داشتم رد میشدم یکهو دیدم دو نفر دارند باهم انگلیسی صحبت می کنند
جوانی آفتاب سوخته و لاغر به همراه چفیه برای جوانی دیگر که چهارشانه و سفید بود ،انگلیسی صحبت می کرد .
مثل همیشه دست و پا نشسته پریدم وسط صحبتشان ،اون چفیه ای که مشخص بود چوان بسیجی ای ایرانی است
از این آقای چهارشانه پرسیدم
اسم اش علی بود ۲۸ساله بود
از کانادا آمده بود
سه سالی هست که ایرانه
طلبه شده
اما فارسی اش خوب نمی آمد
گفتم تو که کانادایی هستی چرا آمدی
:گفت آقای ریسی رییس جمهور اسلام بود
چون خیلی خوب (دیگه فارسی اش نیامد)
خداحافظی کردم و سیل جمعیت مرا برد
#روایت_محبت
#ایران
#کانادا
#اسلام
@neveshtanijat