عطر گل حیدری، یا حسن عسکری
وارث پیغمبری، یا حسن عسکری
ای نفست جانفزا، در حرم کبریا
آینه ی کوثری، یا حسن عسکری
ای خَلَف مصطفی، در صدف هَلْ اَتیٰ
جلوه ی هر گوهری، یا حسن عسکری
جلوه ی اشراق° تو، در همه آفاق° تو
یازدهم رهبری، یا حسن عسکری
چون گل شمشاد خود، چون همه اجداد خود
از همگان برتری، یا حسن عسکری
گرمی بازارها، در همه گلزارها
از همه گل ها سری، یا حسن عسکری
چشمه ی هر چشمه سار، حجّت پروردگار
آینه ی داوری، یا حسن عسکری
چون پدر اِبْنُ الرِّضا، نور دل مرتضی
فاطمه را اختری، یا حسن عسکری
پور تو صاحب زمان، نور تو در آسمان
روی زمین سروری، یا حسن عسکری
ظلم بسی دیده ای، خار و خسی دیده ای
آه که بی یاوری، یا حسن عسکری
از ستم افسرده ای، زهر جفا خورده ای
شعله به جان می بری، یا حسن عسکری
شد دل تو آتشین، از شرر زهر کین
مثل گل پرپری، یا حسن عسکری
"یاسر" غم دیده را، خسته و نالیده را
شافعِ در محشری، یا حسن عسکری
#محمود_تاری_یاسر
#امام_حسن_عسکری_ع
@nohe_sonnati
بیا بسپار چشمان مرا در آسمان ای گل
بده دست مرا در دستهای کهکشان ای گل
تو آغاز زمینی، میتوانی گل برویانی
برویان چشم مستم را به رنگ ارغوان ای گل
تو را محدود کردن در حصار باغها عیب است
کرانی نیست بر حُسنت، الا ای بیکران ای گل
نگردم لحظهای تا که جدا از عطر دستانت
بساز از برگهای گل برایم آشیان ای گل
مگردان رو ز چشمانم که در این بیقرارستان
ندارم از فراق روی تو امن و امان ای گل
مرو از پیش چشمانم، مبند ای عشق پلکت را
که من وابستهام بر چشمهای مهربان ای گل
ز پشت پنجره پیداست خورشید رخت، یعنی
جهان شد با طلوع آفتابت جاودان ای گل
مبادا جا بماند عاشقی از جمع عشاقت
ببر با خود مرا چون عاشقان با کاروان ای گل
به مهمانی چشمانت رسیدم همره «یاسر»
نمیخواهی مگر در خانه ی خود میهمان ای گل؟
#محمود_تاری_یاسر
#آغاز_امامت_امام_زمان_عج
@nohe_sonnati
دوبیتی
لبریز ز نور آینه ی والعصر است
روشن دل من ز آفتاب نصر است
بر هم مگذار پلک خود را ای دل
آغاز امامت امام عصر است
دیدیم همیشه ماه تابان تو را
تصویری از آئینه ی پنهان تو را
امروز دوباره در افق می بینیم
آغاز طلوع صبح رخشان تو را
ای گشته تو را نور امامت آغاز
وز بودن تو عشق و شهامت آغاز
در پرتو بی غروب خورشید رخت
شد بار دگر صبح کرامت آغاز
خاک از نفس آینه ها خرم شد
دامان ستاره ها پر از شبنم شد
ای روح بلند آفرینش مهدی
آغاز امامت تو در عالم شد
در حنجره ها که بغض آواز شده ست
عشق آمده و مایه ی اعجاز شده ست
وقتی ز رخت نور امامت تابید
انگار جهان دوباره آغاز شده ست
امروز چراغ آسمان گردیدی
پیراهنی از سپیده را پوشیدی
ای تابش عشق در جهان ، می دانم
بر بام سپهر آخرین خورشیدی
#محمود_تاری_یاسر
#آغاز_امامت_امام_زمان_عج
@nohe_sonnati
آمد ز راه دختر موسیٰ به شهر قم
یعنی فتاد سایه ی طوبیٰ به شهر قم
بوی بهشت می وزد از گَرد چادرش
گل کرده است مأمن و مأویٰ به شهر قم
وقتی گذاشت پا به حریم دیار عشق
جاری شده ست چشمه تقویٰ به شهر قم
بانوی آب و آینه ، معصومه می رسید
با جلوه های زینب کبریٰ به شهر قم
در آسمان شهر ملائک به صف شدند
تابیده بود نور تعالیٰ به شهر قم
تا که گشود دیده ی خود را به آن حریم
بگشوده گشت باب تولّیٰ به شهر قم
مولای ماست آینه دار جهان رضا
اینک رسید خواهر مولیٰ به شهر قم
با آن که بود خسته ولیکن رسیده بود
پویاترین شفیعه ی عقبیٰ به شهر قم
"یاسر" دمید روح مجدّد به جسم خاک
گویا رسید جلوه ی عیسیٰ به شهر قم
#محمود_تاری_یاسر
#ورود_حضرت_معصومه_س_به_قم
@nohe_sonnati
ای ماه رجب ماه خدا ماه ولایت
ای آن که ز لطف و کرم آورده روایت
امّید و رجا موج زده در دل و جانها
ما را بنواز از کرم و جود و عنایت
ای نور ولایت ز تو تابیده به عالم
بر ما تو بتابان ز وفا نور هدایت
ما را که ارادت به علی هست همه عمر
یک لطفِ علی جانب ما هست کفایت
ای حاکم دلهای خدا دوست علی جان
دارد گل روی تو ز جنّات حکایت
#محمود_تاری_یاسر
#ولادت_امام_علی_ع
@nohe_sonnati
از تو شده کعبه معطّر علی
وز تو شده دیده منوّر علی
بعد نبی نیست همانند تو
گفته ام این جمله مکرّر علی
اوّل هر سطر خداوند ِ نور
نام تو را کرد مقرّر علی
فتح جهان ، فتح جنان ، فتح عشق
با تو شود ، با تو میسّر علی
آنچه زمین دارد و عرش برین
زیر قدمهات مسخّر علی
کعبه گواهی دهد ای نور پاک
آمده ای پاک و مطهّر علی
شمس و قمر ، صبح و سحر جملگی
در تو شود ، در تو مصوّر علی
از تو میسّر بشود در جهان
گردش این چرخ مدوّر علی
مهر ز مهرِ تو پُر آوازه شد
عشق ز تو گشت مقدّر علی
بی تو شود در دو جهان بی گمان
عاشق دلداده مکدّر علی
نی دل «یاسر» که زمین و زمان
از تو شده سبز و معطّر علی
#محمود_تاری_یاسر
#ولادت_امام_علی_ع
@nohe_sonnati
زندان گرفت بوی نفس های اشک تو
شرمنده گشت ناله ز نجوای اشک تو
وقت نماز با دل لبریز داغ تو
لبریز ناله گشت مصلای اشک تو
از فیض عشق آینه هم بی نصیب نیست
گل چیده با نسیم ز صحرای اشک تو
از دود آه جای تنفس دگر نبود
افتاده بود شعله به دریای اشک تو
دشمن سپرد چشم تو را گر به تیرگی
دارد هنوز دیده تمنای اشک تو
زنجیر درد گرچه دو دست تو بسته بود
گردیده لیک ناله مداوای اشک تو
در پشت این قفس که فتادی ، ببین که ماه
بگشوده چشم خود به تماشای اشک تو
ای طایر فتاده به زندان چه دردناک
می بارد آسمان به تسلای اشک تو
ای باغبان درد که دور از شقایقی
در خون نشسته است شکوفای اشک تو
چون "یاسر" از شکوه محبت لبالبیم
داریم عاشقانه تولای اشک تو
#محمود_تاری_یاسر
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
@nohe_sonnati
از مدینه کاروانی سوی جانان می رود
سوی جانان کاروانی با دل و جان می رود
در تلاطم می رود این کاروان با اهل خویش
همچنان کشتی که او در موج و توفان می رود
حاجیان کربلا احرام بر تن کرده اند
عشق اکنون از پی آن ها شتابان می رود
بر طواف کعبه ی ایثار دل را بسته اند
با خدای خویش هر یک بسته پیمان می رود
ردِّ پایی مانده از این قافله بر روی خاک
در دل صحرا بیابان در بیابان می رود
قافله در قافله گیسو پریشان کودکان
کاروان در کاروان زینب پریشان می رود
سایبان غنچه ای گردیده سقف محملی
مادری دارد گلی بر روی دامان ، می رود
نوجوانی همرکاب سَید و سالار عشق
استوار و پا به جا در اوج ایمان می رود
با قدی افراخته آئينه دار مصطفی
همقدم با کاروان چون سرو بستان می رود
می درخشد چهره ی ماه اباالفضل رشید
در کنار کودکان سقای طفلان می رود
گاه گاهی می وزد بوی فراق از کاروان
چون به دنبالش اجل افتان و خیزان می رود
می رود دریاترین دریا - حسین بن علی
«یاسر» اکنون در پِیَش چون دُرِّ غلتان می رود
#محمود_تاری_یاسر
#حرکت_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_کربلا
@nohe_sonnati
چشم مهتاب ندیده سحری بهتر ازین
آسمان نیز ندارد قمری بهتر ازین
بانوی بیت علی صاحب فرزند شده ست
که ندارد پسر خوب تری بهتر ازین
می توان گفت که در دایره ی عشق و ادب
مادری هیچ ندارد پسری بهتر ازین
نخلی از نخل ولایت ثمر آورده به بار
ندهد نخل کرامت ثمری بهتر ازین
دست او دست علی ، دست علی دست خداست
نیست در عالم هستی پدری بهتر ازین
همه عالم که ندارد گهری چون عبّاس
صدفی هم که ندارد گهری بهتر ازین
روی گنجینه ی خلقت مَلک عشق نوشت
کس ندارد به خدا سیم و زری بهتر ازین
پای گهواره ی او حک شده بود از اوّل
باغ ایثار ندارد شجری بهتر ازین
خبر آمد که خدا قرصِ قمر باز آورد
نرسیده ست به عالم خبری بهتر ازین
بال و پر داد به هر عاشق افتاده ز پا
طایران را نبود بال و پری بهتر ازین
بر درخت کَرمش برگ و بَر عشق ببین
که ندارد شجری ، برگ و بری بهتر ازین
چشم تر داشت علی ، بوسه به دستش می زد
که ندیده ست کسی چشم تری بهتر ازین
یلِ میدان شجاعت پسر شیر خدا
تاکنون کس نشنیده قَدَری بهتر ازین
سفر عشق که او ساقی و سقّایش بود
ما ندیدیم به عالم سفری بهتر ازین
چشمِ مانند گلش تیر بلا را سپر است
نیست در عرصه ی گل ها سپری بهتر ازین
عاشقی غیرِ خزان گشتن گل هیچ نداشت
عشق هم هیچ ندارد اثری بهتر ازین
جگرِ سوختگان از شرر عشق وی است
به جگرها نرسیده شرری بهتر ازین
تاج سرهای شهیدانِ به خون غلتان است
به شهیدان نبود تاج سری بهتر ازین
سائلی کن ز درِ خانه ی عبّاس که نیست
به دو عالم به خدا هیچ دری بهتر ازین
نظری کرده به دل ها که چنین بی تابند
کس ندارد به دل ما نظری بهتر ازین
او امید دل ما در صف محشر باشد
ما نداریم امید دگری بهتر ازین
کام "یاسر" شده شیرین ز شکرخند زمان
به دهانی نرسیده شکری بهتر ازین
#محمود_تاری_یاسر
#ولادت_حضرت_ابوالفضل_ع
@nohe_sonnati
خیز و بیا دلبرا مهدی ما می رسد
دلبر و دلدار ما مهدی ما می رسد
می شکفد باغ گل از گل ختم رُسُل
جان و دل مصطفی مهدی ما می رسد
می رسد امشب ز ره ماه شب چارده
با نظری دلربا مهدی ما می رسد
پنجره را وا کنید آینه برپا کنید
باز دهید این ندا مهدی ما می رسد
دشت و دَمن لاله خیز آمده گل ای عزیز
از طرف سامرا مهدی ما می رسد
عطر بهاران ببین خنده ی یاران ببین
صاحب لطف و صفا مهدی ما می رسد
از قدم یار ما یار وفادار ما
خیمه به پا شد بیا مهدی ما می رسد
یوسف زهرای دل سرو دلآرای دل
جانب بستانسرا مهدی ما می رسد
گوهر دُردانه و ، شاخه ی ریحانه و
همنفس لاله ها مهدی ما می رسد
سوره ی شمس و قمر آیه ی فتح و ظفر
عطر گل هَل اَتی مهدی ما می رسد
جلوه ی حبل المتین حامی شرع مُبین
رایت دین خدا مهدی ما می رسد
دادگر مطلق و ، معنی جاءَالحق و
والی مُلک ولا مهدی ما می رسد
شام و سحر موی او صبح ظفر روی او
چشمه ی آب بقا مهدی ما می رسد
کوثر جان مکتبش آب بقا بر لبش
موج به بحر سخا مهدی ما می رسد
نرگس نرجس شکفت از رخ خورشید گفت
گفت بیا ای سما مهدی ما می رسد
باغ تکلم کند غنچه تبسم کند
عشق شده در نوا مهدی ما می رسد
عشق کند دلبری در بغل عسکری
با نفس جانفرا مهدی ما می رسد
چهر بر افراخته پرده بر انداخته
در بر هر آشنا مهدی ما می رسد
گشت عیان در جهان مهدی صاحب زمان
بر همگان رهنما مهدی ما می رسد
با رخ همچون قمر حجت ثانی عَشَر
با کرم کبریا مهدی ما می رسد
نور رخ مشرقین جلوه ی جان حسین
منتقم کربلا مهدی ما می رسد
«یاسر» شیرین زبان با قلم گل فشان
شهد بریزد بیا مهدی ما می رسد
#محمود_تاری_یاسر
#ولادت_امام_زمان_عج
@nohe_sonnati
باز کن پنجره را بوی سحر می آید
بوی خورشید ز اطراف قمر می آید
دشت در دشت دمد سبزه و گل در صحرا
آب در مزرعه از کوه و کمر می آید
زیر بال و پر جبریل نفس تازه کنید
دارد از یار پریچهره خبر می آید
روی گلبرگ افق آینه ها بنوشتند
شام ظلمانی عشّاق به سر می آید
آیه ی « نَصْرُ مِنَ الله » گواهی بدهد
صاحِب مقتدر فتح و ظفر می آید
می رسد اَمْن و امان دل یاران مهدی
آن که از ما ببرد هرچه خطر، می آید
در نبندید که در نیمه ی ماه شعبان
باز در خانه ی دل دُرّ و گهر می آید
مژده بر منتظران، دیده به راهش باشید
از پسِ ابرِ زمان ماه بِدَر می آید
شش جهت روشنی عالَم هستی از اوست
ماه و خورشید به کف دارد اگر می آید
نَوَّرَ الله، که یک لُمْعه ی نور است همه
آنچه از چهره ی « مهدی » به نظر می آید
یک جهان عشق در آغوش بگیرد امشب
تا در آغوشِ پدر ماه پسر می آید
حجة بن الحسن است این گل زیبای علی
یعنی از نخل ولا باز ثمر می آید
منتظر باش چو «یاسر» که ازآن سوی زمین
یار فرخنده ی دل ها ز سفر می آید
#محمود_تاری_یاسر
#ولادت_امام_زمان_عج
@nohe_sonnati
ز هجران تو مولا بی قرارم يَاابْنَ زهرا
شکسته بالم و چشم انتظارم يَاابْنَ زهرا
بجز وصل تو را هرگز نخواهم يَاابْنَ یاسین
بجز وصل تو را در سر ندارم يَاابْنَ زهرا
بیا ای جلوه ی صبح امیدم يَاابْنَ طاها
بیا ای رونق باغ و بهارم يَاابْنَ زهرا
چو شمعی آب میگردم ز هجران يَاابْنَ احمد
که هم می سوزم و هم اشکبارم يَاابْنَ زهرا
اگر نوری ندارد دیده ی من يَاابْنَ حیدر
چو آئینه سراسر در غبارم يَاابْنَ زهرا
نشستم در گذرگاهِ وصالت يَاابْنَ احرار
بیا یک لحظه در این رهگذارم يَاابْنَ زهرا
تویی عطر و گلاب بوستانها يَاابْنَ سجّاد
تویی آن نازنین گلعِذارم يَاابْنَ زهرا
تویی تنها طلوع آفتابم يَاابْنَ باقر
تویی تنها امید قلب زارم يَاابْنَ زهرا
فِراقت می زند آتش به جانها يَاابْنَ صادق
ازین هجران همیشه در شرارم يَاابْنَ زهرا
منم دل خسته در کوی فِراقت يَاابْنَ موسی
تویی تنها به هر غم غمگسارم يَاابْنَ زهرا
تو را من بنده ای ازبندگانم يَاابْنَ سلطان
به لطف و جود تو امّیدوارم يَاابْنَ زهرا
هدایت کن دلم را جانب حق يَاابْنَ هادی
که باشد بارِ غم در کوله بارم يَاابْنَ زهرا
بتاب ای ماه هستی بر دل من يَاابْنَ اَنجُم
بتاب ای جلوه ی پروردگارم يَاابْنَ زهرا
چو عاشق می گذارم سر به پایت يَاابْنَ مولا
چو «یاسر» در مسیرت جان نثارم يَاابْنَ زهرا
#محمود_تاری_یاسر
#ولادت_امام_زمان_عج
@nohe_sonnati