eitaa logo
نــــــــورمـــــاه
797 دنبال‌کننده
198 عکس
43 ویدیو
4 فایل
🔻کانال هنری و ادبی #نـــــــــورمــــــاه ارتباط با من: @sarbbazzaman کپی محتوا و مطالب کانال با هشگ #نور_ماه بلا مانع است ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تن زجان و جان زتن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ خیلی از چیز ها بر ما و برای ما روشن و شفاف و آفتابی نیست و یکی از آن مقوله روح است، به راستی روح چیست؟ کسی نمی داند و بسیاری از فلاسفه و دانشمندان علوم تجربی جوشیدند و کوشیدند اما راه به جایی نبردند، سهروردی می گفت: روح نور اسپهبدی است یعنی یک حقیقت روشنی مثل نور است و سپهبد و فرمانده تن است و بدن آدمی به فرمان او حرکت می کند و همینطور روح مجرد از مکان و زمان است؛ ولی چگونه روحی که از زمان و مکان مجرد است با این جسم مادی رابطه و ارتباط برقرار می کند؟ ابن سینا می گفت: واسطه ای بنام "روح بخاری" در میان است که مانند بخار و لطیف است و بخاطر لطافت با روح ارتباط دارد و بخاطر ماده بودنش با جسم ارتباط دارد: جسم لطیف نافذ فی المنافذ ولی قرآن از همان ابتدا آب پاکی ریخت و فرمود: وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا پیامبر از تو می پرسند که حقیقت روح چیست؟ بگو روح کار خداست و شما از آن سَر در نمی آورید و در باب روح جزء اندکی نمی فهمید مولوی هم می گفت: حیرت اندر حیرتست ای یار من این نه کار تست و نه هم کار من فهم و حقیقت روح نه کار توست و نه کار من و اینجا جای تحیر و سرگردانی است و ما هیچ نمی دانیم جزء اینکه: تن زجان و جان زتن مستور نیست ما همین مقدار می دانیم که بین تن و روح و بین روح و تن جدایی نیست و آنها از هم در پرده نیستند و برای هم پوشیده نیستند و بلکه با یکدیگر ارتباط دارند لیک کس را دید جان دستور نیست ولی هیچ کس فهم و حقیقت این جان و روح را دستور و فرمانی نرسیده؛ یعنی به شما نگفته اند که باید روح را بشناسید چون ضرورتی نداشته است و این بیت در حقیقت یک امتثال تمثیلی برای بیت قبلی است که گفت: سر من از ناله من دور نیست ناله را به جسم و تن تشبیه کرده است و سِر و حقیقت وجودی خودش را به روح تشبیه کرده است و می گوید: همانطوری که تو به تن نگاه می کنی به راحتی می توانی متوجه بشوی که پشت این تن یک روح است؛ اگرچه حقیقت روح برای تو روشن نباشد و اگر خوب دقت کنی می‌یابی که پشت ناله های من هم یک روحانیتی قرار دارد؛ اگرچه نمی توانی به آن روح و روحانیت دست پیدا کنی و ضرورتی هم ندارد که دست پیدا کنی. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ کار آتش گرم کردن است و کار باد سرد کردن است و آنچه که در سخن اولیای خدا است آتش است و باد نیست؛ یعنی وقتی شما بانگ و سخن آنها را می شنوید، روشن و گرم می شوید، گفت: کار مردان روشنی و گرمی است کار دونان حیله و بی‌‌شرمی است‌‌ کار مردان روشنی و گرمی است؛ اما کار مردان دون سرد و یخ کردن است و اصلا سخن که می کنند گویی یخ بیرون می ریزند و کنار آنها که می شینید انگار در کنار کوه برف نشسته اید؛ اما کنار اولیای خدا که می نشینید انگار کنار یک کوره ی آتشین نشسته باشید. مولوی می گوید: آتش است این سخن نای که "نای" همان نی است و نی نماد و رمز و تمثیلی برای ولی خداست که مرد خدا درونش مانند نی تهی و خالی است و سخنش از خودش نیست و از خداست، مانند نی که نوایش از خودش نیست و از نایی و نوازنده است. آتش است این بانگ نای و نیست باد از جنس باد نیست که تو را سرد و خاموش کند هر که این آتش ندارد نیست باد الهی! هر کسی از این آتش برخوردار نیست، نابود و نیست بشود چون عدمش بِه ز وجود ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
17.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سریال مستوران | تلفیقی از داستان‌های کهن ایرانی مانند هزار و یک شب، کشکول، گلستان و شاهنامه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 غــیـــبـــت مـــادرم من غیبت هیچ کس را نکنم جزء مادرم چون آموخته ام آنکه غیب شود نیکی غیبت کننده را برگیرد و چه بهتر آنکه پاداش من را مادرم بَرد من ار نام مردم بزشتی برم نگویم بجز غیبت مادرم ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آتش عشق است کَاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ آتشی که در جان و وجود یک ولی خدا قرار دارد، آن آتش برخواسته و برآمده از عشق است؛ یعنی عشق است که آدمی را آتشین می کند، گرم و پُر حرارت می کند آتش عشق است کَاندر نی فتاد آتشی از جنس عشق است و برآمده از عشق است که در وجود نی(ولی خدا) افتاده است عشق اساس هر کاری در این عالم است و هر کجا که بروید رد پای عشق را می بینید؛ چه آنکه نازلش باشد و چه آنکه عالی اش باشد جوشش عشق است کاندر می فتاد نمونه اش آب انگور در خمر است که به راستی چرا می جوشد؟ چرا درون خمره بی تابی می کند؟ جوشش آن ریشه در این دارد که آن می خوار علاقه و دوست دارد که می بنوشد و مست بشود، پس این جوشش ریشه در یک عشقی دارد، منتهی یک عشق سخیف و نازلی... مولانا وقتی که از عشق سخن می کند، برخلاف دیگران که از اندوخته های ذهنی خود می گویند، او از تجربیاتش یاد می کند و لذا مولوی وقتی در عرصه ی عشق سخن می کند تنها الفاظ نیست که بکار می بَرد. روزبهان بقلی در ابهر العاشقین با وجود اینکه نثر بسیار جذابی دارد، وقتی از عشق یاد می کند، یک عشق وهم آلودی است و اصلا کاملا پیداست که این مرد عشق را نچشیده و لمس نکرده است‌؛ اما وقتی مولانا از عشق می گوید کاملا هویداست که این مرد با پوست و خون خود عشق را به تمام معنا درک و دریافت کرده است سفر کردم به هر شهری دویدم چو شهر عشق من شهری ندیدم ندانستم ز اول قدر آن شهر ز نادانی بسی غربت کشیدم به غیر عشق آواز دهل بود هر آوازی که در عالم شنیدم ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
گوش کن... با لب خاموش سخن می گویم
4_5800763756027842845.mp3
8.39M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا