✨تقاضای مؤثر✨
📢افزایش حقوق کارگران | مهار تورم، رشد تولید
📜در این یادداشت میخواهیم عنوان تقاضای مؤثر را از کینز اقتصاد دان مشهور قرن بیستم که با طرح نظریه تقاضای مؤثر توانست اقتصاد آمریکا را از رکودی سنگین و بی سابقه بیرون اورد ، وام بگیریم و در الگوی دیگری محقق کنیم که متفاوت با طرح اوست .
✴️کینز برخلاف نظریات اقتصاد کلاسیک، منتقد رویکرد به اقتصاد آزاد و سپردن اقتصاد به نیروهای بازار بود. وی این نظریه را که جامعه در حالت تعادل به اشتغال کامل میرسد رد کرد و اعتقاد داشت که سطح اشتغال با میزان تولید و میزان تولید با میزان تقاضای مؤثر (یعنی میزان خرید کالاها و خدمات) ارتباط مستقیم دارد؛ بنابراین وی معتقد بود که برای کاهش بیکاری، دولت میبایست اشتغال ایجاد نماید؛ هرچند که این اشتغال غیرمولد باشد.
⛔نقد رویکرد کینز
کینز تقاضای مؤثر را به واسطه تمرکز بر اعطای وام های بانکی (بدهی) با دخالت دولت و تبلیغات را برای تحریک مصرف دنبال کرد بدون کنترل و قیدی
💢اعتبار دهی بی مهابای بانک ها خیلی سریع و معجزه آسا اقتصاد زیر بار رکود سنگین را بیرون اورد ، تقاضا به وجود امد و حرکت چرخ های اقتصاد شتاب گرفت ، اما تنها بازار کالا ها نبود که با تقاضا روبرو شد بلکه بازار های کاذب و مخرب هم قارچ گونه رشد فزاینده کردند به همراه رشد بدهی ها ، روایت شده مردم آمریکا با اعتبار بانکی خانه خریداری میکردند و با سند همان خانه وام مجدد از بانک دریافت میکردند برای خانه بعدی و این سیکل چندبار تکرار میشد، همین امر موجب حباب و جهش قیمت در بازار مسکن شد که دریافت وام برای سوداگران را سود ده میکرد اما این روند پایدار نماند و با شکسته شدن حباب مسکن به صورت دومینو کل اقتصاد دچار رکود جدیدی شد و تقریباً پایان کنزینیسم در اقتصاد ...
⭐اما ایده ما در اینجا ایجاد تقاضا به واسطه اعتبار بانکی و ایجاد عطش برای تقاضا های مخرب و کاذب نیست بلعکس کنترل ان است ، بلکه تقاضای موثر و واقعی با افزایش حقوق کارگران ، کارمندان و کارکنان اتفاق می افتاد ، وام بانکی از این جهت که مبلغ قابل توجهی را را در اختیار افراد و خصوصا افراد سرمایه دار که اعتبار بانکی دارند قرار میدهد ، بازار ملک ، مسکن، خودرو ، ارز ، سکه و دیگر بازار های کاذب را دچار التهاب میکند .
در واقع در مدل کینز بازار بر اثر دوپینگ بانکها و خلق پول دچار هیجان میشود سپس دچار التهاب و حباب ها و در نهایت دوباره به رکود میرسد ، سیکلی که برای یک فرد معتاد می افتد ، اینجا برای #اقتصاد ...
اما افزایش حقوق به جای سیلاب #نقدینگی زیانبار همچون جوی ابیست که با حرکتش حیات میبخشد، چرا ؟
چون حقوق مکفی یعنی توان خرید ایجاد کردن برای قشر کثیر جامعه که خریدار کالای مصرفی هستند نه تبدیل ان به سرمایه و ابزار سوداگری ، که در مدل اعتبار بانکی کینز مطرح بود و خرید کالا یعنی تقاضای بیشتر که به دنبالش عرضه بیشتر و حرکت چرخ تولید را به همراه دارد .
🌡️تحلیل اقتصاد ایران از همین منظر
در بسیاری از کشورهای صنعتی مانند ژاپن ، کره ، چین و ... #تولید کالاها عمدتاً با انگیزه #صادرات و عرضه در بازارهای جهانی شکل میگیرد فلذا عدم دسمزد کافی و نبود قدرت خرید داخلی چندان به رشد تولید ضربه نمیزند گرچه بی عدالتی و استثمار نیروی کار را همراه دارد ، که البته واژه های #عدالت و #استثمار برای آقایان اقتصاد خوار غریب است ، بگذریم... اما در ایران که عمده کالاهای تولید شده به مصرف داخلی میرسد و در بازارهای جهانی به هر دلیلی ، تحریم ، عدم عضویت در wto و ... با محدودیت روبه رو است ، افزایش حقوق با افزایش تولید رابطه مستقیم دارد ، استدلال اقایون این است که افزایش تقاضا باعث افزایش قیمت میشود ، که کاملا غلط است چراکه افزایش تقاضا تا زمانی که از عرضه پیشی نگیرد یعنی از توان تولید بالفعل و بالقوه بیشتر نشود چنین اتفاقی نمیافتد حتی به شهادت همان تئوری های ابکی که در دانشکده های اقتصاد برسر کلاس ها تکرار میشود و این واضح و مبرهن است که کارخانه های ما با ظرفیت های بسیار پایینی نسبت به توان تولیدیشان ، تولید میکنند و دولت محترم اگر به فکر #رشد_تولید_مهار_تورم است باید گفت راه تورا میخواند به شرط انکه گوشت را از نجوای شیاطین تعلیم دیده برداری و در راه قدم بگذاری ...
💯 تحقق رشد تولید به واسطه تحریک تقاضای واقعی که لکوموتیو تولید است و مهار تورم ، به جهت خارج کردن تمرکز ها از بازارهای کاذب و جذاب تر شدن تولید و جذب نقدینگی های سرگردان و اسیب زننده ی تورم افرین .
همچنین عدم اعتبار دهی بانکی به افراد به صرف داشتن سرمایه در بانک که جلوگیری شود از سرمایه گذاری های کاذب .
♨️ و اما شیرینتر از همه چرخیدن چرخ زندگی است .
🌟حضرت امیر علیه السلام:
در عدالت گشایش است و آن که عدالت را برنتابد ستم را سخت تر یابد.
#فریب_بزرگ
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
رویای امت
🎙️صوت تجارت استعماری و تولید غیر ملی 🔻این موضوع غریب به یک سالی هست که در ذهنم جا باز کرده و قطعات
«تجارت استعماری»
🔰هیچ کالایی را نمیشود تبدیل به #محصول_تجاری کرد مگر در سه حالت:
۱_ مواد اولیه را غارت کنید (#استعمار اولیه)
۲_نیروی کار را #استثمار کنید (آنچه که در اروپای قرن نوزدهمی رخ داد و همین الان در بسیاری کشورها در جریان است)
۳_ مصرف کننده را استعمار کنید ( امکان تولید را از جامعه #مصرف بگیرید ).
📌نیروی کار ارزانی که هزینه #تولید را کاهش دهد و طرف خریدار کالا را بدون پرداخت مناسب سهم #نیروی_کار وادار یا ناچار یا وسوسه به خرید کند ، که تولید توسط خریدار غیر بهینه شود یا اصطلاحاً نصرفد.
یا به واسطه انحصاری کردن دانش تولید ، یعنی در استضعاف نگه داشتن دیگران حداقل به لحاظ دانشی یا از بین بردن امکان تولید برای خریداران به هزاران ترفند #سرمایه_داری ... تا بتوان کالایی را تجاری سازی کرد .
و یا اینکه با تسلط بر کشور های دیگر مثل آمریکای جنوبی ، آفریقا و کشورهای جنوب شرقی آسیا ... مواد اولیه را مفت به دست آورید که با کاهش تصنعی و غیر عادلانه قیمت کالای تولیدی رقبا را از بازار خارج کند و بازار آنها را تصرف کند .
📌انقلاب صنعتی که در انگلستان در اوج استعمارگری رخ داد همزمان هم نیروی کار را به #بردگی میکشید ، هم مواد اولیه را غارت میکرد و هم #بازار هدف که کشورهای استعمار شده بود فاقد هرگونه امکان تولید بودند چون ابتدا #استقلال سیاسی نداشتند ، بعد ها که تا به امروز این الگو ادامه پیدا کرده بنگاه های بزرگ و کشورهای صنعتی با به دست آوردن یکی از این مزیت ها به #رقابت پرداختند .
📌مصداق امروزی آن #نیروی_کار_ارزان چینی در مقابل قیمت کار در #اروپا است که #صنعت اروپایی را ورشکسته کرده که با وجود برند های معروف همچون بنز و لامبورگینی و ... تبدیل به بازار خودرو های #چینی شده و اندک صنعت باقی مانده به خاطر اندک دانش انحصاری باقی مانده است که آنهم دارد آب میرود و در یک قرن گذشته دانش کاملا نشت کرده و در دیگر نقاط جهان منتشر شده و این یک امر طبیعی است که #دانش را تا ابد نمیشود منحصر نگه داشت ... که خود انحصار دانش هم نوعی استعمار است ، یعنی الگوی بخل و بهره کشی در #اقتصاد به جای بخشندگی و خیر خواهی اسلامی ...
فلذا هر الگویی غیر از خود اشتغالی و تولید بومی نوعی فریب و بهره کشی اقتصادی است یا از جامعه خودی یا جامعه هدف که معمولا هردو را با هم دارد .
📌پس #تجارت چه میشود آنگاه شاید بشود به حداقل هایی از تجارت اکتفا کرد که توضیحی جداگانه لازم دارد.
اینکه چین و اروپا قابلمه برای دیگران تولید کنند چه معنایی دارد یا خنده دار تر نوشابه و ...
#اقتصاد_اسلامی
#جامعه_نابازار
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
«قیام علیه پول»
قسمت اول 1️⃣
🔰در این قسمت تعاریفی فلسفی از ماهیت مخرب و ذاتی پول از زبان فیلسوفان غربی آورده ام که مطالعه این نظرات خالی از لطف و تامل نیست !
1. کارل مارکس:
"پول هر چیزی را که به آن تبدیل میشود، بیروح و سرد میکند. هنگامی که پول جایگزین #روابط_انسانی میشود، انسانها به اجسام تبدیل میشوند که فقط به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدفهای اقتصادی دیده میشوند."
مارکس معتقد بود که پول باعث alienation (بیگانگی) انسانها میشود. وقتی انسانها فقط از طریق پول به ارزش و #هویت خود نگاه میکنند، #روابط_انسانی معنای واقعی خود را از دست میدهند و انسانها به کالاهایی برای مبادله تبدیل میشوند.
2. مکس وبر:
"پول و قدرت اقتصادی نه تنها روابط اجتماعی را تغییر میدهند، بلکه ماهیت انسانها را نیز به شیوهای غیرانسانی و ابزارگونه میسازند."
وبر این نکته را برجسته میسازد که پول و اقتصاد بازار میتوانند روابط انسانی را تبدیل به روابط غیرشخصی و کارکردی کنند، جایی که انسانها دیگر نه از روی همدلی و علاقه، بلکه به دلیل منافع #اقتصادی با یکدیگر ارتباط دارند.
3. هنری دیوید ثورو:
"پول ما را از حقیقت دور میکند، چون ما به جای جستجوی رضایت درونی، در دنباله پول و کالاها میدویم."
ثورو در نقد پول و #مصرفگرایی به این اشاره میکند که #پول بهعنوان یک عامل بیرونی، انسانها را از تحقق اهداف معنوی و درونی خود دور میکند. جامعهای که تمام ارزشها را بر مبنای پول بسنجد، به سمت بیمعنایی و پوچی سوق مییابد.
4. ژان-ژاک روسو:
"در ابتدا مردم برای برآوردن #نیازهای_واقعی خود به هم وابسته بودند، اما پول آنها را از هم جدا کرد و روابط انسانی را به روابط مبادلهای تبدیل کرد."
روسو در آثار خود، بهویژه در قرارداد اجتماعی، بر این نکته تأکید میکند که پول و اقتصاد بازار باعث میشود انسانها به جای توجه به ارزشهای #اخلاقی و #اجتماعی، به دنبال منافع شخصی خود باشند.
5. فرانتس فانون:
"پول در دنیای #استعمار و #نابرابری، فقط وسیلهای است برای ادامه سلطه و بیعدالتی."
فانون این نکته را بیان میکند که پول، در جوامعی که در آنها نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی وجود دارد، به ابزاری برای حفظ #سلطه و #استثمار تبدیل میشود. پول نه تنها باعث تفاوتهای طبقاتی میشود، بلکه خود بهعنوان یک ابزار در دست طبقات حاکم برای حفظ قدرت و سلطه است.
چکیده:
مارکس ، پول = بیگانگی انسان از انسان ، انسان از کار و انسان با معنای زندگی و جهان
مکس وبر, پول = از بین رفتن روابط اجتماعی و انسانی
دیوید ثورو ، پول = گم شدن حقیقت ، جایگزینی منفعت شخصی با روابط اجتماعی و انسانی ...
دقیقا نفی روابط انسانی و تهی شدن از معنا ، ارزش ، همدلی و ایثار و البته مصرف گرایی و ...
اگر به همین تعابیر دقت کنیم ، آثار مخرب وحشتناکی دارد ...
که در ادامه بیشتر باز خواهیم کرد و البته زوایای پنهان دیگری رو مورد وارسی قرار خواهیم داد ،انشاالله.
قسمت دوم 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/2006
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
«قیام علیه پول»
قسمت پنجم5️⃣
چشم اندازی از وضعیت مطلوب و احکام جهت
🔰در یادداشت های قبلی بیان شد که واسطه گری پول و اقتصاد پولی روابط انسانی را تضعیف و در لایه های نه چندان پنهان سلطه را تبدیل به نظم اجتماعی میکند ، یعنی نظام #سلطه و #استثمار را شکل میدهد ، شاید نکات و زوایای دیگری هم وجود داشته باشد یا به ذهن مخاطبان این نگارشها رسیده باشد که از آن عبور میکنیم ، اما سوال بزرگ در مواجه با ادعای مطرح شده این است که خب حالا اگر پول چنین است چه باید کرد ؟! و چگونه پول را از جامعه یا جامعه را از پول بگیریم ، اقتصاد و ... چه میشود ، چگونه کار میکند ؟!
📌 این را هم گفتیم که پول ابتدا یک پدیده ناشی از قدرت سیاسیست که تبدیل به ابزار تعامل اجتماعی میشود و در وضعیت ثانی خودش شرایط و چهارچوب جدیدی شکل میدهد که در گذر زمان پیچیده تر و قدرتمند تر میگردد به طوری که تمام زوایای زندگی انسانی را دچار دستخوش و حتی دگرگونی های اعتقادی و فکری میکند .
همیشه نیمی از پاسخ در خود سوال است ، یعنی اگر پول عامل تغییر روابط اجتماعی و ناشی از یک قدرت سیاسیت ، باید اینطور به سراغ مسئله رفت که چه نظم اجتماعی و چه الگویی از قدرت سیاسی وجود دارد که خلاف پول کار میکند و مارا به وضعیت مطلوب نزدیک خواهد کرد؟
🔺توضیحات مقدماتی لازم:
باید این نکته رو روشن کنیم که نگاه دینی به احکام اجتماعی و دنبال کردن دین در جامعه از جنس احکام باید و نبایدی احکام فردی نیست که جامعه در لحظه مکلف به توقف یا انجام عملی بشود ، بلکه از جنس احکام جهت است یعنی باید ، معرفت افزایی ، زمینه سازی ، فرهنگ سازی ، و سپس سیاست گذاری هایی را به جهت خاصی پیش گرفت تا جامعه را به وضعیت مطلوب متقرب ( نزدیک) کند، فلذا افراد یا جریانهایی که با جامعه برخورد صفر و صدی و باید و نبایدی میکنند متهم به شکست و سرخوردگی میشوند که به سه نتیجه معکوس میرسند :
۱_انزوا و رها کردن
۲_ دچار نگاهای تکفیری شدن
۳_ استحاله و گذر از ایده دین برای زندگی
(داخل پرانتز نگاهی به مسئله حجاب بیندازید دهههای متمادی جهت سرپرستی و سیاست گذاری ها بر ریل مدرنیته پیش رفته از دانش نظری و عملی تا هنر و ... حالا به مرحلهای رسیده ایم که بر سر مسئله حجاب دچار بحران شدیم و حالا نمیشود با بگیرو ببند و ... موضوع را حل کرد ، بگذریم )
⭕بحث را با یک مثال پی میگیریم همین پنجاه سال پیش را در نظر بگیرید پدربزرگ ها و مادربزرگ هایمان اگر چه پول در زندگی آنها وجود داشت و دادوستد داشتند اما هرگز اینطور که امروز در زندگی های ما نقش بازی میکند نبود ، شاید در هفته چند بار و گاها فقط ماهی چند بار نیاز به پول و خرج کردن آن در مکانی به نام بازار سربسته سنتی و خرید چند کالای مایحتاج خود داشتند ، اما امروزه فقط چند ساعت بدون دسترسی به پول ( چه فیزیکی و چه اعتبار دیجیتالی) ناممکن به نظر میرسد.
گفتیم نیمی از پاسخ در سوال است یعنی همانقدر که پول عامل گسست و تضعیف روابط اجتماعی است برای تضعیف پول باید روابط اجتماعی را تقویت کرد !
شاید بشود گفت که در روایات اسلامی بعد از تقوا بیشترین و و پرتکرارترین عامل افزایش زرق #صله_رحم عنوان شده ، یعنی ایجاد ارتباطات قوی خانوادگی خویشاوندی و در مرحله بعد همسایه ها و ...
📌نکته دیگری که باید در نظر گرفت در کنار جهتمندی احکام اجتماعی ، مسئله سیستمی بودن و پکیج وارگی احکام است که در یک رفت و برگشت ، مقوم و ملزوم یکدیگرند و نمیتوان آنهارا از هم جدا کرد متاسفانه در دنیای امروز ما ریاضیاتی شدن علم اقتصاد که البته کاملا عامدانه هم بوده به ما نمیگویند که فرد گرایی جامعه مقوم و لازمه توسعه سرمایه دارانه است و اتفاقا یکی از عوامل وابستگی به پول .
فلذا باید درک و تصویری از شکل روابط اجتماعی مورد نظر یا نزدیک به نظر اسلام پیدا کرد ، تا بتوان اقتصاد مطلوب یا غیر پولی را در آن پیش گرفت .
⭕برای درک بهتر چند آیه از سوره مبارکه نور را تقدیم شما میکنم
لَّيْسَ عَلَى الْأَعْمَىٰ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُوا مِن بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
ادامه یادداشت 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/2027
https://eitaa.com/ommat_Dream