✅گفتگوی امام زینالعابدین علیهالسلام و مرد شامی
🔹به نقل از دربان عبیدالله ابن زیاد، در یاد کردِ آوردن اسیران _:
🔸آنان را بر راه پلهء مسجد ، آنجا که اسیران را نگاه میدارند، نگاه داشتند و علیبنالحسین علیهالسلام هم که در آن روزگار، جوانی تازه سال بود، میان آنان بود. پیرمردی از شامیان، نزد آنان آمد و به آنان گفت: ستایش، خدایی را که شما را کشت وهلاکتان کرد و شاخ فتنه را بُرید.
🔹آنگاه، از دشنامگویی به آنان، چیزی فرو ننهاد.
🔸هنگامی که سخنش به پایان رسید، علیبنالحسین به او فرمود:
▪️آیا کتاب خدای عزوجل را خواندهای؟
▪️گفت: آری.
▪️فرمود:《آیا این آیه را خواندهای*بگو بر آن رسالت، اجری از شما نمیطلبم، جز دوستی با نزدیکانم*؟》.
▪️گفت: آری.
▪️فرمود:《آنان،ما هستیم》.
▪️سپس فرمود:《 آیا خواندهای:*وحق نزدیکان را به آنها بده*؟》.
▪️گفت: آری.
▪️فرمود:《آنان،ما هستیم》.
▪️سپس فرمود:《آیا این آیه را خواندهای:*خداوند، ارادهء آن دارد که آلودگی را تنها از شما اهل بیت بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند*؟》.
▪️گفت: آری.
▪️فرمود:《آنان،ما هستیم》.
😭مرد شامی، دستش را به سوی آسمان، بالا برد و آنگاه سه بار گفت: خدا! من توبه میکنم.
🔹سپس گفت: خدایا! من از دشمنان خاندان محمد، به سوی تو بیزاری میجویم و نیز از قاتلان اهل بیت محمد. من قرآن را خوانده بودم؛ اما تا امروز، به این، پی نبرده بودم.
📚شهادت نامه امام حسین علیهالسلام ص۵۲۴
به نقل از کتب:
▪️الامالی،صدوق ص۲۳۰ ح۲۴۲
▪️روضه الواعظین ص۲۱۰
#شام
#اول_صفر
#ورود_کاروان_به_شام
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
✅امام سجاد علیه السلام از کیفیت این سفر میگوید:
🔻{الإقبال عن کتاب المصابیح بإسناده عن جعفر بن مُحَمَّد عن أبیه مُحَمَّد بن علیّ [الباقر] علیهما السلام:
سَأَلتُ أبی عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیه السلام عَن حَملِ یَزیدَ لَهُ، فَقالَ:
حَمَلَنی عَلى بَعیرٍ یَطلُعُ بِغَیرِ وِطاءٍ، ورَأسُ الحُسَینِ علیه السلام عَلى عَلَمٍ، ونِسوَتُنا خَلفی عَلى بِغالٍ اکُفٍ 3، وَالفارِطَةُ خَلفَنا وحَولَنا بِالرِّماحِ، إن دَمَعَت مِن أحَدِنا عَینٌ قُرِعَ رَأسُهُ بِالرُّمحِ، حَتّى إذا دَخَلنا دَمِشقَ صاحَ صائِحٌ: یا أهلَ الشّامِ هؤُلاءِ سَبایا أهلِ البَیتِ ....}.
📚الإقبال به نقل از کتاب المصابیح،به سندش از امام صادق(ع)،از پدرش امام باقر(ع):
🔺از پدرم على بن الحسین(ع)درباره ی بردن او به سوى یزید پرسیدم.
😭فرمود:مرا بر شترى لَنگ و بدون جهاز سوار کردند و سر حسین(ع)بر بالاى عَلَمى بود و زنانمان،پشت سرِ من بر استرانى بدون پالان سوار بودند.
😭کسانى که ما را می بردند،از پشت سر و گرداگردمان با نیزه ما را احاطه کرده بودند و آزار می دادند.
😭اگر اشکى از دیده یکى از ما فرو می چکید با نیزه به سرش می کوبیدند تا آن که وارد شام شدیم.
😭جارچى جار زد:اى شامیان!اینان،اسیران اهل بیتِ ملعون اند".
📚الاقبال،ج۳،ص۸۹
📚 #بحارالانوار ،ج۴۵،ص۱۵۴،ح۳
#کوفه_تا_شام
#شام
#ورود_کاروان_به_شام
#حضرت_سجاد ع
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#ماه_صفر
#ورود_کاروان_به_شام
#مصیبات_شام
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
آجَـــرَکَ اللــه امـــام زمـــان
قافلـــه شد وارد شــام الامـــان
سنگ به دامـن همه در انتظــار
تا که به دروازه رســد کــاروان
سلــسلهٔ آل عبـــا مـــانده انـد
در وســـط حلقــهٔ نامحـــرمان
عمـــهٔ ســــادات ، دل آزرده از
خیـــلِ جفــاپیــشهٔ نا مهـــربان
جای عــزا ، هلهــله سر داده اند
طعنــه و دشنام زِ هر سـو روان
سنــگ به رأسِ گـل زهــرا زدند
بر جگــــر فاطمــه نیـــش زبان
آه از آن کـــوی یهـودی نشیــن
قلعــهٔ خیبــر شده بغـض نهـان
یادِ درِ خیبــر و حیــدر ، زدند
سنگ جفــا بر سـرِ شــاه جهان
آتش و خاکستـر و دشنــام بود
رســمِ پذیرایــیِ این میــزبان
خون به دل عمه ی سادات شد
شیــــر زنِ هاشــمیِ قهـــرمــان
کــاش بدانند که او زینـب است
فــاطمـــهٔ دومِ این خــانـــدان
دختر حیـــدر ، یلِ خیبــر شکن
عالمــهٔ مکتــبِ زهـــرا نشــــان
عاقـلـــه ، در بیــن زنان عـــرب
دانـشِ دریــاییِ او ، بیکــــران
گشته زمین از وَجَنـاتش ، خجل
خَم شده در هر قدمش ، آسمــان
در مَــلَأ عــــام نبــود آشـــکار
رویِ مَهَـــش بوده همیــشه نهــان
وارث عِلــم و عَلَــم فـاطمـــه ست
بانوی صبـــری که شــده قهـــرمان
گرچــه لقب ، اُمّ مصائب گــرفت
لیـــک نشــد نزدِ عـــدو ، ناتــوان
آنچه که در شـــام بلا دیده است
تیـــرِ بلا بر لبـــش آورده جــــان
بزم شراب و سر خونین به تشت
دید که شد لب ، هدف خیـــزران
صبــر ، دگر بر دل زینـــب نمــاند
داد ، زمین را و زمـــان را تکـــان
دوختــه شـــد کــام یــزید پلیـــد
با دَم شمـــشیرِ بُـرنـــده بیـــان
خطبــهٔ دنـدان شکـــن آغــاز کرد
عالمـــهٔ فاضلــــهٔ نکتـــه دان
در عجب از این نفــسِ حیدری
آمــده انگــشتِ همـه بر دهـــان
بر رُخشــان گَردِ حقارت نشست
تا که شد اســرار حقیقت ، عیان
داد پیـــام عَلَــــم ســـرخ را
نایبـــهٔ پاک امـــام زمــان
خطبـــهٔ دیگر ، خود زیـن العبـــاد
خواند و شرر زد به دل شامیـــان
گر چه میــان غـُـل و زنجیـــر بود
رزمِ سخـــن کــرد به تیـــغ زبــان
نیش به جانهـا زده شد جای نوش
جام شــراب همه شــد شـــوکَران
مرثیـــه و روضـــهٔ مقتـــل سرود
ناله کشیـــدند همـــه عرشیــــان
گفت چه رسمی است دراین روزگار
بر سرِ نیـــزه ست ، سـرِ میهمـــــان
این سرِ بر نیــزه ، گل فاطمه است
سیـــدِ آزادهٔ اهـــل جنــان
این سرِ خونیــن ، پسر مرتضاست
زادهٔ آن پادشَــــه اِنـس و جـــان
خطبـــهٔ سجـــاد ، به آتش کشیــد
قلب سیـــاه همـــه را بی امــــان
شکـــر خدا پرچـــم ســرخ حسین
جلـوه گــری می کند از هـر کــران
هـــر کــه به زیر عَلَمــــش مــی رود
می شـــود از ســـیل بلا در اَمــــان
باز هــــم افتــاده هــوای حـــــرم
بر ســرِ هر کــودک و پیـــر و جوان
در صــفِ زُوّارِ خـــودت یا حسیـــن
نام مــنِ دلشـــــده را هــم بخـــوان
تــا برســـم کرب و بلا ، اربعیــــن
همـقـــدمِ قـــافلـــهٔ عمــه جـــان
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
✍🏻رقیه سعیدی(کیمیا)
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#مقتل_بخوانیم⏬
✅ بخشی از مقتل دروازه شام
🔻اهل بیت سيدالشهداء عليهمالسلام را روز اول ماه صفر همراه سرهای شهدا، همچون اسیران کفار و ترک و دیلم، با دستانی بسته و صورتهای باز سوار بر مرکبهای بدون جهاز از دروازه «توما» يا دروازه «ساعات» وارد شام (دمشق) كردند و از بازار عبورشان دادند؛ به نحوی که اهل ذمه نیز بر ایشان اهانت میکردند و بر پلههای مسجد جامع که جایگاه اسرا بود، نگاهشان داشتند.
✳️ذكر اين نكته ضروري است كه در كوفه، اهل بيت علیهمالسلام را میشناختند و به فضايلشان آگاه بودند. بنابراین مردم، گريان و پشيمان بودند، اما در شام كه اسلامشان اموی بود، به دليل عدم شناخت اسلام راستين و اهل بيت و تبليغات بنیاميه، برخورد مردم به گونهای توهينآميز و زشت بود كه بسيار به اهل بيت سخت گذشت.
🔸امام صادق از امام باقر و ایشان از امام سجاد علیهمالسلام نقل میفرمایند که فرمود:
▪️«مرا بر شتری لَنگ و بیجهاز سوار کردند و سر پدرم بر عَلَمی بود و زنان ما پشت سر من بر استران بدون پالان سوار بودند. نگهبانان پشت سر و اطراف ما با نیزه ما را احاطه کرده بودند و هرگاه کسی از ما گريه میکرد با نیزه بر سرش میزدند. تا اینکه وارد شام شدیم و منادی ندا میداد:
😭«ای مردم شام! اینان اسیران اهل بیت ملعون هستند.»
حضرت #ام_کلثوم سلامالله عليها از شمر ملعون خواست که آنان را از دروازهای ببرد که جمعیت کمتری دارد و سرها را از آنان دور کند؛ چرا که خاندان آلالله از فرط نگاه نامحرمان خوار شده بودند. اما آن نانجیب، دقیقا برعکس خواسته ایشان عمل کرد و اهلبیت را از شلوغترين دروازه، در حالی كه سرهای مقدس شهدا در ميان ايشان بود، وارد شهر كرد.
🔸سهل بن سعد ساعدی نقل میکند که در سفر زیارت بیتالمقدس به شام رسیدم. دیدم همه جا آذین بسته و مردم شادند و زنان با دف و طبل پایکوبی میکنند. پرسیدم مگر شاميان عيدی دارند كه ما از آن اطلاع نداريم؟ گفتند: گويا تو غريبهای. خود را معرفی كردم.
گفتند: آيا تعجب نمیكنی چرا آسمان خون نمیبارد و زمين اهلش را فرو نمیبرد؟
گفتم مگر چه شده؟
گفتند که سر حسین را به همراه اهل بیت اسیرش از دروازه ساعات وارد میکنند.
به آنجا رفته و دیدم سر امام حسین بر نیزه شکستهای به دست اسبسواری است و در پی آن، زنانی بر شتران بیجهاز وارد شدند. به یکی از بانوان نزدیک شدم و گفتم:
که هستی؟
گفت: من سکینه بنتالحسینم.
گفتم: من صحابی رسول خدا هستم و از ايشان حديث شنيدهام. آیا خواستهای داری؟
😭فرمود: به حامل سر بگو سر را از ما جلوتر ببرد تا مردم به دیدن سر مشغول شوند و به ما نگاه نکنند که ما حرم رسول خداییم. من 400 دينار به نيزهدار دادم و او جلوتر رفت.
پیرمردی از اهل شام آمد و زبان به ناسزا گشود و گفت: «خدا را شکر که شما را کشت و بلاد اسلامی را از شرتان ایمن ساخت و امیرالمومنین را بر شما مسلط کرد.»
امام سجاد فرمود:
«ای پیرمرد! آیا قرآن خواندهای؟»
عرض کرد: بلی.
فرمود: «آیا این آیه را میشناسی که میفرماید:
▪️ «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی؟»
عرض کرد: بلی.
▪️فرمود: «و آیا خواندهای که و آتی ذی القربی حقه».
عرض کرد: بلی.
حضرت فرمود: «آن نزدیکان ما هستیم.»
باز فرمود: «این آیه را خواندهای که
▪️میفرماید: «واعلمو انما غنمتم من شیئ فان لله خمسه و لرسول و لذی القربی؟»
گفت: آری.
فرمود: «آن نزدیکان ما هستیم.» و باز
▪️فرمود: «آیا خواندهای که انما یریدالله لیذهب عنکمالرجس اهلالبیت و یطهرکم تطهیرا؟»
عرض کرد: بله.
فرمود: «ما اهل بیت هستیم که خداوند آیه طهارت را مخصوص ما نازل کرد.»
پیرمرد ساکت و پشیمان شد و تاملی کرد و گفت: تو را به خدا شما آنان هستید؟ فرمود: «بلی به خدا سوگند و بدون شک، ما همانها هستیم و بهحق جدمان رسول خدا ما همانها هستیم.»
پیرمرد گریست و عمامهاش را بر زمین کوبید و گفت: «خدایا! ما از دشمن آل محمد چه از جن باشد و چه انسان بيزاريم.» سپس گفت: «آیا میتوانم توبه کنم؟»
🔺امام سجاد فرمود: «آری اگر توبه کنی خدا قبول میکند و تو با ما خواهی بود.»
برخی گفتهاند خبر به یزید رسید و او را کشت.
🔹منهال بن عمرو نقل میكند: در شهر شام به امام سجاد علیهالسلام عرض كردم:
🔸يابن رسولالله! احوال شما چگونه است؟
فرمود: «اوضاع ما مانند بنیاسراييل است در ميان فرعونيان كه پسرانشان را سر میبريدند و زنان آنها را زنده نگاه میداشتند. روزی عرب بر ديگران فخر میكرد كه محمد صلیالله علیه و آله عرب است و قريش بر عرب فخر میكرد كه محمد از قريش است و ما خاندان او هستيم كه حق ما غصب شده و گرفتار و كشته و آوارهايم.
📚 منابع:
بحارالانوار ج 45/ علامه مجلسی
#مقتل_الحسین ج 2/ خوارزمی
#لهوف / سید بن طاوس
#نفس_المهموم / شيخ عباس قمی
#ورود_کاروان_به_شام
#کوفه_تا_شام
#اول_صفر
#حضرت_سجاد ع
#حضرت_سکینه س
#ام_کلثوم س
#شام