جهتمطالعهیهرقسمتازرمانها
ذکریکصلواتبهنیتتعجیلدرفرجالزامیست...!
مَلجَــــــا
#معرفیکتاب کتاب تو که آن بالا نشستی؛ شهید مهدی زینالدین، روایاتی از زندگی و رشادتهای این شهید بز
#معرفیکتاب
کتاب رد خون روی برف؛ شهید محمود کاوه، روایاتی از زندگی و رشادتهای این شهید بزرگ دفاع مقدس است
.
#برشیازکتاب
گوش به زنگ بودم زنگ بزند
بهش بگویم چی شده بخندانمش،
نزد.خیلی وقت بود ازش خبری
نداشتم . مادرش آمد خانه ی
مادری ام گفت : نمیداند هنوز
محمود؟
سر سفره بودیم داشتیم ناهار
میخوردیم که همسایه مان آمد
گفت تلفن با شما کار دارد. ما
خودمان تلفن نداشتیم .همه مان
بلند شدیم رفتیم منزل همسایه
گوشی را اول من برداشتم سلام
را هم اول من کردم .با این نقشه
که سریع بگویم چیشده و...
نتوانستم .خجالت کشیدم...!
-بهنقلازهمسرشهید
-ردخونرویبرف-
#رزقشبانھ | #امام_زمان
۱۴صلواتهدیہمےکنیم
جهتتعجیلدرفرجامامزمان"عج"
بهنیت#شهیدمحمدحسینجانبازی
#شهیدانه
سه روز مانده بود به شهادت حضرت زهرا(س). بعد از نماز صبح زیارت حضرت زهرا(س) را خواند. متعجبانه پرسیدم: مگر امروز روز شهادت است؟
گفت: نزدیک است..
وقتی رفت ترکش به سرش خورد و بردندش بیمارستان. وقتی شهید شد شب شهادت حضرت زهرا (س) بود. این جا بود که سرّ زیارت پیش از موعدش روشن شد.
به روایت همسر (کتاب خط عاشقی)
-شهیدعبداللهمیثمی-
#شهیدانه
مرخصی داشتم
قرار شد با حاج حسین بریم اصفهان
حاجی گفت: بیا با اتوبوس بریم
بهش گفتم: حاجی! هوا خیلی گرمه
حاجی گفت: گرمه؟!!!!
پس بسیجی ها توی گرما چیکار میکنن؟
با همون اتوبوس میریم تا کمی حالمون جا بیاد...
#شهیدحاجحسینخرازی
جهتمطالعهیهرقسمتازرمانها
ذکریکصلواتبهنیتتعجیلدرفرجالزامیست...!
#رزقشبانھ | #امام_زمان
۱۴صلواتهدیہمےکنیم
جهتتعجیلدرفرجامامزمان"عج"
بهنیت#شهیدمحمدهادیامینی