eitaa logo
نــــــــــورنــما
2.9هزار دنبال‌کننده
112 عکس
117 ویدیو
5 فایل
نـــــــــورنــما #نورنما #امامت #مهدویت #امام_زمان #فرق_انحرافی ارتباط با مدیر کانال @aghs13 کانال ما در تلگرام https://t.me/noornama2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجعت(۱) | رجعت در لغت بحث رجعت از مسائل مهم اعتقادی پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است. و در طول تاریخ از زمان رسول الله(صلی الله علیه و آله) تاکنون شیعه را معتقد به رجعت دانسته اند و یکی از شاخصه های شیعه بودن را "اعتقاد به رجعت‌" گفته اند. چه بسا اگر به کتب رجالی و تاریخی مانند «میزان الاعتدال» شمس الدین ذهبی و «سیر اعلام و نبلا» شمس الدین ذهبی و «لسان المیزان» ابن حجر عسقلانی و «تهذیب الکمال» مزی رجوع شود، در می‌یابید که بسیاری از روات، مانند جابر بن یزید جعفی را به دلیل اعتقاد به رجعت تضعیف و او را "رافضی" عنوان نهاده اند؛ اما اگر با عینک واقع نگرانه دید و دور از تعصب به این موضوع نگاه کرد، خواهیم یافت که رجعت چه در کتب شیعه و چه در کتب اهل تسنن و احادیث اهل تسنن و در کلام علمای اهل تسنن به وضوح پدیدار و هویدا است. و ما قبل از پرداختن به آنها ابتدا رجعت را معنا می کنیم. رجعت از نگاه لغت، به معنای «بازگشت» است، یعنی برگشتن به جایی که پیش تر در آن جا بوده ایم. برخی از بزرگان دانش لغت در گزارش از معنای یاد شده و در کنار اشاره به اصل معنا(بازگشت)، به برخی از مصادیق آن نیز اشاره کرده اند، به طور مثال: لغوی بزرگ آقای خلیل بن احمد فراهیدی در کتاب العین واژه ی رجعت را اینگونه بیان می دارد: «رجعت بازگشت مرد به اهلش بعد از طلاق است و گروهی معتقد به بازگشت به دنیا پیش از روز قیامت هستند». آقای خلیل بن احمد فراهیدی به دو معنا اشاره می دارد: ۱. رجعت در طلاق که محل بحث آن در فقه است ۲. رجعت در دنیا که یک موضوع اعتقادی است عالم دیگری که به این مسئله اشاره کرده است، محمد بن یعقوب فیروزآبادی در کتاب القاموس المحیط است که رجعت را اینطور معنا کرده: «رجعت یعنی به بازگشت دنیا بعد از مردن اعتقاد داشتن و همچنین بازگشت مرد به زن خود پس از طلاق را گویند». اما عالم دیگر با نام فخرالدین طریحی در کتاب مجمع البحرین، پس از اینکه به واژه ی رجعت می رسد اینگونه می گوید: «رجعت به فتح راء یعنی برگشت پس از مرگ و پس از ظهور مهدی»، گفتنی است که آقای طریحی شیعه بودند. همچنین از دیگر لغاتی که با معنای رجعت مترادف هستند می توان به واژه "أوبه" اشاره کرد: «اشهد اني بکم مومن بایابکم موقن». یا واژه ی "کر" : «أیامُ الله عزوجلَّ ثلاثةُ: یومُ یقومُ القائمُ و یومُ الکرة و یومُ القیام»، یا واژه ی «ثابه» و به همین اعتبار به لباس "ثوب" گفته می شود چون بعد از آنکه لباس شسته می شود به بدن باز می گردد و به پاداش نیکوکاری نیز «ثواب» می گویند چون گویا همان اعمال نیک انسان است که بگونه ی پاداش برگشت دارد. اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکومت اسلامی(۱۳) امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه می فرماید: - آثر رؤوس جندک عندک من واساهم فی معونته منتخب ترین فرماندهان نزد تو کسانی باشند که مواسات می کند لشکریان خدا را در کمک رساندن؛ یعنی فرماندهی به تو نزدیک باشد که بیشتر به سربازان تو کمک می رساند. - و أفضل علیهم من جدته، بما یسعهم و یسع من وراءهم من خلوف أهلیهم بیشتر می بخشد از فرماندهان تو به سربازان و خانواده ی آنها امیرالمؤمنین علیه السلام در این سخن اشاره به یک موضوع روانشناسی و جامعه شناسی مهم می کند و می فرماید: نیرو های نظامی نباید از بابت خانواده، نگرانی و ناراحتی داشته باشد. - حتی یکون همهم هما واحدا فی جهاد العدو تا همه ی همت و هدف آنها دفاع و جهاد در مقابل دشمن باشد. - فإن عطفک علیهم یعطف قلوبهم علیک پس اگر بر آنها عطوفت داشته باشی، قلب های آنها متمایل به تو می شود امیرالمؤمنین علیه السلام از بدست آوردن قلوب سخن می گوید و چه بسا آدمی به ظاهر شبیه کسی نباشد ولی قَلبا خواهان او باشد و چه بسا در ظاهر شبیه کسی باشد ولی قَلبا از او بیگانه باشد. "عطوفت" مرحله ی پیشین رحمت است؛ زيرا انسان با ديدن صحنه اي دلخراش و غم انگيز رقّت مي كند و از آن متأثر مي شود و درپي اين تأثّر نفساني عطوفت و رأفت نشان مي دهد و سپس بر شخص مصيبت ديده تفضّل مي كند. اين تفضّل را "رحمت" مي گويند. و ثمره ی مهم این تفضل، درآمیختگی قلب ها است: «جبلت القلوب علی حب من أحسن إلیها و من بغض أساء إلیها» سرست دل ها بر دوستی کسی است که به آنان نیکی کرده و بر دشمنی کسی است که در حقشان بدی روا داشته است. امام باقر علیه السلام می فرماید که هر چیزی قفلی دارد: «إن لکل شیء قفلا» و آنچه قلب انسان را قفل می کند بر دو نوع است: نوع اول از گناه و لجاجت است که مانع نفوذ است: «أفلا يتدبّرون القرآن أم علي قلوب أقفالها» و نوع ثانی از "رفق" است ‌که از فساد و تباهی قلب جلوگیری می کند و از آنچه که جایگاهش قلب باشد، نگه داری می نماید؛ مانند ایمان: «قفل الإیمان الرفق» که قلب محل نگه داری آن است: «القلب بخزانته» و "رفق" قفلی است که مانع نفوذ فساد در ایمان می شود: «و الرفق بالقفل لأنه يحفظه عن خروجه و طريان المفاسد عليه». و چنانچه قفل باز شود و رفق نباشد، آدمی به خشونت و دشنام و قهر و کتک زدن و مانند آنها کشیده می شود: «مع فتح القفل و ترك الرفق يبعث الإنسان على أمور من الخشونة و الفحش و القهر و الضرب و أنواع الفساد و غيرها من الأمور التي توجب نقص الإيمان أو زواله»‌(بحار ج ۷۲ ص ۵۵). ‌- و إن أفضل قرة عین الولاة استقامة العدل فی البلاد و بالاترین چشم روشنی والیان، استقامت عدل در سرزمین ها است. استقامت و حقیقت آن، استمرار و دام است؛ امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: عدالت در سرزمین تو علاوه بر اینکه فراگیر باشد، دوام نیز داشته باشد. که همین عدل قلوب مردم را به هم سنجاق و نزدیک می کند: «الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوب» و سپس باعث اِحیای احکام اسلامی در جامعه می گردد: «العَدلُ حَياةُ الأحكامِ» - و ظهور مودة الرعیة و ظاهر شدن مودت باطنی مردم؛ یعنی اگر شما عادل باشید و مردم عدالت را ببینید، قلباً شما را دوست خواهند داشت. جایگاه محبت، قلب آدمی است و آن را "حب" گفته اند. و "حب" از "حب" و "حبه" اخذ شده و آن دانه ای است که در قلب آدمی می روید و رشد می کند، و چنانچه این محبت بیرون آید، تنزل پیدا می کند و سپس در قالب کلمه و افعال ظاهر می شود. ‌- و إنه لا تظهر مودتهم إلا بسلامة صدورهم و این مودت ظهور پیدا نمی کند مگر اینکه سینه هایشان سالم باشد؛ یعنی محبت تنها در سینه های سالم می تواند ظاهر بشود. "صدر" به معنای سینه و آن عضوی از بدن است که محل حضور قلب است: «وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ». صدر و قلب مانند مشكات (چراغدان) و مصباح (چراغ) اند. قلب مظهر قوّت و زندگي است و صدر، چيزي است كه اين قوّه در آن است. اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
ســــنــجــاق قلـــــب هـــــا 💕 و العدل تنسیقا للقلوب
💢نجات از سرگردانی در دوران غیبت گروه گرافیکی نورنگار 📱 عضو شوید @noornegar1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجعت(۲) | رجعت در نگاه متکلمین شیعه شیخ مفید در کتاب أوائل المقالات و در صفحه ی ۷۷ می نگارد: «خداوند گروهی از مردگان را به همان صورت هایی که در گذشته بوده اند به دنیا برمی گرداند، پس گروهی را عزیز و گروهی دیگر را ذلیل می کند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه و نصرت می دهد و مظلومین را بر ظالمین و ستمگران غلبه می دهد و این واقعه هنگام ظهور مهدی آل محمد علیهم السلام خواهد بود». عالم و متکلم بزرگ شیعه سید مرتضی در کتاب جوابات المسائل الرازیه از کتاب رسائل الشریف جلد ۱ صفحه ی ۱۲۵ می آورد: «بدان عقیده ی شیعه چنین است که خداوند هنگام ظهور امام زمان علیه السلام گروهی از شیعیان را که پیش از قیام آن حضرت از دنیا رفته اند به دنیا بازمی گرداند تا آنان به پاداش یاری و همراهی و درک حکومت آن وجود مقدس نائل آیند و نیز برخی از دشمنان حضرتش را زنده می کند تا از ایشان انتقام گیرد و آنان برتری حق و منزلت پیروان حق را نگریسته و اندوهگین بشوند» فقیه و محدث بزرگ، شیخ حر عاملی در کتاب الإیقاظ صفحه ی ۲۹ می نگارد: «بدان مراد از رجعت زندگی بعد از مرگ و پیش از قیامت است، این معنا به ذهن متبادر می شود و علما نیز به آن تصریح کرده اند چنانچه از استعمالات آنها فهمیده می شود و در برخی از احادیث به آن تصریح شده است. بحث رجعت این چنین است». از علمای معاصر می توان از مرحوم مظفر نام بْرد که ایشان در کتاب عقاید الإمامیه صفحه ی ۱۲۹ می نگارد: «عقیده ی شیعه در رجعت بر اساس پیروی از اهل بیت چنین است: خداوند عده ای از کسانی را که در گذشته از دنیا رفته اند به همان اندام و صورت پیشین زنده کرده و به دنیا بازمی گرداند و به برخی از آنان عزت می دهد و پاره ای را ذلیل و خوار خواهد کرد و حقوق حق پرستان را از باطل پرستان می گیرد و داد ستم دیدگان از ستم گران می ستاند...» از علمای دیگر، می توان به شیخ علی آل محسن صاحب کتاب اثبات الرجعة اشاره نمود که ایشان در صفحه ی ۹ می نگارد: «رجعت اعتقادی ایست به این معنا که اقوامی در آخرالزمان به این زندگانی دنیوی بازمی گردند از پس مرگشان و در این دنیا برای بار دوم زندگی کرده و به مرگ طبیعی یا با شهادت می میرند و یا کشته می شوند و استناد داده ما را به پاره ای از روایات است که دلالت آن روایات به این صورت است که ائمه ی دین و مومنین محض و کفار و منافقین محض در کفر و نفاق رجعت خواهند کرد» اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجعت(۳) | جایگاه رجعت در اعتقادات شیعه همانطور که گفته شد، شیعیان را بوسیله ی اعتقاد به رجعت می شناختند و بدین وسیله روات معتقد به رجعت را به جرم شیعه بودن طَرد می کردند؛ مانند جابر بن یزید جعفی که هزار حدیث می دانست؛ ولی از او به همین علت حدیث نمی آوردند: «سمعت حریرا بقول لقیت جابر بن یزید جعفی فلم اکتب عنه لأنه کان یؤمن الرجع». رجعت نزد شیعیان فراتر از یک اعتقاد ساده است و بلکه طبق روایات رسیده، رجعت را از ضروریات شیعه شمرده اند که اگر کسی معتقد به رجعت نباشد، شیعه بودن نیز از او سلب می گردد: «لیس منا من لم یؤمن بکرتنا» از ما نیست کسی که ایمان به بازگشت ما ندارد(من لا یحضره الفقیه ج۳ ص ۴۵۸) و در روایت دیگر شرط مومن بودن ایمان به رجعت است: «من أقر من سبعة أشياء فهو مؤمن و الإيمان بالرجعة» هر کس به هفت چیز اعتقاد داشته باشد مومن است و یکی از آنها ایمان به رجعت است (وسائل الشیعه ج 24 ص 132 ح 30164). علمای شیعه نیز از طریق روایات، به ضرورت اعتقاد رجعت رسیده اند: ۱. شیخ مفید می گوید: «اما فرمایش معصوم که بیان داشتند: هر کس قائل به رجعت ما نباشد از ما نیست به این معنا است که از آن اراده کرده است مسئله ی رجعت را که عبارت است از اینکه خداوند گروهی از آل محمد را پس از مردن و پیش از قیامت زنده می کند و این اعتقادی ایست که تنها مختص به مذهب آل محمد علیهم السلام می باشد»(المسائل السرویه ج ۷ ص ۳۲) ۲. شیخ طوسی می گوید: «پیامبر ما و ائمه معصومین همراه با گروهی از امت های گذشته و آینده باز خواهند گشت و بر این اعتقاد آیات و روایات فراوانی دلالت دارد و خداوند که فرمود: و روزی که برمی انگیزیم از هر امتی گروهی را، پس اعتقاد به رجعت لازم است»(رسالة عقائد الجعفرية ص ۲۵۰) ۳. شیخ حر عاملی می گوید: «از جمله ادله ای که رجعت را صحیح و ضرورت آن را بر هر آشنا با اخبار مسلم دانسته این است که در هیچ یک از ضروریات مثل وجوب نماز و حرمت زنا بیش از رجعت حدیث وارد نشده و شاهد این گفته روایات علمای اهل سنت چون فخر رازی، زمخشری، ابن ابی الحدید معتزلی و شهرستاتی صاحب الملل و و النحل می باشد که در کتاب های خود شیعه را معتقد به رجعت دانسته اند» (الإیقاظ ص ۶۷) ۴. لغوی بزرگ شیعه، فخرالدین طریحی می گوید: «رجعت از ضروریات مذهب امامیه است و شواهد و روایات وارده از اهل بیت علیهم السلام در این زمینه مشهور تر از آن است که لازم به یادآوری باشد، حتی از ائمه علیهم السلام وارد شده است که هر کس به رجعت ما اقرار نداشته باشد از ما نیست»‌(مجمع البحرین‌) اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجعت(۴) | رجعت در نگاه علامه مجلسی علامه ی مجلسی روایات بسیاری را در بحار ج ۵۳ در مورد رجعت می آورد؛ و این روایات بقدری کثیر است که علامه برخی از روایات را بخاطر تعارض با روایات رجعت نمی پذیرد و در مورد آنها متوسل به تأویل و توجیهات می شود. و همینطور ایشان گاهی توهم تعارض برخی از روایات با رجعت را پاسخ می دهند و توضیح می دهند که چنین روایاتی مخالف با رجعت نیست. بطور مثال علامه ی مجلسی روایتی می آورد با این دلالت که چهل روز بعد از امام زمان قیامت خواهد شد و علامه این روایت را خبر واحد می خواند که نمی تواند مقابل روایات کثیر رجعت قرار گیرد و سپس می گوید: در یک صورت این روایت قابل قبول است که ما معتقد به قول برخی از علما باشیم که می گویند: امام زمان خود نیز رجعت می کند و ایشان آخرین فرد رجعت کننده است(بحار ج ۲۵ ص ۳۲۴) و یا علامه نسبت به پاره ای از روایات دیگر می گوید: گروهی از نادانان خیال کرده اند این اخبار(دو امام نمی تواند در یک زمان باشد مگر اینکه یکی ناطق با‌شد) منافی با اخبار رجعت پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم است و به همین جهت بی محابا این اخبار مستفیضه و بلکه متواتره که از ائمه نقل شده است را رد کرده اند(بحار ج ۲۳) و در نهایت علامه، روایات رجعت را در ج ۵۳ بحار جمع می کند و در انتها می آورد: ای برادر! گمان نمی کنم که بعد از نقل آن همه آیات و روایاتی که درباره اثبات رجعت برای تو نقل کردم، هنوز در عقیده به رجعت شک داشته باشی. باید بدانی که رجعت مسأله ای است که شیعیان در تمام اعصار بالاتفاق معتقد به آن بوده اند و میان آنها، همچون آفتاب نیم روز مشهور و معلوم بوده است، چنان که آن را به شعر در آورده و در تمام شهرهای خود در مقام مناظره با مخالفین (اهل تسنن) بدان استناد می جستند، و مخالفین هم آنها را بدین عقیده سرزنش می نمودند، و در کتاب های مربوطه ثبت کرده اند. مانند فخر رازی و حاکم نیشابوری و غیر اینان. سخن ابن ابی الحدید نیز در این باره گذشت که مذهب امامیه را در این خصوص توضیح داد. اگر به ملاحظه تطویل کلام نمی بود، بسیاری از سخنان آنها (یعنی علمای اهل تسنن) را ذکر می نمودم. ولی کسی که ایمان به ائمه اطهار دارد، چگونه در مطلبی که قریب دویست روایت به طور متواتر از چهل و چند نفر از محدثین بزرگ و موثق و علمای اعلام در بیش از پنجاه کتاب آنها نقل شده است، تردید می کند؟! علمای بزرگی مانند ثقه الاسلام کلینی، شیخ صدوق، شیخ طوسی، سید مرتضی، نجاشی، کشی، عیاشی، علی بن ابراهیم قمی، سلیم بن قیس هلالی، شیخ مفید، ابوالفتح کراجکی، نعمانی، صفار، سعد بن عبداللَّه اشعری، ابن قولویه قمی، سید علی بن عبدالحمید بن فخار موسوی، سید رضی الدین علی بن طاوس، و فرزندش مؤلف کتاب «زوائد الفوائد»، محمد بن علی بن ابراهیم، فرات بن ابراهیم، امین الدین طبرسی، ابراهیم بن محمد ثقفی، محمد بن عباس بن مروان و احمد بن محمد بن خالد برقی (مؤلف کتاب محاسن)، ابن شهر آشوب مازندرانی، شیخ حسن بن سلیمان، قطب الدین راوندی، علامه حلی، سید علی بن عبدالکریم بن عبدالحمید بهاءالدین نیلی، احمد بن داود بن سعید، حسن بن علی بن ابی حمزه، فضل بن شاذان، شیخ شهید محمد بن مکی و حسین بن حمدان، حسن بن محمد بن جمهور نابینا مؤلف کتاب «الواحده» حسن بن محبوب؛ جعفر بن محمد بن مالک کوفی، طهر بن عبد اللَّه، شاذان بن جبرئیل، و صاحب کتاب الفضائل، و مؤلف کتاب العتیق، و مؤلف کتاب الخطب و غیر اینان از مؤلفین کتاب هایی که در نزد ماست و مؤلف آنها را به طور تحقیق نمی شناسیم. به همین جهت هم اخبار آن را به آنها نسبت ندادیم. هر چند بعضی از اخبار رجعت در آن کتاب ها هست. اگر چنین مطلبی متواتر نباشد، در چه چیز می توان دعوی تواتر کرد؟ با اینکه تمام طایفه شیعه، این مسأله را در هر عصری از علما و راویان پیش از خود روایت کرده اند. من فکر می کنم که هر کس در موضوع رجعت تردید کند، در منصب امامت ائمه اطهار شک دارد، ولی چون نمی تواند آن را در بین مؤمنین اظهار کند، با حیله و نیرنگ به منظور تخریب دین حنیف اسلام، شبهاتی درباره رجعت که ناشی از ملحدان بی دین است القا نموده و افکار مردم ضعیف الایمان را از اعتقاد به آن منحرف می سازد. «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»، {می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا - گرچه کافران را ناخوش افتد - نور خود را کامل خواهد گردانید.} - . صف / ٨ - و ما برای محکم کاری و تأکید، نام کسانی را که متعرض بیان ادعای رجعت شده و در باب آن کتاب نگاشته یا بر منکران احتجاج نموده و با مخالفان مخاصمه نموده اند می آوریم، به جز نام کسانی که در ذکر احادیث نامشان برده شد و خدا توفیق دهنده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجعت(۵) | تأویل رجعت سید محمد صدر در مورد رجعت تأویلات و بیانات شاذی دارد و رجعت را به معنای بازگشت ائمه با بدن ظاهری می داند(تاریخ ما بعد الظهور ص ۸۵۹) در حالی که این سخن با کثرت روایات و دلالت آنها سازگار نیست. ۱. سید مرتضی می گوید: «اما آنها که رجعت را تأویل کرده و گویند: مراد بازگشت دولت ائمه علیهم السلام است و نه بازگشت مردگان به دنیا، چون نمی توانند رجعت را ثابت کنند دست به تأویل می زنند ولی اینجا تأویل راه ندارد زیرا دلیل آن ظواهر اخبار نیست که قابل تأویل باشد بلکه امری حتمی و قطعی ممکن نیست مدرکش خبرهای واحدی باشد که یقین آور نیست، دلیلش اجماع امامیه است که به اتفاق معتقدند که هنگام قیام حضرت مهدی خداوند جمعی از دوستان و عده ای از دشمنان خود را زنده می کند، بنابراین مطلب قطعی و حتمی ایست و احتمال ندارد که تأویل پذیر باشد»(رسائل المرتضی ص ۱۲۵) ۲. شیخ حر عاملی می گوید: «حدیث های متواتری که در کتاب های معتبر از پیغمبر و أئمه علیهم السلام نقل شده که اغلب صریح است و به هیچ وجه قابل تأویل نیست، و چون این تعداد صریح است در ما بقی هم تأویل راه ندارد، و اگر این احادیث قابل تأویل باشد همه حدیث ها را می توان تأویل کرد، حتی روایاتی که امامت ائمه را تعیین می کنند چون اغلب آنها قابل تأویل است ولی به حکم حدیث های صریح و اجماع علما لفظ باید بر معنی حقیقی حمل شود و تا ممکن است نباید از ظاهر کلام دست کشید، و چون نیک بنگری حدیث های رجعت دست کمی از حدیث هایی که دلیل بر امامت یکی از ائمه ‌است ندارد و اگر می خواهی حدیث های کتاب عیون الاخبار(راجع به امامت حضرت رضا علیه السلام) را با حدیث های که ما درباره ی رجعت جمع کرده ایم بسنجی سپس خود انصاف ده که کدام صریح تر است»(الایقاظ ص ۳۰) ۳. مرحوم طبرسی می گوید: «وانگهی رجعت تنها با اخبار ثابت نمیشود تا قابل تأویل باشند. بلکه اجماع شیعۀ امامیه بر آن است و اخبار هم مؤید اجماع است»(مجمع البیان ج ۱۸ ص ۱۴۶) اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا