eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
54 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار _______________________ زمین کربلا اینجاست زینب  دیار پر بلا اینجاست زینب  تحمل می کنی؟ گویم برایت  فراق ما دو تا اینجاست زینب  صدایی آشنا آید به گوشم  که مادر قبل ما اینجاست زینب  چه سرهایی شکسته بین این دشت  مسیر انبیا اینجاست زینب  برای خواب پنجاه سال پیشت  دم تعبیر ها اینجاست زینب  همان جایی که گفته امّ أیمن  زمین نینوا، اینجاست زینب  بزن بوسه تمام سینه ام را  ضریح مصطفی اینجاست زینب  همان جایی که قرآن ها بیفتد  به زیر دست و پا اینجاست زینب  ببین نرمی زیر حنجرم را  فرود نیزه ها اینجاست زینب  ببین این مهره های محکمم را  ذبیحاً بالقفا اینجاست زینب  تمام خاک این صحرا خریدم  همه سرّ خدا اینجاست زینب  به مسلخ پا گذاریّ و ببینی  غسیلاً بالدّماء اینجاست زینب  مبادا معجر از سر وا نمایی  عدوی بی حیا اینجاست زینب  حنا از خون به گیسویت بگیری  حجاب کبریا اینجاست زینب  🔸شاعر : کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار ________________________ باز این چه نواست، وز کجا می‌آید؟  کاین نغمه به گوش آشنا می‌آید  یا رب چه غبار دلنشینی است که باز  بر لوح دل از خاطره ها می‌آید؟  این کیست، که از قِصۀ پر غُصۀ او  غم های دگر، به انتها می‌آید؟  این کیست، که بر پردۀ دل چنگ زند  کز شور غمش، دل به نوا می‌آید؟  این کیست، که از شتاب چرخ عمرش  گرد غم و طوفان عزا می‌آید؟  این کیست، که از شعار آزادی او  بر گوش مجاهدان، ندا می‌آید؟  این کیست، که هر کس شنود نامش را  با چشم تر و، نوحه سرا می‌آید؟  این کیست، که هر جا گذرد، همچو بهار  بوی گل سرخ، از فضا می‌آید؟  این کیست، که حج خویش، ناکرده تمام  لبیک به لب، به نینوا می‌آید؟  خون در دل عاشقان حق، می‌جوشد  یک لاله عذار حق نما می‌آید  از شهر نبی، مسافری سرگردان  با قافله اش، به کربلا می‌آید  این عاشق سرگشته، حسین است، حسین  کاینجا به مشیت خدا می‌آید  این ذبح عظیم است، که از بیت خدا  با جمله عزیزان به منا می‌آید  اکبر به شتاب، از پی ثار الله  با قلب حسین، پا به پا می‌آید  قاسم که درین سفر بجای حسن است  آید به نظر که مجتبی می‌آید  عباس به پاس محمل خواهر خویش  چون سایۀ زینب، ز قفا می‌آید  گر جنگ و ستیز است، خدایا، در پیش  پس دختر زهرا به کجا می‌آید؟  کس نیست ( حسانا ) که بپرسد ز رباب  با اصغر شش ماهه، چرا می‌آید؟  🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار ____________________ ذکر لبت در هر قدم؛ «إنّا إلیه راجعون» ورد زبانت دم به دم «إنّا إلیه راجعون» از کوفیانِ کینه ای بسیار داری خاطره از فتنۂ اهل ستم، «إنّا إلیه راجعون» غم در دلت افتاد تا گفتند اینجا کربلاست شد خیمه برپا با علَم، «إنّا إلیه راجعون» دلواپسی و بغض زینب(س) آتشت میزد ولی گفتی که ای اهل حرم، «إنّا إلیه راجعون»... دارد قرائت میکند مادام دشت نینوا این آیه را با آه و غم، «إنّا إلیه راجعون» آماده شد محض نجاتِ خلق؛ کشتیِ نجات تا خواندی از لطف و کرَم، «إنّا إلیه راجعون» در زیر نور ماه مُشتی خاک را برداشتی گفتی خدایا آمدم! «إنّا إلیه راجعون»! 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴اشعار ____________________ یک نظر کن حال و روزمضطرم در این دیار ای عزیزِ فاطمه..دیده ترم در این دیار با ورودت..حزن و اندوهی دو چندان آمده از غمت آقا گریبان می درم در این دیار چون کبوتر آمدم دنبالِ تو امّا حسین.. بال و پر بشکسته هستم بی پرم در این دیار تکیه کن بر خواهرت..مستحکمم مانندِ دژ خواهری ها یک طرف!چون مادرم در این دیار ترسم از تکرارِ کوچه دردلِ کرببلاست گرد و خاکی شد دوباره معجرم در این دیار کاش می شد تا که تدبیری بیاندیشم تو را دائماً در فکرِ زیرِ حنجرم در این دیار نیزه ها از دور پیدا شد برادر بی حساب در خیالِ خود به فکرِ این سرم در این دیار تکیه گاهم کو؟محافظ کو؟قرارِ من کجاست؟ پس کجا مانده ست این آب آورم دراین دیار کو ابوالفضلم؟که پایین آورد از ناقه ها کودکانِ خسته جان و پرپرم در این دیار دشمنانِ دین فراوانند ای سالارِ عشق.. ارباً اربا می شود پیغمبرم در این دیار حیفِ این قدّ ِ رسا و جلوه گاهِ احمدی حیف از شهزاده ات از اکبرم در این دیار این سپیدی گلو..ذبحِ سه شعبه می شود می رود در خواب گویا اصغرم در این دیار 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴اشعار ________________ دست بر خاکت زدم جانِ مرا آتش زدی با غمت لبهایِ خندانِ مرا آتش زدی ای زمینِ کربلا..آرام تر من زینبم... با همین حسّ ات تو دستانِ مرا آتش زدی ماجرایی در خودت پنهان نمودی تا به کی؟ تو خبر داری که قرآنِ مرا آتش زدی؟ باعثِ تغییر احوالاتی تو ای خاکِ بلا دیدی احوالِ حسین جانِ مرا آتش زدی با چه جرات غصّه را تا قلبِ زینب می بری با چه جرات رازِ پنهانِ مرا آتش زدی کوفیان را جای دادی در میانِ تربتت این چنین قلبِ هراسانِ مرا آتش زدی یک سه ساله دخترک می لرزد از داغِ غمت یک نظر کن دُرّ ِ غلطانِ مرا آتش زدی با علمدارم مدارا کن نکش در علقمه مشگ گفتم..از چه دندانِ مرا آتش زدی می رسد روزی که می بینم تنی عریان شده بین گودالِ لبِ عطشانِ مرا آتش زدی اضطراب انداختی در قلبِ طفلانِ حسین وای اگر بینم که طفلانِ مرا آتش زدی خیمه ها بر پا شده انگار می بینم دمی.. چادر و خرگاهِ یارانِ مرا آتش زدی 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
سلام خیر مقدم عرض میکنم به کلیه عزیزان حاضر درکانال نوای ذاکرین بالاخص ذاکرین و شعرای آئینی که بتازگی با ورودشون ما را مفتخر کردند. بطوریکه مطلعید،این کانال در سال ۱۳۹۴ ابتداع در تلگرام هم اکنون هم فعال است، لیکن بجهت مشکلاتی که در تلگرام داشتیم از نظر اینترنت و مسدودشدن بر آن آمدیم تا در شبکه وطنی ایتا هم که مانند تلگرام کارایی دارد،کانال را ایجاد تا رفقا عزیز با مشکلات کمتری فعالیت داشته باشند. عزیزان حقیر در این کانال بتنهایی تمام تلاشم را میکنم که اشعار معتبر و مؤثر را گلچین و از شعرای آئینی استفاده و در کانال بارگزاری کرده بدون هیچگونه چشم داشتی و بهر برداری مالی ،ان شاء الله خداوند متعال و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام کمک کنند که بتوانیم خادم خوبی برای شما ذاکرین آل الله باشیم ما در تلگرام در حال حاضر چیزی حدود ۳۲۰ عضو ذاکر داریم،و در ایتا که بتازگی راه اندازی شده فعلا ۲۶ عضو حضور دارندکه امید وارم با عنایت و حمایت شما عزیزان به این تعداد افزده و ما در کارمان دلگرم تر شویم، حقیر آماده شنیدن هرگونه پیشنهاد و انتقاد هستم و مایلم در این زمینه با شعرای آئینی گرامی در زمینه تبادل اشعار همکاری کرده و دوستانیکه وقت و علاقه دارند میتوانند بعنوان مدیر ادمین در خدمتشون باشیم. موفق و مؤید باشید در پناه خداااا دعا بفرمایید. ارادتمند:خادم الذاکرین اکبرآرامش🙏🙏🙏🙏🙏
🖤هنگام خوردن آب نگوییم سلام بر حسین(ع) چون او تشنه ٱب نبود، او تشنه انسانیت و آزادگی بود 🖤این بار هر گاه کسی را بخشیدیم و به او فرصت دوباره دادیم، بگوییم سلام بر حسین 🖤هر گاه ظلم را دیدیم و سکوت نکردیم بگوییم سلام بر حسین 🖤هرگاه گرسنه ای رادیدیم و ساده از کنارش عبور نکردیم بگوییم سلام بر حسین 🖤سلام بر حسین برای همه لحظاتی که در جبهه حق و باطل روزمرّه‌ء زندگیمان فارغ از هر منفعتی طرف حق را بگیریم! 🖤سلام بر تو، یا ثار الله ، ببخش که یادمان دادند فقط برای تشنه به آب بودنت بگرییم...
عجب داغی... عجب دردی عجب داغ گرانی عجب آهی عجب اشک روانی عجب فصل غم آلود غریبی عجب فصل غم و فصل خزانی عجب از ناله و فریاد و ماتم عجب بغض گلو گیر و فغانی عجب از کربلا و داغ هایش عجب از دیدگان خون فشانی علی اکبر اذانی داشت جان سوز عجب از نغمه و سوز اذانی رود جان از تن هر باغبانی اگر در خون فتد سرو جوانی به دامن می نشاند گرد ماتم به میدان گر رود دامن کشانی ز صدر زین - ز بالای بلندی به خاک افتاد امام مهربانی عجب از پیکر افتاده در خون عجب از خواهر قامت کمانی اگر بر جسم گل مرکب برانند نمی ماند ز گل دیگر نشانی اگر غلتان به خون بیند برادر نماند در تن خواهر توانی الهی کس نبیند مثل زینب چنین پرپر گلی در بوستانی عجب از حنجر خونین مولا عجب از قاتل خونخوار جانی عجب از ماتم شام غریبان که دارد او غروب بی کرانی عجب از بال و پرهای شکسته عجب از طایر بی آشیانی زمین کربلا گردیده گلگون ز خون لاله های ارغوانی خداوندا دل عالم شکسته که بی سالار گشته کاروانی امان از قلب زینب ، کاندرین دشت به جز آتش ندارد میهمانی به خون افتاده مهمان عزیزی ببُرد راس او را میزبانی برون از خیمه در شیون زنان اند میان خیمه گریان دخترانی به غارت می برد پیراهنی را عدوی بی مروت ، خصم جانی برای بردن انگشتر او چه گویم من - همان بهتر ندانی شبیه قتلگاه کربلا ، هیچ نروید باغ خون در آسمانی بسوزد جان عالم «یاسر» از غم عجب داغی ، عجب سوز بیانی *** محمود تاری « یاسر »کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
آواز ابوعطا گوشه ( یتیمک) بااجرای حاج سید مهدی میر داماد بروزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات کاش جانم بود قابل تا فدایت می شدم کاش دستم می گرفتی ، خاک پایت می شدم کاش ملک عالم از من بود می کردم رها تاگدایی از گدایان سرایت می شدم کاش چون نی سبز می گشتم به دشت نینوا هم نوا با آن سر ازتن جدایت می شدم کاش خاکم را فضا می ریخت گرد قتلگاه تابه وقت سجده مهر کربلایت می شدم
بند دهم محتشم کاشانی آواز ( ابوعطا) کای مونس شکسته دلان حال ما ببین مارا غریب و بی کس و بی آشنا ببین اولاد خویش را که شفیعان عالمند در ورطه عقوبت اهل جفا ببین درخلد بر حجاب دو کون آتشین فشان واندر جهان مصیبت ما برملا ببین گوشه ( حجاز) نی نی درآ چو ابر خروشان به کربلا طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین گوشه (بیات کرد) تنها کشتگان همه در خاک و خون نگر سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین آن سر که بود بر دوش نبی مدام یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین گوشه ( خسرو و شیرین) و آن تن که بود پرورشش در کنار تو غلطان به خاک معرکه کربلا ببین گوشه ( فرود ) با بضعه الرسول ،ز ابن زیاد داد کز خاک اهل بیت رسالت به باد داد
دستگاه خانی آموزشی 👆👆👆
ویرانه و ستاره / نوحه سبک:حسین عزیز مادر... 😭😭😭😭😔 در گوشه ی خرابه - پیچیده آه و ناله گرید ز داغ بابا - یک دختر سه ساله آری ز داغ بابا هق هق کُنان به گرید چون مرغ پر شکسته در آشیان به گرید بابا حسین حسین جان.... ای باغبان تو بنگر - گلگون زمین شد امشب دُردانه ات رقیه - ویران نشین شد امشب ویرانه را تو مه باش ای ماه نازنینم بنشین به رو برویم تا روی تو ببینم بابا حسین حسین جان.... دیدم در آن کشاکش - راس تو بود بر نی تو روی نی روانه - من می دویدم از پی امشب بیا پدر جان مهمان دخترت باش ای مه تو آخرین بار در پیش اخترت باش بابا حسین حسین جان.... آمد سر بریده - در دامن سه ساله ناگاه کنج ویران - شد غرق آه و ناله راسی که غرق خون بود راسی که لاله گون بود جان عزیز دختر از پیکرش برون بود بابا حسین حسین جان.... سر یک طرف فتاد و - دختر به سوی دیگر بود آن عزیز زهرا - در آرزوی دیگر تا روی دست بابا گردد روان به جنت راحت شود ز غم ها راحت شود ز محنت بابا حسین حسین جان.... *** محمود تاری « یاسر »کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
نوحه حضرت رقیه س سبک حاج ناظم امشب تومهمان منی پدرجان توبهترازجان منی پدرجان میهمان که دیده تشنه سربریده ای تشنه لب آب آورت کو ای سر بریده پیکرت کو باباحسینجانم حسینجان۴بار رگهای گردن تورابریدند باسنگ کین پیشانیت دریدند چولاله پرپری رخت خاکستری هلال منخصف بخونی ازخیزران لب لاله گونی باباحسینجانم بامن توبودی ای پدرصمیمی رفتی نصیبم بی توشدیتیمی بعدتوای پدر شدم من دربدر دشمن مرامیزدپدرجان ازکربلا تاشام ویران باباحسینجانم جامانده ام ازقافله پدرجان پایم شده پرآبله پدرجان زجرتامرا دید گیسویم میکشید مشتی بدستش مانده مویم نیلی زسیلی کرده رویم بتباحسبنجانم جان برلبم رمق به تن ندارم تاکه سرت بردامنم گذارم نثارت میهمان کنم این نیمه جان لب برلبانت میگذارم بابوسه ای جان میسپارم باباحسینجانم (عبدالحسین محبی) کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
دوباره ماتم / نوحه دختری در کنج ویران دیدگانش سوی در بود با دلِ بشکسته ی خود منتظر بهر پدر بود بار دیگر ، گشته از غم ، آسمانش بی ستاره از فراقِ ، روی بابا ، می کند ناله دوباره ای پدر جان ای پدر جان ای پدر بابا حسین جان دختری بیدار باشد در هوای روی بابا در نسیم آه ِ زینب می کند حسّ روی بابا رأسِ خونین ، گردد امشب ، میهمان دختر خود می نوازد ، روی او را ، با گلِ چشم تر خود ای پدر جان ای پدر جان ای پدر بابا حسین جان ماه شب های غم انگیز جلوه کرده گوهر او روی نیزه بوده امّا در طبق آمد سر او پرده بردار ، تا ببیند ، روی بابا را رقیه شعله ور کرد ، با نگاهش ، سوز دلها را رقیه ای پدر جان ای پدر جان ای پدر بابا حسین جان در میان اشک و اندوه ناگهان قطعِ صدا شد سر به یک سو او به یک سو جانش از پیکر جدا شد در خرابه ، شور و غوغا ، شد بپا از ماتم او تر شد از خون ، بار دیگر ، چشم بابا در غم او ای پدر جان ای پدر جان ای پدر بابا حسین جان oo محمود تاری "یاسر"کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار ___________ شام سوّم در عزا ،نذر سه ساله دختر است دستهایش بسته امّا ، دست گیر محشر است شام ویران است و یک دختر که می خواهد پدر در جوابِ گریه هایش پیش رو تشت سر است کاش بودم حائلی در وقت سیلی خوردنش صورتش از دستهای دشمنش کوچکتر است هر که دارد دختری کوچک بفهمد حرف من مِهر بابا نزد دختر ، بیشتر از مادر است یار و هم بازیِ او خاموش شد ، زان ماجرا بین اموالی که غارت گشته مهدِ اصغر است یک شباهت با پدر دارد ، چو بیند راس او مویِ خود خاکی و زلف او پر از خاکستر است تا جدا افتاد ، از آن کاروان پر بلا پای او مجروح و چون عمّه سرش بی معجر است بس شباهت داشت او با جدّه اش خیر النسا یک طرف یک گوش زخمی ، یک طرف میخ در است 🔸شاعر: نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار __________________ لب های او جز ناله آوایی ندارد دیگر برایش خنده معنایی ندارد اکنون که اینجا آمدی باید بگوید جز این خرابه دخترت جایی ندارد باید بگوید از غم تنهایی خود چون هم نشینی غیر تنهایی ندارد یادش بخیر آن بوسه های گرم بابا حالا لبش سرد است و گرمایی ندارد در کوچه های شام هم با گریه می گفت یک کاروان نیزه تماشایی ندارد! تفسیری از ایثار و غیرت می شود چون از نسل زهرا است و همتایی ندارد هر چه مصیبت بود از آنجا شروع شد وقتی که فهمیدند بابایی ندارد...   🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
یا رقبه....😭😭 سوم محرم 🔹من ازتاریکی شب هاي این ویرانه می ترسم 🔸تو را آورده ام خورشید تــابان خــودم باشی یا رقیه...😭😭 🔹غُصه ی مَعجَر من را نخوری باباجان 🔸پاره شد معجرم اما به سرم هست هنوز... یا رفیه...😭😭 🔸خواب دیدم بغلم کرده ای و می بوسی 🔸سر تو در بغلم معنی رویای من است 🔸عمه از دست زمین خوردن من پیر شده 🔸نیمی از خم شدن قامت او پای من است کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار ___________   تشنه‌ای در پنجه‌ای سیراب گیر اُفتاده است کودکی در حمله‌ی اعراب گیر اُفتاده است بعدِ بابا آبِ خوش از حنجرش پایین نرفت در گلویش جرعه‌های آب گیر اُفتاده است کاش در تاریکیِ صحرا نمی‌دیدش کسی دخترک از دستِ این مهتاب گیر اُفتاده است بارها از رویِ نِی بابا به داداش می‌رسید آی خواهر زودتر بشتاب  گیر اُفتاده است زجر آوردش به روی ناقه‌ای انداختش مثل آن ماهی که در قلاب گیر اُفتاده است این طرف از زجر می‌خورد آنطرف از حرمله مثل آن برگی که در سیلاب گیر اُفتاده است چشمهایش گرم می‌شد می‌پرید از خوابِ ناز بسکه طفلی زیرِ پا در خواب گیر اُفتاده است هیچکس در بینِ کوچه احترامش را نداشت آه با نان‌هایِ در پرتاب گیر اُفتاده است 🔸شاعر: _____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🏴 اشعار ______________ امشب که با تو انس به ویران گرفته ام ویرانه را به جای گلستان گرفته ام امشب شب مبارک قدر است و من تو را بر روی دست خویش چو قرآن گرفته ام از میزبانی ام خجلم سفره ام تهی ست نان نیست جان به مقدم مهمان گرفته ام پاداش تشنه کامی و اجر گرسنگی گل بوسه ای است کز لب عطشان گرفته ام از بس که پابرهنه به صحرا دویده ام یک باغ گل ز خار مغیلان گرفته ام بر داغدیده شاخۀ گل هدیه می برند من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته ام زهرا به چادرش ز علی می گرفت رو من از تو رو به موی پریشان گرفته ام 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🏴 اشعار __________ بی تو بیتابم و بیمار! کجایی بابا؟! خسته ام از تبِ بسیار! کجایی بابا؟! آب میخواستم اما چه لگدها خوردم شدم از غصه گرفتار! کجایی بابا؟! متورم شده از ضربۂ سیلی صورت لُکنت افتاده به گفتار! کجایی بابا؟! زجرکُش کرده مرا زجر(لع)! کشیده ست به خاک شده هر بار که بیکار! کجایی بابا؟! اشک میریزم از اینکه شده سرتاسر-زخم کفِ پاهای من از خار! کجایی بابا؟! تا که دلتنگِ تو شد عمّه؛ مرا بوسید و... گفتم از داغ تو هر بار: کجایی بابا؟! ¤ می نوازند دف و یکسره می بارد سنگ ما کجا و سرِ بازار؟! کجایی بابا؟! 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🏴 اشعار ______________ شب است و راهِ این کوه و بیابان من و این سینه ی محزون و نالان امان از بی کسی و درد هجران امان از تیزیِ خارِ مغیلان مرو ای ساربان من پا ندارم سرِ خود سایه ی بابا ندارم ندارم تا مرا گیرد در آغوش بگویم من کجا این دشتِ خاموش مزن ای ساربان افتادم از پا ندارم طاقتِ این سنگِ خارا نمی بینی که چشمم پُر ز غمزه است نمی بینی سرِ بابام به نیزه است چرا رحمی نداری ای حرامی؟ مرا سوزانده دردِ تشنه کامی لبم خشک و تنم در آتشِ تب بزار آبم دهد تا عمه زینب سرِ بابا به نیزه روبرویم بزار از درد خود بر او بگویم شب است و جاده و این اشک و آهم بتاب بر من کمی ای قرصِ ماهم تنت دشت و سرت روی سنان است بمیرم روی تیغِ خیزران است ببین خون میچکد از هر دو پایم  پدر آهسته تا من هم بیایم رسن بر گردنم زنجیر بر دست گمانم استخوانِ پام بشکست مرو ای سر مرا یکدم بغل کن به قولی داده ای امشب عمل کن نمی بینی سرم تیغِ جفا است چنین ظلمی مرا کی گو روا است؟ مرو ای سر تمنا می کنم من شکایت از کفِ پا می کنم من تنورِ سینه ام امشب چه داغ است تمامِ دردم از هجر و فراق است بمیرم ای پدر سیرت ندیدم گلی از باغِ آغوشت نچیدم مرو ای جان، مرو بابا حسینم مرو ای روشنیِ هر دو عینم ببین ماندم به زیرِ تیغِ جلاد گلویم پُر ز آه و بغضِ فریاد به چون ابرِ بهاران خون ببارم مزن ظالم که من بابا ندارم دلم شد تنگِ آغوش صمیمی پدر جان الامان داد از یتیمی 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار ___ با تو خورشید شدم، بی تو شبِ تار شدم غمِ تنهایی تو دیدم و بیمار شدم سایه رویِ سرم! زینبِ تو آشفته ست یار کم داری و از دلهره سرشار شدم پیش من بغض خودت را به گلویت نسپار جانِ من حرف بزن! از غم تو زار نگرانم شده ای! دل‌نگرانت شده ام عاشقت هستم و عمریست وفادار شدم گریه میکردم از اوّل که فدایت بشوم دل به من دادی و یک عمر بدهکار شدم مادر از غربتِ امروزِ تو آنقدر گریست که به والله به عشقِ تو پسردار شدم نذر تو خون گلویِ پسرانم! بپذیر ... سجده کردم که به این رتبه سزاوار شدم 🔸شاعر: 🏴 اشعار _______ دو خورشید جهان¬آرا، دو قرص ماه، دو اختر دو آزاده، دو دلداده، دو رزمنده، دو هم¬سنگر دو شایسته، دو وارسته، دو دردانه، دو ریحانه دو نور دیده در دیده، دو روح روح در پیکر دو یاس ارغوانی نه، بگو دو آیة قرآن دو یوسف نه، دو اسماعیل از یک قهرمان هاجر کشیده شانه بر مو، شسته صورت از گلاب اشک گرفته چون دو قرآن دخت زهرا هر دو را در بر به سر شور و به رخ اشک و به کف تیغ و به دل آتش به سیرت، سیرتِ قاسم، به صورت، صورتِ اکبر منای کربلا گردیده محو این دو قربانی نوای نینوا از نایشان بر گنبد اخضر گرفته دستشان را برده با خود زینب کبری که قربانی کند در مقدم ثار الله اکبر بگفت ای جان جان، جان دو فرزندم به قربانت تو ابراهیمی و اینان دو اسماعیل ای سرور! دو اسماعیل نه، دو ذبح کوچک، نه دو قربانی قبول درگهت کن منتی بگذار بر خواهر اگر اذنم دهی اینک به دست خود بگردانم دو فرزند عزیز خویش را دور علی¬اصغر امید زینب¬ است ای آفتاب دامن زهرا¬ که افتد این دو قرص ماه را بر خاک راهت سر سفارش کرده عبدالله جعفر بر من ای مولا که این دو شاخة گل را کنم در مقدمت پرپر به اذن یوسف زهرا دو ماه زینب کبری درخشیدند در میدان چو خورشید فلک گستر فلک در آتش غیرت، ملک در وادی حیرت که رو آورده در میدان دو حیدر یا دو پیغمبر! یکی می¬گفت دو خورشید از گردون شده نازل یکی گفتا دو مه تابیده یا دو آسمان اختر ندا دادند ما دو شیرزاده¬ایم زینب را که باشد جدة ما فاطمه صدیقة اطهر پیمبر جد و زهرا¬ جده و مادر بود زینب حسین بن علی خال و پدر عبدالله جعفر خروشیدند همچون شیر با شمشیر یک لحظه دو حیدر حمله¬ور گشتند بر دریایی از لشکر تو گفتی در احد تابیده دو بدر جهان¬آرا و یا دو حیدر کرار رو آورده در خیبر ز آب تیغ هر یک آتشی می¬ریخت در میدان که گفتی شعلة خشم خدا پیچیده در محشر چو آتش بر فلک فریاد می¬رفت از دل دشمن چو باران بر زمین می¬ریخت دست و پا و چشم و سر ز هم پاشیده چون پیراهن از هم هر دو اعضاشان ز بس بر جسم¬شان بنشست زخم نیزه و خنجر به خاک افتاد جسم پاکشان چون آیة قرآن دریغا ماند زیر دست و پا دو سورة کوثر چو بشنید از حرم فریادشان را یوسف زهرا به سرعت آمد و بگرفت همچون جانشان در بر دریغا دو همای عشق در آغوش ثارالله همای روحشان از موج خون در آسمان زد پر چو دید از قتلگه آرند آن دو سرو خونین را درون خیمه زینب گشت پنهان با دو چشم تر نهان شد در حرم کو را نبیند یوسف زهرا مبادا چشم حق گردد خجل ز آن مهربان مادر بیا لیلا تماشا کن مقام و صبر زینب را که در یک لحظه داده در ره دین دو علی¬اکبر به ثارالله و صبر زینب و خون دو فرزندش سلام "میثم" و خلق خدا و خالق داور 🔸شاعر: ٔکانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
هدیه به روح مطهر و منور کریم اهل بیت علیهم السلام، آقا امام حسن مجتبی علیه الصلاة و السلام و میوه دلشون وجود نازنین عبدالله بن الحسن علیهما السلام عنایت کنید اجمالا صلوات بلندی ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) ✔️ یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة (: برای عین متن بالا منبع روایی وجود ندارد که از معصومین وارد شده باشد ولی مضمون آن از روایات برداشت شده است) 🔸آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد 🔸شاید دعای مادرت زهرا بگیرد 🔸آقا بیا تا با ظهور چشم‌هایت 🔸این چشم‌های ما کمی تقوا بگیرد اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. مناجات 1 🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا اقای من ...یابن الحسن ... 🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا 🔸تا نکشته است مرا طعنه اغیار بیا امام زمان اقای خوبم ... دشمناتون به ما طعنه میزنن... میگن اگه شما امام زمان دارید چرا اقاتون نمیاد... چرا امام زمانتون نمیاد... چرا اقاتون جوابتون رو نمیده... یابن الحسن... 🔸تا نکشته است مرا طعنه ی اغیار بیا تا از طعنه های دشمناتون نمردم بیا اقا جانم 🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند آقا ببین صدای مظلومان عالم بلنده... از سرتا سر جهان هرکس به یک نامی شمارو صدا میزنن ... ای منجی عالم کجایی... 🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند 🔸رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا داریم به عاشورا نزدیک میشیم این شبها باید بهتر امام زمانت رو صدا بزنی.... یابن الحسن... متن روضه 1 🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن... 🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم 🔸از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم قربون غریبیش برم... مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده... روضه ی جانسوزی داره... دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه... آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون حسین... 🔸آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو عموی غریبم حسین... 🔸کآستینم را ز دست عمّه‌ام زینب کشیدم ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت... خیلی مواظبشون بود... مخصوصا عبدالله اش رو ... صدا زد خواهرم... زینبم ... مواظب عبدالله ام باش... خواهرم مواظب یادگار برادرم باش... زینب جان این نانجیبها رحم ندارن... دیدی قاسمم شهید کردن... علی اکبرم قطعه قطعه کردن... ‌روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن... خواهرم اینا رحم ندارن... زینب ‌مواظب یادگار حسنم باش... دستهاش رو گذاشت توی دست عمه... 🔸دست او در دست های عمّه بود 🔸گوش او پر از صدای عمّه بود اما... 🔸شیون زن ها دلش را پاره کرد 🔸دید شه تنهاست فکر چاره کرد دستش به دست عمه جانش زینبه... بالای تل زینبیه... یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است... دور تا دور عمو رو گرفتن... شمشیرها بالا میره پایین میاد... دیگه طاقت نیاورد... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه 🔸دست او از دست عمّه شد جدا 🔸می دوید و بر لبش واویلتا هی صدا میزد ای وای... آقای غریبم حسین... 🔸می دوید و گاه می افتاد او 🔸از جگر فریاد می زد ای عمو (وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي) به خدا از عموم جدا نمیشم. ‌تا رسید کنار ابی عبدلله دید یه نانجیبی هم شمشیر به دست... داره نزدیک میشه... خودش رو انداخت روی عمو جانش حسین... نمیذارم آقام رو به شهادت برسونی... نانجیب شمشیر بلند کرد ... یاصاحب الزمان... عبدالله دست رو جلو آورد ... ‌مبادا شمشیر به بدن عمو اصابت کنه نانجیب آنچنان با شمشیر بر دست عبدالله زد... ‌‌دیدن دست به پوست آویزان شد... صدای ناله اش بلند شد... يَا عَمَّاهُ (روضة الواعظين ص ٢٠٨) عموجان حسین به ‌دادم برس... خدا...حالا ابی عبدالله چکار کنه... لحظات آخره... عبدالله اش رو در آغوش گرفت... به سینه چسباند... داره نجوا میکنه. .. اما حرمله ملعون هم کمین کرده بود... یاصاحب الزمان.... نانجیب تیر از کمان رها کرد... (فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ) سادات منو ببخشید... دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین... جان دادن... یکی ششماهه اش علی اصغر بود... یکی هم عبدالله بن الحسن... دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه... هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین... 🔸ضربۀ محکم یک تیغ که پایین آمد 🔸نذر لبخند عمو کرد یتیمی ‌پر خویش 🔸آخرین
تیر خودش را به کمان حرمله برد 🔸گردنش شد سپرش باهمۀ حنجر خویش الا لعنت الله علی القوم الظالمین
شب چهارم...محرم آموزشی👆👆👆
روضه و توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یه نگاه کرد دو تا پسر ها رو گفت برید سراغ دایی جانتون بگید اجازه بده بریم میدان .. همچین که رفتن زینب دل تو دلش نبود گفت الان میرن اجازه میگیرن از دایی شون .. آخه زینبِ طاقت نداره غریبیِ حسینُ ببینه .. وقتی تو گهواره بود تا بویِ حسین بهش نمیخورد فقط گریه میکرد .. هرجا حسین می آمد زینب آروم میشد.. امشب من آروم آروم میگم ببینم تو چیکار می کنی .. امشب شبِ خواهرا و مادرای شهداست .. آخه هم خواهر شهیدِ هم مادرِ شهیدِ .. وقتی ام میخواست ازدواج کنه گفت بابا من حسینی ام .. هرجا حسین بره منم باید برم .. حتی کار به جایی رسید از عشق زینب مادرش فاطمه به پیغمبر گفت ، صدا زد بابا یا رسول الله حسنم هست ، حسینم هست اما نمیدونم چرا حسین از زینب دور میشه زینب بی قرار میشه .. حالا همچین خواهری دو تا بچه هاشُ فرستاد گفت الان اذن میگیرن.. لحظاتی گذشت دید دو تا پسرا دارن میان سراشون پایینِ .. گفت چی شده مادر ، چرا غم تو دلتونِ ؟!.. صدا زدن مادر ما رفتیم دست دایی جان رو بوسیدیم گفتیم دایی جان اجازه بده .. دایی مون فرمود نمیشه .. شما کنارِ مادرتون بمونید .. همچنین که گفتن دایی اجازه نداده به زینب خیلی بر خورد .. با عجله اومد جلو خیمه ی حسین .. صدا زد حسین نکنه بچه هام رو قابل نمیدونی .. گفت الان یه کاری میکنم دیگه رو حرف زینب حرف نزنی .. صدا زد داداش جان مادرت اجازه بده بچه هام میدان برن .. همچنین که حسین اجازه داد انقدر زینب خوشحال شد .. زینب بچه ها رو صدا زد خودش موهاشونُ شانه کرد ، سرمه به چشمانشون کشید .. هی میگفت بچه ها میخوام یه جوری شمشیر بزنید همه بفهمن شما نوه های حیدرید .. من زنم نمی تونم برم وسط میدان عوضِ مادرتون شمشیر بزنید .. عوض اون روزی که نبودید مادرمُ بینِ در و دیوار زدن .. رحمت خدا به این گریه ها .. کوچه ای تنگُ دلی سنگُ صدایِ سینه.. رفتن جنگ نمایانی کردن گفتن ما بچه های زینبیم .. یه نانجیبی گفت داغشون رو به دل مادرش بزارید .. دورشون کردن .. فقط یه جایی یه صدایی شنیدن اهلِ خیمه .. یکی صدا میزنه دایی حسین .. ابی عبدالله مثلِ بازِ شکاری اومد بالاسرشون .. سرشونو به دامن گرفت .. اما زن ها هی نگاه کردن دیدن هر کی از صبح می افته ، زینب میاد وسط میدان کنارِ حسین .. هرچی نگاه کردن دیدن زینب نیومده .. بدن ها رو آوردن تو خیمه .. اومدن جلو خیمه ی زینب .. دیدن زانویِ غم بغل گرفته .. گفتن خانم جان اینجا چیکار میکنی مگه نمیبینی بچه هاتُ دارن میارن ؟!.. چرا بیرون نیومدی ؟! فرمود آخه بیام بیرون میترسم داداشم خجالت بکشه ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش