eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11.3هزار دنبال‌کننده
49 عکس
60 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
آموزشی👇 ✔️ شب نهم شب تاسوعای حسینی ست خدای متعال ان شاءالله به حق آقامون اباالفضل العباس این دسته جمع به زودی زود به کربلای معلی کنار حرم آن حضرت برساند از نزدیک عرض ادب کنیم اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. ✔️ شمس جمال دلربای قمر منیر بنی هاشم، علمدار کربلا، وجود نازنین ابالفضل العباس علیه الصلاة و السلام هر چقدر به این آقا ارادت دارید صلوات بلند ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
آموزشی👇 بسم الله الرحمن الرحيم ( با سلام بر حضرت ابالفضل علیه السلام) السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ 🔸بیا یا بـــن الحسن جانم فدایت 🔸تمــــــام زندگی باشد برایت 🔸بیا یا بـن الحسن دردم دوا کن 🔸مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔸بیا یا بن الحسن دورت بگردم 🔸بیا تــا دست خالی بر نگردم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان...
آموزشی👇 🔸ای وعده ی خدا ز چه تاخیر کرده ای یابن الحسن... آقا جان... 🔸دیگر برای آمدنت دیر کرده ای آقا چرا نمیای پسر فاطمه ... 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن ای خورشید پشت ابرها... امام زمان ... @roze1 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای شاید حرف دل خیلی از این پیر غلامان ابی عبدالله این باشه... امام زمان... یوسف فاطمه... محرم های ما یکی یکی اومدند و رفتند... عمر ما داره تمام میشه اما شما نیامدید آقاجانم ... 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای @roze1 🔸هر خیمه ای که روضه ی عباس خوانده شد آقا بیا ببین امشب مجلس ما روضه آقا ابالفضل العباس خونده میشه... مگه خودتون نفرمودین هرکجا روضه ی عمو جانم اباالفضل باشه من اونجا حضور دارم... میام میشینم توی مجلس آقا اباالفضل العباس.... یه گوشه ای زار زار برا عمو جانم اشک میریزم... امشب اینجا هم عزا خانه ی عباس علمدار آقا... هر کجای عالم هستی... پسر فاطمه ... یک عنایتی هم به مجلس ما... 🔸هرخیمه ای که روضه عباس خوانده شد 🔸گریه برای دست علم گیر کرده ای هرکجا نشستی از همین اول مجلس... آقات رو صدا بزن ... امشب باید با امام زمان هم ناله بشیم... برا آقامون اباالفضل العباس اشک بریزیم... صداش بزن یابن الحسن...
متن روضه 1 آموزشی👇 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... @roze1 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... اها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند
التماس دعاااا🙏🙏🙏
حضرت علی اصغر (ع) / نوحه --------- آسمان بنما نظاره خون اصغر در فراز است حنجر و تیرِ سه شعبه ماجرایی جانگداز است دست بابا ، غرقه خون شد حنجری شد پاره پاره زین مصیبت ، گشته برپا در حرم ماتم دوباره ای علی جان ای علی جان ای علی جانم علی جان از عطش داده گواهی لعل لب های کویریش دست و پا می زد چه گلگون کودک ناخورده شیرش روی دستش ، سرخ و گلگون عکسی از او را فَلک داشت از عطش آه ، غنچه ی عشق روی لب هایش ترک داشت ای علی جان ای علی جان ای جان جانم علی جان با نگاهی سوی میدان مادری چشم انتظار است بی خبر از آن که طفلش داغ را آئینه دار است بار اِلٰها ، کودکش را این چنین مادر نبیند اصغرش را ، غرقه در خون مادرِ مضطر نبیند ای علی جان ای علی جان ای علی جانم علی جان یک گلوی نازک امّا پاره پاره آن گلو بود وایِ من در پشت خیمه قبرِ کوچک سهم او بود مادر آمد ، طفلش امّا در میان خاک می رفت یک ستاره ، از دل خاک جانب افلاک می رفت ای علی جان ای علی جان ای علی جانم علی جان oo محمود تاری "یاسر" کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نذر شیرخوار کربلا من که گلهای نگاهم پرپر است عطر آمیز از علیِّ اصغر است شاخه ای پر بار از نخل بتول غنچه ای از گلشن پیغمبر است این علیِّ اصغر و جان حسین جایگاهش جایگاه اکبر است گر درین عالم نبودش شش بهار در مقابل عالمی را رهبر است مِهر این ششماهه سرباز حسین مُهر تأئید ولای حیدر است انعکاس مهر و ماه از چشم اوست چشم او آئینه دار گوهر است می کند رفع عطش از آسمان تشنه کی بر شیر پاک مادر است نیست مانندش به گلزار جهان از دگر گلهای هستی برتر است پر کنید از دیدگانش جام را جاری از چشمان پاکش کوثر است شمع می داند که در آداب عشق پیش او پروانه بی بال و پر است چون به محشر آید او محشر کند محشر از آئینه ی او محشر است با همین شش ماهگی در بحر عشق کشتی اهل ولا را لنگر است سربلند و سرفراز آید پدید هر سری را کز وفا او سرور است دست او مشکل گشای هر گره نام زیبایش کلید هر در است طفل لبریز از عطش در کربلا حنجرش خشک است و چشمانش تر است پونه های چشمهایش زردِ زرد یاس برگِ گونه هایش احمر است هر دو لعلش از عطش خشکیده اند آتش فریاد او خاکستر است تیر وقتی بر گلوی او نشست عشق دید آنجا دلی در آذر است تیر دشمن رفت در عمق گلو آه جاری خون وی از حنجر است تیر دشمن کار صد شمشیر کرد کاین چنین از تن جدا اکنون سر است خون او پاشیده شد بر آسمان آسمان از اوست غرقِ اختر است این ندا آمد ، رهایش کن حسین ما بگیریم آنچه از تو در بر است باید او را آفتاب عشق خواند طفل بی شیری که گلگون پیکر است گفت "یاسر" با ارادت این چنین هرچه دارم از علیِّ اصغر است کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
مادر و طفل برداشت اول : لالایی گفتم و خوابت نیامد کسی در چشم بی تابت نیامد لالایی گفتم و تابی نداری چرا ای کودکم خوابی نداری لالایی گفتم و خشکیده لب هات به جان آتش زده این تاب و تب هات لالایی گفتم و می سوزم از غم که پژمرده شوی چون غنچه کم کم لالایی گفتم و آبی ندارم علی جان ، قلب شادابی ندارم لالایی گفتم و آتش بگیرم که باشد تشنه لب طفل صغیرم لالایی گفتم و اصغر نخوابد ز سوز تشنگی بر خود بتابد لالایی گفتم و غرق عزایم که من دل خسته مام کربلایم لالایی گفتم و دیدم عَلَم را خبر سازید سقّای حرم را لالایی گفتم و طفلم حزین است ز بی آبی لبانش آتشین است لالایی گفتم و رنگش پریده تو گویی جان به لبهایش رسیده لالایی گفتم و شیری ندارم به جز یک غنچه تصویری ندارم ......... مادر و گهواره خالی برداشت دوم : لالایی گویم و اصغر ندارم به خون خفته گلم ، باور ندارم لالایی گویم و گهواره خالی ست که قبر کوچکش در این حوالی ست لالایی گویم و اصغر نیامد به گهواره گل پرپر نیامد لالایی گویم و می گریم از غم شده از داغ اصغر قامتم خم لالایی گویم و چشمم به راه است دل بی تاب من لبریز آه است لالایی گویم و لبریز داغم نیامد غنچه ی خونین باغم لالایی گویم و اشکم به ریزد که دیگر کودک من بر نخیزد لالایی گویم و غم می خراشد که مادر باشد و طفلش نباشد لالایی گویم و می سوزم اکنون که طفلم شد گلویش غرقِ در خون لالایی گویم و شد داغم افزون نخورد آب و گلویش تر شد از خون لالایی گویم و بین ناله ی من به زیر خاک خفته لاله ی من لالایی گویم و جانم به لب شد ازین غم روز من مانند شب شد لالایی گویم و غم می زند جوش که شمع کوچکم گردیده خاموش ooo محمود تاری کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینه_زنی و توسل به حضرت باب الحوائج علی اصغر علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین سیب سرخی 😭😭😭😭😭 لالایی گلم دیگه بخواب کبوتر من الهی به جای تو رو نیزه بود سر من من اولین بارم بود دیدم برای تو که لالایی میگم دیگه علی چشماتو نمیبندی میدونی که از دنیا خستم به خنده هات خیلی وابسته ام چرا دیگه مادر تو نمیخندی لالایی میگم صدام میلرزه تنت زیر خاک سرت رو نیزه حسین ای جانم حسین ای جانم به خواهش من تو دست رد نزن پسرم یادت باشه که بیای بخواب من پسرم کارم شده هی اشک و زاری که بر نیومد از من کاری به خاطر این روزها حلالم کن حالا که رو نیزه خوابیدی بگو منو مادر بخشیدی دعا برا بی تابی حالم کن به این نامردها رسید فریادم سرت افتاد و منم افتادم حسین ای جانم حسین ای جانم به خواب رفته علی اصغرم در این گلزار کسی بلند نگرید که می شود بیدار کسی بلند نگرید که این ستم دیده ز فرط تشنه لبی مدتی نخوابیده حسین ای جانم حسین ای جانم کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینه_زنی و توسل به حضرت باب الحوائج علی اصغر علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سیدمجید بنی فاطمه 😭😭😭😭😭😭😭 ای طفل بی زبونم علی درد و بلات به جونم علی هر جا بری پا به پات با یاد اون خنده هات من پیش تو می‌مونم علی من به جای تو علی مُردم دووم بیار میدونم که از عطش مُردی به روم نیار می بینم تو گهواره حرارت آبت کرده هنوزم حسم میگه علمدار برمیگرده علمدار برمیگرده،علمدار برمیگرده از بس که بی گناهی علی جونم فدات الهی علی با گریه‌ ی بی صدا دیدم که روی نیزه ها چشمات میره سیاهی علی چی سرت اومد علی دردت به جون من خشکی رو گونه‌هات برده امون من میبینم روی نیزه رخت بی رنگه مادر برای لبخند تو دل من تنگه مادر علمدار برمیگرده،علمدار بر میگرده کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
دم_پاره روی دست من بگیر آرام ای طفلِ حرم ای علیِ اصغرم شد سه شعبه قاتِلت ای تو اُمیدِ آخرم ای علیِ اصغرم * غنچه ی من را به روی دستِ من پرپر مَکن حرمله لعنت به تو قطره ی آبی بِده، خون بر دلِ مادر مَکن حرمله لعنت به تو * وای من و وای من و وای من کشته شده غنچه ی زیبای من شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
سر آورده بود گلش را دم آخر آورده بود برای نبرد پدر سوره کوثر آورده بود یکی طعنه زد حسین اینچنین لشکر آورده بود؟ سه شعبه رسید برای علی نوبر آورده بود و برق گلو چه بد موقعی سر برآورده بود بگو نانجیب علی تازه دندان در آورده بود خجالت کشید علی برده بود، اصغر آورده بود چرا حرمله؟ چرا باز هم بی هوا حرمله؟ چرا هیچ وقت نرفته ست تیرت خطا حرمله؟ خجالت بکش زدی طفل شش ماهه را حرمله و با خنده گفت شماها کجا و کجا حرمله گلو را ببین علی را زده چند تا حرمله صدا زد رباب که شیر آمده منتها... حرمله شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
گلبرگ لطیف شاخه ی طوبا بود دردانه ای از قبیله ی دریا بود قنداقه ی خونین علیِ اصغر امضای قیام سرخ عاشورا بود * آن بغض گلوگیر که سرتاسر بود لالاییِ بی صدای یک مادر بود آن داغ دل همیشه سوزان رباب گهواره ی خالیِ علی اصغر بود * از سوز عطش خسته و بی تاب شدی ! با دست پدر در طلب آب شدی ! ای غنچه ی پژمرده ی باغ ملکوت با تیر سه شعبه خوب سیراب شدی شاعر: درمانده اگر بار گناهی دارد در سایه ی شش ماهه پناهی دارد در قبر،پدر به سینه چسباند او را شهزاده ببین چه جایگاهی دارد شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
بکش رو صورتم دستاتو، بابا می‌خوام آروم بشم، چشماتو وا کن اگه می‌شه، بگیر بالا سرت رو یه بارِ دیگه، تو چشمام نگا کن تو رو می‌خوام روی دستام بگیرم بذار لبخندتو دنیا ببینه بذار هر کی دلش لبریز غصه ست، بیاد و پای گهواره‌ت بشینه لالا لالا لالا لالا لالایی لالایی می‌خونم آروم بخوابی کاش می‌شد، تر کنم ماهی نازم لب‌های خشکتو با قطره آبی می‌خوام همیشه این دستای کوچیک تو قابِ قلب آدم‌ها بمونه هرکی عشقو می‌خواد، منو ببینه هرکی منو می‌خواد، تو رو بخونه یه دنیا قلب خسته، بی بهونه به اون دستای کوچیک دل نبسته هنوزم مادری دلتنگ ماهش پای گهواره‌ی خالی نشسته لالا لالا لالا لالا لالایی لالایی می‌خونم آروم بخوابی کاش می‌شد، تر کنم ماهی نازم لب‌های خشکتو با قطره آبی شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
فقط به قدر کفی ، آب را هدر ندهید فقط به قدر کفی... آب بیشتر ندهید بزرگِ این حرمم پیش این حرم من را... خجالتم ندهید.. آه.. خنده سر ندهید از آب رود فقط سهمِ شیرخواره کنید به این حرم ندهید و به این پدر ندهید نه حرمله که نمی‌خواهد این گلوی سفید بس است لمس نسیمی به او خبر ندهید زِ من گذشت ولی لااقل به پشتِ حرم به نیزدار نشانیِ این  پسر ندهید شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
😭😭😭😭 آسمان آمد زمين تا خون اصغر را بَرَد قطره‌هاےسرخ اين ياقوٺ احمر را بَرَد تیر را بيرون مڪش،اشڪ خدا هم مےچڪد فطرس آمد تاهمين سوز مڪرر را بَرَد 😭😭😭😭 باب الحوائـج🥀 شب هفتم محرم💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•|صلی‌الله‌علیک‌ یااباعبدالله|• 😭😭😭😭😭 با دل چه کرده این غم تو شاه سر جدا؟😭 دیدم کری به پایِ روضه‌ی تو گریه میکند ..😭😭 یا اباعبدالله....آقاجان....😭
🌹 مقتل حضرت علی‌اکبر (ع) وقتى همه اصحاب امام علیه‌السلام به شهادت رسيدند و تنها اهل بیت حضرت باقی مانده بودند، در این هنگام حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام از خیمه‌گاه خارج شد و برای جنگیدن از پدرش اذن میدان طلبید. امام علیه‌السلام اجازه داد. سپس نگاهی پر از یأس به او کرد، چشمان خود را پایین انداخت و گريست. آن‌گاه محاسن شريفش را به دست گرفته و فرمود: «بار خدایا! تو خود گواه باش جوانی به مبارزه این مردم رفت که شبیه‌ترین مردم از نظر صورت، سيرت، اخلاق و منطق به پیامبر تو بود و ما هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می‌شدیم، به او نگاه می‌کردیم.» سپس امام علیه‌السلام فریاد برآورد و گفت: «ای پسر سعد! خداوند رَحِم تو را قطع کند؛ همان‌طور که تو رَحِم مرا قطع کردی.» حضرت علی اکبر به سوی آن قوم حرکت کرد و چنين رجز خواند: «انا على بن حسين بن على نحن و بيت الله اولى بالنبى والله لايحكم فينا ابن الدعى اطعنكم بالرمح حتى ينثنى اضربكم بالسيف حتى يلتوى ضرب غلام هاشمى علوى منم على فرزند حسين بن على. به خداى كعبه سوگند ما به جانشينى پيامبر اولى‌تريم. به خدا سوگند حرام‌زاده بر ما حكومت نخواهد كرد. شما را آن‌قدر با نيزه مي‌زنم تا نيزه خم شود و آن‌قدر با شمشير مي‌زنم تا شمشير در هم پيچد؛ ضربات جوانى هاشمى و علوى.» او جنگ نمایانی کرد و عده زیادی را به هلاکت رساند تا ناله كوفيان بلند شد. سپس نزد پدر برگشت و عرض کرد: «ای پدر! عطش و تشنگی مرا کشت و سنگینی آهن و سلاح، تاب و توان را از من برد. آیا شربتی آب برای من یافت می‌شود؟» اشک از چشمان امام علیه‌السلام جاری شد و فرمود: «وای از بی‌پناهی! فرزندم از کجا آبی بیاورم؟ اندکی دیگر بجنگ که به زودی با جدت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله دیدار خواهی کرد و آن حضرت با ظرفی لبریز از آب، تو را سیراب می‌کند؛ آن گونه که بعد از آن دیگر تشنه نخواهی شد.» حضرت علی اکبر علیه‌السلام به سوی میدان بازگشت و با وجود تشنگى، شجاعانه و قهرمانانه جنگید. ناگاه نامردی به نام «مرة بن منقذ» (لعنت خدا بر او) گفت: «گناه همه عرب به گردن من؛ اگر داغش را به دل پدرش نگذارم.» سپس ضربتى به حضرت زد يا تیری به سوی آن حضرت پرتاب کرد. تیر به حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام اصابت کرد و او را بر زمین انداخت. دشمن محاصره‌اش كرد و با شمشير قطعه‌قطعه‌اش كردند. در اين حال فریاد زد: «پدر جان! از جانب من بر تو سلام باد. این جد من پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله است که به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: «زودتر پیش ما بیا.» سپس فریادی کشید و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. امام حسین علیه‌السلام به سوی میدان، بر بالین حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام آمد. صورت به صورت او گذاشت و فرمود: «خداوند بکشد کسانی که تو را کشتند! چقدر اینان نسبت به خداوند و هتک حرمت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله گستاخ شده‌اند. پسرم، بعد از تو خاک بر سر این دنیا.» در این هنگام حضرت زینب سلام‌الله علیها از خیمه‌گاه به سوی میدان جنگ آمد؛ در حالی که فریاد می‌زد: «ای حبیب من! ای فرزند برادرم.» حضرت زینب سلام‌الله علیها خود را به او رسانده و روی بدن بی‌جان علی‌اکبر علیه‌السلام افتاد. سیدالشهدا علیه‌السلام جلو آمد، خواهر را بلند کرده و او را به سوى خيمه برد. آنگاه به جوانانش فرمود: «احملوا أخاكم. برادرتان را به خيمه ببريد.» و با صداى بلند اين آيه را تلاوت فرمود: «ان‌الله اصطفى آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران على العالمين ذرية بعضها من بعض والله سميع عليم (سوره مبارکه آل عمران آیات ٣٣ و ٣٤) 👈 منابع لهوف/ سیدبن طاووس مقتل‌الحسين ج ٢/خوارزمى الارشاد ج ٢/ شيخ مفيد علیه السلام ۱۴۰۰
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینه_زنی و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین طاهری از حرم آمد برون جلوه ی پیغمبری با رخ زهرایی و با جَنَم حیدری صنحه میدان بدل شد به عجب محشری گفت انا ابن الحسین ریخت بهم لشکری اَنَا عَلی ابنِ حُسَینَ ابنَ عَلی موقع جانبازی است رفته ز کف طاقتش تیغ و سپر در کف و ذکر علی عادتش خوانده حسین ان یکاد نذر قد و قامتش با نگهی میکند از پدرش دلبری اَنَا عَلی ابنِ حُسَینَ ابنَ عَلی ماه حرم مثل شیر بر دل اعدا زده از برش تیغ او دشمن او جا زده گرچه به رفتن شرر بر دل بابا زده داده به لشکر نشان رزم علی اکبری اَنَا عَلی ابنِ حُسَینَ ابنَ عَلی یا علی و یا علی بر لب او کرده گُل ماه نظر میزند عمه بخوان چهار قُل داده عنان را ز دست لشکر کوفی به کُل معرکه ای شد به پا وای چه رزم آوری اَنَا عَلی ابنِ حُسَینَ ابنَ عَلی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
داغ لاله گون / نوحه شبه روی نبی بر علی نور عین می رود می برد جان ز جسم حسین از پی او پدر - می رود از قفا آه و واویلتا - آه و واویلتا آن که گلگون ازو دشت و صحرا شده پیش چشم پدر اربا" اربا شده خفته بر روی خاک - می زند دست و پا آه و واویلتا - آه و واویلتا چهره اش غرقه خون پیکرش لاله گون می رسد در حرم صوت داغش کنون می شود ناگهان - قد بابا دو تا آه و واویلتا - آه و واویلتا تا که ریخت از سرش خون به چشم ترش برده مَرکَب ورا در دل لشکرش اربا" اربا تنش - شد ز تیغ جفا آه و واویلتا - آه و واویلتا تا ز میدان رسید صوت اکبر بگوش دیده شد غرقه خون سینه ها در خروش پیش چشم حسین - تیره شد کربلا آه و واویلتا - آه و واویلتا آمد از خیمه ها سوی میدان حسین همچو گیسوی او شد پریشان حسین در کنار تنش - شد پدر در نوا آه و واویلتا - آه و واویلتا ای گل پرپرم ای علی اکبرم من چگونه تو را سوی خیمه برم بهر رفتن بیا - خود مدد کن مرا آه و واویلتا - آه و واویلتا رفته از پیکرم تاب و تب ای خدا جان من از غمش شد به لب ای خدا من به داغ پسر - گشته ام مبتلا آه و واویلتا - آه و واویلتا ** محمود تاری «یاسر» کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
وَ قَطَّعوهُ بِسُیوفِهِم... 😭😭😭😭😭 حسین(ع)،😭 علی‌اکبرش را به سیمای پیامبر میدید، کوفیان اما اِرباً اِرباً اِرباً اِربا... 😭😭😭😭😭
حضرت علی اکبر علیه السلام شعاعی سبز از بنیاد نوری سلاله تابش از اولاد نوری افق های نگاهت کهکشان ها فروغ از تو گرفته آسمان ها گل از دیدار تو باشد شکوفا به ناز یک‌نگاهت گشته شیدا وجودت سبز دم هایت بهاری بهاران در تمنای تو جاری چنان در آفرینش با صفایی که هم خَلق جمال مصطفایی همان آئینه ی احمد (ص) تو هستی مثال جد خود در حق پرستی حسین ابن علی (ع) را نور عینی ضیاء دیدگان زینبینی خدا جوید اگر دل های مومن به بانگ توست ای زیبا موذن طنینی در صدایت اوج دارد چو دریای خروشان موج دارد به هنگام‌نبردت روز عاشور در آن صحرای طاقت سوز عاشور به آن بانگی که سر دادی اذان را خبر دادی امام تشنگان را که ای بابا بیا جان رفته از دست بیا اکبر به جَد خویش پیوست محسن غلامحسینی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویلا داغ تو کرده پیرم بابا پیکرت گشته اربا اربا واویلا واویلا واویلا برسرت دست و پا گم کردم مسیر خیمه را گم کردم بین این همه تیر و نیزه من لبان تورا گم کردم یک علی اکبر و یک صحرا واویلا واویلا واویلا هر طرف یک علی میبینم شاهد این غم سنگینم تکه تکه تورا با عباس در میان عبا میچینم زینب آمد بجای لیلا واویلا واویلا واویلا شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش