❣﷽❣
🕋 #روضه_امام_صادق_ع
🕋 #آقای_میرزامحمدی
🎇*دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ..." آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن*
📿غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود
📿غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود
چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت
*شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم*
📿چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت
📿به روی سر در خانه همیشه پرچم بود
📿اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز
🩺برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود
⏪*فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره*
📿همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم
📿پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود
📿شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت
*خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد*
📿چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت
📿شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود
*وسط آتش ایستاد فرمود:ان ابن ابراهیم خلیل الله* (این یه مصیبت ...)
📿شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا
📿میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود
*اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله ...*
📿شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا
📿میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود
📿کبود زخم طناب و اسارت و غربت
📿چقدر در نظرش کربلا مجسم بود
*عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد*
📿خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش
📿بساط غسل و بساط کفن فراهم بود
📿در آن زمان به خدا هر دلی پریشان
📿شهید بی کفن وادی محرم بود
حسین .....
📿به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید
📿اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود ....
✳️*چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن" با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:*
🔘ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
🔘همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من ....
حسین...
❣﷽❣
#روضه_امام_صادق_ع
زهر طرف به کمان تیر کین نشانه گرفت
دل مرا که زغم بود خون نشانه گرفت
هنوز خانهٔ زهرا نرفته بود از یاد
که آتش آمد واز بیت من زبانه گرفت
چو جد خویش علی سالها به خانه نشاند
زدیده ام همه شب اشک دانه دانه گرفت
سپاه کفر به خانه ام هجوم آورد
مرا به زمزمه وناله شبانه گرفت
زباغ فاطمه صیاد،مرغ سوخته را
دل شب آمد وتنها در آشیانه گرفت
سر برهنه وپای پیاده برد مرا
پی اذیت من بارها بهانه گرفت
هنوز خستگی راه بود در بدنم
که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت
هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد
مرا به موج غم از مردم زمانه گرفت
گرفت آل علی اجر خویش را آما
زتیغ وزهر جفا وزتازیانه گرفت
وقتی منصور به خلافت رسید دستور داد آقا رو از مدینه به عراق بیارند
ربیع حاجب گوید//یه روزی آقا رو طلب کرد به مجلسش ،شمشیری به من داد گفت وقتی حضرت صادق اومد تونگاهت به من باشه هر وقت دیدی دست به روی دست زدم با شمشیر اونو به قتل برسون
میگه من جرأت این را نداشتم از فرمان سرپیچی کنم دیدم آقا اومد منم منتظر دستور بودم
اما دیدم آقا رو تحویل گرفت /گفت ای فرزند رسول الله آوردمت قرضت را بدم،حاجتت را برآورده کنم عذر خواهی کرد به ربیع گفت سه روز دیگه بفرستش بره مدینه
یه روز وقتی تنها شدیم پرسیدم ای امیر خشم اول واحسان آخر این چه سری هست
گفت میخواستم بکشمش اما دیدم پیغمبر روبرویم ایستاده از ترس این کار وکردم
قربون اون خون دلهایت ارباب من
ابراهیم ابن جبله میگه
یه روز امام رفت برای زیارت وطواف حرم منو فرستاد گفت برو عبای جعفر را در گردنش بنداز وبیار
رفتم به حرم نزد امام گوشه آستین پیراهن وگرفتم آقا بیا بریم
فرمود همان شکلی ونهوی دستور داری منو ببر
آقا دستم بریده باد بیحرمتی کنم قبل ورود به کاخ منصور دو رکعت نماز خوند وارد شد به منصو ر ودعایی زیر لب زمزمه کرد
منصور لعین گفت: ترا میکشم تو علیه ما دسیسه میکنی
گفت منصور من دیگه پیر شدم منو به حال خودم بزار چندی دیگر به خدایم ملحق میشم
منصور مرخصش کرد کسی فرستاد بپرسه آیا مرگ من رسیده یا مرگ جعفر وقتی فهمید بخودش میگفت خوشحال شد
چی بگم از کدام اذیت وآزار منصور بگم
یه روز دستور داد خانه آقا رو آتش بزنند آتش به همه جای خانه کشید حضرت میان آتش میرفت میگفت من از نسل ابراهیمم که خدا آتش وبرایش سرد کرده وگلستان نمود
اما بمیرم براش منصور زهر پنهانی برای کار گذاران خود فرستاد امام را مسموم کنند
حضرت مسموم شد هی مادر وصدا میزد
از جور منصور لعین موسای من گشته یتیم
یارب بفریادم برس
یارب بفریادم برس
از زهر منصور دغا
آتش گرفت قلب مرا
یارب بفریادم برس۲
آتش زدند کاشانه ام
از کینه سوخته خانه ام
یارب بفریادم برس۲
ظلم وستمها دیده ام
از دست اعدا دیده ام
یارب بفریاد برس۲
فرزند وزار و مضطرم
یکدم بیا اندر برم
برزانویت گیر این سرم
یارب بفریادم برس
همه را دستو داد دور بسترش جمع کنند فرمود اهل بیت من
لََن ْ یَنالو شَفاعَتُنا منِ السْتِخَفَّ بَالْصلواة
شفاعت ما اهلبیت به اونهایی که نماز رو سبک بشمارند نمیرسه
بزار آخرین قسمت روضه رو با زبان مادری منور کنم چند بند از ستمها رو بگم
امام صادق
امان از کینه واز ظلم واز جور
امان از اون شرارت های منصور
ضلم وستم به آل الله هاکرده
به حضرت صادق جفا هاکرده
منصور نابکار و بی مروت
خله هاکرده آقا ره اهانت
گاهی تهدید به قتل آقا کرده
گاهی دستور جلد مولا کرده
شوی سرد آقاره با زیر لباس
آزار هاکرده اون نامرد ونسناس
ونه خنه ره تش بزّوهه دشمن
بشتوسّه از عدو وه حرف وسخن
میون راهروی تش زوئه قدم
یاد کربلا برمه کرده نم نم
خلیل الله من هَسْمه یادگار
گلستون هاکرده تش ره کردگار
آقا ره عاقبت مسموم هاکرده
مولای دل ره چنده خون دکرده
وقت مرگ اهلبیت ره بزّو صدا
بفرما جمع بووین شما عزیزا
شفاعت اما اون کس بدوره
سبک بیره نمازه با خشوع ره
اگر چه مسموم از جفا بهیعه
وقت مردن آقا تنها نهیعه
ونه سر از قفا جدا نهیعه
خاخر اسیر اشقیا نهیعه
مره یاد بموعه روز عاشورا
وقتی که زینب بورده در قتله گاه
هردم صدا زوئه جان برار ره
پیدا نکرده شه دله قرار ره
میون کشته ها هاکرده هدار
شاید بوینه شه مهربون برار
تنِ بی سر خاخر بزّو صدا
بته زینب قهرمون کربلا
نظر هاکن میونِ قتله گاه ره
این تن بی سر تنه براره
خاخر مجه خله جفا بهیعه
تشنه لب سر زتن جدا بهیعه
کربلا عمه جان زینب اومد کنار بدن دید بدن سر نداره لباس به تن نداره
فرمود أ انتَ اَخی واَبْنُ اُمّی
آیا توبرادر زینبی آیا تو پسر مادر زینبی
گاهی رو رو میکرد مدینه وپیمبر را مخاطب میکرد ومیفرمود یا جدا یا رسول الله این حسین توست بی سر افتاده
خوشم که جوهر عشق تو در سرشت من است
محبت تو همان خط سرنوشت من است
گنهکارم از آستان قدس حسین
کجا روم کربلا بهشت من است
(تهیه وتنظیم قاسم جناتیان قادیکلایی)
❣﷽❣
🔘#روضه_امام_صادق_ع
🔘#آقای_میرداماد
🍁یه مدینه یه بقیعه یه امامی كه حرم نداره
🍁گریه كن ها سینه زن ها كسی نیست تا
🍁 روی قبرش یه دونه شمع بذاره
🍁امون ای دل،امون ای دل،امون از غریبی
♻️ان شاءالله خدا قسمت و روزیتون كنه، اما من یه توصیه ای به خیلی از دوستان و رفقام دارم، حرف حرف دله، اگه مدینه قسمتتون شد،دعا كنید روز برسید مدینه، كسی كه نیمه های شب می رسه مدینه، بذار برات توصیفش كنم اون دل شب چه خبره،اون هایی كه نرفتن ،همچین كه اتوبوس وارد شهر مدینه شد،از دور قبة الخضراء رسول خدا پیداست، همه بلند شدن دست رو سینه میذارن،السلام علیك یا رسول الله،هنوز سلام گفتن زائر تموم نشده، همه دارن یه جوری نگاه میكنن،دارن دنبال یه گمشده میگردن،دنبال چی میگردی زائر مدینه؟میگن داریم ببینیم بقیع پیدا میشه یا نه، باید بگیم خیلی نگرد، تو همه ی مدینه یه جا تاریكه، اونم بقیعه،
🍁می خوام بیام مدینه كنج بقیع خیمه ی غم بپا كنم من
🍁زانو بغل بگیرم تنگ غروب مادرم رو صدا كنم من
🍁ای مهربونم،تازه جوونم
🌾مجلس امام صادق علیه السلام ناخداگاه میره به سمت روضه ی مادرش، خود امام صادق این طور بوده،ما پیرو این آقاییم، مگه نگفت: شیعتنا خلقو من فاضل طینتنا ،مگه ما از زیادی گل اونها نیستیم،مگه نگفت: عجنوا به ماء محبتنا ،خود امام صادق این جوری بود، اومد پیش حضرت نشست،حضرت فرمودند،نبودید چند وقت ،سر درس غیبت داشتی،گفت:آقا جان اولاد دار شدم،دستم بند بود،حضرت گفت:خدا چی بهت داده،گفت:آقا جان دختر دار شدم،حضرت فرمود:خدا رحمتش رو بر تو نازل كرده،اسم دخترت رو چی گذاشتی؟خوشحال با غرور گفت:آقا چه اسمی بهتر از اسم مادر شما زهرا،تا گفت:اسمش رو فاطمه گذاشتم، دیدن حضرت رفت تو هم،ناراحت شد،گریه كرد،گفت:آقا چرا گریه میكنی،من حرف بدی نزدم، آقا فرمود:مواظب باش بهش بی احترامی نكنی. خود امام صادق فرمود:خدا رحمت كنه شیعه ای كه برای مادر ما بلند گریه كنه،من دوجمله روضه بخونم حرفم تمام،خونه رو آتیش زدن،نیمه ی شب،عموم روایات میگن، حدود هفتاد سال سن حضرت بوده، به ابوالائمه به شیخ الائمه معروف بوده، من یه سئوال میكنم ازت،یه پیرمرد تو خیابون ببینی،حتی اگه نسبت هم نداشته باشی،همچین كه ببینی كه موی سفید داره احترامش میكنی،می ری دستش رو میگیری از خیابون ردش میكنی،مراقبشی،امام صادق ما،امامی كه با اون سن بالا ،نمی دونم چه جوری بگم،همین یه جمله میكشه،نانجیب خودش سوار بر اسب،امام رو پا برهنه و پیاده تو كوچه های مدینه،نذاشت امام لباس بپوشه،بدون عمامه، آی شیعه ها ،امام تون رو با سر برهنه از خونه بردن،میان در خونه ات ببرنت،مراعات میكنی میگی زن و بچه ات نفهمن،بردن امام رو به قصر اون ملعون بی حیا،همه شنیدید سه بار منصور بی حیا شمشیر بلند كرد،اما هر سه باز شمشیرش رو انداخت زمین،وقتی ازش سئوال كردن چرا نزدی،چرا كار رو تموم نكردی، گفت:هر سه بار پیغمبر رو دیدم،ایستاده جلوم غضب كرده میگه بنداز شمشیرت رو،به دست و پای امام صادق افتاد،به آقا گفت:هرحاجتی داری،از من طلب كن،پیغمبر یه جوری من رو نگاه كرده من میترسم،گفت:من از تو هیچ چیز نمی خوام،فقط من رو زود برگردون به خونم،آخه زن و بچه ام وحشت كردن،الان منتظر من هستن،آدم حواسش به زن و بچه خودشه،ببرمت كربلا،قربون اون حسینی برم،كه تو گودال افتاده بود،دید دارن به خیمه هاش حمله میكنن،حسین.......یه تكیه به نیزه داد صدا زد آی نامردها،اگه دین ندارید،لااقل آزاده باشید،هنوز حسین زنده است،بیایید كار حسین رو تموم كنید،آی حسین....
🍁قاتل حیا كن چشم مولا نیمه باز است
🍁مهلت بده این آخرین راز و نیازاست
🍁نامحرمان را دور سازید ای ملائك
🍁یه بانوی قامت خمیده در نماز است
آی حسین.......
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
❣﷽❣
🔘#روضه_امام_صادق_ع
⚫️#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
🔘#کانالروضهدفتری
🖤#السلامعلیکیااباعبداللهیاجعفرابنمحمدایهاالصادقیابنرسولالله..
🔻ایحضرتصادق سروجانم بفدایت
🔻دریابدلی راکه نشسته است بپایت
🔻من بردر این خانهگدا بودهو هستم
🔻اییوسف زهرامددی کن به گدایت
⬅️بیخود نبود امام صادق هر وقت دلش برای عزای جدش حسین تنگ میشد روضه ای به پا میکرد..به شاعر امر میکرد مرثیه بخونه و آقا گریه میکردند..
⏺از یه طرف بیاد مادرشون فاطمه و مدینه می افتادند..گریه میکردند.. طوری که محاسن حضرت..دستمال حضرت از اشک تر میشد..
↩️حرفم اینه...آخه روضه امام صادق..هم بوی مدینه میده هم بوی کربلا...
بیایید امشب برا غربت امام صادق ع هم مدینه ای گریه کنیم هم کربلایی...
🍁چهظلمهاکهبهاولاد مصطفی کردند
🍁خدا گواست به آل علی جفا کردند
🍁به بیتحضرت صادق هجوم آوردند
🍁قیامتی دگر از این ستم به پا کردند
🍁سر برهنه دل شب ز خانهاش بردند
🍁چهظلمهاکهبهآننجل مصطفی کردند
🍁همه سواره و او را پیاده میبردند
🍁نهرحمکرده،نهازحضرتش حیا کردند
🍁سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او
🍁عجببهعهد رسولخدا وفا کردند!
🍁امامصادق مارا به زهر کین کشتند
🍁مدینه را زغمش دشت کربلا کردند
☑️یا زهرا ..نیمه های شب به دستور منصور دوانیقی تو خونه امام صادق ریختن..درحالی که آقا مشغول عبادت بود..سجاده رو از زیر پای آقا کشیدند..بمیرم...آقا با صورت به زمین افتاد..
حضرت رو با سر برهنه از خونه بیرون کشیدند..
🔘ابن ربیع خدا لعنتش کنه سوار مرکب بود..اما امام صادق مظلوم رو با پای پیاده میکشوند...
میگه برگشتم نگاه کردم دیدم عرق به پیشانی آقا نشسته و هی نفس نفس میزنه..
آخرالامر منصور امام رو مسموم کرد و به شهادت رسوند
🔳هر جا نشستید همه بگین...
◻️غریب آقا...
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
✔️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)✔️
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
test (1).mp3
8.14M
#روضه_امام_صادق_علیه_السلام
#کربلایی مرتضی شاهمندی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معلمی شغل نیست
عشق است💓
قشنگ ترین روز
خدا
بزرگداشت پاکترین
شغل دنیا🌹
برشریفترین بندگان
خدا مبارک باد
🎁 روز معلم مبارک🎊
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
YEKNET.IR - shoor 3 - shahadat imam hadi 1401 - rasouli.mp3
1.92M
⏯ #شور احساسی
🍃دلم گرفته برایت زبان سادهی عشق است
🍃سلیس و ساده بگویم دلم گرفته برایت
🎙 #مهدی_رسولی
👌بسیار دلنشین
اللهم عجل لولیک الفرج
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦•شاه سلامٌ علیک...
#سینه_زنی و توسل ویژهْ وفات حضرت عبدالعظیم علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
⚡⚡⚡⚡⚡
حضرت عبدالعظیم شاه سلامٌ علیک
سیّد والا کریم شاه سلامٌ علیک
ای مدنی زادگاه شاه سلامٌ علیک
ای پسر فاطمه شاه سلامٌ علیک
نسل علی را علیم شاه سلامٌ علیک
شاه سلام علیک آقا سلامٌ علیک
ای حسنی خصلتُ شاه سلامٌ علیک
ای پسر مجتبی شاه سلامٌ علیک
ای تو به هادی ندیم ماه سلامِ علیک
شاه سلام علیک آقا سلامٌ علیک
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
14010227eheyat-taheri-zamine.mp3
856.7K
|⇦•شاه سلامٌ علیک...
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ وفات حضرت عبدالعظیم اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
⚡⚡⚡⚡
امام زمان علیه السلام:
هر یک از شما باید به آنچه که او را به دوستى ما نزدیک مىسازد، عمل کند و از آنچه که خوشایند ما نبوده و خشم ما در آن است، دورى گزیند.
📚بحار الأنوار، ج 53، ص 176
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦•واسه این شب های...
#سینه_زنی و توسل ویژهْ شهادت حمزه علیه السلام و حضرت عبدالعظیم سلام الله اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان •✾•
⚡⚡⚡⚡
واسه این شب های سخت دوری
حضرت هادی فرموده به ما:
"مَن زارَ عَبدالعَظیمِ بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین بِکَربَلا"
اِبنُ الکَریم و هُوَ الکَریم
همه زندگیم فداشه
روزی ماه محرم توی مسلمیه هاشه
رزق حسناتم، باب برکاتم ، ذکر رو صراتم
یا سید الکریم ، خاک قدماشم
عمری تو هواشم، محتاج دعاشم
مدد سِیّدُ الکریم....
تو کامِلُ الزیارات اومده ؛ سفارش امام عسکری
برو زیارت عبدالعظیم اگه نشد تا کربلا بری
باب الکرم ، سایه ی سرم ، حضرت عبدالعظیمِ
وعده مون شب های جمعه صحن سید الکریمِ
اوج درجاتم، مثل عتباتم، ای راه نجاتم یا سِیّدُ الکریم
ذکرم دم آخر، حتی توی محشر، تسبیحمه یکسر، یا سید الکریم
مدد یا سِیّدُ الکریم...
فراری از جنگ که شیرِ شَرزه نمیشه
حامی اسلام حتی یه لحظه نمیشه
بین صحابه هیشکی توی دلاوری
مثل علی و حضرت حمزه نمیشه
حضرت حمزهٔ شیدالشهداء، ای عموی رسول خدا
برا عباس شجاعت تو، شده الگو کرب و بلا
افتخار عرب، مثل شیر خدا حمزه
توی سختی وغم میگه فاطمه یا حمزه
به تو گفته نبی سیدالشهداء حمزه
سیدالشهداء حمزه...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
14000306eheyat-hadadian-zamine.mp3
1.87M
|⇦•واسه این شب های...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه علیه السلام وحضرت عبدالعظیم سلام الله اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان•✾•
⚡⚡⚡⚡⚡
استادی میگفت؛
سراغ قبرِ شهیدهایی که زیاد زائر ندارن برید.
اونا چیزایی که میخوان به صدنفر بدن رو به یک نفر میدن...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
4_5866003819627824251.mp3
4.95M
📖 #روضه_حضرت_عبدالعظيم
اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است
دولت سرایِ حضرت عبدالعظیم است
صاحب لوایِ این حرم شاهی کریم است
تنها پناه بی پناهان ، این حریم است
با لطفِ این آقا گدا عبدِ خدا شد
هر سائلی در این حرم حاجت روا شد
بوی حسن دارد ضریحِ دل ربایش
قربانِ رنگِ سبزِ آن گلدسته هایش
اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش
این سرزمین خیلی گران باشد بهایش
این خاک را وعده به یک نامرد دادند
داغِ حسین را بر دل زهرا نهادند
شب های جمعه نیمه شب ها تا سپیده
بر رویِ اسرارش خدا پرده کشیده
از راه می آید زنی قامت خمیده
لب میگذارد رویِ حلقوم بریده
فریادهای یا بُنّی پا بگیرد
حیدر می آید بازوی زهرا بگیرد
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربانِ آن آقا که انگشتر ندارد
*آخر شب گفت برم گودال .. ببینم چی سرش اومده .. نزدیک گودال شد دید از گودال صدا میاد .. یا مادرمِ یا بابامِ .. اومد جلو ، بچه سیدا .. دید ساربانِ .. خنجر رو از قلاف بیرون کشیده ..
او میبرید و من میبریدم ..*
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربانِ آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم در آن پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد
بالاسرش در کنج گودال داد میزد
او میزد و مادرش فریاد میزد ..
از تشنگی لب های عطشانت بهم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت بهم خورد
از شدت ضربه دو دندانت بهم خورد
بنشست رویِ سینه سامانت بهم خورد
راهِ تو را در گودیِ گودال بستند
بر پیکرِ تو نیزه ها را می شکستند
#روضه_حضرت_عبدالعظيم
سبک وشعرمداحی
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
زن زندگی آزادی؟
نه ممنون!
ما صد پسر در خون بغلتتد
گم نگردد دختری داریم.
#شهید_حمیدرضا_الداغی
#حمیدرضا_الداغی
#غیرت
#حجاب
#شهید_غیرت
بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن |
🚨سکوتی که بوی خون میدهد!
🔹نمیدانم شنیدید یا نه ولی در هفتهای که گذشت یازده گلوله بر تن انسانی اصابت کرد و چاقو سینهای را شکافت و دو فرزند پانزده و شانزده ساله از نعمت پدر و مادر محروم شدند؛ خداروشکر اما ماست بر سر کسی ریخته نشد! احتمالا اینها به گوشتان نرسیده است چون بریده شدن گلوی یک طلبه آنقدر جذاب نیست که ترند فضای مجازی شود. یا مثلاً برای حمید علیمی و امثالش گلوله خوردن یک آیت الله کمتر از چپه شدن یک سطل ماست اهمیت دارد. حتی مسئله ماست هم نیست؛ مسئله کسی است که ماستی شده است. صد سیلی به زن مسلمان بخورد عدهای چشم از خلخال زن یهودی بر نمیدارند که مبادا خش بردارد.
🔺آیت الله سلیمانی عضو سابق خبرگان رهبری بر روی صندلی بانک مورد هدف یازده گلوله قرار گرفت. خب به ضارب هم حق بدهیم؛ با خود گفته دیگر کی فرصت میکنم یک چنین مقام سابقی را بدون خدم و حشم در یک مکان عمومی میان مردم پیدا کنم. شاید آمده پول شارژ بادیگاردها و ماشین ضد گلولهاش را تحویل بگیرد. در مجازی گفتند بحث روی عدد چهار میلیارد تومان بالا گرفته بود. تقصیر خود شهید بود که فکر میکرد آن مقدار پول در جیب عبا جای میگیرد و با خدمتکاران خود تعارف کرد بر سر تحویل پول از بانک. واقعیت این است که آیت الله سلیمانی میان مردم یازده گلوله خورد و آنها که در ذهن مشوش خود توانایی هضم بادیگارد و نوکر نداشتن عضو سابق خبرگان را هم ندارند، به او تهمتهای میلیاردی زدند تا شاید وجدانشان را اینچنین گول بزنند. وجدانی که هر چند سنگ شده باشد اما از سکوت تناقض آمیز برای خون یک انسان اندکی بدرد میاید.
🔹به طلبهی دیگری با ماشین حمله شد و سپس ضارب با چاقو به جان او افتاد و خون انسانی بر زمین جاری شد. خوشبختانه آن طلبه فوت نکرده است اما وجدان بعضی زودتر از اینها مرده است. هر چقدر مقایسه کنیم که سوز چاقو بیشتر است یا ماست کم گفتیم. شاید به آن ضارب هم گفتهاند این طلبهها خطرناکند. اگر با چاقو سینهشان را نشکافیم فردا روزی بر سر مردم ماست میریزند. امروز بزن بر قلبش تا فردا ماستی نشوی.
🔸عدهای ناشناس زنی را در سراوان به شهادت رساندند. مولوی عبدالحمید بخاطر این زن بالای منبر میرود؟ حمید علیمی برای بچههای پانزده و شانزده سالهاش توئیت میزند؟ عزاداران خلخال زن یهودی و سطل ماست لبنیاتی آیا برای آنها عزاداری میکنند و هشتگ زن زندگی آزادی میزنند؟ یا وقتی بفهمند شوهر این خانم فرمانده نیروی انتظامی سراوان بوده و در ماشین همراه همسرش به شهادت رسیده است، روضه سکوت میگیرند؟ اینها یک طرف و شهید امر به معروف که برای دو دختر کم حجاب غیرت داشت یک طرف. باز هم هست و نیازی به گفتنش نیست. آخر کلام اینکه مواضعتان خونی شده است. توئیتهای شما بوی خون میدهد. از ماست گفتنهایتان خون میچکد. سکوت شما همه جا را خونی کرده است😞
#شهید_حمیدرضا_الداغی
#حمیدرضا_الداغی
#غیرت
#حجاب
#شهید_غیرت
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#روشنگری_شبهات
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#شهید_آیتالله_مطهری
#غزل_مثنوی
🔹نویدبخش شهادت🔹
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
قناریان کلامش هنوز میخوانند
نوای سُنتیاش را بهروز میخوانند
قناریان کلامش هنوز جان دارند
«صدا صداست که...» پس عمر جاودان دارند
کتاب و دفتر از اندیشهاش فروغ گرفت
چراغ دانش او جلوۀ نبوغ گرفت
کتاب، واسطهای بین اوست با این نسل
مطهّری، هنر گفتگوست با این نسل
خرد، هنوز مرید جنون و مستیِ اوست
مرکّب آینهدار قلمبهدستی اوست
بخوان زمانه! بخوان با رساترین فریاد
از او بگو و بخوان باز! هر چه، بادا باد!
بخوان به نام بزرگی که آسمانی شد
فروتنانه درخشید تا جهانی شد
صفای باطنیاش غبطهآور است هنوز
که کوچه باغ نیایش معطّر است هنوز
کتاب و سنّت و اجماع و عقل را فهمید
رموز تازهای از عقل و نقل را فهمید
کتاب و منبر و سجّاده را به هم آمیخت
سه رود منشعب از کوه را به دریا ریخت
نهال کاشت ولی ریشه را عمیق نشاند
به خاک پایۀ اندیشه را عمیق نشاند
هزار پنجره را رو به آفتاب گشود
-هزار پنجرۀ مستعدِّ کشف و شهود-
گشود پنجرهها را، وَ با دو بال قنوت
خودش پرنده شد و پر کشید تا ملکوت...
نسیم، معتکف گوشۀ عبایش بود
فرشته، دست به دامان ربّنایش بود
تمام دلخوشیِ کوچه و خیابان از
نفَس نفَس زدن عطر آشنایش بود
در آن شبِ خفقان که سکوت شایع بود
درست اوج سحرخیزی صدایش بود
تلاش کرد و سرانجام هم نصیبش شد
اجابتی که برازندۀ دعایش بود:
پیامبر شبی آمد به خواب شیرینش
و بوسه زد به لبان مبلّغ دینش
و بوسه زد که بگوید جهاد یعنی این
سلوک یعنی این، اجتهاد یعنی این
نویدبخش شهادت به خواب او آمد
به خواب نیمهشبش صبح آرزو آمد
چگونه میشد از آن شور و شوق دم نزند
و زود پا نشود، اندکی قدم نزند
چگونه میشد از تاب و تب نگوید هیچ
و از حرارت بر روی لب نگوید هیچ
چه خوب شد که -اگر رفت- پیش ماست هنوز
هزار باغ پر از گُل از او به جاست هنوز...
سپرد دست خدا رشتۀ کلامش را
تمام کرد به خون، شعر ناتمامش را
📝 #سیدمهدی_موسوی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
🌺#روز_معلم
🌺#سرود
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
❣❣❣❣❣❣❣
معلم… معلم… معلم… ●♪♫
معلم؛ ای فروغِ جاودانی… معلم؛ مهرِ پاکِ آسمانی… ●♪♫
معلم؛ ای چراغ راه دانش ●♪♫
معلم؛ آیه های مهربانی ●♪♫
مرا از جهل و نادانی رها کن… ●♪♫
مرا با علم و ایمان و خدا کن ●♪♫
بیا ای گُل تو از گهواره تا گور؛ مرا با علم و دانش آشنا کن ●♪♫
بیا ای گُل تو از گهواره تا گور؛ مرا با علم و دانش آشنا کن ●♪♫
معلم… معلم… معلم… ●♪♫
دلی شفاف؛ چون آیینه داری ●♪♫
محبت و صفا، در سینه داری ●♪♫
دلی شفاف، چون آیینه داری ●♪♫
محبت و صفا؛ در سینه داری ●♪♫
اگر داری گهی اخمی به چهره؛ ولی بی شک دلی بی کینه داری
معلم؛ ای بهارِ آفرینش ●♪♫
تو هستی، افتخارِ آفرینش ●♪♫
معلم ای بهارِ آفرینش؛ تو هستی افتخارِ آفرینش ●♪♫
تو هستی گوهرِ نایابِ دریا ●♪♫
عجب دارم؛ ز کارِ آفرینش! ●♪♫
معلم… معلم… معلم… ●♪♫
❣❣❣❣❣❣❣
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
467.3K
🌺#روز_معلم
🌺#سرود
🌺#سبک_دشتی
🌺#سبک_سر_کوی_بلند_فریاد_کزدم
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
🎤مداح :شاعر محمد مبشری
❣❣❣❣❣❣❣
تو مارا رهنمایی ای معلم
به جنت ره گشایی ای معلم
یزکیهم یعلمهم خدا گفت
تو با آن آشنایی ای معلم
اگر دین ،بحر،و دانش همچو کشتی است
تو همچون نا خدایی ای معلم
نبی چون شهر علم چون در تو همچون
کلیدی در گشایی ای معلم
روا نبود که درمدحت نگوی
درعالم چون ثنایی ای معلم
به عالم هرچه دارم از تو دارم
به خیرم رهنمایی ای معلم
❣❣❣❣❣❣❣❣
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#تبری
🔘 حکایتِ « آکِلَةَ الأَکبٰادِ » جنگ أحُد و بلایی که بر سر حضرت حمزه علیهالسلام آورد ...
⚡️ امامصادق علیهالسلام بعد از هر نماز واجب، «هندجگرخوار» را لعنت میکردند...
در جنگ أحُد، هند دختر عَتَبه، به «وحشی» وعدهای داد و به او گفت:
اگر محمّد یا علی و یا حمزه را بکشی، آنچه تو را خشنود سازد به تو خواهم داد.
وحشی گفت: از پس محمّد بر نمی آیم، علی هم مردی دوراندیش و مراقب است، به او هم فکر نمیکنم. پس در کمین حمزه نشستم.
وحشی گوید: دیدم که حمزه به شدت به مردم حمله میکند. از جلوی من رد شد و بر لبه نهری گام نهاد، ولی بر زمین افتاد. آن گاه، نیزهام را برداشتم و پرتاب کردم. نیزهام به پایش خورد و بر زمین افتاد.
فَأَتَیْتُهُ فَشَقَقْتُ بَطْنَهُ فَأَخَذْتُ کَبِدَهُ وَ جِئْتُ بِهَا إِلَی هِنْدٍ
▪️من به سراغ او رفتم و شکمش را شکافتم و جگرش را در آوردم و آن را به هند دادم و گفتم: این جگر حمزه است.
هند آن را در دهان خود گذاشت و جوید. اما خداوند آن را در دهان او مانند استخوان زانو سفت گردانید. به ناچار، آن را از دهان بیرون انداخت.
➖آن گاه، هند بر بالای جسد حمزه آمد و گوشها و دست و پایش را برید و بدن او را مُثله کرد.
📚 بحارالانوار ج۲۰ ص۵۵
🔻 طبق روایت «کافی» و «تهذیب»:
هُوَ یَلْعَنُ فِی دُبُرِ کُلِّ مَکْتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ
🔹 إمام صادق علیهالسلام بعد از هر نماز واجب، چهار مرد (ابوبکر،عمر،عثمان و معاویه) و چهار زن (عایشه،حفصه،امّحکم و «هند»)، لعنت میکردند...
📚تهذیب الاحکام ج۲ ص۳۲۱
📚الکافی ج۳ ص۳۴۲، باب ۳۲
✍ وقتی که امام علیهالسلام ، «هند» را در ردیف آن ظلَمهای که ظلم و جورشان، تمام عوالم را پُر کردهاست، قرار میدهند، حاکی از عظمت ظلمیاست که آن ملعونه در حق رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و عترت آن حضرت روا داشت...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#شهادت_حضرت_حمزه_علیه_السلام
#نوحه_سنتی
یار پیغمبر همدم حیدر
حمزه از کینه تو شدی پرپر
حضرت حمزه(۴)
هستی یا حمزه شیر پیغمبر
دین و قرآن را تو شدی زیور
حضرت حمزه
یاور احمد حامی دینی
در احد حمزه کشته ی کینی
حضرت حمزه
قاتلت مولا وحشی دون شد
پیکرت حمزه غرق در خون شد
حضرت حمزه
خاتم مرسل سوزد از این غم
تا تنت را دید قامتش شدخم
حضرت حمزه
مثله شد از کین پیکرت حمزه
آمده سویت خواهرت حمزه
حضرت حمزه
تا نبیند او بر روی خاکت
با عباپوشاند پیکر پاکت
حضرت حمزه
خواهرت آمد جان او بر لب
دل بسوزد بر حضرت زینب
حضرت حمزه
کربلا دیده غرق خون پیکر
او برادر را با تن بی سر
حضرت حمزه
دیده شمر دون میکشد خنجر
از قفا ببرید از حسینش سر
حضرت حمزه
او برادر را بر زمین دیده
پیکر در خون سر ببریده
حضرت حمزه
او برادر را با تن صد چاک
دیده افتاده غرق خون بر خاک
حضرت حمزه
✍#حاج_رضا_یعقوبیان
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
تقدیم به #شهید_مرتضی_مطهری
بهمناسبت #روز_معلم
لبی گشود و شراب طهور جاری شد
سکوت کرد وغمی سوت و کور جاری شد
کسی که فلسفه هم عاشق تکلم اوست
کسی که در نَفسَش، نفخِ صور جاری شد!
مبارز است و معلم...، مفسّر است و شهید...
مطهری که در او رودِ نور جاری شد
نه هر که زنده فقط، در فراقِ او جان داد
که جان، دوباره از اهلِ قبور جاری شد!
و قطره قطرهی دریا و رودها خشکید
و اشک از دلِ سنگِ صبور جاری شد
چه سخت میشود از نو، میان ما برسد
کسی در آینهی تو، میان ما برسد
کسی که پارهای از جانِ آسمان باشد
چو رود، جاری و چون بحر، بیکران باشد
برای راهِ تو، پشت و پناه باید بود
قدم قدم قلمت را سپاه باید بود
هنوز هم کسی آیینهوار چون تو نزیست!
چقدر جای صدای بصیرتت خالیست!
✍ #عارفه_دهقانی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
بهمناسبت #روز_معلم
تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را
ای هادی راه ِ دین، دلسوزتر از بابا
هرگمشدهای داریم، نزد تو شود پیدا
تعظیم به تو باشد، تکلیف برای ما
روشن شده این مطلب در جملهای از مولا
«مَن عَلّمني حَرفاً...، قد صَيَّرني عبداً»
استاد به شاگردش حق پدری دارد
نازم به مُرادی که بزم سحری دارد
هنگام مناجاتش چشمان تری دارد
از راز تقرّب هم، بی شک خبری دارد
اینجاست که این جمله قدری بشود معنا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
چون کودک نو پائی، آهسته بَری راهم
بی راهنمائیها یک طفلکِ گمراهم
در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهَم
با زحمتِ تو قدری، از عاشقی آگاهم
بوسیدنِ دستِ تو، واجب شده، ای والا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
از مرحمت زهرا با تو شدهام مأنوس
چون قطرهٔ ناچیزم در ساحلِ اقیانوس
هربار حرم رفتم با دیدهی تَر پابوس
بهر تو دعا کردم در محضر شاهِ طوس
نامِ تو از این باب است خواندم همه جا "آقا"
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
✍ #قاسم_نعمتی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
4_5771562775893511905.mp3
1.11M
#حضرت_حمزه_زمینه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غرق به خون شد بدن ، عموی نازنین من
اُحد به هم ریخته از ، نالهی آتشین من
چه جور این خبر رو به عمه بگویم
که شده مُثله تن پاک عمویم
پشت سر ضجه و نالهی صفیه
بدن پارهی حمزه پیش رویم
خواهر رسید ... واویلتاه
واحمزتاه ... واحمزتاه
ــــــــــــــــــــ
ورق ورق شد این کتاب ، غرقه به خون شداین جسد
چگونه برخیزم اگه ، علی به دادم نرسد
باورم نمیشه می کنم نظاره
می بینم تن عمومو پاره پاره
همه بهرشهدا عزا گرفتن
عمویم حمزه ، گریه کن نداره
پشتم شکست ... واغربتاه
واحمزتاه ... واحمزتاه
ــــــــــــــــــن
مصیبت حمزه کجا ، روضهی کربلا کجا
صحرای احد کجا ، گودی قتلگا کجا
آقامون پا زمین می کشید از درد
شمر اومد تو مقتل و فاطمه غش کرد
با صدای بی رمق با گریه می گفت
خواهرم به جان من به خیمه برگرد
خواهر بگو ... تا خیمه گاه
واحمزتاه ... واحمزتاه
ــــــــــــــــــ
#محمدعلی_قاسمی_خادم
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#در_فراق_عالم_و_علما
#شهید_شهادت
#شهید_آیت_الله_عباسعلی_سلیمانی
همه چاووشان سنج ماتم زنید
همه سینه ازبهر این غم زنید
دگر دستم از دامن دل جداست
هوای دلم همچو کرب وبلاست
بنال ای دل ای سینه شو بیقرار
که گردیده«مازندران» داغدار
عزیزی سفر کرده ازجمع ما
گرفته دلم را غمی جانگذا
عزیزی که بوداست یار«ولی»
شهید آیت اللهِ«شیخ عباسعلی»
عزیزی که از بندجان رسته است
سبکبال به معبودپیوسته است
به درگاه حق بس که کرده نیاز
به رویش درِ عشق گردیده باز
«سلیمانی»بس خوش سعادت شداست
سـوار سمند شهـادت شـد است
زمین جای ماندن برایش نبود
به غیرازشهادت سزایش نبود
«سلیمانی» آخر شده رستگار
خریدار او گشته پـروردگـار
به مولا علی بس که دل بسته شد
دگــر از زمین مـاندنش خسته شد
هــر آنکـس مــریـد ولایـت شــود
به لطف خداخوش سعادت شود
هلا ای عزیز خدا و رسول
هلا عاشق سینه چاک بتول
درآن دم که چاووش شداین خبر
امام جماعت نیاید دگر
زمین سینه زدآسمان گریه کرد
برای تو پیر وجوان گریه کرد
مُأذِّن اَذان نماز را که خواند
وسجاده چشم انتظار تو ماند
بسوگ تو ای یار دین مبین
عزای تو بگرفته اند مسلمین
تو اندیشه ات بود حق محوری
به ما داده ای درس دین باوری
خدا حافظ ای مرد بی ادعا
کلام تو ازجنس عشق خدا
تو ای مردتقوی و مرد عمل
سخنهای شیرینت همچون عسل
پی گفتنِ حق و فَنِّ بیان
عجب بودی ای مرد،شیرین زبان
تو چون مردمی زندگی کرده ای
برای خدا بندگی کرده ای
نظر کرده بر تو خدا بی عدد
همه قدر دان توایم تا ابد
تو آموزگار هدایت شدی
تو سرباز خوب«ولایت» شدی
تو همسنگر لاله ها بوده ای
تو همدرد آلاله ها بوده ای
بسوی شهیدان بار بسته ای
به همسنگرانت پیوسته ای
دریغا که عمرت به پایان رسید
مریدانتان را به لب جان رسید
اگرچه شدیم از غمت سوگوار
اگر بی توماندیم همه بی قرار
زداغ تو گر بر دل آذر زدیم
یتیمانه بر سینه وسر زدیم
ولی ای عزیز دل ای نورعین
غم تو کجا داغ مولا حسین
به گودال خونین تنش بی سراست
و تنها عزادار او مادر است
تو را غسل دادندکفن کرده اند
و دفنت به خاک وطن کرده اند
تنت گرچه تشییع وتکریم شد
به اهل وعیال تو تعظیم شد
ولی دل بسوزد برای حسین
اَمان از دل بچه های حسین
کسی بچه های تو سیلی نزد
به رخسارشان رنگ نیلی نزد
کسی خانه ات رابه غارت نَبُرد
کسی خواهرت را اسارت نَبُرد
تو تارفتی ازدست ای راد مرد
کسی که به جسمت جسارت نکرد
اگر سینه هادرغمت می گداخت
کسی اَسب بر پیکر تو نتاخت
اگر خواهرت ناله ازدل کشید
سرت را دگر روی نیزه ندید
بخوان روضه«مداح»باشوروشین
که خون بارم از دیده بهرحسین
✍شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝