eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.3هزار دنبال‌کننده
53 عکس
67 ویدیو
83 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
💠آیت الله حق شناس ره: رفقای عزیز ! شما را به خدا مواظب زبان و گوشتان باشید. هر حرفی نزنید، به هر حرفی گوش ندهید.خدا شاهد است گاهی اوقات به خاطر یک غیبت فقط یک غیبت حاجت شما را نمیدهند.در قیامت از اعمال خوب شما بر میدارند و روی اعمال خوب غیبت شونده میگذارند. حال هِی برو غیبت کن ببیبن کجا رو میگیری؟ من در یک جلسه ای بودم که پشت سر شخصی غایب حرف های ناروایی زده شد. با اینکه بنده حرف های آنها را رد کردم و از آن شخص دفاع کردم.امّا شب در عالم رویا به بنده گفتند: چرا از آن مجلس برنخواستی؟ گفتم: من هر آنچه که آنها گفتند رد کردم و از شخص غایب دفاع کردم. گفتند: آیا حرف های شما را قبول کردند؟ گفتم خیر! گفتند: پس چرا از آن مجلس بیرون نرفتی؟ همان رفتن تو جواب قاطعی برای آنها بود.آره داداش جون! مسئله، بسیار مهم و ظریف است همیشه این حدیث را به یاد داشته باشید که: " سامع الغیبة احد المغتابین " یعنی گوش کننده به غیبت در حکم غیبت کننده است.
روایت صبر بر مرگ فرزند  آیت الله شیخ محمد یزدی در بخشی از خاطرات خود، که در کتاب «خاطرات آیت الله محمد یزدی»، به چاپ رسیده است به ماجرای مرگ ناگوار دختر خویش اشاره می کند و می گوید: خداوند متعال، به دنبال قضیه ازدواج به بنده دختری عنایت کرد؛ منتها این دختر پس از مدت کوتاهی مبتلا به حالت «غشوه» شد و ما هم به ناچار درگیر معالجه شدیم و این امر غیر از فشار روحی، برای ما فشار اقتصادی را هم در پی داشت؛ چون با زندگی طلبگی، پرداخت وجه دکتر و دارو کار آسانی نبود. به هر تقدیر بنده پیگیر معالجه دختر بودم و کارهایش به عهده من بود. به همین جهت علاقه عاطفی شدیدی، بین ما ایجاد شد و بنده هم از پول شهریه و درآمد مربوط به ایام تبلیغ، در ابتدا هزینه معالجه او را برمی داشتم و کنار می گذاشتم. به تدریج که این دختر بزرگ شد، از خانه بیرون می آمد و مشکل دو چندان گشت. هر بار که کسی به او تنه می زد، در میان کوچه و خیابان، می افتاد و غش می کرد. چند بار که این منظره پیش آمد، من خیلی منقلب شدم. چند بار او را برای معالجه به تهران بردم و تلاشم این بود که وظایف شرعی ام را در خصوص معالجه او به خوبی انجام دهم و در این مورد همسرم بسیار صبور و حلیم برخورد می کرد و هر بار که من تحملم را از دست می دادم، به من دلداری می داد که باید این وضع را تحمل کنیم و به نحوی تقسیم کار کنیم که به هیچ کدام فشار نیاید. گهگاه در منزل اجاره ای و منازل این و آن که مدتی را در آنها گذراندیم، برخوردها و تنش هایی میان بچه هایم به وجود می آمد و موجب اوقات تلخی می شد. تا این که برای بنده مسافرت به خانه خدا پیش آمد. وقتی به حج رفتم، در ذهنم بود که می گویند در اولین سفر زیارتی به بیت الله، سه حاجت از حوائجی که زائر از خدا بخواهد، قطعاً روا می شود. این مطلب را هم از زبان بزرگان و هم در کتاب شرایع در فصل مربوط به حج خوانده بودم. به هر حال وقتی به کنار دیوار خانه خدا رسیدم، در حجر اسماعیل، نخستین حاجتم را از خدا خواستم، عرض کردم: خدایا! این دختری که به ما داده ای، از آنجا که بنده به لحاظ طلبگی تعلق به امام زمان (عج) دارم، این هم ناموس امام زمان محسوب می شود؛ لذا برای من ناگوار است که این دختر در کوچه زمین بخورد و بی هوش شود و رهگذران او را به این وضع ببینند؛ بنابر این اگر قابل شفا یافتن است، او را حفظ کن و گرنه، خیر. بعد از گفتن این جملات حوائج دیگرم را هم مطرح کردم. بعد از سفر حج نیز به عراق سفر کردم و پس از آن به ایران بازگشتم. وقتی به خانه آمدم، مشاهده کردم که بچه نیست.ابتدا خبر را به ما ندادند و شاید کمتر از 24 ساعت، ما را سرگردان کردند و بعد گفتند که از دنیا رفته است. نکته ای که حائز اهمیت است، این است که لحظه ای که حال دختر به هم می خورد، دقیقاً مقارن با همان لحظه ای بوده که بنده حاجت اولم را در کنار حجر اسماعیل از خدا خواستم. باجناق ما که فرد پرتلاش و فعالی بود و او هم به تازگی فوت شد، علاقه زیادی به بنده داشت و در خلال مدتی که من در سفر بودم، مراقب وضع دخترام بود و حتی می گفت: وقتی به حال احتضار درآمد، من دعا کردم که خدایا! اگر هم می خواهی این دختر را ببری، طوری شود که بعد از مراجعت پدرش از سفر، از دنیا برود. دکتر معالج دختر که به طور مداوم بالای سرش بود، از مرگ ناگهانی او اظهار تعجب می کرد و می گفت: با وجودی که مراقبت ها شدیدتر بود و داروهایش را به موقع مصرف می کرد، نمی دانم چرا این اتفاق افتاد؟ بعد از فوت دختر و در واقع اتمام امتحان صبر و تحمل ما، زندگی بنده، رنگ دیگری پیدا کرد و به موفقت هایی نائل شدم. گاهی اوقات به دوستان عرض می کردم و می کنم که گرفتاری هایی که بعضاً در درون خانواده پیش می آید، گاه نعمت الهی است و مقدمه پیروزی است. خداوند موسی (ع) را در بیابان گرفتار کرد و ناچار شد به کار چوپانی بپردازد؛ این در واقع مرحله پرورش روح این انسان بود و خداوند می خواست او را آماده کند و بیاموزد تا بتواند مسؤولیت های بزرگ را به عهده بگیرد. به نظر من، مصیبت آن دختر ناکام، یک امتحان الهی بود تا بنده و خانواده ظرفیت و حوصله و بردباری مان بیشتر شود. بعد از آن هم در مبارزات سیاسی، فصل تازه ای از امتحان الهی را پشت سر گذاشتیم. 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
آمادگی برای موت و قیامت حضرت می فرماید: «وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ وَ غَمَرَاتِهِ» به استقبال مرگ بروید، «وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ» یعنی قبل از اینکه برسد فرشی برایش پهن کنید. شما مسافرت می روی تمام حواست را جمع می کنی چیزی جا نگذاشته باشی. «وَ أَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ فَإِنَّ الْغَایةَ الْقِیامَةُ» آخر کار ما قیامت است. «وَ کفَی بِذَلِک وَاعِظاً لِمَنْ عَقَلَ وَ مُعْتَبَراً لِمَنْ جَهِلَ» هر عاقلی مرگ و قیامت را به عنوان یک موعظه می پذیرد. ما رو به فنا و ضعف هستیم. «وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَایةِ مَا تَعْلَمُونَ» قبل از قیامت چیزهایی است که می دانید. ما در عالم برزخ گرفتار این ده چیز هستیم. 1- «مِنْ ضِیقِ الْأَرْمَاسِ» ارماس یعنی قبرها، تنگی قبر. «وَ شِدَّةِ الْإِبْلَاسِ» ابلاس یعنی غم فراق و جدایی، ما وقتی از دنیا می رویم غم سنگینی داریم. غم از چه؟ از ثروت و اولاد و پست و مقام، اگر شدید باشد، لذا مرحوم ابن میثم در شرح نهج البلاغه فرمودند: سعی کنید کم کم تعلقات خود را از دنیا کم کنید. مثل بچه ای که مادر او را کم کم از شیر می گیرد، تعلقات خود را کم کنید که جدا شدن برای شما سخت نباشد. حضرت در خطبه 92 نهج البلاغه فرمودند: «وَ ارْفُضُوهَا ذَمِیمَةً فَإِنَّهَا قَدْ رَفَضَتْ» دنیا را رها کنید، دنیا رها کرد، کسانی که حریص تر از شما بودند. گرفتاری برزخ تعلق ما و دنیا یک طرفه است. اگر رابطه ها دو طرفه باشد، خیلی خوب است. محبت ما و دنیا یکسره هست، دنیا ما را رها می کند. لذا امیرالمؤمنین می فرماید: سختی دوم غم جدا شدن از مال و اولاد هست. 3- «وَ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ» مطلع یعنی قیامت، اشرافی که به قیامت پیدا می کنیم، وحشت می کنیم. در حالات امام حسن مجتبی هست که حضرت گریه می کردند، امام مجتبی فرمود: من گریه می کنم، حول اشراف بر قیامت. مرحوم علامه مجلسی(ره) در ذیل این حدیث فرمودند: نگویید چرا امام گریه می کند؟ «إِنَّما یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء» هرچه انسان علم و معرفتش به خدا بیشتر باشد، نگرانی و دغدغه اش بیشتر است. لحظه جان دادن خیلی از پرده ها کنار می رود، قرآن می فرماید: «وَ کشَفْنَا عَنْک غِطاءَک» یکی از چیزهایی که در حالت احتضار داریم، یک چشم دیگری باز می شود و همه چیز را می بینیم. چشم تیز بین است. وقتی انسان اینها را می بیند وحشت می کند. مرحوم آیت الله حق شناس از تفسیر روض الجنان مرحوم ابوالفتوح راضی که از مفسرین بزرگ شیعه هست، نقل می کردند. قبرشان در حرم عبدالعظیم هست، ایشان می نویسند قرآن که می فرماید: «کشفنا» لحظه جان دادن وقتی پرده کنار می رود، خداوند حافظه ای به تو می دهد تمام هفتاد سال گذشته یادت می آید. وقتی پرده کنار می رود خدا حافظه ای به تو می دهد که آن فوتی که به چراغ کردی یادت می آید. 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
سلام بعضی از بزرگواران مداح نیازهست که اطلاعات منبری هم داشته باشندکه خلعی را در بعضی از مجالس پر کنند.لذامطالب مناسب منبررا بدبن جهت گاهی بارگزاری میکنیم...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شوقِ نوکری اثرِ شیرِ مادر است... کربلایی حسین طاهری حاج حمید دادوندی 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ 🎵 کربلایی‌ 🎶سبک: 📜 ارباب سایت ات به سرم ... 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
*◾روضۂ دفتری ختم پدر◾* *اجرا توسط: استاد پرویزی🎙️* *تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻* *غم دل با که گویم ای عزیزان* *که دیگر رفته از دستم پدر جان* *غریبانه پدر بار سفر بست* *فراق او نباشد باورمان* *زِ بعد رفتنش کاشانه ی ما* *شده همرنگ با شام غریبان* *عجب دردیه این درد جدایی* *زِ هجرانش پریشانم پریشان* *مجلس امشب ما بیاد پدر عزیزمون....... برپاست، بذار حرف دل دختراشو براتون بگم، کدوم دختر؟* *همون دختری ک الان چند روزه صدای بابا رو نشنیده ، دختری ک الان چندین روزه باباشو ندیده* *آخ بابا چرا دیگر نمی آید صدایت* *رفتی ز دنیا یا خدا داده شفایت* *میدونی امشب درد دل این بچه ها چیه ؟* *بابا دیگه آروم بخواب ، بابا دیگه جائیت درد نمیکنه ، دیگه از درد نمی نالی ، بابا فکر نمی کردم به این زودی داغ تو رو ببینم ، فکر نمیکردم برات لباس عزا به تن کنم ، بابا سرمو بلند میکردم میگفتم منم بابا دارم میگفتم تاج سر دارم، بابا شنیده بودم داغ بابا سخته اما شنیدن کی بُوَد مانند دیدن..* *بخدا فرق نمیکنه پدر اگر پیر هم باشه عزیزه ، پدر اگر بیمار هم باشه دوست داشتنیه* *الان چندین روزه روی ماه بابا رو ندیدین الان چندین روزه چراغ خونه تون خاموش شده* *آی عزیزانِ داغدیده میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خانه و روشنایی خانه است، پدر پشت و پناه دختره، پدر تکیه گاه دختره اما بگم اگه شما داغ بابا دیدین جمعیتی اومدن به شما تسلیت و سر سلامتی گفتن ، اما دل عالمی بسوزه برا اون بچه هایی که تازیانه خوردند ، زخم زبون شنیدن ،دلِ عالمی بسوزه برا یتیم امام حسین کنج خرابه ناله میکرد و گریه میکرد ، سر بریده ی بابا رو نشونش دادن نشست هی با این سر درد و دل میکرد، هر کجای این مجلس نشستی بلند بگو یا حسین.....* *مارضایی* *عزیزم وُ شیعیون کمک کنید وَلا سردار سَرُم رفت* *وُ چه سردار سری وَلا گنج و گوهرُم رفت* *هِشتیُم رفتی (بابا)وَلا کارُم شده ناله* *وُ غصه خَوردن بعد تو کار ما زارهَ* *عزیزم وُ خونه بابا کجاس(رَشه دیت نشونمُ)* *تا رَوُم پیشش گووُم که ای بابای مهربونُم* *وُ زندگی بعد تو بابا بخدا(پُرسوز وگُدازهَ)* *(گر خونم بهشت بو) وَلا بی تو نَمبرازهَ* *نَمبو ایی دل پَتی بسکه غصه داره* *آرزو مند به دلم نمبینمت دوبارهَ* *عزیزم وَندی مین دلوم (درد بی دوایی)* *هِشتیُم رفتی سفرآخه کی می یویی* 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بر دوش  کشم بار فراق پدرم را خم کرده دگر این  غم سنگین کمرم را گاهی به لب این زمزمه دارم که بیامرز یارب ز کرم روح بلند پدرم را میگفت مرا غیر در خانه ارباب جایی نفشانم ز رخ اشگ بصرم را بال و پرم از عشق حسین است نسوزد عالم اگر اتش بزند بال و پرم را در روز جزا بهر شفاعت بدهیدم یک رشته زلف شه والا گوهرم را اندازه ریگی ز بیابان نشود گر بر پاش بریزم همه ذوق وهنرم را در روضه او جای سرشگم بگذارید تقدیم کنم  قطره به قطره جگرم را بر منبر نی رفت وَ فرمود که ای عشق تفسیر کن این آیه قرآن سرم را آگاه کن از ایت حق بر سر نیزه هر کوردلی را که ندارد خبرم را من سرور شمس وقمرم کوکب عشقم جوینده معراج بیابد اثرم  را 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
خداوندا اگر مادر ندارم دریغا سایه اش بر سر ندارم همه گویند که مادر رفته اما فراق و مرگ او باور ندارم دلم را از غمت مادر شکستی تمام رشته عمرم گسستی امیدست فاطمه دستت بگیرد که تو در روضه زهرا نشتی دو چشمی ای فلک پر آب دارم دلی پر غصه و بی تاب دارم چرا چون مرغ شب از دل ننالم که اینجامادری در خواب دارم خدایا سینه ای صد چاک دارم فغان از گردش افلاک دارم چرا شب تا سحر از دل ننالم که اینجامادری در خاک دارم ای که هستی گوهر نیکو سرشت باید این مطلب به برگ گل نوشت مصطفی در وصف تو فرموده است زیر پای مادران باشد بهشت 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
((روضه حضرت عباس(ع)جهت ختم برادر )) مجلس به مناسبت درگذشت یک برادر، در این مکان منعقد شده است. این همه جمعیت از نقاط دور و نزدیک، دوستان و آشنایان و بستگان آمدند به شما تسلیت و سر سلامتی دادند. بدن عزیز برادرتان را با احترام و شکوه فراوان تشییع کردند و به خاک سپردند. اما یک برادر هست در کربلا وقتی روی زمین افتاد صدا زد: «یا أخاه ادرک اخاک؛ ای برادر، برادرت را دریاب . ابی عبدالله کنار بدن برادرش عباس رسید، چه برادری دست ها قلم شده، فرقش شکافته شده، تیر به چشمان مبارکش اصابت کرده، چه گذشت بر عزیز زهرا، سر برادر را به دامن گرفت صدا زد: «الأن إنكسر ظهري و قلت حیلتی وشمت بی عدوی؛ الان کمرم شکست، چاره ام اندک شد، دشمنم زبان به سرزنش من گشوده». نشست کنار بدن غرق به خون برادرش اباالفضل، خون از دو چشم برادر پاک کرد یک وقت دید برادرش عباس گریه می کند. فرمود: عباسم، چرا گریه می کنی. عرض کرد: حسینم، نور چشمم چرا گریه نکنم شما الان أمدی سرم را از روی زمین برداشتی اما ساعتی دیگر چه کسی سرتو را از روی خاک بر می دارد. صدا زد برادر تا زنده ام مرا به خیمه ها مبر چون که وعده آب به بچه ها داده ام. یا عبدالله بدن بی جان برادرش عباس را در علقمه گذاشت به سوی خیمه ها حرکت کرد یک دست به کمر و یک دست به عنان ذوالجناح را گرفت به سمت خیمه ها حرکت کرد، صدای ناله اهل حرم بلند شد. سکینه صدا می زند: بابا، عمو چه شد؟ زینب صدا می زند؛ برادرم چه شد؟ عزیز فاطمه دست برد عمود خیمه ابالفضل رو کشید یعنی دیگه این خیمه علمدار نداره ناله بزن بگو یا حسین.... 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
با سبک ،،غم داره دلم از تو چشام خون میباره مجنونِ دلم ، لیلای من رفته سفر خون شده دلم ازش ندارم من خبر میگن که میاد از گریه ات بنما حذر چطور ننالم آخه دلم زده شرر ای فلک شکستی کمرم بردی از جفا ی خود _تو نور بصرم دخترم منم گریون تو الهی جونم بادا بلا گردون تو آتشی داره این دل که پایان نداره درد نوجوان یارب که درمان نداره بد جوری ترک خورده دل از داغ فراق مثل جسدی هستم به تن جان نداره ای فلک شکستی کمرم بردی از جفا ی خود _تو نور بصرم دخترم منم گریون تو الهی جونم بادا بلا گردون تو دخترِ نازم نبوده وقت سفرت دست روزگار نموده چون گل پرپرت با تن تبدار تو رفته ایی از این جهان خفته ایی در خاک گم گشته دیگر اثرت ای فلک شکستی کمرم بردی از جفا ی خود _تو نور بصرم دخترم منم گریون تو الهی جونم بادا بلا گردون تو با رفتن تو آرزوهام رفته به گور دیگه نداره خونه من جلوهٔ نور روز و شب کارم شده بگریم از برات یعقوبم و این دیدهٔ من گردیده کور ای فلک شکستی کمرم بردی از جفا ی خود _تو نور بصرم دخترم منم گریون تو الهی جونم بادا بلا گردون تو این آرزویم مانده بدل در روزگار عروس بشی و این خوشی باشه موندگار صد حیف که کفن شده لباس شادی ات من ماندم و با دل خونین و بی قرار ای فلک شکستی کمرم بردی از جفا ی خود _تو نور بصرم دخترم منم گریون تو الهی جونم بادا بلا گردون تو سبک:👇👇 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
"داری به من علاقه دارم‌به تو علاقه بازار نوکریتون ارباب همیشه داغه کربلایی حسین طاهری 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
《رباعیّات بی‌بی امّ‌کلثوم علیهاسلام》 این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام «امّ‌کلثوم» چرا؟ 🥀🥀🥀 غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب 🥀🥀🥀 تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت 🥀🥀🥀 در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد 🥀🥀🥀 آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود 🥀🥀🥀 ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر 🥀🥀🥀 داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق 🥀🥀🥀 هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام 🥀🥀🥀 در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم 🥀🥀🥀 هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله 🥀🥀🥀 باید که تو را به برج دین، کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف باید که تو را شریکة الزّینب گفت 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ 🎵 کربلایی 🎶سبک: 📜 کربلا در کربلا می‌ماند ... 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 ⚫️ این شیرزن که اسوه بُوَد مثل مادرش فرزانه است و زینب کبری است، خواهرش در عصمت و عفاف بخوانش چو فاطمه در منطق و کلام ببین مثل حیدرش بیهوده نیست زینب صغری لقب گرفت آتش گرفته خرمن دشمن ز آذرش دشمن به کاخ هم نبُوَد در امان از او با این که هست گوشه‌ی ویرانه، سنگرش این خطبه نیست، صاعقه خوانش که شعله زد بر تار و پود هستیِ خصمِ برادرش «کلثومِ» دل گرفته و یک کاروان اسیر جز خواهرش نمانده کسی یار و یاورش می‌گوید از شقایق و از لاله‌زارها آن صحنه‌ها هنوز بُوَد در برابرش بر بوم سینه‌های پُر از سوز می‌کشد تصویری از شکستن نخل تناورش اشکش مدام می‌چکد از چشم روزگار وقتی که یاد می‌کند او از صنوبرش 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
مداح علینقیان 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤مناجات امام زمان عج▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️😭😭😭▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️مناجات با امام زمان عج سبک ای قلم سوزلرینده ای همه عشق وهستی شیعه، من فدای نگاه تو گردم یابن الزهرا،امان از جدایی ای گل فاطمه درکجایی😭 عاشقم عاشق روی ماهت نوکرم نوکر خانه زادت جان زهرا به من یک نظر کن من فدای دوچشم سیاهت یابن الزهرا امان از جدایی ای گل فاطمه. درکجایی😭 ای طبیب دل زاروخسته این دلم از زمونه شکسته از همه آدما دل بریدم خیری از زندگی من ندیدم یابن الزهرا امان ازحدایی ای گل فاطمه کی میایی😭 یابن زهرا دلم غرق خونه هردم از عشقت آقا میخونه باکی از حرف مردم ندارم عاشقی هم یه نوعی جنونه یابن الزهرا امان از جدایی ای گل فاطمه درکجایی 😭 شاعر : مریم صالحی مرزیجرانی👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
❣﷽❣ ❎ 💠 🔅بر أحمد و بر آل محمّد صلوات 🔅بر هشت و چهار نور سرمد صلوات 🔅هر کس صلوات می فرستد یکبار 🔅ده بار خدا بر او فرستد صلوات ⚜با مهر نبي دولت سرمد داريم ⚜با عشق علي عيش موبّد داريم ⚜هر نعمتي امروز خدا داده به ما ⚜از مرحمت آل محمد داريم 🔷() 🍁[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]] 🍂(السلام علیک یا ام کلثوم س یا بنت امیرالمومنین ع یا بنت فاطمه الزهرا س) ♦️ای آینه دار پنج معصوم ♦️در بحر عفاف دُر مکتوم ♦️پروردهٔ دامن  ولایت ♦️مظلومهٔ خاندان مظلوم ♦️تو زینب دومی علی را ♦️نامند تو را به ام کلثوم ♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی ♦️یا سیدتی به  ما نگاهی ♦️تو محنت بی شماره دیدی ♦️غم، بیشتر از ستاره دیدی ♦️مه پاره ی دشت کربلا را ♦️در خاک، هزار پاره دیدی ♦️هم بردل پاره پاره اززهر ♦️هم پیکر  پاره پاره  دیدی ♦️پامال تن عزیز  خود را ♦️ازمرکب ده سواره دیدیم ♦️بردست حسین غرق درخون ♦️قنداقه ی شیرخواره دیدی ♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی ♦️یا سیدتی به ما نگاهی ⬅️امروز برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کن..بخدا گریه هاش کم از زینب نبود.. قربون دلت برم خانم جان.. قربون غربتت بشم بی‌بی جان.. این خانم هم مثل بی‌بی زینب خیلی چیزهارو دیده.. خیلی مصیبت هارو دیده.. میخ در و آتش کشیدن در رو دیده.. اگه اونجا بی‌بی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده.. دیده مادر به بستر افتاده.. غسل شبانه مادر دیده.. 🚩آخ گردیده بود قنفذ همراه با مغیره 🚩او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد.. ⬅️بمیرم برا دردای دلت خانم جان.. (دیگه چی دیده) سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند.. (دیگه چی؟) اگه زینب پاره های جگر برادر دیده،  خانم ام کلثوم هم دیده.. آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده.. اسارت دیده.. ⏺خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند..نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند..فریاد زد، ای کوفیا چشماتونو ببندید..مارو نگاه نکنید.ای وای.. خطبه ایراد کردند..یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند.. فرمود وای بر شما..مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند..حالا شما دارید گریه میکنید..بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست..اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما.. یه لحظه هم تو کربلا خانم ‌گریه کرده.. ⬅️شب عاشورا..ابالفضل نگهبان خیمه هاست..هی تو خیمه ها میگرده..هر کسی نوایی داره.. رباب بچه شو بغل گرفته،، میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی.. (اونطرف نجمه،،از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم) بی‌بی زینب پسراشو آماده میکنه.. یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم..دید داره گریه میکنه..زانوای غم بغل گرفته صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی.. فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو... رباب علی اصغرو.. اما من دستم خالیه..فردا شرمندهٔ داداشم حسینم.. میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر.. خواهرم گریه نکن منم غریبم.. فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین.. بگو داداش اینم نوکر منه،  غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن.. 🔸گفت خواهر بگو به اهل حرم 🔸ام کلثوم یاور آورده 🔸ام کلثوم هم برای خودش 🔸یک ابالفضل لشکر آورده ⬅️(دیگه کجا گریه کرده خانم..) بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله..تو خرابه..دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه..گریه میکنه..بی قراری میکنه.. زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی.. (چی شده خواهر) (تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی..باید بقیه رو ما آروم کنیم..چرا اینطور میکنی) ♻️صدا زد خواهر دست خودم نیست..میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه..ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه.. (چیه ام کلثوم) صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست..گفت عمه پاهام درد میکنه ..عمه گوشم درد میکنه..عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه..یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم.. ⬅️قربون ناله های دلت بی‌بی جان.. کنج خرابه ناله میکرد گریه میکرد.. ▪️آخ به قربان سرت بابا ▪️بگردد دخترت بابا ▪️کدامین دست کین آخر ▪️بریده حنجرت بابا ▪️تُرا ای لالهٔ زهرا ▪️که از شاخه جدا کرده ▪️مرا چون بلبل شیدا ▪️به داغت مبتلا کرده ▪️الهی بشکند دستی ▪️که رگهای تو ببریده ▪️نداده گوئیا آبت ▪️ که لبهای تو خشکیده ☑️خدااا..به اشک. و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین .👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
‍ ❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ قسمت این بود از همان اول عاشقان پایِ هم کنند ایثار یک نفر صاحبِ حرم باشد یک نفر بی نشان، بدون مزار یک نفر شد خدیجه خانوم و قبر او مانده خاکی و تنها همه هستیِ خودش را ریخت پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا یک نفر نیمه هایِ شب رفت و مانده چون گوهری میانِ صدف یک نفر قبلگاهِ عالم شد صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا در بقیع و بدون صحن و سراست همه عزت و شکوه ِ او همگی نذر شاهِ کرببلاست در میانِ دو دخترِ زهرا یک نفر پایِ ماه، کوکب شد امِّ کلثوم با تمامِ وجود هستی اش نذر نامِ زینب شد در مدینه دو داغِ سنگین دید او عزادارِ جد و مادر بود آن دوشنبه که مادرش افتاد شاهدِ بی حیائیِ  در  بود دید مادر نفس نفس میزد دید مسمارِ نانجیب چه کرد دید سنگینیِ لگدها با شاخه باردارِ سیب چه کرد دید یک زن چگونه دوره شده دید زیرِ قلاف بازو را دید چادر چگونه خاکی شد کتکِ یک شکسته پهلو را دید وقت هجوم نامَحرم دردسرهایِ زن چه چیزی شد عاقبت هم رسید جایی که پیش او صحبت کنیزی شد پا به پایِ عقیله هر منزل بارِ ماتم کشیده این بانو دیده بر رویِ نیزه هجده تا یوسفِ سربریده این بانو با تمامِ مخدراتِ حرم سرِ بازارِ شام گیر افتاد پایِ راسِ بریده عباس وسط ازدحام گیر افتاد دید سنگی ز راه ِ دور آمد سرِ بر نیزه را تکانی داد بارها پیشِ چشم خواهرها همه سرها ز نیزه ها افتاد میشنید از کنارِ راسِ حسین هرقدم ناله هایِ زهرا را نالة یا بُنَی می آمد هر چهل منزل از دل صحرا مادری قد کمان صدا میزد تشنه لب جان سپُردی ای پسرم بین گودال من خودم دیدم چِقَدَر نیزه خوردی ای پسرم دست انداخت بر محاسن تو جایِ حنجر زیرِ گلویت ماند چون گلو از جلو بریده نشد پیش چشمان من تو را چرخاند () 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
رحلت حضرت ام کلثوم سلام الله علیها ای روح صلات، ام کلثوم فاطمه صفات ام کلثوم کوه حسنات ام کلثوم عالی درجات ام کلثوم ای همچون علی تو کوه غیرت (بر دشمن کذاب تو لعنت) تو هدیه ی حی کبریایی از نسل و تبار مصطفایی تو دخت علی مرتضایی تو خواهرشاه کربلایی حیدر نسبی، فاطمه سیرت (بر دشمن کذاب تو لعنت) زهرا نسبی تو ام کلثوم جان مکتبی تو ام کلثوم روح ادبی تو ام کلثوم جان زینبی تو ام کلثوم حب تو و مهر توست نعمت (بر دشمن کذاب تو لعنت) تو جان امیر مومنینی بر خاتم فاطمه نگینی در جود و کرم تو بی قرینی تو شافع روز واپسینی پنهان ز همه بگشته قدرت (بردشمن کذاب تو لعنت) این نکته بود ز اهرمن ها گفتار عدو به انجمن ها خون شد دل ما از این محن ها دخت علی و چنین سخن ها برتو زده دشمن تو تهمت (بر دشمن کذاب تو لعنت) از دشمن و دوست چه کشیدی جز رنج و محن دگر ندیدی از داغ حسین خود خمیدی تو ناله ی غربتش شنیدی دیدی به حسین شد جسارت (بر دشمن کذاب تو لعنت) اشک بصرت شده روانه دیدی چوستم زده جوانه تنها شده‌ آن در یگانه افتاده حسین در آن میانه کردی تو عدوی دین مذمت ( بردشمن کذاب تو لعنت) تا ناله ی غربتش شنیدند دیدی سوی مقتلش دویدند دیدی گل تو ز شاخه چیدند رأس گل فاطمه بریدند دیدی تو زدشمنان رذالت (بر دشمن کذاب تولعنت) دیدی تو به شهر کوفه و شام بر آل علی سنگ ز هر بام خون شد ز ستم قلوب ارحام از زخم زبان و ظلم و دشنام خون شد دل تو از این شماتت (بر دشمن کذاب تو لعنت) تو بودی و زینب پریشان در تشت طلا مهی درخشان دیدیدهمه به چشم گریان می‌زد به لبش به چوب خزران خون شد دل هردو زین مصیبت (بر دشمن کذاب تو لعنت) لطف تو همیشه بیکران است مهرت به دلم برگ امان است قامتم ز داغ تو کمان است اشکم زغریبی ات روان است دارد به تو این (رضا) ارادت (بر دشمن کذاب تو لعنت) 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
گل خیرالنسایی ام کلثوم عزیز مرتضایی ام‌کلثوم تودخت حیدرو زهرای اطهر زنسل مصطفایی ام‌کلثوم سپهر دین حق را همچو زهرا مه برج هدایی ام کلثوم گلستان ولایت عطرش از توست گل باغ ولایی ام کلثوم تو در گلزار اهل بیت عصمت گل زهرا نمایی ام کلثوم به دریای ولایت تا به محشر تو در پر بهایی ام کلثوم زنان پاکدامن را همه عمر چو زهرا رهنمایی ام کلثوم الاای دخت حیدر همچو زهرا تو بر ما مقتدایی ام کلثوم چوزهرا مادر غمدیده ی خود شفیعه در جزایی ام کلثوم زبس داری وفا، ازکار شیعه کنی مشکل گشایی ام کلثوم به اذن خالق یکتا دو عالم به درد ما دوایی ام کلثوم چوزینب در میان موج غم ها تو خود درد آشنایی ام کلثوم به یاد کربلا و سوز و اشکت دلم گشته هوایی ام کلثوم چنان زینب شدی قربانی عشق تو سر تا پا وفایی ام کلثوم چوزینب خواهرت در راه اسلام گرفتار بلایی ام کلثوم تسلای دل پردرد طفلان به دشت نینوایی ام کلثوم به یاد پیکر غلتیده در خون پر از شور و نوایی ام کلثوم به روی نیزه دیدی از ره کین سر از تن جدایی ام کلثوم تو دیدی خیمه ی آتش گرفته عجب حال و هوایی ام کلثوم پس از قتل حسین شاه شهیدان اسیر اشقیایی ام کلثوم به همراه یتیمان و اسیران سفیر کربلایی ام کلثوم مسیر کوفه و شام بلا را به زینب همنوایی ام کلثوم به روز محشر ای همگام زینب امید این (رضایی) ام کلثوم 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
روضه و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیک یا بنت امیرالمومنین، یا ام کلثوم .. آن بانویم که دارم لطف و عطا ز داور ناموسِ کبربایم، نورِ دلِ پیمبر هم دخترِ امامم، هم یادگارِ عصمت یعنی برایِ زهرا آیینه دارِ عصمت از کودکی هماره هم دم به مجتبایم آگاه از تمام اسرارِ کربلایم مانندِ خواهرِ خود غرق نوائب(مصیبت ها) من اُم المصائب است او اُخت المصائبم من با هر مصیبتی که دیده‌ست زینبِ من یک عمر آشنا بود هر روز و هر شبِ من چون خواهرم عقیله هستم زِ غم لبالب در هر غم و بلایی بودم کنارِ زینب از خاطراتِ عمرم خواهم اگر بگویم جز ماجرایِ گودال چیزی دِگر نگویم هر بار زینب آمد از خیمه‌گاه بیرون دنبال او دویدم تا قتلگاه بیرون همراهِ خواهرِ خود در اوج آن بَلیّه من بودن و سکینه بر تل زینبیه تا واژگون شد از اسب آقایِ ما به مَقتل خَدِّ التَّریب گردید مولای ما به مقتل دیدم که برقِ شمشیر دور و برِ حسینم انبود شد برایِ ذبحِ سر حسینم وجه خدا به گودال با کَلب شد مقابل شیب الخضیب افتاد ناگاه دستِ قاتل خنجر زِ کین کشید و خنجر نمیبریدُ خواهر به چشم دید و فریاد میکشیدُ قاتل به پیشِ خواهر هم پیشِ چشم مادر تا جسم پشت و رو شد بنشست رویِ پیکر چون خواست رأس او با جور و جفا بِبُرد تا با دوازده ضرب ، سر از قفا ببرد خون خدا زِ رگ ها تا که به جوش آمد فرمود یا «بُنّی» آه ای غریبِ مادر کشتند و از تنت رفت پیراهنت به غارت ای زینبم به تن کن پیراهنِ اسارت رأسم رَوَد به نیزه، همراهِ اهل بیتم تا بشنوم زِ نزدیک خود آه اهل بیتم دور از دو چشم عباس بیند حرم اسیری ای وای از کنیزی .. ای وای از حقیری .. عباس من کجایی؟! برخیز غیرت الله در مجلسِ شراب است در حصر عصمت الله *آری .. دردهای ام الکثوم هم همان دردهای زینب بود .. بمیرم برات خانم .. * 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
روضه و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 🏴🏴🏴🏴🏴 چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی تمام عمر زیرِ سایۀ تاج سرت باشی صدف باشی و بی‌اندازه فکر گوهرت باشی خودت می‌خواستی تحت‌الشعاع خواهرت باشی نوشتی در کتابِ فاطمیون خط به خط زینب قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب مدینه از حسن هم یک نفر مظلوم‌تر دارد همان خواهر که از حالِ دل خواهر خبر دارد فدایِ اُم کلثومی که فرمان از پدر دارد که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد علی می‌خواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد قسم بر غربت تاریخ؛ این ترفند ممکن نیست دروغ محضشان کافی‌ست؛ این پیوند ممکن نیست علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست به تیغ خشمگین مرتضی سوگند؛ ممکن نیست فلانی را بگو شهر نبی دروازه‌ای دارد نمی‌داند مگر که هر کسی اندازه‌ای دارد در این مکتب که حفظ شأن کعبه می‌شود لازم تویی کعبه، که گرد تو جوانان بنی‌هاشم برادرزاده‌هایت از ادب پیش تو چون خادم حجابت قامت اکبر، رکابت زانوی قاسم چنان عباس، جانت از وفاداری لبالب بود که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود *همه جا پا به پای بی بی زینب بود .. (سال ها پای روضه گریه کردی ..) کمک حالِ زینب بود .. گاهی وقتا این بچه ها رو ام کلثوم می گرفت آرام میکرد.. یه جا اونجا بود که عمۀ سادات رسید بالای گودال .. یه جا اونجا بود که نامرد چوب خیزران رو برداشت .. دیدن خانم بلند شد .. ان شالله سرداب خانم تو قبرستان باب الصَغیر دمشق برا خانم گریه کنیم .. اجازه بدید چند بیت روضه بخوانم .. خطاب به خانم ام کلثوم بگم بی بی جان :* شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سرها سوار ناقه خواهرها، سوار نی برادرها چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادرها چهل منزل کشیدی خار از پای کبوترها گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را که بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را بمیرم، در شلوغی‌های شام آنچه نباید، شد خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد همین‌جا بود که حال عروس مادرت بد شد نه... از دروازۀ ساعات باید زودتر رد شد رباب آنجا که دائم آه حسرت می‌کشد اینجاست و جایی که ابوفاضل خجالت می‌کشد اینجاست شاعر : زینبُ دستای بسته زینبُ سرِ شکسته زینبُ یه مشت حرامی زینبُ مردای شامی .. حسین .. وای .. خنده بر پاره‌گریبانی‌مان می‌کردند خنده بر بی‌سر و سامانی‌مان می‌کردند پشت دروازۀ ساعات معطل بودیم خوب آمادۀ مهمانی‌مان می‌کردند از سر کوچۀ بی‌عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی‌مان می‌کردند هرچه ما آیه و قرآن و دعا می‌خواندیم بیشتر شک به مسلمانی‌مان می‌کردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را وارد بزم طرب‌خوانی‌مان می‌کردند *همیشه خاطرۀ بد تو ذهن آدم میمونه ..* بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانی‌مان می‌کردند *در آستانۀ ماهِ رجبیم .. چیزی تا ماهِ نمانده میگن به ماه رجب پناه ببرید .. هر سال نزدیک ماه رجب خیلی ها داشتن برنامه میریختن برا نجفشون .. خیلیا برا اعیاد شعبانیه میگفتن کربلان .. امسال چی کار کنیم .. داداش :* هیچ جا امن‌تر از نیزۀ عباس نبود تا نظر بر دلِ حیرانی‌مان می‌کردند شاعر: علی‌اکبر لطیفیان 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
روضه و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 🏴🏴🏴🏴 رونق گرفت از غم تو زندگانی ام اربابِ با وفا به کجا می کشانیم *ماه رجب داره میاد، دنبالِ یه بهونه بودم بیام برات گریه کنم .. ایام وفاتِ شهادت گونۀ خواهر بزرگوارتون حضرت اُم کلثوم(س) .. کاش میشد ما هم مثه این خانم از غصه جان میدادیم ..* وقتی که پیر شوم کیف میکنم چون خرج روضه‌ بود تمام جوانیم خواب و خوراک و زندگی ام گرفته است حتی خیال اینکه بخواهی برانی ام *ما که خیلی وقته کربلا نرفتیم .. اگه روضه ام نمی اومدیم که بیچاره میشدیم دیگه ..* زهرای مرضیه به سرم دست میکشد وقتی سیاه لشگرِ روضه بدانی ام شرمنده ام گناه مرا از تو دور کرد شرمنده ام حسین که من از شما نی ام بر سینه میزنم که مطهر کنی مرا مشغول گرد گیری و خانه تکانی ام ما را نمیخرد کسی جز تو یا حسین مبهوت ازین بزرگی و این مهربانی ام *واقعا زندگی چه لذتی داشت اگر اشک بر ابی عبدالله نبود! اصلاً دنیای بدون کربلا چه لذتی داره .. میشه یه ماه رجب ما رو حرمت مهمان کنی ..الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِيائِهِ فِى رَجَبٍ* هر روز تا غروب به همین فکر میکنم امسال هم پیاده حرم می رسانی ام خستگیه راه و دوست دارم زیارتِ ماهُ و دوست دارم پیرهن سیاهُ و دوست دارم بی تو آقا غم دارم، یه زیارت کم دارم .. *امشب اومدیم گریه کنیم برا یه خانمی که مثه خواهر جانش زینب کبری تازیانه خورده، سرِ رو نیزه دیده .. خیلی مظلومه .. بگو بی بی جان فاطمیه رفت، رجب اومد .. نکنه دستِ خالی برم .. میخوایم شبای قدر بیایم .. علی علی بگیم و برا غربتش گریه کنیم ..* هرچند از خورشیدها کم مینویسیم حالا ولی با اشک نم نم می‌ نویسیم با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم آری ز بانوی محرم مینویسیم در دادگاه عشق محکومیم صد شکر از نوکران ام کلثومیم صد شکر زهرا و احمد بود علیِ مرتضی بود ام المصائب بود و هم ام البکاء بود سر تا به پا مستغرق ذات خدا بود پشت ولی الله وقت فتنه ها بود چادر زِ جنس غیرت زهرا به سر کرد با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد آیات قرآن است سرتاسر کلامش جبرئیل سر خم میکند از احترامش عقل ضعیف ما کجا درکِ مقامش دارد تفاوت با همه نوعِ قیامش گمنام شد اما کرامت تام دارد تا به ابد حق گردنه اسلام دارد به مردی این زن، زمانه زن ندیده اوج جلالش را زمین قطعا ندیده مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده یک روزِ خوش در زندگی اصلا ندیده یادش نرفته روضۀ بیت الولا را میخ و زمین افتادن خیرالانسا را هم کربلا رفته‌ست هم گودال رفته هم به کنارِ پیکری پامال رفته هم مثله زینب سوخته از حال رفته هم ذوالجناح آمد به استقبال رفته شلاق در هم کرد حال پیکرش را بردند دزدان وقت غارت زیورش را بسته به هم بودند زن ها بین کوفه خیلی کتک خوردند اما بین کوفه دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه هی پخش میکردند خرما بین کوفه همراه زینب کوچه ها را فتح میکرد برداشت پرده از رخ کوفی نامرد در شام اصلاً قامتش مثلِ کمان بود آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود آوارۀ هر کوچه‌ و بی آشیان بود راهی به سوی مجلس نامحرمان بود چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد بالا نشین آسمان ویران نشین شد .. شاعر: سید پوریا هاشمی هر چی برا حضرت زینب شنیدی اینجا هم تصور کن .. این خانم همه اینها رو دیده .. گفت داداش: باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان دست بسته، مو پریشان، مو کنان، مویه کنان باورت می شد ببینی دختر خورشید را کوچه کوچه در کنار سایۀ نامحرمان نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان ای تمامی غرور من فدای غیرتت لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان شاعر: تو کس و کارِ منی شمر جلودارِ من است صدا زد میخواید این کاروان رو ببرید تو شام باشه،لااقل از یه جای خلوت ببر آخه ما خانواده حیاییم.. خدا لعنتش کنه گفت حالا که اینجوریه از یه جای شلوغ تر میبرمتون.. با سنگ میزدن: بابا قرآن میخونه،سنگا به اون لب میخوره هر کدوم خطا میره به عمه زینب میخوره غریب کشتنت؛ بی یار و بی حبیب کشتنت آقا خیلی عجیب کشتنت ده اسب نانجیب کشتنت 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
روضه و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 🏴🏴🏴🏴 مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست پیشگاه کرمت عرصۀ جولان ها نیست از کرامات فراوان تو خوبان ماتند این همه حسن در اندیشۀ انسان ها نیست باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند گفتن از شخصیتت وسع مسلمان ها نیست عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر سیر اوصاف تو در قدرت عَمّان ها نیست نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو گرچه حک نام تو در صفحۀ اذهان ها نیست شام زیر لگد خطبۀ تو جان می داد مثل تو هیچ کسی فاتح میدان ها نیست رمز عرفان اثر سجدۀ پیشانی توست احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست ازدواج تو و نمرود مدینه ؟ هیهات نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو *برا همین صدا زد عزیزِ دلم کی دیدی بابات با دو جور غذا افطار کنه؟! .. آخرین افطار رو تو خونۀ اُم کلثوم، امیرالمومنین مهمان بود ..*(1) نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست می شود گفت زتو از غم و درد تو نگفت ؟ مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست *دو سه خط روضه ش رو بگم :* یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت خیمۀ سوخته جایِ سر و سامان ها نیست ناز پروردۀ دستان پر از مهر علی شأن تو ناقۀ عریان و بیابان ها نیست دور تا دور تو با هلهله جمعیت بود بزم مِی، طشت طلا جای پریشان‌ها نیست هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست شاعر : *بالاترین روضه برا بی بی جان حضرت زینب و این خانم همینه: بالای منبر بود گفت: دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ ‏زِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ ..(2) وارد شد زینب بر مجلس نامحرمان .. مجلسِ ابن زیاد .. اون عالم و بزرگ عمامه از سر برداشت .. فرمود بسه دیگه چی میخوای دیگه بگی ؟! آخه مگه جای عمۀ سادات تو مجلس نامحرما بود .. یه جا مجلس عبیدالله یه جا هم مجلسِ بزید .. (غیرتیا ..) نوشتن زن یزید ملعون از خواب بیدار شد شنید قافلۀ اسرا رو تو کاخ آوردن ، پریشان اومد وارد مجلس شد (3) با سر عریان یه وقت یزید سریع از جا بلند شد، عباشُ رو سرِ زنش انداخت .. گفت نانجیب بهت برخورد من با این وضع وارد شدم!! من همسرِ توام اما ببین ناموس آل الله رو با چه وضعی تو مجلس آوردی .. منابع: 1)منتهی الآمال چاپ افست، ج 1، ص 125 2) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 141 بحارالانوار، ج 45، ص 116. ارشاد مفید، ص 244 تاریخ طبری، ج 6، ص 263 لهوف، ص 160 3)بحار الأنوار، ج ‏45، ص 196،بیروت‏ ابو مخنف، ص 269 – 271 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113