درد دل حضرت زهرا سلام الله علیها با عموی شهیدشان حضرت حمزه سلام الله علیه...
این چندمین شب است؟ نمی دانم
حال و هوای خانه مساعد نیست
در خانه جانماز "علی" پهن است
خانه مگر مجاور مسجد نیست؟
این چندمین شب است؟ نمی دانم
در خانه غیر صحبت غربت نیست
حیدر چرا نماز فرادا خواند؟
حیدر مگر امام جماعت نیست؟
چندین دوشنبه رد شده از تقویم؟
از این سکوت مبهم بی تغییر
امروز شنبه بود عمو حمزه!
ای شنبه بی زیارت تو دلگیر..
گفتم خودم اگر بشود...امروز..
این شد که فضه را نفرستادم
یک بار هم بلند شدم،اما
حیدر اگر نبود می افتادم...
این بار چندم است قسم می داد؟
جان علی بخواب! رعایت کن
واجب که نیست فاطمه جان! اصلا
در بسترت نشسته زیارت کن..
حتی نشسته هم نتوانستم
این را کسی به جز تو نمی داند
تسبیح تربت تو که سنگین نیست
دستم توان نداشت بچرخاند..
دردم لگد که نیست عمو! اصلا
انگار کن که خسته ام از دستاس
دردم جماعتی ست نمک پرورد
دردم جماعتی ست نمک،نشناس...
ضلع شمال غربی این مسجد
با مسجد ضرار برادر شد
"شب" زیر سایه بان بلند شهر
غلظت گرفت و چند برابر شد
شهری اسیر هر چه که پیش آید
شهری بدون "حمزه" و بی "جعفر"
در سینه ی من آنچه فرو میرفت
دندان "هند" بود نه میخ در
کعبه "علی" ست کو دم شمشیرت
تا هر چه بت که مانده بتاراند
کو منطق بُرنده ی "جعفر" تا
این آیه را به شهر بفهماند...
من خواب دیدم از وسط کوچه
تو آمدی و کوچه مسلمان شد
گل میخ ها کنار کشیدند و
هیزم شکوفه داد،گلستان شد
دیدم که نخل های فدک دست
هر شاهد غدیر رطب دادند
برگشت دست "جعفر" و در کوچه
دستان سیلی از نفس افتادند
من خواب دیدم از وسط کوچه
مشکی برای آب امان می برد
گهواره ی تمامی نوزادان
آرام در نسیم تکان می خورد..
از خواب می پرم و دوباره "در"
با یک صدای مبهم ناشفاف
این بوی چوب نیست که می آید
انگار خیمه سوخته این اطراف
نگذاشت تنگه ی اُحُدی امروز
فصل الخطاب کوچه ی ما باشی
باور نمی کنم که به این منوال
تنها تو "سیدالشهدا" باشی
با یک سلام سمت تو می چرخم
از گوشه های زخمی این بستر
کار عمو و دختر دیگر کاش
هرگز به درددل نکشد دیگر...
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#در_سوخته
#ایام_فاطمیه
#سیده_اعظم_حسینی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
زبانحال مولا علی علیه السلام در فراق حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها
جهانِ بی تو تمامش چه ارزشی دارد؟
پس از تو صبحش و شامش،چه ارزشی دارد؟
پس از "اقامه" ی خوابیده ات،نماز شهر
رکوع و رکن و قیامش چه ارزشی دارد؟
که مسجدی که تو را با سکوت بیرون کرد
اذانِ بر سر بامش چه ارزشی دارد؟
علیه کوثر قرآن حدیث بافت و رفت
مشخص است کلامش چه ارزشی دارد
پیام داد:" شریک مصیبتت هستیم"
به غیر زخم،پیامش چه ارزشی دارد؟
تمام دلخوری ذوالفقار از این بود
"که تیغ،بین نیامش چه ارزشی دارد؟"
"کدامشان زده سیلی"..حسین می پرسد..
تو رفته ای و "کدامش"، چه ارزشی دارد؟
به دل نگیر سلام مرا جواب نداد...
پس از تو شهر، سلامش چه ارزشی دارد؟
#فاطمیه
#امام_علی_علیه_السلام
#ایام_فاطمیه
#سیده_اعظم_حسینی
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
...........................................................
اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
34.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازپخش به مناسبت وفات حضرت فاطمه ی ام البنین سلام الله علیها
...........................
#ام_البنین_سلام_الله_علیها
#ام_الشهداء
#سیده_اعظم_حسینی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
در آستانه ی پنجمین سالروز شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی، تقدیم به آن اسطوره ی بی بدیل ایران زمین و جهان اسلام:
باید بر اوج باور ایران بایستی
وقتی که جز به رسم شهیدان نزیستی!
همنام "قاسم" "حسنی"! پاره پاره تن!
سردار عشق! "نفس زکیه"تو نیستی؟!!
روییده درد، در دل ایران، بلندتر!
قامت کشیده خون به خیابان بلندتر!
با یاد پاسدار حرم، ضجه می زنند
نقاره های سوگ خراسان، بلندتر!
شولای داغ بر تنِ تبدار هر چه شهر
پیراهنی که بر تن کرمان، بلندتر!
هوهوی داغدار کویر از گلوی باد
در مرز سوگوار درختان، بلندتر!
نجوای " رود رودِ" خزر، می رسد به گوش
در شروه ی خلیج پریشان، بلندتر
ما لاله لاله شعله به دست ایستاده ایم
هر جا نفس کشیده زمستان بلندتر!
ما سایه ی بلند ظهوریم و می شویم
وقت طلوع، مثل "سلیمان" بلندتر!
عفریت زخم خورده ی کابوس های قدس!
بردار گامهای گریزان بلندتر!
حالا که ایستاده "سلیمانِ" باشکوه
یک گردن از بلندی جولان، بلندتر!
نامت بلند باد در ایرانِ سرفراز!
در خاطرات غزه و لبنان، بلندتر!
جام شراب، تا "خط بغداد"، دست تو
فریاد "نوش نوشِ" شهیدان بلندتر!
بعد از تو خطِّ آخر این جام و... می رسد
آواز سرخوشان غزلخوان، بلندتر...
"ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم"
این را بگو به محضر طوفان، بلندتر...
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#شهید_سلیمانی
#قدس
#سیده_اعظم_حسینی
....................................
اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
⭕️ #تقدیم_به_سردارترین_سرباز
و
#سربازترین_سردار_وطن
#حاج_قاسم_عزیز
دار بر دوش، کجا می روی ای طوفان مرد؟
شهر، پشتش به تو گرم است، خدا را! برگرد!
ای تسلای تبرخوردگیِ زیتون ها!
فصل بارانیِ مایوس ترین هامون ها!
ای کمان گیرترین باورِ این دشت، ای کوه!
سایه ات کم نشود از سر این دشت، ای کوه!
تیرِ پرتابِ چنین دست و چنین بازویی
کی نشیند به تنِ خسته ی هر گردویی؟!
هر عقابی به پَرِ تیرِ تو تعظیم کند
مرزها را پس از این، تیر تو ترسیم کند!
دل به طوفان زده ای، دست مریزاد ای مرد!
سرزمین تو پر از مردِ چنین باد ای مرد!
هر چه گل، آینه ی پیکر گُلفامت باد!
هر چه گهواره، پر از کودکِ همنامت باد!
از بلندای تو پیداست سراسر خورشید
ای دماوندترین قله! شکوهت جاوید!
صبحِ آدینه ی سنگین و... خبر، سنگین تر
بغض، سنگین شده و داغِ جگر، سنگین تر
خبر آمد تن خونین کسی باز آمد
مرد، سردارترین رفته و.... سرباز آمد!
شهر در سوگ، تَرَک خوردنِ بارویش را!
در کجا دفن کند قوّتِ بازویش را؟!
صبح گاهی خبر آمد که تو تکثیر شدی!
خواب آشفته ی نمرودی و تعبیر شدی!
تو که تکثیر شدی، شهر، "سلیمان" تر شد
سایه ات کم که نشد هیچ،.. فراوان تر شد...
از پی ات منطقه در منطقه، طوفان شده است
بی گمان خون تو فرمانده ی میدان شده است!
تکه در تکه پریشان شدی و می جنگی!
همه ی باورِ ایران شدی و می جنگی!
شهر، امّید به تو دارد و ساماندهی ات
جان فدای تو و این شیوه ی فرماندهی ات!
این شغالان که به یک گرگ، ارادت دارند
از همین پیرهنِ سرخ تو وحشت دارند...
ترس، آمیخته با زیر و بمِ زوزه یشان
خنده ماسیده به روی لجنِ پوزه یشان...
می سپاریم به خاطر، بدن خونینت!
پرچمِ کاوه ی ما، پیرهن خونینت!
شهر، هر چند که خالی ز "سلیمانی" نیست
هر کسی بگذرد از خون تو، ایرانی نیست!
از پی ات، عاشق سرمست، فراوان بادا!
شیرمردانِ از این دست، فراوان بادا!
ای صبوحی زده بیتاب تر از مجنون ها!
گاه یادی بکن از طایفه ی دلخون ها!
جام می، تا خطِ بغداد، گوارا بادت!
"جرعه بر خاک فشاندن" نرود از یادت!...
#شهید_القدس
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#سیده_اعظم_حسینی
.....................................................
اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
23.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باز پخش به مناسبت میلاد مولی الموحدین، امام علی علیه السلام
#امام_علی
#میلاد_امام_علی
#عدالت
#روز_پدر
#سیده_اعظم_حسینی
.....................................
اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
سلام بر علی...
ای عشقِ تو نزدیک ترین راهِ نجات
جانی تو،که جانِ همه عالم به فدات
آنقدر "محمد"ی که با دیدنِ تو
"جبریل"،بلند،می فرستد صلوات!...
مثل هیچکس
می بری بر دوش خود،نانِ رطب اندود را
تا به شکری وا کنی لب های قحط آلود را
می کشانی تا ابد،دنبالِ ردِّ پای خود
نیمه ی شبها نگاهِ کوچه ی مسدود را
آن قدَر آیینه ای که نخل ها گم می کنند
عاقبت،فرقِ میانِ عابد و معبود را...
در کلامت،موج موجِ آیه های جبرئیل
در نگاهت ردِّ پایی از خداوندِ جلیل
پنج سالِ عدل را،تاریخ،هر شب می نوشت
شمعِ بیت المال را روشن نکردی، بی دلیل
آهنِ داغی خطوط قرمزت را رسم کرد
تا کسی نتواند از آن بگذرد؛حتی "عقیل"
سر،برون آورده حقِّ مطلق از پیراهنت
طوقِ حقُّ الناس را برداشتی از گردنت
غیرِ آن وصله که بر نعلین و پیراهن زدی
وصله ای هرگز نچسپیده ست روی دامنت
دیگران هم گاه،بیت المال،جارو کرده اند!!
فرق دارد با بقیه،شکلِ جارو کردنت!
خلقتِ نور تو از مفهومِ خلقت،پیش تر
ای تو با جانِ پیمبر،از خودِ او،خویش تر
هر "ذخیره"خوب می دانست،جز"ابنِ حُنیف"
در"نظامت" هر کسی مسوول تر؛درویش تر..
ماجرای قرض گردنبند،یک مفهوم داشت:
سهمِ آقازاده از عدلت،نه فضلت،بیش تر..
نامه هایت،خطِّ مشیِ روشنِ سردارها!
"منذرِ جارود"، اخطاری به استاندارها!
رازهایت را ،بریده،گاه افشا کرده اند
بر فرازِ نخل های عاشقی،"تمّار"ها
در مرامت سهم خواهی نیست،این را گفته اند
"طلحه"های صف زده پشتِ درِ اصرارها..
کوله بارِ هرشبِ نان و رطب،سیرت نکرد
سفره ی دنیا نمک داد و نمک گیرت نکرد!
مثلِ سردیِّ تنورِ خانه ی یک بیوه،کس
در گذرگاه زمان،با خویش درگیرت نکرد
آیه های روشن "نهج البلاغه"شاهدند
هر طرف دنیا کمند انداخت،زنجیرت نکرد...
لافتی جز تو که کوهی؛سربلند و استوار
مثلِ آیات جهادی؛محکم و پر اقتدار
پنج سالِ دولتت،هر روز،اقدام و عمل
پنج سالِ دولتت،هر لحظه اش پیکار و کار
پس نه یک دفعه،که در هر لحظه گفته "جبرییل"
"لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار"
باز پخش به مناسبت میلاد مولی الموحدین امیرالموءمنین علیه السلام
#امام_علی
#میلاد_امام_علی
#عدالت
#روز_پدر
#سیده_اعظم_حسینی
.....................................
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
فدای خانه ی دربسته ات،برادرِ زینب!
نمی شود که دری وا کنی به ذکرِ سلامی؟!
که بغض تکیه زده روی شانه های صدایم
چقدر روضه شود خواهرانه های صدایم...
۱-مصرع های "ندانمت به حقیقت که در جهان به چه مانی"،"تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی"،" مضی الزمان و قلبی یقول انک آت" از سعدی...
۲- نَبتهِل....اشاره به آیه ی مباهله...
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#بانوی_صبر
#کربلا
#عقیله_بنی_هاشم
#سیده_اعظم_حسینی
............
اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
السلام علی سید السادات الاعاظم احمدابن موسی الکاظم.
سالروز شهادتش را تسلیت عرض می نمایم.
در هر طرف نشانه ی تو می کشاندم
یک دست،با بهانه ی تو می کشاندم
آرامش کرانه ی تو می کشاندم
مهر پیمبرانه ی تو می کشاندم
فیروزه های گنبد تو ساده و نجیب
پیوند باد و پرچمت آرام و دلفریب
گلدسته ات نشسته در آرامشی عجیب
تا خلوت شبانه ی تو می کشاندم
مثل چراغ و پرتو خورشید هشتمین
در اهل بیت فاطمه اینجا رضاترین
حتی شب سه شنبه ی سیدعلاالدین
تا عطر آستانه ی تو می کشاندم
در حافظیه از نفس گل پرم ولی
از بوی رازقی و گلایول پرم ولی
از آیه های شعر و تفال پرم ولی
گلخند شاعرانه ی تو می کشاندم
بوی حدیث سلسله می آید از درت
باب الرضاست ،پنجره فولاد زائرت
پیچیده در ضریح تو بوی برادرت
شاید که او به خانه ی تو می کشاندم
شیراز را به کوی تو زنجیر کرده اند
در سرنوشت پاک تو تقدیر کرده اند
ما را به سفره ی تو نمک گیر کرده اند
احسان جاودانه ی تو می کشاندم
#شاه_چراغ
#احمد_ابن_موسی
#شیراز
#سیده_اعظم_حسینی
.......................
اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
با عرض سلام و ادب و احترام
کتاب بانوان عصر عاشورا ،اثر منظوم دکتر سیده اعظم حسینی برگزیده چهارمین دوره کتاب سال استان فارس گردید.
این کتاب با زبان شعر به معرفی بانوان تاثیرگذار قیام حضرت اباعبدالله علیه السلام پرداخته است.
#بانوان_عصر_عاشورا
#زنان_تاثیرگذار
#حضرت_زینب
#سیده_اعظم_حسینی
..............................................
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
19.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍 کلیپ معرفی برگزیدگان #چهارمین_جایزه_کتاب_فارس
🔸 دکتر #سیده_اعظم_حسینی
برای کتاب : بانوان عصر عاشورا
🎥 مشاهده فیلم گفتگو با نویسنده بصورت کامل در آپارات ( مدت زمان 17 دقیقه) :
🔻🔻🔻
https://www.aparat.com/v/arly4d3
.....
@SayyedeAzamHoseini1