استاد واسطی جلسه اول سیزدهم مرداد.mp3
37.23M
صوت جلسه استاد واسطی
با موضوع:
امتداد عرفان شیعی فقاهتی در علوم انسانی
استاد محمد تقی سبحانی سیزدهم مرداد.mp3
35.73M
صوت جلسه استاد محمد تقی سبحانی
با موضوع:
کارکردهای کلام و پارادایمهای کلامی
جلسه اول
🔰 کارکردهای کلام و پارادایم های کلامی
🎙 استاد محمد تقی سبحانی
📆 سیزدهم مردادماه – جلسۀ اول
🔸پرسش مشترک میان هر سه جلسه این است که دانش کلام یا الهیات کلامی، در امروز و فردای تمدن اسلامی چه رسالت هایی را بر عهده دارد؟
در این جلسات از این مسائل گفتگو می شود: مبادی بحث، چهارچوب سازی برای علم کلام و پاره ای از بدفهمی های از دانش کلام و کارکردهای دانش کلام.
1⃣ نکتۀ اول: رویکردهای مختلف به دانش کلام
دانش کلام، دانشی اصیل و جایگزین ناپذیر است. نگاهی که دانش کلام در تاریخ اسلام بوده است، نگاهی است که متکلمین رسمی به آن داشته اند و آنها کلام را به عنوان یکی از سه دانش اصلی، امری اصیل و لازم می دانستند. در سنت تاریخی ما، از اصحاب ائمه ع تا نوبختیان و دوران معاصر، چنین تلقی از دانش کلام بوده است. در مقابل این نگاه خوشبینانه به کلام، دو رویکرد دیگر به این دانش وجود دارد که برای این دانش در تفسیر رسمی خود، جایگاهی قائل نیست.
رویکرد اول، دانش کلام را دانشی زائد می دانند و ضرورت آن را انکار می کنند. بر اساس این دیدگاه، دانش کلام، ارزش ذاتی و کارکردی در فهم دین ندارد. افراد ذیل این رویکرد را می توان ذیل سه گروه قرار دارد: 1. پاره ای از محدثان؛ مانند سید بن طاووس، 2. پاره ای از فقیهان؛ مانند علامۀ حلی؛ 3. پاره ای از متصوفه.
رویکرد دوم، فیلسوفانی هستند که دانش کلام را قابل جایگزینی با فلسفه می دانند. بر اساس این دو دیدگاه، تنها یک دانش عقلی یا حکمت وجود دارد که کلام و فلسفه را در خود جمع کرده است.
پاسخ اجمالی به این دو رویکرد:
در پاسخ به رویکرد اول: تلقی خاص از دانش کلام باعث شده است که افراد ذیل رویکرد اول، این دانش را غیر ضروری بدانند. بر اساس این تلقی، کلام به نحلۀ خاصی از معارف دینی اطلاق شده است. بسیاری از کسانی که با دانش کلام مخالف بودند، خودشان در عمل، دانش کلامی تولید کرده اند. تقریبا تمام بزرگان از متصوفه در آثار خود، بحثی دربارۀ مباحث نظری کلامی داشته اند. بنابراین، دانش کلامی که این ها با آن مخالفند، نحله ای از آن است.
در پاسخ به رویکرد دوم: دانش کلام دانشی چند منبعی و چند روشی است؛ یعنی عقل، وحی، تجربه و تاریخ را به عنوان منابع خود مبنا قرار می دهد. در حالیکه دانش فلسفه، تنها دانشی عقلی است. دانش فلسفه، اصول و قواعد و چهارچوب ها را تبیین می کند، ولی مبانی آن، قدرت ورود به مسائل جزئی را ندارد. فلسفه نسبت به مذاهب و ادیان، لااقتضا است و به مذهب خاصی وابستگی ندارد، اما کلام ناظر به حیات فردی و اجتماعی مومنان است و برای زیست مومنانه بسترسازی می کند. فلسفه از این جهت، چنین کارایی ندارد. البته، هر دانش کلامی، نیازمند فلسفه است و باید از عقلانیتی برخوردار باشد که در قالب یک دانش مستقل مطرح شده باشد.
بنابراین، دانش کلام، دانشی جبران ناپذیر است و ضرورت سایر علوم باعث جایگزینی ضرورت این دانش نیست.
2⃣ نکتۀ دوم: دفع شبهه ای از دانش کلام
برداشت غلطی وجود دارد که کلام دانشی اقناعی و جدلی است؛ چراکه علم کلام دارای سه محور اساسی است:
1. تبیین یا تنسیق گزاره های دینی در یک دستگاه هماهنگ و جامع (یعنی استخراج و سازماندهی گزاره های دینی و ارائۀ آنها در نظامی منسجم و منطقی)؛
2. اثبات یا توجیه معرفت شناسی (justification) این گزاره ها؛ یعنی این گزاره های باید در نظر مخاطبان فهیم، موجّه تلقی شود. بر اساس معرفت شناسی جدید، یک گزاره تا زمانی که موجه نباشد، قابل پذیرش نیست؛
3. دفاع و شبه زدایی و مقاوم سازی مخاطبان مومن در مقام خطرات؛
این سه محور، جزء اختصاصات دانش کلام است و هیچ دانشی این سه را با هم تامین نمی کند. از این سه محور، دو محور نخست، جدلی نیستند.
3⃣ نکتۀ سوم: مبادی علم کلام
تعریف کلام: دانش کلام، دانش تبیین وجوه هستی و حیات بر اساس عقل و وحی، برای زمینه سازی زیست مومنانه است. این تعریف برخواستۀ از سنت تاریخی و نیاز زمان است، و نیازمندی به کلام در امروز و فردای جامعۀ اسلامی را توضیح می دهد.
مراد از تبیین (explanation)، توصیف دقیق و روشن به همراه ادله و شواهد کافی است.
موضوع کلام، هستی و حیات است. هستی، یک واقعیت نفس الامری دارد که به آن هستی میگوییم و یک جنبۀ تکامل و رشد دارد که به آن، حیات می گوییم. ضعف فلسفه و کلام ما آن است که به مسالۀ حیات نپرداخته است. اگر کلام نتواند توسعۀ مسائل انسانی را بر مدار عقل و وحی توضیح دهد، دانش کلام قرآنی نیست.
غایت کلام، زمینه سازی زیست مومنانه است و اگر بریدۀ از حیات مومنانه باشد، دیگر مطلوب قرآن و معرفت دینی نیست. تاریخ نیز اثبات کرده است که هرگاه دانش کلام به مباحث انتزاعی اکتفا کرده و از حیات مومنانه فاصله گرفته است، منزوی شده است.
تدوین: حجت الاسلام و المسلمین مهدی خیاط زاده.
منابع کلام: دانش کلام تنها منبعی است که عقل و وحی را یکسان و در تعامل با یکدیگر و به صورت مستمر دنبال می کند. کلام نمی تواند همانند فقه، تعبد داشته باشد. حتی تعبد کلامی نیز برخواستۀ از تعقل است. هیچ گزاره کلامی بدون بنیاد عقلانی پذیرفته شده نیست.
4⃣ نکتۀ چهارم: نمونه ای از کارکردهای دانش کلام
برخی از این کارکردهای فردی هستند و برخی اجتماعی و برخی فردی- اجتماعی.
بسیاری از چالش های فرهنگی – اجتماعی جامعۀ ما به دلیل نبود این کارکردهاست؛ یعنی فقدان کلام پویا و زنده باعث این بروز این چالش ها در جامعۀ اسلامی شده است و اگر دانش کلام نتواند این زیرساخت را تامین کند، همچنان دچار این بحران هستیم.
این کارکردها یا مختص به دانش کلام هستند و یا حداقل نقش کلام در آن پررنگ تر از سایر علوم است.
🔸1. تبیین کلید واژه های اساسی معرفت دینی
یکی از چالش های ما، درهم ریختگی مفاهیم اسلامی در معرفت دینی است. به طور مثال، مفهوم توحید، دارای تفاسیر مختلف و گاه نافی یکدیگر هستند. مفاهیمِ توکل، تفویض، زهد از این مفاهیمند. این مفاهیم نقشی کلیدی در تشکیل یک تمدن دارند. به طور مثال، ماکس وبر در کتاب پروتستانتیسم و اخلاق سرمایه داری می گوید: پروتستان ها با باز تعریف مفاهیم بنیادین غرب نظیر معیشت و توسعه، تمدن را متحول کردند. این مفاهیم توسط دانش کلام توضیح داده می شوند. در طول تاریخ نیز اینگونه بوده است و از زمانی که دانش کلام، دچار خمودگی شد، مشکلات آغاز شد. مفاهیمِ امت، حکم و حکمرانی و مانند آن از مفاهیم کلیدی هستند که علم کلام باید آن ها را تبیین کند.
یکی از مشکلات ما در صد و پنجاه سال گذشته این بود که حوزه علمیه این مفاهیم را تبیین نکرد و روشنفکران دینی آن ها را تبیین کردند.
🔸2. ارائۀ تصویری جامع و عام از نظام هستی و حیات انسان
همۀ انسان ها نیازمند تصویری از خود و جامعۀ بیرون و جهان اطراف هستند. رفتار انسانی تابع چنین تصویری است. دانشی که چنین تصویر جامع و افق دار را پیش روی انسان می گذارد، علم کلام است.
🔸3. تبیین جهت گیری های فردی و اجتماعی
امروز در بحث مکاتب بشری خیلی بحث شده است که یکی از عناصر مهم ایدئولوژی ها، تبیین اهداف و جهت گیری های هدف حیات فردی و اجتماعی انسان است. دانش کلام باید قدرت هدف گزاری فردی و اجتماعی را داشته باشد.
🔸4. اصول و ارزش های اخلاقی مسلمین
اگر بنا باشد بحث فرااخلاق اسلامی را مطرح کنیم، تنها کلام است که می تواند پایه های فلسفۀ اخلاق اسلامی را فراهم کند. البته، هیچ تردیدی نیست که نیازی به زیرساخت عقلی هستیم ولی به صرف بحث عقلی نمی توان نظام اخلاقی را تبیین کرد.
🔸5. چهارچوب سازی برای علوم انسانی و اسلامی
علوم اسلامی نظیر فقه، ناظر به حوزه های خاصی در اسلام هستند. دانشی که می تواند چهارچوب ها نظری این علوم را توضیح دهد، علم کلام است. اساس و پایه مسالۀ اسلامی سازی علوم انسانی بر پایۀ علم کلام است. رونشانسی اسلامی، جامعه شناسی اسلامی، اقتصاد اسلامی و دیگر علوم، نیازمند زیرساختی اسلامی هستند تا وصف اسلامی آن را تامین کند. این زیرساخت توسط علم کلام صورت می گیرد.
تدوین: حجت الاسلام و المسلمین مهدی خیاط زاده.
گفت و گوی حضرات اساتید فیاضی و موسوی بایگی سیزدهم مرداد.mp3
33.66M
صوت:
میزگرد سعادت و شقاوت از منظر حکمت متعالیه
حضرات اساتید فیاضی و موسوی بایگی
🔰میزگرد سعادت و شقاوت از منظر حکمت متعالیه
🎙 ارائه دهندگان: آیت الله فیاضی - استاد موسوی بایگی
دبیر علمی: دکتر مهدی عبداللهی
1⃣استاد فیاضی:
سعادت و شقاوت در لغت همان خوشبختی و بدبختی است. فلاسفه در تحقیق همین مفهوم گفته اند که سعادت، آخرین کمالی است که انسان به دنبال آن است. توضیح مطلب آنکه: انسان در کارهای خود، گاهی غایت های مختلف و متفرع بر یکدیگر دارد. غایت نهایی و قصوی فعل انسان، سعادت است.
🔸اما اینکه این غایت قصوی چیست، محل اختلاف واقع شده است. برخی از این نظرات عبارتند از:
1. افلاطون: سعادت، معرفت عقلی و لذت حسی است؛ انسان ترکیبی از عقل و بدن است. کمال و سعادت نهایی انسان نیز در بهره مندی از معرفت عقلی و لذات بدنی است.
حال می ¬توان کلام افلاطون را اینگونه توجیه کرد که در انسان سعادتمند، لذت بدنی تحت تدبیر معرفت عقلی است و بر اساس آن، این لذات را رنگ می دهد.
2. ارسطو: سعادت انسان آن است که قوۀ عاقلۀ آن فعال باشد. این کلام را نیز می توان همانند کلام افلاطون توجیه کرد.
البته، عقل در لسان روایات ما، قوۀ مدرکه نیست، بلکه این است که فطرت و ساختار خدادادی خاص انسان، فعال باشد. بُعدی از این ساختار وجودی، تعقل است. بُعد دیگر نیز تمایلات انسان مانند تمایل به ایثار است. این ایثار باعث می شود که انسان، لذات و رنج هایی داشته باشد که حیوانات ندارند. این ساحات اختصاصی انسان، فعالیت هایی دارد که در حیوان نیست. عقل در لسان روایات ما، شامل همۀ این فعالیت ها می شود.
3. اپیکور: سعادت انسان در لذات جسمانی است.
4. ابن سینا: سعادت انسان در تبدیل شدن به جهان عقلی است؛ یعنی تمام جهان هستی را بفهمد: صیروۀ الانسان عالَما علمیّا مضاهیا للعالم العینی.
5. ملاصدرا: سعادت انسان در ارتباط انسان با معقولات است و نتیجۀ آن نیز این باشد که محضر حق را درک کند و از این مادیات خلاص شود.
6. آیت الله مصباح که نظر برگزیدۀ ما نیز هست: سعادت قصوی یعنی انسان در زندگی خود بیشترین لذت را داشته باشد و کمترین رنج.
ابن سینا بیانی برای اثبات نبوت دارد و آن اینکه انسان می فهمد که خداوند انسان را برای بازیچه خلق نکرده است و نیز تمامی اموری که مایۀ سعادتش است را نمی تواند درک کند. اما خداوندی که خالق بشر است می داند که سعادت بشر در چیست: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. اما عبادت نیز هدف نهایی نیست، بلکه بر اساس آیات قرآن، تقوا غایت مترتب بر عبادت است. تقوا نیز منتهی به لذت اخروی می شود. از آنجا که لذت اخروی بی نهایت است، پس انسان رستگار دارای لذت اخروی ابدی است و رنج دنیا و حتی برزخی، محدود، بنابراین، ملاکی که بیان شد (لذت بیشتر و رنج کمتر در زندگی) صادق است.
2⃣استاد موسوی:
بسیاری از این سخنان صحیح است ولی ملاحظاتی نیز وجود دارد:
🔸ملاحظۀ اول:
فلسفه علمی عقلی است و مباحث خود را به روش برهانی و بدون اینکه مقدمات خود را از شرع بگیرد، مطرح می کند. گاهی بحث ما سعادت از منظر شرع است. در این مورد می توان از بیانات شرعی استفاده کرد. ولی اگر بنا باشد بحثی عقلی پیرامون سعادت داشته باشیم که مشترک میان تمامی ملل و نحل باشد باید از شیوۀ برهانی استفاده کرد.
🔸ملاحظۀ دوم:
مباحث فلسفی، عام است و اختصاصی به موجود خاص ندارد. نظر مختار ایشان (لذت حداکثری و رنج حداقلی)، ترکیبی است سعادت و شقاوت است و دیگر نمی توان آن را برای سعادت بکار برد؛ چراکه رنج، خصیصۀ شقاوت است و نمی توان این خصیصه را در تعریف سعادت اخذ کرد.
انسان ترکیبی از قوای مختلف است. در چنین موجودی اگر ناظر به تک تک قوا باشیم، سعادت هر قوه، وصل به کمال همان است ولی اگر ناظر به انسان به عنوان کل باشیم، دیگر سعادت او باید نسبت به برآینده این قوا معنا شود. حقیقت انسان را قوۀ عاقلۀ او تشکیل می دهد و سعادت او نیز با کمال همین قوه معنا می شود. سایر قوای جزئی نیز تحت تدبیر همین قوه هستند. از این جهت، تفاوتی میان کلام فلاسفه نیست و همگی نیز با عبارات مختلف یک حقیقت را بیان کرده اند. سعادت انسان از منظر فلسفی، هم جواری وی با خداوند متعال است. مسیر وصول به این سعادت نیز شناخت حقیقت و پس از آن، اذعان و باور قلبی و پس از آن، اصلاح جزء عملی است. این اصلاح عملی نیز به صورت کلی در حکمت عملی آمده است و به صورت کلی و جزئی در شریعت.
🔸ملاحظۀ سوم:
بهشت و جهنم که در کلام شما بود، ذو مراتب است و از مراتب جسمانی تا مراتب عالی تر را شامل می شود. اولین مرتبه بهشت غیر جسمانی، اتصال به عقل فعال است. این مرتبه در تعبیر شرعی، هم جواری با اولیاء و مقربین است. بهشت جسمانی انسان نیز همان لذت مرتبۀ حیوانی اوست. البته، انسان بما هو انسان برای لذت حیوانی آفریده نشده است. بلکه هم جواری با مقربین و بالاتر از آن، بهجت حاصل از مشاهدۀ ذات اله است.
تدوین: حجت الاسلام و المسلمین مهدی خیاط زاده.
3⃣استاد فیاضی:
🔸ملاحظۀ اول:
بنا بر بحث فلسفی نداشتیم، بلکه به دنبالِ این هستیم که سعادت چیست؟ از منظر روایات، تمام حقیقت انسان، تعقل نیست بلکه بخشی از حقیقت وی، تمایلات انسان است. لذا ممکن است انسانی دارای تعقل بالایی باشد ولی در ناحیۀ تمایلات، متوقف بوده باشد و مصداق آیۀ و جهدوا بها و استیقنتها انفسهم شود. چنین انسانی، اهل سعادت نیست و به تعبیر قرآن: مَثَله کمَثَل الکلب. اینکه فلاسفه می گویند: کمال انسان به رشد تفکر و تعقل اوست، صحیح نیست. بلکه برای سعادت انسان باید سراغ روایت جنود عقل و جهل امام صادق ع برویم. بسیاری از مواردی که در این روایت آمده است مربوط به تمایلات انسان است. بنابراین، انسان که در بالاترین مراتب تعقل باشد ولی در سایر ساحات متوقف شود، شقی است. در مقابل، انسانی که تعقل بالایی نداشته باشد ولی در تمایلات خود را کنترل کرده و رشد داده باشد، سعید خواهد بود.
🔸ملاحظۀ دوم:
ایمانی که ملاصدرا می گوید همان تصدیق منطقی است. این معنا اصلا صحیح نیست؛ چراکه ایمان از افعال نفس انسانی است که ادراک و شناخت، مقدمۀ آن است. بنابراین، ایمان از مقولۀ تعقل نیست، بلکه شرط آن معرفت است. لذا برای اینکه ایمان بالاتری داشته باشیم، معرفت بالاتری لازم است. این معرفت بالاتر نیز نباید تعقلی باشد، بلکه می تواند از طریق تصدیق سخن عالم حاصل شود به شهود برسد. این شهود نیز با فلسفه حاصل نمی شود بلکه فقط باید اهل عمل صالح باشد. بنابراین، اساس سعادت ایمان است که از سنخ معرفت نیست، بلکه از نوع اعمال جوانحی بشر است. تعقل نیز هم می تواند زمینۀ سعادت باشد و هم زمینۀ شقاوت.
4⃣استاد موسوی:
🔸ملاحظۀ اول:
فلاسفه نیز تصریح دارند که اصلاح عمل لازم است. تاکید بر تعقل نیز به معنای نادیده گرفتن جزء عملی نیست. بلکه فعلیت تعقل یعنی تابش عقل فعال و این تابش درگرو اصلاح عمل است. بنابراین، وقتی فصل مقوم انسان، مرتبۀ عقلی اوست، سعادت او نیز با کمال همین مرتبه باید معنا شود. در قرآن نیز دارد که ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لا یعقلون (انفال: 22).
🔸ملاحظۀ دوم:
مراد از تعقل و تفکر، شناخت حقائق اساسی عالم است. اگر انسان از طریق ریاضت به شهود این حقائق برسد به همان تعقل رسیده است.
تدوین: حجت الاسلام و المسلمین مهدی خیاط زاده.
💢لینک نظرسنجی میزگرد و مباحثه علمی
حجج اسلام استاد فیاضی و استاد موسوی بایگی
💢مدرسه علوم عقلی
https://survey.porsline.ir/s/78Pfifj4
#واحد_نظارت_و_ارزیابی_مدرسه_دارالعلم
سروران معظم فردا به دلیل عذر موجهِ پیش آمده برای استاد واسطی، هردو کلاس استاد سبحانی (نسبت معنویت و کلامِ و کلاس پارادایمهای کلامی که بنابود پس فردا برگزار شود) هر دو فردا از هشت صبح تا ظهر برگزار خواهد شد.
بنابراین مستندات هردو درس تقدیم تان خواهد شد. استاد تاکید داشتند حتما ملاحظه بفرمایید.
این کتاب که ملاحظه میکنید با دو فایل پیوستی
پارادایمهای کلامی.docx
17.8K
فایل چکیده مربوط به بحث «پارادایم های کلامی»
نسبت معنویت با کلام.pdf
875.4K
فایل ارسالی استاد سبحانی مربوط به کلاس «نسبت معنویت و کلام»
| حدیث روز (۵) |
💠 ادامه حدیث قبل از حضرت رضا -ع- ...
• عَنِ اَلرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِاَلْمُؤْمِنِينَ -علیهالسلام- قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ -صلواتاللّٰهعلیه- يَقُولُ:
« إِنَّ اَلْعِلْمَ حَيَاةُ اَلْقُلُوبِ مِنَ اَلْجَهْلِ وَ ضِيَاءُ اَلْأَبْصَارِ مِنَ اَلظُّلْمَةِ وَ قُوَّةُ اَلْأَبْدَانِ مِنَ اَلضَّعْفِ يَبْلُغُ بِالْعَبْدِ مَنَازِلَ اَلْأَخْيَارِ وَ مَجَالِسَ اَلْأَبْرَارِ وَ اَلدَّرَجَاتِ اَلْعُلاَ فِي اَلْآخِرَةِ وَ اَلْأُولَى، اَلذِّكْرُ فِيهِ يَعْدِلُ بِالصِّيَامِ وَ مُدَارَسَتُهُ بِالْقِيَامِ، بِهِ يُطَاعُ اَلرَّبُّ وَ يُعْبَدُ وَ بِهِ تُوصَلُ اَلْأَرْحَامُ وَ يُعْرَفُ اَلْحَلاَلُ وَ اَلْحَرَامُ وَ اَلْعِلْمُ إِمَامٌ وَ اَلْعَمَلُ تَابِعُهُ يُلْهِمُهُ اَلسُّعَدَاءَ وَ يَحْرِمُهُ اَلْأَشْقِيَاءَ فَطُوبَى لِمَنْ لَمْ يَحْرِمْهُ اَللَّهُ مِنْ حَظِّهِ».
_ عالمآلمحمد -صلواتاللّٰهعلیهم- از پدرانشان از رسول خدا -صلواتاللّٰهعلیه- نقل كرده كه فرمودند:
«... همانا دانش، زندگی دلها از جهل، روشنى چشمها در تاريكى و توانايى بدنها در ناتوانى است كه بنده را به جايگاه نيكان و مجالس خوبان و درجات بالا در دنيا و آخرت مىرساند. يادآورى علم، معادل روزهداری و آموختن آن برابر با شبزندهدارى است. با دانش، پروردگار اطاعت و بندگى مىشود، با دانش خويشان به هم مىرسند و حلال از حرام شناخته مىشود. علم، پيشواى عمل، و عمل، پيرو آن است. دانش به سعادتمندان الهام مىشود و از اشقياء بازداشته مىشود. پس خوشا به حال كسى كه خداوند بهرهاش را از علم بازنداشته است».
📚 شیخالطائفه طوسی -رضیاللّٰهعنه- در "أمالی".
#حدیث_روز
🔲 معرفی کانالهای اساتید محترم مدرسه علوم عقلی در فضای مجازی
• ترتیب نام اساتید محترم، بر اساس حروف الفبا میباشد.
👤 استاد امامیجمعه «زید عزُّه»
| تلگرام |
👤 استاد برنجکار «زید عزُّه»
| وبگاه | | ایتا |
👤 استاد پارسانیا «زید عزُّه»
| وبگاه | | ویراستی | | تلگرام | | ایتا |
👤 استاد جوارشکیان «زید عزُّه»
| ایتا |
👤 استاد رشاد «زید عزُّه»
| وبگاه | | اینستاگرام | | ایتا |
👤 استاد سبحانی «زید عزُّه»
| اینستاگرام | | ایتا | | تلگرام |
👤 استاد موسوی بایگی «زید عزُّه»
| ایتا | | تلگرام |
👤 استاد واسطی «زید عزُّه»
| ایتا | | وبگاه |
👤 استاد یزدانپناه «زید عزُّه»
| وبگاه | | ایتا | | تلگرام |
#کانال_اساتید
#فراخوان_مقالات
با محوریت «رئوس ثمانیه و علوم عقلی»
اعضای دانشمند و فرهیخته مدرسه علوم عقلی
به اطلاع میرساند با توجه به همآهنگی انجام شده جهت انتشار تمام مقالات ارائه شده به مدرسه علوم عقلی تحت یک ویژهنامه علمی پژوهشی در شمارهایی مستقل، انتخاب عناوین و موضعات مقالات ارائه شده ذیلِ کلان موضوع: «رئوس ثمانیه و علوم عقلی» و زیرموضوعات آن موجب تسریع در داوری و چاپ، همچنین تسهیل در حمایتهای مادی و معنوی آینده خواهد بود.
برخی از زیرموضوعات عنوان مذکور عبارتند از:
- روش شناسی اجتهاد آموزه های معرفتی از متون دینی
- رابطه عقل و شهود با نقل در کسب معارف دینی
- روش شناسی امتدادبخشی علوم عقلی به ساحات انضمامی (مدیریت، - روان شناسی، فرهنگ، جامعه شناسی، سیاست...)
- کارکردهای علوم عقلی (کلام، فلسفه و عرفان نظری)
- مناسبات علوم عقلی با معنویت
- پارادایمهای کلامی و فلسفی و عرفانی
- رابطه فلسفه (فعل الهی) با فیزیک مدرن
و...
☘ضمنا حضور اساتید علوم عقلی در این مدت، فرصتی است طلایی برای مشاوره علمی و پژوهشی.☘
@sm_sedighian
کرسی #مشاوره_علمی با اساتید (۲)
#جلسه_دوم
فرهیختگان و اساتید حاضر در مدرسه علوم عقلی، در صورت نیاز و تمایل به دریافت مشاوره در زمینههای علمی، پژوهشی، اخلاقی و خانوادگی و اجتماعی... از محضر استاد محمد تقی سبحانی، نام و درخواست خود را به آیدی زیر اطلاع دهند.
زمان فردا صبح از ساعت ۷:۰۰ الی ۸:۰۰
@sm_sedighian
🔲 معرفی کانالهای اساتید محترم مدرسه علوم عقلی در فضای مجازی
• ترتیب نام فضلای محترم، بر اساس حروف الفبا میباشد.
👤 جناب آقای مهدی آزادپرور
📌https://eitaa.com/dorus_mehdiazadparvar
👤 جناب آقای مهدی خیاطزاده
📌https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
👤 جناب آقای مهدی عبداللّٰهی
📌https://eitaa.com/Mabdullahi
♦️ شما هم میتوانید کانال خود را برای ما ارسال نمایید.
#کانال_طلاب
مباحث استاد ارجمند دکتر عباس جوارشکیان را هماکنون در بستر مجازی دنبال کنید.
#رزومه_اساتید (۱۰)
• دکتر عبّاس جوارشکیان
| عنوان بحث استاد در دوره: مناسبات و رابطه فلسفه با معنویت
📝 دکتر عباس جوارشکیان، متولّد ۱۳۴۱،ساکن و درحال فعالیت علمی پژوهشی در مشهد مقدس میباشند.
این استاد گرامی، تحصیلات عالی خود را در دانشگاه فردوسی مشهد و با اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه اسلامی در سال ۱۳۷۹ به پایان رساندند. استاد جوارشکیان از سال ۱۳۸۴ به تدریس در دانشگاه فردوسی مشهد مشغولاند و ضمن مدیریت گروه فلسفه و حکمت اسلامی، ریاست دانشکده الهیّات و معارف اسلامی این دانشگاه نیز بر عهده ایشان میباشد.
حاصل سالها فعالیت علمی این عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، در کنار تربیت بسیاری از دانشجویان و راهنمایی پایاننامهها و همکاری علمی با سایر نهادهای علمی چون حوزه علمیه و برگزاری جلسات و کرسیهای اندیشه ورزی، تألیف چندین کتاب و مقاله است که عنوان برخی از آنان عبارتاند از: "امامت سرّ خاتمیت"، "فرآیند تکاملی آفرینش از دیدگاه ملاصدرا"، "واکاوی نگرش صدرایی به نفی ظهور غیر خداوند در ادعیه ماثوره و اسانید روایی"، "گرایش ابنسینا به عرفان و معرفت شهودی در مقایسه با ملاصدرا" و...
📬 راه ارتباطی با استاد
| معرفی حکمای خراسان | (۳)
• عبدالكريم شهرستانى
ابوالفتح، محمد بن عبدالكريم شهرستانى از متكلّمين بزرگ شافعى، در سال ۴۶۷ ه.ق در شارستان (شهرستان) از شهرهاى خراسان به دنيا آمد. و در نزد امام ابوالمظفّر قاضى طوس، ابونصر قُشَيرى و ديگران به آموزش فقه، حديث و كلام پرداخت. بىشك شهرستانى را بايد از بارزترين دانشمندان علم كلام در قرون وسطى دانست. شهرستانى در سال ۵۴۸ ه.ق در شارستان دارفانى را وداع گفته است.
از آثار مشهورش كه بارها به زيور طبع آراسته شده و در نوع خود از معتبرترين دايرة المعارفهاى كلامى به شمار مىرود مىتوان از كتاب "الملل و النحل" ياد كرد. از ديگر آثار اوست "نهاية الاقدام فی علم الكلام"، "المناهج و الآيات فی ردّ آراء ابن سينا".
| معرفی حکمای خراسان | (۴)
• خواجه نصيرالدين طوسى
ابوجعفر، محمد بن حسن طوسى از علماى بزرگ رياضى، نجوم و حكمت در سال ۵۹۷ ه.ق در طوس متولّد شد. پدرش از علماى طوس بود، او مقدمات را از پدرش فراگرفت و در جوانى به نيشابور رفت و از محضر استادان بزرگ خراسان بهره گرفت. خواجه در واقعه حمله مغول به قلاع اسماعيليه پناه برد و تا سال ۶۵۴ ه.ق همراه آنان بهسربرد. پس از تسلّط هلاكوخان مغول، خواجه براى نجات مسلمانان به خدمت او در آمد و با تدابير خاصى از خرابى وكشتار جلوگيرى كرد. او در سال ۶۵۷ به فرمان هلاكو مأموريت يافت رصدخانه مراغه را بنا کند و در گرد آن كتابخانه عظيمى را فراهم آورد و دانشمندان بزرگى را در آنجا گردآورد و با همت اين گروه زيج ايلخانى را تنظيم كرد. خواجه تا آخر عمر در خدمت علم باقى ماند و علیرغم نفوذ فراوانش، تمايلى به مقامات دنيوى نداشت. خواجه در سال ۶۷۲ ه.ق در بغداد دارفانى را وداع گفت و بنابر وصيتش او را در كنار حرم امام كاظم -عليهالسلام- دفن نمودند. از آثار خواجه است: "تحرير اصول اقليدس"، "اخلاق ناصرى"، "شرح اشارات ابنسينا"، "ديوان شعر".
#حکمای_خراسان
استاد محمد تقی سبحانی جلسه دوم چهاردهم مرداد.mp3
98.26M
صوت جلسه استاد محمد تقی سبحانی
با موضوع:
کارکردهای کلام و پارادایمهای کلامی
جلسه دوم