eitaa logo
داستان شب|معین الدینی
24.2هزار دنبال‌کننده
507 عکس
148 ویدیو
21 فایل
﷽ من اینجا با قلبم برای فرزندانم قصه میگویم❤ ادمین داستان شب 👇 @Mojgan_5555 قصه گو:معین الدینی کانال فن‌بیان من 👇🏻 @bayaneziba استفاده از مطالب این کانال فقط با ذکر منبع بلامانع است.✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
:: جـــــــــــایــــــــــــــــزه مـــــــــــــا 🤩👇👇 به نفرات اول تا سوم 🥇🥈🥉 یک دوره فن‌بیان کودک 🏅 اهدا خواهد شد.🎤🎧 🔻والدین عزیز شما میتوانید برای دوستان و آشنایان ارسال کنید تا در مسابقه بزرگ ما شرکت کنند 😍❤️ 🔻مدیرها و معاون‌ها و معلم‌های محترمی که شاگردان بیشتری در جشنواره شرکت دهند میتوانند از تخفیف 10درصدی برای شرکت در دوره ها استفاده کنند ـ بخوانید و به آیدی زیر ارسال کنید ❤️ 👇👇👇 👉👉👈👈 ༺◍⃟ ჻@nightstory57⚘❥༅••┅┄
. قربان لطف و محبت شما ♥️ منم این شعر فی البداعه تقدیم روی ماهتون میکنم دل به قربان جان مهــــــــربان شما بند بند دلم فدای جــــــــــــــان شما متن هر قصه نبض احساسی است از وجــــــودم برای کـ🥰ـــودکان شــــما معین الدینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nightstory57(2).mp3
1.21M
اسامی بچه های گلم ❤️👆   :معین‌الدینی ༺◍⃟🌙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ آقا مرتضی نادری از شهرستان رباط کریم روستای یقه😍 رضا حرمت‌کیش ۹ ساله 😍 سهیل حرمت کیش ۴ساله😍 محمدحسن حسینی۶ساله از استان قم😍 امیر علی بیات۸ ساله 😍 معصومه سیاحی از خوزستان 😍 سوگل سامانی 😍 راحیل و زینب و حسنا😍 عطارئیسی۵ ساله و طاها رئیسی۹ساله از تبریز😍 حلما و روشنک فروتن ۵و ۱۱ساله از یاسوج😍 زهرا خیرالدین ۸ ساله از قم 😍 ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@nightstory57.mp3
16.53M
༺◍⃟☀️჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: شناخت شخصیت پیامبر صلی الله علیه وآله ‌‌ :معین‌الدینی ༺◍⃟🌴჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ 🆔@nightstory57 ༺◍⃟჻🌴ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
داستان شب|معین الدینی
🔆 🔆 💥 جــــــــشنواره قصه گویی از قــــــــــــصه ت
. از همکاری پر شور معلمان عزیز در معرفی جشنواره قصه ‌گویی به دانش آموزانشان سپاسگزاریم آخرین مهلت ارسال آثار فردا شب .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nightstory57(3).mp3
1.43M
اسامی بچه های گلم ❤️👆   :معین‌الدینی ༺◍⃟🌙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ فاطمه نورا 4ساله ازتهران 😍 محمد حسین و مصطفی😍 محمد ماهان امیری از استان اصفهان😍 حانیه سادات وسید امیر حسین کوچکی😍 ارش بدری ۵ساله از کرج😍 محمدامین سلطانی شش ساله😍 پوریاو حسین بیهقی دو برادر😍 الینا زنگی آبادی از کرمان هفت ساله😍 امیرعلی وریحانه قدرت پناه😍 حسین اصغری۵ساله از مشهد😍 ༺◍⃟🌙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ تولدتون مبارک❤️👏 محمد حسن داوودآبادی ۵ ساله از قم😍 سجاد طبیبی ۷ ساله،از تهران😍 آیلین ۸ساله از اصفهان شهرستان تیران😍 ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@nightstory57.mp3
10.75M
༺◍⃟🐟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: خوش‌اخلاق‌ومهربان‌وشادباشیم😍 ‌‌ :معین‌الدینی ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nightstory57.mp3
9.24M
༺◍⃟🐸჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: با ادب باشیم ❤️ ‌‌ :معین‌الدینی ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
✨༺༽بسم الله الرحمن الرحیم༼༻✨ داستان شب گوینده:(معین الدینی) داستان امشب: ((قور قوری بد دهن )) روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا ، قور قوری 🐸توی برکه زندگی می کرد. قور قوری هر وقت هر حیوونی کنار برکه می دید ، حرف بد می زد. به خرگوشی🐰 با مسخره می گفت (( گوش دراز بدریخت حالت چطوره ؟)) به لاکی🐢 می گفت (( لاکی تو چقدر زشتی ! با این قیافه ات حالمو بهم می زنی )) یا به ماهی 🐠🐡کوچولوها می گفت (( ماهی های زشت بد رنگ اینقدر روی آب برکه نیاین )) یه روز آفتابی که قور قوری و حیوونای جنگل مثل همیشه کنار برکه بودند و بازی می کردند و قور قوری دوباره شروع کرد به حرف بد زدن ، ناگهان طوفان شدیدی اومد و آب برکه موج بلندی برداشت . همه حیوونا فوری رفتند به لونه هاشون . ماهی کوچولوها هم زیر آب برکه رفتند . فقط قور قوری با ترس و وحشت به برگ سبزی که روی آب برکه مونده بود ، چسبیده بود و از ترس فریاد می زد (( کمک ! کمک ! )) اما کسی نبود که کمکش کنه . بعد از مدتی که طوفان تموم شد و برکه آروم شد ، همه حیوونای جنگل کنار برکه اومدند اما قور قوری نبود. خرگوشی و لاکی دنبال قور قوری گشتند و صدا زدند (( قور قوری ! قور قوری ! کجایی ؟)) در همین موقع قور قوری گریه کنان داد زد (( قور قور! من اینجام )) خرگوشی و لاکی به سمت صدای قور قوری رفتند و دیدند قور قوری کنار برکه افتاده بود . خرگوشی و لاکی کمک کردند و قور قوری رو از روی زمین بلندش کردند و به لونه اش بردند . قور قوری با ناله گفت (( آخ آخ …قور قور.. ممنون خرگوشی .ممنون لاکی .)) خرگوشی گفت (( قور قوری استراحت کن زود خوب بشی من پیشت هستم )) قور قوری گفت (( معذرت میخوام که من همیشه بهت حرف بد زدم ولی تو بهم کمک کردی)) خرگوشی و لاکی ، قور قوری رو بخشیدند . از اون روز به بعد قور قوری مودب شد و دیگه حرف بد به هیچ کدوم از حیوونا نگفت . او فهمید هر چی بیشتر حرف بد بزنه اطرافیانش بیشتر و بیشتر ازش دور میشن و دیگه کسی براش نمیمونه بالا رفتیم ماست بود،پایین اومدیم دوغ بود، قصه ما راست بود. ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄