AUD-20210803-WA0198.mp3
1.16M
آموزشی:
#شب_دوم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸اهل ولا، چو روی به سوی خدا کنند
🔸اول برای یوسف زهرا، دعا کنند.
اول هر مجلسی...
دعای ما سلامتی امام زمانمون هست...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
👇👇👇
AUD-20210803-WA0198.mp3
1.16M
آموزشی:
#شب_دوم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸اهل ولا، چو روی به سوی خدا کنند
🔸اول برای یوسف زهرا، دعا کنند.
اول هر مجلسی...
دعای ما سلامتی امام زمانمون هست...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
👇👇👇
1_1113078406.mp3
1.99M
آموزشی
#شب_دوم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_ورود_به_کربلا
مناجات 1
🔸ای روح دین! حقیقت ایمان! بیا، بیا
🔸ای جان جان و مصلح کل جهان! بیا
🔸تنها امید عترت و قرآن، بیا، بیا
🔸خورشید، تا به کی، در پس ابرها، نهان؟
🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
یابن الحسن...
شب دوم محرم...
کجا شال عزا به گردن انداختی آقا...
کجا برا جد غریبت عزاداری میکنی...
🔸ای پر ز اشک چشم تو صحرا، بیا، بیا
🔸ای سینه سوز ناله زهرا، بیا، بیا
🔸ای آرزوی زینب کبری، بیا، بیا
🔸تا چند سرو قامت دخت علی، کمان؟
🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
آقا این روزها...
همه دارن شما رو صدا میزنند..
امام زمان...
🔸مولا، کنار چاه، صدا میزند تو را
🔸زهرا، به سوز و آه، صدا میزند تو را
اگه الان گوش دل باز کنیم...
صدای آقامون امیرالمؤمنین به گوش می رسه...
صدای ناله ی مادرمون زهرا به گوش می رسه...
هی صدا میزنه...
پسرم مهدی کجایی...
یا بن الحسن...
🔸زینب به قتلگاه، صدا می زند تو را
از فردا وقتی کاروان ابی عبدالله وارد کربلا میشه...
دیگه گریه های خانم زینب کبری هم شروع ميشه
🔸زینب به قتلگاه، صدا می زند تو را
🔸زخم عزیز فاطمه گوید به صد زبان
🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
(شاعر: غلامرضا سازگار_میثم)
صدات رو آزاد کن...
هر کجای این مجلس نشستی...
زن و مرد...
پیر و جوان...
ما هم امام زمانمون رو صدا بزنیم...
(یا صاحب الزمان....)
👇👇👇
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
متن روضه 1
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر برایت بلكه از سر بهتر آوردم
شب دوم محرمه...
یواش یواش کاروان ابی عبدالله به کربلا نزدیک میشه...
مثل فردایی...
روز دوم محرم...
وقتی کاروان به سرزمین کربلا رسیدن
ابی عبدالله فرمود...
نام این سرزمین چیه؟
عرضه داشتند آقا...
به این سرزمین قاضریه میگن...
آقا فرمود آیا این سرزمین...
نام دیگه ای هم داره یا نه؟...
بله آقا جان...
به این سرزمین نینوا هم میگن...
یکی یکی اسم ها رو گفتند...
اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده...
حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یانه؟...
آقا... به این سرزمین...
کربلا هم میگن...
تا نام کربلا رو شنید... صدا زد...
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
(خدایا به تو پناه مىبرم از اندوه و بلا)
اینجا همون سرزمینیه که...
جدم رسول خدا بهم خبر داده بود...
انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا
از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست...
اینجا همون جاییکه خون ما رو میریزند...
وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا
(لهوف ص 116)
اینجا محل دفن ماست
بار بگشائید کاینجا از عذاب
میشود لبها کبود از قحط آب
مردم... اینجا همونجاییکه...
دستهای عباسم رو قطع میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند...
یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ
کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ
نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند...
چه حالی پیدا کرد...
اومد کنار برادر صدا زد حسین جان...
نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم...
دنیایی از غم به دلم نشسته...
برادر جان حسین...
اینجا چه سرزمینیه؟...
خواهرم اینجا زمین کربلاست
آماده ای بگم یا نه...
امشب برات کربلات رو از آقا بگیری...
خواهرم اینجا زمین کربلاست
این زمین غصه و درد و بلاست
خواهرم اینجا اسیرت میکنند
آماده باش زینبم...
خواهرم اینجا اسیرت میکنند
در همین ده روز پیرت میکنند
زینبم... طاقت داری بگم یا نه...
می برن اینجا گلو و حنجرم
پیش تو بر روی نی، آید سرم
یکدفعه صدای ناله ی خانم زینب کبری بلند شد...
چی میگی برادر...
جلوی من حرف از مردن میزنی...
مگه نمیدونی...
زینب بدون تو میمیره...
ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد...
اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
دلداریش میداد...
اینجا یک جایی بود که زینبش رو آروم کرد...
🔻گریز
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدلله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
هی دور برادر میگرده...
میگه حسین...
میخواهی بری میدان...
زینبت رو تنها بگذاری...
تو یادگار مادرمی...
من بدون تو میمیرم حسین...
خدا.. اگه دست ولایت حسین نبود...
زینب کربلا جان میداد...
صدا زد... خواهرم...
انقده بی تابی نکن...
من میرم میدان...
اما تا صدای تکبیر منو میشنوی بدون هنوز زنده ام...
مبادا صبرت رو از دست بدی خواهر...
خدا به داد دل زینب برسه از اون لحظه ای که دیگه...
صدای تکبیر برادر رو نشنید...
بی تاب شده زینب...
هی توی خیمه میشینه رو زمین...
بلند ميشه...
میگه حسین...
چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش...
چیزی نگذشت صدای ذوالجناح رو شنید...
تا فهمید ذوالجناح برگشته...
اما حسین نیومده...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه...
(حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله...)
از بالای بلندی یک نگاه کرد...
دید دور بدن برادر رو گرفتند...
یک نفر با سنگ میزنه...
یک نفر با نیزه میزنه...
جلو چشمانش برادر رو قطعه قطعه کردند...
یک نفر هم خنجر گرفته...
داره میره به سمت حسین...
من ميگم شاید اینجا هم ابی عبدلله به فکر زینبه...
اشاره کرده باشه...
ارجعی...
زینبم برگرد... نبینی خواهر...
سوی خیمه برگرد، خواهر حزینم
تا به زیر خنجر، ننگری چنینم
رو به خیمه خواهر، تا که خود نبینی
وقت جان سپردن، آه آتشینم
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ.
👇👇👇
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
متن روضه 2
🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی
🔸گشت وارد بر زمین کربلا
(فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ
(لهوف ص 116)
تا رسیدند به کربلا...
ابی عبدالله فرمود:
این سرزمین چه نام داره؟
گفتند آقا به اینجا کربلا میگن...
تا گفتند کربلا...
حضرت فرمودند:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست
🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست
🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست
🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست
ابی عبدالله صدا زد...
خیمه ها رو بر پا کنید...
اینجا وعده گاه ماست...
یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند...
حالا میخواد عقیله بنی هاشم...
زینب کبری از محمل پایین بیاد...
تصور کن ...
جوون های بنی هاشم اومدند...
دور محمل زینب رو گرفتند...
مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند...
من ميگم ...
شاید عباس علمدار اومده...
زانوها رو خم کرده...
علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته
قاسم عنان مرکب رو گرفته...
ابی عبدالله مواظب خواهره...
🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد
🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد
با چه عزت و احترامی...
خانم رو از محمل پیاده کردند...
حقشم همینه...
آخه خانم زینب...
ناموس خداست...
دختر علی هست...
احترام داره...
آماده ای بگم یا نه؟
🔻گریز
آی جوون های بنی هاشم...
نبودید روز یازدهم...
عمه جانتون زینب...
همه زن و بچه ها رو سوار کرد...
دید تنهای تنها مونده...
دور تا دورش رو نامحرما گرفتند...
یک نگاه انداخت به سمت شط فرات...
صدا زد...
آی ابالفضل... آی غیرتی...
پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست...
یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه...
صدا زد...
حسین جان...
ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
🔸به سوی شام و کوفه ام
🔸چه ظالمانه می برند
🔸نمی روم ولی مرا
🔸به تازیانه میبرند
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
4_5863741196496536093.m4a
277.2K
#شب_دوم_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله این اشک و آه و سوز و گریه ی برای سیدالشهدا علیه الصلاة والسلام رو از ما نگیرد... و ان شاء الله نسل اندر نسل ما رو جزء محبین و ارادتمندان و گریه کن های حضرتش قرار بدهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
🍂السلام علیک یا مسلم بن عقیل ع🍂
🍁روضه ی سفیر خون خدا🍁
گر قسمتم شودکه تماشا کنم تورا
ای نور دیده،جان ودل اهدا کنم تورا
این دیده نیست قابل روی تو
چشم دگر بده که تماشا کنم تورا
🍂یا بن الحسن🍂
اگه لحظه ای به من نگاه کنی،بااشک چشم دل
شکسته شاید لحظه ای پرده کنار بره چهره ی
زیبا تو ببینم ،وای برمن اگه در کنارت نشسته
باشم ونبینمت آقا
تودر میان جمعی ومن در تفکرم
کاندر کجا برایم وپیدا کنم تورا
یابن الحسن؛اگر چه نهانی زچشم من
درعالم خیال هویدا کنم تورا
یا صاحب الزمان از همین امشب(شب اول محرم شما رو به حق غریبی مسلم بن عقیل ع
قسمت می دم آقا عنایتی به ما بفرما.
شمارا به سرگردونی مسلم عقیل ع در کوچه های کوفه قسم میدم مارو از این سر گردونی
نجات عناید بفرما،🍁 الی متی احار فیک یا مولای🍁
مسلم در کوفه اونقدر تنها بود وقتی از مسجد
بیرون اومد یه نفر از مردم بیعت شکن کوفه بانبود 🍁اه 🍁غریبانه این سو وان سو می رفت تا این که یه بانوی سالخورده ای که کنار
خونه منتظر اومدن پسرش بود اقا از اون پیر زن تقاضای اب کرد اون بانو طوعه نام داشت
فهمید آقا مسلم بن عقیل به خونش دعوت نمود
اقارو خیلی از مسلم پذیرایی کرد،اما حضرت
اون شب غذا نخورد، بیشتر مشغول عبادت بود
دگر صبح طوعه ای مولای من امشب هیچ نخوابیدی فرمود:کمی خوابم برد تو عالم روءیا
عمویم امیرالموءمنین ع دیدم فرمودند:
الوحا الوحاء،العجل العجل؛زود باشتاب نزد مابیا
اقا در حال مناجات با خدا بود حدود سیصد نفر
به خونه حمله کردن، از طوعه تشکر کرد،فرمود:از شفاعت رسول الله ص بهره مند می شوی، مسلم تک وتنها اما دشمن حریفش
نمی شه نامردا از بامها ،سنگ ودسته های آتش رو سرش می ریختن،...ببین مردم کوفه
با مسلم چه کردن اونو بالا ی دارالاماره بردن
در حالی که مسلم مشغول تسبیح وذکر خداو
صلوات بود،گردنشو زد و سو مقدسشو به زمین انداخت وسپس بدن اقا رو به پایین دارالاماره انداخت...
🍂صل الله علیک یا مسلم بن عقیل🍂
ذکر توسل و روضه جانسوز ویژۀ ایامِ محرم_ شب اول محرم مسلم...
مسلمُ آوردن بالا دارُالاماره ... لب بریده شده ... موها خاکی ... لباس پاره پاره ... دستارو از پشت بستن ....
گفت یه مقدار به من آب بدید ، کاسۀ آب رو جلو دهانش گرفتن هرچی میخواست بخوره خونِ دهانش با آب آمیخته می شد ... لب نزد ... گفت حتما حکمت داره ... آره ، اربابتم قراره تشنه جون بده ....
مردم پایینِ دارُالاماره ایستادن ، یکی میگه الان آزادش میکنن ، یکی گفت زندانش میکنن ، یکی گفت میکشَنِش ، همه اینا حدس ها بود اما نامردا یک کاری کردن یه ولوله ای تو مردم بلند شد ... یک وقت دیدن مسلمُ از بالا دارُالاماره پایین پرت کردن ....
نمیخوام اذیتت کنم تو روضه ، اما یک وقت دیدن وسطِ جمعیت یه پیرزنی اومد هی میگه آقای من کجاست ؟؟ ... مهمونِ یک شبۀ منو کجا بردن ؟؟... گفتن طوعه ، مسلمُ بردن بازارِ قصابا .... بدنِشو تو بازارِ قصاب ها آویزون کردن ... اینقد به سر و صورتش زد ... زودی روضه رو بگم جلو برم ... این کوفه یک زن داشت خیلی با محبت بود ... یکی همین طوعه بود هی میگفت چه کردید با مهمانِ یک شبۀ من ... با سفیرِ حسین ... یه خانمِ دیگه هم بود به همۀ مردایِ کوفه می ارزید ... نیمه شب از خواب بلند شد ... زنِ خولی رو میگم ، گفت خدا من دمِ غروب تنورُ خاموش کردم ، این چه نوریِ به آسمان می تابه ؟؟... همچین که از حجره بیرون شدم ، نزدیک شدم ، یه وقت دیدم هودجی بینِ زمینُ آسمان پایین اومد ... چند تا خانم مُجلَله ... هرکدومشون برای خودشون عظمتی دارن ... اما همشون دورِ یه خانمی رو گرفتن گفتم ببینم این خانم کیه ، دیدم یه خانمی قد خمیده اومد جلو تنور ... دستشو دراز کرد سرِ بریده آقامو بغل کرد ... هی میگفت مادر کی رَگایِ گردنتو بریده ؟؟ ...
4_6019117617023813938.mp3
4.95M
🎧 #شور بسیار زیبا و دلنشین🖤
🎼 خوشا به حال زائرای کربلا ...
🎤 #کربلایی_حمید_علیمی
🏴 به مناسبت #اربعین
4_5800696990761225238.mp3
3.29M
سبک شماره ۱ محرم ۱۴۰۰
نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها
از حسبن رئوفی
شده ، دخترت مثل زهرا مادرت
شده ، پیکرم مثل زخم حنجرت
دنبالت هر جا می آیم
بهانه ی نفس هایم ۲
وای وای وای اَبَ ۲
ز بس ، بی غذا گشتم لاغر اینچنین
شدم ، با یه سبلی بابا نقش زمین
چون پر کاهم سبک بار
راه وصلت گشته هموار ۲
وای وای وای اَبَ ۲
پدر ، در دل طشت زر قرآن خواندی
بگو ، از چه رو با درد دندان خواندی
دیدم خیزران زد دشمن
بر دندان بابای من ۲
وای وای وای اَبَ ۲
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1127265430.mp3
1.11M
سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین طاهری
😭😭😭😭😭
و لک الحمد یا الله لک لبیک ثارالله
شکر خدا که تو را آفرید
خون تو را به بهایش خرید
شکر خدا شجره نامۀ
سینه زنان به غلامت رسید
جَعَل الشِفا فی تُربَته، راه نجات از هیئته
با یک اشاره موج بلا را مهار کن، بِالحُجَةِ
فکری به حال دل زار بی قرار کن، بِالحُجَةِ
ما را برای سینه زنی اختیار کن، بِالحُجَةِ
در کشتی نجات دو عالم سوار کن بِالحُجَةِ
شکر خدا که تو را آفرید
خون تو را به بهایش خرید
شکر خدا شجره نامۀ
سینه زنان به غلامت رسید
جَعَل الشِفا فی تُربَته، راه نجات از هیئته
با یک اشاره موج بلا را مهار کن ، بِالحُجَةِ
حسین حسین ...کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1127274339.mp3
2.34M
سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی
😭😭😭😭😭
رو سردر خونهم، پرچم یا حسینِ
روضۀ خونگىمون، بیعت با حسینِ
مثه عمرو بن جناده
با تموم خونواده
پاىِ کار حسین هستم
روز و شب اشکام مىباره
روضه تعطیلى نداره
عزادار حسین هستم
امسال بیشتر از هر سال
تو دلم داغ محرمه
امسال بیشتر از هر سال
دعامون مىکنه فاطمه
«زَیّنُوا بُیوتَکُم بِذکرِ الحسین»
آتیش تو دلها، آتیش خیمههاتِ
بزم عزات آقا، سفینة النجاةِ
چایى روضه با مادر
پدرم مثلِ هر نوکر
سیاهى میزنه واسهت
دود اسپند محرم
علم و بیرق و پرچم
میشن اسباب شفاعت
امسال بیشتر از هر سال
آقا روضه مىگیریم برات
امسال بیشتر از هر سال
بیقراریم برا کربلات
«زَیّنُوا بُیوتَکُم بِذکرِ الحسین»
روضهها خیمهگاهِ اصحاب الحسینِ
بدونید کُلُّ الخیر فی باب الحسینِ
پا به پاى جون و عابس
نوکرىمون میشه خالص
میشیم اون که امام مىخواد
اگه که باشیم زهیرش
دل نبندیم ما به غیرش
ان شالله آقامون میاد
امسال بیشتر از هر سال
میگم العجل یا مهدی
امسال بیشتر از هر سال
با آقام میبندم عهدی
«زَیّنُوا بُیوتَکُم بِذکرِ الحسین»
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1127275025.mp3
2.6M
سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی👇👇👇👇
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی
وقتی که میگم یا حسین، نیت قربت میکنم
وقتی میخوام هیئت بیام، غسل زیارت میکنم
روضۀ اربابم حسین، محفل آشتی با خداست
این کوچۀ سینه زنی، راه رسیدن تا خداست
رویای حبیب بن مظاهر
گریه کردن تو جمع ما بوده
آبروی جبرئیل از اینه
که روضه خونِ این آقا بوده
جنت الأعلای من اینجاست
زیر این سقف سیاه، وسط این اشکُ آه
تا میریزه اشک من، میریزه بار گناه
یا ثارالله، اباعبدالله اباعبدالله ..
می بینی دستام خالیه، اما از این غم میگذرم
زندگیمُ میفروشم و بار غمت رو میخرم
هرکسی این غم رو چشید، می دونه که قصه چیه
هرچی گرفتارم باشم، تا تو باشی غصه چیه؟
وقتی غم روی قلبم میشینه
به تو رو می زنم آروم میشه
از قدیما گفتن رفیقِ خوب
تو گرفتاری ها معلوم میشه
تو رفاقت رو تموم کردی
ولی من نامردم و، به شما بد کردم و
با همه حرفام بازم، به تو میگم دردم و
یا ثارالله، اباعبدالله اباعبدالله ..
نوکری تو ارثیه، از پدرم مونده برام
این غمِ شیرینُ منم، هدیه میدم به بچه هام
با خونوادم مجلسِ، روضۀ اربابم میام
بچه یه ساله خیره و خیره کثیر از تو میخوام
بچۀ مشکی پوش هر نوکر
سیاهی لشکر سلطان میشه
هر کسی تو روضه تربیت شد
سرباز صاحب الزمان میشه
دست بچه هام و میذارم
توی دست بچه هات، که بمونن پا به پات
هواشونُ داشته باش، که بشن آقا فدات
یا ثارالله، اباعبدالله اباعبدالله ..
وقتی که میگم یا حسین، نیت قربت میکنم
وقتی میخوام هیئت بیام، غسل زیارت میکنم
روضۀ اربابم حسین، محفل آشتی با خداست
این کوچۀ سینه زنی، راه رسیدن تا خداست
رویای حبیب بن مظاهر
گریه کردن تو جمع ما بوده
آبروی جبرئیل از اینه
که روضه خونِ این آقا بوده
جنت الأعلای من اینجاست
زیر این سقف سیاه، وسط این اشک و آه
تا میریزه اشک من، میریزه بار گناه
یا ثارالله، اباعبدالله اباعبدالله ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1128372877.mp3
2.08M
سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین سیب سرخی
😭😭😭😭😭
این دل تنها جای امام حسین
تربت خاک پای امام حسین
شور محرم و حسین
ذکر امام رضا حسین
دارالشفاست روضۀ
من اسمه دوا حسین
عزت یعنی اصحاب الحسین
کُلُّ خیر فی باب الحسین
دنیا عقبی مست امام حسین
عزت عزت دست امام حسین
راه بی انتها حسین
ساکن کربلا حسین
تو نوکرات محترمن
تُعِزُّ من تشاء حسین
تو اربابی من سائل حسین
کُلُّ خیر فی باب الحسین
قلبم روی بام امام حسینِ
اسم اعظم نام امام حسینِ
مقصد هر سلام حسین
علت گریه هام حسین
روضه منو میرسونه
تا حرم امام حسین
یا اباعبدالله الحسین
کُلُّ خیر فی باب الحسین
یا شریکة الحسین
یا بنت من صلی قبلتین
دختر سرلشگر خیبر و حنین
بانوی با وقار، ناموس کردگار
او تن به ذلت لشگر نمی دهد
زینب عفیفه ای است در راه عفتش
عباس می دهد معجر نمی دهد
محشر در محشر زینب
ذوالفقارِ حیدر زینب
وقتی سقا میزنه زانو
روز و شب در محضر زینب
مدد یازینب یازینب یازینب ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج حیدر خمسه
😭😭😭😭
کوچه به کوچه گشته ام میخانه ای نیست
این روزها یک عاقلِ دیوانه ای نیست
انگار خاکِ مُرده پاشیدند اینجا
این سرزمین بی روضه جز ویرانه ای نیست
*روضه ها کو؟ تکیه ها کو؟ این روزها پرچم مشکی ها هم کم شده….*
وقتی که دیوارِ حسینیه نباشد
دیگر برای تکیه کردن شانه ای نیست
* تو این کرونایی، امام حسین یه اَلَک گرفته دستش، الحمدالله ما هم ته این اَلَک موندیم، من رو نگهدار، من گفتم به کارِت میام، با دهنِ بسته هم میگم:حسین! یه روز خاک پُر میشه تو این دهن، از حالا تمرین کن، با دهنِ بسته داد بزن: حسین!…*
روزیِّ یک شهر از هوارِ یک گدا بود
فقر آمده چون نالۀ مستانه ای نیست
*اون عالم میگه: بارها قرار بوده تهران خراب بشه، حضرت زهرا هی واسطه میشده، هی میگفته: اینها برا حسین گریه میکنن…*
باید مصیبت های زینب را بیان کرد
حالا که دیگر بین ما بیگانه ای نیست
روزی به زلفت شانه می زد، دستِ زینب
جز پنجه های شمر حالا شانه ای نیست
از بس سرت افتاده از بالای نیزه
دیگر برایِ صورتِ تو چانه ای نیست
عباس چشمان خودش را بسته یعنی
جایِ حرم در بزمِ بی شرمانه ای نیست …
*بَزم میدونی یعنی چی؟ بزمِ بی حیاها، شراب داره، قمار داره، خرید و فروشِ……ناله بزن:حسین*
میدَرد داغِ تو هر لحظه گریبانِ مرا
کاش خاموش کُنی سینهی سوزانِ مرا
خنده کردند در این شهر همین که گفتم:
برسانید به او حالِ پریشانِ مرا
آتش از بام سرم ریخت که گیر اُفتادم
شعله سوزاند میانِ همه مژگانِ مرا
*یه وقت زجر یه سردارِ نظامی مثلِ مسلم رو میزنه، یه وقت زجر یه دختر بچه رو میزنه، این کجا، اون کجا…*
زجر اینجا به لبم زد که نگویم برگرد
ریخت در کاسهی آبی دو سه دندانِ مرا
آقا ابی عبدالله اومد گشت تویِ یارانش، همه رو که نگاه کرد دید از همه امین تر مُسلمِ، چون فامیلشِ، صدا زد: گفت: بیا پسر عمو، مسلم اومد، جانم آقا، گفت: میخوام بری کوفه، برام خبر بیاری از اونجا، ببینی چه خبرِ، می دونی که من میخوام با زن و بچه ام برم کوفه…مسلم گفت: اطاعت، فقط من دو تا پسرام رو می برم، بار رویِ دوش شما کمتر بشه، اما این دخترم رو هواش رو داشته باش…
وقتی یه سوار اومد خبر شهادتِ مسلم رو بده، آقا ابی عبدالله رو که دید، گفت: میشه با شما تنها حرف بزنم؟ ابی عبدالله گفت: چی شده، چرا سر و صورتت خونیِ؟ گفت: آقا! مسلم رو کشتن…ابی عبدالله دستاش رو گذاشت رو سرش، گفت: بگید زینب بیاد، خانوم اومد، گفت: همه رو جمع کن من باهاشون کار دارم، همه جمع شدن، گفت: حمیده دخترِ مسلم رو بیار، حمیده اومد رو پایِ ابی عبدالله، آقا فرمود: حمیده از این به بعد من بابایِ تو هستم. یه جوری بغلش گرفت، سکینه داشت میدید، رقیه داشت می دید، گفت: از این به بعد علی اکبر برادرتِ، هی دست رو سرش می کشید، اما گذشت، ظهر عاشورا اومد با ذوالجناح بره میدان، دید اسب حرکت نمیکنه،نگاه کرد دید سکینه پاهای اسب رو گرفته، گفت: بابا! تا نیایی پایین نمیذارم بری، اومد پایین، گفت: بابا! قشنگ بشین، نشست رو خاک، بابا رو تو بغلش گرفت، گفت: بابا سفت بغلم کن، گفت: دست رو سرم بکش. ابی عبدالله گفت: چی شده بابا؟ گفت: یادت میاد خبرِ مسلم رو آوُردن نشوندیش تو بغلت، دلم خواست، الان بری بر نمیگردی، کی سکینه رو بغل کنه…
مثل امروز روز اول ماه محرم، پسرِ شبیب اومد دید امام رضا زانویِ غم بغل کرده، اومد از آقا سئوال کرد: آقاجان! چی شده؟ امام رضا بغض امونش نمیداد حرف بزنه، گفت: آقا اتقاقی افتاده؟ گفت: پسرِ شبیب امروز اولِ محرمِ…*
یابن شبیب یاد کن از پیکرِ حسین
ضجه بزن برایِ تنِ بی سرِ حسین
عالم اگر بمیرد از این غصه کم بود
کف می زدند دور و برِ خواهرِ حسین
از خیمه تا به تل به زمین خورد عمه ام
یابن شبیب دست به سر بُرد عمه ام
یابن شبیب گُل ته گودال دیده ای؟
قرآن پاره پاره و پامال دیده ای؟
هنگام دست و پا زدنش دست می زدند
یابن شبیب غارتِ خلخال دیده ای؟
*حسین….*کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
khamse_Babolharam_net_shab1.mp3
9.39M
|⇦•کوچه به کوچه گشته ام...
#روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
مِنَ الغَریب اِلی الحَبیب...
از مُسلمابنعقیل،
به پسرعمویم حسین(ع):
جماعتِ کوفه،
خامِ #افساد_طلبان شدهاند!
این جا کسی مُنتظرت نیست...
نیا...💔
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا ...شب دوم محرم
😭😭😭😭😭
کوچه به کوچه گشته ام میخانه ای نیست
این روزها یک عاقلِ دیوانه ای نیست
انگار خاکِ مُرده پاشیدند بر اين شهر
*مي بيني حال و روزِ مارو، ما هر جايي باشه روضه رو برپا مي كنيم، حتي اگه شده تويِ بيابون هم ميريم، رو ما چي فكر كردن، ما ولِ كنِ روضه ها نيستيم، ما با زن و بچه هامون اومديم اينجا روضه، اما اينم بگم اينجا خيلي ها مواظبِ اونا هستن، يه وقت خدا نكرده، يه نامحرمي از كنارشون رد نشه...*
انگار خاکِ مُرده پاشیدند بر اين شهر
این سرزمین بی روضه جز ویرانه ای نیست
*از اولِ روزِ ماه محرم61 (هجري قمری) تا حالا، اينقدر بساط روضه ها غريب نبوده، تكيه ها كو؟ پرچم ها كو؟"وقتي ابي عبدالله، غلامش جُون رو صدا زد: كيسه ي پولي بهش داد، گفت اين حسابتِ برو...تا حالا اين غلام نگاه به نگاهِ آقا نكرده بود، يهو سر آوُرد بالا، گفت: برم؟ تو خوشي هاتون بودم، حالا برم؟..."حسين جان!ما هم نمك نشناس نيستيم، از درِ خونه ات جايي نميريم...*
باید مصیبت های زینب را بیان کرد
حالا که دیگر بین ما بیگانه ای نیست
روزی به زلفت شانه می زد، دستِ زینب
جز پنجه هایِ شمر حالا شانه ای نیست
از بس سرت افتاده از بالای نیزه
دیگر برايِ صورتِ تو چانه ای نیست
عباس چشمان خودش را بسته یعنی
جایِ حرم در بزمِ بی شرمانه ای نیست …
*بَزم ميدوني يعني چي؟ بزمِ بي حياها، شراب داره، قمار داره، خريد و فروشِ......ناله بزن:حسين.
امشب شبِ ورديِ كربلاست، زينب هنوز كربلا نرسيده بود هي به عباس مي گفت: عباس به حسين بگو بياد، حسين مي اومد اما بغض گلويِ زينب رو گرفته بود، نميذاشت حرف بزنه، دوباره به علي اكبر مي گفت: برو بگو بابات بياد، حسين مي اومد، چي شده خواهر، از صبح ده بار صدام زدي؟ يهو بغضش تركيد، داداش بيا برگرديم، من دلم برا قبرِ مادرم تنگ شده، دلم شور ميزنه....*
با مدینه چقدر؟ فاصله دارد اینجا
فکرِ آشفتگیِ قافله دارد اینجا
کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین
از جدائیِ تو قلبم گله دارد اینجا
این بیابان چقدر خارِ مُغیلان دارد
خبر از پایِ پُر از آبله دارد اینجا
این سرازیریِ گودال دل نگرانم كرده
همچنان سعی و صفا هروله دارد اینجا
بادهایش دَمِ مغرب چه غبار آلوداست
سخن از کف زدن و هلهله دارد اینجا
تو بیا زیرِ زره پیرُهن تنگ مپوش
عده ای قاتل بی حوصله دارد اینجا
حیفِ ترکیبِ رُخَت نیست که تغییر کند؟
سر بریدن ز قفا مسئله دارد اینجا
پایِ گیسویِ تو، موهام همه گشته سپید
گیسوان من وتو قائله دارد اینجا
از نظر بازی این قوم دلم می لرزد
غارتِ چادر و معجر صله دارد اینجا
غَبغَبِ ناز علی را زنظر پنهان كن
وای بر حال رباب، حرمله دارد اینجا
#شاعر قاسم نعمتی
*پرده ي كجاوه رو رباب كنار زد، ديد كه دارن ميرن و ميان، علي اكبر رو صدا زد: گفت: چه خبر شده؟ گفت: بابام گفته اينجا مي مونيم، گفت: چرا داريد همه بارها رو روي زمين ميذاريد؟ گفت: بابام گفته اينجا خيلي مي مونيم، دست و پاش لرزه افتاد، علي اصغر رو بغل گرفت، اول زني كه از محمل پياده شد رباب بود، اومدن كنار مركب زينب، گفت: خانوم قرارِ بمونيم؟ گفت: آره رباب. گفت: زينب جان! اينجا آب هم هست؟ گفت: آره رباب، ما بچه ي اين سرزمين هستيم، اون دجله است، اون فراتِ، يه لبخندي رباب زد، خير ببيني، خيالم راحت شد، اما ده روزي گذشت، ديدن چادر به كمر بسته، از اين خيمه به اون خيمه، نفس بُريده، چي شده رباب؟ كسي آب داره؟ لبايِ علي اصغرم خشكيده، چشاش وا نميشه، حسين...کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها...😭
😭😭😭😭😭😭
“اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى صاحبِ الدَّعوَهِ النَّبویَّه،وَ الصَّولَهِ الحَیدریَّه، و العِصمَهِ الفاطِمیَّه، و الحِلمِ الحَسَنِیَّه،و الشّجاعَهِ الحُسَینِیَّه”
وقتی همه جا شُهره به عنوانِ تو باشیم
باید که فقط ریزه خورِ خوانِ تو باشیم
دامن نکش از دستِ گداهای گرفتار
بگذار کمی دست به دامانِ تو باشیم
*ديدي گفتم يه روز به دردت ميخورم، ديديم راه كربلا رو به روي ما بستن، ما خودمون برات كربلا درست كرديم، ما تو هر جلسه اي كه ميريم به نيابت كربلا و بين الحرمين ميريم، فردا قيامت پامون خيلي كربلا نوشتن...*
خیرالعمل این است که ارباب تو باشی
ما هم یکی از مُزد بگیران تو باشیم
فردای قیامت خبر از دربدری نیست
امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم
ما یاد گرفتیم که در روضۀ گودال
آشفته تر از زلف پریشان تو باشیم
#شاعر : مصطفی متولی
آفتابِ شَرَفَم، مظهر توحیدم من
با همین سن کمم مرجع تقلیدم من
بخدا لحظه ای از کفر نترسیدم من
لحظه های جا نزدم هرچه بلا دیدم من
در ره عشق چه بی ترسم و بی واهمه ام
آیت الله جلیله نوه ی فاطمه ام
گریه ام حکمت محض است که گشته سپرم
خم شده قامت لشگر به مَصافِ جگرم
مثل عمه چه قشنگ است بلا در نظرم
نکند فکر کنی بی کَسم و در به درم
من کَس و کار حسینم به لبم این سخن است
سرو سامان همه از سر و سامان من است
هرچه را غیر حسین بن علی خط زده ام
رگ هر مفسده را با رگ غیرت زده ام
روی لبهای ستم چوب صلابت زده ام
به رخ زجر لعین سیلیِ عفت زده ام
حال که چشم تو از وصف مقامات تر است
روضه ام را ز خودم بشنو که دلسوز تر است
روز ها چون شب تار است خدا رحم کند
جنگ من یک به هزار است خدا رحم کند
قاتلم اسب سوار است خدا رحم کند
کفِ پایم پُرِ خار است خدا رحم کند
تازیانه به تنِ من گذر انداخته است
ناقه ی لنگ مرا از کمر انداخته است
فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد
آنقدر تند دویدم که نفس کم آمد
زجر کم بود که یکدفعه سنان هم آمد
به تو تا خیره شدم سیلی محکم آمد
دست سنگین کسی بر رخ من رد انداخت
آنکه انداخت مرا روی شتر بد انداخت
سپرش تا به سرم خورد سرم درد گرفت
زد به بازوی من و بال و پرم درد گرفت
به پدر حرف بدی زد جگرم درد گرفت
بشکند پاش الهی کمرم درد گرفت
یاعلی گفتم و با کینه به من سنگ زدند
پیرزن ها همه بر پیرهنم چنگ زدند
حق بده خواهرم اینقدر حزین و زار است
مست ها صحبتشان صحبت خدمتکار است
#سیدپوریا هاشمی
مويِ سوخته امُ مسخره كردن
دخترايِ شاميِ تو خرابه
لُكنتِ زبونمُ كه مي بيني
يادگاريِ بزمِ شرابه
نفسم بند اومد
اوني كه مومُ تويِ خرابه مي كَند اومد
تويِ بازار بَرده فروشا
ما بوديم اما تو نبودي
دندونايِ شيرم رو شكستن
پيرمردايِ مستِ يهودي
معجرا رو بردن
تا النگوهاي دستِ خواهرام رو بردن
*حسين....کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام
😭😭😭😭😭
با شما حالِ خرابِ دلِ ما خوب تر است
وسطِ خیمۀ تو حال و هوا خوب تر است
نیمه شب ها وسطِ نافله، گریانم کن
*آقا! من خيلي رويِ تو حساب كردم، حالا كه ما دستمون از كربلا كوتاست، تو كه برات راه و مسافت معنا نداره، مي دونم هر شب كربلايي، اگه گذارت افتاد دور و بر گودال يادِ ما هم باش.
مُحرم به نيمه رسيده، آي امام حسني ها! يه كاري كنيد امشب به چشمِ امامِ مجتبي بياييد، اگه امام حسن حرم داشت، ميگفتم: وعده ي ما دَمِ حرمِ امام حسن، اما حرم نداره كه...امشب بگو:امام حسن! حرم نداري، نوكر كه داري...امشب برا پسرش خوب گريه كنيد، باباش بدهكارت نميشه...*
نیمه شب ها وسطِ نافله، گریانم کن
سینه زن گر بشود اهلِ بُکا خوب تر است
*حسين!...دلم يه كربلا ميخواد...حسين! يه گنبدِ طلا ميخواد...*
همه ی زندگی ام لذّتش این نوکری است
من شوم نوکر و ارباب شما، خوب تر است
*روضۀ حضرتِ عبدالله هم غوغاست، از صبحِ عاشورا يه چهار دفعه ابي عبدالله وسطِ ميدون جمعش كرد، مگر نه، زده بودنش، علي اكبر رو كه ديد افتاد، بدو رفت تويِ ميدان، پسرِ امام حسن، جگرِ امام حسن رو داره، سلاحي نداشت،سنگ برداشت بدو رفت، گرفتش از وسطِ ميدون، بارِ سوم و چهارم، اومد پيشِ عمه ي سادات، گفت: اين بچه رو ببر، ازش غافل بشي رفته ميدون...لذا دستش رو عمه ي سادات گرفت، از اينجا معلوم ميشه، خيلي چيزهايي كه زينب ديد، عبدالله هم ديد...يه جايي رفتن روي بلندي، بي بي زينب كه چند روز آب نخورده بود چشماش سويي نداشت، اما عبدالله چشما تيز بين، هي ميگفت: دارن ميزننش، زينب نمي ديد، با يه دست عبدالله رو گرفته بود، هي عبدالله مي گفت: من دارم مي بينم، هي ميخواست دستش رو جدا كنه زينب نميذاشت، يه جا گرد و خاك كه نشست، زينب ديد واي شمر رفت رو سينۀ حسين، دستش رو گذاشت رو سرش، عبدالله ديد دستش به دستِ عمه نيست، بدو رفت ميدان...*
رها کردی تو از خیمه نَفَس را
نخواندی حرف مِهرِ هیچ کس را
حصارِ لطف زینب را شکستی
ندارد شیر یارایِ قفس را
رجز خواندی که اِبنُ المُجتَبایم
رجز خواندی که فرزندِ مِنایم
شنیدم از تهِ گودال، گفتی
برادر زاده ی خونِ خدایم
جگر اصلاً به سن و سال که نیست
پریدن تا خدا به بال كه نيست
تو از شيرِ جمل ارثيه داري
جوانمردي به قيل و قال كه نيست
شنيدم نعره زن مي آيي از دور
پیِ یاریِ من می آیی از دور
بنازم این همه جان و جَنَم را
به چشمِ من حسن می آیی از دور
به تو گفتم نیا اینجا ، نگفتم؟!
بمان با زینب کبری، نگفتم؟
نگفتم گرگ اینجا در کمین است
نیا یوسف در این صحرا، نگفتم!؟
نمی دیدی تنِ چاکم ،نمیشد؟!
نمی دیدی روی خاکم، نمیشد؟!
نمی دیدی به زیرِ چکمه ي شمر
تو اوضاعِ اسفناکم، نمیشد؟!
گمانت خوب شد دیدی عدو را ؟!
گمانت خوب شد دیدی گلو را ؟!
خیالت شد در این گودال راحت
كه ديدي زيرِ دست و پا عمو را
نشسته شمر رويِ سينه ي من
کشیده تیغِ بغض و کینه ی من
همین که تیر و نیزه مست کردند
هزاران تکه شد آئینه ي من
يكي آمد سرم را با خودش برد
يكي انگشترم را با خودش برد
به هر گوشه كه اسبي رفت يا تاخت
كمي از پيكرم را با خودش برد
اگر چه رفته جان از پيكرِ من
چه ميخواهد سنان از پيكرِ من؟
يكي او را بگيرد، شرط بسته
نماند استخوان از پيكرِ من
گلو بندِ رُقيه رفته غارت
و سربندِ عمويت رفته غارت
نبودي كاش دشمن بي حيا شد
كمرِ بندِ عمويت رفته غارت
*حسين....*کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1128792042.opus
387.9K
سبک👆👆👆
یا اول مظلوم عالم علی ع:
شور محرم ۱۴۰۰
ای اهل عزا
شد روضه به پا
هر کوچه ی شهر
شد کرب و بلا
زیر علمت
سینه می زنم
توو روضه ی تو
شد بیمه تنم
دوباره محرمت رو دیدم
پرچم سیاهتو بوسیدم
نوکریتو میکنم هر ساله
ای پناه من همه اُمیّدم
(وای من وای من ای حسین)
توو روضه دلم
می گیره جلا
ذکرت میکنه
درد هارو دوا
واسه حرمت
بی تابم آقا
رحمی کن و باز
دریابم آقا
من به کربلای تو وابستم
به همون برو بیا دلبستم
اربعین نبر منو از یادت
خیلی دلتنگ ضریحت هستم
(وای من وای من ای حسین)
عشقه تو مثه
خونه توو رگام
این نوکری ها
می مونه برام
من با تو خوشم
ای دلبر من
سایت نشه کم
از روو سر من
من به نوکریه تو می بالم
با تو خیلی رو به راهه حالم
زیر این سیاهی های روضت
میشه طِی هفته و ماه و سالم
(وای من وای من ای حسین)
#عباس_قلعه
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#روضه_امام_حسین
شمر آماده یِ بریدن شد
خنجر اما نمیبرد ای داد
عاقبت با دوازده ضربه
سرِ شاه از تنش جدا افتاد
هانی امیر فرجی
#روضه_امام_حسین
تا ز گودال سر در آوردی
خویش را سمت پیکر آوردی
دست خود را جلوتر آوردی
نیزه را از دهن درآوردی
آخرش رو به خنجر آوردی
سر بریده شد از قفا زینب
جواد پرچمی
#روضه_امام_حسین
تو را چه نامرتب ذبح کردند
به پیش چشم زینب ذبح کردند
تو را با سم مرکب زجر دادند
تو را با خشکی لب ذبح کردند
#روضه_امام_حسین
اتحادِ هزار سرنیزه
بدنش را چه نامرتب کرد
کمک بوریا و مردم دِه
پیکرِ شاه را مرتب کرد
هانی امیر فرجی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش