eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.9هزار دنبال‌کننده
43 عکس
50 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•توو‌خونه ای پر از دل ونور.. ویژهٔ سالروز ازدواج امیر المؤمنین وحضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی 👏🌹👏🌹 امام علی (علیه السلام) : بهترین وساطتها این است که میان دو نفر در امر ازدواج وساطت شود . تا سر وسامان بگیرند. 📚بحار الانوار . ج103 0ص222 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•آسمان می خواند امشب.... #سرود ویژۀ سالروز ازدواج امیرالمؤمنین وحضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری 👏🌹👏🌹 آسمان می خواند امشب قدسیان دَف می زنند حوریان کِل میکشند و خاکین کف می زنند شیر عاشق کش کدام آهو دلت را برده است تیغ مرحم جو کدام ابرو دلت را برده است آسمانی، بی کرانی، عاشق دریا شدی آمدی آیینه ی انسیةُ الحَورا شدی امشب ای زیبا ترین ای دلبرِ کوثر بیا شب شبِ عشق است ای داماد پیغمبر بیا بیش از اینها با دل محبوبِ ما بازی مکن پیش این نیلوفر یک دانه غَمازی مکن مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی در دلش طوفان به پا کردی مُدارا کن علی لیلةُ القدر نگاهش یا علی، اجر تو بود او "سَلامٌ فیهِ حَتّی مَطْلَعُ الفَجرِ" تو بود از ازل در پرده بود آیینه دارش می شوی در عبور از کوچه باغ عشق یارش می شوی قد و بالای علی از چشم زهرا دیدنیست وای وقتی میرسد دریا به دریا دیدنیست ماه در این اوج برکه دیدنی تر می شود قَدر زهرا با علی فهمیدنی تر می شود مانده احمد تا کدامین وجهِ ربّ را بنگرد روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد ای بِلال امشب اذانی را که می خواهی بگو "أشْهَدُ أنَّ عَلیاً حَجَّةُ اللهی" بگو عقد زهرا و علی در آسمان ها بسته شد سر نوشت عشق هم بر زلف آنها بسته شد گفت: احمد این زره خرج جَهاز دختر است خوب می دانست حیدر بی زره هم حیدر است تا درِ میخانه امشب روح را پر میدهیم دل به چَشم کوثر و دستانِ حیدر می دهیم :قاسم صرافان لبخند زد به چهره ی نورانی عروس اول بزن تو بوسه به پیشانی عروس امشب ستاره می چکد از آبنوس در محضر علی به سر حجله ی عروس دست عروس و صورت داماد را ببوس ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
#سرود ویژۀ سالروز ازدواج امیرالمؤمنین وحضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری 👏🌹👏🌹 امروز مهر و ماه به هم مُقتَرَن شوند حوران عرش خادمه بوالحسن شوند جن و ملک به خاک درش بوسه زن شوند محصول این زفاف حسین و حسن شوند روز و شب عروسی زهرای اطهر است عاقد خدا و احمد و داماد حیدر است آی آدم به بزم وصل شه اولیا بیا از باغ خُلد با همه انبیا بیا با انبیا به بزم شَه اولیا بیا مریم تو با زنان بهشتی بیا بیا حوران عرش روی، در این خانه می کنند با خنده موی فاطمه را شانه می کنند داماد را هماره به سوی خدا سلام بر این دو زوج از همه انبیا سلام بر این عروسی از علیِ مرتضی سلام بر یازده ستاره ی بُرج هُدی سلام این ازدواج، علتِ اِبقای مکتب است بِاللَّه قسم طلیعه ی میلاد زینب است حُسن خدا به روی علی دید فاطمه بشکفت همچو لاله و خندید فاطمه در چشم آفتاب درخشید فاطمه بنت اسد عروسِ تو گردید، فاطمه فاطمه لبخند اشتیاق به دیدار یار زد بر باغ آرزوش نسیم بهار زد کم کم نقاب از رُخِ زهرا کنار زد خورشیدِ آسمان هُدی را نظاره کرد لا حَول گفت و روی خدا را نظاره کرد لبخند زد ز شوق که این همسر من است یا جانِ احمد است که در پیکر من است اُمُّ الائمه فاطمه ی اطهر من است من روز حشر ساقی و این کوثر من است ای هستیِ امامِ ولایت خوش آمدی ای مادرِ تمام ولایت خوش آمدی بگذار پا به دیده ام، ای نورِ دیده ام کَز اشکِ شوق گُل سر راه تو چیده ام از هر چه دل بریده، به وصلت رسیده ام خوش انتظارِ آمدنت را کشیده ام دارُ الولای کوچک من گلشن از تو شد بیتِ علی نه قلب علی روشن از تو شد آیینه ی خدای تعالای من تویی مشعل فروزِ دیده ی بینای من تویی بِاللَّه قسم بهشت تماشای من تویی نازم به این مقام که زهرای من تویی شاعر: استاد سازگار حضرت علی یه سپر فروخت جهاز فاطمه رو‌ داد لحظه ی آخر که این بدن رو‌میخواست تحویل پیغمبر بده. فرمود: یا رسول الله! «من یک سپر برای جَهازش فروختم او‌ عزم‌ جزم‌ کرد بمیرد برای من» مثل این روزها پیغمبر دست علی رو‌ تو دست فاطمه گذاشت فرمود:علی جان! دارم بهت امانتی میدم، انسیةَ الحَوراست مراقبش باش برگ‌ گل رو صورتش بشینه جا میندازه...لحظه ی آخر گفت یا رسول الله :امانتیت رو‌ آوردم . اما امانتی که به من دادی این طور نبود. منم‌ الان که داشتم‌ غسلش میدادم فهمیدم بازوش رو از من می پوشونده، صورتش رو از من می پوشونده... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⇦•آسمان می خواند امشب... ویژهٔ سالروز ازدواج امیر المؤمنین وحضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری 👏🌹👏🌹 امام صادق (ع) هر که از ترس تهیدستی ازدواج نکند ، به خدای متعال گمان بد برده است . خدای متعال می فرماید : « اگر تهیدست باشد خداوند از فضل خود توانگرشان می سازد » 📚نور الثقلین . ج3 . ص597 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
مولای جود، حضرت ابن الرضا سلام ای آشنای هر دل درد آشنا سلام باب المراد من درِ دولت‌سرای تو بسته دلم دخیل به لطف و عطای تو هر قفل با کلید تو وا می‌شود جواد سنگ از اشاره‌ی تو طلا می‌شود جواد خیر کثیر ک، مثل تو کوثَر نیامده مولود از تو با برکت تَر نیامده تو آمدی مسیر ولایت بقا گرفت افتاده بود از نَفَس و با تو پا گرفت چشم زمان به علم و کمال تو خیره شد در ذهن دهر، گوشه‌ای از آن ذخیره شد تو امتداد نور، جواد الائمه‌ای سرچشمه‌ی حضور، جواد الائمه‌ای تا کاظمینِ تو دل من پَر گرفته است بر غربت تو زمزمه از سَر گرفته است ** با تو چه کرد همسر نامهربان تو آمد به لب ز بازی تقدیر، جان تو دَر بسته بود حجره و تو دست و پا زدی می‌سوختی و مادر خود را صدا زدی کف می‌زدند بر غم بی انتهای تو نشنید گوش هیچ کسی ناله‌های تو فریاد می‌زدی جگرم سوخت آب آب لبخند می‌زدند و نیامد جواب آب ارث عطش ز خون خدا شد نصیب تو پایان گرفت قصه‌ی عمر عجیب تو ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
آن روز کاظمین چو بازار شام شد دنیا برای بار نهم بی‌امام شد دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت آن‌قدر اشک ریخت که چشمش تمام شد جنت وزید و حُجرهٔ در بستهٔ امام در بارش ملائکه خود، بار عام شد تا سایه‌بان شود به تن زهر دیده‌اش خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد... آن روز ذوالجناح حسین از نفس فتاد آن روز ذوالفقار علی در نیام شد آتش نشست در جگر کربلایی‌اش یعنی به رسم خون خدا تشنه‌کام شد... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
حجره تاریک شده یا که دو چشمم تار است هرکجا می‌نگرم دوروبرم دیوار است  ناله‌ی العطش من نرسیده به کسی چه کنم هرچه کنم هلهله‌ها بسیار است  صورت خاکی مارا برو از کوچه بپرس در زمین خوردن ما دست دگر در کار است نه مرا سنگ زدند و نه سرم برنیزه است جای این اذیت و آزار فقط بازار است به روی بام اگر رفت تنم سالم رفت از روی اسب بیفتی به زمین دشوار است جان به قربان تنی که همه‌اش غارت شد بیش از پیرهنش پیکر پاکش.... ✍ و ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
رسیده جان به لب اطهرت؛ اَبَالهادی نشسته پیک اجل در بَرَت؛ اَبَالهادی! دوباره قصه‌ی زهر و دوباره نامردی کبود شد همهی پیکرت؛ اَبَالهادی! لباس شمر به تَن کرد و منع آبت کرد چه کرد با دل تو همسرت؛ اَبَالهادی! شبیه فاطمه دستی گرفته‌ای به کمر مگر خدای نکرده پَرَت ...؛ ابالهادی! میان حجره‌ی در بسته دست و پا زدی و… بریده شد نَفَس آخرت؛ اَبَالهادی! مدام هلهله شد تا صدای تو نرسد صدای خسته‌ی بی جوهرت؛ اَبَالهادی! سه روز بر تَن تو آفتاب می‌تابید ولی بُریده نشد حنجرت؛ اَبَالهادی! دگر به زیر سُم اسب‌های تازه نَفَس ندید جسم تو را دخترت؛ اَبَالهادی! اگر چه دور و برت خیره‌سر فراوان بود ولی نظاره نشد خواهرت؛ اَبَالهادی چه خوب شد که در آن همهمه کسی نرسید برای غارت انگشترت؛ اَبَالهادی! ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
شعله‌های کینه از هر سو به سویش آمدند در دل حجره دل پروانه را آتش زدند زهر بهر بردن نوری دگر مأمور شد زهر یک‌بار دگر هم‌دست با انگور شد داغ او هم مثل داغ مجتبی مرهم نداشت آه صاحب‌خانه بین خانه‌اش مَحرم نداشت ظهر بود و هلهله بود و هیاهو بود و درد آه کاری کرد ام الفضل که جعده نکرد از سر شادی کنار پیکر او کف زدند تا صدایش در دل حجره نپیچد دف زدند پایکوبی کنیزان حرمتش را بد شکست کِل کشیدند و نگفتند او عزیز فاطمه ست آه جا دارد تمام عمر از داغش گریست پشت‌بام خانه که شأن امام شیعه نیست گرچه قرآنِ تنش از زهر آیه‌ آیه شد لااقل بال کبوترها برایش سایه شد لااقل جمع کثیری از محبین آمدند وقت تشییعِ جنازه گل به تابوتش زدند در دل گودال جسمش نامرتب شد؟ نشد پیکر پاکیزه‌اش مهمان مرکب شد؟ نشد او ندیده لحظه‌ای دروازه‌ی ساعات را کوچه و پرتاب سنگ و عمه‌ی سادات را تازه بعد از این که لشکر از دل گودال رفت شمر با آن خنجر کندش به استقبال رفت می‌کشد مِی خواره‌ای فریاد، فکرش را بکن ریش و قیچی دست شمر افتاد، فکرش را بکن ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
قدمش ناگهان شتاب گرفت طرفش رفت و ظرف آب گرفت آب را بر روی زمین تاریخت درهمان لحظه قلب زهرا ریخت روضه کوتاه نکته سربسته حجره تاریک، حجره دربسته جگری رفته رفته سم می‌خورد پشت در دست‌ها به هم می‌خورد عرش را ناله‌ای تکان می‌داد تشنه‌ای روی خاک جان می‌داد زهر بی تاب کرد جانش را سوخت تا آب کرد جانش را مثل اکبر شده ولی بهتر ظاهر جسمش از علی بهتر این جوان آن جوان تفاوت داشت زخم زهر و سنان تفاوت داشت این جوان پیکرش که سالم بود جگرش نه سرش که سالم بود موقع دفن لااقل سرداشت بدنش می‌شد از زمین برداشت به تنش پای نیزه بازنشد در نهایت عبا‌نیاز نشد بگذرم؟ نگذرم؟ نمی‌دانم وسط چند روضه حیرانم تا بفهمم گریز آخر را می‌روم بیت‌های دیگر را تشنه در آفتاب بنویسم از زبانِ رباب بنویسم آدم تشنه تار می‌بیند همه جا را بخار می‌بیند بدتر اینکه غبار هم باشد یک بیابان، سوار هم باشد تازه حالا حساب کن دورش چندتا نیزه‌دار هم باشد در میان هجوم نامردان خواهری بیقرار هم باشد... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
تو خود مبارکی و رزق بی حساب، جواد ! ندیده است شبیه تو را تراب، جواد ! برای وارث جود رضا شدن بی شک نشد به جز تو کس دیگر انتخاب، جواد ! مگر به جز تو در این شهر هست خورشیدی؟ تن تو سوخت چرا زیر آفتاب، جواد؟ سه روز چشم فلک روی بام بیدار است دیار کفر خودش را زده به خواب، جواد ! به زخم‌های دلت ام فضل می‌خندد نمک زده است دلت را کند کباب، جواد ! اگر چه کل جهان بر سرت خراب شده‌ست سرت ندیده به خود مجلس شراب، جواد ! هزارشکر که بعد از شهادتت دیگر نبود صحبتی از معجر و نقاب، جواد ! ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
الا ای مظهر جود خدایی جوادی حضرت ابن الرضایی تو عبداللهی و آقای مایی کرامت از شما از ما گدایی.. دودستِ خالی آوردم برایت سلام آقای من جانم فدایت نه دنبال غذا و آب و نانم نه محتاج عطای دیگرانم به تو وابسته‌ام دیگر نرانم خدا می‌خواست من‌سائل بمانم خودش فرموده تو باشی مرادم به دستور رضا عبدالجوادم کرم تو، جود تو، دست گدا من وفای دائمیْ تو، بی وفا من خطاپوشیْ تو و پُر مدعا من به تو بدکرده‌ام آقا تماماً ولی به رو نیاوردی تو اصلاً مرا بی آبرو کردی تو؟ اصلاً نه دنیا، نه طلا می‌خواهم از تو به جای آن ولا می‌خواهم از تو پُر از دردم دوا می‌خواهم از تو برات کربلا می‌خواهم از تو اگرچه جلد بام کاظمینم فدایی فدایی حُسینم ** دوباره ماجرای حجره با زهر دوباره دردها را شد دوا زهر زمین زد بی کسی را بی هوا زهر چه می‌خواهد ز آل مصطفی زهر کشید از سینه‌اش آتش زبانه امان از غربت مردی به خانه میان پایکوبی دست و پا زد زمین که خورد، مادر را صدا زد دودستش را به خاک حجره تا زد گریز روضه را به کربلا زد به فکر روضه‌ی خَدّالتریب است شبیه جد عطشانش غریب است خودش غمگین ولی این قوم شادند غرورش را به زیر پا نهادند برای کشتنش در اتحادند بمیرم آب هم دستش ندادند ملائک آه از دل می‌کشیدند کنیزان آه نه، کِل می‌کشیدند به روی بام رفت و نیمه جان داشت لبی زخمی و جسمی ناتوان داشت خداروشکر اما سایبان داشت حفاظی زیر بال کفتران داشت کفن شد پیکرش الحمدلله نبوده خواهرش الحمدلله ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
و جنس درد تو از جنس روضهٔ حسن است غریب خانهٔ خود! غربت تو در وطن است چگونه و به چه قیدی؟ چه نام باید داد؟ به ام فضل و به جعده، اگر رباب زن است زبان به شکوه گشوده‌ست زهر و می‌داند که این دو روح و دو تن نیست، بلکه یک بدن است... اگر چه با حسن افتاده روی درد دلت ولی حسین هم این بین با تو هم‌سخن است گریز روضه اگر ناگزیر از غم اوست حدیث اشک و غم دیدهٔ اباالحسن است شدند بر تن تو سایه‌بان کبوترها؟ هنوز روی زمین، آفتاب، بی‌کفن است ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
✅ايام سالروز ازدواج أميرالمؤمنين(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) 🔻حمید رضا برقعی   جهان برای شکوفا شدن مهیا بود و این قشنگ ترین اتفاق دنیا بود که دست فاطمه در دست های مولا بود به اعتقاد من اصلا غدیر اینجا بود پدر به فاطمه رو کرد ، اینچنین فرمود دلیل خلقت لاهوت ازدواج تو بود قرار شد که شما بی قرار هم باشید جهان دچار شما شد دچار هم باشید تمام عمر دمادم کنار هم باشید و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید دعای من همه این بوده تا به هم برسید که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم خدا نکرده اگر زخم بود مرهم هم صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم چرا که قبله ی من هم علیست فاطمه هم و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد نوشته ام که سفارش نه بلکه خواهش کرد همیشه نام علی را امام بگذارید به خانواده ی من احترام بگذارید برای فاطمه سنگ تمام بگذارید و روی زخم دلش التیام بگذارید جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت شنیده می شود از آسمان صدایی كه... كشیده شعر مرا باز هم به جایی كه ... نبود هیچ كسی جز خدا،خدایی كه... نوشت نام تو را ،نام اشنایی كه پس از نوشتن آن آسمان تبسم كرد و از شنیدنش افلاك دست و پا گم كرد نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد نوشت فاطمه تكلیف نور روشن شد دلیل خلق زمین و زمان معین شد نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است غزل  قصیده ی نابی که در ازل گفته است نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد ز درك خاك مقام فراتری دارد خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد درون خانه بهشت معطری دارد پدر همیشه كنارت حضور گرمی داشت برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت چرا كه روی زمین واژه ی وزینی نیست و شأن وصف تو اوصاف این چنینی نیست و جای صحبت این شاعر زمینی نیست و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست خدا فراتر از این واژه ها كشیده تو را گمان كنم كه تورا، اصلا آفریده تو را كه گرد چادر تو آسمان طواف كند و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف كند ملك ببیند وآنگاه اعتراف كند كه این شكوه جهان را پر از عفاف كند كتاب زندگی ات را مرور باید كرد مرور كوثر و تطهیرو نور باید كرد در آن زمان كه دل از روزگار دلخور بود و وصف مردمش الهاكم التكاثر بود درون خانه ی تو نان فقر آجر بود شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود بهشت عالم بالا برایت آماده است حصیر خانه ی مولا به پایت افتاده است به حكم عشق بنا شد در آسمان علی علی از آن تو باشد... تو هم از آن علی چه عاشقانه همه عمر مهربان علی! به نان خشك علی ساختی، به نان علی از آسمان نگاهت ستاره می خواهم اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم كنار شعر دو ركعت نشسته بنویسم شكسته آمده ام تا شكسته بنویسم و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم به شعر از نفس افتاده جان تازه بده و مادری كن و اینبار هم اجازه بده به افتخار بگوییم از تبار توایم هنوز هم كه هنوز است بی قرار توایم اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم كنار حضرت معصومه در كنار توایم فضای سینه پر از عشق بی كرانهء توست كرم نما و فرود آ كه خانه خانهء توست ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
❣﷽❣ 🌸 🌸 ای صفای قلب زارم دل مشتاقان ز شادی ، بی قرار ِ بی قرار است گل بریزید گل بریزید ، جشن پیوند دو یار است نبی چون ذات حق ، به شوقی منجلی بگوید تهنیت ، به زهرا و علی 🌸یا زهرا یاعلی وصل دو یار عزیز و ، دلبرا بادا مبارک ازدواج دو نگار ، هل اتی بادا مبارک الهی که شویم ، ز عزت ما همه فداییّ رَه ِ ، علی و فاطمه 🌸یا زهرا یاعلی ما که مِهر اهل بیت ِ ، مصطفی در سینه داریم در ره ِ عشق علی و ، فاطمه جان می سپاریم تمام ِ فخر ِ ما ، ثنای اهل بیت الهی که شویم ، فدای اهل بیت 🌸یا زهرا یاعلی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
-امام_جواد_شهادت سبک مدینه شهر پیغمبر 🤎😭🤎😭🤎 به دیوار قفس بشکسته ام بال و پر خود را زدم تنهای تنها ناله های آخر خود را 🤎🕊 درون شعله همچون شمع سوزان آتشی دارم که آبم کرده و آتش زدم پا تا سر خود را 🤎🕊 قفس را در گشوده، صید را آزاد بگذارید که در کنج قفس نگذاشت جز مشتی پر خود را 🤎🕊 کنیزان لحظه ای آرام، شاید بشنوم یکدم صدای نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را 🤎🕊 لبم خشکیده یارم گشته قاتل حجره در بسته مگر با قطره اشکی تر نمایم حنجر خود را 🤎🕊 بزن کف، پایکوبی کن، بیفشان دست، امّ الفضل که کشتی در جوانی شوهر بی یاور خود را 🤎🕊 بیا و این دم آخر به من ده قطرۀ آبی که خوردم سال ها خون دل غم پرور خود را 🤎🕊 چه گوئی ای ستمگر در جواب مادرم زهرا اگر پرسد چرا لب تشنه کشتی شوهر خود را 🤎🕊 اجل بالای سر، من در پی دیدار فرزندم گهی بگشوده ام گه بسته ام چشم تر خود را 🤎🕊 به یاد شعله های نالۀ ابن الرّضا (میثم) سزد آتش زنی هم نخل، هم برگ و بر خود را 🤎🕊 😭🤎😭🤎😭🤎 بانوای مداح اهل بیت ع🎧 🎤 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
سبک مدینه شهر پیغمبر ◼️🟢◼️🟢◼️ بیا یکدم تماشا کن ببین حال پریشانم بود ذکر لبم هر دم بیا بابا رضا جانم 😔 بیا دامن کشان و بر سر دامن سرم بگذار که باشد یکسره بابا به درب حجره چشمانم 😔 زسوز زهر می غلتم ازاین پهلو به آن پهلو به مانند غریب کربلا بنگر که عطشانم 😔 اگر در حجره ی در بسته ماندم من ولی بابا خیالت جمع در زیر سم مرکب نمی مانم 😔 بخود پیچیده ام اما تنم را برنگرداندند دراین ساعات آخرهم به یاد جسم عریانم 😔 کنیزان کف زدندو من به یاد شام افتادم دراین حجره به غیر از روضه ی عمه نمی خوانم 😔 زنان شام دور عمه ی ما هلهله کردند به یاد عمه ام در کوچه و بازار گریانم ◼️🟢◼️🟢◼️ بانوای مداح اهل بیت ع🎧 🎤 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دیده ام جلوه ای از روشنی محشر را سحری نور دل فاطمه و حیدر را ببرید آینه و جام و می و ساغر را ریخت ساقی به کفم جرعه ای از کوثر را آب پاشی شده از اشک ملائک در عرش چه قیامت شده دور و بر زهرا در فرش جبرئیل آمده تا باز کند پر اینجا موقع خندهء داماد پیمبر اینجا لوح از عالم بالاست و جوهر اینجا خطبه خوان گشته خود خالق و محضر اینجا نُقل لبهای محمد، مَرَج البحرین است آیهء لوء لوء و مرجان، دم حور العین است متن وحی است علی و دو جهان حاشیه اش چه عروسی است که گفتند همه حوریه اش ماسوی الله بود از صدقه جاریه اش از گل یاس بهشت است گل پوشیه اش مرتضی عاشق اشک سحر فاطمه است همهء روزی خلق از نظر فاطمه است جلوهء ذکر علی در خلوات زهراست جذبه و هیبت مولا جلوات زهراست ماه رویش شب غم در فلوات زهراست صبح تا شب پی حیدر صلوات زهراست گفته حیدر پی زهرا در عوض تا ته راه ذکر لا حول و لا قوه الا بالله دل مجنون گذری از دل لیلا دارد پس اگر ناز کند باز تماشا دارد سجدهء شکر علی اینهمه معنا دارد چونکه با فاطمه اش خیر دو دنیا دارد مثل دو زائر هم که ز حرم می آیند دوش بر دوش همند و چه بهم می آیند کاش در شهر نپیچد خبر خانهء شان با لگد وا نشود پا به در خانهء شان کاش دعوا نشود دور و بر خانهء شان چوب و هیزم نشود رهگذر خانهء شان کاش وضع علی و فاطمه اش بد نشود غیر سائل ز در خانهء شان رد نشود رضا دین پرور ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
در کار جهان عمری گرفتار حسینم می سوزم و دلخونم و بیمار حسینم من میل ندارم که بزرگی بنمایم با هر نفسی نوکر دربار حسینم بر روی لبم خنده ز شادی ننشیند یک عمر عزادارم و غمخوار حسینم افسوس به چشمی که بَر او گریه ندارد اشکم که سرازیرم و سرشار حسینم از کُل عناوین جهان مُفتخرم که من کارگری ساده پی کار حسینم گویید به یوسف به رُخش میل ندارم جان را به کف آورده خریدار حسینم از مرگ هراسی به دلم نیست بدانید من عاشق جان داده سَرِ دار حسینم بر سنگ مزارم بنویسید جماعت... من کُشته و قربان علمدار حسینم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹بیداد آشنا🔹 در کوچه بود جسم امام جوان، جواد؟ یا بام، شاخه بود و گُلش بر زمین فتاد ملعون دهر، داد به معصوم عصر، زهر بس اُمّ‌فَضل داشت به اِبن‌الرّضا عِناد این جسم سبز بوی گل سرخ می‌دهد دست که داد دسته‌گل فاطمی به باد؟ شد کوچه‌های شهر پر از عطر و بوی گل گویی فتاده باغ گلی روی دوش باد گه نام باب برد و گهی آب آب کرد لب‌تشنه داد جان و جوابش کسی نداد آن کس که اَنُفس از نَفس او نَفس گرفت زد همچنان نفس نفس و از نفس فتاد 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌‌السلام 🔹اشکِ کفن🔹 تا آه سینه سوزی، از قلب من برآید هر دم هزار نوبت، جانم ز تن برآید بس کوه غصه بردم، بس خون دل که خوردم پیوسته از لبم جان جای سخن برآید.. از بی‌وفایی یار، این بود قسمت من من گریه‌کن بمیرم، او خنده‌زن برآید.. امروز بین حجره، فردا کنار کوچه فریاد غربت من از این بدن برآید نیکوست زهر دشمن در راه دوست کز من هم ساختن به آتش، هم سوختن برآید.. جا دارد از غم من هنگام دفن این تن خون در لحد بجوشد اشک از کفن برآید.. 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌‌السلام 🔹شوقِ سفر🔹 شب‌نشینانِ فلک چشم ترش را دیدند همه‌شب راز و نیاز سحرش را دیدند تا خدا سیر و سفر داشت همه‌شب، وَز اشک غرق در لاله و گل رهگذرش را دیدند... هر زمان رو به خدا کرد در آن خلوت اُنس او دعا کرد و ملائک اثرش را دیدند... همه سیراب از این چشمۀ رحمت گشتند سائلان بخشش دُرّ و گهرش را دیدند... عمر او آینۀ عمر کم زهرا بود در جوانی همه شوق سفرش را دیدند دود آهش به فلک رفت از آن حجرۀ غم شعله‌های جگر شعله‌ورش را دیدند هرکه پروانۀ شمع غم او شد، هر شب عرشیان سوختن بال و پرش را دیدند... 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
◾️ خواستند جنازه مطهر امام جواد علیه‌السلام را به زیر نور آفتاب گذارند؛ اما کبوترها سایبان آن جسم مطهر شدند... در نَقلی آمده است: جسد شریف امام جواد علیه‌السلام را بعد از شهادت، در بالای بام سه روز در زیر آفتاب گذاشتند و کبوترها جمع شدند و بال‌های خود را چون سایبانی پهن نموده بودند تا نور آفتاب بر بدن مبارک آن حضرت نتابد. 📚انوار الشهادة؛ ص۴۱۵ ✍ آه یا جوادالائمه... به روی پیکرتان گرچه پیرهن هم بود کبوتران پر خود را به سایه وا کردند... ای کاش این کبوترها، غروب عاشورا بر جسم مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام‌ و شهدای کربلا نیز، سایبان می‌شدند... 🔻اما چه کنیم و چگونه گریه کنیم که «مقاتل» نوشته‌اند: وقتی‌که که بنی‌اسد بعد از سه روز آمدند و وضع اجساد مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام و شهدای کربلا را دیدند، بزرگ آنان گفت: كيفَ يكونُ لَكم دَفنُهم و مٰا فيكم مَنْ يَعرفُ مَن هٰذا و مَن هٰذا؟! ▪️چگونه ما می‌توانیم آن ها را دفن کنیم؟! ما از کجا می‌دانیم که هر جسد از آن کیست؟! و هُمْ كما تَرَونَ جُثَثٌ بِلا رُؤوسٍ، قَد غَيّرَتْ مَعالمَهُم الشّمسُ و التّرابُ ▪️خودتان هم میبینید که این‌ها اجسادی هستند بدون سر؛ خاک و نور خورشید، وضعشان پریشان کرده و تغییر داده است. 📚مقتل الحسین علیه‌السلام؛ بحرالعلوم ، ص۴۶۶ کاش بودم یک کبوتر تا به زیر آفتاب پهن می‌کردم دو بال و سایبانت می‌شدم... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 جوادی و کرم و جودِ تو چه بسیار است نگاه کن به گدایت ، اگر سزاوار است تویی همان که ، نگفته ، به ما عطا کردی گدا برای تو یک امشبی عزادار است بدونِ لطفِ تو من تا ابد تهِ چاهم من از تو مشهد و باب الجواد میخواهم شبِ شهادتت آقا دلم خراسان است گدا همیشه سرِ سفره ی تو مهمان است کسی که مشکلِ خود را بیاورد اینجا گره گشای حرم ، قلب و جانِ سلطان است تو جانِ حضرتِ سلطانی ای امامِ جواد امیرِ عالمِ امکانی ای امامِ جواد تویی همان که وقارش وقارِ حیدری است مقامِ تو ز خلایق مقام برتری است مورخانِ تواریخ در کُتُب هاشان نوشته اند جواد الائمه مادری است شنید روضه ی دیوار و در ز بابایش به خشم و اشک و غضب ، میزند روی پایش کسی که در همه عمرش فقیر را نان داد کسی که زندگی اش را به مستمندان داد چقدر سخت و غریبانه بین خانه ی خود به دستِ همسرِ خود ، همچو مجتبی ، جان داد درون حجره لبت خشک و چشمِ تو تر بود غریبیِ تو و اربابِ ما برابر بود توهم چو جد خودت بین مُلک بغدادی تو تشنه گوشه ی حجره به خاک افتادی کنیزکان همه کردند هلهله تا که به شیعیان نرسد از تو آه و فریادی خداروشکر سرت را کسی نبرد آقا تنِ مطهرِ تو ، پشت و رو نشد با پا ولی حسین تمامش اسیرِ غارت شد به اهل خیمه ی او بعدِ او جسارت شد برهنه ماند تنِ غرقِ خونِ شاهِ حرم و سهم زینب و اهلِ حرم اسارت شد از زبان حضرت زینب حسین ، بعدِ تو من شهره ، بین هر شهرم به دخترِ علی افتاد چشمِ نامحرم محمدحسین چاوشی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
آن شمعِ شعله‌ور که به غیر از شرر نداشت آتش گرفته بود و به جز چشم تَر نداشت از ناله‌اش شراره به هفت آسمان فتاد اما به قلب سنگی قاتل اثر نداشت ای دل بسوز، ازغم آن‌کس که همسرش کف می‌زد و به سوختن او نظر نداشت غربت گرفته بود دلش را ز چار سو گوئی که شامِ محنت و دردش سحر نداشت تا داشت او نفس، ز جگر گفت العطش مرهم برای سوزش زخم جگر نداشت شد پاره‌پاره آن دلِ از زهر شعله‌ور غیر از خدای، کس ز دل او خبر نداشت همچون حسین سر به سرِ خاکِ غم گذاشت خاکم به سر، که سَر زِ روی خاک برنداشت او از نفس فتاد و درِ حجره باز شد دیدند شاهدان که دگر بال و پر نداشت خون گریه کن «وفایی» ازاین غم که آن امام حتی امان ز همسر بیدادگر نداشت ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝