eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.3هزار دنبال‌کننده
342 عکس
7 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
مشهد نشد، قم هم نشد، قسمت شد این جا امشب هر آن کس آمده، دعوت شد این جا سید شدی، آقا شدی، من هم گدایت بر ما ز پا افتادگان نعمت شد این جا از بس حریمت بوی شهر کربلا داشت قائم‌مقام دوم جنت شد این جا جسم تو را پای "درخت سیب" بردند یعنی که با کرب و بلا قسمت شد این جا من زائر قبرک کمن زار حسینا بر اهل تهران مایه‌ی رحمت شد این جا شب‌های جمعه با نوای عرشی یار منزلگه سینه‌زن هیئت شد این جا وقتی تو از نسل کریم اهل بیتی گل‌دسته‌هایت مایه‌ی حیرت شد این جا @nohe_sonnati
قبله ی عالمین مُلک ری است خونبهای حسین مُلک ری است قطعه ای از فدک ، همین ارض است عرض بدر و حنین ملک ری است چون که محشر به پا شود، به یقین شاهد نشأتین ملک ری است سرزمینی که در دلش پنهان هست نورِ دو عین ملک ری است کوی عبدالعظیم کوی خداست همچو کوی حسین ملک ری است حرم سیدالکریم این جاست خانه ی زینبین ملک ری است مأمنِ نسلِ موسیِ جعفر شرحی از کاظمین ملک ری است از جماران سخن نمی گویم عشق پیر خمین ملک ری است در تأسّی به شور عاشورا شاهد شور و شین ملک ری است مرکزِ دانش و علوم و حدیث مظهر زیب و زِین ملک ری است مُلک ری کربلای ایران است حرمش قبله گاه تهران است قبله گاه حسینیون این جاست این دیار آشنای آل عباست هم نظرگاه حضرت زینب هم قدمگاه حضرت زهراست از خراسان گرفته تا قم و ری جای جایش حریم پاکِ رضاست جاده ها دارد از بهشتِ برین رفت و آمد در این حرم زیباست حاجت از سیدالکریم بخواه زان که بابُ الحوائج دل هاست نزد ارباب آبرو دارد کم مخواهی! که صاحبِ امضاست هرکه خواهد به کربلا برود ضامنِ برگِ سبزِ کرب و بلاست هست اینک هزار و اندی سال... حضرتش مَحرمِ دلِ شهداست چه بلاها که دور کرده ز ما فتنه ها را مقابل، این آقاست آن چه پیروزی است، اَز او داریم او پناهِ امام و امت ماست مُلک ری کربلای ایران است حرمش قبله گاه تهران است شهر ری جلوه گاهی از کوثر خاک آن از بهشت هم برتر دور باد این وطن ز بد خواهان لعنتِ حق به بد دلان، یکسر گندم ری چه ماجرایی داشت جویِ ری هم نشد نصیبِ عمر عمرِ سعد بد معامله کرد مُلک ری را شنید و شد کافر بهر خوشنودیِ یزید، آورد... پیشِ روی حسین، یک لشکر این همان واقعیتِ تلخ است حبّ دنیا به نیزه آرد سر تشنه لب ، سر بریده شد ، مظلوم خنجرِ کینه خورد بر حنجر آب را هم به خیمه اَش بستند طفلِ شش ماهه، تشنه شد پرپر با که گویم که در برِ ارباب ارباً ارباست شبهِ پیغمیر همه این ها به خاطر ری بود پیشِ چشمِ ز خون ترِ خواهر مُلک ری کربلای ایران است حرمش قبله گاه تهران است کشته ها زیر دست و پا رفتند هیجده سر به نیزه ها رفتند در خیام حرم، پیِ غارت با کف و سوت اشقیا رفتند گوشوارِ یتیم های حسین دستِ دژخیمِ بی حیا رفتند معجر و روسری و چادر ها گه به نی، گاه زیر پا رفتند اهل بیتِ حسین، کَت بسته به اسارت ز کربلا رفتند چون حرم را به قتلگه بردند ناله ها تا خودِ خدا رفتند زیر بارانِ تازیانه ی خصم تا دل کوفه یاس ها رفتند آه، ناموسِ کبریا تا شام با اراذل به صد بلا رفتند وای از مجلسِ حرامی ها آل عصمت ببین کجا رفتند آبروی دیار ما هم رفت ری شکاران، شکارها رفتند ملک ری کربلای ایران است حرمش قبله گاه تهران است راهِ ما راهِ کربلای حسین دلِ ما هست مبتلای حسین درسِ عبرت گرفته شیعه ی او تا قیامت ز ماجرای حسین با یزیدی، مذاکره ممنوع نقشه ی راه، خطبه های حسین با ولیِ فقیه همراهیم این ولایت همان ولای حسین انقلاب، انقلاب اسلامی است نهضت ماست در لوای حسین چشمِ فتنه در آمد از حدَقه با همین پاسدارهای حسین هیئت و مسجد و بسیج و سپاه پیروِ لشکرِ خدای حسین از حرم ، تا سراسرِ عالم بنگر پرچم عزای حسین تا به قدسِ شریف خواهد رفت جِیشِ مهدی، ز كربلای حسین عاقبت با دعای عبدالعظیم ذوالفقار است و خونبهای حسین مُلک ری کربلای ایران است حرمش قبله گاه تهران است @nohe_sonnati
رزق ما جرعه ای از این «مِی» شد مستی ما چُنین پیاپی شد شکر حق با تو عمرمان طی شد قبله‌ی اهل معرفت ری شد تو حسن زاده‌ای کَـرم داری به نیابت از او حـرم داری دست لطف تو بر سـرم آقا خانه زادم در این حـرم آقا تو غـریبـی و دست کم آقا؛ کاش بودم چو محتشم آقا تا که در مِدحت تو بنویسم از غم و غربت تو بنویسم درد تهران دوا شده بـا تو حاجت ما روا شده بـا تو شهر ما با صفا شده بـا تو شهر ری کربلا شده بـا تو نام تو می دهد به ما مستی تو حسین دیار ما هستی جانم آقا فدای نام شما "جامعه" قبله ی کلام شما عقل مانده است در مقام شما حضرت هادی آن امام شما گفته: " انتَ ولـیُّنـا حَـقّـا " چون که بودی بـرای او سقّا نـوه ی حضرت کـریـم شدی در دل شیعیان مقیم شدی چون به حق راه مستقیم شدی عـبـد بودی ولی عظیم شدی شاهی و ما گدای این خوانیم با عنایات تو مسلمانیم نوحه خواندن مقابلت زیباست محضرت هم تراز کرب و بلاست حرمت مأمن حسینی هاست شب جمعه چه روضه ای برپاست با نوای پر از غم زهرا می شود گونه هایمان دریا ملک ری سال‌ها پر از غم بود در دلش لحظه لحظه ماتم بود چهره‌ی او همیشه درهم بود گندمش روضه‌ی مجسم بود بـا عنـایـات حضرت هـادی تو بـه این خاک آبـرو دادی بین حجره غریب افتادی با دلی پُر شکیب افتادی گفتی: اَمَّن یُجیب ... افتادی یاد شیب الخضیب افتادی بر زمین جسم تو رها نشده سرت از پیکرت جدا نشده @nohe_sonnati
گاهی مسیر عشق طولانی و باریک است این راه، پر پیچ و خم است و غرق تشکیک است دنیای شهر من اگرچه گاه تاریک است احساس من این است که خورشید نزدیک است هر چند تا خورشید راهی دور را دارم در شهرم اما شعبه ای از نور را دارم با این که از این خاک هستم اهل ایرانم در خانه ام بر خوان آل الله مهمانم عمریست زیر دین سلطان خراسانم در شهر تهران نیز این را خوب می دانم روزی خور لطف حضور یک کریمم من چون میهمان خوان شاه عبدالعظیمم من ما از شراب گندم این خطه مِی داریم از این شراب ناب، مستی ها ز پی داریم دیگر هوای جنت و فردوس، کی داریم؟ وقتی جنانی را نهان در خاک ری داریم درّی ز دریای ولا را در صدف داریم یکجا مدینه، کربلا، مشهد، نجف داریم همسایه! زیر سایه ات عمریست آرامم از کودکی جلد تو و این دانه و دامم با آب سقا خانه هایت تر شده کامم شب های جمعه در حریمت گرم احرامم شب های جمعه روضه دار اهل تهرانی با زائران یا نور یا قدس می خوانی عبدالعظیمی و تو را تعظیم، مرسوم است هر کس که منکر شد تو را از فیض محروم است اوج مقاماتت برای شیعه معلوم است در ذیل اوصاف تو تصدیقات معصوم است با چار معصوم زمانت همنفس بودی بعد از امامانت برای شیعه بس بودی تو کیستی که از سراپایت خدا جاریست در غربت نام تو حسّی آشنا جاریست در گلشن جود تو عطر مجتبی جاریست در هر سلام زائرانت کربلا جاریست ما را به سمت کربلا چشم تو راهی کرد باب محرم را تو بر ما باز خواهی کرد @nohe_sonnati
به نام خدای بزرگ و رحیم سلام خدا بر تو سید کریم حریمت بُود قطعه ای از بهشت شمیم جنان می دهد این شمیم به لطف زیارت در این آستان همه زائر کربلا می شویم دری سوی جنت بُود این حریم سلام علی شاه عبدالعظیم رسیدیم از این حرم تا خدا اجابت شد این جا دعا بارها کشیدند یک جاده سمت بهشت ز معصومه تا تو ز تو تا رضا حرم آمدم با پدر مادرم من از کودکی با توام آشنا ارادت به تو داشتیم از قدیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم چه دل ها که دست توسل زدند به دیوان عشقت تغافل زدند چه چشمان خیسی که با التماس به دست کریم شما زُل زدند خدا داند و بس که از این حریم ملائک به عرش خدا پل زدند ملائک به درگاه لطفت مقیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم نگاهت ز نوع کریمانه است حرم نیست این جا شفاخانه است گدا دست خالی نرفت از درت که مهمان نوازیت شاهانه است هزاران فرشته در این بارگاه به دور تو در حکم پروانه است سلام خدای علیم وحکیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم به میخانه کی وقت مِی می شود؟! که هر لحظه ام با تو طی می شود همه آرزوی من این است و بس بیایم به پابوس ،کی می شود؟ کَمَن زارَ کرب و بلا زائرت بهشت این چنین شهر ری می شود ز کرب و بلا می وزد این نسیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم به درگاه جانان خدا را سپاس به بزم کریمان خدا را سپاس به شکرانه ی سه بهشت خدا ری و قم، خراسان، خدا را سپاس خدایی به لطف حضور شما صفا دارد ایران خدارا سپاس که زهرائی وحیدری مذهبیم سلامُ علی شاه عبدالعظیم @nohe_sonnati
هر کجا که ذکر خیرت هست و از تو یادی اَست می نشینم با ادب! این عادتِ اجدادی اَست خسته از کنج قفس پر می کشم تا شهر ری سخت ویران و خرابم؛ حاجتم آبادی اَست این حرم جایِ کبوتر دارد عمری یاکریم چون کرَم داری و کارَت دادنِ آزادی اَست حضرتِ عبدالعظیم و سیّدِ اهل کرم عاشقت هستم! وَ این احساس مادرزادی اَست خیره بر صحنت شدم آتش گرفتم! چون بقیع بی حرم مانده ست و این غربت چه غیرِعادی اَست مرقدت شد کربلای ثانی و جانِ حسین سر به راهم کن! ببخش آقا اگر ایرادی اَست مُهر تأییدی گرفتی از امامِ عصر خود این جوابِ هر سلامی که به دستش دادی اَست رفتی و در وصف شأن تو همین کافیست که... داغدارِ ماتمت مولا امامِ هادی اَست! @nohe_sonnati
دوبیتی با نور تو راه مستقیمی داریم در صحن تو جنةالنعیمی داریم دلتنگ کریم اهل‌بیتیم ولی صد شکر که سَیّدالکریمی داریم @nohe_sonnati
در سخن روحِ تازه می خواهم از حسن جان اجازه می خواهم لب گذارم به پنچه هایِ ضریح صحبت از تو کنم نگارِ ملیح السلام ای امیرِ این وادی عاشقی را تو یادمان دادی ای بلندای عشق قامت تو ای سلام خدا به ساحت تو خاک بوس سیادت تو زمین جایگاهت ولی به عرش برین آسمانی‌ترین مسافر خاک قدر و شأن تو کی شود ادراک ای ذراریِ حضرت زهرا بنده ی با ارادتِ زهرا افتخارت همین بس ای والا باشی از نسلِ سیدالنُّجبا بس که بودی تو فاطمه سیرت مصطفایی منش، علی صولت در سماوات چون ستاره شدی تو اباالقاسمی دوباره شدی ذکر تحلیل با تکانِ لبت چشمه ی نور در نماز شبت ای هدایت گر هدایت‌ها راویِ صادقِ روایت‌ها بس که در عشق مستدامی تو دست بوس چهار امامی تو اعتقادت ز بس که بنیادی است صله‌اش لطفِ حضرت هادی است بهر تحسین‌تان بگفت آقا انت انت ولیّنا حقا ... تو صفابخش دین و آیینی عزتِ سرزمین باکینی آبرودار خاک مایی تو صاحب ملک خون بهایی تو ملکِ ری از تو آبرو دارد پای تو هستِ خویش بگذارد بس که در رتبه ات عظیمی تو حضرتِ سیدالکریمی تو قبله ی خاک ما شده حرمت چشم امید ماست بر کرمت ای قرار دل هوایی من مرهم زخم کربلایی من ای به دل دادگان تو نورعین ای نگار همیشه شکل حسین کویِ تو رنگی از خدا دارد خاک تو بویِ کربلا دارد ای فرستاده ی رسول الله جانب خونبهای ثارالله تویی آن یار بی قرین دلم هر شب جمعه همنشین دلم با علی عهد عشق بستی تو سفره‌دار کمیل هستی تو @nohe_sonnati
تا نهادی پای خود بر چشم ما، عبدالعظیم دیده ها بینا شد از نور خدا، عبدالعظیم هر زمانی که گره افتاد در کار کسی آمد و پیش تو شد حاجت روا، عبدالعظیم سفره داری ارث از جدت کریمت برده ای عطر نانت یادگار مجتبی، عبدالعظیم اُسوه های علم؛ خاکِ راهِ زوارت شدند خاک پای زائرانت توتیا، عبدالعظیم هر کجا رفتم نجف؛ مشهد؛ مدینه؛ کربلا روی لب دادم سلامی بر شما عبدالعظیم اهل تهران هر شب و هر روز مهمان تواند سفره دار روضه های هل اتی عبدالعظیم کربلا را با خودت تا شهر ری آورده ای وَه چه نزدیک است با تو کربلا، عبدالعظیم مجتبایی هستی اما مادرت در پیش تو ضربه ی سیلی نخورد از بی حیا، عبدالعظیم زائر تو، زائر شاه شهیدان شد ولی... مانده آیا پیکرت بر خاک ها؟! عبدالعظیم @nohe_sonnati
در کنارت می شود احساس بوی کربلا در تو پنهان ست آن سرّ مگوی کربلا هر کسی پابوسی ات آمد به تهران، باطنا راه خود را کج نموده او به سوی کربلا صحن زیبایَت به لطف روضه های بی ریا آبرویی کسب کرد از آبروی کربلا هر کسی از آب سقا خانه هایَت می خورد ناگزیراً می کند یاد عموی کربلا اهل ری از برکت دست شما نوشیده اند باده ی ناب نجف را از سبوی کربلا زندگی ات یاد داده بر تمام عاشقان راه انسان ساختن با خلق و خوی کربلا @nohe_sonnati
دوبیتی یا علی گفتیم اگر اذن زیارت داده شد.... با همین یک یا علی کار سفر آماده شد حجِّ ما شد مشهد و کرب و بلامان شهر ری حق و الانصاف کار ما فقیران ساده شد @nohe_sonnati
الا کرامت و احسان دو سائل کرمت هماره اهل سماوات زائر حرمت بهشت قرب خدا خطّه‌ی ری از قدمت هزار قافله دل در حریم محترمت گل ریاض محمّد سلیل پاک بتول یگانه نجل کریمِ کریمِ آل رسول تو هم عظیمی و هم بنده‌ی خدای عظیم که در جلال ملقّب شدی به عبدالعظیم برند خیل بزرگان به حضرتت تعظیم هزار جان جهانت به خاک ره تقدیم وجود توست از سر تا به پا تمام، حسن سلام بر تو و بر جدّ تو امام حسن الا به یاری دین‌دار تو به شانه‌ی تو نه خاک ری دل اهل ری آشیانه‌ی تو درود بر تو بر خاندان و خانه‌ی تو سلام بر تو و خدّام آستانه‌ی تو ثنای تو همه گفتند و ماند ناگفته ولیِّ حقّ به تو اَنت ولیُّنا گفته تو کز جمال به خلقت فروغ بخشیدی چه روی داد که در شهر ری درخشیدی چه شد که چشم ز شهر مدینه پوشیدی چو خون به پیکر علم و کمال جوشیدی زهی سعادت اهل ری و عنایت تو تو عرشی استی و این فرش شد ولایت تو به تو هماره ز عبّاسیان رسید آزار که بود بار غمت همچو کوه بر دل زار به کوه و دشت شدی مخفیانه راه سپار مصائب تو فزون و مناقبت بسیار گذشت روز و شب و هفته و مه و سالت که در حدیقه‌ی ری شد نزول اجلالت کجاست دولت عبّاسیان و قدرتشان چه زود رفت زکف اقتدار و شوکتشان قصورشان همه گردید گور ذلّتشان نماند هیچ به جز لعن و طعن و نفرتشان در آتش غضب حیِّ سرمدند همه ذلیل عزّت آل محمّدند همه دلا بیا شرف و عزّت عظیم ببین حدود فاصله‌ی جنّت و جحیم ببین به شهر ری حرم سیّد الکریم ببین جلال و مجد شرف را در این حریم ببین فرشتگان خدا روز و شب کنند اعلام به قبّه و حرم سیّد الکریم سلام سلام بر تو و علم حدیث و گفتارت سلام بر سخن و بر لب گهربارت سلام بر حرم و آستان و زوّارت سلام بر نفس روح‌بخش و آثارت به خاک کوی تو ای فخر عالمین سلام به زائرت که بود زائر حسین سلام تو در تمام محافل چراغ انجمنی تو در ریاض ادب سروناز هر چمنی تو نجل بوالحسن و نور دیده‌ی حسنی تو کیستی ولی اولیای ذوالمننی به درگه تو ملایک برند روی رجا عزیز فاطمه! دامان ری کجا تو کجا؟ تو باب رحمت حقّ را به خلق بگشادی تو سایه بر سر این مرز و بوم بنهادی تو نور بودی و در دیده‌ی ری افتادی تو از صفای قدم آبرو به ری دادی از آن زمان که شد این خاک پاک مدفن تو دمد به پیکر ری جان تازه از تن تو سلام بر فقهایی که در جوار تواند به خاک خفته و در سایه‌ی مزار تواند هزار قافله دل راهی دیار تواند خوش آن گروه که پیوسته در کنار تواند به دوستی شما ازدحام ما اینجاست صفا و مروه و رکن و مقام ما اینجاست خدا ز مهر تو ما را جدا نگرداند به کوی غیر تو ما را رها نگرداند مرا به هجر شما مبتلا نگرداند اسیر سلسله‌ی این بلا نگرداند دعا کنید اسیر غم شما باشم به هر کجا که روم «میثم» شما باشم @nohe_sonnati
میل پرواز در پرم دارم شوق رفتن به یک‌حرم دارم کاش می‌شد که من پیاده کنم ایده‌هایی که در سرم دارم بی‌دلیل است نا امیدی من حضرت صاحب کرم دارم چه نیازی به این و آن تا که حضرت عشق در برم دارم مادرم گفته نوکرت باشم هرچه دارم ز مادرم دارم عمر من پیش پای تو طی شد قبله ی من حوالی ری شد شکر همسایه‌ی شما هستم زائر صحن با صفا هستم هر شب جمعه با طنین کمیل بنده‌ی درگاه خدا هستم من مدینه نرفته‌ام اما زائر پور مجتبی هستم تو به ما عزت و بها دادی با وجود تو پر بها هستم حرمت مثل صحن ارباب است جزو زوار کربلا هستم سفره‌داری کریم دارم من شاه عبدالعظیم دارم من صحن دل گشته باز طوفانی شهر ری شد دوباره بارانی کاش می‌شد که خادمت باشم در حریمت شوم نگهبانی هر چه داریم از شما داریم یکه‌تاز مسیر عرفانی بعد توس و پس از قم و شیراز چارمین نور ناب ایرانی و چنین گفت حضرت آقا: قبله‌ی مردمان تهرانی سیدی پرچم شما بالاست جده‌ات شخص حضرت زهراست حاجتم را روا نما آقا رزق من را عطا نما آقا تو صدا کن فقط مرا سائل من صدا می‌کنم تو را آقا دست من نیست می‌رسم وقتی.. به حرم می‌شوم رها آقا سه شب مسلمیه‌ی هر سال حرمت وعده‌گاه ما آقا خواهش این گدا فقط این است یک شب جمعه کربلا آقا حق همسایگی ادا کردی تو مرا بنده خدا کردی نشده قسمت شما غربت تو ندیدی میان ما غربت به خودش تا ابد نخواهد دید کمی این صحن با صفا غربت همه‌جان‌ها فدای جد شما که شده سهم مجتبی غربت نه ضریحی نه گنبد و حرمی قسمت او شده چرا غربت؟ دست در دست مادرش بود و ... سهم او بین کوچه‌ها غربت ناگهان دید مادرش افتاد جلوی دیده‌ی ترش افتاد @nohe_sonnati
یا ذَالکِرامةِ والنِّعَم، سیدالکریم آیینه دارِ لطف و کرم، سیدالکریم عبدالعظیم هستی و در وصف شأن تو باید که محتشم بشَوم سیدالکریم در مستجاب کردنِ حاجات سال هاست هستی همیشه پیش قدم سیدالکریم هرکس که زائرت شده گفته ست با یقین بُرد از دلم چه غصّه و غم سیدالکریم این است از علائمِ سائل پذیری ات هم سیدالرّحیمی و هم سیدالکریم مشهد شده ست حجّ فقیران و باز هم؛ شد کربلایِ قومِ عجم سیدالکریم امشب شبی، امام حسن خوانده در بقیع ای صاحب ضریح و حرم سیدالکریم همناله با امامِ دهم اشک ریختی در روضه های مشک و علَم سیدالکریم! @nohe_sonnati
شُکرِ لِلَّه، شهرِ ما را آبرویی دیگر است قبله ی تهران، نمادِ کربلای دلبر است حضرت عبدالعظیم از دودمان مجتباست طاهرِ زین العِباد از خاندان حیدر است وادیِ طور است این جا، بوی موسی می دهد حمزةِ بنِ موسیِ جعفر، ز نسل جعفر است چارده معصوم را این جا زیارت می کنیم گوشه گوشه مُلک ری، یک بضعه از پیغمبر است آری از قم تا خراسان هست یکسر مُلک ری از فدک دارد نشان، این خاک خاک کوثر است نهضت موسی بن جعفر این فدک را پس گرفت زین سبب ایران اسلامی، ولایت گستر است مُلک ری ایران اسلامیست، سلطانش رضاست بیمه ی سلطان علی موسی الرضا این کشور است توس، قم، ری، شاچراغ، این جاست سرتاسر حرم گلشنِ این خِطّه را صدها شهیدِ بی سر است در دفاعِ از حریمِ اهل بیت مصطفی هر زمان آماده ی اعزام، چندین لشکر است ما برای فتح قدس از کربلا صف می کشیم جملگی آماده ایم و امر، امر رهبر است عالمی در آتش، این جا در امان فاطمه ست این دیار اصلاً به یُمنِ روضه هایش برتر است با گناه ماست درهای بلا وا می شود ورنه در این مملکت، پرچم سرِ هر سردر است خیمه ی اربابِ بی سر، هر طرف باشد به پا روضه ی گودال در این خیمه ها سرتاسر است اشک ها در این ولایت، کار باران می کنند اشک ما هر روز و شب، همراه اشک مادر است هر شب جمعه ندا آید حسین من چه شد جای مادر هر شب جمعه کنار پیکر است از پریشانیِ زینب، ذکرِ این یک جمله بس بر گلوی پاره پاره بوسه های خواهر است لحظه ی سختِ اسیری رفتنِ زینب رسید دست بر سر، بر لبش أمَّن یُجیبُ المُضطَر است @nohe_sonnati
از امام مجتبی داری تو نیمی بیشتر پس اگر عبدالعظیم، عبدالکریمی بیشتر ای سفیر حضرت هادی برای جامعه برده ای از «جامعه» سهم عظیمی بیشتر در نماز این حرم فهمیده ام از راه ها هم صراطی هم صراط المستقیمی بیشتر بی حرم جد تو بود و بارگاهت این چنین بوی غربت می دهد از هر حریمی بیشتر بعد معصومه میان واجب التعظیم ها اسوه ی احسن برای زندگیمی بیشتر روضه ای برپاست از سوی ملائک بی گمان در حریمت آمده هرجا نسیمی بیشتر کربلایی هر شب جمعه به عشق مجتبی در بقیعش جمعه شب ها را مقیمی بیشتر روضه ی ارباب را با جان خود حس کرده ای برده ای از گندم ری چون شمیمی بیشتر @nohe_sonnati
بنوشان به ما از می ناب خود که ماه جهانی و ‌مهتاب خود نگه دار تهران دماوند نیست تویی و‌ دعای به محراب خود کلام گهربارت از «جامعه» ست گهربار ما و گهریاب خود امام دهم هم خیال تو را نموده چنین راحت از باب خود تو هم انتظار فرج می کشی پس از مرگ خود هم به سرداب خود حرم را حرم کرده ای با حسین مرا برده ای سمت ارباب خود که در شهر ری عکس شش گوشه را نگه داشتی در دل قاب خود درو چون که می گشت گندم به ری تو چون شمع در جمع اصحاب خود؛ از آن روضه می ساختی٬ جمع را پریشان و گریان و بی تاب خود @nohe_sonnati
ای اهل نظر کعبه ی اهل نظر این جاست زیرا حرم زاده ی خیرالبشر این جاست خورشید ولایت گهر بحر هدایت طوبای بهشت علوی را ثمر این جاست آیید به شهر ری و خوانید خدا را زیرا که به حاجات همه خلق در این جاست این جا حرم عبدالعظیم است عظیم است بحر عظمت را به حقیقت گهر این جاست این تربت فرزند کریم دو جهان است ارباب کرم را به سر خاک سر این جاست با چشم دل خویش در این بقعه ببینید کافواج ملک تا به فلک جلوه گر این جاست از ری همه بر دیده دل نور بگیرید زیرا که سپهر نبوی را قمر این جاست آید به مشام همه بوی حسن از خاک هان پا به ادب نه که حَسن را پسر این جاست زوّار حریمش همه زوّار حسینند بر اهل ولا کرب و بلای دگر این جاست این جا حرم عبدالعظیم است عظیم است این قبر کریم ابن کریم ابن کریم است @nohe_sonnati
ای که در عَبدِ خدا بودن، "عظیم‌"ات خوانده‌اند در مقامِ لطف، آقایِ "کریم"ات خوانده‌اند از گدایانِ قدیمَم که نگاهم کرده‌ای بوده‌ام سر به هوا که سر به راهم کرده‌ای در هوایت دستِ لطفِ ذوالمَنَن، حس می‌شود وَز نسیمِ کویِ تو، بویِ حَسَن، حس می‌شود آشنایم با تو، ای که آشنایی با دلَم گوشه‌ی صَحن و سَرایَت، بوده عمری منزلم نسل در نسلِ تو دارد نورِ انوارِ علی مدحِ تو بس که ولی‌الله را هستی، ولی خادمانت را ملائک دسته‌دسته خادمند زائرانت در حریمت کربلا را زائرند تو ز نسلِ مجتبایی و حَرم داری، ولی بی‌حَرَم مانده‌ست در شهرِ نبی، جانِ علی... @nohe_sonnati
ای به شهر ری مزارت رشک جنات النعیم آیت عظمای حق نجل الحسن عبدالعظیم آفتاب فاطمه چشم و چراغ اهل بیت منشأ فضل و کرامت صاحب لطف عمیم هم شریف ابن شریف ابن شریف ابن شریف هم کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم قبله ی دل کعبه ی اهل ولایی نی عجب گر زند بیت الحرامت بوسه بر خاک حریم در پی احیای دل کار مسیحا می کند بامدادی گر وزد از تربت پاکت نسیم زائر قبر تو یعنی زائر قبر حسین خادم کوی تو یعنی خادم حجر و حطیم شهر ری تا متکی بر آستان قدس توست تا قیامت نیستش از فتنه ی بیگانه بیم نی عجب گر سائل درگاهت از احسان کند دامن طفل یتیمی را پر از دُرِّ یتیم چارمین نجل کریم اهل بیتی می توان هشت جنت را ببخشایی به شیطان رجیم طلعت نورانی ات مرآت الله الصمد طاق ابروی تو بسم الله رحمان الرحیم مظهر توحیدی و در بیت دل داری مقام آفتاب عرشی و در شهر ری گشتی مقیم شاهراه زائرت "انا هدیناه السبیل" چل چراغ تربتت شمع صراط المستقیم بر مشام جان دهد در هر نفس عطر حسین هر کجا آرد نسیم از تربت پاکت شمیم این که من امروز می گردم به دور تربتت مرغ جانم زائر کوی تو بوده از قدیم دست من گر کوته است از مرقد پاک حسین یافتم از تربتت این جا همان فوز عظیم هرکه در این سرزمین بر خاک تو صورت نهاد در ثواب زائران کربلا گردد سهیم خورده از اول دل «میثم» گره بر مرقدت وصل اجداد تو خواهد از خداوند کریم @nohe_sonnati
المنت و لله که گرفتار تو هستیم عمری ست که در حلقه ی زوار تو هستیم ما را به صف حشر به نام تو ببخشند همسایه ی دیوار به دیوار تو هستیم این خاک به نام تو نظر کرده ی زهراست ما آبروی خویش بدهکار تو هستیم عبدالحسنیم و به خدا روز قیامت ای پور حسن در صف انصار تو هستیم پای نمک سفره ی تو گریه نوشتند ما صاحب اشکیم ببین یار تو هستیم ما را ز سرت باز نکن جان رقیه با گریه ی خود گرمی بازار تو هستیم بوی حرم کرب و بلا می دهد این جا با اشک سحر محرم اسرار تو هستیم از دولت فرزند حسن عبد حسینیم در صحن تو انگار که بین الحرمینیم @nohe_sonnati
ای آفتاب فاطمه در شهر ری مقیم در شهر ری مقیم و به خلق جهان زعیم صحنت مطاف جان، حرمت جنّة النّعیم عبد عظیم خالق بخشنده ی عظیم فرزند طاو ها گل بستان و حا و میم ای مسجد الحرام دل ما تو را حریم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای طلعت تو طلعت جانانه ی حسن سرو ریاض فاطمه ریحانه ی حسن بحر علوم و گوهر یکدانه ی حسن فرزند برگزیده ی فرزانه ی حسن مهر جهان فروز حرم خانه ی حسن ری طور اهل دل، تو در آن موسی کلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای مهرت آفتاب درخشان هر دلی فرزند فاطمه خلف مرتضی علی مرآت جان به نور جمال تو منجلی بین زراری حَسن از جماه افضلی تو کیستی که گفته ولی اللّهت ولی ای رتبه ات به نزد ولیّ خدا عظیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای زمین ری جلواتت بر آسمان نام تو چون ائمّه ی اطهار جاودان ری یافته زتربت پاکت خط امان آورده سر فرود به خاک تو آسمان هر بامداد و شامگهان بر مشام جان بوی بهشت آورد از تربتت نسیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم تو سیّد الکریم و کرامت تبار تو اهل کرم به هر دو سرا ریزه خوار تو دامان سبز ری شده باغ و بهار تو بار علوم ریخته از شاخسار تو باشد بهشت قرب الهی مزار تو با مهر تو زآتش دوزخ مرا چه بیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم بوی حسین می دمد از خاک این مزار یا کربلا به دامن ری گشته آشکار خیل ملک ستاده بر این در امیدوار قبر تو کعبه ی دل خوبانِ روزگار جدّ مطهّر تو قسیم بهشت و نار مهر تو نیز جنّت و قهرت بود جحیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای عین نور ای به حَسن نورِ هر دو عین مهر تو دین و دین تو بر کلّ خلق دین مظلوم آل عصمت و محبوب عالمین علم حدیث را زبیان تو زیب و زین زهدت علیّ و حلم حسن غیرتت حسین خطّ تو خطّ نور و صراط تو مستقیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم صحن مطهّرت به زمین عرش دیگر است قبر تو کعبه ی دل آل پیمبر است همسایه ی تو زاده ی موسی بن جعفر است جاری زچشمه های علوم تو کوثر است تا قبّه ی طلات به ری سایه گستر است بر ری سزد که رشک برد جنّةُ النّعیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم تو سیّد الکریمی و ما سائل درت روی نیاز برده به قبر مطهرت محتاج لطف و جود و عطای مکرّرت فرزند کوثر! ای همه سیراب کوثرت ما را ببخش با نفس روح پرورت عقل سلیم و قول سلیم و دل سلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم این جا را به یُمن شما خاندان بنا در شهر ری غریبی و با خلق آشنا از ما همه تضّرع و عجز، از تو اعتنا زیبد امام عصر تو گوید تو را ثنا با جمله ی مبارک انت ولُّنا «میثم» چگونه وصف تو گوید؟! هو العلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم @nohe_sonnati
شعر من ای آسمانی حال من ای سکوت و شور و قیل و قال من خسته منشین در حریم وصل یار نشئه ای از جام مشتاقی بیار گر سفر نزدیک آید یا که دور می وزد عطر دل انگیز حضور می رباید دل صفای این حریم قدسیان را ذکر یا رب العظیم زائران این جا حسینی مذهب اند کربلا در کربلا تاب و تب اند یک توسّل عشق در این بارگاه می برد دل را به سوی قتله گاه اشک این جا گوهر و آیینه است قیمتی گر هست این گنجینه هست لطف خوبان کرامت دیدنی ست این رواق با صفا بوسیدنی ست اهل ری در خیمه ی حق ایمن اند مؤمنان با دشمن دین دشمن اند تا خراسان و قم و ری جان ماست هفت وادی معرفت ایمان ماست @nohe_sonnati
عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم در وصف دوست، حضرت هادی به غمزه گفت: هستی به حق تو دوست ما سیدالکریم بر سائل تو در حرمت می رسد جواب این جا کجاست کرب و بلا سیدالکریم تا دین خویش عرضه کنی بر امام خویش کی می شوی ز یار جدا سیدالکریم مُلک ری است قبله ی دل های فاطمی این جاست ملک خون خدا سیدالکریم خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند مانند سیدالشهدا سیدالکریم اما برای مردم دنیا تو حجتی آری تویی تو حجت ما سیدالکریم قبر حسین بر سر و رویت خراب شد یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین یکبار پیش پای رضا سیدالکریم عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم از روضه های داغ، تو دق کرده ای یقین از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را ای نایب الامام الا سیدالکریم ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم @nohe_sonnati
دوبیتی ای نائب ولی خدا، سیدالکریم پور کریم آل عبا، سیدالکریم هر آن کسی که زائر قبر شما شده گویا که رفته کرب و بلا ،سیدالکریم @nohe_sonnati