eitaa logo
نــــــــورمـــــاه
797 دنبال‌کننده
207 عکس
43 ویدیو
4 فایل
🔻کانال هنری و ادبی #نـــــــــورمــــــاه ارتباط با من: @sarbbazzaman کپی محتوا و مطالب کانال با هشگ #نور_ماه بلا مانع است ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 اقـــــبـــال خیلی سخت است ولی واقعیت این است که در مسیر موفقیت، خیلی از مواقع شانس و اقبال پر رنگ تر از هنر انسان است و در سرنوشت انسانها دخالت دارد از جهان این جنایتم سخت است کز هنر نیست دولت از بخت است ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 انــــســــان نـــــاراضــــــی انسان در گرمای تابستان, آرزوی زمستان را دارد. زمستان که شد آن را نمی خواهد. انسان همیشه ناراضی است، نه فقط در سختی که در ناز و نعمت هم اینگونه است. انسان به خاطر ناسپاسی نابود است و به هرچه که می رسد، باز هم برایش کم است! یطلب الانسان فی الصیف الشتا فاذا جاء الشتا انکر ذا فهو لا یرضی بحال ابدا لا بضیق لا بعیش رغدا قتل الانسان ما اکفره کلما نال هدی انکره ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طـــــرح‌ خـــــاتــــــم بــــــا نــــقــــــش 👌 🔻برای طراحی بنر، پوستر ، آرم، تایپوگرافی اسم و... می توانید با ما ارتباط برقرار کنید: @henduneir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 قـــــدرت تـــــعـــقــــل آنچه که انسان را با سایر موجودات متمایز می کند، قدرت تعقل و فکرتی است که خداوند سبحان به جان آدمی بخشیده است. شیخ محمود شبستری به این محبت الهی اشاره می دارد و در آغاز گلشن راز می گوید: به نام آنکه جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جان برافروخت همین فکر باعث می شود که انسان علاوه بر اینکه محصول محیط باشد، بتواند احاطه ی بر محیط نیز داشته باشد و هر لحضه محیط خود را تغییر دهد. اما جناب گاو تنها محصول محیط است و هیچ احاطه ای به محیط ندارد و لذا جناب گاو از آغاز خلقت تاکنون همان جناب گاو است بدون اینکه تغییری در او پیدا شود... ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را ┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ عشق ناتمام ] عشق ناقص، عشقی که درخور یار نباشد [ جمال ] زیبایی، نیکو صورت و سیرت بودن، ظاهر و باطن زیبایی داشتن [ مستغنی ] بی نیاز [ آب و رنگ ] کنایه از رونق و جلای صورت [ خال ] نقطه ی سیاه [ خط ] به دو معنا است: ۱. مو های ظریف نازک پشت لب جوان ها ۲. خط لب‌(خطی که اطراف لب می کشند تا لب را برجسته و زیبا کنند) ┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ شعر حافظ مثل خود حافظ پریشان است که او می گوید: بر این جانِ پریشان رحمت آرید جان و روح و روان من پریشان است و هر لحضه در سمت و سویی است. خوب کسی که جان پریشانی دارد طبیعی است که نظم و شعر او هم پریشان باشد و لذا حافظ قالب غزل را انتخاب می کند چون ابیات غزل انسجام معنایی ندارد؛ یعنی ارتباطی بین ابیات نمی توان پیدا کرد. غزل نظم منسجم نیست و بلکه نظم پریشان است که حافظ هم از ابیات خود تعبیر نظم پریشان دارد: حافظ آن ساعت که این نظمِ پریشان می‌نوشت و این نکته ی بسیار کلیدی در فهم حافظ است که بدانیم هر بیت یک غزل، ممکن است به موضوع خاصی اشاره داشته باشد. مانند پرنده ای که شاخه به شاخه و درخت به درخت می شود، حافظ هم همینطور است. درست مثل این غزل که حافظ یک بار از پیر و مراد می گوید، یک جا از آشوب شهر می نالد و در اینجا یک مرتبه بیت عارفانه می شود و از جمال یار و عشق ناتمام خودش یاد می کند. حافظ در این بیت می گوید: آنچه جمال و زیبایی یک محبوب و معشوق را افزون و افزون تر می کند، عشق عاشق است؛ یعنی هر چقدر عشق بیشتر باشد آن جلوه و جمال معشوق هم بیشتر است. یعنی جمال محبوب برای افزایش، نیازمند عشق بیشتر عاشق است. یعنی هر چقدر عاشق، عاشق تر باشد، معشوق را زیباتر احساس می کند. یعنی زیبایی هر معشوقی به اندازه ی عشق عاشق است. ولی حافظ می گوید: یار من از جلوه و جمالی برخوردار است که به عشق من هیچ حاجتی ندارد و آن هم عشق منِ ناقص که البته ناقص خواهد بود چون مگر می شود آدمی خودش ناقص باشد ولی عشقی که دارد کامل باشد؟ پس چه عشق در من باشد و چه نباشد و چه کم باشد و چه زیاد باشد، او در اوج جمال خود قرار دارد. البته هر چقدر عشق من بیشتر باشد، جمال او بیشتر خودش را به من نشان می دهد و نه اینکه بیشتر می شود. و بعد برای اینکه کلام بهتر منقعد بشود، حافظ از تمثیل استفاده می کند و می گوید: حکایت عشق ما نسبت به آن معشوق ازل و ابد(یعنی خداوند)، حکایت اقلام آرایشی برای یک چهره ی زیبا دارد که یک چهره ی زیبا چه نیازی به آب و رنگ دارد؟ چه نیازی به خط لب دارد؟ چه نیازی به خالکوبی گوشه ی لب دارد؟ اینها نیاز چهره هایی است که جمالی ندارند. بله! چهره هایی که جمالی ندارند، هر چقدر اقلام آرایشی بیشتر باشد، جلوه و زیبایی آنها هم بیشتر می شود؛ یعنی اقلام آرایشی هستند که آن چهره ها را زیبا می کنند و عشق هم دقیقا اینطور است که وقتی انسان نسبت به کسی عاشق می شود، این عشق با معشوق همان کاری می کند که آن اقلام آرایشی با آن چهره ی نازیبا می کند. عشق معشوق را زیبا می کند؛ ولی یار ما از زیبایی برخوردار است که نیازی به چنین عشقی ندارد، درست مثل چهره ی زیبایی که هیچ حاجتی به اقلام آرایشی ندارد. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 تــــعــــریــــف عــــشــــق بسیاری در باب عشق سخن گفته اند؛ ولی وقتی به تعریف عشق رسیده اند، عشق را خارج از تعریف و حد به شمار آورده اند. خواجه عبدالله انصاری در باب العشق رسالة محبت نامه گوید: اگر بسته ی عشقی خلاصی مجوی و اگر کشته ی عشقی قصاص مجوی که عشق آتشی سوزان است و بحری بی پایان است، هم جان است و هم جان را جانان است و قصه بی پایان است و درد بی درمان است و عقل در ادراک وی حیران است و دل از دریافت وی ناتوان است. نهان کننده ی عیان است و عیان کننده نهان است. اگر خاموش باشد دل چاک کند و از غیر خودش پاک کند. عشق درد نیست ولی به درد آرد. بلا نیست ولیکن بلا را به سر مرد آورد. چنان که علت حیات است همچنان سبب ممات است. هر چند مایه راحت است پیرایه ی آفت است. محبت محب را سوزد نه محبوب را و عشق طالب را سوزد نه مطلوب را... مولانا می گوید: زبان از شرح و بیان حقیقت عشق عاجز است و قلم از کشف اسرار آن ناتوان : هرچه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن گرچه تفسیر زبان روشنگرست لیک عشق بی‌زبان روشنترست چون قلم اندر نوشتن می‌شتافت چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________