هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۶٠
۲ اردیبهشت ۱۴٠۳/ سال چهارم
شجره نامه یا کد ملی؟
یکی از اساسی ترین مسائل زندگی انسان، روشی است که خود را با آن معرفی می کند و متقابلا دیگران را شناسایی. از گرانقدر ترین آیات قرآن که دلالت های روشنی بر اهمیت این موضوع دارد، آیه ۱۳ سوره حجرات است. خداوند متعال تصریح دارد که اساسا شما را گروه گروه و قبیله قبیله قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید. بی اغراق صدها اثر بر این بار می شود که در محیط زندگی، انسان ها همدیگر را بشناسند یا در فضای #بدعت_گمنامی زیست کنند.
مثلا در حال حاضر بسیاری از افراد برای ازدواجشان با مشکلات جدی مواجهند، چرا که اساسا کسی دیگری را نمی شناسد! یا کثیری از جرائمی که در جامعه رخ می دهد، به دلیل از بین رفتن #خودکنترلی و مفهوم تمدنی #آبروست. امری که برآمده از شناخت و آشنایی گسترده است و بی معنا در محیط های کلان مدرن. در واقع ساختارهای ضد انسان غربی، ما را به سمت تنهایی، فردیت و ارتباطات واقعی حداقلی سوق داده است. در سالهای اخیرا هم تبدیل به چند عدد و رقم شده ایم (#کدملی) و تنها #نام_پدر برایمان باقی مانده، البته اگر هدف پنجم سند ۲٠۳٠ توسعه پایدار (#برابری_جنسیتی) اجازه دهد.
مهم این است که بدانیم سرنوشت محتوم #مدیریت_های_کلان_متمرکز همین است. مدیریتی که هرچه بیشتر انسانها را تنها، وابسته و ضعیف بار می آورد، تا توان کنترل بیشتری بر آنها داشته باشد. بدیهی است که نمود این ساختار طاغوتی کنترل گر در معرفی افراد، چیزی فراتر از کد ملی نخواهد بود. امری که پایه های ابتدایی اش را در زمانه منحوس پهلوی اول بنا نهادند( تاریخ مؤسسات تمدنی ایران، محبوبی اردکانی ج۲ص۱۵۷).
اما در عالم اسلام که به دنبال تجمع حداکثری، افزایش روابط و شناخت طرفینی گسترده است، برای معرفی افراد و هویت بخشی به آنها راه دیگری پیشنهاد می شود. در دنیای زیبای اسلام، #شجره_نامه نویسی معرف انسان هاست که علاوه بر این که سند #حلال_زادگی و طهارت نسل اندر نسل فرد است، القای هویت جمعی، پشتوانگی و دلگرمی هم دارد. حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: خویشاوندان انسان، بزرگ ترین گروهى هستند که از او حمایت مى کنند و اضطراب و ناراحتى او را مى زدایند و در هنگام مصیبت ها نسبت به او پر عاطفه ترین مردم مى باشند(خطبه ۲۳ نهج البلاغه). علاوه بر این ها، شجره نامه به مثابه نقشه ای خانوادگی برای راهبرد تمدنی #صله_رحم نیز محسوب می شود.
ریشه این نوع از #ثبت_احوال هم به قرآن کریم باز می گردد. مثلا خداوند متعال برای معرفی مهم ترین خاندان مؤثر در درگیری های حق و باطل تاريخ( خاندان نبوت و امامت و خاندان بنی امیه) از مفهوم #شجره استفاده می کند: «شجرة طيبة و شجرة مباركة» و در مقابل «شجرة خبيثة و شجرة ملعونة».( آیات ۲۴ ابراهیم/ ۳۵ نور/ ۲۶ ابراهیم/۶٠ إسراء).
مبتنی بر همین مفهوم قرآنی، نبی مکرم اسلام نیز در معرفی خودشان می فرمایند: يَا عَلِيُّ: خَلَقَ اَللَّهُ اَلنَّاسَ مِنْ أَشْجَارٍ شَتَّى وَ خَلَقَنِي وَ أَنْتَ مِنْ #شَجَرَةٍ_وَاحِدَةٍ
(الأمالي للطوسی ج ۱ ص ۶۱۰).
البته باید در نظر داشت که احیای شجره نامه ها در ثبت اطلاعات، سومین مرحله کار است. ابتدا باید ساختار #محلات را احیا کنیم و در دومین قدم جایگاه #عریف را. فرد عریف واسطه بین حکومت و محله در جمع آوری اطلاعات است و حقوقش هم باید از بیت المال تامین شود.
@besalamen_amenin
«قیام علیه پول»
قسمت پنجم5️⃣
چشم اندازی از وضعیت مطلوب و احکام جهت
🔰در یادداشت های قبلی بیان شد که واسطه گری پول و اقتصاد پولی روابط انسانی را تضعیف و در لایه های نه چندان پنهان سلطه را تبدیل به نظم اجتماعی میکند ، یعنی نظام #سلطه و #استثمار را شکل میدهد ، شاید نکات و زوایای دیگری هم وجود داشته باشد یا به ذهن مخاطبان این نگارشها رسیده باشد که از آن عبور میکنیم ، اما سوال بزرگ در مواجه با ادعای مطرح شده این است که خب حالا اگر پول چنین است چه باید کرد ؟! و چگونه پول را از جامعه یا جامعه را از پول بگیریم ، اقتصاد و ... چه میشود ، چگونه کار میکند ؟!
📌 این را هم گفتیم که پول ابتدا یک پدیده ناشی از قدرت سیاسیست که تبدیل به ابزار تعامل اجتماعی میشود و در وضعیت ثانی خودش شرایط و چهارچوب جدیدی شکل میدهد که در گذر زمان پیچیده تر و قدرتمند تر میگردد به طوری که تمام زوایای زندگی انسانی را دچار دستخوش و حتی دگرگونی های اعتقادی و فکری میکند .
همیشه نیمی از پاسخ در خود سوال است ، یعنی اگر پول عامل تغییر روابط اجتماعی و ناشی از یک قدرت سیاسیت ، باید اینطور به سراغ مسئله رفت که چه نظم اجتماعی و چه الگویی از قدرت سیاسی وجود دارد که خلاف پول کار میکند و مارا به وضعیت مطلوب نزدیک خواهد کرد؟
🔺توضیحات مقدماتی لازم:
باید این نکته رو روشن کنیم که نگاه دینی به احکام اجتماعی و دنبال کردن دین در جامعه از جنس احکام باید و نبایدی احکام فردی نیست که جامعه در لحظه مکلف به توقف یا انجام عملی بشود ، بلکه از جنس احکام جهت است یعنی باید ، معرفت افزایی ، زمینه سازی ، فرهنگ سازی ، و سپس سیاست گذاری هایی را به جهت خاصی پیش گرفت تا جامعه را به وضعیت مطلوب متقرب ( نزدیک) کند، فلذا افراد یا جریانهایی که با جامعه برخورد صفر و صدی و باید و نبایدی میکنند متهم به شکست و سرخوردگی میشوند که به سه نتیجه معکوس میرسند :
۱_انزوا و رها کردن
۲_ دچار نگاهای تکفیری شدن
۳_ استحاله و گذر از ایده دین برای زندگی
(داخل پرانتز نگاهی به مسئله حجاب بیندازید دهههای متمادی جهت سرپرستی و سیاست گذاری ها بر ریل مدرنیته پیش رفته از دانش نظری و عملی تا هنر و ... حالا به مرحلهای رسیده ایم که بر سر مسئله حجاب دچار بحران شدیم و حالا نمیشود با بگیرو ببند و ... موضوع را حل کرد ، بگذریم )
⭕بحث را با یک مثال پی میگیریم همین پنجاه سال پیش را در نظر بگیرید پدربزرگ ها و مادربزرگ هایمان اگر چه پول در زندگی آنها وجود داشت و دادوستد داشتند اما هرگز اینطور که امروز در زندگی های ما نقش بازی میکند نبود ، شاید در هفته چند بار و گاها فقط ماهی چند بار نیاز به پول و خرج کردن آن در مکانی به نام بازار سربسته سنتی و خرید چند کالای مایحتاج خود داشتند ، اما امروزه فقط چند ساعت بدون دسترسی به پول ( چه فیزیکی و چه اعتبار دیجیتالی) ناممکن به نظر میرسد.
گفتیم نیمی از پاسخ در سوال است یعنی همانقدر که پول عامل گسست و تضعیف روابط اجتماعی است برای تضعیف پول باید روابط اجتماعی را تقویت کرد !
شاید بشود گفت که در روایات اسلامی بعد از تقوا بیشترین و و پرتکرارترین عامل افزایش زرق #صله_رحم عنوان شده ، یعنی ایجاد ارتباطات قوی خانوادگی خویشاوندی و در مرحله بعد همسایه ها و ...
📌نکته دیگری که باید در نظر گرفت در کنار جهتمندی احکام اجتماعی ، مسئله سیستمی بودن و پکیج وارگی احکام است که در یک رفت و برگشت ، مقوم و ملزوم یکدیگرند و نمیتوان آنهارا از هم جدا کرد متاسفانه در دنیای امروز ما ریاضیاتی شدن علم اقتصاد که البته کاملا عامدانه هم بوده به ما نمیگویند که فرد گرایی جامعه مقوم و لازمه توسعه سرمایه دارانه است و اتفاقا یکی از عوامل وابستگی به پول .
فلذا باید درک و تصویری از شکل روابط اجتماعی مورد نظر یا نزدیک به نظر اسلام پیدا کرد ، تا بتوان اقتصاد مطلوب یا غیر پولی را در آن پیش گرفت .
⭕برای درک بهتر چند آیه از سوره مبارکه نور را تقدیم شما میکنم
لَّيْسَ عَلَى الْأَعْمَىٰ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُوا مِن بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
ادامه یادداشت 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/2027
https://eitaa.com/ommat_Dream
«قیام علیه پول»
قسمت ششم 6️⃣
بخش اول
🔰در قسمت قبل از اهمیت #صله_رحم و لازمه عمق بخشیدن به روابط انسانی سخن گفتیم و این سوال را مطرح کردیم که آیا صله رحم صرفاً یک گزاره اخلاقی و اقناعیست ، فرهنگ صرف است که با توصیه های منبری یا در بهترین حالت با #تبلیغات_هنری بشود آنرا عمق و توسعه داد ؟
یا در عین حال یک مسئله ساختاری و اجتماعیست که نیاز به سیاست گذاری های خاص و تغییر حکمت عملی و برنامه ریزی های کارشناسی دارد؟
🔻طبیعتاً فرهنگ و تغییر ذهنیت ها نیاز به تبلیغات دارد اما اصلأ کافی نیست ، چرا که هر الگوی زندگی نیاز به ظرفی برای تحقق و امکان سازی زیست متناسب با آن فرهنگ و الگو یا سبک زندگی را دارد که نظم جدیدی را شکل میدهد و نظم جدید خودش عامل تغییر فرهنگ میشود به گونه ای که این سطح از تغییر هرگز با توصیه های کلامی و نظری به دست نخواهد آمد
«صله رحم» در لغت به معنای احسان به خویشاوندان و نزدیکانیست که نسبت رحمی با هم دارند و همین نسبت ها امکان روابط عاطفی و محبت آمیز را میان آنها میسر و مسهل میسازد .
🔻پس با دو کلمه احسان و رحم سروکار داریم که باید آنها را به جهت یک اقتصاد مطلوب دینی و انسانی توسعه داد همان اقتصادی که افزایش رزق از نتایج قطعی آن است هرچند آدم ها کمتر به دنبال کسب باشند ، اقتصاد منهای تراکنش و نابازار...
انسانها برای احسان کردن نیاز به امکانات و توانایی ها و قوت هایی دارند، چه روحی و مالی و همچنین شکل گیری رحم و ارحام نیاز به شرایطی ، که در آن شرایط نه تنها افزایش ارحام و افزایش احسان مانع ، دست انداز و سنگ راه نباشد بلکه خودِ احسان و ازدیاد رحم به صورت خود تکامل شونده عامل آرامش بخش ، امنیت بخش و تسهیلگر زندگی باشد .
🔻واقعاً گذشتگان ما یا همین حالا جوامع به اصطلاح غیر توسعه یافته تعدد فرزند برایشان نه یک جهاد برای رضایت خدا بلکه عامل بقای وجودی ، اقتصادی و امنیت بخش آنهاست که آنها را ترقیب به بزرگ کردن خانواده و فرزند آوری میکند و این پر واضح است که خانواده کم تعداد و نابارور نه یک امر طبیعی بلکه یک انحراف مدرن در یک بستر منحرف است .
🔻برای شروع تغییر باید از یک نقطه به عنوان محور تغییر پارادایمی اغاز کرد که به گمان نگارنده مسئله شهر و شهرسازی ، معماری و فضا و نهادهای مداخله کننده اجتماعی مهمترین نقش را در این امر دارند که سالها رنج و زحمت علمی و پیگیری های عملی و سیاست گذاری های متناسب نیاز دارد تا به تحقق یک الگوی زندگی با ارزش های متفاوت نزدیک شد ، که در این شرایط نسبتاً مطلوب و شکل گیری طبیعی روابط آن حالا به مسئله ای به نام پول و تضعیف آن رسید .
🔻اگرچه راه بسیار طولانی و دور به نظر میآید ، اما این تنها راه است و بدون تغییر ریل زیست انسانها نمیشود مسائل آنرا تغییر داد و مقصد های متفاوتی برای آنها رقم زد و جزو ذاتی تغییرات اجتماعیست که کُند ، تدریجی و فرایندیست اما به شدت کارآمد و مطمئن ...
دوستان مخاطب این نوشته به احتمال زیاد با ایده و الگوی #شهرسازی زیست شهر اشنا هستند و اگر چنانچه نیستند از آدرس زیر میتوانند پیگیری کنند ، که من را هم از دادن توضیحات زیادی در این زمینه معاف میکنند 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/1342
🔻قبلاً هم گفتیم که رکن اصلی و مهم افزایش روابط پولی بازار است و افزایش نقش بازار در جامعه ناشی از وابستگی انسانها به مصرف و محصولاتیست که امکان تولید عمومی برای آنها وجود ندارد ، هرچه قدر زندگی غیر مولد و مصرفی نیاز به پول را افزایش میدهد ، زندگی مولد و خودکفا این نیاز را کاهش می دهد ، که شهرهای افقی و خانه های وسیع امکان تولید عمومی را هم فراهم میکنند ... .
وقتی کیفیت زندگی و شکل آن تغییر میکند کیفیت ادراکات و فهم و ناخودآگاه جامعه هم تغییر میکند ، آدم های مولد کیفیت نگاه و کنشگری متفاوتی دارند ، که شاید یک دلیل عمده آن ورودی های غیر عددی و خِستمند بازاری و غیر مزدبگیری و غیر قراردادی به زندگیست، تغییر این نکات به ظاهر ساده تاثیرات به شدت عمیق و شگرفی بر رفتارهای جمعی دارند ، میشود این تغییر رفتار ها را وارسی و سوژه مطالعات اجتماعی قرار داد .
🔻اقتصاد چیزی جز اراده ، عمل و رفتار آدم ها نیست ، سلطه نگاه ریاضیاتی و عددی در اقتصاد خود انحراف اقتصاد مدرن است که فجایع انسانی را به بار می آورد.
🔻پس تا اینجا بحث از لازمه #خودکفایی و تولید عمومی شد که نیاز به بازار را کم کند و همینطور دست ها را بازتر برای بخشش و احسان عمومی خواهد کرد
(تولید کوچک مقیاس ، عمومی و محلی
به جای تجارت جهانی مصنوعات)
اما قطعاً آنچه باید رخ دهد یک تغییر پارادایم در روابط انسانیست ، تغییر رابطه سرد و از سر طمع و منفعت طلبی بازاری به رابطه گرم، پر از عاطفه و محبت رحمی ...
ادامه در پست بعدی 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/2035
https://eitaa.com/ommat_Dream
📌 قیام علیه پول؛
قسمت 1️⃣1️⃣ یازدهم
قلب تپندهی اقتصاد ولایی
در مبحث #قیام_علیه_پول که چند وقتیست در اینجا پهن کردیم و متأسفانه جمع کردنش به طول انجامید، سعی کردیم بعد از نشان دادن گسست روابط انسانی، اخلاقی و... در تمدن پولی و اقتصاد پولی به سراغ چگونگی بنیانهای جامعه بدون پول برویم و تصویری از شکل کلی آن ارائه کنیم؛ تا انشاءالله سرآغازی باشد برای کشت دانش در یک زمین سالم، برای یک اقتصاد پاک، متعالی و انسانی...
گفتیم که جامعهای متشکل از خانوادههای بزرگ، خودکفا، تولیدکننده در مقیاس خرد، و روابط رحمی بر اساس صله (#صله_رحم) میخواهیم؛ و همهی آنها نیاز به فضا دارد، فلذا اشاره به شهرسازی متناسب کردیم.
در مرحله بعد گفتیم که اقتصاد جامعه ایمانی نیاز به وجوه کلان اقتصاد یا اقتصاد کلان خودش دارد که این اقتصاد، حول امام یا ولی است: #اقتصاد_ولایی.
اما مفهوم ولایت به لحاظ تئوریک هنوز به نقطه عطف خود برای تمدنسازی نرسیده، فلذا نیاز به باز کردن چیستی و چگونگی آن و چگونه شدن آن داریم.
گفتیم که ولایت از فرد شروع میشود، اما یک نظاموارهی فراگیر انسانی است؛ رابطهای دوطرفه است...
سپس گفتیم خود ولایتکردن، الگوی متمایزی برای راهبریست که ابزارهایی مشخص دارد...
این الگوها وقتی به کار گرفته شود و محقق شود، تولید قدرت و اجماع میکند.
حالا در این قسمت میخواهیم بگوییم از طرفی نظام ولایت شبیه استعارهی #قلب است:
خون میدمد و دوباره بازمیگرداند؛ و در هر دم و بازدم، به آن اکسیژن مورد نیاز و مواد لازم تزریق میشود تا مراحل رشد اتفاق بیفتد.
همچنین در مراحل مختلف، انشعابات و مشتقات کوچکتری دارد که ورودی هر انشعاب، یک انسان، یک ولیِ کوچکتر ایستاده که وظیفهی انتقال و دریافت را دارد.
هر گاه آسیب یا نیازی به وجود آمد کل بدن بسیج میشود برای ترمیم یا ساختن آن عضو با اولویت لازم با رساندن خون مضاعف و بیشتر اقدام کند.
این ولایتهای نسبی و مراتبی، در یک نظم طبیعی دوسویه از بالا به پایین، بدون استخدام تعیین میشود:
🟢 از بالا، تأیید؛
🔵 از پایین، مقبول.
«ولایتکردن» هم گفتیم به معنای حکمرانی، دستور، قانون و... نیست.
ابتدا بهساکن، به خاطر #مجاهدت_نفسانی و #ایثار_میدانی و #رشد_عقلانی، و سپس محبوبیت اجتماعی ساخته میشود، نه اینکه لزوما گماشته شود.
یک چنین انسانی ابتدا سعی در ساختن زندگی اطرافیان کرده (حتماً بخشی اقتصادی ـ نه به معنای بازاری)، بدون چشمداشت و از سر #ایثار و #محبت؛ اعتباری اجتماعی خلق میکند که منجر به خلق اعتبار اقتصادی میشود.
خود مولای اصلی به میزان شدت ولایتش، اعتبار خلق میکند.
و اگر در مراحل بعد فقط خرج شود بدون افزایش اعتبار توسط متولیان (جامعه ایمانی)، موجب تورم میشود؛ یعنی ادعا و صدای دین و خرج ولایت زیاد است اما کارکردش اندک و اندکتر...
حالا اگر مجریان ـ یعنی مجراهای مسیر ولایت ـ درست عمل کنند، یعنی دارایی را از ولایت بگیرند و با همان الگوهای منتقلشده انتقال دهند و سرپرستی بکنند نه ارجاع به سرپرست خود بدهند، #اعتبار واقعی شکل میگیرد و قدرت اثرگذاری یا دریافت کارکرد پیدا میکند.
خیلی ساده و خودمانی:
یک روحانی در یک محله، اگر بالای منبر برود و صرفا منویات آقا را تبیین کند، میشود خرج کردن بدون پشتوانه؛ تورم و کاهش ارزش اعتبار خلقشده.
اما اگر الگوهای ولایتکردن را فهم و درونی کرده باشد، و در محله سرپرستی کند نه بیانیه و خطابه بدهد؛
یعنی #زندگی بسازد، کمک کند، توانمندیهای آنها را در هم ضرب کند، اتفاقهای جدید را رقم بزند، اعتماد و اطمینان برای حساب بازکردن اهالی روی خودش جلب کند ـ بلاتشبیه مثل شعبهی #بانک منتها نه برای افزودن به خود، بلکه برای ایجاد ارزش افزوده و بازگرداندن آن به خودشان...
و مردم از سپردن داراییهای مادی و معنوی خود احساس سرمایهگذاری پیدا کنند نه بخشیدن،
آنوقت میشود نیازهای #اقتصادی_عمومی و پروژه های کلان را از سطح محله تا شهر، استان و... را حل کرد،
و داراییهای بزرگ را برای حرکتهای عمومی و بزرگ به خط کرد، بدون نیاز به نهادهای تامین سرمایه مدرن مثل بانک و بورس ،
و #اقتصاد_کلانِ_رایگان ولایی راه انداخت.
نهال جوانی که در کنار درخت قطور اما موریانه زده و پوسیده اقتصاد پولی باید رشد کند .
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream