eitaa logo
نــــــــــورنــما
2.8هزار دنبال‌کننده
112 عکس
118 ویدیو
5 فایل
نـــــــــورنــما #نورنما #امامت #مهدویت #امام_زمان #فرق_انحرافی ارتباط با مدیر کانال @aghs13 کانال ما در تلگرام https://t.me/noornama2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلم ز صومعه بگرفت و خِرقه سالوس کجاست دِیر مُغان و شراب ناب کجا ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ صومعه ] به عبادت گاه مسیحی ها گفته می شود که بالای کوه ها به شکل خاصی ساخته می شد، ولی در ادبیات فارسی به معنای عبادت گاه صوفیان بکار می رود؛ یعنی همان خانگاه [ خرقه ] به لباس رسمی صوفیان "خرقه" می گویند که از وصله های گوناگون دوخته می شد و هر کس که این جامه را بر تن داشت صوفی بود؛ یعنی با این پوشش فریاد می کرد که من متصف به اوصاف الهی هستم در ظاهر [ سالوس ] فریب، ریا، چرب زبانی؛ حافظ به آن جامه ی صوفیانه "خرقه سالوس" می گوید، یعنی صوفی ها با پوشیدن این جامه سالوس می کنند و فریب می دهند مردم بیچاره را که تنها دعوی پرهیز را دارند در حالی که آنچه می نمایند نیستند [ دیر ] به عبادت گاه زرتشتیان گفته می شود که آن آتشکده ی زرتشتیان است و البته به معبد مسیحیان هم " دیر" گفته می شود؛ ولی در اینجا به معنای معبد است [ مغان ] جمع "مغ" به معنای می فروش است و "مغان" به معنای می فروشان است و همینطور به پیشوایان زرتشت هم "مغان" گفته می شود که این بزرگان در آن دیر ها و معبد ها به یکدیگر می می نوشانند. در تاریخ آمده که می و شرابی که مغان(بزرگان زرتشت) در معابد خود می نوشیدند و می نوشاندند می خالص بوده [ ناب ] خالص، بدون آب(با آب مخلوط نیست) ┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ حافظ می گوید: دلم از خانگاه گرفته و دلم از این جامه های نیرنگ و فریب گرفته که این نوع مسلمانی ها در واقع تظاهر است. و از دست مغان، شراب ناب و خالص بگیرم، مستی آن بهتر از این نوع مسلمانی است که اینها دارند چون این مسلمانی مایه فریب دیگران است؛ ولی آن شراب خود آدم را گرفتار و مبتلا می کند و زیان آن به خود آدمی برمی گردد، لذا می گوید: کسی به من بگوید که دیر مُغان کجاست؟ از کدام سمت است؟ یکی به من بگوید که شراب ناب از کجا بدست می آید؟ اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸تقلا در دریای عمیق 📍روزی یک نفر پای شتر خود را باز می کند و حیوان را از گزند تلف و سرقت دزد ها به خداوند سبحان می سپارد و توکل بر خدا می کند. پیامبر صلی الله علیه و آله که این صحنه را می بیند می فرماید‌: «إعقل و توکل» اول پای شتر را ببند و بعد توکل کن. "عقال" وسیله ای است که پای شتر با آن بسته می شود که در حالت دستوری بصورت "إعقل" در می آید؛ یعنی لازمه ی توکل، پیمودن مسیر و کوشش در آن جهت است. 📍نقش انسان در "إعقل" است و إعقل به معنای تقلا کردن(تلاش کردن و دست و پا زدن) در دریای خروشان است. و نقش خداوند در "اعانت" است که به تقلا کننده کمک می رساند. و لذا یکی از اسماء زیبای خداوند "معین" است و معین به معنای اعانت کننده است و تنها شرط اعانت خداوند سبحان، تقلای آدمی است، از این رو خداوند به ایمان و کفر افراد در کمک رساندن نگاه نمی کند و آن را اولویت قرار نمی دهد. 📍با این حال اگر کسی بخواهد در مسیر ایمان قدم گذارد و از خداوند سبحان از شر نفس خویش کمک گیرد، ابتدا باید محل فرود کمک الهی را مهیا سازد و مهیا سازی آن به "عبد بودن" است. "عبد" یعنی کوبیده شده و عرب به راهی که کوبیده و صاف شده باشد «طریق المعبد» می گوید؛ یعنی راه کوبیده شده، صاف شده، هموار شده و به ماشین هایی که زمین ها را صاف می کند "عابد" یعنی کوبنده می گوید. از این رو "عابد" به کسی گفته می شود که نفس خودش را سرکوب کرده و به این وسیله تبدیل به جاده ی هموار کرده باشد؛ زیرا اگر جاده صاف و هموار نباشد، نمی تواند خود را پذیرای اعانت و لطف خداوند کند. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَيْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ» اى بندگان خدا، محبوب ترين بندگان خدا در نزد او بنده اى است، كه خدايش در مبارزه با نفس يارى دهد. 📍وسیله ی عابد برای خراش و هموار کردن زمین وجودی اش" تقوا" است؛ امام کاظم علیه السلام می فرماید: «يا بُنَيَّ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ، قَد غَرِقَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ ، فَلتَكُن سَفينَتُكَ فيها تَقوَى اللّه» لقمان به پسرش گفت: دنیا، دریای عمیق است که بسیاری در آن غرق شده اند و سفینه ی نجات تو از این دریا، تقوای الهی است. "سفینه" به آن چیزی می گویند که دریای خروشان را می خراشد و راه خود را هموار کند، به همین علت به کشتی "سفینه" گفته می شود. 📍این وضعیت در عصر غیبت سخت تر است چون در عصر غیبت "عَلَم" و کسی که بعنوان نشانه راه را نشان می دهد غایب است تا اینکه مسلمان به مرحله "غریق" یعنی غرق شدن می رسد: «سَتُصِیبُکُمْ شُبْهَهٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ یُرَى وَ لَا اِمَامٍ هُدًى وَ لَا یَنْجُو مِنْهَا اِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِیقِ» و در اینجا است که مسلمان بیشتر از قبل به امداد و اعانت الهی نیاز پیدا می کند؛ منتهی قبل از آن باید تقلا کند(دست و پا بزند) و تقوای الهی پیشه گیرد تا به عهد خود در این مسیر عمل کرده باشد: «أوفوا بعهدي أوفي بعهدكم». اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را سماع وعظ کجا نغمه رَباب کجا ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ چه نسبت است ] یعنی این دو با هم چه رابطه ای دارند؟ [ به رندی ] یعنی بی توجهی نسبت به آداب و رسوم اجتماعی؛ اینکه برای شما مهم نباشد که چه کسی چه چیزی می گوید رندی است [ سماع وعظ ] شنیدن پند و اندرز [ نغمه ] ترانه، آهنگ [ رَباب ] یک نوع ساز در ردیف ساز های سیمی گذشته است که یک سیم خمیده ای داشت که با انگشتان آن را می نواختند که حالت تکامل امروز آن ویولن است. "رباب" یعنی آهنگی که از این ساز خاص شنیده می شود ┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ چه نسبتی است میان رندی که کاری به صلاح و مصلحت ندارد با اهل تقوا که صلاح و نان خود را در دعوی تقوا دیدند؟ و لذا اگر روزی تقوا از رواج افتاد آنها هم از تقوا دست می کشند. حافظ می خواهد فاصله ی رِندی را با صلاح اندیشی و تقوای مصلحتی بیان بکند که چقدر این دو از هم فاصله دارد و لذا مثال می زند که فاصله ی آن دو، مثل فاصله ی گوش دادن به سخن واعظ و گوش دادن به ساز یک مطرب است که رندی و تقوا یک چنین فاصله ی ژرفی با همدیگر دارند. البته حافظ امروز نیست که ببیند ما این فاصله ها را برداشتیم که هم اهل سماع وعظ هستیم و هم اهل شنیدن نقمات رَبا ! اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با خود مهربان باش! باکلاس باش! 📍امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «إنَّ أَنْصَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ وَ إِنَّ أَغَشَّهُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصَاهُمْ لِرَبِّهِ» خیرخواه ترین و نیک خواه ترین مردم نسبت به خودش(کسی که خودش را خیلی دوست دارد) مطیع ترین آدم ها در برابر پروردگار است و خیانت کار ترین افراد نسبت به خود معصیت کارترین افراد در برابر پروردگار است؛ یعنی معصیت خودزنی و گناه دشمنی با خود است. "أنصح" از "نصح" به معنای خالص است و لذا به خیرخواهی خالصانه نصیحت گفته می شود و"أغش" از "غش" به معنای خیانت است هیچ دشمنی به دشمنی نکند آنچه را مرد بی خرد با خود آدم های گنه کار آنچه که با خود می کنند هیچ دشمنی با آنها نمی کند چون از عقل تهی و خالی اند. 📍شهید مطهری می گوید: منشأ بیشتر گرفتاریهای هر کسی خود اوست و هر کسی نسبت به خودش از بالاترین دشمنان خودش است(با خودش خصمانه رفتار می کند): «اعْدی‏ عَدُوِّک نَفْسُک الَّتی بَینَ جَنْبَیک»(ده گفتار ص ۶۵) دشمن به دشمن آن نپسندد که بی‏‌خرد با نفس خود کند به مراد هوای خویش‏ و بلکه به نص قرآن همه ی گرفتاری های انسان به خودش بازگشت دارد: «مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ و مَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ» 📍امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «قد خرقت الشهوات عقله» شهوات عقل انسان را خراب می کند چنانچه لباس فرسوده و خراب می شود. و چون شهوات در جدال با عقل پیروز گردند بر منزلگاه عقل می نشینند و لباس تازه ای را از جنس شهوت تن آدمی می کنند: «قَدْ خَلَعَ سَرَابِيلَ الشَّهَوَاتِ». ترک شهوتها و لذتها سخاست هر که در شهوت فرو شد برنخاست و حال آنکه گناه از پوستین تن آدمی نیز عبور می کند و به پوست بدن او رسیده و این پوست را پاره و پاره می کند: «وَ اقْتَرَفَ فَاعْتَرَ» که "اقترف" از "اقتراف" است و یک معنایش از ریشه ی "قرف" است و عرب به کندن پوست درخت "قرف" می گوید؛ امیرالمؤمنین علیه السلام ارتکاب گناه را با واژه ی "اقتراف" بیان می فرماید‌؛ یعنی کسی که گناه می کند پوست خودش را با گناه می کَند و خودش را در معرض آسیب قرار می دهد. غبار هوا چشم عقلت بدوخت سموم هوس کشت عمرت بسوخت 📍پس باکلاس باش! و بزرگ بدار خودت را نسبت به هر پَستی و گناهی: «اكرم نفسك عن كل دنيه و ان ساقتك الى الرغائب فانك لن تعتاض‏ بما تبذل من نفسك عوضا» که آنچه از دست می دهی نمی تواند برابری کند با آنچه از حقارت خود بدست آوردی..... 📍و اگر تاکنون خود را حقیر کردید، به گذشته بازگردید و در این باقی مانده ی عمر جبران کنید و اینک بایستید به غرامت و تاوان آنچه که از دست دادید: «اسْتَدْرِكُوا بَقِيَّةَ أَيَّامِكُ اصْبِرُوا لَهَا أَنْفُسَكُ» عمر نبود آنچه که غافل از تو نشستم باقی عمر ایستادم به غرامت اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ز روی دوست دل دشمنان چه دَریابد چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ روی دوست ‌] رخسار دوست، جمال یار [ دشمنان ] دشمنان دوست، "دشمنان" در اینجا مدعیان صلاح و تقوا منظور است [ چراغ مُرده ] چراغ خاموش؛ "چراغ خاموش" در اینجا کنایه از دل تاریک و نابینا است چون دل هم مانند چراغ می ماند، منتهی بعضی دل ها روشن اند که می شود چراغ روشن و بعضی دل ها تاریک اند که می شود چراغ مرده ‌[ شمع آفتاب ] نور آفتاب؛ "شمع" ملازم با نور است و گاهی شمع می گویند ولی منظور آنها نور شمع است، همانگونه که گاهی آتش می گویند ولی منظور حرارت آتش است، مثلا گفته می شود: «آتش بدن بیمار دست را می سوزاند» ┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ حافظ می گوید: دل دشمنان تاریک و کور است، این دشمنان چه دریافت و ادراکی می توانند از رو و جمال دوست که مثال شمع آفتاب را دارد داشته باشند؟ یک آدم کور از نور چه بهره ای می تواند ببرد؟ هیچ بهره ای و دل این جماعت هم کور است و لذا از نور جمال یار هیچ بهره ای نخواهند بُرد؛ یعنی دنبال امثال صوفی ها نیفتید که این آدم ها چراغ مُرده هستند و هرگز راه تو را روشن نمی کنند و بُرو سراغ آفتاب که آفتاب حق و حقیقت است. اگر خدا را رها کنی درست مثل کسی هستی که آفتاب را کنار گذاشته باشد و یک چراغ مُرده را برداشته باشد. اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
▪️حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: "كانت الشيعة قبل أن يكون أبو جعفر، وهم لا يعرفون مناسك حجهم، وحلالهم وحرامهم، حتى كان أبو جعفر ففتح لهم وبيّن لهم مناسك حجهم، وحلالهم وحرامهم، حتى صار الناس يحتاجون إليهم من بعد ما كانوا يحتاجون إلى الناس و هکذا یکون الامر" «شیعیان پیش از ابوجعفر [امام باقر علیه‌السلام] مناسك حج ّو حلال و حرام خود را نمى‌دانستند. آن حضرت، درِ علم را بر ایشان گشود و مناسك حجّ و حلال و حرام مردم را بیان فرمود، تا آنجا كه مردمى كه شیعه به آنها محتاج بودند (در امر مناسك و حلال و حرام ) خودشان محتاج شیعه گشتند، و امر امامت این‌گونه است!» (کافی، ج۲، ص۲۰) اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازگشت روزگار جاهلیت(۲) ✍️امیرالمؤمنین علیه السلام در توصیف روزگار جاهلیت، از اکرام جاهل و بستن دهان عالم فرمود! و حضرت در خطبه ی ۸۷ نهج البلاغه، به توصیف جهال می پردازد که آنها چه رفتاری با مردمی که سراغ آنها آمده اند می کنند و می فرماید: ۱. آنچه که می گویند برگرفته از سخان جهال و گمراهان است وَ «آخَرُ قَدْ تَسَمَّى عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ، فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَ أَضَالِيلَ مِنْ ضُلَّالٍ وَ نَصَبَ لِلنَّاسِ أَشْرَاكاً مِنْ حَبَائِلِ غُرُورٍ وَ قَوْلِ زُورٍ» و یک دسته ی دیگری که خود را عالم می نامند ولی عالم نیستند، پس گرفته است نادانی هایی از جهال و گمراهی هایی از گمراهان(و به این وسیله دارد سخن می گویند) و نصب کرده اند برای مردم تله های فریب و سخن های مفت و بی اساس ۲. سخنان خود را مستند به آیات الهی می کنند «قَدْ حَمَلَ الْكِتَابَ عَلَى آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَّ عَلَى أَهْوَائِهِ» سوار کرد کتاب (آیات کتاب الهی) را بر آراء خودش؛ یعنی هر طرف نظرات و آراء این شخص می رفت، کتاب خدا را نیز با خودش می برد و می گفت: خدا این را می گوید. در حالی که باید آراء را سوار بر کتاب خداوند سبحان کرد و هر کجا که کتاب خدا رفت، آراء هم به آن سمت بُرد. و ربط می دهد کلام حق را بر أهواء خودش. و می گوید: همین که گفتم را خدا نیز گفته است ۳. گناهان بزرگ را بر مردم آسان نشان می دهند «يُؤْمِنُ النَّاسَ مِنَ الْعَظَائِمِ وَ يُهَوِّنُ كَبِيرَ الْجَرَائِمِ» ایمن می سازند مردم را از گناهان بزرگ و سبک جلوه می دهند(آسان نشان می دهد) آن گناهان و جریمه های سنگین را. و می گوید: اشکالی نیست انجام بده و خداوند کریم تر از آن است که بخاطر یک لغزشی تو را عذاب کند؛ اما نمی گوید که خداوند کریم است ولی آدمی نیز باید استعداد دریافت کرامت و رحمت را داشته باشد: «وَ يَا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ» ۴. مدعی تقوا و ورع اند، درحالی که خود از آنها خالی اند «يَقُولُ أَقِفُ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ» می گوید: من توقف می کنم نزد شبهات در حالی که خودش غرق در این شبهات است ۵. مدعی دوری از بدعت اند، در حالی که در وسط بدعت ها سیر می کنند «فِيهَا وَقَعَ وَ يَقُولُ أَعْتَزِلُ الْبِدَعَ وَ بَيْنَهَا اضْطَجَ» و می گوید: من کناره می گیرم از بدعت ها(نسبت دادن حرف هایی به دین که در دین نیست)؛ در حالی که خبر ندارد در وسط بدعت ها می غلتطد ۶. آنها حیوانات و مردگانی در میان زنده ها هستند «فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَيَوَانٍ لَا يَعْرِفُ بَابَ الْهُدَى فَيَتَّبِعَهُ وَ لَا بَابَ الْعَمَى فَيَصُدَّ عَنْهُ وَ ذَلِكَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ» پس صورت، صورت آدمی است؛ اما قلب او قلب حیوان است. و نمی شناسد دروازه ی هدایت را تا دنبال کند و نه دروازه ی کوری را می داند تا باز بماند از آن. چنین آدمی مُرده میان زنده ها است ‌به صورت های نیکو مردمانند به سیرت های بد گرگ بیابان... اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
برای فهمیده شدن ! 📍امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید که سخن گفتن بندگان خداوند به قصد فهماندن است: «يَقُولُ فَيُفْهِمُ» نه به قصد فهمیده شدن: «يَقُولُ فَيُفْهَمُ» ! 📍پس فرق است بین "یفهِم و" یفهَم" ؛ یکی به قصد آگاهی و نجات می نویسد و دیگری به قصد دیده شدن! اولی «مصباح ظلمات» است که با اشاعه ی دانش شب تاریک را روشن می کند و دیگری «مصباح أضواء» است که می خواهد روز روشن را روشن سازد! ثمره ی سکوت اولی سالم ماندن است: «يَسْكُتُ فَيَسْلَمُ» و دومی بیماری ایست ! اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama