eitaa logo
انجمن ادبی نوجوانان سیب نارنجی
62 دنبال‌کننده
91 عکس
14 ویدیو
4 فایل
انجمن نوجوانان سیب نارنجی ارتباط با مدیر کانال @masoommoradii
مشاهده در ایتا
دانلود
پروین اعتصامی شاعر سرشناس ایرانی‌ است. از او همچنین با عنوان «مشهورترین شاعر زن ایرانی» یاد می‌کنند. از پروین اعتصامی یک دیوان اشعار چاپ و منتشر شده است. عمده‌ی شهرت او به دلیل استفاده از سبک شعر «مناظره» در اشعارش است. در ادامه قسمتی از زندگی‌نامه و نمونه‌ای شعرهای پروین اعتصامی را بخوانید https://eitaa.com/novjavane
پروین اعتصامی شاعر سرشناس ایرانی‌ است. از او همچنین با عنوان «مشهورترین شاعر زن ایرانی» یاد می‌کنند. از پروین اعتصامی یک دیوان اشعار چاپ و منتشر شده است. عمده‌ی شهرت او به دلیل استفاده از سبک شعر «مناظره» در اشعارش است. در ادامه قسمتی از زندگی‌نامه و نمونه‌ای شعرهای پروین اعتصامی را بخوانید 🥰🍭🍎 ⚘️زندگینامه پروین اعتصامی⚘️ پروین اعتصامی (Parvin E'tesami)، با نام اصلی رخشنده اعتصامی، در تاریخ 25 اسفند 1285 در شهر تبریز به دنیا آمد. پدر او، یوسف اعتصامی آشتیانی، علاقه‌ی زیادی به فرهنگ و ادبیات داشت و در آن زمان در انتشار ماهنامه‌ی ادبی «بهار» همکاری می‌کرد. در سال 1288، پدر پروین اعتصامی نماینده‌ی مردم تبریز در مجلس شد و به همین دلیل، زمانی که پروین تنها 6 سال داشت، با خانواده‌اش از تبریز به تهران آمدند. او آخرین فرزند خانواده بود و سه برادر بزرگ‌تر از خود داشت. تحصیلات اولیه‌ی پروین اعتصامی در خانه و زیر نظر پدر شکل گرفت. سپس او به مدرسه‌ی آمریکایی در تهران رفت و به عنوان شاگرد ممتاز، تحصیلاتش را در همین مدرسه به پایان رسانید. پروین اعتصامی سرودن شعر را از 7سالگی آغاز کرد و در دوران نوجوانی، اشعار او به اوج پختگی و زیبایی رسیدند. در تمام این دوران، پدرش همراه و یاور او بود و نهایت تلاش خود را برای شکوفایی دخترش در شعر و ادبیات می‌کرد. جایگاه پدر، به عنوان فعال سیاسی و فرهنگی، زمینه را برای آشنایی پروین اعتصامی با سایر شعرا و چهره‌های شاخص آن زمان فراهم می‌کرد. از جمله می‌توان به ارتباط با اشخاص بزرگی همچون علی اکبر دهخدا، ملک‌الشعرای بهار و عباس اقبال آشتیانی اشاره کرد که پروین را به سرودن اشعار بیشتر تشویق می‌کردند و به او انگیزه می‌دادند. در سال 1313 پروین اعتصامی با یکی از افسران شهربانی وقت ازدواج کرد و همراه او به کرمانشاه رفت، اما روحیه‌ی لطیف و شاعرانه‌ی او تضاد زیادی با چهارچوب‌های فکری و نظامی همسرش داشت و این ازدواج چند ماه بیشتر دوام نیاورد. این جدایی، تا حدودی پروین اعتصامی را به انزوا برد. هر چند در همین دوران بود که او توانست نخستین دیوان اشعارش را منتشر کند و به عنوان کتابدار در دانشسرای عالی مشغول به کار شود. انزوای پروین اعتصامی با مرگ پدرش در سال 1316 اوج گرفت و او ارتباط خود را با طیف وسیعی از اطرافیان محدود کرد. سرانجام در سال 1320 پروین اعتصامی در حالی که تنها 34 سال داشت و خود را برای چاپ دوم دیوان اشعارش آماده می‌کرد، به بیماری حصبه مبتلا شد و در 15 فروردین‌ماه همان سال چشم از جهان فروبست. او را در آرامگاه خانوادگی‌شان در حرم حضرت معصومه در قم به خاک سپرده‌اند. 📘دیوان اشعار پروین اعتصامی📘 از پروین اعتصامی تنها یک دیوان اشعار منتشر شده‌ است. او در دیوان اشعار خود به مضامینی همچون ظلم‌ستیزی، عدالت‌خواهی، و حمایت از محرومان و ستمدیدگان اشاره می‌کند. تأکید بیشتر پروین اعتصامی در اشعارش بر «مناظره» است. تا جایی که بیش از 70 عنوان از اشعار او در این قالب سروده شده‌اند و می‌توان نوعی مناظره و پرسش و پاسخ را در آن‌ها دید. نخستین چاپ دیوان اشعار پروین اعتصامی در سال 1314 اتفاق افتاد. این کتاب را چاپخانه‌ی مجلس شورای ملی منتشر کرد و ملک‌الشعرای بهار مقدمه‌ای بر آن نوشت. https://eitaa.com/novjavane
فَریدالدّین ابوحامِد محمّد عطّار نِیشابوری (۵۴۰ - ۶۱۸ قمری) یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلندنام ادبیات فارسی در پایان سدهٔ ششم و آغاز سدهٔ هفتم است. او در سال ۵۴۰ هجری برابر با ۱۱۴۶ میلادی در نیشابور زاده شد. وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار می‌رود و بنا به نظر عارفان در زمینه عرفانی از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده‌است. آثار زیادی به عطار نسبت داده شده است اما مهم‌ترین آثار او عبارتند از: منطق الطیر، تذکره‌الاولیا، مصیبت‌نامه، اسرارنامه و الهی‌نامه. در ادامه شعری از او می‌خوانیم: از قوت مستیم ز هستیم خبر نیست مستم ز می عشق و چو من مست دگر نیست در جشن می عشق که خون جگرم ریخت نقل من دلسوخته جز خون جگر نیست مستان می‌عشق درین بادیه رفتند من ماندم و از ماندن من نیز اثر نیست در بادیهٔ عشق نه نقصان نه کمال است چون من دو جهان خلق اگر هست و اگر نیست گویند برو تا به درش برگذری بوک هیهات که گر باد شوم روی گذر نیست زین پیش دلی بود مرا عاشق و امروز جز بی‌خبریم از دل خود هیچ خبر نیست جانا اگرم در سر کار تو رود جان از دادن صد جان دگرم بیم خطر نیست در دامن تو دست کسی می‌زند ای دوست کو در ره سودای تو با دامن تر نیست دانی که چه خواهم من دلسوخته از تو خواهم که نخواهم، دگرم هیچ نظر نیست عطار چنان غرق غمت شد که دلش را یک دم دل دل نیست زمانی سر سر نیست https://eitaa.com/novjavane