شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ هایل ] ترسناک و هراس انگیز
┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
دنیا در نگاه حافظ، مثال شب را دارد و واقعا هم همینطور است، چون مثل شب همه در خواب غفلت اند. و دنیا مانند شب تاریک است چون هیچ چیزی برای انسان روشن نیست و همه چیز گنگ و مبهم و مجهول و مجمل است.
از یک سو شب و تاریک بودن دنیا و از یک سو هم آدمی در معرض انواع بلاهاست که هراس انگیز است. هر لحضه ما در معرض یک آسیب و بلایی هستیم و از طرفی هم گرداب های هول انگیز و مشکلات سخت که می خواهند ما را فرو ببرند. و این وضعیف واقعی ما است.
چه کسانی این وضعیت را احساس نمی کنند؟ کسانی که سبکبار اند؛ یعنی بار سنگین را بر وجود خود حس نمی کنند، دنیا را شب نمی بینند، دنیا را تاریک نمی بینند، خود را در معرض انواع بلاها نمی بینند و غافل و غافل اند و در ساحل آرام و امن خود نشسته اند، آنها کی می می توانند بفهمد ما چه می کشیم؟ «کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها» تا نیامدی نمی فهمی و وقتی هم آمدی دیگران تو را نمی فهمند.
#نورنما
#غزلیات_حافظ
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama
🌺🎉🎊💌🎉🎊🌺🎉🎊💌🎊🌺
می رسد قصه به آنجا که علی دلتنگ است
می فروشد زرهی را کــــــه رفیق جنگ است
چــه نیازی دگر این مــــرد به جوشن دارد؟
إن یکاد از نفس فاطمــــــــــــه بر تن دارد
#مرج_البحرین_یلتقیان
#ازدواج_امیرالمؤمنین
#ازدواج
#نورنما
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama
نــــــــــورنــما
🔸 آزمایش سخت در دین
📍حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید:
« اللهم لا تجعل مصیبتی فی دینی »
خدایا مصیبتم را در دینم قرار نده
📍کلمه ی "مصیبت" به آزمایش ها و مشکلات سخت گفته می شود که به انسان "اصابت" می کند و آن غیر از "مس" است؛ "مسّ" كمترين مرتبه به هم رسيدن دو چيز است که به آن "لمس" گفته می شود؛ ولي "اصابه" رسيدن جامع است که وقتی اصابت کند، دچار تزلزل می کند و اگر این سختی و آزمایش در دین باشد، او را در دین متزلزل می کند.
خداوند متعال از هر دو واژه استفاده کرده و می فرماید: «إن تمسسكم حسنة تسؤهم و إن تصبكم سيّئة يفرحوا بها و إن تصبروا و تتّقوا لا يضرّكم كيدهم شيئاً إنّ الله بما يعملون محيط» اگر اندکی حسنه به شما برسد آنها ناراحت می شوند و اگر سیئه فراوان به شما برسد آنها خوشحال می شوند.
📍عصر غیبت حضرت حجت علیه السلام، مصیبت های فراوانی را به دین داران روزگارش اصابت می دهد که در توصیف سختی های آن آمده: «لاحدهم أشد بقیة علی دینه من خرط القتاد فی اللیلة الظلماء أو کالقابض علی جمر الغضا» ثابت قدم بودن هر یک از آنها در دین خود، از خراشیدن خار های قتاد در تاریکی شب سخت تر است، یا مانند کسی است که آتش درخت غضا را در دست داشته باشد.
هر یک از کلمات این روایت، به دین داری هر چه سخت تر در روزگار غیبت اشاره دارد؛
"قتاد" درخت بزرگ خارداری است که خار های آن مانند سوزن تیز است
"ظَلماء" غیر از "ظلمات" است و آن به تاریکی مطلق در دل شب که چیزی قابل رویت نباشد، گفته می شود
"غضا" نام درختی است که چوب آن مدت زیادی آتش را در خود حفظ می کند
📍در میان شب های ظَلماء و خار های قتاد، دیدن مقصد، چراغ روشنا و هدایت قلب است که این مسیر دشوار را با خار های تیزش تبدیل به گل های زیبا می کند:
یا رب این کعبهٔ مقصود تماشاگه کیست؟
که مغیلانِ طریقش گل و نسرینِ من است
@noornama
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها
┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ خود کامی ] خود رایی؛ یعنی کسی که به میل خود و آنچه که دلش طلب کند، عمل می کند
[ محفل ] مجلس، انجمن
[ محفل ساختن ] مجلس به پا کردن
┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
تمام بدنامی ها و رسوایی های من بخاطر این است که من یک آدم خود رایی هستم، تابع و دنبال دلم هستم و همین است که من را رسوا کرده؛ یعنی خود کامگی آدم را رسوا می کند.
این خود کامی تا زمانی پوشیده و بصورت راز می ماند و اما از یک نقطه ی دیگر مجلس ها به پا می کنند و از این خود کامگی های من سخن ها خواهند گفت و از آن محافل و مجالس، آرام و آرام به دیگران می رسد و همه متوجه می شوند و آن وقت من پیش همه رسوا خواهم شد و دیگر این راز کی نهان می ماند؟
#نورنما
#غزلیات_حافظ
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama
[مبهوتِ بـےڪسےها
شب تا سحر دویدیم
چون چشمهاۍ چمران
در کوچههاۍ پاوه]🌷
#شهید_چمران
#نورنما
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تَلْقَ من تهوی دَعِ الدنیا و اهملها
┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ حضور ] حضور یافتن خداوند در زندگی، حضور یافتن انسان در بارگاه حق
[ غیبت ] در کلام عارفان به معنای فراموشی است
[ متی ] وقتی که
[ ما ] "ما" در اینجا حرف زائد است و برای تأکید می آید و لذا معنای مستقلی ندارد
[ تلق ] دیدار می کنی، ملاقات می کنی
[ من ] کسی که
[ تهوی ] از ریشه ی "هوی یهوی" به معنای دوست داشتن و "تهوی" یعنی دوست می داری
[ دع ] از ریشه ی "ودع یدع" یعنی رها کردن، واگذارکردن
[ اهمل ] از ریشه ی "إهمال" یعنی بی مصرف گذاشتن، فراموش کردن
┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
حافظ می خواهی خدا در زندگی ات حضور پیدا کند؟ حافظ می خواهی تو هم در بارگاه الهی حضور پیدا کنی و به تو راه بدهند؟ پس از او غایب نشو حافظ؛ یعنی او را فراموش نکن و بخاطر موقعیت و قدرتی که در دنیا پیدا کردی از خدا غافل نشو که مگر تو خدا را دوست نداری؟
«متی ما تَلْقَ من تهوی»
وقتی که ملاقات و دیدار می کنی با کسی که دوست می داری، اگر چه تمام دنیا هم برای تو باشد
«دَعِ الدنیا»
رها کن و بگذر از این دنیا
«و اهملها»
و فراموشش کن؛ شتر دیدی ندیدی!
#نورنما
#غزلیات_حافظ
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama