر است آقا سند مستندم راهب دیر است آقا ✍ عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز مسیح رشک بورزد به دیرِ راهب تو... ✍ ؛ با وفا بوده، خدا خیر به راهب بدهد شستشو داده دوچندان شده زیبایی تو *** بی وفا بوده، عجب! خیر نبیند خولی خاک پاشیده به آئینه‌ی زهرایی تو ✍ ای کاش که انتظار، واجب می‌شد دل‌ها به ظهورِ عشق، راغب می‌شد آن یار سفر کرده به ما سر می‌زد این شهر اگر چو دِیْرِ راهب می‌شد ✍ از آخرِ کارِ وهب و حُر و زهیر از ذکرِ شَهادتینِ نصرانیِ دِیْر پیداست که دست همه را می‌گیری در خیمه‌ی تو، عاقبتم هست به خیر ✍ آن‌شب که مکان به کُنج دِیْرش کردی بیگانه ز آشنا و غیرش کردی راهب که به عمری ره باطل پیمود تو یک‌شبه عاقبت‌به‌خیرش کردی ✍ دارد تمام می‌شود این ماهِ عاشقی من سخت، بی‌قرارِ شبِ سومم هنوز! ✍ بنشین و ببار های‌هایی دیگر هر لحظه تویی و ابتلایی دیگر یک سمت تویی و طَمَع گندم ری یک سمت حسین و کربلایی دیگر ✍ گر عشق تویی، رواست حیران گردم از دِیْر نشینان بیابان گردم یک عمر مسیحی شده بودم تا که امروز به دست تو مسلمان گردم ✍ زیباست چقدر عشق‌بازی‌هاتان بر منبر نی حماسه‌سازی‌هاتان یک سمت سرافکندگی تاریخ است یک سمت شما و سرفرازی‌هاتان ✍ یک ناله که از نهاد ما برمی‌خاست صد تن، به سکوت ما ز جا برمی‌خاست طفلى که ز سیلى به زمین می‌افتاد با ضربت تازیانه‌ها برمی‌خاست ✍مرحوم در هر دو جهان عتاب باید بشوی شایسته هر عذاب باید بشوی ارباب سه روز پیکرش خاک نشد ای خاک! ز شرم آب باید بشوی ✍ تا شام چقدر راه، پایم خسته‌ست بر گردن من سلسله‌ای پیوسته‌ست یک هفته گذشت و من نبوسیده‌امت ای سر چه کنم که دست‌هایم بسته‌ست :: دنبال توأم هنوز، تا جانی هست دنبال تو خواهر پریشانی هست ای سر برسان به راهب امشب خود را شاید که در آن دیر مسلمانی هست :: در کوفه چه نور دیده‌ای دارم من در شام عجب سپیده‌ای دارم من با اینکه تنش هنوز در گودال است آرامش قد کشیده‌ای دارم من :: آنقدر نیامدی که من پیر شدم آنقدر که از جان خودم سیر شدم سنگینی دست زجر انداخت مرا جوری که سه سالگی زمین گیر شدم  :: از شام و شب و خرابه دلگیرم من تا می‌شنوم رقیه می‌میرم من عمری ست ولی تمام حاجاتم را از فاطمه‌ی سه ساله می‌گیرم من ✍ در بزم عزا دوباره مهمانم کن با روضه بگریان و پریشانم کن از خبط و خطا اگر که بیمارم من با چایی ناب روضه درمانم کن ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
در شام فقط اشک ز دیده می‌ریخت صد قطره‌ی خون نذر سپیده می‌ریخت سنگ از لب بام سوی سرها می‌رفت از نیزه فقط سر بریده می‌ریخت ✍ این پلک صبور و خسته را خواب گرفت این دیده‌ی پر ستاره را آب گرفت در حیرتم این سنگ که آمد سویت لبخند تو را چگونه از قاب گرفت ✍ خورشید! بیا که آسمان تاریک است بی نور حضور تو، جهان تاریک است مانند خرابه‌ی همان شب، مهدی! امشب حرم رقیه‌جان تاریک است :: دل غیر تو دلدار ندارد مهدی در غصه و غم یار ندارد مهدی امشب حرم قشنگ عمه جانت غیر از تو عزادار ندارد مهدی ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
ای اهل مدینه! فتنه بنیان مکنید بر آل علی این همه عصیان مکنید گر لاله نریزید به تابوتِ حسن شرمی ز رسول! تیر باران نکنید! ✍مرحوم بر درد دل خلق طبیب است حسن خود گر چه ز درد غم نصیب است حسن مهدی به کنار تربتش گریه کند... تا خلق نگویند غریب است حسن   ✍  قلب همه را دشمنت آزرد آن‌روز جا داشت اگر مدینه می‌مُرد آن‌روز ای کاش به قلبِ من فرو می‌آمد تیری که به تابوتِ تو می‌خورد آن‌روز ✍ یک روز، جگر برابرم آوردی یک روز، سرِ برادرم آوردی ای کاش تو هم فرو بپاشی از هم ای تشت! ببین چه بر سرم آوردی ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
💠💠 هرچند که آسمان سراسر دود است با چشم دلت نگاه کن مشهود است موکب موکب، قدم قدم، صف در صف رزمایش لشکرکشی موعود است ✍ از سینهٔ مبتلای خود ممنونم از تاول و زخم پای خود ممنونم از هر چه که با من است در مشایه از کوله‌ی با وفای خود ممنونم... ✍ دیدیم جهان بی‌تو به بن‌بست رسید هر قطره به موج‌ها که پیوست رسید این رود عظیم اربعین تا دریا با پرچم یا حسین در دست رسید ✍ با پای پیاده تا حَـرَم می‌آیند با حضرت عشق، همقدم می‌آیند این دلشدگان، لشگر ثارالله‌ند والفجر ! که تا سپیده‌دم می‌آیند ✍ صدقافله غرق نور دیدن دارد در جوششی از حضور دیدن دارد یک موج حماسه‌ساز تا کرب وبلا در جاده‌ای از ظهور، دیدن دارد ✍ غمی مثل غم دوری نمی‌شه وصال کربلا زوری نمی‌شه گناهم راهمو بدجور بسته یه کاری کن که اینجوری نمی‌شه ✍ برای در آن حرم که پناه تمام عالم بود فقط برای من روسیاه جا کم بود؟ ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
💠💠 هرگز نرود گدا به غیر از حرمت عاشق برود کجا به غیر از حرمت؟ ابری‌ست دلش... بگو کجا گریه کند جا مانده‌ی کربلا به غیر از حرمت؟!... ✍ من در همه حال، زائرت خواهم بود سرتاسرِ سال، زائرت خواهم بود امسال قدم قدم، کنارِ جابر بر بالِ خیال، زائرت خواهم بود ✍ از سمت صراطِ مخلصین می‌آیم مشتاق و پر از عشق و یقین می‌آیم این بار نه با جسمِ پُر از عصیانم با پای دلم به اربعین می‌آیم ✍ ی به هر دری زده‌ام تا به کربلا برسم فقط اگر نرسیدم، مکن فراموشم ✍ ی در سینه قرار می‌گذارد مادر یک باغِ بهار می‌گذارد مادر سهم پسری را که نیامد حتماً یک گوشه کنار می‌گذارد مادر ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2