🔵 يادداشتهاي قرآني و روايي
🖌 موضوع: بی أثری مخلوقات در افزایش #دارایی خدا
(يَا مَنْ لَا يَزِيدُ فِي مُلْكِهِ شَيْء)
🔹یکی از فرازهای دعای #جوشن_کبیر که در مراسم شبهای قدر خوانده میشود این جمله است که دعا کننده، در خطاب به خداوند میگوید: «يَا مَنْ لَا يَزِيدُ فِي مُلْكِهِ شَيْء» یعنی ای خدایی که در دارایی تو، وجود هیچ چیزی فزونی نمیآورد؛
🔸این مضمون در برخی ادعیه دیگر با این عبارت آمده که «يَا مَنْ لَا يَزِيدُ مُلْكَهُ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ» یعنی ای خدایی که موجودیت اهل آسمانها و زمین بر #دارایی تو نمیافزایند؛
🔆 حاصل سخن این است که با آفرینش مخلوقات گسترشی در دارائی خداوند شکل نمیگیرد و با خلقت آسمانها و زمین و اهل آنها افزایشی در #ملک_هستی رخ نمیدهد.
❓در اینجا این پرسش به وجود میآید که این ادعا چه #توجیه_عقلی دارد و چگونه ممکن است این همه موجودات آسمانی و زمینی هیچ افزایشی را در ملک هستی موجب نگردند؛
♻️ پاسخ این است که در باره این بحث باید روشن شود که نسبت بین #حق و #خلق چیست؟ آیا نسبت بین حق و خلق، نسبت بین شیء و شیء است یا نسبت بین شیء و شیءنما است؟
🔻زیرا اگر نسبت بین حق و خلق نسبت بین شیء و شیء باشد، روشن است که با آفریدن هر شیئی و افزوده شدن هر موردی از مخلوقات، گستره ملک هستی فزونی مییابد؛ اما اگر نسبت بین این دو، نسبت بین شیء و شیءنما باشد با آفریدن هر موضوعی و افزوده شدن هر موردی از مخلوقات، در گستره ملک هستی هیچ فزونی شکل نمیگیرد؛ زیرا اموری که شیءنما هستند؛ موجودیت مجازی دارند نه موجودیت واقعی؛ و با افزایش #موجود_مجازی ، در گستره موجود حقیقی، افزایشی شکل نمیگیرد.
از سویی براهین کثیری دلالت دارند که نسبت بین حق و خلق نسبت بین #شیء و #شیءنما است؛ نه نسبت بین شیء و شیء؛ در ادامه یکی از #براهین آن را میآوریم.
🔶 برهان:
🔹مقدمه اول: اگر خداوند چیزی را ایجاد کند باید گفت که #ايجاد خداوند، #فرع بر وجود او است؛ زيرا بديهي است كه هر حقیقتی تا موجود نباشد، معدوم است؛ و حقیقت معدوم، ممكن نيست موجد موجودي شود؛ پس مرتبة تحقق ايجاد ذات حق، وابسته و متأخر از تحقق وجود او است؛ و بنابراين ایجاد بخاطر #فرعیتش نسبت به وجود حق، بگونهاي با وجود خداوند متفاوت است؛
🔸 مقدمه دوم: این #ایجاد يا خود «واجب الوجود بالذات» است يا نقيض «واجب الوجود بالذات»؛ زيرا ارتفاع نقيضين از هر موضوع مفروض، محال و باطل است؛
🔻اگر حقيقت ايجاد، «واجب الوجود بالذات» باشد لازم ميآيد تعدد واجب بالذات؛ زيرا چنين حقيقتي هم طبق فرض، «واجب الوجود بالذات» است و هم بگونهاي متفاوت با ذات حق است كه خود واجب بالذات است، ولی تعدد واجب، محال است.
🔻اگر ايجاد، نقيض «واجب الوجود بالذات» باشد، چنين حقيقتي ممتنع الوجود بالذات خواهد بود؛ زيرا نقيض «واجب الوجود بالذات»، ممتنع الوجود بالذات است؛ و حقيقت ممتنع الوجود ممكن نيست كه تحقق يابد؛
🔷نتیجه:
بنابراين ثبوت ايجاد براي خداوند، محال و باطل است؛ و وقتی ایجادی نبود هیچ ممکنی هم حقیقتا موجود نمیگردد و بنابراین نسبت بین حق و خلق نسبت بین #شیء و #شیءنما است؛ نه نسبت بین شیء و شیء؛ و لذا افزایش مخلوقات با وجود مجازی، موجب افزایشی در ملک هستی نمیشود.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram