eitaa logo
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
10.4هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
6.1هزار ویدیو
476 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#دست_تقدیر۲ #قسمت_سی_دوم🎬: نهار سریع تر از همیشه صرف شد، محمد هادی در خانه ماند و صادق و رؤیا و هد
🎬: ماشین صادق جلوی خانه ایستاد و هر سه نفر از ماشین پیاده شدند، صادق کلید خانه را بیرون آورد و در را باز کرد و یا الله یاالله گویان داخل شد. آقا مهدی که انگار اینقدر بی تاب بود، روی حیاط خودش را با آب دادن به باغچه سرگرم کرده بود، به محض آمدن بچه ها، شلنگ را روی زمین انداخت و شیر اب را بست و دست هاش را از هم باز کرد و هدی مثل فرفره جلو پرید و خودش را توی بغل مهدی جا کرد. مهدی هدی را بغل کرد و با صادق و رؤیا سلام علیک کرد و گفت: بیا بریم داخل تا من آماده بشم بریم. داخل هال شدند، مهدی، بوسه ای از گونه هدی گرفت و او را زمین گذاشت و می خواست به سمت اتاق برود که رؤیا گفت: بابا مهدی! مهدی سرجایش ایستاد و گفت: جانم دخترم؟! رؤیا مثل دختر بچه ای که می خواهد یک مشتلق از باباش بگیرد گفت: گفتم خبر خوب دارم براتون، فکر می کردم الان تازه یه مشتلق توپ هم برام اماده کردین، اما انگار شما اصلا یادتون رفته.. مهدی روی مبل، روبه روی رؤیا نشست و گفت: عزیزم، من خوب می دونم تو از ناراحتی من و صادق خیلی ناراحتی و می خوای به طریقی ما را شاد کنی، اما توی این اوضاع واقعا هیچ خبری نمی تونه اینهمه غم را از دلمون ببره... رؤیا یک تای ابروش را بالا داد و گفت: حتی اگر بگم کیسان را پیدا کردم؟! حتی اگر بفهمی که پسرتون کیسان همین الان توی مشهد هست؟! مهدی ناباورانه دستش را روی قلبش گذاشت و همانطور که سعی می کرد آرام نفس بکشد گفت: چی می گی دخترم؟! صادق از روی مبل بلند شد و جلوی رؤیا کنار مبل نشست و دست محیا را در دست گرفت و همانطور که تکان میداد، گفت: ببین رؤیا! قرار نشد سرکاریت با روح و روان ما بازی کنه، از این حرفا دست بردار... رویا لبخندی زد و گفت: به خدا دارم راست می گم، به جان هدی حقیقت را گفتم. مهدی خودش را به جلو خم کرد و گفت: آخه چطور ممکنه؟! کیسان کجا و تو کجا؟! رؤیا شروع به گفتن قضیه کرد، همچی با آب و تاب داستان سرایی می کرد که صادق و مهدی اصلا یادشون رفت که کجا می بایست برن و بعد گوشیش را بیرون آورد و در حالی که مهدی و صادق ناباورانه به اون چشم دوخته بودند شماره کیسان را گرفت. با اولین بوق، کیسان گوشی را برداشت و رؤیا گفت: سلام دکتر محرابی، خانم معرفت هستم همکار ژاله جان، حقیقتش من موضوع را برای پدر شوهرم گفتم و الان ایشون کنار من هستن و می خوان باهاتون صحبت کنن کیسان از آن طرف خط که مشخص بود دستپاچه شده گفت: باشه چشم، ممنون از پیگیریتون رؤیا گوشی را به سمت آقا مهدی داد و صادق با سرعت خودش را به آشپز خانه رساند تا لیوان آبی برای پدرش بیاورد.... 👈 .... فصل دوم ✍ نویسنده ؛ « طاهره سادات حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#دست_تقدیر۲ #قسمت_سی_سوم🎬: ماشین صادق جلوی خانه ایستاد و هر سه نفر از ماشین پیاده شدند، صادق کلید
🎬: از آن طرف خط صدای کیسان با لهجه ای شیرین که مشخص بود سالها دور از وطن بوده به گوش رسید: سلام آقا.. مهدی که انگار این صدا، تپش قلبش را شدید می کرد، لیوان آب را از دست صادق گرفت، قُلپی آب خورد و گفت: سلام پسرم، حالت چطوره؟! عروسم که انگار همکار اون دختر خانمی هست که شما پسند کردین موضوع را به من گفت، منم با همراهی شما مخالفتی ندارم چون کمک کردن در امر ازدواج دو جوان ثوابی بسیار دارد. کیسان که طوری بود دیر به همه اعتماد می کرد خیلی تعجب کرده بود که چطور شد یک دفعه به خانم معرفت و این آقا اعتماد کرده گفت: من باعث زحمت شما شدم، اما واقعا روند انجام این قبیل مراسمات را نمی دونم و به من حق بدین چون سالها از ایران دور بودم و الان هم تنهای تنها هستم . مهدی از شنیدن این حرف کیسان اندوهی بر جانش نشست و گفت: تو تنها نیستی پسرم، خدا با تو هست و ببین چقدر دوستت داشته که ما را سر راهم هم قرار داده کیسان که هر لحظه صحبت با این مردی که تا به حال ندیده بودش، بیشتر جذبش می کرد گفت: منم...منم خدا را دوست دارم، الان کی شما را ببینم؟! مهدی که انگار باورش نمی شد به این راحتی به دیدار پسرش برسد گفت: من پیشنهاد می کنم همین امشب اصلا همین الان همدیگه را ببینیم. کیسان که انگار خودش هم از تنهایی کلافه شده بود گفت: نه...آخه..من مزاحم.. مهدی به میان حرف کیسان پرید و گفت: مزاحمت چیه؟! نمی دونم عروسم بهت گفته یا نه؟! من اینجا تنهای تنها هستم، خیلی دلم می خواد حتی اگر شد یک شب از این تنهایی دربیام، الانم آدرس جایی را که هستی بگو تا خودم بیام دنبالت... کیسان که حسابی غافلگیر شده بود گفت: نه دیگه تا این حد مزاحمتون نمیشم، آدرس بدین با آژانس میام.. مهدی گفت: باشه هر جور راحتی! پس به یمن ورود آقا داماد، من امشب یک شام خوشمزه درست می کنم که با هم بخوریم و سپس آدرس خانه را گفت و کیسان هم نوشت. مهدی در میان بهت رؤیا و صادق تماس را قطع کرد و گوشی را به طرف رؤیا داد و همانطور که انگار کل اعضای بدنش می خندید و اختیار حرکاتش در دست خودش نبود، از جا بلند شد و گفت: من..من برم مقدمات شام را فراهم کنم، دیدید که قراره مهمون بیاد برام. صادق از جا بلند شد و همانطور که پدرش را بغل می کرد گفت: بابا...می خوای پیشت بمونم؟ مهدی که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی افتاده، در آغوش صادق، مانند پسر بچه ای که بعد از سالها انتظار به خواسته دلش می رسد شروع به گریه کردن نمود و گفت: صادق، پسر عزیزم، داداشت داره میاد، آه خدای من! پسر من و محیا داره میاد و ناگهان از آغوش صادق خودش را بیرون کشید و به سجده شکر افتاد و مدام میگفت: شکرا لله، شکرا لله..شکرا لله صادق خم شد و بازوی مهدی را گرفت و از زمین بلندش کرد و گفت: با این حساب من برم بهتره... مهدی دست صادق را چسپید و گفت: تو هم بمون.. صادق گفت: نه! کیسان منو دیده و فکر میکنه یه جاسوسم و زیر نظرش داشتم، پس ممکنه همه چی بهم بخوره، من و رؤیا بریم، شما باش و کیسان... مهدی سری تکان داد و گفت: راست می گی، اصلا این موضوع یادم رفته بود و بعد نگاهی با محبت به رؤیا کرد و گفت: دخترم تو یک فرشته ای، ممنونم ازت ... رؤیا لبخندی زد و گفت: کاری نکردم، خدا را شکر که شادی شما را دیدم و با اشاره به صادق گفت: وای کلا فراموش کردیم، بریم خونه رقیه خانم.. مهدی با دست توی پیشونیش زد و گفت: ای وای! اصلا فراموش کردم باید اونجا بریم، عشق دیدار کیسان همه چی را از یادم برد، الان من نیام عباس آقا و رقیه خانم دلگیر میشن. صادق لبخندی زد و گفت: ما یه جوری راست ریستش می کنیم، شما برو به آشپزیتون برسین که باید دست و پا بسوزونین که عزیز کرده تون داره میاد، راستی اونجا ما از پیدا شدن کیسان چیزی نمی گیم تا ببینیم عاقبت این دیدار به کجا ختم میشه. مهدی از صادق و رؤیا دوباره تشکر کرد و آنها راهی خانه عباس آقا شدند و مهدی را با دنیای جدیدی که در آن غرق بود، تنها گذاشتند. 👈 .... فصل دوم ✍ نویسنده ؛ « طاهره سادات حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
اگرکسی هر شب ۱۱۱ مرتبه بگوید ✨ یا عالِیُ یا کافِیُ✨ خداوند متعال تمام امور او را کفایت می کند. 📚کشکول سیاح ج۲ص۳۰۲ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨رسول خدا (ص) فرمودند: هر كس 3 ایه اخر❣ سورہ حشر ❣ را قرائت كند گناهان گذشتـہ و آیندہ اش بخشیدہ خواهد شد. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
: 🌹لاتَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنُ کَدَرْتَ علیه، وَلاَ الْوَفَاء لِمَنْ غَدَرْتَ به، و لا النُّصحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ الیه، فَاِنَّها قَلْبُ غَیرِکَ کَقَلْبِکَ له 🍃از کسی که بر او خشم گرفته‌ای، صفا و صمیمیت مخواه، و از کسی که به وی خیانت کرده‌ای، وفا طلب نکن، و از کسی که به او بدبین شده‌ای، انتظار خیرخواهی نداشته باش که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست. 📕بحارالانوار ج75، ص370 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨جهت برآورده شدن حاجات۱۲ هزار مرتبه آیه۶۲سوره نمل "امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء" را بخواند که در همان هفته اول مقصود حاصل می گردد. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍁👈اگر کاسبی ،کسبش رونق ندارد و کالایش به فروش نمیرود و یا ملکی به فروش نمیرود ،آیه زیر را نوشته بر آنمال یا کالا الصاق کند.ان شاءالله بزودی آن مال فروش می رود. 🌛بِسْمِ اللّه الرَحمنِ الرَحيم وَ مَنْ اَوْفَي بِعَهدِهِ مِنَ اللّهِ فَاستَبْشِرُوا بِبَيْعِکُمُ الَّذی بَایَعْتُمْ بِه وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزِ العَظِيمُ وَ لَوْ لاَ اِذا دَخَلْتَ جَنَتَّكَ قُلتَ ماشَاءَ اللّه لا حَول و لا قُوَة اِلاّ بِاللّه العَلِيَّ العَظِيم يا حَنّانُ يا حَنّانُ يا حَنّانُ يا اللّهُ يا الٍلّهُ يا اللّهُ يا رحمنُ يا رحمنُ یا رحمنُ يا رَحيم يا رَحيم يا رَحيم يا شَكُور يا شَكُور يا شَكُور يا اللّهُ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمِين🌜 📚برگرفته از کتاب کنز الیهود (کنز الخواص) @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨ذکری شریف برای و برای عزت و دولت و ثبات قدرت و حفظ سمت و موقعیت و پیشرفت در ذکر شریف ( یا مَلِک) را روزانه به تعداد ۹۰ مرتبه تکرار کند و بر آن مداومت ورزد. خداوند متعال او را از تمام امورات دنیوی بی نیاز مینماید.  است. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
  ✅ یکی از گرفتاری هایی که معمولاً انسان ها به آن دچار می شوند، چشم زخم است. برای جلوگیری از چشم خوردن یا رفع آن، دستوراتی از جانب اهل بیت (ع) رسیده است. از آن جمله، استفاده از سوره «حمد» است. 1⃣در سخنی از رضا(ع) قرائت سوره «حمد» مایۀ چشم زخم معرفی شده است. 2⃣پیامبر اکرم (ص) نیز فرموده است: قرائت سوره «حمد» و «آیه الکرسی» موجب جلوگیری از اثر و انس می شود. منبع : 📚کنز العمال، ح2512 3⃣پیامبر اکرم(ص) خود هر گاه دچار کسالت می شد یا چشم زخمی به او می رسید یا دچار سردردی می شد کف دستان مبارکش را گشوده و سوره های «حمد» و «فلق» و «ناس» را قرائت می فرمود و دستانش را به صورت می کشید و این مشکلات از او دفع می شد. منبع: 📚وسایل الشیعه، ج6، ص231 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌹 شدن🌹🍃 هرکس این کلمات را صد مرتبه بخواند، می گردد و است: ✨«بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم،یا کَثیرَ الخَیرِ یا ذَالمَعرُفِ یا قَدیمَ الإِحسانِ أَحسِن إِلَینا بِإِحسانِکَ القَدیمِ بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرّاحمینَ»✨ 📚گوهر شب چراغ.ج21ص52 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
☢اگرشخصی به محنت و غم مبتلی شد 92 مرتبه بگوید↯↯ 🔹اللَّهُمَ‏ إِنِّي‏ أَسْأَلُكَ‏ بِحَقِ‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّدٍ أَنْ‏ تُنْجِيَنِي‏ مِنْ‏ هَذَا الْغَمِ‏🔹 🔶با این عمل حتما غم از او زائل خواهد شد 📚منتخب الختوم ص66 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
قرب به اهل بیت 30.mp3
11.54M
✘ یک جمله پنج کلمه‌ای در قرآن که سلامت روح هر انسان را در چند ثانیه تعیینِ سطح می‌کند. مجموعه (علیهم‌االسلام) ۳۰ | @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
زندگی را غلط فهم نکن‌!.mp3
1.41M
🎙️ ✍️ زندگی را غلط فهم نکن! ⬅️ هر که در این بزم مقرب‌تر است، جام بلا بیشترش می‌دهند. 📌برگرفته از جلسات «از حیوانیت تا حیات، انتخاب حیاتی» @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
1403.05.20-Panahian-FatemieBozorgTehran-ArbaeenVaAkharozaman-02-32k.mp3
13.7M
📝 اربعین و آخرالزمان 🎤حجت الاسلام 📅 جلسۀ دوم | ‌۱۴۰۳/۰۵/۲۰ 🕌 فاطمیۀ بزرگ تهران 👈 برخی از عناوین مهم این جلسه: ➖برخی از موارد مرتبط با جبهه حق در آخرالزمان ➖روایت امام سجاد(ع) در مورد رونق گرفتن شهر کربلا ➖اربعین، رزمایش مورد نیاز قبل از ظهور ➖اکثر روایات در مورد ظلم و بدی‌های قبل از ظهور است ➖چرا باید به مقدمه‌سازی برای ظهور توجه داشت؟ ▪️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_5918237150297461561.mp3
37.16M
📝«مسیر پر نعمت» 🎤 🔹 جلسه دوم 📆 ۲۹ مردادماه ۱۴۰۳ 🕌 موکب مع امام منصور ▪️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت 8 افزایش رزق👈 از برکات زیارت امام حسین علیه السلام 🔸با ارسال این پست برای دوستان، شما هم سهیم باشید. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌼پنج شنبه است و ياد درگذشتگان ✍اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ شاخه گلی بفرستيم برای تموم اونهايی كه در بينمون نيستند و جاشون بين ما خیلی خالیه شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات🖤🙏 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
تـو را اگـر خیلی ها دوسـت دارند مـن کـسـی جـز تـو را برای دوست داشتن ندارم! 🌷 🌙 ♨️ @Maddahionlin 👈
مداحی آنلاین - نماهنگ کشتی نجات - عرب خالقی.mp3
4.2M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃دنیا رو آب ببره چشما رو خواب ببره 🍃ما رو تنها میتونه کشتی ارباب ببره 🎙 🌷 🌙 ♨️ @Maddahionlin 👈
Farahmand.Komeil.mp3
30.74M
🌺 مخصوص شب های جمعه☝️☝️ 🎙 👈 متن دعای کمیل👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/51 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/192 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/51 و دعای پر فیض شب جمعه 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/198 برای دستیابی به پست مورد نظر روی لینک کلیک کنید 🌺😍👆👆👆
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ دلم شکسته دلم را نمی خری آقا ؟ مرابه صحن بهشتت نمیبری آقا؟ اگرچه غرق گناهم ولی خبردارم تو آبروی کسی را نمی بری آقا 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ امام رضا ع👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/132 💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌 @zohoreshgh @NedayQran 🏴نــداے قــرآن و دعــا🏴
اللهم ارزقنا زیارٺ 💚 من بی وفایی کردم و اما شما نه مردم همه راهی شدند و ما چرا نه؟ کفران نعمت کرده ایم آقا ببخشا ما را بزن باشد ولی با نه!😭 عج 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh @NedayQran 🏴نــداے قــرآن و دعــا🏴
دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم دو قدم روضه بخوانم…دو قدم گریه کنم تا 🏴 ❤️ @zohoreshgh @NedayQran 🏴نــداے قــرآن و دعــا🏴
مداحی آنلاین - زینب زینب مثل کوهی محکم - محمدرضا طاهری.mp3
7.61M
🔳 احساسی 🌴زینب زینب مثل کوهی محکم 🌴زینب زینب عجینه با تو غم 🎙 👌بسیار دلنشین @zohoreshgh @NedayQran 🏴نــداے قــرآن و دعــا🏴