eitaa logo
نــــــــورمـــــاه
795 دنبال‌کننده
208 عکس
43 ویدیو
4 فایل
🔻کانال هنری و ادبی #نـــــــــورمــــــاه ارتباط با من: @sarbbazzaman کپی محتوا و مطالب کانال با هشگ #نور_ماه بلا مانع است ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 مــن به هـیـچ کــس قــول نــدادم من به هیچ‌کس قول ندادم همیشه عالی باشم، خطا نکنم، زمین نخورم، عاقلانه رفتار کنم، بی‌نظیر باشم! در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند من چُنینم که نُمُودم دِگر ایشان دانند ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما ┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ عقل ] عقل در اینجا به معنای عقل جزئی نگر و ظاهر بین است؛ عقلی که تنها سود مادی را رصد و حساب می کند [ زلف ] گیسو؛ البته در سخن نماد زیبایی حق است [ چون ] چگونه [ از پی‌ ] از برای، بدنبال [ زنجیر ] بند، دام ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ حافظ می گوید: عقل آدم های عاقل که جزئی نگر و ظاهر بین و ظاهر گرا هستند، نمی تواند فهم کند که ما چقدر خوش و خوشبخت هستیم و دل های ما چقدر شاد است از اینکه آزاد نیستیم و اسیر هستیم؛ اسیر جمال و زیبایی یار... اگر آنها چنین درک و فهمی می داشتند که خوشی و شادابی و طراوت دل در بند رهایی آزادی و رهایی نیست و بلکه در گرو زنجیر بودن یار است، آنها نیز خود را به دیوانگی می زدند تا یه چنین زنجیری برسند؛ ولی متاسفانه آنها این لذت های برتر و والاتر را درک و ادراک نمی کنند؛ چرا که آنها لذت را در درهم و دینار می بینند و در باغ و ویلا می بینند و هنوز این لذت های عالی و متعالی را تجربه نکرده اند. و این یعنی تنها و تنها عشق است که لذت بخش ترین است و گشاینده ی همه ی دشواری ها است و رهاننده ی آدمی از همه ی سرگشتگی ها است، و در بند و اسیر یار بودن، برترین و پایدارترین آزادی و رهایی ها است و به همین خاطر اگر عقل عاقلان این حقیقت را اینگونه درک می کرد، خود را به دیوانگی می زدند تا به این زنجیر برسند و اینگونه آنها هم مثل ما اسیر و زنجیری باشند. حافظ در حقیقت نسخه ی شادی را در اختیار آدمی قرار می دهد و می گوید: مگر نمی خواهی دلی شاد و خوش داشته باشی؟ یک راه بیشتر ندارد و باید در بند حق باشی؛ ولی فهم این معنا اگرچه کار عقل است ولی هر عقلی ادراک نمی کند و بعضی عقل ها گرفتار شدند و رشد نکردند و لذا عقل های رشید این چنین حقایق را فهم می کنند. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
چرا بی‌ اجازه از من عکس گرفتی؟ 🤔😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 قــــوام جـــــامــــعــه اقـــتــــصـــاد اســــت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «و لا قوام لهم جمیعا إلا بالتجار و ذوی الصناعات» و قوامی نیست برای آنها(مردم، نظامیان، قضات، کُتاب و کارمندان) جمیعا مگر با تجارت و صاحب صناعات علامه طباطبائی می گوید: مهم ترین چیزی که جامعه ی انسانی را بر اساس خود پایدار می دارد، اقتصادیات جامعه است که خدا آن را مایه قوام اجتماعی قرار داده. (المیزان ج ۹ ص ۳۲۹) آیت الله جوادی آملی می گوید: اصل مال(اقتصاد) به منزله قوام جامعه است: «ولاتُؤتوا السُّفَهاءَ أموالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللهُ لَكُم قِياماً» اموال خود را، که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید و از آن، به آنها روزی دهید! و لباس بر آنان بپوشانید و با آنها سخن شایسته بگویید! (تفسیر تسنیم ج ۱۵ ص ۵۴۰) ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 نــســـخــه تــــوکــــل روزی پیامبر شتربانی را می بیند که شتر خود را با توکل بر خدا رها می کند؛ به امید آنکه این شتر گم نشود... و پیامبر وقتی این صحنه را می بیند می فرماید: اول پای شتر خود را ببند و بعد توکل کن: اعـــقــــل و تـــوکـــــل ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فقط اعتماد به نفس ایشون 😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما ┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ روی ] رخ، چهره [ خوب ] زیبا [ آیت ] علامت، نشانه، درجه اعلی هر چیزی [ آیتی از لطف ] منتهای لطف، منتهای لطافت، نهایت مهربانی [ کشف کردن ] آشکار کردن، ظاهر ساختن [ زان ] از آن [ تفسیر ] تبیین، بیان، معنا کردن، برداشت کردن ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ یک کشاورز گاهی از زمین خود مراقبت می کند و به زمین خود آب و دانه و کود می دهد و اطراف زمین خود حصار قرار می دهد، و گاهی هم کشاورز دانه و کود که نمی دهد هیچ، زمین خود را شخم می زند و آشفته می کند. ‌شما بگو که کدام به زمین لطف است؟ و کدام لطف نیست؟ هر دو لطف است چون هر دو برای مزرعه شدن زمین لازم است؛ اگر فقط آب و دانه و کود بریزد به خاک ابدا مزرعه نمی شود و اگر هم فقط شخم و شیار بزند باز تبدیل به مزرعه نمی شود و لذا هر دو ضرورت دارند، پس هر دو لطف به خاک اند، منتهی لطف یکی مثل آب و دانه دادن مشهود است و یکی مثل شخم شیار زدن مستور است؛ یعنی پنهان است و لطف بودنش را انسان بعدا می تواند متوجه شود. در گذشته زنان روستایی به لب چشمه می رفتند و ظرف های مسی را می شستند که خوب این ظرف ها چرب بود و چربی اش با آب از بین نمی رفت و بخاطر همین با شن و ماسه های اطراف چشمه ظرف را گل مالی می کردند و بعد داخل چشمه می زدند و بیرون می کشیدند که با این کار ظرف تمییز می شد و شاید بچه هایی که آنجا بودند، فکر می کردند که مادر هایشان این ظرف ها را کثیف می کنند؛ یعنی خبر نداشتند که در دل آن کثیفی، تمییزی است. و حالا شما بگویید که کدام لطف به ظرف است؟ گل مالی کردن یا زدن به آب چشمه و در آوردن؟ هر دو به یک اندازه لطف است؛ ولی بچه ها لطف را در زدن ظرف به چشمه می بینند؛ یعنی آن لطف مشهود را می بینند و می فهمند؛ ولی گِل مالی شدن ظرف را نمی فهمند. شاید گاهی هم به مادر های خود اعتراض می کنند و مادر ها هم به آنها اعتنایی نمی کنند. حالا حافظ به همین موضوع اشاره دارد و می گوید: خدایا! از آن روزی که چشم ما به جمال شما روشن شد، چهره ی زیبای شما را دیدیم و فهم و هضم کردیم، از آن روز آیتی از لطف؛ یعنی منتهی درجه ی مهربانی برای ما کشف و روشن شد. آن چهره ی زیبای تو برای ما روشن ساخت که هر چه مهربانی است اینجاست و هر چه از این وجود شما سَر می زند جزء مهربانی چیز دیگری نمی تواند باشد، همانطوری که از شکر جزء شیرینی سَر نمی زدند و از ماه جزء نور سَر نمی زند: جز لطف و جز حلاوت خود از شکر چه آید جز نور بخش کردن خود از قمر چه آید از آن روز در برداشت های ما جزء لطف و خوبی نمی بینی؛ یعنی هر اتفاقی که در زندگی برای ما رخ می دهد چون به امضای اوست و چون او نخواهد نمی شود و چون او هم در منتهی درجه ی لطف است، پس آن چیز را لطف و مهربانی می بینیم، ولو لطف و مهربانی بودنش را نفهمیم؛ ولی هر چیزی که ما نفهمیم دلیل بر نبودن نیست چون تازه مثل کودکی شده ایم که مادرش دارد ظرف ها را گِل آلود می کند و نمی فهمد که چرب و آلودگی های دنیا را دارد تمییز می کند و قدری صبوری می خواهد که به چشمه برسد و براق بشود. و به همین معنا در روایتی آمده است: وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْجَوَادِ- فَقَالَ(ع)إِنَّ لِكَلَامِكَ وَجْهَيْنِ فَإِنْ كُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِينَ- فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِي يُؤَدِّي مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ- وَ الْبَخِيلَ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ- وَ إِنْ كُنْتَ تَعْنِي الْخَالِقَ فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَى وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ- لِأَنَّهُ إِنْ أَعْطَاكَ أَعْطَاكَ مَا لَيْسَ لَكَ وَ إِنْ مَنَعَكَ مَنَعَكَ مَا لَيْسَ لَكَ- فردی از امام کاظم پرسید: جواد و بخشنده کیست؟ فرمود: پرسش تو دو وجه دارد، اگر از مخلوقین می پرسی، به راستی فرد بخشنده فردی است که آن مقدار که خدا بر او واجب ساخته می پردازد، و فرد بخیل و فرومایه کسی است که در پرداخت واجبات الهی بخل می ورزد؛ و چنانچه منظورت بخشندگی خالق است، پس او چه عطا کند و چه دریغ ورزد [در هر دو صورت] بخشنده است؛ زیرا اگر عطایت فرماید، آنچه از تو نیست به تو بخشیده، و چنانچه از تو باز دارد، آنچه از تو نیست دریغ داشته. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
4_5854912951349153405.mp3
7.23M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻