eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.3هزار دنبال‌کننده
50 عکس
66 ویدیو
83 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 🖌 تا که امر ازلی، آب و گلم را بسرشت در دلم بذر ولای نَبی و آلش کشت دم اگر غيرِ دَه و چار زنم، باشد زشت بهر ميلاد حسن سبط نبی خامه نوشت طائرطبع به مدحش چو به جولان آمد گشت خورشيد نهان، روز به پايان آمد ♦ ♦ ♦ دست شب تا که بزد بر سر گردون، خرگاه از افق سوی سما خنده زنان آمده ماه کرد نقاش شب آن گه رخ افلاک، سياه به سوی قرص قمر ناگهم افتاد نگاه گفتمی هست شب پانزده ماه صيام بايد از شوق، کنم بهر عبادات قيام ♦ ♦ ♦ رفتم آن گاه در آن مسجد زيبای رسول ديدم آن گاه در آن معبد ارباب عقول که بود قسمت شرقيش در بيت بتول معتکف ماه وشی را به نياش مشغول گفتم اين کيست که اينگونه دل آرام بود هاتفی گفت که پيغمبر اسلام بود ♦ ♦ ♦ مسجد خاص رسول و شب مهتاب حجاز درِ بيت‌الشرفِ فاطمه ناگه شد باز جلوه بخشيد نبی باز به محراب نماز علی آمد سوی مسجد ز پی راز و نياز دست حيدر به سوی قاضی حاجات بُوَد پشت در، فاطمه مشغول مناجات بود ♦ ♦ ♦ گويد ای خالق حی ازلی فاطمه‌ام بر زنان دو جهان سيّده و عالمه‌ام بر تو محبوبه‌ام و عرش تو را قائمه‌ام بعد حمد تو بود زيرلب اين زمزمه‌ام کامشب اين طفل عزيزم به رحم دارد راز لحظه ی درد مخاضم بود ای بنده نواز! ♦ ♦ ♦ فاطمه چشم سوی فيض خدا دوخته بود غم هجران خديجه، دل او سوخته بود از شرار دل خود مشعلی افروخته بود حزن بی‌مادری‌اش، غم به دل اندوخته بود زآنکه غمخوار به هر حامله، مادر باشد در همه حال ورا محرم و ياور باشد ♦ ♦ ♦ بود در حال دعا، دخت رسول خاتم آن زمان گفت به افواج ملک، حی قِدم به سوی خانه زهرا بگذارید قَدم بهر خدمتگری بانوی هر دو عالم فارغ از محنت و غم دختر احمد سازيد تا عيان نور رخ سبط محمد سازيد ♦ ♦ ♦ ناگهان سوی زمين آمد افواج ملک حُلّه وجامه و ابريق به دست هر يک کرد مسدود همی راه سما تا به سمک سَلْمیِ بنت عميس آمده از بهر کمک تا زجان قابله‌ی دختر احمد باشد زير لب زمزمه‌اش نام محمد باشد ♦ ♦ ♦ ملک و حور و فرشته، بنگر صف در صف نوری از عرش بتابيد سوی بيت شرف همه اطراف بتول‌اند به صد شوق و شعف شد عيان در بر زهرا ز علی نيک خلف مژده! زيبا پسر دختر احمد آمد مجتبی، جان علی سبط محمد آمد ♦ ♦ ♦ تاکه نورُسته گل گلشن زهرا بشکفت غنچه‌ی قلب علی رهبر والا بشکفت باغ وحی از اثر آن گل زيبا بشکفت درمدينه گلی از گلشن طاها بشکفت عالمی زآن گل بشکفته معطر گرديد جاری از لعل لبش چشمه‌ی کوثر گرديد ♦ ♦ ♦ تا که آمد به جهان آن خلف عبد مناف گفت آن لحظه به تسبيح، خدا را اوصاف خود بريده شده از قدرت حق او را ناف صوت قرآن بشنيدند از آن روح عفاف اين که در کودکی‌اش قاری قرآن باشد اولين سبط نبی حجّت رحمان باشد ♦ ♦ ♦ سَلمی آن گاه به قنداقه‌ی زردش پيچيد کرد از زردی قنداقه، نبی نهی شديد چون به دست نبی آن کودک زيبا برسيد بنمودند برش جامه‌ی زيبای سپيد نبی آنگاه اذان گفت به گوش حسنش پس گل بوسه نشانيد به درج دهنش ♦ ♦ ♦ آن زمان قائمه‌ی عرش الهی زهرا گشت مستفسر نام پسرش از مولا ماجرا گفت چو با سيّد آل طاها گفت احمد نسزد سبقت نامش زِ خدا جملگی منتظر وحی خدای اکبر تا چه نامی بنهد حق، به چنين نيک پسر ♦ ♦ ♦ جبرئيل آمد آن دم بر احمد ز ادب گفت : شَبّر بودش نام چنین پاک نسب پس نبی گفت به جبريل : بگو این با رّب واژه عبریست چه نیکو بود اسمی ز عرب گفت جبريل که اين گفته‌آن ذوالمنن است به زبان عربی نام نکويش حسن است ♦ ♦ ♦ از خدا هديه‌ی اين نام، مبارک باشد به نبی رهبراسلام،مبارک باشد جلوه‌ی مهر دل آرام، مبارک باشد به علی ناشر احکام،مبارک باشد آمد آن سِبطِ نبی تا که بماند هدفش تا بگيرد عَلَم دين خدا را به کفش ♦ ♦ ♦ ای رسول دو سرا چشم تو روشن بادا دختر بدر دُجا چشم تو روشن بادا بوالحسن شيرخدا چشم تو روشن بادا حجت ارض و سما چشم تو روشن بادا روشنی بخش جهان ماه جمال حسن است مات، عقل بشر از جاه و جلال حسن است ♦ ♦ ♦ آمد آن آينه‌ی حلم الهی، به‌به تا کند حفظ شريعت ز تباهی، به‌به حامی ملت اسلام پناهی، به‌به روشن از مقدم او ديده‌ی «آهی»، به‌به اولين سبط نبی آيت سرمد آمد دومين راهبر از آل محمد آمد سروده عالم دین و شاعر آئینی مرحوم استاد میرزا علی آهی روحش شادقرین رحمت الهی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتیدبه‌:↙️ ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113