eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.6هزار دنبال‌کننده
46 عکس
47 ویدیو
77 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
《رباعیّات بی‌بی امّ‌کلثوم علیهاسلام》 این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام «امّ‌کلثوم» چرا؟ 🥀🥀🥀 غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب 🥀🥀🥀 تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت 🥀🥀🥀 در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد 🥀🥀🥀 آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود 🥀🥀🥀 ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر 🥀🥀🥀 داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق 🥀🥀🥀 هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام 🥀🥀🥀 در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم 🥀🥀🥀 هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله 🥀🥀🥀 باید که تو را به برج دین، کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف باید که تو را شریکة الزّینب گفت 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
《رباعیّات بی‌بی امّ‌کلثوم علیهاسلام》 این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام «امّ‌کلثوم» چرا؟ غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله باید که تو را به برج دین، کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف باید که تو را شریکة الزّینب گفت زینبی خصلت وزهرا صلوات جان تقوا تویی و روح صلات ام کلثوم ،گل باغ جنان بر تو و آل محمد صلوات تو گل گلشن دینی کلثوم شیعه را حبل متینی کلثوم همچوزینب گل باغ حیدر زینت خلدبرینی کلثوم ما همه ریزه خور خوان توایم تو کرم کردی و مهمان تو ایم ای گل باغ علی یا کلثوم همه شرمنده ی احسان تو ایم گل باغ ولایی ام کلثوم عزیز مرتضایی ام کلثوم تو همچون زینب کبرا همه عمر سفیر کربلایی ام کلثوم این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام «امّ‌کلثوم» چرا؟ غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام ای زینب دیگر! که جگرسوخته‌ای چو لاله ز داغ، رخ برافروخته‌ای تو درس صبوری و فداکاری را پیداست که از فاطمه آموخته‌ای هر کس به جهان تو را ثنا کرده بسی خشنود، دل فاطمه را کرده بسی ای دختر باوقار زهرا و علی! در حق تو تاریخ، جفا کرده بسی در ماتم دردانه‌ی معصوم علی خون می‌چکد از دیده‌ی مظلوم علی امروز زمین، لباس غم پوشیده از داغ غریب «امّ‌کلثوم» علی هم خواهر و هم دختر معصوم تویی مظلوم‌تر از زینب مظلوم تویی ای شاعره‌ی حماسه‌ی عاشورا! بانوی شرافت، «امّ‌کلثوم» تویی آن زینب او عزیز مردم شده است این فاطمه اش ملیکهء قم شده است افسوس که نام ام کلثوم فقط مانند مزار مادرش گم شده است در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله باید که تو را به برج دین، کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت د
زلال، آهسته، ساده، بی‌قرین گفت شبیه یک سلام آخرین گفت شبی مولا به خواب دخترش رفت به صبر امّ کلثوم، آفرین گفت شاعر: دیباچه‌ی عمر تو، پُر از رنج و غم است آن قدر که خارج از توان قلم است در وصف مصیبت بزرگت، بانو! صد دفتر شعر هم، برای تو کم است شاعر: دریغ و درد! که کلثوم شد خرابه‌نشین ز خاک و خشت بر او، متّکا و بستر شد شاعر: این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام امّ کلثوم چرا؟ شاعر: تو آن آئینه ای هستی که هنگام تماشایت برای چشم ها گردیده تصویر "حسن" پیدا... شاعر: ندارد چون نشان دین از آغاز نخواهد گشت هرگز محرم راز علی با خواستگار دخترش گفت: کبوتر با کبوتر ، باز با باز زندیق کجا ، کعبه ی توحید کجا دوزخ به کجا ، بهشت جاوید کجا قانون جهان گفت محال است محال خفاش کجا ، خانه ی خورشید کجا شاعر: هرکس به جهان تو ثنا کرده بسی خشنود دل فاطمه را کرده بسی ای دختر با وقار زهرا و علی درحق تو تاریخ جفا کرده بسی شاعر: چه جان های که بر لب دیده ای تو چه غم ها در دل شب دیده ای تو به غیر از روضه ی جانسوز گودال... هر آنچه دیده زینب، دیده ای تو شاعر: غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب شاعر: تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت شاعر: در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد شاعر: آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود شاعر: یکی این سان، یکی این گونه باید که شام و کوفه را رسوا نماید ببین پیشانی زینب شکسته بگو اخت المصائب لب گشاید به حق بر فاطمه بوده است، نائب که یک لحظه نشد در صحنه، غائب در این عالم به غیر از «امّ‌کلثوم» برادر را که شد اخت المصائب؟ کسی نشناختت، ‌ای دخت مظلوم! نباشد قدر تو بر خلق، معلوم اگر زینب بُوَد امّ المصائب تویی اخت المصائب، «امّ‌کلثوم»! ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله 🎤🎤🎤🎤 👈دعوتیدبه‌:کانال نوای ذاکرین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
از عشـق «حسین ابن علی» آبـادیم عمری به «اباالفضلِ علی» دل دادیم گشتیم اگر عاشقِ عباس و حسین مدیـون دعـای «حضرتِ سجادیم» دوبیتی تاجِ نبوی نگینش آمد از راه مولای اَمین، اَمینش آمد از راه بفرست به خاتم النبیین صلوات چون زینت عابدینش آمد از راه دوبیتی خدا امشب ولی اش را ولی داد جمالی منجلی، نوری جَلی داد حُسینِ بن عَلی چشم تو روشن که امشب بَر تو ذات حق، "عَلی" داد... دوبیتی ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺳﻪ ﻣﻮﻟﻮﺩ ﻣﺒﺎﺭک ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﻣﺒﺎﺭک ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻴﻠﺎﺩ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻭ ﺳﺠﺎﺩ ﺑﺮ ﻣﻬﺪی ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﺒﺎﺭک ﺑﺎﺷﺪ دوبیتی صهبای ولایت از ولی می‌خواهیم سرمستیِ جام ازلی می‌خواهیم در عید ولادت علی‌ّبن حسین عیدی ز حسین‌بن‌علی می‌خواهیم دوبیتی زیبا شده باغ احمدى با گل یاس اى ماه نبى! خوش آمدى با گل یاس آمیخته از حسین و عبّاس و على عطر دو گل محمّدى با گل یاس دوبیتی بر شیر خدا و نسل شیرش صلوات بر فاطمه و پورِ دلیرش صلوات میلاد حسین و علی و عباس است بر شاه و ولیعهد و وزیرش صلوات ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. سلام‌الله‌علیها دلا بیا به سرای علی سری بزنیم سری به غمکدۀ دردپروری بزنیم خبر رسیده که این روزها علی تنهاست بیا به خانۀ بی‌فاطمه سری بزنیم ز کوچه‌های مدینه یکی یکی گذریم به خانه‌ای که درش سوخته دری بزنیم نشد گلی ببریم از برای بیمارش گلاب اشک به برچیده بستری بزنیم به خانۀ علی از گریه محشری برپاست بیا ‌که خیمۀ ماتم به محشری بزنیم کسی به گِرد یتیمان او نمی‌گردد بیا به شیوۀ پروانه‌ها پری بزنیم حسین را به نوازش دلی به دست آریم دوا به زخم دل از دیده تری بزنیم ز دید فاطمه، ای"رستگار"! سنگ‌دلی است اگر که زخم به بال کبوتری بزنیم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 گریه گل ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ ⏬ 💠💠 حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها «عج» تنطیم واجراء Eitaa.com/navayehzakerin2 السلام علیک یا فاطمه الزهرا علیهاالسلام تا شب به مسیر صبح‌دم راه گرفت سرتاسر صحنِ سینه را آه گرفت دستی _که شکسته باد_ آمد بالا "خورشید" میانِ کوچه ناگاه گرفت ✍ 🖤😭🖤😭🖤😭 دلا بیا به سرای علی سری بزنیم سری به غمکدۀ دردپروری بزنیم خبر رسیده که این روزها علی تنهاست بیا به خانۀ بی‌فاطمه سری بزنیم ز کوچه‌های مدینه یکی یکی گذریم به خانه‌ای که درش سوخته دری بزنیم نشد گلی ببریم از برای بیمارش گلاب اشک به برچیده بستری بزنیم به خانۀ علی از گریه محشری برپاست بیا ‌که خیمۀ ماتم به محشری بزنیم کسی به گِرد یتیمان او نمی‌گردد بیا به شیوۀ پروانه‌ها پری بزنیم حسین را به نوازش دلی به دست آریم دوا به زخم دل از دیده تری بزنیم ز دید فاطمه، ای"رستگار"! سنگ‌دلی است اگر که زخم به بال کبوتری بزنیم یا فاطمة الزهرااا...بافاطمة الرهرااا.. Eitaa.com/navayehzakerin2 گریزروضه 😭🖤⏬ *همه جا غصه ی ما رو می خوردن! از پسرش که تو گودال غصه ی ما روخورد تا مادرش که تو بستربود، چقدر دست به دعا بلند می کرد... شیعیانشو دعا می کرد... وقتی پیغمبر وارد شد دید بی بی داره گریه میکنه فرمود: چی شده؟! دخترم! عزیز دلم! عرضه داشت باباجان!بچه ای که در رحم دارم با من حرف میزنه،حضرت فرمود: این که چیزی نیست تو هم که در رحم مادرت خدیجه بودی حرف میزدی دلداری میدادی اون موقعی که همه زنها مادرتو تنهاگذاشته بودن تو به مادرت، دلداری میدادی. آره بابا، من دلداری میدادم ولی این بچه یه حرفایی میزنه...هی داره میگه: أناالغَریب..بابا مگه بچه ام غریبه؟!آخه من که هستم باباش علی که هست، داداشش حسن که هست. نه دخترم! چرا گریه میکنی؟بابا جان از امروز یه حرفایی میزنه.هی میرم آب میخورم فایده نمیکنه هی بیشتر میگه أناالعَطشان ... خبریه؟دخترم نگران نباش، حالا پیغمبر میخواد دلداری بده.نگران نباش چیزی نیست دخترم! نه بابا یه چیزایی هست که شما به من نمیگین.پیغمبر شروع کرد روضه بخونه.. دخترم! یه روزی میاد کربلا، روضه ها رو پیغمبر خوند بی بی گریه می کرد.روضه خون پیغمبره،گریه کن حضرت زهراست. گریه ها که تموم شد صدا زد: باباجان! کسی هست برا حسینم‌ گریه کنه یا نه؟ پیغمبر فرمود: دخترم یه عده ای از امت من میان برا پسرت داد میزنن گریه میکنن. میگه همونجا بی بی، دست به دعا بلند کرد گفت :باباجان!حالا که امتت برا حسینم سنگ‌ تموم میزارن منم میخوام براشون سنگ تموم بزارم.بابا! میشه از خدا بخواهی من این امتو شفاعت کنم؟؟شفاعت گریه کنای حسین، گردنِ من باشه.‌. قیامتم میاد اون لحظه ای که وعده محقق میشه بی بی میاد. حالا موقع شفاعته، بی بی اومده، صدا میزنن چشمارو ببیندید. چه خبره؟ ناموس خدا میخواد وارد بشه، همه باید چشما رو ببندند. حبیبه ی خدا فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) میخواد وارد بشه. کسی نباید قد و بالای این خانومو ببینه، بی بی میاد وارد محشر میشه. موقع شفاعته، قول گرفته از باباش، شفاعت گریه کنای حسینش و میکنه، وقتی وارد میشه پرِ چادر و کنار میزنه، یه سر بریده رو دست میگیره، صدا میزنه بیاید... بافاطمه تارهرااا......😭😭 ⬇️⏬⬇️⏬⬇️⏬ (حذف هشتک نوای ذاکرین و مختصات آن جایزنیست) االتماس دعاااخادم الذاکرین ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
❣﷽❣ 🔘 زیر علم امام کاظم بودن غرق کرم امام کاظم بودن خوب است ولی عجب صفایی دارد یک شب حرم امام کاظم بودن () 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 امشب شب عزای امام عالمین است دل را هوای قبر غریب کاظمین است باب الحوائج امشب حاجت روا گردیده مهدی بیاد جدش صاحب عزا گردیده 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 امشب رضا ز سوز جگر گریه می کند مانند سیل ز ابر بصر گریه می کند تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم از داغ جانگداز پدر گریه می کند 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست دیده ی خورشید برآن ماه خوش منظر گریست او که خود مظلوم ودر بند ستمگر بود اسیر بر غریبی شهید کربلا یک سر گریست 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 هر گه كه نسیم از ره  بغداد  آید مارا زحدیث عشق وخون‏ یادآید ای گل كه به گردن توغل افكندند از صبر تو زنجیر  به  فریاد  آید  🔘🔳🔘🔳🔘🔳 آنچنان  زهر ستم ز پا  انداخت  مرا كه اجل ره سپرباغ جنان ساخت مرا عجبى نیست اگر وقت عیادت  پسرم دید با این تن كاهیده و نشناخت‌  مرا  🔘🔳🔘🔳🔘🔳 امروز رضا ز سوز جگر گریه میکند مانند سیل ز ابر بصر  گریه  میکند تنها پسر نه، دخترچشم انتظار هم از داغ  جانگداز  پدر  گریه  میكند 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 دم مغرب مرا آزار می داد به من دشنام او بسیار می داد الهی صورتش آتش بگیرد که با سیلی به من افطار می داد () 🔘🔳🔘🔳🔘 گریان پسرت ابوالحسن شد آخر معصومه دلش پر از محن شد آخر با آنکه مصیبت شما جانسوز است... اما بدنت غسل و کفن شد آخر () 🔘🔳🔘🔳🔘  گل بوسۀ تازیانه بر تن دارد زنجیر به حالش آه و شیون دارد از روی جنازه‌اش عبا بردارید بینید هنوز غل به گردن دارد () 🔘🔳🔘🔳🔘 نگاهی کن به این چشمانِ مضطر هزار امید آوردم بر این در من و این اشک... یا باب الحوائج من و این آه... یا موسی بن جعفر ( ) 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 یک جرعه از آن نگاه لازم داریم درسینه فقط حبِ اعاظم داریم آن‌روز که بندگان همه حیرانند روزی‌ست که ما امامِ کاظم داریم ( ) 🔘 از چه امشب دیده گریان حیدراست زین الم سوزان دل پیغمبراست کشته شد موسی بن جعفر از ستم از غم داغش رضا دیده تر است 🔘 کاظمین امشب ز چه ماتم سراست شور و غوغایی به پا چون کربلاست کشته شد کاظم امام هفتمین زین سبب گریان علی موسی الرضاست 🔘 دوباره در جهان ماتم به پا شد عزادار پدر امشب رضا شد به شهر کاظمین موسی بن جعفر شهید کینه خصم دغا شد 🔘 گل گلزار دین موسی بن جعفر امام هفتمین موسی بن جعفر شدی در گوشه زندان بغداد شهید ظلم و کین موسی بن جعفر 🔘 دلم میسوزد امشب از غم تو که زهر کینه گشته مرهم تو الاای هفتمین نور هدایت کنم گریه به بزم ماتم تو () 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 کاش رضایم برسد در برم تا که شود مرحمِ چشمِ ترم پای به غل، عقده و خون در گلو وای الهی نرسد مادرم 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 همه عمرم به زندانها سپر شد نگاهم ماند بر ره بی اثر شد مرا زنجیر و غل از پا نینداخت ز دشنام عدو عمرم به سر شد 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 بدان معصومه جان بابا غریب است رضا جان بی تو این دل بی شکیب است به بالینم نیایید ای عزیزان که جای من سیه چالی مهیب است 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 غمت دانم هزاران دسته بوده تنت موسی بن جعفر خسته بوده تو را باب الحوائج خواندند چون که عمری در به رویت بسته بوده 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 🔘 تن تبدار کجا؟ پیکر پامال کجا ؟ یا حسین! یا جدّاه! جسر بغداد کجا و ته گودال کجا؟ یا حسین! یا جدّاه! () 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9