eitaa logo
نوشته های خاکی
28 دنبال‌کننده
42 عکس
2 ویدیو
0 فایل
به نام صاحب سلام ♦️حرف ها واژه می شوند کلماتی برای بیان احساسی زیبا ‌. . . عین شین قاف ❤ ♦️جمله هایی که خاطره می شوند ثانیه هایی بی انتها ‌. . . ♦️و من منتظر لحظه ای 🌷 مانده ام تا عاشقانه ای شوم به سوی خدا . . . ادمین @Sorudname
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ اذان نگو بلال.mp3
6.18M
بسم الله نور فاطمه فاطمه است نَ اینکه واژه ای باشد محصور در پنج حرف فاطمه بِ وسعت پنج نور بی انتهاست فاطمه تبسم، محبت خداست فاطمه، قصه ای درد آشناست *فرصتی برای عاشقی *اسمی به انتهای قاصدک های گمنام *طنینی به زیبایی آواز بهار *مسیری سبز، در افق محبت *هدیه ای برای، عاشقانه ها آری فاطمه فاطمه است واژه ای پر از، آرزوی های مادرانه دلتنگی های، امیری کِ شرمنده، دستانِ، بسته اش شد غربتی بِ اندازه، جگر سوخته پسرش عطشی در فراسوی، رود فرات ناله ای بِ اندازه بی نهایت آری فاطمه، فاطمه است اشک نامه ای مُصَوّر . . . ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ (عَلیرِضا عَبدیِ اَملَشی) @neveshtehayekhaki206
نماهنگ مادر چشم به راهت.mp3
3.53M
به نام خدای عاشقان شما با بی نشان کردن نام خود قیمت دار شدید و ما با نام خویش، در خود گم شدیم شما برای گمنامی مسابقه دادید و ما، برای نشان دادن نام خود برنده شدیم شما دنیا را چه زیبا فروختید و ما برای دنیای خود همدیگر فروختیم درد شما، درد عشق بود و دنیای ما . . . دنیای ما . . . درد ما شد! شما دنبال شهرت نبودند و ما با دیده شدن شهرت پیدا کردیم و این شما بودید که ما را ارزشمند کردید و ما هم برای دیده شدن، در چشم شما گمنام شدیم (عَلیرِضا عَبدیِ اَملَشی) https://eitaa.com/neveshtehayekhaki206
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام حضرت عشق و مهربانی🌷 دلت از همه دنیا گرفته نمی دونی چی درسته، چی غلط همه زندگی، تو رو دچار تکرار کرده سلیقه ها دارند حکومت می کنند و همه می خواند خودشونو رو تحمیلت کنن دلت، پر از، همه آدم هاست بدون، یک جاست، که دلت رو آروم می کنه جای که آدم هاش دنبال دیده شدن نیستند! اگر بودند اسمشون گمنام نبود آره، دلت رو، گره بزن به کسایی که، حضرت مادر براشون، مادری می کنه و بجای همه، به اونا سر می زنه دلت رو، گره بزن، به شهدای گمنام خیلی هاشون دنیاشون با تو فرق می کنه دنیا، برای تو، یعنی، عشق،محبت،دیده نشدن دنیای اونا، نیازهاشون است نه باورهاشون و باور تو، بهت می گه عشق یعنی، گمنامی در چشم ها و خوشنامی، در فکرها ، گره بزن، به شهدای گمنام یاعلی (ع) @Fatehan164rudsar
Best Relax Music 01.mp3
3.69M
اسمش را گذاشته اند یعنی، با رنج، بدست می آید حکایت دنیا، مثل یک است تُ باید، رنج های زیادی برای بدست آوردن، نیازهایت بکشی و اصلا هم معلوم نیست کِ محصول خوبی، بدست بیاوری چرا ناامید شدی؟ انسان به ، زنده است😊 با فکر و تلاش، می شود از آفت ها دور می ماند شاید دنیا، مزرعه خوبی برای آرزوهای ما باشد و شکست ها، و تجربه ها، ما را استاد کند؛ اما باید بدانی، یک روز، قرار است دیگر ما، با آن خداحافظی کنیم مثل تمام آدم ها، کِ یک روز خواهند رفت . . . و شاید، این متن هم فردا زنده نباشد!؟ اما مهم، محصول این مزرعه است کِ باعث لبخند یا ناراحتی شما در عالم غیر از ماده می شود حالا خودت، انتخاب می کنی کِ چطور یک کشاورز و بهتر بگویم یک باشی تا دنیایت را، پلی برای آخرت، خودت درست کنی اشتباه نکنید! بهشت را، بِ بهانه ی، ظاهر خوب تُ نمی دهند، بِ بهای،یک بندگی و تقدیم تُ می کنند. یاعلی (عَلیرِضا عَبدیِ اَملَشی) https://eitaa.com/neveshtehayekhaki206
enc_17074201814726386674528.mp3
3.94M
هوالجمیل عشق یعنی؛یاد الله، گاه و بیگاه، ذکر گفتن عشق یعنی؛سر به سجده، دل به رحمان، شب نخفتن  عشق یعنی؛مادر ما، کوچه خالی، سیلی خوردن عشق یعنی؛درد پهلو، در میان در و دیوار، آه کشیدن  عشق یعنی؛بی نشانی، قبر پنهان، غصّه خوردن عشق یعنی؛خون به تشتی، فکر اسلام، صلح نمودن عشق یعنی؛لب تشنه، سر دِجله آمدن، آب نخوردن  عشق یعنی؛مشک بی آب، دل چه بی تاب، غصّه خوردن  عشق یعنی؛جان بابا، اِربن اِربا، پر گشودن عشق یعنی؛تل خاکی، دیده خواهر، سربریدن عشق یعنی؛سر به نیزه، لب به قرآن، دل گشودن عشق یعنی؛یک سه ساله، گوش پاره، جان سپردن عشق یعنی؛شور در دل، بحر ارباب، گریه کردن عشق یعنی؛یک نوایی، کربلایی، دل خریدن عشق یعنی؛ یک جوانی، سر به راهی، دیده بستن  عشق یعنی؛العجل ها، چهل صباحی، عهد خواندن عشق یعنی؛یاد مهدی، صبح جمعه، ندبه خواندن عشق یعنی؛چکمه گردن، رو پر از شرم، توبه کردن عشق یعنی؛فوج دشمن، عاقبت مرگ، دل سپردن عشق یعنی؛اوجِ گرما، مرگ حتمی، جان نبردن عشق یعنی؛بوی خاکریز، یک چفیه، راز داشتن  عشق یعنی؛ یاد مادر، تیر به پهلو، پرکشیدن عشق یعنی؛حاج همت، تن چه بی سر، پر کشیدن عشق یعنی؛مین والمر، قطعه قطعه، جان سپردن عشق یعنی؛روده باطل، تن چه ترکش، آه نگفتن عشق یعنی؛ (میم.مسافر)، توبه بر دل، پر گشودن عشق یعنی؛یک ندایی، یک طلوعی، گل شگفتن ۴ آبان ۱۳۹۳ (عَلیرِضا عَبدیِ اَملَشی) https://eitaa.com/neveshtehayekhaki206
molaghat-ba-khoda--5(javan-musics.com).mp3
4.79M
هوالجمیل گاهی باید از خواسته های دلمان برای رسیدن به باورهایمان بگذریم سخت است گذشتن از بعضی چیزها اما، بعضی ها شاید ارزش این گذشت را داشته باشند احترام هدیه ای است اگر به کسی دادی دوباره برات چه زیبا کادو می کند و تقدیم می کند؛ آری ما چیزی غیر از آرزوی هامان نیستم اما گاهی حتی باید از آرزوهایمان بگذریم تا قیمت پیدا کنیم دل ما، دیگر برای خودمان نیست دلمان مثل قاصدکی در آسمان محبت می‌چرخد بهانه می خواهیم برای از خود گذشتن چرا دنیا دیگر برای ما جذابیت ندارد؟ جاذبه زمین، دیگر دل ما را، به سوی خود نمی کشد. یک احساس، عاشقانه شده ایم در نگاه، محبت خدا ارزشی پیدا کرده ایم که خودمان، به خودمان حسادت می کنیم چرا دنیا برای ما، قشنگ نیست؟ دلمان را در زمین، گذاشتیم دیگر برای عاشقی دل نیاز نیست گویا با تمام وجود به معشوق رسیده ایم دل محبت می کند و انتظار می طلبد عقل حساب می کند و ثواب می خواهد عقل و دل، برای شما باشد آدم ها ما دیگر به حقیقت بندگی، رسیده ایم دنیا دیگر برای ما کوچک شده آسمان؛ آغوش خود را برای ما باز کن ما دیگر زمینی نیستم (عَلیرِضا عَبدیِ اَملَشی) https://eitaa.com/neveshtehayekhaki206
enc_17124467672791129408260.mp3
3.59M
به نام‌ دام گرفته، از یک، مزار خاکی یک نذر کِ باعث فراق شد لبخندی کِ در قاب عکسِ خاطرات گم کردمش و حالا، لای به لای نوشته هایم دنبالش می گردم آری، دلم تا بی نهایت تنگ شده من دیگر، آن آدم سابق نیستم او رفت و لبخندم را با خودش برد دنیا، بعد رفتن او ، برایم حسرتِ نبودنش شده من شده ام پرستار همه اما چرا کسی از دل من، پرستاری نمی کند! همه با واژه ها می خواهند آرامم کنند ولی من یک واژه داشتم کِ دیگر نیست، تا آرام باشم ای کاش او بود تا دلم را به دلش گره بزنم او رفت و دلم را با خودش برد یک عقل ماند و کِ آن هم از غمش، مجنون شده (لالاای لالاای عزیز دل کجایی خبر بده، به این دل من مُردَم از جدایی) ثانیه ها برام دقیقه می شوند دقیقه ها، ساعت می شوند اما خبری از زمان رفتن من نیست من دیگر دنیا را دوست ندارم چون یک دنیا داشتم و آن هم، از دستم رفت و من ماندم با دستان خالی و چشمان بارانی او رفت کِ بیاید اما رفت و دیگر نمی آید . . . و من ماندم کِ بیاید ولی خبرش را برایم آوردند و با حسرتی، کِ با آن برای خودم خاطره می سازم و عاشقانه؛ زندگی می کنم . . . (عَلیرِضا عَبدیِ اَملَشی) https://eitaa.com/neveshtehayekhaki206
enc_17152967795425744571169.mp3
2.15M
یا مستعان اغثنی واژه به واژه خط به خط نوبت به نوبت نوشتم؛ سوختم؛ صبر کردم نشانی برایم بزار که بدانم من هم یک روز . . . گاهی اوقات دلم را می گذارم سر طاقچه ی دلتنگی، تا کمتر بسوزد یعنی شوری که دلم را آتش می زند . . . یعنی همیشه منتظر آن لحظه نفس می کشم یعنی انتظاری که محاسن را سفید کرد یعنی دوستانی که، فقط به آنها حسرت می خورم یعنی، دنیا، تمامم کن نمی دانم دل وقتی به آسمان چشم بدوزد آیا می تواند، در زمین، بی قراری نکند نوشتم،خواندید،صبر کردم واژه ها ساختم تا مرهمی شود که بی قراری نکنم بهانه ساختم تا به بها بفروشم من فقیرِ، محبت معشوق خود هستم! عشقی که در دام آن گرفتار نشدم (آنان که به دعا نذر خویشان ادا کنند به ما که می رسند نظر به ماسوا کنند ما اسیر دنیای خویش هستیم آیا شود نصیب ما بلا کنند) ما گذشتیم از آرزوهای خود،سه نقطه دل سپردیم به خدای خود، سه نقطه صبر کردیم تا از حضرت ارباب امضا بگیریم سر سپردیم به ماسوای خود، سه نقطه دلم یک خواب می خواهد به اندازه یه ثانیه بیداری! بارها گفتم و سوختم چو شمع آب شدم خنده بر حال دلم صحبت ایشان شده است . . . (عَلیرِضا عَبدیِ اَملَشی) https://eitaa.com/neveshtehayekhaki206
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا