eitaa logo
نــــــــــورنــما
2.9هزار دنبال‌کننده
111 عکس
117 ویدیو
5 فایل
نـــــــــورنــما #نورنما #امامت #مهدویت #امام_زمان #فرق_انحرافی ارتباط با مدیر کانال @aghs13 کانال ما در تلگرام https://t.me/noornama2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجعت(۳) | جایگاه رجعت در اعتقادات شیعه همانطور که گفته شد، شیعیان را بوسیله ی اعتقاد به رجعت می شناختند و بدین وسیله روات معتقد به رجعت را به جرم شیعه بودن طَرد می کردند؛ مانند جابر بن یزید جعفی که هزار حدیث می دانست؛ ولی از او به همین علت حدیث نمی آوردند: «سمعت حریرا بقول لقیت جابر بن یزید جعفی فلم اکتب عنه لأنه کان یؤمن الرجع». رجعت نزد شیعیان فراتر از یک اعتقاد ساده است و بلکه طبق روایات رسیده، رجعت را از ضروریات شیعه شمرده اند که اگر کسی معتقد به رجعت نباشد، شیعه بودن نیز از او سلب می گردد: «لیس منا من لم یؤمن بکرتنا» از ما نیست کسی که ایمان به بازگشت ما ندارد(من لا یحضره الفقیه ج۳ ص ۴۵۸) و در روایت دیگر شرط مومن بودن ایمان به رجعت است: «من أقر من سبعة أشياء فهو مؤمن و الإيمان بالرجعة» هر کس به هفت چیز اعتقاد داشته باشد مومن است و یکی از آنها ایمان به رجعت است (وسائل الشیعه ج 24 ص 132 ح 30164). علمای شیعه نیز از طریق روایات، به ضرورت اعتقاد رجعت رسیده اند: ۱. شیخ مفید می گوید: «اما فرمایش معصوم که بیان داشتند: هر کس قائل به رجعت ما نباشد از ما نیست به این معنا است که از آن اراده کرده است مسئله ی رجعت را که عبارت است از اینکه خداوند گروهی از آل محمد را پس از مردن و پیش از قیامت زنده می کند و این اعتقادی ایست که تنها مختص به مذهب آل محمد علیهم السلام می باشد»(المسائل السرویه ج ۷ ص ۳۲) ۲. شیخ طوسی می گوید: «پیامبر ما و ائمه معصومین همراه با گروهی از امت های گذشته و آینده باز خواهند گشت و بر این اعتقاد آیات و روایات فراوانی دلالت دارد و خداوند که فرمود: و روزی که برمی انگیزیم از هر امتی گروهی را، پس اعتقاد به رجعت لازم است»(رسالة عقائد الجعفرية ص ۲۵۰) ۳. شیخ حر عاملی می گوید: «از جمله ادله ای که رجعت را صحیح و ضرورت آن را بر هر آشنا با اخبار مسلم دانسته این است که در هیچ یک از ضروریات مثل وجوب نماز و حرمت زنا بیش از رجعت حدیث وارد نشده و شاهد این گفته روایات علمای اهل سنت چون فخر رازی، زمخشری، ابن ابی الحدید معتزلی و شهرستاتی صاحب الملل و و النحل می باشد که در کتاب های خود شیعه را معتقد به رجعت دانسته اند» (الإیقاظ ص ۶۷) ۴. لغوی بزرگ شیعه، فخرالدین طریحی می گوید: «رجعت از ضروریات مذهب امامیه است و شواهد و روایات وارده از اهل بیت علیهم السلام در این زمینه مشهور تر از آن است که لازم به یادآوری باشد، حتی از ائمه علیهم السلام وارد شده است که هر کس به رجعت ما اقرار نداشته باشد از ما نیست»‌(مجمع البحرین‌) اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجعت(۴) | رجعت در نگاه علامه مجلسی علامه ی مجلسی روایات بسیاری را در بحار ج ۵۳ در مورد رجعت می آورد؛ و این روایات بقدری کثیر است که علامه برخی از روایات را بخاطر تعارض با روایات رجعت نمی پذیرد و در مورد آنها متوسل به تأویل و توجیهات می شود. و همینطور ایشان گاهی توهم تعارض برخی از روایات با رجعت را پاسخ می دهند و توضیح می دهند که چنین روایاتی مخالف با رجعت نیست. بطور مثال علامه ی مجلسی روایتی می آورد با این دلالت که چهل روز بعد از امام زمان قیامت خواهد شد و علامه این روایت را خبر واحد می خواند که نمی تواند مقابل روایات کثیر رجعت قرار گیرد و سپس می گوید: در یک صورت این روایت قابل قبول است که ما معتقد به قول برخی از علما باشیم که می گویند: امام زمان خود نیز رجعت می کند و ایشان آخرین فرد رجعت کننده است(بحار ج ۲۵ ص ۳۲۴) و یا علامه نسبت به پاره ای از روایات دیگر می گوید: گروهی از نادانان خیال کرده اند این اخبار(دو امام نمی تواند در یک زمان باشد مگر اینکه یکی ناطق با‌شد) منافی با اخبار رجعت پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم است و به همین جهت بی محابا این اخبار مستفیضه و بلکه متواتره که از ائمه نقل شده است را رد کرده اند(بحار ج ۲۳) و در نهایت علامه، روایات رجعت را در ج ۵۳ بحار جمع می کند و در انتها می آورد: ای برادر! گمان نمی کنم که بعد از نقل آن همه آیات و روایاتی که درباره اثبات رجعت برای تو نقل کردم، هنوز در عقیده به رجعت شک داشته باشی. باید بدانی که رجعت مسأله ای است که شیعیان در تمام اعصار بالاتفاق معتقد به آن بوده اند و میان آنها، همچون آفتاب نیم روز مشهور و معلوم بوده است، چنان که آن را به شعر در آورده و در تمام شهرهای خود در مقام مناظره با مخالفین (اهل تسنن) بدان استناد می جستند، و مخالفین هم آنها را بدین عقیده سرزنش می نمودند، و در کتاب های مربوطه ثبت کرده اند. مانند فخر رازی و حاکم نیشابوری و غیر اینان. سخن ابن ابی الحدید نیز در این باره گذشت که مذهب امامیه را در این خصوص توضیح داد. اگر به ملاحظه تطویل کلام نمی بود، بسیاری از سخنان آنها (یعنی علمای اهل تسنن) را ذکر می نمودم. ولی کسی که ایمان به ائمه اطهار دارد، چگونه در مطلبی که قریب دویست روایت به طور متواتر از چهل و چند نفر از محدثین بزرگ و موثق و علمای اعلام در بیش از پنجاه کتاب آنها نقل شده است، تردید می کند؟! علمای بزرگی مانند ثقه الاسلام کلینی، شیخ صدوق، شیخ طوسی، سید مرتضی، نجاشی، کشی، عیاشی، علی بن ابراهیم قمی، سلیم بن قیس هلالی، شیخ مفید، ابوالفتح کراجکی، نعمانی، صفار، سعد بن عبداللَّه اشعری، ابن قولویه قمی، سید علی بن عبدالحمید بن فخار موسوی، سید رضی الدین علی بن طاوس، و فرزندش مؤلف کتاب «زوائد الفوائد»، محمد بن علی بن ابراهیم، فرات بن ابراهیم، امین الدین طبرسی، ابراهیم بن محمد ثقفی، محمد بن عباس بن مروان و احمد بن محمد بن خالد برقی (مؤلف کتاب محاسن)، ابن شهر آشوب مازندرانی، شیخ حسن بن سلیمان، قطب الدین راوندی، علامه حلی، سید علی بن عبدالکریم بن عبدالحمید بهاءالدین نیلی، احمد بن داود بن سعید، حسن بن علی بن ابی حمزه، فضل بن شاذان، شیخ شهید محمد بن مکی و حسین بن حمدان، حسن بن محمد بن جمهور نابینا مؤلف کتاب «الواحده» حسن بن محبوب؛ جعفر بن محمد بن مالک کوفی، طهر بن عبد اللَّه، شاذان بن جبرئیل، و صاحب کتاب الفضائل، و مؤلف کتاب العتیق، و مؤلف کتاب الخطب و غیر اینان از مؤلفین کتاب هایی که در نزد ماست و مؤلف آنها را به طور تحقیق نمی شناسیم. به همین جهت هم اخبار آن را به آنها نسبت ندادیم. هر چند بعضی از اخبار رجعت در آن کتاب ها هست. اگر چنین مطلبی متواتر نباشد، در چه چیز می توان دعوی تواتر کرد؟ با اینکه تمام طایفه شیعه، این مسأله را در هر عصری از علما و راویان پیش از خود روایت کرده اند. من فکر می کنم که هر کس در موضوع رجعت تردید کند، در منصب امامت ائمه اطهار شک دارد، ولی چون نمی تواند آن را در بین مؤمنین اظهار کند، با حیله و نیرنگ به منظور تخریب دین حنیف اسلام، شبهاتی درباره رجعت که ناشی از ملحدان بی دین است القا نموده و افکار مردم ضعیف الایمان را از اعتقاد به آن منحرف می سازد. «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»، {می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا - گرچه کافران را ناخوش افتد - نور خود را کامل خواهد گردانید.} - . صف / ٨ - و ما برای محکم کاری و تأکید، نام کسانی را که متعرض بیان ادعای رجعت شده و در باب آن کتاب نگاشته یا بر منکران احتجاج نموده و با مخالفان مخاصمه نموده اند می آوریم، به جز نام کسانی که در ذکر احادیث نامشان برده شد و خدا توفیق دهنده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا