eitaa logo
مشاوره آنلاین نور
2.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
197 ویدیو
15 فایل
🔮خدمات مشاوره و روانشناختی غیر حضوری توسط روان شناسان اسلامی (تحصیلات ارشد و دکتری)🔮 مشاوره تلفنی با تخفیف @tellnoorpsy 🤔درخواست از شما__پاسخ از متخصص😊 👉👉 @nooronline 💥گروه تخصصی اسوه زندگی💥
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸سوال: بنده 17سال سن دارم، همسرم 23سال دارن. به لطف خدا یک ماه و چند روزی هست که در دوران عقد هستیم، هردو گرم مزاج و پرحرارتیم . و از این باب روابط (الحمدالله) گرمی داریم، اما ترسی دروجودم هست از بابت که تا چه حد باید دراین روابط اونهم در دوران عقد پیشروی کنیم؟ ایا حد و مرز گذاشتن برای روابط باعث سرد شد و انزال نمی شود؟ از این بابت بسیار نگرانم و امیدوارم شما پاسخی داشته باشین 🙏 (مدت دوران عقد یک سالو نیم به علت سربازی همسرم) یا علی 🌞 پاسخ. 👇👇 سلام وقت بخیر 🖋ابتدا این پیوند مبارک را به شما تبریک می گویم و برایتان روزهایی زیبا و لذت‌بخش آرزمندم. 💠رابطه انواع مختلفی دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنم: 1⃣ : این نوع ارتباط، شامل گفت و گوهای حضوری، تماس های تلفنی، پیامک، نامه و امثال آن می شود. 🔹به لحاظ اینکه بهترین زمان برای فرد مقابل است، هرچقدر ارتباط کلامیِ هدفمند بین شما بیشتر باشد، شناخت بیشتری بدست می آورید. 🔸 بنابراین سعی کنید علاوه بر پیرامون خاطرات و موضوعات مورد علاقه‌تان، گفتگوی هدفمند داشته باشید؛ به این معنا که سعی کنید نسبت به ، و یکدیگر بیشتر آشنا شوید. این مسئله کمک شایانی به تنظیم روابط در زندگی آینده خواهد کرد. 2⃣ ارتباط عاطفی: مثل ، و که هر کدام از شما به فرد مقابل ابراز می کنید. این نوع رابطه نیز هر چقدر بیشتر باشد، باعث و تقویت علاقه شما به یکدیگر می شود. 3⃣ : میزان ارتباط جنسی در دوران عقد وابسته به ، عرف و خانواده است و تصمیم‌گیر نهایی در این موضوع شما هستید. ولی با توجه به ریسک بالای این مسئله، متخصصان توصیه می‌کنند از رابطه جنسی عمیق در دوران عقد خودداری نمایید. ( برای مشورت بیشتر در این زمینه می توانید از ☎️ و ارتباط با مشاورین خانمِ این مجموعه کمک بگیرید) 💫💫شاد و پیروز باشید 💫💫 ____ 📲 سوال از مشاور : @nooronline ☎️ در خواست مشاوره تلفنی : @tellnoorpsy 🚨 کانال مشاوره آنلاین : https://eitaa.com/joinchat/2247295048C66ca24f3e8 🌸 🌼 🌸🌼 🌼🌸🌼
سلام وقت بخیر من دختر ۲۵ ساله مجرد و شاغل هستم. اینار با بزرگتر شدن مشکلات مراجعه میکنم. جریان رفاقت های غیر متعارف پدر و مادرم با جنس مخالف به کنار مشروب خوردن بابام و عصبانیت های زیاد اون به کنار. داداشم با اینکه متاهله و بچه داره هم رفته توی مسیر بابام و هم مشروب و هم رفیق غیر همجنس پیدا کرده و زن دادشم میخواد طلاق بگیره و من ماندم با برملا شدن اینا هم باهم توی یک روز به کل خانواده مون. اون همکاری که هم دوستش داشتم و بابام بخاطر مشکلات پدرش بخاطر مشکلات اخلاقی که بابام هم داشت ردش کرد و خود پسره با پدرش ۱۸۰ درجه فرق داشت اونم ازدواج کرد و من مانده ام تنهای تنها و یه حالت کلاپس پیدا کردم. حس میکنم که از بس بابام بدی اونا رو گفت خداوند برای اینکه جوابمون رو بده اونا رو سرخودمون آورد و فکر می‌کنم شایدم آه اون پسره باشه. هنوز حس دوست داشتن اون همکار اذیتم میکنم بعد از جواب منفی دادن به اون از طرف ما هر شب به خدا گفتم مهر اونو از دلم و مهر من از دل اون خارج کنه. الان که اون ازدواج کرده یه حس دوگانه دارم خوشحالم که اون به سروسامان رسیده و یه حس بدی که از دستش دادم و عقلم میگد اونا برای ما مناسب نبودند و داشتی بخاطر احساساتت انتخابش میکردی نه منطقی ولی دلم میگد چرا اتفاقا مشکلات خانوادگی تقریبا همسانی داشتی و اون پسره شرایط خانواده‌ی تو رو درک میکرد و تو اون بعد از کلی خواستگار فقط این به دلت نشست. من برای رسیدن به اون تلاش کردم ولی پدرم که ولی من بود میگفت پدرش مشکل اخلاقی داره و آبروی خانواده ما میره و پسره استعدادش اینکارا رو داره و الان استعداد ما در آن زمینه بروز پیدا کرده ! بعد فهمیدم اون مشکلات اخلاقی پدر پسره مال قبله و الان نیست و این باعث شدم دیگه به پدرم تکیه نکنم چون اون قابل اعتماد نیست. مادرم هم آدم ایمنی نیست چون هر چی درد دل کنم همجا جار میزنه. حالم اصلا خوب نیست. از خانواده م متنفر هستم. تنها بودم تنهاتر شدم. هر لحظه دعا میکنم که بمیرم راحت بشم. احساس خفگی دارم‌. تنها جایی که حالم بهتر سرکار اونم چون بیرون از محیط خانواده هستم ولی اون همکار باشه بدتر میشم. نمیدونم چرا نتوانستم بعد از ۳ ماه از این حس دوست داشتنش خلاص بشم. احساس میکنم روحم پاره شده و تحملم کم شده و جانی نمانده. گاهی وقتا میگم من شرایط ازدواج رو ندارم چون نمی تونم با این مشکلات رو به بشم و مقابله کنم. خیلی ضعیف شدم. از مشکلات احساسی میترسیدم چون میدونستم در آن مسائل شکست میخورم. هربار به این فکر میکنم این آزمایشات الهی است و خدا میخواد قوی تر بشم ولی هربار شکست میخورم و احساس آدم بدرد نخور بودن میکنم و ناامیدتر میشم دا میکنم ولی میدونم دعا کردن چاره ۱۰۰٪کار نیست خودم هم باید حرکتی بزنم ولی نمیدونم چیکار کنم؟ خسته شدم. به خودم میگم هر کی بیاد با من بخواد ازدواج کنه من چطوری شرایط خانواده‌م رو بهش بگم. سطح ما اومده پایین و ترجیح میدم فعلا تا اینکه این مشکلات حل نشه به ازدواج فکر نکنم. تازه به این فکر میکنم من با این شرایط که توش گیر کردم چطوری میتونم آماده برای حضور امام زمانم باشم. ذهنم منسجم نیست و پراکنده کار میکنه. درونم پر از خشمه پر تنفر از خودم و خانواده‌ام و خانواده ام از چشمم افتادن. حس میکنم سقوط آزاد خانواده ما به سمت تباهی داره رخ میده و در آینده نزدیک همه چیز رو از دست میدهیم‌ از اعتبار و آبرو و... 👨‍🏫 👇 سلام وقت بخیر ✍️از متن ارسالی شما مشخص است که دوران سختی را می‌گذرانید. روانشناسان معتقدند افرادی می‌توانند در سختی‌های زندگی دوام بیشتری بیاورند و کمتر دچار آسیب شوند که از سخت‌رویی بیشتری برخوردار باشند. به معنای توانایی مدیریت و مقابله با شرایط سختِ زندگی است. یکی از اموری که باعث افزایش سخت‌رویی و در زندگی می‌شود، اعتقاد به کمک خداوند است. از امام حسن عسکری ع نقل شده است «هيچ بلايي نيست مگر آنكه اطراف آن با نعمت الهي احاطه شده است.» بنابراین با اعتماد به سخن امام عسکری ع به خداوند تکیه کنید و در مقابل سختی‌ها ایستادگی کنید. 💠اما چند توصیه: 1️⃣ گفتگو با خداوند و تقویت باعث تخلیه شده و روح شما را قدرتمندتر می‌کند. 2️⃣ باتوجه به اینکه همزمان با چند مشکل روبرو هستید توصیه می‌کنم با یک در ارتباط باشید تا در تصمیم‌گیری‌ها به شما کمک کند. ( برای معرفی مشاور می‌تواند به شما کمک کند). 3️⃣ برای رهایی از به نامزد سابقتان حتما از یک مشاور کمک بگیرید تا دوره سوگ را طی کنید. ✨ به امید روزهایی بهتر برای شما ✨ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 📲 درخواست مشاوره متنی @nooronline ☎️ در خواست مشاوره تلفنی @tellnoorpsy 🚨 کانال مشاوره آنلاین نور عضو شوید 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✨سوال : سلام خسته نباشید بنده یه خانم ۲۴ ساله ایی هستم که یکسال و خرده ایی ازدواج کردم تو عقد که کلا خاطره ایی خوشی ندارم چون جاریام بشدت اذیتم میکردن الان خونه خودم هستم خداروشکر مشکل من این اینجاست که شوهرم بعضی اوقات واقعا غرغر میزنه برا همه چی و من نباید جواب بدم چون اعصابش بهم میریزه😐 همین دیروز تا بیرون شهر رفتیم اینقدر غر زد که بخدا پشیمون شدم باهاش اومدم بیرون ولی وقتی با خانواده خودش میریم بیرون اصلا غرغر نمیزنه چون بهش خوش میگذره ولی دوتاییمون میریم خیلی غر میزنه اولین مسافرتی که باهم رفتیم میگفت کاش شوهر خواهرمم اینجا بود خوش میگذشت کاش اون اینجا بود کاش ابجیم اینجا بود مگه من چیم پس همش دوسداره تو مسافرت همه خانوادش باشن تا بهش خوش بگذره ولی با من باشه یکسره غرغر میزنه یا مادرشو میاره اینجا ، بهش میگه تو خونه ما راحت باش دیگه مادرش رو اعصابه منه یک هفته که میمونه اینجا وقتی مادرش اینجایه خیلی بامن مهربونه ولی تا میره غرغراش شروع میشه درضمن هی خانوادش به من گیر میدن که بچه بیار ولی چون من عروسی نگرفتم و اعصابمم بخاطر همین خورده الان حوصله بچه ندارم ولی مادرش دائم به خواهرشوهرم میگه بپرس ازش ببین حامله نیست 😐 من الان از بچه خوشم نمیاد باید به زور بچه بیارم؟ مگه اونا میخوان بزرگش کنن و تربیتش کنن؟ من الان حوصله خودمو ندارم چه برسه به بچه پاسخ🌀 🌀 سلام وقت بخیر💐 🔥در پیام شما چند سوال وجود دارد: ۱. غز زدن های همسرتان ۲. اینکه وقتی با خانواده اش هست بهش خوش میگذره. ۳. فرزندآوری شما و دخالت خانواده اما پاسخ: 1⃣ در پاسخ به سوال اول باید بدانید های همسرتان احتمالا بخاطر برخی نیازهای او است که در رابطه با شما تامین نشده یا نمی تواند آن را بیان کند. ( مثلا نیاز به قدرت یا....) برای کاهش این مسئله باید آن نیازها را پیدا کرد و آنها را تامین نمود. البته گاهی خودشان به تنهایی نمی توانند علت غر زدن را پیدا کنند که در اینجا مراجعه به یک به شما کمک خواهد کرد. 2⃣ در مورد اینکه همسرتان با خودش شاد است، این مسئله بسیار طبیعی است. هرچند شما برای همسرتان ویژگی های بسیار مثبتی دارید ولی طبیعتاً ایشان با خانواده اصلی نیز دلبستگی هایی دارد و این دلبستگی ها باعث ایجاد ارتباط با انها می شود. از طرف دیگر، هرچقدر شما تلاش کنید، فقط می توانید همسر خوبی برای ایشان باشید؛ ولی نمی توانید جای مادر، پدر، خواهر و برادر را برای او پر کنید. بنابراین باید این را به همسرتان بدهید که با آنها رابطه داشته باشد. شاید یکی از دلایل غر زدن های همسرتان همین مسئله (حساسیت شما در رابطه با خانواده اش) باشد. 3⃣ در مورد فرزندآوری، هرچند علاقه دارند فرزند شما و همسرتان را زودتر ببینند ولی کاری که شما تاکنون انجام داده‌اید درست است. یعنی تا زمانی که رابطه‌ شما با همسرتان دچار چالش است، بهتر است از خودداری نمایید؛ ابتدا رابطه را اصلاح کنید و سپس برای فرزندآوری اقدام نمایید. ✅ نکته پایانی: اینکه برای زندگی‌تان نگران هستید و به فکر بهبود آن هستید بسیار خوب است. اما باید بدانید چند سال اول زندگی اوج تنشها بین زوجین است. زوجین باید تلاش کنند در این مدت چالش ها را رفع کنند تا زندگی شیرین‌تری را ایجاد کنند. مراجعه به مشاور در این مدت برای زوجین بسیار راهگشاست. مرکز می تواند در این زمینه به شما کمک نماید. 💫شاد و پیروز باشید 💫 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 📲 درخواست مشاوره متنی @nooronline ☎️ در خواست مشاوره تلفنی @tellnoorpsy 🚨 کانال مشاوره آنلاین نور عضو شوید 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃