eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
33 عکس
33 ویدیو
162 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
آيه ی الله ونور وقتی سربريده ی تو درتنوربود آن شب تنور وادی سينای طور بود جبريل با نگاه به سوی سرت حسين حيران زنورآيه ی الله و نور بود ازعرش تاكنارسر غرق خون تو تاصبح دسته دسته ملك درعبوربود چيزي كه شعله بردل افلاكيان فكند غمناله های فاطمه درآن تنور بود وقتی صدای ناله ی زهرا بلندشد گويا كه وقت خاستن نفخ صوربود باديدن شكسته جبينت زهم شكست پهلوشكسته ای كه دلش چون بلوربود قرآن ورق ورق شده بود ودريغ ودرد يك سوره اش به خاك زسم ستوربود خون گريه كن«وفایی»كه هفت آسمان پُر از فرياد غم گرفته ی جانی صبوربـود ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
لب ملائکه ساکت نبوده از تسبیح جز آن زمان که تو دستور اُسْكُتوا دادی ✍ در وسعتِ شب، سپیده‌ای آه کشید خورشید به خون تپیده‌ای آه کشید آن لحظه که زینب به اسارت می‌رفت بر نیزه سر بریده‌ای آه کشید ✍ ای‌کاش که در خدمت زینب باشیم گریانِ غم و مِحنت زینب باشیم یک‌شب حرم رقیه جان باشیم و... یک‌شب حرم حضرت زینب باشیم ✍ زینب همه‌ی رنج و بلا را دیده‌ست در کوچه گریز کربلا را دیده‌ست یک‌روز درِ خانه و روزی خیمه او سوختن فاطمه‌ها را دیده‌ست ✍ جا دارد اگر فلک کنون گریه کند با زخم دل و سوز درون گریه کند تو زینبی و مهدی زهرا شب و روز از بهر اسارت تو خون گریه کند ✍ پس از حسین کَز او خوب‌تر تراب ندیده چه‌ها گذشت به زن‌های آفتاب ندیده ✍ اگر چه دید، داغِ دل مرتّب وجودش گرچه شد از غم لبالب شهادت را ندید إلا جمیلا... فدای چشم زیبابینِ زینب! ✍ همه با دست پُر از كرب و بلا مى‌رفتند غير زينب كه همه زندگى‌اش غارت شد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
امشب به پاس كـرب و بلايت دلم گرفت از داغ هجر صحن و سرايت دلم گرفت چشمم به عكسی از حرمت اوفتـاد و بـاز بهــر حــريـم روح‌فـزايت دلم گرفت خـود را كنــار قتلگـهت ديــدم و سپس با ياد خـاك سـرخ منـايت دلم گرفت در خود فروشكستم و ديدم محُرّم است چون خيمه‌های غرق عزايت دلم گرفت وقتی شنيـدم از غـم اكبـر چه ديده‌ای از نغمــه‌هــای واولـدايت دلم گرفت درهـم شكست از غم عبـاس پشت تو در اين هجــوم درد، بـرايت دلم گرفت گفتنـد تير حــرملـه با اصغـرت چه كرد بـر غنچـه‌ی زشـاخه جـدايت دلم گرفت پيچيـده است نغمـه‌ی هل من معيـن تو از غُربتی كه داشت صـدايت، دلم گرفت از ايـن كـه من ليــاقت آن را نــداشتم تا بـاشـم و شـوم به فــدايت دلم گرفت در خاك وخون فتادی و غـرق خـدا شدی هم رنگ با دعـای منــايت دلم گرفت مثل دل حـرم كه درآن جـا گـرفت، نه از شرم ذوالنجـاح رهــايت دلم گرفت سعی و صفا نمود سـرت بعـد حـج خون همچـون محيط سعي و صفايت دلم گرفت چون پـرچمی كه سُـرخ شد از خون داغ تو بـر گنبــد هميشـه طـلايت دلم گرفت پـروانـه‌ی سفـر بـه «وفـایی» تـو داده‌ای هـرگه برای كـرب‌وبـلايت دلم گرفت ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] قلب تو که خانه زاد عاشورا بود تا آخر عمر یاد عاشورا بود تاریخ گواه است که ای روح دعا! فریاد تو امتداد عاشورا بود ای فاتح قله‌های ایمان و امان در راه هدف گذشته‌ای از سر و جان پیغام شهید کربلا یا سجاد! از حنجر تو رسید بر گوش جهان ✍ تمام عمر شد با گریه مأنوس تمام خاطراتش آه و افسوس چرا فرمود امان از شام مردم امان از شام یعنی داغ ناموس ✍ امان از شام و رنج بی حسابش امان از شام و شب‌های خرابش بمیرم! آیه‌ی تطهیر می‌گفت امان از شام و از بزم شرابش ✍ از داغ غمش زجر کشیدید شما هی روضه شنیدید و چکیدید شما... پس وای به حال چشم‌هایم، ای وای من دیده‌ام آنچه را شنیدید شما ✍ شبِ شادی، شبِ غم گریه می‌کرد به اندوهی دمادم گریه می‌کرد کتاب عمر او تقویم روضه است محرم تا محرم گریه می‌کرد ✍ همینکه آب می‌دید گریه می‌کرد یه طفلو خواب می‌دید گریه می‌کرد میون کوچه بازار مدینه اگه قصاب می‌دید گریه می‌کرد ✍ بیاور با خودت نور خدا را تجلی‌های مصباح الهدی را به پا کن کربلایی در دل ما تو که تا شام بردی کربلا را ✍ چه جوری خاطره‌هام یادم بره سنگای به روی بام یادم بره سی سالِ دیگم اگه گریه کنم محاله بازارِ شام یادم بره :: خرابه برامون آشیونه بود ماجرای غربتِ زمونه بود حرفی از گرسنگی نمی‌زنم توی "شام" شامِ ما تازیونه بود :: آتیشِ قلبِ کباب، حرمله بود باعث رنج و عذاب حرمله بود توی راه، رباب به آب لب نمی‌زد مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود :: کسی می‌شه ببینه و جون نده؟ آه و ناله شو به آسمون نده؟ می‌دیدم ربابو گِریه‌ام می‌گرفت دستاشو بسته بودن تکون نده :: سنگِ غم شکسته بال و پرم و تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و روزی صدبار می‌میرم زنده می‌شم که گذاشتم توی خاک خواهرم و ✍ ابری شد و با ناله‌ی جانکاه گریست با مهر به نوحه بود و با ماه گریست چل سال بیاد خاطرات پدرش با آه نفس کشید و با آه گریست ✍ امان و داد از بیداد ای دل بزن از سینه‌ام فریاد ای دل دوگل بر حنجر گل، بوسه دادند یکی زینب، یکی سجاد ای دل کسی که مثل زهرا گریه می‌کرد میان دشت و صحرا گریه می‌کرد به یاد لاله‌های پرپر دین تمام عمر خود را گریه می‌کرد امامی که در اندوه و الم ماند هزاران گل به خاک از دیده افشاند اگر می‌دید آبی، گریه می‌کرد زسوز جان خود غم‌نامه می‌خواند ✍ ای چشمه‌ی صبح و شعله‌ی شب، سجاد! از آتش و اشک‌ها لبالب، سجاد  مظلوم ترینند، حسین و زینب ... مظلوم‌تر از حسین و زینب، سجاد ✍ غمش هم مثل اشکش بی حسابه جلو روش آب اگه باشه عذابه چهل ساله می‌گه الشام الشام هنوزم فکر اون بزم شرابه شده تسبیح، غم؛ سجاده آهش سر ظهر عطش خیسه نگاهش میگن قد یه دریا گریه می‌کرد اگه قصاب می‌دید بین راهش نه تنها روضه‌ی گودال‌و دیده نه تنها پیکر پامال‌و دیده چهل منزل کنار عمه زینب زمین افتادن اطفال‌و دیده ✍ كَس مثل تو دل به غصه دمساز نكرد با خطبه كسى مثل تو اعجاز نكرد سجادى و اعتقاد دارم چون تو سجاده‌ى اشك را كسى باز نكرد ✍ دیدند محرّم به تو چشمی تر داد یک باغ گلِ شکفته‌ی پرپر داد گفتند چرا گریه؟ نمی‌دانستند چشم تو به اشک معنی دیگر داد ابر آمد و گریه کرد، با باد گریست باران شد و قطره قطره افتاد، گریست تا کرببلا زنده بماند، هر روز در سوگ پدر حضرت سجّاد گریست ✍ اى سبط بزرگوار پيغمبر من با چشم ترت گريست چشم تر من اى واى چه آمد به سرت كه گفتى: اى كاش نمى‌زاد مرا مادر من ✍ دلش را داغ و غم بیت الحزن کرد وجودش را پر از رنج و محن کرد نمی‌دانم چگونه با چه حالی تن صد چاک بابا را کفن کرد ✍ نفهمیدند معنایِ "ولی" را رها کردند حَقِّ منجلی را که می‌بردند با دستان بسته عَلى ابنِ حُسینِ ابنِ عَلى را...! ✍ از داغ غمش زجر کشیدید شما هی روضه شنیدید و چکیدید شما... پس وای به حال چشم‌هایم، ای وای من دیده‌ام آنچه را شنیدید شما ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
خواندی حدیث خود را، هیهات منّا الذله پیچید بین صحرا ، هیهات منّا الذله تو فاطمی سرشتی، با خون خود نوشتی در موجی از بلایا، هیهات منّا الذله تو حیدری مرامی، تو حجتی، امامی گفتی به پیش اعدا، هیهات منّا الذله خون و شرف به پیکار، در روز عشق و ایثار یکجا شده است معنا، هیهات منّا الذله تو جوشش جهادی، بر نیزه تکیه دادی پُر گشت از تو صحرا، هیهات منّا الذله هم روی خاک صحرا، هم پیش چشم زهرا بنوشت خون سقا، هیهات منّا الذله با داغ اکبر تو، با خون اصغر تو حک شد به آسمان‌ها‌، هیهات منّا الذله با نغمۀ رضائک، صبراً علی بلائک گفتی تو در مصلا، هیهات منّا الذله در راه دین و مکتب، می‌خواند خطبه زینب با ما رأیت و الا...، هیهات منّا الذله با همت و نگاهت، با پیروی ز راهت شد ذکر ما به هرجا، هیهات منّا الذله روز ظهور مهدی، با عشق و با هم‌عهدی باشد شعار دنیا، هیهات منّا الذله خورشید آشنایی، شدنغمۀ "وفایی" در سایۀ تولا، هیهات منّا الذله ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
ای که تویی حسین را نور عین رقیه خاتونی و بنت الحسین سه ساله و معلم مکتبی فروغ بخش دیده‌ی زینبی تو رهرو عقیده و جهادی تو رهنمای راه اعتقادی تو بهترین پدیده‌ی مکتبی حسین‌خو و زینبی مذهبی به بحر عشق و عاشقی گوهری سفینة النجات را لنگری طینت تو پاکتر از گل بُوَد نور وجود تو توکل بود بزرگ عالمی! کجا کوچکی باب حوائجی! اگر کودکی نور تو ای شهیدۀ راه عشق سرزده از سپیده‌ی راه عشق به زخم جان و دل ما مرهمی باب مراد همه‌ی عالمی تو رنگ و بو به زمزمه می‌دهی که عطر و بوی فاطمه می‌دهی سوخته جان‌ها زشرار غمت جان همه فدای عمر کمت گذشته در فراق شب‌های تو ندیده کس خنده به لب‌های تو سه‌ساله‌ای و پُر زجوش و خروش رنج چهل ساله کشیدی بدوش چون تو کسی داغ صبوری ندید این‌همه رنج و داغ دوری ندید نشد دلت لحظه‌ای از غم بری تاکه شدی به رنگ نیلوفری هیچ کسی نگفت جرمت چه بود که شد رخت زضرب سیلی کبود به نُه فلک شرر زده شیونت کبود شد زتازیانه تنت شبی که ماندی عقب از قافله پای تو شد زخار پر آبله تو شعله بر دیده‌ی تر می‌زدی ناله‌ی ای پدر پدر می‌زدی تو دیده‌ای جمال نورانی‌اش تو دیده‌ای شکسته پیشانی‌اش تو شسته‌ای به اشک غم نای او تو داده‌ای بوسه به لب‌های او به وصف تو ای گل مینو سرشت عشق به روی برگ گل‌ها نوشت کجا کسی به غیر تو جان خود نثار کرده بهر مهمان خود «وفائی‌ام» ملول وخسته دلم به یاد ناله‌ات شکسته دلم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
آخر کمی بخواب! چرا گریه می‌کنی؟ با سینۀ کباب چرا گریه می‌کنی؟ با ناله نبض تو چقَدَر کُند می‌زند با بغض در گلو نفست تُند می‌زند آه ای رقیه! جان من آرام گریه کن آهسته درسکوت دل شام گریه کن با گریه‌های خویش قیامت بپا مکن با ناله اینقدر پدرت را صدا مکن ای وای من که محشرکبری شروع شد بار دگر قیامت عظما شروع شد آرام شو ز گریه و شیون، رقیه جان بابا رسیده با سر بی تن، رقیه جان روپوش را زچهرۀ بابا تو پس بزن جانت به لب رسیده! شمرده نفس بزن از گریه‌های خویش به بابا سخن بگو از آنچه دیده‌ای تو به صحرا سخن بگو یکدم به سیل اشک روانت امان مده رخسارۀ کبود به بابا نشان مده بوسه زدی به لعل لب، از جا بلند شو دیگر بس است دیدن بابا، بلندشو عمه چرا صدای تو دیگر نمی‌رسد؟ غمناله‌ات به گوش من آخر نمی‌رسد؟ عطر گلی شنیدی و بی‌هوش گشته‌ای حرفی نمی‌زنی و تو خاموش گشته‌ای در گوش باب خویش چه گفتی که پر زدی ما را گذاشتی و تو ساز سفر زدی پرپر شدی و طاقت هجران نداشتی بر روی داغ‌های دلم غم گذاشتی بگذار تا بگریم و کوته سخن کنم این نیمه‌شب برای تو فکر کفن کنم بر دوش اهل بیت، سه ساله بلند شد خاموش شد «وفایی» و ناله بلند شد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
حالا که برگشتی سرت پیکر ندارد بابا رقیه طاقتی دیگر ندارد از بس که خورده سنگ و چوب و ضرب خنجر یک جای سالم این سر و حنجر ندارد سرخی چشمم را ببین از ضرب سیلی حوریه‌ات سویی به چشم تر ندارد ای گوشوار عرش! بنگر دخترت را گوشم شده پاره، دگر زیور ندارد از تازیانه بال‌های من شکسته دیگر کبوتربچه‌ی تو پر ندارد زهرا مرا بوسید در صحرا که دشمن هرگز نگوید دخترت مادر ندارد دردانه‌ات را با شهیدان هم‌سفر کن تاب جدایی از علی اصغر ندارد بس کن «وفایی» اضطرابم بیشتر شد تاب سخن دیگر دل مضطر ندارد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روی لینک واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
💠💠 هرچند که آسمان سراسر دود است با چشم دلت نگاه کن مشهود است موکب موکب، قدم قدم، صف در صف رزمایش لشکرکشی موعود است ✍ از سینهٔ مبتلای خود ممنونم از تاول و زخم پای خود ممنونم از هر چه که با من است در مشایه از کوله‌ی با وفای خود ممنونم... ✍ دیدیم جهان بی‌تو به بن‌بست رسید هر قطره به موج‌ها که پیوست رسید این رود عظیم اربعین تا دریا با پرچم یا حسین در دست رسید ✍ با پای پیاده تا حَـرَم می‌آیند با حضرت عشق، همقدم می‌آیند این دلشدگان، لشگر ثارالله‌ند والفجر ! که تا سپیده‌دم می‌آیند ✍ صدقافله غرق نور دیدن دارد در جوششی از حضور دیدن دارد یک موج حماسه‌ساز تا کرب وبلا در جاده‌ای از ظهور، دیدن دارد ✍ غمی مثل غم دوری نمی‌شه وصال کربلا زوری نمی‌شه گناهم راهمو بدجور بسته یه کاری کن که اینجوری نمی‌شه ✍ برای در آن حرم که پناه تمام عالم بود فقط برای من روسیاه جا کم بود؟ ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
برگشتم ازسفر، گل درخون طپيده‌ام اي سرو سرفراز! ببين قدخميده‌ام وقتي دلم به خون جگر موج می‌زند گوئي كه من به جاي تو درخون طپيده‌ام شمعم كه از شرار غمت آب گشته‌ام گرقطره قطره برروی خاكت چكيده‌ام از كربلا به كوفه و از كوفه تا به شام تنها به شوق ديدن رويت دويده‌ام از زخم تازيانه ندارم شكايتی زخم زبان زكوفی وشامی شنيده‌ام از جذبه‌ی نگاه تو از روی نيزه بود با خطبه‌ام حماسه اگر آفريده‌ام داغ رقيه‌ی تو در آن شام غم نهاد يك داغ ديگري به دل داغديده‌ام با كوله‌بار غم بسويت آمدم ولي هرگز خلل نديد و نبيند عقيده‌ام اين چامه‌ای كه گفت «وفابي»زقول من تنها اشاره‌اي بُوَد از آنچه ديده‌ام ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
بعد از تو بهر ما همه ساز سفر زدند فریاد الرحیل به کوه و کمر زدند بستند دست کودک و زن را به ریسمان آتش به جان و قلب و دل شعله‌ور زدند رحمی به کودکان تو هرگز نکرده‌اند با ضرب تازیانه به آنان تشر زدند رجاله‌های کوفه، اسیران خویش را گاهی به تازیانه و گاهی سپر زدند سرتاسر وجود همه لطمه خورده است گاهی به چهره، گاه به دست و کمر زدند خواندم وان یکاد برایت ولی حسین این کوفیان شوم، سرت را نظر زدند خون می‌گریست بهر مصیبات اهل بیت سنگی که برسر همه در هر گذر زدند آن لحظه‌ای که چوب، عدو بر لب تو زد خنجر به قلب زینب خونین‌جگر زدند داغ رقیه را به دل ما گذاشتند آتش به بال کودک بی بال‌وپر زدند این غم کجا برم که در آغوش یک پدر تیر سه شعبه را به گلوی پسر زدند وقتی زدند آتش کینه به خیمه‌ها یادآور مدینه شد آتش به در زدند آن قدر تکه تکه شدی که به جسم تو گویی به جای نیزه و خنجر، تبر زدند پیروز این قیام، قیام حسینی است در پیش زینبت ز چه دم از ظفر زدند؟ آتش گرفت جان «وفایی» که اهل بیت در اربعین زمین و زمان را شرر زدند ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
«باز این چه شورش است »که در سرزمین توست «باز این چه نوحه‌ای است»که دل‌ها حزین توست از جادۀ بهشت پیاده همه روند مقصد بهشت سرخ تو و سرزمین توست صدها هزار قافله‌ای که روانه‌اند در امتداد قافلۀ اربعین توست غوغا به پا شده است ز هل من معین تو این لشگر بزرگ جهانی، معین توست این اشک‌ها و نغمۀ لبیک یا حسین مرهم به زخم زینب محنت‌نشین توست سوگند می‌خورم که سلیمان ما تویی عالم به امر توست، به زیر نگین توست هرکس گره زده است دلش را به عشق تو آسوده روز حشر به حصن حصین توست آیاتی از ظهور نشان داده می‌شود وقت ظهور منتقم راستین توست پیوسته می‌نوشت «وفایی» که یاحسین آزادگی‌ست شیوۀ تو، رسم دین توست ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝