eitaa logo
🍃 یا امیرالمؤمنین حیدر 🍃
367 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
60 فایل
به نام گشاینده کار ها زنامش شود سهل دشوار ها 🌺 کپی با ذکر صـلـوات برای مولایمان صاحب الزمان 🌺 ارتباط با ما : https://harfeto.timefriend.net/17265184657672
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی فرزندم به دنیا آمد ایشان در بود و وقتی از این خبر مطلع شد مرخصی گرفت و به خانه آمد و اسمش را گذاشت و گفت: ▫️وقتی سه ساله شود من می شوم و همانطوری که ایشان گفته بود رقیه وقتی به سن سه سالگی رسید ایشان شهید شدند. 👌به نقل از همسرشهید سیدعلی‌ ابراهیمی 📚منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان
🔴🔵 اسراری ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی👇🏼 پنج‌شنبه(98/10/12) : ساعت 7 صبح دمشق با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید: همگی بنویسن، هرچی می‌گویم رو بنویسین! ما همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت 3 عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود 9 شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد یکی گفت: که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! دیگر گفت: حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید🌹 به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم او کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود... @OrAmiralMumininHaidar
[ عکس ] ﷽ 💛 ! 💛 1️⃣ توی قنادی کار می کردم. یکبار آمد پیشم و گفت: «مجید. جایی سراغ نداری که برم کار کنم؟» 🌸 گفتم: «چرا همین آقایی که توی قنادیش کار می کنم دنبال شاگرد می گرده. میای؟» نپرسید چند می دهد و روزی چقدر باید کار کنم و بیمه ام می کند یا نه. 🌸 فقط گفت: «موقع اذان می ذاره برم نمازم رو بخونم؟» مات و مبهوت شدم. ماندم چه بگویم؟؟ 2️⃣ یکبار هم قرار بود با بچه ها برویم موج های آبیِ نجف آباد. سانس استخر از هشت شب شروع می شد تا دوازده. 🦋 توی تلگرام به بچه های گروه پیام داد که: «نماز رو چکار کنیم؟ ساعت هشت و نیم اذونه.» جواب دادم: «تو بیا، بالاخره یه کاریش می کنیم.» 🦋 گفت: « شرمنده من نمازم رو می خونم بعدش میام». گفتم : «همه باید سر ساعت هفت و نیم جلوی استخر باشن. اگه دیر اومدی؛ باید همه رو بستنی بدی.» 🦋 قبول کرد. نمازش را خواند و بعد هم به عنوان جریمه همه را بستنی داد. 📚 حجت خدا؛ ۱۱۰ داستانک از ؛ ص ۱۵.
محراب مکان ضربت خوردن مولاامیرالمومنین🥀💔❣ خبر در مسجد را کـه پخش کـردند اَهـالی شـهر مــیگفتند: مگر نماز میخواند! از ، جایِ و را خیلی خوب عوض کرده بود!
💠💠💠💠💠💠💠💠 💠💠💠💠💠 💠💠 یکی از کارمندان شهرداری ارومیه می گفت: تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار می گشتم. از پله های شهرداری می رفتم بالا که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و ازش پرسیدم آیا اینجا برای من کار هست؟تازه ازدواج کردم و دیپلم دارم. 😔🙈 یه کاغذ از جیبش درآورد و یه امضاء کرد و داد دستم گفت بده فلانی، اتاق فلان. رفتم و کاغذ را دادم دستش و امضاء را که دید گفت چی می خوای؟ 😳 گفتم :کار ☺️ گفت : فردا بیا سرکار 😊 😳😳 باورم نمی شد فردا رفتم مشغول شدم . بعد از چند روز فهمیدم اون آقایی که امضاء داد بود. 💐👍 چند ماه کارآموز بودم بعد یکی از کارمندان که بازنشست شده بود من جای اون مشغول شدم. شش ماه بعد رئیس شهرداری استعفاء کرد و رفت جبهه 🇮🇷 بعد از اینکه در جبهه شد یکی از همکاران گفت :توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم که یک نفر بازنشسته بشه تا شما را جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق شهردار کسر و پرداخت می شد.😳😔💶 یعنی از حقوق شهید باکری 🇮🇷 این درخواست خود شهید بود. کجایند مردان بی ادعا 🇮🇷🌸 @oramiralmumininhaidar
👇🏻 🌷 یعنی من دارم .... هر لباسی نمیپوشم ....❌ جلوی مراقب رفتارم هستم....✅ . . حجاب یعنی خواهر عزیزم اومد بیرون نگران نباش 😉 زندگی تو برای من اهمیت داره😌من با حجابم، من مراقب رفتارم هستم نگران همسرت نباش❗️ . . یعنی من به بالا رفتن آمار طلاق کمک نمیکنم ⚠️ من به دلسرد شدن یک مرد از خانمش کمک نمیکنم❗️ . . حجاب یعنی با خیال راحت تو خیابون قدم بزن 👞 با خیال راحت کار کن👨🏻‍🔧 با خیال راحت درس بخون👨🏻‍🎓 من به هیچ وجه آرامش روانی تو رو بهم نمیریزم ...💯 . . حجاب یعنی همسر عزیزم من فقط و فقط به تو هستم نه هیچکس دیگری❗️ یعنی من به تو و این زندگی هستم❤️ یعنی زیبایی من فقط برای یک نفر❗️ . . حجاب یعنی ای من خونت هستم ..❕ . . حجاب یعنی مادر جان ،یازهرا،من وارث چادر خاکی تو هستم ...❗️ . حجاب یعنی ای چشمان من میدان را برای هرزگی شما باز نمیگذارم ....😏 . حجاب یعنی لبخند رضایت☺️ ... https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar ┈••✾•☘🦋🌸🦋☘•✾••┈
[💛] رفیق🙂✋🏻 حواست به مین های مجازی هست!؟📱✨ این جنگ بشی...🤽🏻‍♂🕸🍃 🍂دیگه تمومه...👋 جنگ سخت، میرسه به خدا... ولی...🎫 قربانی نرم...🔥📍 ازخدا دور میشه...🌾🌙 حواست باشه...🐚🌿 🌸 @oramiralmumininhaidar
روزۍ شَهید میشۍ🍀 که تو گُلْزار شُهَــدا🌷 بیشټـر از شَـهر رِفیقْ داشته باشۍ...:) ؛شَهیـدت‌مۍڪُنه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌼 ⃝🌙@oramiralmumininhaidar🌼 ⃝🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید ثروتمند در خانواده ای ملقب به پادشاه ایتالیا🤔 ادواردو(مهدی) آنیلی او خود مرگ خود را پیش بینی کرده بود... 💛💛💛💛💚💚💚💚
رفیق🙂✋🏻 حواست به مین های مجازی هست!؟📱✨ این جنگ بشی...🤽🏻‍♂🕸🍃 🍂دیگه تمومه...👋 جنگ سخت، میرسه به خدا... ولی...🎫 قربانی نرم...🔥📍 ازخدا دور میشه...🌾🌙 حواست باشه...🐚🌿 🌸
🌹وصیت نامه ی بسیار عجیب یک ... 🌹بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه کردستان بودیم که به طرز غیرعادی جنازه را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی درآوردم. داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملاً سالم بود و این چیز عجیبی بود. در وصیت‌نامه نوشته بود: من سیدحسن بچه تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم. پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت(ع) ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم و جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می گویم. به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند و... بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود، تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز از آن گذشته است.» شادی روحش ... @modafanharam
🔴 💠 مردى، نزد پيامبر (ص) آمد و گفت: دارم که هرگاه وارد (خانه) مى‌شوم، به مى‌آيد و هرگاه (از خانه) خارج مى‌شوم، بدرقه‌ام مى‌کند، و هرگاه مرا مى‌بيند، مى‌گويد: چرا اندوهگينى؟ اگر غمِ روزی‌ات را مى‌خورى، غير تو (خداوند) آن را برايت کرده است، و اگر غم را دارى، پس خداوند بر اندوهت بيفزايد. 💠پيامبر خدا فرمود: خداوند، دارد و اين زن، يکى از کارگزاران اوست. براى او نصف پاداش در نظر گرفته شده است. 📙 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷ ✍گاه چه آسان می شود صاحب منصب شد! کارگزار رسمی! آن هم کارگزاری از کارگزاران الهی شاید بی هیچ مدرک و تحصیلاتی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر موذن هایتان شدند، صدای اذان از کلیساها بلند خواهد شد! کشیش مسیحی به مسلمانان غزه قول داد که اگر موذن ها کشته شوند و او هنوز زنده باشد ، خودش ۵ نوبت در روز اذان بگوید تا صدای خدا در این سرزمین باقی بماند... @modafanharam
وقتی نواب با شاه ملاقات کرد به او چه گفت؟ به جهت لغو حکم اعدام یکی از شاگردانش به دیدار محمدرضا پهلوی میرود. در مورد این دیدار می‏گوید: وقتی به دربار رفتم آقای جم وزیر دربار به من گوشزد کرد ملاقات با اعلیحضرت عرفی دارد، از جمله تعظیم به وی، رعایت زمان ملاقات و...، ولی من گوشم بدهکار این حرف‏ها نبود، به نزد شاه که رسیدم تعظیم نکردم بلکه سلام دادم و سر جایم ایستادم، به ناچار شاه دستش را دراز کرد و با من دست داد و پرسید: آقای نواب صفوی چه می‏خوانید؟ من شنیده ‏ام شما طلبه هستید و درس می‏خوانید، ما آمادگی داریم هزینه تحصیل شما را تأمین کنیم. شهید نواب صفوی در ادامه می‏گوید: دستم را محکم بر روی میز کوبیدم و گفتم: من درس هستی و سیاه ‏مشق زندگی می‏خوانم، من به شما نصیحت می‏کنم باید از فلسطین حمایت کنید و همراه با مردم مظلوم و فقیر باشید. 👌پس از پایان وقت ملاقات، شاه به وزیر دربار می‏گوید: این سید مثل یک افسر که با سرباز صحبت می‏کند با من صحبت کرد و اصلا انگار نه انگار شاهی وجود دارد. @modafanharam 🇮🇷🌐https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
🌹تصاویر ۵ مستشار شده سپاه پاسداران ایران در پی حمله امروز اسرائیل به دمشق سوریه @modafanharam 🇮🇷🌐https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
🌹وداع با پیکر شهید علی حسینی در معراج شهدا سید علی حسینی از فرماندهان لشکر غیور فاطمیون، طی روزهای گذشته بر اثر حمله نیروهای آمریکایی به پایگاه‌های مقاومت در منطقه به فیض عظیم نائل آمد. @modafanharam 🇮🇷🌐https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ خیلی جالبه نگاه کنید ...هرکاری حکمتی داره به حکمت خدا نبایدشک کنیم 😔 🏴 سید میرحسین امیره‌خواه https://eitaa.com/joinchat/3669557902Ce98167be62 🇮🇷🌐https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar
●●●•┈ ┈•●●● نگوئید رحلت فریاد بزنید: شهادت! خبر دادن رسول خدا صل‌الله‌علیه‌وآله از شهادت‌شان به وسیلهٔ سم. - ابن‌عباس نقل کرده است: - از رسول خدا صل‌الله‌علیه‌وآله شنیدم که بر روی منبر می‌فرمود: «ای مردم! زمانی که من شوم، علی علیه‌السلام أولىٰ به نفس شماست؛ و زمانی که علی به شهادت برسد، فرزندم حسن أولىٰ به نفس مؤمنین است؛ و وقتی حسن به شهادت رسید، فرزندم حسین أولىٰ به نفس مؤمنین است». سپس امیرالمؤمنین علیه‌السلام ایستاد و در حالی که گریان بود، عرض کرد: «پدر و مادرم فدای شما ای رسول خدا! آیا می‌شوید؟!» پیامبر فرمود: «آری، به وسیلهٔ سم به شهادت می‌رسم و تو با شمشیر می‌شوی و محاسنت به خونِ سرت خضاب می‌گردد و فرزندم حسن با سم شهید می‌شود و فرزندم حسین با شمشیر کشته می‌شود». - کتاب سلیم‌بن قیس، ج۱، ص۳۶۳. ●●●•┈ ┈•●●● 🇮🇷🌐https://eitaa.com/oramiralmumininhaidar