Miad Band - Khodaye Mehraboon.mp3
2.98M
🎼 #نغمه_دونی
سرود پنجاه و نهم
خدای مهربان
اگه دنبال شعرهای قشنگ برای آموزش به نی نی هستی...👶
کانال نینی دونی رو دنبال کن😉👇
@Ninidoni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مهارت_دونی
جلسه هشتاد و دوم
آموزش کاردستی تنگ ماهی
🐠🐋🐟
برای استفاده رایگان از کلاس زبان ٬ قصه های شبانه ٬آموزش کاردستی و نقاشی ٬ کارتون٬سرود و شعر کودکانه٬ نکات تربیتی کودک و یه عالمه مطالب مفید دیگه کانال نی نی دونی رو دنبال کن👇
@Ninidoni
سوره کوثر.mp3
465.8K
🍏 #سلامت_دونی
✅ #کفش_مشکی
🍃امام صادق علیه السلام میفرمایند:
« کفش سیاه چشم را ضعیف، توان جنسی را سست و انسان را افسرده می کند، همچنین لباس جباران است... »
📚الکافی،ج۶،ص۴۶۵
❌تا جایی که مقدور هست مخصوصا برای بچه ها از رنگ مشکی استفاده نکنیم . این رنگ مورد نظر و عنایت اهل بیت علیهم السلام نیست... این همه رنگ شاد💛💚💙
( بحث چادر مشکی و حجاب استثناست و فلسفه خاص خود را دارد)
اگه برای نینی سلامتی میخوای....
کانال نینی دونی رو از دست نده😉👇
.
@Ninidoni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 #نغمه_دونی
سرود شصتم
ابر
اگه دنبال شعرهای قشنگ برای آموزش به نی نی هستی...👶
کانال نینی دونی رو دنبال کن😉👇
@Ninidoni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚#قصه_دونی
قصه ی امشب 🔹✨ گاو و قورباغه✨🔹
💫 به نام خدا💫
کوچولوهای مهربونم سلام داستان امشب رو بصورت متن براتون آماده کردم که مامانای مهربونتون باصدای قشنگشون برای شما وقت خوابیدن بخونن امیدوارم دوستش داشته باشید.🌺❤️🌻
مرسی که همراه کانال نی نی دونی هستین💎🌸🌼💕💗
روزی دو قورباغه با هم کنار برکه مشغول صحبت بودند قورباغه کوچک به قورباغه بزرگ می گفت: وای پدر، من دیروز یک هیولای وحشتناک دیدم. او به بزرگی یک کوه بود و روی سرش هم شاخ داشت. دم درازی داشت و پاهایش هم سم داشت.قورباغه پیر که در دلش به صحبت های پسرش می خندید گفت: بچه جان اونی که تو دیدی هیولا نبود فقط یک گاو نر بوده که خیلی هم بزرگ نیست و شاید فقط یک کمی از من بزرگ تر باشد!پسر از این حرف تعجب کرده بود، پدرش به ا وگفت: من می توانم خودم را به همان انداره کنم و تو ببینی. سپس او خودش را باد کرد و کمی بزرگ شد و از قورباغه کوچکش پرسید: از این هم بزرگ تر بود؟پسرک که از دیدن آن صحنه هیجان زده شده بود گفت: از این خیلی بزرگ تر بود. قورباغه پیر دوباره خودش را باد کرد و سپس دوباره سوال پرسید و مجدد جواب شنید که گاو نر از این هم بزرگ تر بوده و دوباره قورباغه پیر نفس عمیقی کشید و خودش را تا جایی که امکان داشت باد کرد سپس رو به پسرش کرد و گفت: من مطمئن هستم که منالان از گاو نر بزرگ تر شدم.اما در یک لحظه قورباغه پیر که خودش را خیلی باد کرده بود ترکید.بچه های عزیز همیشه یادتون باشه که کسانی که خیلی خودخواه هستند و خودشان را از همه بالاتر و برتر می دانند باعث از بین رفتن خودشان می شوند.
اگه دنبال قصه برای نینی میگردی ...🥱😴
هرشب کانال نینی دونی رو چک کن😉👇
.
@Ninidoni
آ.mp3
3.02M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
32.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_دونی 📺
پویانمایی سینمایی تا آخرین نفس
بخش سوم
.
.
با بهترین و آموزنده ترین انیمیشن ها کنارتون هستیم، در کانال نینیدونی 👇
@Ninidoni
🍏 #سلامت_دونی
✅ #درمان_تب_در_کودکان
❇️⇦ دادن آب سیبتازه🍎
📝⇦•در کودکان۶ ماه به بالا: دادن③ق.غ در ③وعدۀ
📝⇦•در بزرگتر از۲سال : ③استکان در④②ساعت
📝⇦•در بزرگسالان : ②لیوان در④②ساعت
پ.ن: اگر تب زیر ۳۸ و نیم بود با عسل ( تب بلغمی ) و اگر بالای ۳۹ بود بدون عسل ( تب صفراوی) ... نکته دیگر اینکه اگر بالای ۳۹ بود و همراه لرز باز هم با عسل باید استفاده شود....
اگه برای نینی سلامتی میخوای....
کانال نینی دونی رو از دست نده😉👇
.
@Ninidoni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Baba Amad .mp3
740.4K
🎼 #نغمه_دونی
سرود شصت و یکم
بابا آمد
اگه دنبال شعرهای قشنگ برای آموزش به نی نی هستی...👶
کانال نینی دونی رو دنبال کن😉👇
@Ninidoni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚#قصه_دونی
قصه ی امشب 🔹✨ ملکه گلها✨🔹
💫 به نام خدا💫
کوچولوهای مهربونم سلام داستان امشب رو بصورت متن براتون آماده کردیم که مامانای مهربونتون باصدای قشنگشون برای شما وقت خوابیدن بخونن امیدوارم دوستش داشته باشید.🌺❤️🌻
مرسی که همراه کانال نی نی دونی هستین💎🌸🌼💕
باغ گل زیبایی در کنار شهر بود تو باغ از هرنوع گلی پیدا میشد،گل رز، گل نرگس، گل نسترن، گلهای با رنگ و خوشبو و قشنگکنار این باغ، دختری زندگی می کرد،دختری بسیار مهربون ودوست داشتنی که عاشق گلها بوداو همیشه به این باغ گل سر می زد و برای گل ها آواز می خواندنوازششون میکردبهشون گلها رسیدگی می کردو تازه نگهشون می داشتمردم، اسم این دختر رو ملکه ی گلها گذاشته بودندچون تمام وقتش رو با گل ها می گذراندازشون مراقبت می کردآبیاریشان می کردبراشان شعر میخواند،نوازششان میکردباهاشون حرف میزدآره اون دختر واقعا ملکه ی گلها بودبعد از مدتی ملکه بیمار شد ودیگه نمیتونست به باغ گل بره و تو رختخوابش دراز کشیده بوددلش برای گلها تنگ شده بود واز این دلتنگی گریه اش میگرفتگلها هم وقتی دیدند ملکه به دیدنشون نمیاد خیلی نگران شدند ودلتنگ ملکه بودند.نمیدونستند که چرا ملکه به دیدنشون نمیادمدتی گذشت روزی از همین روزها کبوتر سفیدی که همیشه توی باغ گلها پرواز میکرد لب پنجره اتاق ملکه نشت و دید که ملکه بیماره توی تخت خوابیدهفورا پرواز کرد، رفت و به گلها خبر بیماریه ملکه را دادگلها خیلی ناراحت شدند و فهمیدند که چون ملکه بیمار شده بوده به دیدنشون نمیرفتهخیلی فکر کردند که چه کاری میتوانند برای ملکه انجام بدن یکی از گلها گفت کاش میتوانستیم به دیدن ملکه بریم ولی این امکان ندارهکبوتر که این حرف گل را شنید گفت من میتونم هر روز یکی از شما رو با نوکم بچینم و به دیدن ملکه ببرم گلها خوشحال شدنداز اون روز کبوتر یک گل رو به دیدن ملکه می بردملکه از دیدن گلی که کبوتر با نوکش کنار پنجره میگذاشت خیلی خوشحال میشد و کمی حالش بهتر میشدگلهایی که کبوتر براش کنار پنجره میگذاشت رو توی گلدون آب میگذاشت بوشون میکرد ونوازششون میکردملکه یه کم حالش بهتر شده بودیکی از همون شبها که ملکه توی تختش خوابیده بود صدای گریه ایی شنید به آرومی از تختش بیرون اومد ودستش رو به دیوار گرفت وآهسه آهسته به باغ رفتهآخه ملکه هنوز خوبه خوب نشده بودوقتی وارد باغ شدنسیم ملایمی به صورتش خورد وبوی گل به بینیش خورد واین حالش رو خیلی بهتر کرددنبال صدای گریه گشت و فهمید گریه از طرف غنچه های باغ هست اونا برای این گریه میکردند که نتونسته بودند به دیدن ملکه برناگه کبوتر اونها رو میچید واز ساقه جدا میکرد دیگه نمیتونستند باز بشکفند تازه اونا تنها شده بودندآخه همه ی گلها به دیدن ملکه رفته بودندملکه غنچه ها رو نوازش کرد و به اونها قول داد که گلها رو به باغ برگردونه تا دیگه غنچه ها تنها نباشندملکه آروم آروم به تختش برگشت واستراحت کرد فردا صبح گلها رو به باغ برد و توی خاک گذاشتملکه با این کار حالش خیلی بهتر شده بود وقتی داشت به گلها رسیدگی میکرد و توی خاک می گذاشتشون احساس خوبی داشتسر حال شده بود بعد از چند روز ملکه خیلی بهتر شد و دیگه میتوانست به باغ بره وبرای گلها آواز بخونه گلها هم از اینکه می دیدند ملکه حالش خوب شده خیلی خوشحال بودندو تصمیم گرفتند که همیشه کنار هم شاد زندگی کنند وهیچ وقت همدیگر را تنها نگذارند. قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید...
اگه دنبال قصه برای نینی میگردی ...🥱😴
هرشب کانال نینی دونی رو چک کن😉👇
.
@Ninidoni
پیامبر اکرم (ص): کسی که کودک گریان خود را راضی و آرام کند خداوند آنقدر در بهشت به او پاداش می دهد تا راضی و خشنود شود!
👼سلام صبحتون بخیر👼
🍁یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲ 🍁
#عکس_دونی
این کانال رو از دست نده👇
قرن، آموزش زبان, قصه های شبونه، نقاشی، کاردستی، کارتون، سرود،روانشناسی کودک و کلی اتفاق جذاب دیگه...
@ninidoni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر نمیدانی فرشته چیست!؟
به او نگاه کن
#دخترِ_تراز
.
.
درنگی تا فرزندان صالح...
🅽🅸🅽🅸🅳🅾🅽🅸👶نینیدونی
👇🌱👇🌱
@Ninidoni