eitaa logo
یک جرعه نور
81 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
669 فایل
ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Khademolfateme
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام برکات در قبض است : عزیزمن ! هرگاه دلت به التهاب آمد بدان که جانت چیزی را طلب می کند همچنانکه وقتی بچه به التهاب در می آید و گریه می کند معلوم است که چیزی را می خواهد و تا آن چیز را به دست نیاورد آرام نمی شود بسیاری از افراد این گونه مواقع که دلشان می گیرد سعی می کنند به هر طریق ممکنی خود را از غم و اندوهی که نصیبشان شده برهانند مثل اینکه وقتی به قبض افتادند و احساس کردند که غمی بر دلشان سنگینی می کند تصمیم می گیرند که برای رهایی از آن به پارک یا به خانه دوست و فامیلی بروند و با دیدن باغ و دوستان و خویشاوندان آن ناراحتی را فراموش کنند ، در حالیکه این طریق اصلا طریق صحیح و درستی نیست ، اگرچه ممکن است با رفتن به یک باغ و پارک و یا رفتن به خانه دوست و آشنایی آن درد به نوعی تسکین یابد ، امامطمئن باشیدکه هرگز از این طریق دلتان آرام نخواهد شد دراین حال ، دل زمانی آرام می گیرد که به ملکوت عالم اتصال یابد و بدان که تمام برکات نیز در قبض است نه در بسط تا به قبض نیفتادید چیزی از ملکوت عالم نمی گیرید اینکه آقا میفرمایند :کسی که درد نداردانسان نیست ، بدان جهت است که بی درد قبض ندارد و هرکه قبض ندارد ، عایده و مائده ای هم برایش نیست تا انسان بوده باشد. پس اولا وجود درد و فراهم آمدن قبض در نهاد آدمی لازم است و ثانیا اینکه بتوان از این درد و قبض ایجاد شده نهایت استفاده را کرده و خود را به ملکوت عالم اتصال داد نه این که با کارهای ناشایست و پیش پا افتاده ای ، نفس را از نیاز و احتیاج ذاتی خود به حقائق عالم ، غافل ساخته و او را به امور مادون انصراف دهیم که احساس راحتیکندو خیال کند از غم در آمده است. شرح دروس معرفت نفس/جلددوم_ص۱۶۸ استاد صمدی آملی
اگر قبض فرستد به خوشی قبول کنی و اگر بسط بخشد از دل و جانش تلقی کن؛ چه محقق شده است که اگر هر سالک را مدتی در قبضه قبض تربیت ندهند بر بساط بسطش ننشانند و اگر در مقام بسط به شرط ادب قیام ننماید، از آنجاش بیرون اندازند و دست رد بر مراد او زنند. هر که او را ادب مجلس شاهــــــــان نبود گرد این در مگذارید که سلطان اینجاست شیخ علاء الدوله سمنانی مصنفات
وظیفه ی سالک در حال قبض:   وظیفه ی سالک در حال قبض کاستن از اعمال عبادی و فشار وارد نکردن به نفس است. در روایت آمده: (جان ها را اقبال و ادباری است، پس هر گاه سر حال بود بر مستحبّات وادارش کنید و هرگاه بی حال بود، بر واجبات اکتفا کنید.) نهج البلاغه بخش حکمت و نیز وظیفه ی دیگر این است که اگر قبض خواسته است در راه رفعش بکوشد تا از جام بسط، می طهور بنوشد. نوعی دیگر از قبض: قبض در آغاز عمل: گاه سالک در آغاز عملی احساس نوعی قبض و بی حالی می کند و مردد می ماند که عمل را ادامه دهد و یا دست بردارد. مرحوم ملکی تبریزی این حالت را به دو قسم تقسیم می کند. ایشان معتقد است که قبض ابتدایی یا با ادامه دادن عمل زایل می شود و یا ادامه می یابد، در صورت اول نباید عمل را به خاطر بی حالی ترک کرد، ولی در صورت دوم شایسته است که عمل ترک شود. (البته این در صورتی است که عمل از دستورات استاد که باید ادامه یابد، نباشد). سالک به تدریج می تواند این دو نوع بی حالی را از یکدیگر بازشناسد.   قبض و بسط عارفان : آیا انسان کامل، یعنی شخص عارف بالله هم دارای قبض و بسط است؟ پاسخ این است که سالک پس از کمال از قبض و بسط به معنایی که گذشت رهیده است، او دیگر نه درد هجران دارد و نه شوق وصال به رحمان. او به مقصد رسیده و در حرم امن الهی آرمیده است. ولی به معنایی دیگر دارای قبض و بسط است. توضیح مطلب این است که عارف کامل پیوسته در پرتو تجلیّات پروردگار قرار دارد. این تجلیّات که عمدتاً «آسمانی» است، گوناگون است، زیرا نام های حق گوناگون است، وقتی عارف تحت تجلّی اسماء جمالیّه حق باشد، بسیار سرخوش است، به گونه ای که گویا می خواهد عالَم را ببخشد و اگر در تحت تجلّی اسماء جلالیّه باشد، در خود فرو می رود خُلق و حال ندارد و به سختی می توان با او انس گرفت. این دو حالت حتی در جسم و صورت عارف نمود دارد. او در حالت نخست چهره ای برافروخته، لبانی به خنده و تبسّم گشوده و اُنسی تماشایی دارد و در حالت دوم چهره ای لاغر و زرد، لبانی برهم نشسته و هیبتی قهرآلود دارد. مرحوم استاد طهرانی معتقد بودند: این دو حالت در انبیاء و اوصیاء نیز وجود داشته است و گویا شعر شاعر در همین مورد در بخش علم عارفان سروده شده است: گهی بر طارم اعلی نشینم گهی تا پشت پای خود نبینم
دستور العمل علامه حسن زاده آملی برای رفع قبض : روزى يكى از ياران درس ، مصرانه و عاجزانه از حضرت استاد حسن زاده آملى تقاضا كردند كه : حضرت آقا عنايتى بفرماييد ذكرى ، دعايى ، چيزى بفرماييد بلكه از اين گرفتارى روحى نجات پيدا كنم ، خيلى گرفته و در قبض هستم حضرت استاد (دام عزه ) كه تا آخر لحظه سر به زير انداخته بودند و در سكوتى پر معنى و مراقبه اى ملكوتى به سر مى بردند سر را بلند كرده و فرمودند: آقا جان ! من هم گرفتارم ، من هم از شما بدترم !!! چند لحظه اى درنگ فرمودند و ادامه دادند: دو مطلب به شما عرض مى كنم ، يقينا اثر دارد به شرط اينكه اقلا يك اربعين (40 روز) بر آن مداومت داشته باشيد ۱- ذكرشريف يا حى يا قيوم يا من لا اله الا انت كه گفته اند، اكثار در آن سبب حيات و زيادت عقل مى شود و مجرب هم است .  ۲-سوره غنى (واقعه ) را بخوانيد تا غنى در علم و بعدا هم چيزهاى ديگرى شويد چون روايت شده كه : ابن مسعود از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نقل كرده كه ، از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) شنيدم كه فرمود: هر كس سوره واقعه را هر شب بخواند هيچ گاه محتاج نمى شود. صراط سلوک علامه حسن زاده ی آملی
ما دائم تحت ِ قبض و بسط ِ حقیم : قلبی که در بسیاری از آیات و روایات آمده ، قلب صنوبری نیست بلکه، قلب آن است که قلب المومن بین اصبعین الرحمن یقلبه کیف یشاء، قلب مومن بین دو انگشت خداوند رحمن است و ان گونه که بخواهد ان را می گرداند. هر طور خدا بخواهد دگرگونش می کند. شخص یک لحظه میگوید میخواهم این کار را بکنم و لحظه دیگر میگوید نمیکنم. استادم علامه حسن زاده می فرمودند: ما تحت قبض و بسط حضرت حقیم. آن به آن و لحظه به لحظه در قبض و بسطیم و قابض و باسط خودش است. یعنی آنی میبینیم ناراحتیم که مثلا چرا فلان چیز واقع شد و آنی میبینیم که شاکر و شادیم. یکی از نکات دقیق و لطیف همین قبض و بسط است. استادسمندری
هم قبض و هم بسط به صلاح بندگان است :  خداوند بنا بر مصلحت و حكمت وقتى بندگان را به طرف خود مى برد، گاهى به سير مى برد و گاهى به سكون مى گذارد تا از راه رفتن خسته نشوند و قدرت و تاب تجلّيات را پيدا كنند. ملول نشوند و فرار نكنند و باقى طريق را بپيمايند. لذا گاهى قبض و گاهى بسط عارض مى شود. البته نبايد حدّ اعتدال را كنار بگذارند و به افراط و تفريط روى بياورند. چه آنكه هم قبض و هم بسط صلاحِ بندگان است و خرج كردن از مايه ها بر مبنا بايد باشد، چرا كه در قبض، غم و اندوه و پريشان حالى غالب است و در بسط، سرور و گشادگى. به يك معنا قبض، مقدمه بسط است و پشتوانه هر مصرفى با حساب بايد باشد تا خرج و دخل، مايه و مصرف معتدل باشد مگر آنكه سالكى قالبش خوفى و يا رجايش غالب باشد، مانند حضرت يحيى و عيسى عليهما السلام (كه بحث جداگانهاى دارد). در فصول، زمستان قبض است، ولى در واقع مقدمه بهار و تابستان است. درون دى ماهِ بالفعل، بالقوّه بهار است، پس سبزى و طراوت در درون سردى است و سالك بايد بداند كه طبق گفته قرآن ((انّ مع العُسر يُسراً. با هر سختى و رنجى، راحتى است)). کشکول کشمیری