#هانیه
شب بود
حدودای ساعت۱۰
توی اتاقم بودن
یکی در زد
من:بفرمایید..
درباز شد
حامد بود
حامد:سلام ببخشید دیرشد
من:سلام خواهش میکنم خوش موقع اومدید
حامد:بفرمایید🌹
یک گل بهم داد.
من:خیلی ممنون چرا زحمت کشیدید
حامد:خواهش میکنم کاری نکردم
من:بفرمایید
حامد:بهبه چه بویی داره..
من:ایشاالله که خوب شده باشه
نشستم سر میز
حامد برای خودش کشید منم برای خودم کشیدم..
حامد:عالیه دست شمادردنکنه..
من:نوش جان..
حامد:میتونم ازتون سوال بپرسم؟
من:بله حتمأ راحت باشید
حامد:شما خواهر یا برادری ندارید؟
من:راستش من از بچگی تک فرزند بود مادروپدرمم کشور دیگهای زندگی میکنن که به دلایلی باهاش ارتباط ندارم..شما چی؟
حامد:من با مادرم زندگی میکنم که خواهرم زهرا هم با همسرش...
من:خوشبحالتون خانواده دارید..
حامد:ایشاالله خودتون تشکیل میدید
من:ایشاالله..
حامد:شما هنوز با خانواده همسرتون رابطه دارید؟
من:بله،مادرمحمدرضا میشه عمه بنده که برام خیلی مادری کردند..
حامد:خدارحمتشون کنه..
من:خدارفتگان شماهم بیامرزه..
من:بعداز فوت محمدرضا من تنها زندگی کردم گاهی وقتا هم میرفتم پیششون تا تنها نباشند...
حامد:خیلی خوبه..
همون لحظه بود که گوشیم زنگ خورد
من:ببخشید..
حامد:راحت باشید..
من:جانم؟
محمدعلی بود..
محمدعلی:سلام کجایی؟.
من:بیمارستان...
محمدعلی:خب من یک برگهای هستش میارم یکدقیقه بهت بدم..
من:باشه..
گوشیو قطع کرد..
من:من یک لحظه برم محمدعلی برادر محمدرضا کارم داره برمیگردم..
حامد:باشه بفرمایید..
من:بازم ببخشید..
حامد:ببخشید؟
من:بله؟
حامد:میشه منم بیام دوست ندارم وقتی بفهمن که باهم رابطه داریم ازدستمون ناراحت بشن..
من:بله حتمأ..
از اتاق رفتیم بیرون..
نمیدونستم ری اکشن محمدعلی چیه
رسیدیم جلوش..
من:سلام.
حامد:سلام
محمدعلی:سلام سلام..
من:محمدعلی جان ایشون آقاحامد همکارم آقاحامد ایشونم محمدعلی برادر بنده..
محمدعلی:خوشبختم..
حامد:همچنین..از شما تعریف زیاد شنیدم..
محمدعلی:لطف دارن..
من:جانم؟
محمدعلی:بیا آبجی اینم برگه بخونش حوابشو همونجا بنویس فردا ازت میگیرم..
من:باشه..
محمدعلی:خب بامن کاری نداری؟
من:بیا شام..
محمدعلی:ممنون،از دیدن شماهم خوشحال شدم..
حامد:منم همینطور خدانگهدار
محمدعلی:خدانگهدار
من:خدافظ..
رفتیم سمت اتاق..
حامد:معلوم میشد پسرخوبیه..
من:خوب نیست فرشتس..
حامد:ازدواج کردند؟
من:نع ولی انشاالله میکنه..
شامو خوردیمو رفتم خونه..
رسیدم خونه ساعت۱۲ بود..
پیام دادم به محمدعلی:بیداری؟
همون لحظه جواب داد آره..
زنگ زدم بهش..
بعداز حالو احوال..
من:از دستم ناراحتی؟
محمدعلی:چرا؟
من:که باحامد رابطه دارم؟
محمدعلی:من نع ولی ببین عقد کنید بهتره نامحرمی میشه گناهم داره وگرنه من که واس چی ناراحت باشم
من:میشه خودت فردا باهاش حرف بزنی؟
محمدعلی:آره راستش توفکر هستم که فردا بیام بیمارستان یکمبراش خط و نشون بکشم..
من:😂😂
محمدعلی:چندسالش هست؟.
من:۴۳سال،به خاطر درسش تا الان لندن بوده یک سالی هست اومده..
محمدعلی:به به خب پس،فردا میرم سراغش..
من:ممنون ازت..
محمدعلی:خواهش خانم دکی..
من:😂😂😂خدافظ..
محمدعلی:خدافظ..
#ستایش
رفتم خونه هانیه..
وارد شدم..
چقدر این خونه زیبایی داره..
رفتم سمت اتاقاش دیدم کلی عکس به دیوارش چسبیده..
لباسامو عوض کردم..
نشستم روی مبل..
یک عکسی داشت که منو محمدعلی،محمدرضاوهانیه بودی..
یادش بخیر..
روز تولد محمدرضا بود..
رفتیم کافه..
یک کیک کوچیکو یک عکس..
چه روزای خوبی داشتم..
از خاطرات اومدم بیرون زنگ زدم به مامانم..
من:سلام خوبید؟
مامان:سلام الهی دورت بگردم بهتری؟
من:آره بهترم باباچطوره؟
مامان:خوبه سلام میرسونه جات خالی داریم از حرم امام رضا برمیگردیم خونه..
من:بهبه التماس دعا..
مامان:کجایی؟
من:اومدم خونه هانیه..
مامان:آهان،برو تا خونه موناهست..
من:باشه میرم حالا..
مامان:ماایشاالله دوروز دیگه برمیگردیم
من:باش..
مامان:کاری نداری؟
من:قربونت خدافظ..
گوشیو قطع کردم..
انگشتم خورد رفتم تو گالری..
تموم عکسایی که با محمدعلی داشتمو پاک کردم..
دلم پر بود..
یکم گریه کردم..
هانیه زنگ زد..
من:سلام..
هانیه:چطوری تو؟رسیدی؟
من:هوم رسیدم..
هانیه:یک چیزی بردار بخور من یک ساعت دیگه میام..
من:باش...
هانیه گوشیرو قطع کرد..
حوصلم سر رفته بود..
#هانیه
حامد:خسته نباشید
من:ممنون همچنین
حامد:من با مادرم صحبت کنم یک شب مزاحمتون بشیم؟
من:راستش اگه میخوایدوتونستید شناخت داشته باشید بگید..
حامد:بله من توی دوشب همنشینی و ۱سال همکاری شناختم..
من:پس خدافظ..
حامد:خدانگهدار..
رفتم خونه..
من:ستایش یک پسرخوب خوشتیپ برات سرغ دارم بگم بیاد
ستایش:مسخره میکنی؟
من:چراباید مسخره کنم بچه خوبیه اسمش حنیفه..
ستایش:قربونت دستت همون یکی که واسم جور کردی هنوز دارم تاوان میدم.
من:اون فرق داره دخی جون..
ستایش:چرت نگو محمدعلی هنوزم تو قلبمه درسته دارم ازش دوری میکنم ولی من تا آخر عمرم به پاش میمونم..
من:محمدعلی خیلی پسرخوبیه اگه میشد خودم زنمیشدم😂😂
همونموقع بود که ستایش دمپاییشو پرت کرد سمتم..
ستایش:محکم تر میخوای؟
من:جدی میگم😂😂😂😂
ستایش:دلم واسش تنگ رفته🥺
من،:اتاقشو دیدی؟
ستایش:نع..
من:چندوقت پیش رفتم خونشون..
کسی نبود..
در اتاقشو باز کردم..
حال میداد فقط بشینی نگاش کنی
رفته کلی عکس از خودش و تو چاپ کرده چسبونده به دیوار..
ستایش:فیلم میگرفتی خب
من:برو بابا..
من:راسی فردا شب میخوان بیان خواستگاری
ستایش:بهبه مبارکه..
من:اینو گفتم که بدونی فرداشب میخوان برن خونه محمدعلی اینا..
ستایش:این آقاحامد شما بچه خوبیه ها یکم باهاش کنار بیا😁
من:آره مرد باحیایی هستش خانواده خوبی هم داره..
ستایش:خوشبخت بشی جیگرم..
من:ایشاالله عروسی خودتو ببینم..
زنگ درخورد..
ستایش:محمدعلیه..
من:خب باشه..
ستایش:نمیخوام بفهمه من اینجام..
من:دروباز نکن خب..
ستایش:نه شکمیکنه بزار من یک جایی قایم شم....
#ادامه_دارد
🌷✨آدینتون گلباران
🌼✨ان شاءالله امروز
💖✨شادی کنارتون
🌷✨خدا یارتون
🌼✨خوشبختی جاده
💖✨زندگیتون
🌷✨وعمرباعزت سرمایه تون
🌼✨و دعای خیر بدرقه
💖✨هر روزتون باشه
🌷✨روزتون زیبا و در پناه خدا
#سلام_صبح_بخیر
🍃🌷🍃🌷🍃
@oshagh_reza12📿
روز شمارعاشقــــــــــــــــــی..
۵روزتامـــــــــــــــحرم🥺
۵۵روزتااربعــــــــــــــــین🥺
🌸مباهله،
✨داستان فضیلت
🌸اهل بیت رسول خداست؛
🌸آنجا كه خدا
✨فرمان داد تنها زنان و فرزندان
🌸و جانهایتان
✨را به میدان بیاورید؛
🌸با رسول خدا(ص)،
✨تنها فاطمه(س) وحسن(ع)
🌸وحسین(ع) و علی(ع) ماندند!
🌸روز مباهله،
✨روز عزت و افتخار
🌸شیعه مبارک باد💐
@oshagh_reza12📿
پیام نویسنده👇
سلام به ممبرای عزیز..
خیلی شرمنده من امشب برام مشکلی پیش اومده انشاالله حل بشه ادامه رمانو از فرداشب میزارم🌹
خیلی ممنونم بابت صبوریتون😘
شب خوش🌑
امام حسین داره نگاهت میکنه
امام زمان ازت انتظار داره
چشم فاطمه زهرا بهته
خوب هواست جمع کن
#پروف
#عشاق_الرضا
@oshagh_reza12📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغوشتو وا کن
کلیپ دخترونه مذهبی💔
#عشاق_الرضا
@oshagh_reza12📿
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفقا یک کانال عالی تازه تأسیس داریم
رمانشم عالیه حمایتش کنید😉
https://eitaa.com/Admin_Gando
Boye Sib (UpMusic).mp3
8.77M
-حرمحبیبووحسینغریبو..🌿🕊؛
#عشاق_الرضا
@oshagh_reza12📿
Hossein Sotoude - Hossein Too Ghalbam.mp3
2.02M
حسینطٌوقلبمدارہریشہ.♥🔓.؛
#عشاق_الرضا
@oshagh_reza12📿
Heydar Albayati - Hoseein.mp3
5.28M
حسینآبادتمیکند . .❤️🔥⛓؛
#عشاق_الرضا
@oshagh_reza12📿
Che Khobe - MusicDel.ir.mp3
20.75M
حرفاتوبگوبهکربلا.. 😭💔؛
##عشاق_الرضا
@oshagh_reza12📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♨️ بوسه بر گُلوَنی
🔹️تفاوت دو برخورد در احترام به اقوام...
🔹گلونی(نماد تاریخی لر(قوم لک))بر گردن جلیلی در سفر استانی امروز دکتر سعید جلیلی به خرمآباد لرستان
#عشاق_الرضا
@oshagh_reza12📿