💠 تاریکی ظلم 📍در برخی از روایات "ظلم" با تعبیر "ظلمات" آمده است که حقیقت این ظلمات در قیامت آشکار خواهد شد: «اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَّهُ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»(بحار ج ۷۵ ص ۳۳۰) پس "ظلم" تاریکی است که اگر این تاریکی زیاد شود معنایی فراتر از ظلمات خواهد داشت و تبدیل به "ظلماء" می شود و ظلماء تاریکی مطلقی است که در آن هیچ چیزی پیدا نیست، و در این هنگام ممکن است مردم نیز حالت "غمیس" پیدا کنند و غمیس یعنی شب بسیار تاریک و ظلمانی و شیء ای که برای مردم ظاهر نمی شود و بعدا هم نمی فهمند که وجود دارد؛ گویی از بس که تاریک است تمام حواس خودش را باخته است و سرگشته راه می افتد و نمی داند به کجا می رود و مقصد کجا است؟ ┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈ 📍در زمان نزدیک به ظهور، جهان به چنین سرنوشتی می رسد و در تاریکی ظلم فرو می رود؛ گویا ظرف ظلم تا حد انتهاء پُر شده و هیچ جایی برای عدالت باقی نمی ماند. و در چنین شرایط اسفناکی است که عدالت ظاهر شده و این بار این ظرف از "عدالت" پُر می شود: «يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»و نور جای ظلمات را خواهد گرفت: «تاسعهم القائم الذی یملأ الله عزوجل به الأرض نورا بعد ظلمته» ┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈ 📍اعجاب انگیز است که چگونه ظرف ظلمی که به سَر رسیده است ناگاه خالی شده و از عدالت پُر می شود و شاید سِر آن در گفتار علامه طباطبائی است که ظلم ظالمان آفریننده تاریکی است و باعث می شود نور وجودی آنها به مظلومان منتقل شود و در اثر این انتقال شهوت مظلومان شکسته شود. علامه طباطبائی می گوید: «ظالم از ظلمی که می‌کند ظلمت و قساوتی در دلش پیدا می‌شود، که آن ظلمت اثر نوری را که از طاعات در قلبش پیدا شده بود می‌زداید، و مظلوم از ظلم او متالم گشته شهوتش می‌شکند، و در نتیجه اثر گناهان یعنی ظلمتی که از ناحیه آن در دلش پیدا شده بود، زدوده می‌شود، و دلش به نوعی نورانی می‌شود»(المیزان ج ۲ ص ۲۶۸) @noornama

💠 تحلیل گران دروغگو 📍حکومت بنی امیه در روزگاری به چنان جلالت و قدرتی رسید که تحلیل گران می گفتند: این حکومت تا ابد باقی می ماند و امیرالمؤمنین علیه السلام سخن این تحلیل گران را می شکند و می فرماید: «حَتَّى يَظُنَّ الظَّانُّ أَنَّ الدُّنْيَا مَعْقُولَةٌ عَلَى بَنِي أُمَيَّةَ تَمْنَحُهُمْ دَرَّهَا وَ تُورِدُهُمْ صَفْوَهَ وَ لَا يُرْفَعُ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ سَوْطُهَا وَ لَا سَيْفُهَا وَ كَذَبَ الظَّانُّ لِذَلِكَ بَلْ هِيَ مَجَّةٌ مِنْ لَذِيذِ الْعَيْشِ يَتَطَعَّمُونَهَا بُرْهَةً ثُمَّ يَلْفِظُونَهَا جُمْلَةً» کار بجایی رسیده است که گمانه ظنی می کنند و تحلیل می کنند آن کسانی که گمانه زن و تحلیل گر روز اند و تحلیل آنها این است که دنیا مانند شتر معقوله برای بنی امیه می ماند و این شتر همیشه شیر خودش را نثار بنی امیه می کند(خواهد کرد) و وارد می کند آنها را بر صف(چشمه زلال) دنیا. و گمان برده است آن گمانه ظن که برداشته نمی شود از این امت تازیانه و شمشیر بنی امیه(گمان برده است که تازیانه و شمشیر آنها همیشه بر سر مردم است) که این آدم گمانه ظن هم به خودش دروغ گفته است و هم به دیگران، بلکه این حکومت بنی امیه آب دهان کم و کثیفی است که نامش را گذاشتند عیش لذت بخش و می چشند آن را یک مقطعی(همیشگی نیست) و بعد این حکومت را همگی آنها پرتاب می کنند(یک شبه همه ی حکومت را از دست می دهند)(نهج البلاغه خ ۸۷) ┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈ 📍طبق فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام، تحلیل گران حکومت را برای بنی امیه به مثال "معقوله" می دانستند و "معقوله" به شتری گفته می شود که پای آن را با ریسمان می بندند و پایی که با ریسمان بسته شده باشد تا ابد نمی تواند حرکت کند؛ گویی دنیا نیز مانند این ‌شتر برای بنی امیه می ماند که تا ابد حکومت این دنیا را در اختیار خواهند داشت و امیرالمومنین علیه السلام این تصور و پندار تحلیل گران را می شکند و بقول سعدی که می گوید: آنچه دیدی بر قرار خود نماند و این چه بینی هم نماند بر قرار نخیر! آنچه را که با همه ی جلالت و قدرتی که داشت دیدید، شتر معقوله نیست، بلکه این حکومت مانند آب دهان از این دنیا به بیرون پَرت خواهد شد. ┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈ 📍و در عصر ظهور نیز وقتی که مردم تصور کنند حکومت جباران هرگز به پایان نخواهد رسید، منجی موعود فرا می رسد و ندا دهنده ای ندا می دهد: «أَيُّهَا النَّاسُ قُطِعَ عَنْكُمْ مُدَّةُ الْجَبَّارِينَ» ای مردم! زمان حکومت جباران به پایان رسید(بحار ج ۵۲ ص ۳۰۴) @noornama

لذت وصل نداند مگر آن سوخته ای که پس از دوری بسیار به یاری برسد @noornama

💠 نهی از منکر 📍امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «أنكر المنكر بيدك و لسانك» با دست و زبان نهی از منکر کن(نهج البلاغه نامه ۳۱) ┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈ 📍سعدی حکایت می آورد از پادشه زاده ای که وارد مسجد شد و حرمت مسجد را شکست و هر چه می توانست به زبان آورد و مردم که او را پادشاه آینده می دانستند از ترس ساکت شدند و سعدی در خطاب به این مردم می گوید: گرت نهی منکر بر آید ز دست نشاید چو بی دست و پایان نشست اگر می توانید با دست نهی از منکر کنید شایسته نباشد که چون بی دست و پایان بنشینید وگر دست قدرت نداری، بگوی که پاکیزه گردد به اندرز خوی و اگر با دست نمی توانید نهی از منکر کنید با زبان نهی از منکر کنید چون خوی انسان ها با اندرز و پند پاکیزه می شود. @noornama

💠 پیروزی ها و شکست ها 📍در جنگ احد شدیدترین صدمه به مسلمانان وارد شد و در نتیجه آن ۷۰ نفر از سران و شجاعان مسلمین شهید شدند. خداوند سبحان بر اثر حزنی که از این جنگ بر مسلمان وارد شد، آیه ای بر آنها نازل فرمود: «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ» اگر (در میدان احد) به شما جراحتی رسید (و ضربه‌ای وارد شد)، به آن جمعیّت نیز (در میدان بدر) جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها(ی پیروزی و شکست) را در میان مردم می‌گردانیم؛ (و این خاصیّت زندگی دنیاست) تا خدا، افرادی را که ایمان آورده‌اند، بداند (و شناخته شوند)؛ و خداوند از میان شما، شاهدانی بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمی‌دارد(آل عمران آیه ۱۴۰) ┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈ 📍علامه طباطبائی در مورد آیه ی «وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» می گوید: و اگر این جمله را مطلق آورد، و بالا دست بودن مسلمانان را مقید به هیچ قیدی به جز ایمان نکرد، برای این بود که به ما بفهماند شما مسلمانان اگر ایمان داشته باشید نباید در عزم خود سست شوید، و نباید به خاطر اینکه بر دشمنان ظفر نیافته اید و نتوانسته اید از آنان انتقام بگیرید اندوهناک گردید، برای اینکه ایمان امری است که با علو شما قرین و توأم است، و به هیچ وجه ممکن نیست با حفظ ایمان خود زیر دست کفار واقع شوید، چون ایمان ملازم با تقوا و صبر است، و ملاک فتح و ظفر هم در همین دو است، و اما قرح و آسیب‌هایی که به شما رسیده، تنها به شما نرسیده بلکه طرف شما (مشرکین) هم این آسیب‌ها را دیده اند، و روی هم چیزی از شما جلوتر نیستند، تا باعث وهن و اندوه شما شود(تفسیر المیزان ج ۴ ص ۳۹) @noornama